تعبیر خواب توت
خوردن توت شیرین در خواب، روزی و ثروت و خوردن شاه توت یا توت سرخ، غم و اندوه است. اگر در خواب ببینیم که درخت توت در خانه داریم و این درخت سر سبز و بارور است، خانه ما کانون نعمت و رفاه و سلامت خواهد شد.
اگر در خواب دیدید که درخت توتی در راهی بود و شما به آن رسیدید و از میوه اش چیدید و خوردید، سودی می برید و شیرین کام می شوید. اگر شاخه درخت توت را شکسته و توت خوردید، با آزار و زیان رساندن به دیگران سود می برید. خوردن توت شیرین و سفید برای دختران و پسران جوان مبشر عشق و عاطفه و کامروایی است. برداشتن و خوردن توت از روی زمین بد نیست اما خوب هم نیست چون مال حرام و مال یتیم تعبیر شده است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن توت در خواب بر سه وجه است:
- مال دنیا،
- منفعت از کسب خویش،
- منازعه و دعوا برای زن.
تعبیر خواب خرتوت
خرتوت: توت بزرگ کم شیرین یا بی مزه.
اگر کسی خواب ببیند که خرتوت می خرد، ثروت و مال خود را هدر می دهد. اگر کسی ببیند که از درخت خرتوت جمع می کند، به زحمت و سختی حقوق خود یا مال و ثروتی را از مردی بخیل خواهد گرفت.
اگر ببیند که خرتوت به خانه خود می آورد، مال و ثروتی را که از کار سخت به دست آورده، صرف عیال و همسرش خواهد کرد. اگر ببیند که خرتوت های خود را در آتش می پزد، شخصی بزرگ و زورگو، آن مال و ثروت را از او خواهد گرفت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سایه : سلام خانم هراتی دیشب خواب دیدم سوار اتوبوس بین راهی شدم حوالی قزوین پیاده شدم زیر درخت های توت قدم می زدم و توت می خوردم توت سفید می خوردم که شیرین بود به توت های مشکی که رسیدم دیدم اتوبوس حرکت کرده دخترم تو اتوبوس بود همش نگران بودم اتوبوس خالی بود پرواز کردم رو پشت بام خونه های خشتی ، شاگرد راننده را پیدا کردم که از ترس به خودش می لرزید تمام وسایل ها مسافرها رو جلوش گذاشته بود دوباره پرواز کردم خونه ای که دخترم توش بود را پیدا کردم خودکاری را تو شکم راننده کردم و جوری می پیچوندم و فشارش می دادم که دخترم را بهم بده دخترم را گرو نگه داشته بود که من را بکشونه آنجا ، نه به خاطر خودش بلکه به خاطر یک مرد دیگه ، دخترم داشت می گفت با این غذا ماهی می چسبه فکر می کنم داخل بشقاب فسنجان بود با دخترم کاری نداشتن سیتا را برداشتم رفتم که وسایل ها را هم از شاگرد راننده بگیرم ، من هیچ وقت تو واقعیت با همچین چیزهایی برنخوردم و حتی فیلم هم ندیدم الهی که خیره
فریبا هراتی
: سلام. شما باید حواستان جمع باشد که برای رسیدن به خواسته های خودتان و موفقیت در اهدافی که دارید دخترتان را از قلم نیاندازیدو لحظه ای از او غافل نشوید. او جوان است و احساسات خیلی زود روی روحیه او اثر می گذارد. به بهانه یافتن کاری خوب یا رسیدن به احساساتی هیجان انگیز ممکن است خودش را به دردسر بیاندازد و فکرشما را ناراحت کند. هدف اول را در زندگی تان سلامت روحی دخترتان بدانید و بعد خودتان را به موفقیت برسانید. تشکر از همراهیتون.
افسون : ممنونم از تعبيرهاتون. اميدوارم هميشه شاد و سلامت باشيد.
فریبا هراتی
: مرسی عزیزم.
افسون : با سلام و سپاس از شما . خواب ديدم با شخصي كه نمي شناختم بيرون بوديم و بيرون در خونشون ي درخت توت سفيد بود ولي مي گفت من دلم نمياد از اين توت ها بخورم .(توت ها درشت و رسيده بود.) انگار دلش مي سوخت . بعد با هم رفتيم كمي جلوتر درخت توت سفيدي بود و توت هاي درشت و رسيده اي بود ، از درخت توت چيديم و خورديم. بعد كمي جلوتر رفتيم ي درخت با توت هاي درشت مشكي بود و از آنها هم از درخت چيدم و خوردم و كسان ديگري هم بودند كه توت مي چيدند. كنار آن درخت يك خانه بود و به در آن چند توت فرنگي بسيار بزرگ بود كه من يكي از آنها را برداشتم و مي خواستم بخورم ولي حس مي كردم حرام است و بدون اجازه برداشتم ، براي همين نخوردم.( آن درخت شاه توت قرمز و مشكي هم متعلق به صاحب همان خانه بود.)ممنو ميشم خوابم رو تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. شما جنبه هایی از خودتان را دوست ندارید و ردش می کنید. مثلا شما از چیزهای خوبی که دارید و از ثروتتان استفاده نمی کنید و می ترسید تمام یا حرام شود ولی اگر همان چیزها را کسی دیگر مجانی به شما بدهد با میل و رغیت استفاده می کنید. و این خصلت بدی است و خودتان هم می دانید. اگر شاهتوت ها شیرین بودند به ثروت و شادی خواهید رسید و اگر ترش بودند، به ناراحتی تعبیر می شود و البته خیلی ببخشید اصطلاح مفت باشه کوفت باشه!! در اینجا نمایان می شود. که هر چیزی را نباید صرفا برای مجانی بودنش پذیرفت. توت فرنگی هم به تمایلات و نیازهای زنانه و وسوسه های احساسی تعبیر می شود که شما برنداشتید و این یعنی به حریم و زندگی کسی هرگز چشم ندارید و خیانت و چشم چرانی به زندگی دیگران در وجود شما نمی گنجد. تشکر از همراهیتون.
ابراهیم : با سلام و احترام!
امشب 97.12.26 همین ساعت 23 اومدم بخوابم یه لحظه چشمام یه ظرف توت فرنگی رو دید که یکی از توت فرنگی های داخل ظرف انگار خشک و کپک زده, (بعضی جاهاش سیاه و خاکستری) شد و از داخل بشقاب بیرون افتاد. سپاس از تعبیر شما!
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. اگر هنوز خواب کامل نبودید که تعبیر ندارد. اما اگر خواب بودید واقعا، شما از عده ای خانم خوشتان می آید که یکی از آنها از چشمتان می افتد و تمایلات احساسی شما نسبت به او از بین می رود. تشکر از همراهیتون.
Batol : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم خونه قدیمی خالم بودم یه نهال توت تو باغچه شون بود که با یه کش اونو بستم بعد متوجه شدم پسر خالم که تازه ازدواج کرده با خانمش تو یکی از اتاقها خوابیدند بعد پسر خالم از اتاق اومد بیرون و به من گفت خانمم تو اتاقه ولی من نرفتم ببینمش ممنون
فریبا هراتی
: سلام. کانون زندگی پسرخاله تان به رفاه و سلامتی می رسد و زندگی آنان خوش است. تشکر از همراهیتون.
Frzn : درود بر شما
من فکر میکنم صبح بود که این خواب رو دیدم
دیدم با خانواده تو باغ پدربزرگم بودیم(پدربزرگم یه باغ خیلی بزرگ داشت اما خوب 15 سال پیش بعد فوتشون فروخته شد اما من خیلی خواب میبینم توی اون مکان هستم)
رفتیم تو باغ توی یه منطقه از باغ درخت های سرسبز و خیلی بزرگ توت بود که پدرم داشت توت میچید و من سبد برداشتم تا چند تا برای برادرم بچینم تا دستمو بردم بالا پدرم گفت باید اینجوری بچینی که له نشه و اونایی که رسیده رو بچین من یه قدری دادم به برادرم و بعد شروع کردم به چیدن و ریختن تو سبد بعد سبد رو دادم پدرم تا بریزه توی بقیه توتایی که چیدیم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما به ثروت و شادی زیادی خواهید رسید و پدرتان یادتان می دهد که چطور پولدار شوید و چطور ثروتتان را حفظ کنید. تشکر از همراهیتون.
Hamideh : درود برشما ان شاءالله همیشه سالم باشید.
فریبا هراتی
: تشکر.
Hamideh : سلام استاد صبحتون بخیر دیروز خواب میدیدم رفتم برنج خریدم و پلو درست کردم خیلی خوشمزه شده بود و با لذت می خوردم بعد دیدم یک ساختمون بزرگ نوسازه که توی حیاطش هستیم و دور تادورش درخت توت کوتاه و شیرینه و من میگفتم کاش به همه اطلاع بدیم بیان اینجا توت بخورن . احساس میکردم مدرسه نوسازه و فقط سرایدار و خانوادش اونجا هستن. بعد دیدم دوتا کیسه کوچک برنج دستمه که یکیش یکم برج تهش هست و یکی نصفه است ولی توش پر از شالی و گرده برنجه. گفتم من که یک کیسه پر برنج خوب خریده بودم برم به فروشنده بگم چرا اینها رو به من داده. لطفا تعبیر کنید ممنون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما درسهایی از زندگی گرفته اید و بر طبق آن ایده ها و افکار جدیدی به ذهنتان رسیده و می خواهید زندگی تان را توسعه و پیشرفت دهید و به دیگران هم کمک کنید که از راهنمایی های شما زندگی شان عالی و خوب شود. به ثروت و غنا و توانایی مالی خیلی خوبی خواهید رسید و در شرایطی هم ممکن است سود کمتری به شما برسد ولی می خواهید این شرایط را عوض کنید و با دعا از خدای بزرگتان بخواهید که تقدیرتان را به بهترین صورت رقم بزند و بدیها و رکود و عدم موفقیت را از شما دور کند. تشکر از همراهیتون.
مریم رضایی : سلام.این خواب رو چند سال پیش دیدم .خواب دیدم یه درخت توت بود بعد پسر خواهرم رفت بالای درخت و شروع کرد درخت روتکون دادن وتوت های درشت وسفید و خیلی زیادی مثل بارون ریخت روی سرم که من بهش گفتم کافیه دیگه نمیخاد دیگه درختو تکون نده و از توت ها هم خوردم شیرین بود. ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. خانه شما کانون نعمت، سلامت و رفاه بوده و ثروت و خوشی های زیادی به شما رسیده است. تشکر از همراهیتون.
Mozhgan : سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما بزرگوار
در خواب دیدم توی اداره مون یه مراسمیه من و دو تا از همکارام که دوستای نزدیکم هم هستن و یکیشونم از مدیران اداره مونه حضور داریم یه نفر بهمون توت میده که ریخته توی ظرفای استانبولی و میگه حتما بعد از خوردن ظرفشو بهش پس بدیم بعضی از توتها هم یه کم قرمز بود که نظر منو جلب کرده بود و من به اون ۶قا گفتم چرا انقد کمه که زیادتر برامون ریخت از اونجا رفتیم تو اطاقی که بهمون شیرینی دادن که یکی از دوستام یه کم از شیرینیش خورد بقیه شو داد به من اون یکی دوستمم یه شیرینی که روش پر کنجد بود بهم داد انگار جایی که ما بودیم لب دریا بور و ما دوباره رفتیم تو یه اطاق دیگه که انگار دریا پیشروی کرده بود و او دوستم که مدیره دیدم توی دریا نشیته بود و من از پشت پنجره میدیدمش توی آبم پر از ماهی بود که بیشترش قرمز بودن از پست شیشه میزدم به شیشه ماهیها میوپدن جلو رفتم از یه در دیگه دوستمو بیارم که احساس کردم بازم آب داره میاد جلوتر که به زور درو هل دادم جلوشو گرفتم ببخشید که خوابم طولانی شد ممنون که وقت میزارید این خوابو شب جمعه دیده بودم باز هم سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به روزی زیاد و رفاهی می رسید که در مقابل آن، زحمت و سختی کارتان، کم است. شادی و ثروت زیاد به زندگی تان راه می یابد. دوست مدیرتان احساساتی است و آرزوهای زیادی دارد. او خیلی احساسات به خرج می دهد و شما سعی می کنید که او منطقی تر فکر کند. ثروت او هم زیاد خواهد شد. تشکر از همراهیتون.