کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تفنگ

اگر کسی خواب ببیند که تفنگ دارد، دوستی صالح و راستگو دارد که هیچ وقت به او خیانت نمی کند. اگر ببیند که تفنگ های زیادی دارد، با جمعی که صداقت و پاکی در رفتار و گفتار دارند، دوستی می کند. اگر تفنگ از دست او افتاد، دوستی را از دست می دهد که می توانست در سختی ها بر او متکی باشد. برای دختران جوان، تفنگ هدف و محبت و شوهر است؛ بخصوص اگر ببینند که با تفنگ کسی را هدف قرار می دهند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

101 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

  افسون

افسون : ببخشيد من هر چقدر خوابم را مي نويسم خطا مي دهد. چرا ؟

پاسخ
لینک۲۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۵۰:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : پس چطور الان رسید؟ مربوط به سرعت نت شما ست و نه اشکال در سایت.

پاسخ
لینک۲۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۱:۲۱
Amin

Amin : سلام . تو خواب دیدم میخام از پسر همسایه مون تفنگ بخرم انگار از این تفنگ بادی ها بود و من میخاستم جا پول بش وسیله بدم ولی اون راضی نمیشد بعد انگاری رفتم ارایشگاه مو هام کوتاه میکردم بعد ارایشگره یه امپول زد زیر پوست سرم گفت نمونه بگیرم واسه کاشت مو یه چند وقته قصد کاشت مو دارم ولی دیشب بش فکر نمیکردم . با تشکر

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۳:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که کسی ( احتمالا پسر همسایه تان) برای شما تهدیدی به حساب می آید هر چند که هنوز کار خاصی انجام نداده و محافظه کاریتان را کنار می گذارید و در مورد خطر هوشیار هستید. نهایتا شما سعی می کنید دوستی تان را با او قطع کنید و از فکرش بیرون بیایید. راههای زیادی هست که دوستان جدیدی پیدا کنید و نباید خودتان را به خاطر نبود او اصلا ناراحت کنید. فکرتان باز خواهد شد و از مشکلات رها می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۴:۳۱
aminhoseini

aminhoseini : سلام خواب دیدم که در روستای محل تولد پدر بزرگم بودم و چند نفر مسلح که مخالف ما بودند بهمان حمله کردند من هم یک تک تیرانداز داشتم و بهشان شلیک می‌کردم و تک تک آنها را می‌کشتم و همه‌ی آنها را از پای در آوردم البته بعضی مواقع اسلحه‌ام گیر می‌کرد و یا تیرم به هدف نمی‌خورد و در این فاصله آنها به من شلیک می‌کردند تیرشان به من می‌خورد ولی چیزیم نمی‌شد و احساس درد نداشتم .

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۶:۱۶:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید از نظر اجتماعی، به شما سختی تحمیل شده و در حالت تهاجمی قرار دارید. سر مسائلی مانند وابستگی و اختیار، انفعال و تهاجم، می خواهید قدرت و غرور خود را ثابت کنید و دنبال حمایت هستید. زمان هایی که تفنگ شلیک نمی کند یعنی شما احساس می کنید که قدرتی ندارید و زمان هایی که تیرتان به هدف می خورد، در اثبات حقانیت و دفاع از حقوق خودتان توانایی خودتان را اثبات می کنید. گاهی هم به شما زور گفته می شود و ناخواسته مجبورید به حرفی که دوست ندارید گوش کنید یا عملی انجام دهید که قلبا با آن مخالف هستید.

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۴:۴۳
aminhoseini

aminhoseini : سلام دیشب خواب دیدم با چند تا از دوستام با یک سواری بین شهری میرفتیم یک شهر مجاور بین راه رسیدیم به یک گردنه که پر برف بود و راه بند شده بود یک ماشین برف روب بزرگ سر خورد و من را زیر گرفت و از روم رد شد اما فقط یک خورده زخمی شدم و سپس پای پیاده از روی برفها راه افتادیم تا رسیدیم به مقصد . رسیدیم یک خوابگاه اونجا رفتیم دستشویی که خیلی کثیف بود و در حین حال تعداد زیادی دختر وارد محوطه دستشوییها شدند و به سمت ما آمدند و ما داشتیم دخترها را با اصرار خودشان دستمالی می‌کردیم که یک دفعه معلمشان آمد و یکی از دوستانم را تنبیه می‌کرد من هم ناخودآگاه دیدم یک طپانچه دارم و به سر اون معلمه شلیک کردم و کشتمش و در همین حال یک هلیکوپتر که احساس می‌کردم مال خودمه روی سرم ظاهر شد و نشستم پشت هلیکوپتر و خودم خلبانی کردم و از آنجا رفتم .

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۴:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما برای بهتر شدن شرایط خودتان تلاش می کنید و انتظار دارید هنوز به آخر کار نرسیده به هدف برسید. سختی های زیادی را متحمل می شوید و اراده شما قوی است. به دنبال استراحت و رفاه و پول و ثروت و کسب مال دنیا هستید و البته تا اندازه ای هم به خواسته هایتان خواهید رسید. شما سعی می کنید با پارتی بازی و آشنا نشان دادن خودتان با مسئولین کارتان را پیش ببرید و البته در این کار موفق هم می شوید. بلند پروازی می کنید و با استفاده از جاه طلبی ها و اراده بلند و قوی تان ، هدایت کارهایتان را به دست خواهید گرفت و موفق خواهید شد.

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۶:۲۹
Narjeskhatoon

Narjeskhatoon : سلام خانم هراتی عزیز امیدوارم حالتون خوب و خوش باشه بهتر از همیشه ان شالله
بعدظهر خواب دیدم ساعت ۴نیم بود
خواب دیدم تو یک مدرسه یا دانشگاه هستم نمیشناختم اونجارو چند تا سرباز غریبه اونجا بودن و دنبال اشخاص خاصی میگشتن اما به کسی رحم نمیکردنو میکشتن مردمو منم خودمو از دستشون فراری دادم و سوار موتور خواهرم شدم گفتم راه بیافت در این حین رسیدیم به یک چهاراه که یک طرف جاده بسته شده بود یک عالمه ماشین سنگینو سبک و تریلی و ...داشت روبرو میومد که گفتم ب خواهرم نریم تصادف میکنیم مامور انتظامی گفت نرید میمیرید ...موندیم چراغ قرمز شد اونا موندن ما مجبور بودیم همون راهی ک ماشینا میانو ب صورت جهت مخالف بریم تنها راه عبور بود ماشینا میخواستن باهامون برخورد کنن چون موتور داشتیم ازشون گذشتیم ...رسیدیم به آخر جاده دیدم بقیه راه جاده خاکیه که نهایتش به نوک کوه یا قله میرسه خواهرمو راهنمایی کردم دیدم رسیدیم اونجا سربازای زیادی کمین کردن بگیرنمون من خودمو ب مردن زدم انداختم رو زمین ی سرباز خانم با موهای بلند دم اسبی به رئیسش گفت اینو بزنید زندست اسلحشو گرفت رو سرم( البته با اشاره زبونشونو متوجه نمیشدم)

منم همونجا به آسمون نگاه کردم ستاره و ماه میدیدم به خدا گفتم یا الرحم الرحمین تورا به عظمت یا اسم اعظمت دقیق یادم نیست قسمت میدم منو از این شرایط نجات بده ...که احساس کردم زورم چند برابر شد با زنه جنگیدم اما نمیمرد یهویی دیدم خونه خودمونم پیشه داداشا و مادرم ک بهشون گفتم خواهرم گیر افتاده باید بریم پیشش کمکش کنیم...

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۶:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست خوبم شما از شرایط سنگین و استرسی که در اثر دیسیپلین و جبر جامعه به شما وارد شده است خسته اید و فکر می کنید که نمی خواهید خودتان را برای همه اثبات کنید و لزومی ندارد که بترسید که راجع به شما چه فکر می کنند. می خواهید با خواهرتان آزادی را تجربه کنید و خلاف جهت آب شنا کنید ولی در نهایت ته ته موضوع باز هم مجبورید تابع مقررات و دیسیپلین و قوانینی باشید که برای شما وضع می کنند. شما از شرایط سخت بیرون می آیید و زندگی تان متحول شده به امنیت می رسید ولی نگران این هستید که خواهرتان همچنان بخواهد با چالش ها و اهداف دست نیافتنی روبرو شود. البته هر قدر به سمت غروب آفتاب بروید، خوابتان به فانتزی بیشتر شبیه می شود و از واقعیات دورتر. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۴۷:۳۷
Azita

Azita : خانم هراتی عزیزم, سلام من خوابیدم, قراره یکی از دوستان پسرمو (که مدت هاس بهش قول دادم.ببینمش در دنیای واقعی ولی هی کنسل کردم و در حال حاضر هم باهاش حرف نمیزنم) ببینم, هوا تاریک بود, با یه ماشین اومد دنبالم,راننده داشت انگار, خودش پشت نشسته بود, منم پیشش کنار پنجره ماشین نشستم, بعدش یهو متوجه حضور پدرش توی ماشین شدم, پدرش خیلی گرم و صمیمی باهام سلام احوال پرسی کرد,و کاملا معلوم بود دیدن من کنار پسرش براش خوشایند بود, یهو خودمو از اون ماشین پیاده دیدم اما صدای پدر دوستم توی گوشم بود که می گفت دختری که معرفی کردی چی شد اونم می گفت نمیدونم کجا رفت, و پدرش شاکی که چرا پسرش اونو با یه ادم موقت آشنا کرده( در دنیا واقعی من مجرد هستم, اما به خاطر اتفاقاتی که تو رابطه ها قبلا افتاده از شروع کردن رابطه با کسی یا احساس کنم جدی شده ناخوداگاه عقب میکشم, دست خودم نیست غیب میشم...) بعدش دیدم تو یه جمعی ام که بعضیا از خونوادم بودن بعضیام نمیشناختم, انگار یه عده دنبالم بودن ,مرد بودن, جوون و خوش قیافه و سیاه تنشون بود برای احساس امنیت از یکی تفنگ گرفتم, از دستشون فرار میکردم و حتی شلیک هم میکردم و به این فک میکردم توی خواب و بیداری دیگه یه قاتل شدم, اما کار خودمو و ادمایی که کشته بودم رو تایید می کردم پشیمون نبودم
ببخشید طولانی شد, ممنونم از تعبیرتون مهربان همیشگی

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۹:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دقیقا تعبیر خواب شما همین است که فرمودید خیلی ها از شما خوششان می آید حتی این پسری که اول خوابتان دیدید و او آدمی نیست که خودش برای خودش تصمیم بگیرد بلکه کنترل زندگی او دست پدرش است ولی شما او را هم پس زده اید. دل خیلی ها را برده اید و خیلی ها را ناامید کرده اید. اما تاکی؟!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۵:۲۸
Mandana

Mandana : باسلام
خواب دیدم جایی هستم و مردی بود ک حس میکردم با اون مرد من عقد کردم و تو خونه اش ی عده ادم بودن من میخواستم برم حموم نمیدونم چرا شلوارمو درآوردم اما لباسم بسیار بلند اما تا حدی ساق پام بیرون بود پیش اون مرده(همونی مثلا عقدش بودم)، و ی اقای دیگه بودن ک شلوارمو دراوردم ساق پام مشخص شد دیدم پامو نگاه کرد اون یکی مرده گفت من نمیتونم کار کنم یجور میشم شما رو میبینم،منم رفتم حموم دوش گرفتم و لباسمو تنم کردم کاملا پوشیده، رفتیم دیدم تو ی مکانی اون اقاهه ک محرم بودیم داره ی پروژه ای رو کارگردانی میکنه و ب همه میگه چیکار کنن و توی دستش ی اسلحه ام بود اسلحه رو دیدم وحشت کردم گفتم چ ادم ترسناکیه
تعبیرش چی میشه
باتشکر

پاسخ
لینک۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۰۵:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما متعهد می شوید که یک کاری را به درستی و بی عیب و نقص انجام دهید که در جهت هدفی مشخص انجام می شود و بسیار جدی کار می کنید. انرژی های منفی از ذهنتان بیرون می رود و هرکاری در دست دارید را زمین می گذارید که به این کار خاص برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۰:۲۸
majid

majid : سلام
خواب دیدم یه جمع نظامیان کشورمون بود (حالت رزمایش)
یهو من یه تفنگ گیر آوردم و تعداد زیادی سرباز رو خلع سلاح کردم داشتم بهشون تیر اندازی میکردم.یهو با یکی از فامیلامون داشتم به جمع نظامیان نگاه میکردم .فامیلمون به محض دیدن تفنگ تو دستم گفت باید ببریم سلاحو تحویل بدیم.اون رفت تفنگو تحویل بده منم از فرصت استفاده کردم و سعی کردم از محوطه خارج بشم حتی از دژبانی هم گذشتم و متوجه نشدن. تا وقتی که میخواستم کلا از اونجا در بیام بیرون یه سربازی جلومو گرفت منو برد پیش مافوقش که ازم بازجویی کنن تو خواب هی فکر میکردم من چرا کار تروریستی انجام دادم ولی یهو احساس کردم که خوابه سعی کردم بیدار بشم و بیدار شدم.

پاسخ
لینک۲۵ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۳۸:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در بعضی موارد احساس بی قدرت بودن و ناامیدی می کنید و می خواهید انرژی تان را در مسیری مثبت تر جهت بدهید. ناامیدی های شما می تواند راهی برای گرایشات خشونت آمیز شما باشد. شما سعی می کنید که بعضی از عادات یا رابطه هایی در وجود خودتان را که آزارتان می دهد عوض کنید و آن عادات را در وجود خودتان بکشید. مهمترین این عادات نبود دیسیپلین و نظم است که این نظم می تواند زندگی شما را از هرج و مرج بیرون بکشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۳:۲۸
Ramin

Ramin : سلام , خواب دیدم با خانوادم یه جایی بودم فکر کنم وقت خواب بود گفتم یه سیگار میکشم بعد میخوابم همون موقع یکی اومد گفت پیداشون کردم بیا بیرون منم باهاش رفتم بیرون و یه کلت کمری بهم داد اونا 2 نفر بودن تو ماشین نشسته بودن و ماشین هم تو حیاط یه خونه بود من و همونی که باهام بود بهشون شلیک میکردیم فکر کنم اونا هم به سمت ما تیراندازی میکردن ولی من تیری نمیدیدم من گلوله هام تموم شد و دوباره دوستم 2 تا کلت کمری پر از گلوله بهم داد منم دوباره به طرف اون 2 نفر شلیک کردم اونی که طرف شاگرد نشسته بود به سمت سرش تیراندازی میکردم زخمی میشد ولی نمیمرد ( این روزا تو جایی که مشغول به کار هستم موضوع اختلاس و دزدی 2 و 3 نفر رو آشکار کردم احتمالا خوابم به همین موضوع ربط داشته باشه البته خدا خودش بهتر میدونه ) لطفا تعبیر کنید , ممنون

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۷:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فکر شما پیش خانواده تان است و نگران هستید که اتفاقی نیافتد و سیگار کشیدن شما همین نگرانی شماست. تفنگ در خواب شما بیانگر خشم و خطر بالقوه است و شما در حالت تهاجمی یا دفاعی هستید و هدفدار موضوعی را که خودتان فرمودید ، دنبال می کنید. احساس می کنید که این جریان اختلاس و دزدی پایان نپذیرفته و در مورد اینکه چه پیش می آید البته نگرانید. اینکه درون تفنگ تیر می گذارید یعنی باید مراقب باشید تا اوضاع از کنترلتان خارج نشود و از کوره در نروید. شما حس می کنید که هدف قرار می گیرید یا مقابله به مثل می کنند چون شما می خواهید آنان را مقصر جلوه دهید. اما خوابتان بیشتر از این نمی گوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۰۲:۴۲
Ramin

Ramin : سلام ، ديشب خواب ديدم شوهر دختر خالم اومده بود خونمون چند بار ديگه هم خوابش رو ديدم ( ولى در واقعيت و بيدارى ما دشمن هم هستيم و به خون سر هم تشنه هستيم ) هى ميخواست همراه ٢ تا داداشاش بهم نزديك بشن و به قدرى نزديك من شدن كه من ترسيدم و رفتم پشت بام ، ولى ديدم بازم اونا اومدن پشت بام هرچى فكر ميكردم نميدونستم بايد از كجا فرار كنم و دوباره از همون درب راه پله كه وارد پشت بام شدم از همون جا رفتم طبقه پايين تر ، رفتم تو اتاق خواب خودم از پنجره ى اتاق پايين رو نگاه كردم در اصل اينقدر بلند نيست ولى تو خواب يه كم بلند بود ميخواستم خودمو بندازم پايين كه داداشش اومد گفت بيا اينجاست ولى من هولش دادم و فرار كردم و خودمو از پنجره انداختم پايين و از خونه اومدم بيرون هيچى همرام نبود نه پول،موبايل،ماشين ، فرار كردم پشت خودمو نگاه كردم ديدم شوهر دختر خالم داره از تو ماشينش اسلحه در مياره منم بيشتر مى دويدم ٢ بار بهم شليك كرد ولى خدا رو شكر بهم نخورد چند تا تير چراغ برق تو كوچه پايينى بود كه من زيگزاگى بينشون ميرفتم بعدا يهو ديدم همون اسلحه ى اون جلو پاى منه منم ورداشتمشش يه كم باهاش دويدم ولى ديدم سرعتم رو آورده پايين گفتم حتما كَلَكِ خودشه منم اسلحه رو گذاشتم و دوباره فرار كردم نزديك خونه دوستم شدم جلو در خونشون بود كه چند سال هست كه نديدمش گفتم بيام اينجا ؟ الان واست توضيح ميدم فقط در رو زود ببند ، گفت آره بيا ، لطفا تعبير كنيد ، ممنون

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۴۶:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که از موقعیت سختی دوری کنید، تسلیم شوید و یا صورت مسئله را پاک کنید. شما مخفیانه کارهایی را انجام می دهید و فرصت های خوبی را برای خودتان خلق می کنید. دیدگاهتان با دیگران در تضاد است. خودتان را تحت فشار می بینید و مشتاق نیستید که با برنامه پیش بروید. از پذیرش مسئولیت کارهای خودتان خودداری می کنید و سعی می کنید با پارتی بازی کارتان را پیش ببرید. در نهایت شما سر باورهایتان سازش می کنید و احتمال دارد عقاید شما را زیر سوال ببرند و بگویند تو که می گفتی نظرت چیز دیگری است! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۷:۵۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.