کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب جاده

تعبیر دیدن جاده در خواب، همان مسیر زندگی در بیداری است. اگر خواب دیدید در جاده ای سر بالایی حرکت می کنید، در زندگی به پیشرفت نائل خواهید شد. اگر دیدید در جاده ای به تنهایی حرکت می کنید، در روزهای آتی احساس تنهایی خواهید کرد. اگر در جاده ای پا برهنه بودید، تعبیرش فقر است.

اگر دیدید جاده ناصاف بود، خبر از رسیدن روزهای سخت در زندگی می دهد. اگر جاده ای را که می پیمودید صاف و هموار بود، راه پیشرفتتان در زندگی صاف و هموار است. جاده بن بست، بسته شدن راه برای هدفی است که در ذهن دارید. اگر جاده پرتگاه داشت و شما از آن پایین رفتید، تنزل شان می یابید و اگر به پرتگاه سقوط کردید حادثه ای ناخوشایند اتفاق می افتد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

153 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

زهرا

زهرا : سلام من خواب دیدم با پدر و مادر همسر و پسر و خانواده همسرم داریم تو یه جاده راه میریم مثل پیاده روی اربعین بود و داشتیم میرفتیم کربلا مسیر شلوغ بود مامانم سریع تر حرکت کرد منم کنار مامانم رفتم خیلی تند میرفتیم از بقیه جلو زدیم و جاده خلوت تر شد خواستم برگردم به شوهرم بگم تند تر بیاد گفتم ولش کن اون که تندتر نمیاد میخواد به منم بگه یواش برو بالاخره میرسه تو مسیر احساس کردم دارم از روی بسته های نون رد میشم اومدم سمت مامانم گفتم حیفه این نونا(واسه نذری آورده بودن) مامانم گفت تازس؟ گفتم آره یه بسته برداشت اما شبیه اون نونی که از روش رد شدم نبود اون فانتزی بود این تافتون بعد یه جا دیگ سنگک داغ میفروختن رفتم واسه خودم و مامانم بگیرم دیدم صفه پشیمون شدم تو ادامه یه خانمی جلوی زایرا رو گرفته بود صورتشون و آب میزد من و مامانم دوست نداشتیم آخه دستاش خیلی تمیز نبود ولی انگار آب زد بعد رد شدیم جاهای دیگ هم تی تاب و نون میدادن من نه میل داشتم نه حوصله صف ایستادن (نان های بسته بندی تو جاده خیلی زیاد بود همینجوری گوشه جاده ریخته بود)

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۹:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما همگی خانوادگی در راه امام حسین ع قدم بر می دارید و برایتان ثواب زیارت کربلا نوشته شده است. شما و مادرتان پیشگام تر از دیگران در راه خدا اقدام می کنید و خیر و برکت زیادی به شما خواهد رسید. کدورت و ناراحتی و نگرانی از وجهه ی شما پاک خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۰:۳۸
foruzan

foruzan : سلام خواب میدیدم منو مامانم و دامادمون داریم با ماشین دامادمون میرفتیم بندرعباس بعد توی راه بودیم که دامادمون گفت من یه راه فرعی میانبر بلدم وارد جاده که شدیم اول صحرایی بود بعد من یه دره که مثل یه شکاف وسط زمین بود دیدم که داخلش اب جاری بود راهو اادامه دادیم تا به یه شهر رسیدیم که خیلی اباد بود و منو توی خواب خیلی متحیر کرده بود که چجوری وسط بیابون یه همچین شهر ابادی هست یادمه که پمپ بنزین هم داشت قسمتی از کنار جاده همون شهر پر درخت بود که من حس میکردم درخت نارنج هست که با نظم عجیبی کنار هم کاشته شده بودن من از ماشین پیاده شدم و از شکوفه هاش کندم و بو کردم اما یدفعه متوجه شدم شکوفه های کرمی رو به زرد رنگش هیچ بویی ندارن ولی چون خوشگل بود یه شاخه کوچیک از درختو کندم و واسه مامانم بردم بعد خواب میدیدم داخل کلاس درس هستم با همین استادای اقای امسالم اما قیافه هاشون یکم عوض شده بود.من ردیف اول نشسته بودم و ساق پامم پوشیده نبود و استادادا به من خیلی نزدیک میشدن و تو خواب حس میکردم که اونا به من نظر دارن و فکر میکنن من خیلی بامزه و دوست داشتنیم منم بعد از کلاس با عصبانیت کاراشونو به دوستام تعریف میکردم

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۵:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که در شرایط سختی قرار گرفته اید ولی با کمک دامادتان، خواهید توانست زودتر از اینکه فکرش را بکنید به خواسته هایتان برسید. شما احساس می کنید که امکاناتتان کم شده و ایزوله و تنها شده اید و لازم دارید که به خودتان، مجددا" انرژی و شور و نشاط تزریق کنید. سخت کوشی شما، سرانجام نتیجه خواهد داد و باعث خوشحالی مادرتان می شوید. استادان شما متوجه خواهند شد که عملکرد شما به چه صورت است و شما خودتان را با روش هایی که آنان از شما انتظار دارند که کار کنید، تطبیق می دهید و آنان شما را تحسین خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۷:۵۷
Fofo

Fofo : سلام من خواب دیدم کنار جاده با داداشم توقف کردیم یه ماشین سر باز سفید سقفش باز بود خیلی خوشگل داشت داداشم در واقعیت ماشین نداره.بعد یه سفره پهن کردم وسایل ریختم تو سفره یادم نمیاد چی بود تو سفره.داداشم تو ماشین خوابید.من داشتم پول رو مثله سیگار فندک میزدم زیرش بکشم.دیدم یه پسر قد بلند زیبا و جذاب.موهای یکم بلند و چشم و ابروی قشنگی داشت.با ماشین رد میشد.خیلی خوشتیپ و خوش لباس.ماشینشم خارجی بود.کت خوشو پشت ماشین گذاشته بود.از تو سفره ادکلنمو برداشتم و زدم و اونم دیدم ادکلن زد واومد سمتم گفت باد میاد نمیتونی سیگار بکشی دستمو بزارم کنارت گفتم نه ممنون.گفت سوییچ بده برسونمت گفتم نه داداشم تو ماشینم خوابیده.تو خواب دروغ گفتم که ماشین خودمه.گفتم میتونی شمارتو بدی زنگ بزنی گفت نمیشه نمیتونم تماس بگیرم.بعد باهاش اومدم پیاده تا نزدیک میدون.دیدم با چند تا پلیس صحبت میکنه و شغل خودشم پلیسه.یه گوشی ساده با ترس در اورد اما میترسید شماره بگیره کسی ببینه.در واقعیت پلیسا نمیتونن با کسی در ارتباط باشن و خطشون کنترله مگر اینکه یواشکی جدا داشته باشن.یه خودکار دستش بود منم خودکار برداشتم و کف دستش شماره مو نوشتم.یه عدد سه رقمی کف دستش بود اونو خط زدم که شماره ی من مشخص شه و گفت کار من تو یه شهر دیگه ست چطور همو ببینیم منم گفتم نزدیکه میبینم همو.در واقعیت یه دوس پسر دارم که پلیسه.اما پسر تو خواب دوست پسرم نبود.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۶:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما آرزوهای بلندی دارد و می خواهد کنترل زندگی اش را به دست بگیرد و با پرستیژ زندگی کند. شما سعی می کنید از برادرتان حمایت کنید و به خاطر بی پولی او ناراحت هستید. دلتان می خواهد که می تواستید گشایش کار پیدا کنید و زندگی تان را بهتر کنید. اما شرایط رسیدن به خواسته هایتان هنوز فراهم نیست. باقی خوابتان هم بازتاب افکارتان در بیداریست و باطل است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۶:۱۵
hsti

hsti : سلام من خواب دیدم با یکی از دوستام ک 4 5 ساله ندیدمش و خوب نیستم باهاش تو ماشین در حال رانگدگی تویه جاده بودیم که اون جا اول پر از منظره های عجیب و سر سبز بود و بعد یه تپه پر از گل شقایق و لاله که افتاب هم از بالا تابیده بود و بعد رسیدیم به قسمتی از جاده که یهو کوهاپر از برف بودن و ما شکه شدیم و مسیری بود مثل جاده چالوس و در دخر رسیدیم منژل پدرم که مدتیه ندیدمش.لطفا تعبیر بگید ممنونم

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۸:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مسیر زندگی تان را با دوستتان دیده اید که در اول می توانستید کنترل زندگی تان را راحت بدست بگیرید و همه اش بین شما فداکاری و دوستی و عشق وجود داشته و بعد در مسیر زندگی تان شما با سردی و بی روحی و بی عاطفگی از جانب دوستتان مواجه می شوید و رابطه تان به هم می خورد. در نهایت شما باید مثل پدرتان با تجربه و عاقل شوید که بتوانید همدیگر را دوباره بپذیرید ولی خوب برای شما اینطور رفتار سخت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۴:۴۰
khorshid

khorshid : سلام دختري مجردم .خواب ديدم عصر بود يا نور خورشيد کم بود ولي همه جا مشخص بود توي يه ماشين قديمي يا مدل پايين همراه عده اي روي صندلي عقب نشستم راننده آقا بود و کنارشم خانمي نشسته بود و صندلي عقبم کنار من سمت چپ خانم ديگه اي بود که من هيچکدومو نميشناختم ولي توي خواب انگار فاميل بوديم و توي جاده اي بوديم که چندتا راه داشت و راننده از کسي مصير رو ميپرسيد که از کجا بريم و دوتا مصير که نزديک و روبه رو بود آسفالت بود و يکي ديگه از مصيرا از دور يکم سر بالايي ديده ميشد و جادش برفي بود که راننده رفت سمت اون جاده برفي و من مخالفت کردم و گفتم چرا از مصيراي قبلي نرفتيم بهتر بود و رفتيم تو جاده و آروم حرکت ميکرديم و راه صاف بود و من پتويي کشيده بودم روم که سردم نشه و پنجره رو يکم کشيدم پايين تا هوا بياد و دوباره بالاتر ميکشيدم که سردتر نشه. و بعدش ديدم روزه و توي يه صحرايي هستم و دستم يه دسته گل بزرگه که گلاش گل رز بود يا شبيه اون بود و رنگارنگ ولي بصورت هفت رنگ ميتابيدو رنگاش عوض ميشد يا جابجا ميشد شايدم خاموش روشن ميشد تند تند( مثل اينکه برقي باشه).ممنونم

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۶:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما زندگی ای سنتی و بر اساس عقاید و اصول فکری قدیم دارید که کنترل زندگی تان هم دست خودتان نیست و تا اندازه ای نشسته اید بببنید که تقدیر شما را به کجا می برد. اما از نظر اقتصادی شرایط خوبی دارید. نه نسبت به زندگی بسیار ناامید هستید و نه امیدوار. مسیر زندگی شما به مشکلات و رکود اقتصادی یا سردی عاطفی مواجه خواهد شد و شما سعی می کنید که از خودتان در مقابل مشکلات محافظت و حمایت کنید. اما در نهایت عشق و شادی به زندگی تان راه می یابد و خوشبین و موفق خواهید بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۲:۳۱
majinaz

majinaz : باسلام خدمت خانم هراتی عزیز.خداقوت.

ممنون میشم متن خواب غیرقابل نمایش شود.



تمیدم. ممنون میشم کمکم کنید خانم هراتی .  باتشکر

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۵:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به مقام بالایی می رسید و کارتان در مسیر درست و با پرستیژ و افتخار پیش خواهد رفت. پیکان قدیمی شرکت قدیمی تان است که آنها هم می خواهند مثل شما به موفقیت برسند و در مسیر درست پیشرفت کنند ولی راه برایشان بسته است و فرار هم بکنند باز گیر می افتند. شما به امنیت خواهید رسید. زمانی که پول شما را می خوردند آقای پسر مدیر عامل کجا بود؟ خود مدیر عامل به شما که می گوید مثل پسرش هستید چه کمکی کرد؟ شما که نمی خواهید آنها را دار بزنید. فقط حقتان را می خواهید. حقتان را بدهند، شما م شکایت نخواهید کرد. مطلقا از حقتان کوتاه نیایید. این تظاهر به مهربانی اگر واقعیت داشت چند ماه اینطوری آواره و سرگردان دنبال حقوقتان نمی دویدید دوست من! ترحم بر پلنگ تیز دستان، ستمکاری بود بر گوسفندان. اگر شما حقتان را نادیده بگیرید، آنها همین کاری که با شما کردند با همه خواهند کرد. تنها در صورتی شکایت را پس بگیرید که حقوق شما را کامل بدهند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۴:۴۰
mmar

mmar : باسلام و عرض ادب ، چند شب پیش خواب دیدم که در راهی که هوا هم زیاد روشن نبود کنار نامزدم با ماشین میرفتیم انگار دنبال جاده تلو لواسان بودیم که می خوایم وارد ی جاده بشیم ولی بسیار تاریک بود که منصرف میشیم و بعد وارد جاده بعدی میشیم که تاریکیش کمتر بود و جاده صاف و‌همواری بود کنارمون زمین های خاکی خالی تفکیک شده بود و همینطور که با ماشین رد میشدیم ی خانم چادری غریبه تنها ایستاده که به نظرم اومد گدا یا فقیر بود رو از پنجره ماشین دیدم و رد شدیم ولی وقتی به زمین خودمون که انگار مال ما بود رسیدیم -و البته این صحنه من تنها تو اون زمین ایستاده بودم- خانم بهم نزدیک میشه بدون هیچ حرفی و ‌من پیش خودم میگم احتمالا کمک می خواد و ی کم هم از اون خانم تنها تو تاریکی کم و بیشی که بود می ترسیدم و بعد سریع بیدار شدم

ممنون میشم منو از تعبیرش آگاه کنید.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۶:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما کنترل زندگی تان را به نامزدتان سپرده و مطیع و منفعل نشسته اید که بدانید او شما را به کجا می برد. او نمی خواهد ریسک کند و مسیر زندگی اش را به سختی و دشواری بکشاند. اما به هر حال در مسیری که همراه او می روید نگرانی هایی وجود دارد و همه چیز امیدبخش به نظر نمی رسد. شما به ثروتی می خواهید برسید که از شما دریغ می کنند ولی کم کم آن چه که تقدیر شما باشد به شما خواهد رسید. اینکه تنها کنار آن زن بودید یعنی اصرار شما برای اینکه به ثروت برسید شاید باعث شود نامزدتان با شما همفکری و همراهی نکند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۲:۵۰
Maryam

Maryam : با سلام خواهر کوچکم پریشب خواب دیده بود که ما چهارتا خواهر تو یک ماشین درجاده ای شلوغ و با هوای بسیار الوده و مسموم که بسیاری از ماشینا با هم انگاری از شدت دود و ازدحام داشتن نابود میشدن
بعد خواهر دومم که پشت فرمون بود به طور معجزه اسایی رانندگی میکرد و از جاهای خیلی خطرناکی به سلامت ماشینو میروند و عبور میکرد. نزدیکای صبح به مقصد رسیدیم دیگه ماشین و دودی نبود فقط طبیعت بود و ما..... بعدچندتا کاکتوس گنده با خارای بزرگم بودن که برخلاف ظاهرشون وقتی خاراش توی بدن خواهر دومم و خواهر کوچکم که بیننده ی خواب بوده رفته بود اصلا درد نداشت. تو بدن من و ابجی بزرگم خاری نرفته بود بعد خواهر کوچیکم در حالی که داشت خارای دوتاشون رو درمیاورد از خواب بیدار شد....

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۳:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خواهرها در فضایی که سرشار از تنش ها و ناراحتی های فکری است مثل خیلی از آدمهای دیگر زندگی می کنید و سعی می کنید که خودتان را به هدفتان در زندگی برسانید. خواهر دومی شما کنترل و هدایت شما را بعهده گرفته و از شما پشتیبانی می کند و راهنمایی تان می کند و شما هم تابع او هستید. او قادر خواهد بود که خیلی خوب زندگی تان را هدایت کند تا موفق شوید و به آرامش روحی برسید و خیالتان راحت شود. وقتی شما همگی به آرامش می رسید، خواهر دوم و خواهر کوچکتان، احساس می کنند که در طی زمانی که هنوز به آرامش نرسیده بودید، به هویت آنها حمله شده، و دورو برشان شلوغ شده به اندازه ای که آنان احساس خفگی و استیصال می کرده اند. خارهای سوزنی کاکتوس بیانگر محدوده ای است که آنها تلاش می کرده اند بین خودشان و حریم شخصی شان ایجاد کنند. آنها احساس می کردند که باید به یک طریقی از خودشان دفاع کنند. تعبیر دیگر این است خواهران شما خودشان را در یک موقعیت دشوار و سخت می بینند. ولی باید شرایط موجود را قبول کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۱:۲۶
pari

pari : سلام من خواب دیدم با خانواده ام سوار ماشینی شدیم که پدرم رانندگی میکرد و در طول مسیر جاده به شدت سربالایی میشه ولی ما به راحتی داشتیم مسیر رو می رفتیم ولی من احساس ترس داشتم در طول مسیر، بعد از مدتی من نقشه رو نگاه کردم و گفتم از این مسیری که ما داریم میریم فقط سه ساعت تا مشهد فاصله داریم و برام عجیب بود.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۲:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما کنترل زندگی شما را به دست گرفته و در مسیر زندگی تان برای رسیدن به اهدافتان با سخت کوشی و پشتکار سعی می کند. شما به اینکه پدرتان در حمایت از شما توانایی کامل دارد یا نه شک دارید ولی پدر شما به امام رضا ع متوسل شده که در کار و زندگی و حمایت از شما موفق باشد . او همیشه در گذشته و حال و آینده هدفش خوشبختی شماست و به هدفش هم خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۸:۵۷
سجاد

سجاد : سلام وقت بخیر .خواب دیدم که سوار ماشین هستم یک دفعه تصمیم میگیرم مسافر سوار کنم و 3 نفر مرد جوان که نمیشناختم سوار کردم در حالی که یک نفر مسیرش با بقیه فرق داشت در حین رفتن تازه داشتم وارد بزرگراه میشدم و دو تا افسر دست تکان دادن تا بزنم کنار اول دو دله شدم نگهدارم یا برم ولی نزدم کنار و ب راه ادامه دادم در حین راه به یکباره دیدم ماشین پلیس پشت سرم هست و با سرعت از من عبور کرد جلوتر ماشین پلیس باعث تصادف شد و منم با سرعت از تصادف عبور کردم و بعد متوجه شدم ک یک نفر مسیرش فرق میکرد ولی چیزی نگفت و همسفر ما شده بود بعد وارد یک راه باریک و پراز پیچ و سرسبز شدم و در اخر ب انتها راه رسیدم وایستادم تا امدم پیاده بشم دیدم ی ماشین پشت سرم نگهداشتم که داخلش فامیلها بودن رفتم پیشون ک حال احوال کنم که پسر خالم سریع دوید سمت ی خانه ویلای رفتم دنبالش ک دیدم داخل خونه همه فامیل ها هستن با همه حال و احوال کردم و نفر اخر (رقیب عشقی من بود) ک تو آشپز خونه بود دیدم با شرت و زیرپوش داره چای درست میکنه ک سلام کردم جواب سلام رو نداد تحویلم نگرفت منم چیزی بهش نگفتم . دیگه چیزی یادم نمیاد. ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۲۰:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما تصمیم می گیرید که در مسیر زندگیتان به امکانات و موقعیت هایی که سر راهتان پیش می آید بله بگویید و از هر چه که باعث پیشرفت شما در زندگی می شود استقبال کنید. اما در این راه کمی عجولانه قدم برمی دارید و به تمام زوایای امر نگاه نمی کنید به همین جهت بی فکری شما باعث می شود که یکی از اهدافتان را از دست بدهید. همینطور عجله ی شما و زیر پا گذاشتن قوانین ( معقول فکر کردن و درست تصمیم گرفتن)، باعث بوجود آمدن اشتباهاتی در زندگی شما می شود که شما آنها را نادیده می گیرید. شما به مقصد خودتان خواهید رسید و امنیت و آرامش می یابید و رقیب عشقی شما سعی می کند که صمیمانه تر از شما برخورد کند و زودتر از شما به هدف برسد و دوست ندارد که شما به عشق مشترکتان نزدیک شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۹:۰۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.