تعبیر خواب تفنگ
اگر کسی خواب ببیند که تفنگ دارد، دوستی صالح و راستگو دارد که هیچ وقت به او خیانت نمی کند. اگر ببیند که تفنگ های زیادی دارد، با جمعی که صداقت و پاکی در رفتار و گفتار دارند، دوستی می کند. اگر تفنگ از دست او افتاد، دوستی را از دست می دهد که می توانست در سختی ها بر او متکی باشد. برای دختران جوان، تفنگ هدف و محبت و شوهر است؛ بخصوص اگر ببینند که با تفنگ کسی را هدف قرار می دهند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Camelia : با سلام و وقت بخیر
جمعه ۲۲ مرداد بعد از نماز صبح خواب دیدم با مادرم (از دنیا رفته) در نانوایی هستیم و قرار بود چهار عدد نان(۲ تا خودم و ۲ تا مادرم ) بگیریم ، در ابتدا نانوا گفت که فقط یک یا دو عدد نان می تواند بدهد ولی ما اعتراض کردیم و او بالاخره ۴ تا که هر کدام در یک پلاستیک پیچیده شده بود به ما داد و من یک اسکناس پنج هزار تومانی به او دادم بعد مادرم سوار ماشین خودش شد و قرار شد من هم ماشین خودم را بردارم و به او ملحق شوم ولی چون ماشینم خیلی دور، پارک شده بود تصمیم گرفتم تاکسی بگیرم که سریعتر برسم ، راننده تاکسی آقایی بین ۴۰ تا ۵۰ سال بود و یک عینک ته استکانی زده بود ، وقتی به ماشینم رسیدم به او گفتم که نگه دارد و خیلی اصرار کردم ولی او به راهش ادامه داد و گفت: برای مسافت کوتاه ، مسافر سوار نکردم و هرجا بخواهی میبرمت و الان در اتوبان هستیم و نمی توانم ، دور بزنم! من بهش گفتم جایی که می خواهم بروم ، دورست و زمینهایی هست که خارج از شهرست (در واقعیت هم زمین هایی از مادرم به ارث رسیده که خارج از شهر ست) ولی توجهی نکرد، در ادامه دیدم که او به بیراهه و کوچه و پس کوچه زد و فهمیدم که مرا دزدیده ولی سعی می کردم با آرامش با او برخورد کنم ، تا اینکه بالاخره ماشین را نگه داشت و هر دو پیاده شدیم و دیدم که خیلی عصبانی ست و با تفنگ ، یک یا دو تا تیر بطرفم شلیک کرد، به من نخورد ولی احساس کردم اگر بلند، داد بزنم ، می ترسد و فرار می کند و اینقدر بلند داد زدم که از خواب بیدار شدم!
با تشکر از شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح مادرتان شاد. او می خواهد به شما بگوید که شما به ثروت زیادی خواهید رسید و از هر جهت در امور مالی و مادی مرفه و خوب زندگی خواهید کرد. شما حقتان را خواهید گرفت و باید از این مبلغی که می گیرید برای مادرتان هم خیرات و صدقات بدهید و نه اینکه صرفا خرج خودتان کنید. شما زندگی بسیار مرفه و عالی خواهید داشت، با استفاده از تجاربی که کسب می کنید و با بینش قوی که دارید می توانید راحت زندگی کنید و اوضاع به نفع شما خواهد بود. عمر شما طولانیست و خیلی خیلی زیاد مانده که سفر زندگی تان به پایان برسد. شما اهدافی دارید که باید برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تشکر از همراهیتون
Ghazal : سلام شب گذشته خواب دیدم در محل ناآشنایی بودم جمعیت زیادی اونجا بودند یه کم فضای فیلم های تاریخی داشت یه بچه بود که عیسی مسیح بود به همراه مادرش. گروهی میخواستند بچه را از بین ببرند من و عده ای دیگه سعی میکردیم ازش محافظت کنیم.بعدش یه اسلحه داشتم شبیه کلت بود انگار پدرم بهم داده بود داشتم نشونه گیری میکردم از داخل سگک یه کمی تار دیده میشد.گفتم برم یه جایی که کسی نیست نشونه گیری کنم که کسی آسیبی نبینه رفتم انتهای یه راهرو و از سمت پنجره به سمت آسمون شلیک کردم ولی پنجره توری داشت و تیر به توری خورد و برگشت خورد تو سر یکی از دوستانم( دوست خیلی قدیمی که سالهاست هیچ ارتباطی باهاش ندارم) آسیبی ندید ولی خیلی درد داشت از شدت درد به من ناسزا گفت من ازش عذرخواهی کردم و او گفت میدونه که عمدی نبوده.سپاس از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به ریشه ی مسائل دینی و بنیان و اساس آن فکر می کنید و حقانیت حضرت عیسی مسیح ع را تایید می کنید. خرد و عقلانیت شما به این حقانیت گواهی می دهد و نسبت به کسانی که وجود ایشان را انکار می کنند احساس تهاجمی و خشمی درونی دارید. حتی اگر خودتان در عمل، جوری رفتار کنید که نشان دهید حضور و زنده بودن حضرت عیسی ع را درک نکرده اید، از خودتان هم عصبانی می شوید. علاقه ی شما به حضرت عیسی مسیح ع زیاد است و باید مراقب باشید که اخلاقتان را کنترل کنید و از کوره در نروید. دوست شما در خوابتان جنبه ها و شباهت هایی از خودتان نسبت به اوست که در بیداری، از آن جنبه ها خوشتان نمی آید. تشکر از همراهیتون.
hasta90 : سلام وقت تون بخیر. امروز صبح حدود ساعت ۸/۵ تا ۹/۵ صبح بود که خواب دیدم دختر بزرگم از جایی که ایستاده یا نشسته بود ( به نظرم ایستاده بود ) خیلی سریع کنار رفت بعد من ازش پرسیدم چرا اینجوری کردی؟ گفت ( اون شخص مورد نظر ) بالای سرم ( از سقف خونه ) یه اسلحه داره و سرم رو با اسلحه اش نشونه گرفته. ( این شخص با ما دشمنی داره و از طریق جادو و هر نقشه ی شومی سعی در از پا در آوردن ما رو داره که ما با کمک تعبیر شما و توکل بر خدا داریم مقاومت و غلبه میکنیم. گاهی برای انجام جادوهاش تو پشت بوم خونه امون هم یه کارایی میکنه... ) با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دعای جوشن کبیر بخوانید شر او از زندگی تان دفع می شود و آیت الکرسی هم زیاد بخوانید. دختر شما با توکل به خداوند بر این ملعون غلبه می کند و یک روز او تقاص کارهای زشتش را خواهد گرفت. تشکر از همراهیتون
آهنگ : سلام بزرگوار،خسته نباشی؛پسرخواهرم ۱۸سالشه خواب دیده شب بوده تفنگی بزرگ با ۹۰۰هزار تومان خریده و خیلی این پول براش زیاد بوده که بابت خرید اسلحه بزرگ پرداخته یک ندای درونی بهش گفته که باید بره وبااین اسلحه کاری بکنه عین داشتن یک ماموریت؛بعد رفته سر خیابون نزدیک خونه شون مسجدبزرگی هم اونجاست میترسیده از ترس دستگیر شدن وبرای آینده ش سوپیشینه بشه ،خلاصه از این مسائل؛ولی القا میشده بهش که بروواون کاروبکن میره روبروی مسجدبزرگ محله و روبه آسمون شلیک هوایی میکنه جوری هم بوده که چند تیراول کوچیک وتیر آخر اندازه آرپیجی بوده انفجار وصدای بزرگ داشته میبینه مردم خیلی ترسیدن ودارن فرار میکنن اونم اسلحه تو دست میره که قایمش کنه دلشم نمیومده اسلحه رودور بندازه اما انداخته سطل آشغال پسری میبینه ومیپرسه این چیه واونم با سرعت پا به فرارمیزاره میره خونه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پسر خواهرتان از مسئله ای عصبانیست و می داندکه فقط با تغییر مسیر زندگی اش و با غرور و قدرت است که می تواند به خواسته اش برسد. او از سکوت خسته شده و نمی خواهد که دست روی دست بگذارد و بنشیند تا کارها خودبخود درست شوند. او می خواهد از خودش دفاع کند ولی باید مراقب باشد که از کوره در نرود و اوضاع از کنترلش خارج نشود. او هنوز برنامه ی درستی در زندگی اش ندارد و هدفش برایش مشخص نیست ولی می داند که روند کنونی، قطعا به ضرر اوست و از اینجهت می خواهد که شرایط را عوض کند تا به او و به کسی ظلم نشود. شاید رفته رفته خشم او بیشتر شود ولی در نهایت او تصمیم می گیرد که خویشتندار باشد و تا نهایت ممکنه عصبانیت خودش را ابراز نکند. با پوزش از تاخیر در تعبیر بدلیل بیماری. تشکر از همراهیتون
setarehzamani : سلام پسرم ۹ سالشه ممنون از شما لطفا مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما سعی می کند که با غرور و قدرت مضاعف کار کند تا نشان دهد که می تواند به بهترین صورت کارها را به پیش ببرد ولی باید دقت کند که خشم و عصبانیت خودش را به کسی بروز ندهد. باید رفتاری سرتاسر مودبانه و در آرامش کامل از خودش نشان دهد و اگر کسی او را تحریک کرد که عصبانی شود و از کوره در برود، او باید محتاط باشد و بسیار عاقل و سیاستمدارانه رفتار کند. چون عده ای سعی می کنند که کاری کنند که همسر شما عصبانی شود و نتواند اعصابش را کنترل کند. شاید او را تحریک می کنند که از او حرف بکشند و جوری او را تحت فشار می گذارند که همسرتان حرفهای ناگفته ی درون گلوی خودش را بیرون بریزد! در اینصورت شاید همسرتان چیزی بگوید که به ضرر خودش تمام شود. اما اگر او خونسرد و آرام باشد و فقط سرش به کارش گرم باشد و سیاستمدارانه رفتار کند، دشمنان شما هرگز نخواهند توانست حقوق شما را پایمال کنند و وقت و انرژی تان را به هدر بدهند. خواب شما 1261 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.
امیرحسین : سلام و احترام
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به مادرتان وانمود کنید که به ضرر خودتان اقدام می کنید و خواسته های خودتان را نادیده می گیرید تا او راحت باشد و حرف او را عملی می کنید ولی در عمل، کاری را انجام می دهید که به واقع خودتان صلاح می دانید. تشکر از همراهیتون
معصومه : سلام وقت بخیر خواب دیدم تو حرم امام رضا بودم یه قبری تو محوطه حرم بود بدون ضریح( نمی دونم قبر کی بود) یه پارچه روش بود و یه چیزی زیر پارچه بود که روش اسم امام حسین نوشته بود بود من پارچه رو کنار زدم اون چیزی که اسم امام حسین روش نوشته شاید سنگ بود!برش. داشتم مثل اینکه نباید اونو بر می داشتم و مال حرم بود و همون یه دونه بود بعد فهمیدن که کسی اون چیزی که مثل سنگه اسم امام حسین روش بوده رو برداشته و من ترسیدم و میخواستم فرار کنم و بعد به خاطر همین خدام حرم باتفنگ شروع کردن شلیک کردن که این شخصی که اون سنگ رو از رو قبر برداشته بگیرن خیلی وحشتناک بود شلیک میکردن و دنبال من بودن و من میخواستم یه راه فرار پیدا کنم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خوابتان به شما می گوید که حقیقت این است که زیارت امام رضا ع همان ثوابی را برای شما دارد که زیارت امام حسین ع و اصلا فرقی نمی کند که شما در مشهد باشید یا در کربلا یا در خانه ی خودتان. مهم این است که با خلوص نیت دعا بخوانید و قلبتان به ایشان معطوف باشد. این حقیقتی است که خیلی از مردم نمی خواهند بپذیرند و معتقدند که باید حتما در حرم باشید و زیارت کنید. اما امام رضا ع در خاک نیستند. روح ایشان در بهشت کنار ارواح پاک امام حسین ع و همه ی ائمه ی اطهار ع است. همان لحظه که شما قلبتان متوجه ی ایشان باشد و از صمیم قلب ایشان را بخوانید، ثواب زیارت ایشان را برایتان می نویسند. تشکر از همراهیتون.
Yazdan : سلام خواب دیدم دوستم علی ( که به دلایلی بش مشکوکم و به دوستیش شک پیدا کردم) و برادرش توی خیابونشون بودیم و یه تفنگ بادی به من دادن و داشتم سعی میکردم باش هدف گیری کنم یه چیزی رو تفنگ یه میله کنارش بود که باید با اون مگسک رو تنظیم میکردی که بتونی هدف گیری کنی که خیلی سخت بود و یه صحنه دیدم بجای علی و و برادرش احسان دشمنم بود مثل اینکه دیگه تفنگ مال احسان بود و من همینطور داشتم سعی میکردم هدف گیری کنم و اون دوستانه داشت میخندید به سعی کردنم واسه هدف گیری یه صحنه دیگه دیدم همونجا محمد دوستم جفت پا به سینم ضربه زد و من اذیت شد و بش گفتم حالم خوب نیست و بهم گفتم میدونم رو سینت ضربه خورده درد داره به دوستانه داشت میگفت.
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایطی قرار گرفته اید که نمی توانید تشخیص دهید که تهدید اصلی که شما باید نسبت به آن هوشیار باشید، از جانب کدامیک از دوستانتان به شما می رسد. شما می دانید که خطری شما را تهدید می کند ولی این تهدید هنوز عملی نشده. شما محافظه کارانه با دوستانتان برخورد می کنید ولی باید بسیار هوشیار باشید تا آنها به شما ضربه نزنند و برایتان دردسر درست نکنند. قبلا شما به خاطر مسئله ای دلتان شکسته و ضربه خورده اید. بهترین کار این است که خودتان رفیق خودتان باشید و هرگز به هیچ احدی، زیاده از حد اعتماد یا تکیه نکنید. همیشه محافظه کارانه رفتار کنید و ساده دلی نکنید که بعدا ضربه بخورید. تشکر از همراهیتون.
Zeinabiran : با سلام و احترام خدمت شما لطفا متن پنهان بشه
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روح مادرتان شاد. او نگران شماست و دلش مثل همه ی مادران که فرزندانشان را دوست دارند، برای شما شور می زند. ولی شما فکر می کنید که او آمده تا جان شما را بگیرد و این اشتباه فکری شما باعث می شود که از او عصبانی باشید در حالی که عمر دست خداست و اگر بعد از 120 سال قرار باشد فوت کنید، باید فقط مسبب آن را خدای بزرگ بدانید نه مرحوم مادرتان. برای همین هست که تیر هوایی زده اید!! یعنی تقصیر مادرتان نیست. ضمن اینکه قرار هم نیست که فوت کنید. شما به جهاتی ناراحتید و این تیر اندازی ها خشم شما برای دفاع از نظراتتان است. تشکر از همراهیتون.
Mina : سلام.خواب دیدم با پسرم که دو سالشه و داداشم هستم.یادمه با یک اسلحه کوچیک به پسرم شلیک کردم خورد به پهلوش انگار میخواستم بکشمش بعد پسرم افتاد به پشت رو زمین من یکم غصم گرفت فک کردم مرد ولی اون پاشد یکم تلوتلو میخورد اما بعد چندثانیه باز شد همون پسر شادومهربون همیشگیم باز به شکمش شلیک کردم که بمیره اما بازم پر انرژی بود.خون همنمیومد فقط دیدم تو شکمش و پهلوش سوراخه و تیرتفنگو میدیدم.بعد خانمی از دوستان یه برگه بهم دادو گفت برو پیش اینها و اسم منم ببر.منم رفتم و دیدم توی یک محوطه دور تا دورش نردس هستم فکر کردم باید برای رد شدن از روی نرده ها بپرم چون در نداشت بعد یک پیرمرد که عصا داشت رو دیدم داره از پله ها میاد پایین با خودم گفتم این چحوری اومده پیره نمیتونه بپره که ازش پرسیدم بالا در داشت گفت اره و اشاره کرد به سمت بازشوعه نرده ها.
فریبا هراتی
: سلام. شما شاید به خاطر مشغولیت های زیاد و وظائف سنگینی که دارید کنترل و اختیار اعصابتان را گاهی از دست می دهید و با پسر کوچکتان بدرفتاری می کنید. او گریه می کند احساساتش جریحه دار می شود ولی بعد دوباره زود یادش می رود. اما شما باید به جای ادامه ی این روند؛ سعی کنید که خودتان را از بار مشکلاتتان خالی کنید و به این طفل معصوم بدرفتاری نکنید. تدریجا" ادامه ی این روند باعث می شود که کم کم او همه چیز را به یاد بیاورد و آنوقت شما را بعنوان یک مادر دیکتاتور خواهد شناخت. پس برای جلوگیری از این معضل باید سعی کنید که خردمندانه هر کاری را از راهش انجام دهید. هیچ مشکلی نیست که راه حل نداشته باشد و قطعا در این میان مظلومتر از فرزند شما هم هیچ کسی نیست. بارهای عاطفی خودتان را سر او خالی نکنید. شما می توانید مشکلاتتان را حل کنید کافیست بخواهید. با پوزش از تاخیر در تعبیر بخاطر ابتلا به امیکرون. تشکر از همراهیتون