تعبیر خواب تفنگ
اگر کسی خواب ببیند که تفنگ دارد، دوستی صالح و راستگو دارد که هیچ وقت به او خیانت نمی کند. اگر ببیند که تفنگ های زیادی دارد، با جمعی که صداقت و پاکی در رفتار و گفتار دارند، دوستی می کند. اگر تفنگ از دست او افتاد، دوستی را از دست می دهد که می توانست در سختی ها بر او متکی باشد. برای دختران جوان، تفنگ هدف و محبت و شوهر است؛ بخصوص اگر ببینند که با تفنگ کسی را هدف قرار می دهند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
عسل صادقی : سلام خانم هراتی بزرگوار
بعد از ظهر خواب دیدم گوشی موبایل یه فرد و می خوام از ناحیه رم یا سیم کارتش که قسمت چسبیده مجزا بود روگوشیش درست کنم ولی در نهایت گوشی خودم وبا مقداری عکس دستش موند ، گوشی اونم دست من . من اهمیت ندادم چون عکسامو داشتم و به گوشی اونم نیازی نداشتم ، بعد انگار به خاطر همچین قضیه قرار شد به سه تا مرد که در حال رد شدن هستن تیر بندازم . نفر وسطی هدف اصلی بود ولی دو نفر کناری فرمالیته بودن و انگار می دونستن من باید فقط وسطی رو بزنم یا یه همچین چیزی . در کل نمی خواستم اونا رو هم بزنم . بعد نمیدونم چرا دو تا تیر خارج شد و علاوه بر وسطی سمت چپی هم خورد و افتادن . نگران مردن سمت چپی بودم که ناخواسته کشتمش تا اینکه فهمیدم تیر خوردن هر دوتاشون به معنی مردنشون نیست . داشتم فکر میکردم خوبه که زنده میمونه ولی وسطی هم زنده باید بمونه ؟؟
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. کسی که می خواستید گوشی اش را درست کنید، رابطه اش را با شما بهتر خواهد کرد و با هم مشکلی نخواهید داشت. اگر کسی که به او تیر زده اید غریبه است، شما سعی می کنید که هدفمند باشید و موقعیتی را قربانی کنید تا به چیز دیگری برسید. اگر آشنا بود، به خشم شما در مورد او اشاره می کند و اینکه حالت تهاجمی به او دارید. تشکر از همراهیتون.
زهره : واقعا معذرت میخوام از اینکه یادم رفت بگم من بعد از اینکه ترسیدم متوجه شدم اتفاقی نیافتاد و به کسی تیر نخورد.
این خوابم آیا در مورد شخصیت این آقا میگه؟
متین : با سلام و احترام؛چندی پیش خواب دیدم از سوی عده ای که فکر کنم نظامی بودن به سمتم شلیک میشود و گلوله های زیادی که به شکل ساچمه یا باروت بود به همه جای بدنم برخورد کردن اما من نه زخمی شدم نه خونی ازم اومد ونه دردی احساس کردم انگار که هیچی بهم اصابت نکرده باشد یعنی کاملا سرحال بودم.سپاس از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما در زندگی تان مسئله ای شخصی را تجربه می کنید. نیاز دارید که برای موفقیت دیسیپلین و نظم داشته باشید تا به اهدافتان برسید. تشکر از همراهیتون.
Zohre : سلام
روزتون بخیر ؛خواب دیدم دو مرد به من توهین کرده بودند و یک اقا از دوستان خانوادگی برای انتقام گیری با تفنگ به قلب اونها شلیک کرد ولی در تفنگ
به جای گلوله کاغد خرد شده بود و اونها به شدت احساس درد داشتند و من به پدرم میگفنم داداشمه داره انتقام من رو میگیره .
با تشکر از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. کسانی که شما را آزار داده اند تقاص کارشان را از کارما پس خواهند گرفت و انبوهی از استرس و نگرانی دامنشان را می گیرد تا متوجه شوند که دنیا دار مکافات است. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
بعد از ظهر خواب دیدم از یه پله اهنی بالا رفتم و همون بالا ایستادم. مادم کنارم بود و فک کنم رئیس مون. پایین پله ها روی زمین یه اقا که نمیشناختمش داشت با تفنگ تیر هوا میکرد اما تیرها به بالا اصابت نکرد و همون پایین ریخت. اما هدفش ماها نبود. شاید چند نوبت شلیک کرد من ترسیدم نکنه به ما اصابت کنه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. درک شما بالاتر خواهد رفت و ار لحاظ اراده و توان از رئیستان بالاتر خواهید رفت. رئیس شما اهداف بالایی برای کارش در نظر گرفته و می خواهد به آنها برسد ولی موفق نخواهد شد و تلاش او فایده ای ندارد. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
بعد از ظهر خواب دیدم از یه پله اهنی بالا رفتم و بالا ایستادم. مادم کنارم بود و فک کنم رئیس مون. پایین پله ها روی زمین یه اقا که نمیشناختمش داشت با تفنگ داشت تیر هوا میکرد اما تیرها به بالا اصابت نکرد و همون پایین ریخت. شاید چند نوبت شلیک کرد من ترسیدم نکنه به ما اصابت کنه.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون
Pariya : خانم هراتی من فراموش کردم خوابیو ک خدمتتون گفتم اخرش بنویسم نقل قول از برادرم بوده...ممنون
Pariya : سلام خواب دیدم یه نفر با تفنگ شکاری میخواست سمتم شلیک کنه ولی من اصلا نترسیده بودم بهش پشت کردم بهش گفتم بزن بعدش پلیس اومد همه رو جمع کرد برد
فریبا هراتی
: سلام. خشم و خطر بالقوه ای شما را تهدید می کند و ممکن است شما در بیداری یک مواجهه را تجربه کنید و کسی با شما دشمنی داشته باشد و بخواهد شما را آزار دهد چون شما را برای کاری مقصر می داند. اما شما می دانید که حق با شماست و موفق خواهید بود و شرایط به نفع شما عوض خواهد شد. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام روز بخیر
دو شب پیش خواب دیدم که توی خونمون یه مراسمی بود و من توی حیاط نشسته بودم و داشتم به گذشته فکر میکردم.فکر میکردم موقعی که برادر من فوت شده ،خانم همسایمون با جیغ و داد اومد گفت که دخترش تصادف کرده و همون روز مرده.بعد فکر میکردم که بابام هم فوت کرده و من اصلا براش ناراحت نبودم.بعد انگار جشن عروسی من بود و خانواده و فامیل من که تو خونه ی ما بودن رفتن به سمت جایی که مراسم بود.من و چند نفر دیگه جز آخرین نفر ها بودیم که داشتیم میرفتیم،خودم رو وسط کوچه با لباس سفید دیدم و یه تفنگ (اصلحه ای شبیه به تفنگ شکاری و کلاش بود)تو دستم بود که فکر میکردم خرابه(فکر میکردم لوله ی تفنگ کج شده).یه پسری هم سن و سال خودم از فامیلمون اومد گفت این چیه دستت ،منم گفتم میبرم واسه تیر هوایی.اونم تفنگ رو امتحان کرد اصلا نزد.بعد من نشونش دادم که چجور کار میکنه و امتحانش هم کردم ولی تفنگ صدای زیادی نداشت.بعد اون پسر تفنگ رو گرفت بالا و چندین بار شلیک کرد،چهار-پنج دفعه اول خیلی خوب شلیک کردولی تو شلیک های بعد انگار یه چیزی تو لوله ش گیر کرده بود.وقتی پسره داشت شلیک میکرد من به تفنگ نگاه میکردم که چقدر قشنگ و تمیز و سالم بود و حتی لوله تفنگ هم صاف و سالم بود و باخودم میگفتم حتی صداش هم خوبه این هیچ ایرادی نداره.
بعد دیدم توی خونه ای بودم که انگار خونه ی پدریم بود و جلوی پنجره دراز کشیده بودم یه نوری مثل نور اول صبح بهم میتابید ولی بعد از ظهر بود.
نامزد سابقم از در اومد،تو خواب فکر میکردم ازدواج کردیم،یکم خسته بود و بالشت و پتو پهن کردگوشه ی پذیرایی و رو فرش خوابید و منم کنارش نشستم.چشمم افتاد به فرشی که زیر پای ما دوتا بود،یه فرش نو و خوشگل بود.بعد من به نامزد سابقم گفتم بعد که بیدار شدی بیا تو اتاق ،من منتظرتم .اونم لبخند زد و گفت باشه.
ممنون واسه تعبیر ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که دختر همسایه ی شما برادرتان را دوست داشته و از فوت او ( روحش شاد) افسرده شده است. احساس می کنید که پدرتان هم به خاطر برادرتان افسرده شده ولی برای شما مهم نیست که او افسرده بشود یا نشود. شما خودتان هم فکرتان ناراحت است و می خواهید کائنات را مقصر بدانید که برادرتان فوت شد و خودتان را در شرایط بغرنجی احساس می کنید. شما به دنبال پناه و حمایت هستید و پسر فامیلتان هم سعی می کند که از کوره در نروید و کائنات را به خاطر فوت برادرتان نفرین نکند ولی خشم او هم کم کم می خوابد. شما به امیدهایی که هرگز محقق نشدند فکر می کنید. به این فکر می کنید که نامزدتان و شما یک زمینه ی فکری دارید و امیدوارید که او سر عقل بیاید و به شما برگردد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام ، خسته نباشید ، خواب دیدم تو محل کارم پشت صندوق نشستم ، دیدم تو خیابون جلو محل کارم یه ماشین پارک کرد و یه آقای سن بالا (بالا۵۰سال) از ماشین اومد پایین و یه اسلحه بزرگ و خیلی پیشرفته دستش بود ، قصدش این بود که منو بکشه ، من تو خواب گفتم چرا با این اسلحه بزرگ اومده با یه چوب هم می تونست منو بکشه ، بعد یه لحظه دیدم خواهرم کنارمه و داریم دنبال یه جا واسه قایم شدن می گردیم ، رفتیم زیر میز ولی من تو دلم می دونستم که هیچ راهی برای فرار نیست و اون حتما ما رو می کشه با اون اسلحه بزرگ
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نگران این هستید که در گیرو دار مشکلات اجتماعی در تیررس بار منفی حوادث قرار بگیرید و تغییرات برگشت ناپذیری در زندگی تان به وجود بیاید. فکر می کنید که اوضاع به اندازه ای خراب هست که با سیاست و تدبیر هم می توانستند که خیلی راحت به شما لطمه بزنند و مثلا کارتان را از شما بگیرند. شما نمی خواهید که در زندگی تان عقب گرد منفی داشته باشید ولی خوب این 50 - 50 است. یا شانس می آورید یا شکست می خورید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.