کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب جاده

تعبیر دیدن جاده در خواب، همان مسیر زندگی در بیداری است. اگر خواب دیدید در جاده ای سر بالایی حرکت می کنید، در زندگی به پیشرفت نائل خواهید شد. اگر دیدید در جاده ای به تنهایی حرکت می کنید، در روزهای آتی احساس تنهایی خواهید کرد. اگر در جاده ای پا برهنه بودید، تعبیرش فقر است.

اگر دیدید جاده ناصاف بود، خبر از رسیدن روزهای سخت در زندگی می دهد. اگر جاده ای را که می پیمودید صاف و هموار بود، راه پیشرفتتان در زندگی صاف و هموار است. جاده بن بست، بسته شدن راه برای هدفی است که در ذهن دارید. اگر جاده پرتگاه داشت و شما از آن پایین رفتید، تنزل شان می یابید و اگر به پرتگاه سقوط کردید حادثه ای ناخوشایند اتفاق می افتد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

153 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Röya

Röya : سلام
(خواهرم خواب دیده)
دوستم یک جفت کفش (مشکی اسپورت قابدار) بهم پس داد گفت خیلی ممنون که کفشاتو بهم دادی کهنه شده بود زیر آب شستم گذاشتم یک گوشه و بعد یهو خودموبا خواهر کوچکترم داخل ماشین نشسته دیدم میدونستم خواهرم ولی انگار واسم غریبه بود او راننده بود ومن هم پشت ماشین نشسته بودم .جاده ای که ازش عبور میکردیم خاکی بود و مقداری کنار های جاده نم ورطوبت دیده میشد بعد یهویی محیط عوض شد ،دیدم در مسیری دیگه من باز هم جاده ای خاکی این بار روبروی من یه تپه چوبی باید از آن عبورمیکردم .خواهرم از قبل اون طرف بود و به من میگفت بیا این طرف تا اومدم عبور کنم واسم این مکان تکراری میومد و میدونستم زیر این تپه زیرش خالی اگر بپرم وسط، زیر پاهام خالی میشه پس یه گوشه ی که تمام چوبا ریخت شود در گودال خالی پریدم ،و من به راحتی رد شدم خواهرم گفت از کجا میدونستی زیر این تپه خالیه گفتم حس کردم قبلا این جا بودم . خواهرم گفت دیدی خیلی سادس.
بعد خواهرم گفت اگر در سال ۱۹۶۰ این جا بودی دیگه در ۱۹۷۰من الان با تو نبودم .وقتی خواهرم
این حرفها رو میزدن مکان تغییر می کرد ما اونجا نبودیم تو یه خونه مادر بزرگ پدریم بودیم .بعد برگشتیم همان جاده بهم گفت حواست باشه . نورون های خاکستریت خیلی زیادن.

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۴۵:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما به دیگران خیلی سرویس داده و به آنان محبت می کند و از او سو استفاده می شود. او با گذشت است و سعی می کند که ناراحتی ها را از زندگی اش بیرون کند. حتی از خواهر کوچکترتان هم تبعیت می کند و اجازه می دهد که او باشد که تصمیم می گیرد و برای همین خیلی به دردسر می افتد. مسیر زندگی او با مشکلاتی مواجه خواهد شد و باز هم سعی می کنند سر خواهرتان را کلاه بگذارندو او را بفریبند. خواهر کوچکترتان دقیق تر و تیزتر است و خیلی راحت تشخیص می دهد که کی می خواهند او را بفریبند و زودتر از خواهر بزرگترتان آدمها را می شناسد. اما تجربه به اندازه کافی به خواهر بزرگترتان یاد داده است که کی باید چگونه رفتار کند تا سرش کلاه نرود. خواهر کوچکترتان می گوید اگر به خاطر بی گناهی تو و معنویت بالای تو نبود، من بهت کمک نمی کردم و موفق نمی شدی که از مشکلات به راحتی رد شوی. و اینکه باید مواظب باشید که افسردگی نگیرید و منفی فکر نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۳:۵۲
حامد

حامد : سلام. خواب دیدم تو یه حاده که دو طرفش تپه بود داشتم خلاف میرفتم دو تا ماشین از روبروم میومدن یکیشون ماشین سنگین خاور بود. راننده خاور واسه اینکه به من نخوره و راه رو باز کنه رفت سمت ا‌ونوری منم حول شدم با اون رفتم‌ به اون سمت. اون وقتی خواست جابجا شه چون داشت به ماشین کناریش میخورد سعی کرد به سر جاش‌برگرده. من دیگه واسه اینکه بهش نخورم دور زدم و جهت موافق حرکت کردم و بعد از یه مسافت کوتاه کنار جاده یه راه فرعی داشت که من از جاده خارج شدم و پیچیدم سمت اون جاده. ممنون

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۰۵:۴۰:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در مسیر زندگی خود با مشکلاتی مواجه خواهید شد که فکر می کنید برای فرار از مشکلات باید خلاف جهت دیگران فکر و حرکت کنید و همرنگ جماعت نشوید. اما متوجه خواهید شدکه این کار بار سنگینی از مشکلات را به سمت شما می آورد و با سختی های زیادی مواجه خواهید شد و ترجیح می دهید که فکرتان را عوض کنید و سعی کنید خلاف جهت جریان شنا نکنید و همرنگ جماعت باشید تا با شکست مواجه نشوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۳:۵۳
Mahy

Mahy : سلام خانوم هراتی عزیز. من و همسرم قهر هستیم و جدا از هم . با این وجود که خیلی زیاد ازش ناراحتم و اصلاحش فقط میتونه معجزه باشه ولی خداروشکر خوابهایی می بینم که شما همه رو خوب و نوید بخش تعبیر کردین. جدیدا خواب دیدم من و خواهرشوهرم و همسرم میخواستیم بریم جایی که یادم نیست کجا بود شاید یه جای تفریحی بود. بعدش دیدم  پیاده از توی شهر همسرم بیرون آمدیم و رفتیم توی جاده. جاده آسفالت صاف و هموار و نو داشت. مثل الان پاییز بود. پالتو خودم تنم بود. من و خواهرشوهرم با هم از کنار جاده و روی آسفالت راه میرفتیم و همسرم پشت سر ما به فاصله چند قدم با ما میومد و مثل الان باهام حرف نمیزد و ناراحت بود. با خواهرش صحبت می کردیم و قدم زنان میرفتیم. یادم نیست چی میگفتیم ولی با لبخند و آرامش حرف میزدیم. به مقصد که رسیدیم دوباره تعریف کنان با خواهرش برگشتیم شهرشون و همچنان همسرم پشت سرمون بود و حرف نمیزد. وقتی رسیدیم نگاه کردم به پالتوی خودم دیدم جنسش بهتر ازون چیزی که بود هست و به تنم خیلی خوب میومد. با خودم گفتم با این وجود که هوا سرد شده ولی من اصلا احساس سرما نکردم توی مسیر، جنس پالتوم خیلی خوبه و توش راحتم.
ممنونم از حوصله و تعبیرهای دقیقتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۰۲:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما حمایت و گرمای کافی را از زندگی تان دریافت خواهید کرد و به مرور زمان اوضاع بهتر می شود. شوهر شما دارد با تامل روی شما بررسی می کند و شما را تحت نظر دارد. امیدوارم اگر واقعا خیر و صلاح شما در آشتی تان است، خدای بزرگ شرایط صلح و آشتی بین شما را فراهم کند. خانواده او از خوابتان به نظر می آید که طرفدار صلح و آشتی شما هستند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۹:۰۲
Fati

Fati : سلام خواب دیدم خونه یکی از اشناها هستم.منظور از اشنا اینکه فقط میشناسمشون و هیچ وقت باهاشون صمیمی نبودم و حتی یه سلام بینمون نیس.اینا تقریبا تازه عروس دامادن و منم شبو تو خونشون خوابیده بودم.حدود چندین شب موندن من تکرار شده بود به خودم میگفتم زشته که من اینجا میمونم باید برم که راحت باشن.مرده هم صبح بلن شد رخت خوابشو سریع جمع کرد و رفت سر کار و رابطه صمیمی با زنش نداشت.صحنه خوابم عوض شد و انگار داریم از جایی برمیگردیم با اتوبوس و فامیل مادرمم بودن.تو جاده توقف کرد که انگار اخر مسیر هس و خیلی از مسافرا پیدا شدن و ما هم همینطور ولی مقصد ما اونجا نبود من به جفت کفش اسپورت سفید پام میکردم و بنداشو مییستم یکی بدنش پاره شد و تو دلم گفتم اینکه جدیده چرا پاره شد.مادرم با زندایی ام صحبت میکرد و منم گاها تو صحبتاشون شرکت میکردم.بعد مادرم وارد یه کلبه شد و اونجا نشسته بود با یه خانومی و انگار منتظر کسی بودیم.من بیرون بودم.بیرون چن تا مسافر بودن که از قضا فامیلای همون اشنا بودن و مثل اینکه عروسی کسی باشه با اوتوبوس میرفتن اونجا.در حالی که ما برگشته بودیم. یه پسر بچه کوچیک دیدم که اومد از جاده رف دسشویی کرد و بعد اومد بغل من خیلی حس خوبی بود بغلش کرده بودم و باهم بازی میکردیم و بچه میخندید گفتم چه خوب که پیداش کردم یکم از تنهایی دراومدم تو این جاده.ببخشید طولانی شد

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۴۵:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فکر شما ناخودآگاه مشغول مقایسه زندگی دیگران و خودتان است و اینکه سعی می کنید بررسی کنید که خوشبختی چیست و هدف از زندگی چیست و آخر خط بودن چگونه است.... زندگی همه بالا و پایین دارد. همه باری به هر جهت زندگی می کنند و همرنگ جماعت می شوند تا اموراتشان خودبخود برایشان رقم بخورد. هر موقعیت خوبی ممکن است دستخوش ناراحتی یا تحول منفی شود ولی مهم این است که آخر کار، شما از کاری که در زندگی انجام می دهید خوشنود باشید و کارها مطابق خواسته خودتان پیش رفته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۴۶:۱۵
  negar

negar : با عرض سلام وادب.خانم هراتی من چند شب پیش حدود ساعت ۶صبح خواب دیدم که در ابتدای یک جاده ی خیلی سرسبز و زیبا ایستادم و منتظر کسی هستم که دوستش دارم .در خواب می دونستم اون فرد توی شهر انتهای جاده است و از من دوره(مثل واقعیت)و همش تو ذهنم از خدا میخواستم که به این انتظاری که سالهاست دارم میکشم (مانند واقعیت)پایان بده و اونو برگردونه .جاده هموار و صاف بود.وبا این حس از خواب بیدارشدم.ممنون میشم تعبیر بفرمایید.

پاسخ
لینک۳۰ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۵:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عرض ادب متقابل. شما امیدوار هستید که او برگردد و مسیر هموار است و مشکلی نیست. سبزی و زیبایی جاده به خوشی مسیر زندگی تان اشاره می کند. اگر او به سمت شما می آمده، انشالله به هم خواهید رسید. اگرنه، پیشرفت مثبت و ثابتی در جریان است که منوط به خواست ( خدا در درجه اول) و خواست این آقاست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۳۷:۲۵
 همسفر

همسفر : با سلام و تشکر از تعبیر زیبایتان خانم هراتی عزیز

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۹:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهش می کنم.

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۲:۴۹
 همسفر

همسفر : با سلام فریبا خانم ، من دیشب خواب دیدم قبل از اذان صبح، با ماشین رانندگی میکردم در تقریبا وسط های کوه البته جنس کوه از نوع سنگ نرم مث سنگ صابونی بود که رانندگی با ماشین سبب ایجاد جاده ای که اولش پیچ زیاد داشت ولی آخرش صاف شده بود و خود جاده ایجاد شده بسیار صاف و هموار بود انگار آماده بود برای آسفالت شدن و خودم پیشنهاد دادم به آقایی مسن بیایید اسفالتش کنیم، و این جاده ختم میشد به در یه معدن استخراج سنگ مث سنگ کرومیت که سنگی هم به صورت نیمه باز درش گذاشته بودند و چند تا معدن دیگه هم اطرافم بودند و اون آقای مسن می‌گفت گاها راهزانا آدم میکشند میان میندازه تو این قسمتا(معدن سنگ کرمیت که ماشینم تا جلوش رفته بود و بزرگتر بقیه معدنا بود) و کسی هم متوجه کشته شدنشون نمیشه، و البته جاده ایجاد شده زیاد طولانی نبود به اندازه حداکثر دو کیلومتر یا کمتر و از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۲:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به سمت اهداف و چالش های بزرگی که در زندگی تان دارید پیش می روید و می دانید که با وجود سختی های زیادی که در راه شما وجود دارد، مسئله ای نیست که نتوانید به راحتی از پس آن بربیایید. شما برای مواجهه با مشکلات، محدودیت های خود را می شناسید، آهسته به پیش می روید و راه های غیر مستقیم را پیش می گیرید. اهداف خود را کاملا می شناسید و می دانید که ماهیت و کیفیت آن چگونه است و درک کاملی راجع به خواسته هایتان دارید. شما مشکلات را برای خودتان بزرگ نمی کنید بلکه آن ها را پست و هموار و کوچک می دانید. شما می خواهید به خودتان متکی باشید و می دانید که تجارب شما می تواند راه را برایتان هموار سازد. در نهایت شما به مرکز و کنه شرایط و مسائل می رسید. شما می دانید که داشتن شخصیتی سرکش و انعطاف ناپذیر می تواند موقعیت شما را خراب کند و داشته هایتان را به باد دهد. می دانید که باید در وجود خودتان ثابت قدمی و سرکشی و انعطاف پذیری را یکجا جمع کنید تا بتوانید به اهدافتان برسید. نه کاملا خشک و خشن برخورد کنید و نه اینکه خیلی انعطاف پذیر باشید که اجازه دهید دیگران از شما سو استفاده کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۶:۴۱
Seyavash

Seyavash : با سلام و عرض احترام.
درخواب جاده خاکی تازه احداث را دیدم که در کنارش یک تپه سنگی که نیمی از آن در مسیرخاکبرداری جمع آوری و نیم دیگر بصورت یک برج سنگیی که یک حفره غار مانند هم در آن دیده می شد باقی مانده بود.
کمی دورتر یک وانت و یک اتومبیل را دیدم که در جاده های خاکی با هم مسابقه گذاشته بودند و کلی گرد و خاک راه انداخته بودند.
نزدیک من با هم دیگر شرط بندی می کردند که از روی چند نفر یکباره بپرند.
یکی از رانندگان پول شرط بندی جمع می کرد.
گفت پول بیشتر به من بده تا دیگران بیشتر پول بدهند و از سهم شرط بندی خودم به شما پول می دهم.
مسئول محلی راهسازی را دیدم که می گفت پیمانکاران قبل از اینکه کاری انجام دهیم میزان پول پروژه را می دانند.(به نحوی جاسوسی وضعیت می نمایند.
باتشکر

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۵:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. برای کاری که تازه شروع شده و یک پروژه تازه؛ ثروت و سرمایه ای را در نظر گرفته اند که بخشی از آن علنی است و بخشی هم برای موارد دیگر به صورت غیر علنی مثل کارهای غیر منتظره در نظر گرفته شده است. سخت کوشی و کنترل کار، 2 عامل مهم و پیشرو در کار است که با نگرش های سرکشانه و لجبازانه مدیران مواجه می شود. آنها می خواهند به سرعت گازش را گرفته و بروند و سلامتی کارگران یا خود پروژه را فراموش می کنند. شما در یک رابطه یا موقعیت کاری که ممکن است عاقلانه هم نباشد، قرار می گیرید که مجبور می شوید ریسک کنید. از شما می خواهند که نشان دهید که به پروژه و عملکرد مدیران اعتماد دارید تا بتوانند سر دیگران را کلاه بگذارند. آنها می گویند هر کسی که به این پروژه علاقه دارد باید پیه ضرر را هم به تنش بمالد! و اگر عاقل باشد باید تحقیق کند ... تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۱۰:۱۸
Lajbaz

Lajbaz : سلام.خواب دیدم درهای ماشین رو قفل نکردم و از ماشین دور شدم و یهو یادم اومده که قفل نکردم درها رو و توی یک مسیر که میشناسمش و در نزدیکی خونمون هست و همیشه پراز ماشینه ولی اینبار کاملا خالی از ماشین بود و یک سمتش پر از درختان بلند بود و من همراه یکی از دوستانم به سرعت توی این مسیر که شیب تندی هم داشت و به تند دویدنمون کمک میکرد می دویدیم دوستم ادامه مسیر رو خودش رفت ولی من مسیرمو عوض کردم و از همون سمتی که درخت داشت و خاکی بود رفتم و اینبار علاوه بر دویدن، میجهیدم و بالاخره به ماشین رسیدم و درها رو قفل کردم و خوشحال بودم .هوا هم یکمی تاریک شده بود تو تمام اون مدت

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۴:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز دارید انرژی و تلاش خود را در مسیر دیگری نسبت به قبل مصرف کنید و جانب احتیاط را از دست ندهید بلکه با هر کسی رابطه نداشته باشید و نگذارید به روح و خلوت و زندگی خصوصی شما نفوذ کنند. یاد مشکلات قبلی تان می افتید و می خواهید به سرعت از این مشکلات دور شوید. خاطر شما کمی مکدر است ولی همینکه مسیر درست را برداشته اید یعنی به سمت مثبت پیش می روید .

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۵۵:۱۰
parsa

parsa : سلام
یکشنبه (97/07/29) 

من توی دانشگاه بودم که با کسانی در حال صحبت کردن بودم به اونها گفتم میخوام فردا برای سفر به شهر دیگه ای بلیط اتوبوس بگیرم، بعد خودم رو توی ترمینال دیدم که بلیط بگیرم، بعد خودم رو در خارج از شهر دیدم که سوار اتومبیل شدم، راننده اتومبیل استادم بود و یک پسر بچه(در حد 12 سال) صندلی جلو نشسته بود و دختری عقب پیش من نشسته بود، اتومبیل حرکت کرد، مسیر جاده صاف و هموار بود، میانه راه دختر و پسر با هم شوخی میکردند، بعد از طی مسیر تقریبا طولانی به ورودی شهر نزدیک شدیم که همون پسر به راننده یک کارگاه تعمیرات (شرکت خصوصی) رو نشون داد که ما اینجا پیاده میشیم اتومبیل از اونجا عبور کرد تا اینکه به ورودی شهر رسیدیم روبروی ما دروازه یا دری بزرگ بود اون در بسته بود، راننده از یک جایی که گاردریل نبود دور زد و دختر و پسر رو همون جا پیاده کرد من هم خودم رو توی اداره‌ای دیدم، که روی صندلی نشسته بودم و قلم و کاغذ توی دستم داشتم، چند تا مرد مسن خوشتیپ و تحصیل کرده رو دیدم که توی اتاقی(دفتری) در حال صحبت کردن بودند(جلسه)، داخل اون دفتر از بیرون مشخص بود، بعد صدای یک خانمی رو از بلندگو روابط عمومی اعلام کرد شخصی عالم، معروف توی عالم چهارم هست(حالت انتظار) رو شنیدم.

پاسخ
لینک۲۹ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۱:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما برای پیشروی در مقاصدتان، هزینه ای را خواهید پرداخت و در مورد مسیر زندگی تان تصمیم می گیرید. زندگی شما متحول شده و به فاز جدیدی می رسد. شما به صورت منفعل از استادتان پیروی خواهید کرد و اجازه می دهید کنترل زندگی شما را به دست بگیرد. گشایش کار و ثروت می یابید. شروعی تازه و وظائفی تازه خواهید یافت. موقعیت خودتان را ارزیابی می کنید. شاید استادتان معرف شما می شود و به جایی برای کار معرفی تان می کند. منظور شما را از شخصی عالم معروف توی عالم چهارم حالت انتظار را اصلا نفهمیدم.

پاسخ
لینک۲۹ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۲۵:۳۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.