کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب جاده

تعبیر دیدن جاده در خواب، همان مسیر زندگی در بیداری است. اگر خواب دیدید در جاده ای سر بالایی حرکت می کنید، در زندگی به پیشرفت نائل خواهید شد. اگر دیدید در جاده ای به تنهایی حرکت می کنید، در روزهای آتی احساس تنهایی خواهید کرد. اگر در جاده ای پا برهنه بودید، تعبیرش فقر است.

اگر دیدید جاده ناصاف بود، خبر از رسیدن روزهای سخت در زندگی می دهد. اگر جاده ای را که می پیمودید صاف و هموار بود، راه پیشرفتتان در زندگی صاف و هموار است. جاده بن بست، بسته شدن راه برای هدفی است که در ذهن دارید. اگر جاده پرتگاه داشت و شما از آن پایین رفتید، تنزل شان می یابید و اگر به پرتگاه سقوط کردید حادثه ای ناخوشایند اتفاق می افتد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

153 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Fateme

Fateme : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم توی یک اتوبوس یامینی بوس هستم یک زن و شوهر و ی بچه تو بغلشون که حدودا یکساله اینا بود رو صندلی نشسته بودن ولی من کنارشون تو قسمتی ک حالت راهرو ماشین میشه واستاده بود و با دستم بالای صندلی رو گرفته بودم و ماشین در حرکت بود یدفعه ماشین رسید سر یک پیچ خطرناک و ب شدت گاز داد و جاده و رفت بالا خیلی ترسیده بودم گفتم وای الان ماشین میره تو دره اون پیچ و رد کردیم انگار تو ی جاده کوهستانی پر پیچ و خم بودیم و ماشین همچنان باسرعت حرکت میکرد و پیچ ها رو میگزروند و جاده حالت سربالایی با شیب زیاد داشت داشت و من هر عان حس میکردم وای الان میوفتیم تو دره ولی خوب راننده خیلی خوب کنترل میکرد و میرفت ی عان تو همون حال ک بودم چشمم افتاد ب چشم اون بچه ک بغل باباش بود چشماش ب رنگ سبز بود وبعد ی نورسبز رنگ و تیزی از چشماش زد بیرون ومن از نگاه اون بچه خیلی ترسیدم و دیگه نگاش نکردم حس کردم خیلی بد نگام کرد وبعد همچنان میرفت و میرفت تا اینکه دیدم نگه داشت و من پیاده شدم و جایی ک من رسیده بود خونه قبلیمون بود (خونه قبلی ما دوطبقه بود ک طبقه بالا دو تا اتاق بود و ی اشپزخونه و ی تراس بزرگ داشت ک میشد شبای تابستون سه چهارنفر اونجا بخوابن )من از سمت اسمون اومدم تو تراس طبقه بالا خونه قبلی مون بعد اونجا دو سه تیکه فرش یا روفرشی رو زمین پهن بود و ی بچه(یا آدم کوچولو بود چون کلاه رو سرش بود چهرشو نمیتونستم ببینم ) بود و یه مرد ک پشتش ب من بود و خیلی درشت و بزرگ بود و ی کاپشن سبز تیره تنش بود در واقع شب بود و چراغای تراس روشن بود از مرد ب اون بزرگی ترسیده بودم ب بچه میگفتم مامانم کو کجاست صدام در نمیومد ولی دهانمو بازو بسته میکردم و ایما و اشاره هی میگفتم مامانم کجاست از بچه جوابی نگرفتم رفتم سمت اون مرد پشتش ب من بود و خیلی هیکلی و بزرگ بود و با ترس گفتم مامانم کو بعد برگشت سمتم یدفعه کوچولو شد و بعد صورت سیاهی داشت و 4تا چشم ریز داشت و هی ب سمت اون مرد و بچه میگفتم مامانم کجاست مامانم کو و دیگه بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۹:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که خودتان را به تقدیر و سرنوشت بسپارید و در انجام کاری که پیش رو دارید، ابتکار عمل به خرج نمی دهید. شما اعتماد می کنید که می توانید با تکیه به رای و نظر دیگران به موفقیت برسید و این اشتباه شماست. شما باید سعی کنید که کنترل زندگی خودتان را به دست بگیرید. در مسیر زندگی شما بالا پایین های زیادی به وجود می آید که اگر خودتان اختیار دار خودتان باشید، می توانید با ملایمت و آرامش بیشتری کارهایتان را به پیش ببرید ولی تصمیمات عجولانه بارها باعث خواهد شد که احساس خطر کنید. شما از اینکه دیگران به شما حسادت کنند و همه چیز را از نقطه نظر مادی و پولی بخواهند در نظر بگیرند می ترسید. شما به موقعیتی خواهید رسید که از لحاظ مالی شرایط خوبی خواهید داشت ولی با آدمهای بی عقل و یا ناموفقی در ارتباط خواهید بود که مادیگرایانه و اهل خیانت و فریب و دروغگویی هستند و اینها بخیل و حسود و تنگ نظرند و 4 چشمی نشسته اند مواظب شما هستند که چه می کنید. شما مطلقا نمی توانید به ایشان اعتماد کنید و آنها هم همزبان و همدل با شما نیستند و شما را نمی توانند درک کنند. شما نیاز به حمایت و پشتیبانی مادرتان دارید و یا نیاز دارید که عقلانی به مسائل نگاه کنید و احساساتی رفتار نکنید. باید منطقی باشید و اگر خیلی بلندپرواز و جاه طلبانه بخواهید رفتار کنید خودتان را به دردسر خواهید انداخت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۷:۵۲
Melika

Melika : سلام، در خواب با ماشين توي جاده بودم. راننده پسري بود كه از سالها پيش ازش خوشم مي آمد و بغل راننده خواهرم بود. در راه به گفتگو و خوش و بش بوديم. ميخوام تعبير اين كه اون شخص راننده بود را بدانم. جاده سر بالايي بود و من در خواب بسيار شاد بودم.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۱:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما منوط به ارتباط امروزتان با او تعبیر می شود. اگر او با شما دیگر هیچ ارتباطی ندارد و اصلا در زندگی تان نیست، خواب می تواند مربوط به گذشته باشد و اینکه شما احساس می کرده اید که او شما را کنار گذاشته و فراموش کرده و به خواهرتان فکر می کرده است. اما اگر او در زندگی شما وجود دارد، الان خواهرتان از او خوشش می آید و سعی می کند که با او در ارتباط باشد. او می تواند شما را کنترل کند. اینکه او برای شما رانندگی می کند بیانگر این است که شما به او وابسته هستید و کنترل زندگی خودتان را در دست ندارید و نمی توانید به او فکر نکنید. شما بیشتر به دنبال اهداف او هستید تا اهداف خودتان. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۹:۳۴
کبری

کبری : با سلام.چند شب قبل خواب دیدم با دختر عموی همسرم در جاده سوار ماشین که خودم راننده بودم می رفتیم.که به قسمتی از جاده رسیدم که در حال تعمیر و قیر پاشی توسط ماشین های بزرگ جاده سازی بود.و ما مجبور شدیم بزنیم کنار . و منتظر باشیم تا اجازه دهند از آنجا عبور کنیم

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۸:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اهدافی دارید که می خواهید به آن ها برسید ولی در راه دنبال کردن اهدافتان با موانعی روبرو خواهید شد که نیاز دارید بر این موانع غلبه کنید. شما باید زمان بیشتری را برای تکمیل کردن اهدافتان اختصاص بدهید و صبورتر باشید. مسائل و مشکلاتی در حال حل و فصل شدن هستند که موجب خواهند شد شما راحتتر به اهدافتان برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۸:۳۵
کبری

کبری : سلام.ممنونم خانم هراتی عزیز.من این چند خوابی که فرستادم همه پشت سر هم توی چند شب دیدم.و الان مسائل و مشکلاتی مدتهاست که بین من و همسرم هست و هر چه تلاش کردم تا کنون به نتیجه دلخواه نرسیدم.ممنون میشم با توجه به مسائلی که این روزها درگیرش هستم تعبیر و پیام خوابهایم را بفرمایید.البته اگر ممکن است ..ممنونم

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۷:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهش می کنم. دوست عزیز من شما را کاملا درک می کنم. متاسفانه من تنها کسی هستم که اینجا خوابها را تعبیر می کندو روزانه صدها خواب به سایت ارسال می شود و مردم همه مشکل دارند و چند تا چند تا خواب ارسال می کنند. همینطوری هم که هر نفر یک خواب ارسال می کند من گاهی تا 11.30- 12 شب اینجامجبورم بی وقفه کار کنم. ضمن اینکه تخطی از قوانین سایت هم موجب رنجش کاربران دیگری می شود که تقاضاهای مشابه آنها را رد کرده ام و هم بنده را در قبال سایت مدیون و مسئول می کند. لطفا صبور باشید و اجازه دهید که کارها طبق قانون سایت پیش برود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۳:۳۶
Maryam

Maryam : يادم رفت كه بگم مسجدي كه داشتند مي ساختن بزرگ بود و گنبدبزرگ سيماني داشت،تشكر

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۶:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : هدف شما به نظر سخت می آید ولی رسیدن به آن بعید نیست.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۰۳:۳۳
Maryam

Maryam : سلام ، خدا قوت ، ما اصالتا مال شهرستان سرسبز و كوهستاني هستيم كه پدرومادروبرادرم اونجا زندگي مي كنند.دمدماي صبح خواب ديدم من و برادرم و پدرم تو ماشين بوديم تو جاده داشتيم ميرفتيم تهران كه نزديك تهران يه جا داشتند يه مسجد نيم ساخته بود كه در حال كار بودند من همينطور كه مي رفتيم مسجد رو ديدم شروع كردم دعا كردن كه بعدش بابام يه هو گفت چون جاده خلوته از اون يكي جاده برو كه برادرم كه راننده بود دورًزد واز جاده اي كه مثلا قديمي بود رفت و كل مسير حالت سربالايي يه عالمه پيچ داشت و جاده هم به جاي آسفالت حالت سنگفرش بود و دورتا دور جاده پر درخت هاي قديمي و پهن چنار بود و فوق العاده جاده زيبا بود و من ميگفتم با اينكه آفتابه چقدر هوا خنكه و ادم اذيت نميشه و مي گفتم اكثر جاهاي قديمي ايران مثل همندو خيلي زيبا هستند و از مناظر خيلي لذت مي بردم(شبيه كوچه هاي قديمي شهرستانمون بود) ( فقط پيش خودم ميگفتم نكنهً از أون طرف ماشين بياد چون خيلي باريك بود و فقط جاي يك ماشين بود ولي انگار خيالممم راحت بود ماشين نمي ياد)ممنون از زحماتتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۱۲:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هدفی دارید که به امید خدای بزرگ می خواهید برای رسیدن به آن اقدام کنید. با وجودی که به نظر می رسد که شما برای رسیدن به موفقیت، با موانع زیادی روبرو می شوید، ولی چشم انداز مثبتی در پیشرفت شما به سمت اهدافتان وجود دارد و تصمیمات پدر شما درست است هر چند که از راه های معمول که همه آن را انتخاب می کنند نیست. خبرهای خوشی به شما خواهد رسید و انشالله موفق خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۵:۰۷
م ح

م ح : سلام خانم هراتی وقت بخیر
خواب دیدم توی جاده کوهستانی زیبا به همراه مادر و خاله و دختر خاله هم نشستیم توی ماشین پراید . مادرم رانندگی می‌کرد. ماشین قبراقی بود ولی مادرم خیلی نزدیک میشد به لبه جاده کمی هم تو خاکی می رفت سرپیچ
جاده .چند بار این کار تکرار شد می گفت چیزی مهم نیست چند بار این کار تکرار شد تا اینکه بحث شد خودم نشستم پشت فرمان به خودم گفتم عجب پراید سرحال جاده با اینکه سربالایی کوهستانی بود.کمی سرد بود هوا
رفتیم رسیدم توی شهر کوچک توی منطقه آذربایجان بود دخترخاله ام کسی معرفی کرد یه خانم چادری سفید
چشم آبی بود من قبول کردم با هم وارد زندگی مشترک بشیم دختر خالم فکر نمی کرد من قبول کنم کمی تعجب کرد فکر می کرد آدمی این مدل خوشم نیایدکه در واقعیت هم من زن چادری خوشم نمی آیید اونم از یه شهر کوچک بگیرم به خاطر که فکر نمی کنم هم دیگر درک کنیم
برگشتیم با هم تهران دختر تهران
با تشکر

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۲۸:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اختیار و کنترل زندگی تان را تا اندازه ای به مادرتان می سپارید و می خواهید که در زندگی تان پیشرفت کنید و با چالشی بزرگ مواجه شوید. خاله و دختر خاله تان هم از مادرتان تبعیت می کنند؛ اما مادرتان در اتخاذ تصمیمات سخت زندگی و در تعامل با موانع و مشکلات زندگی نمی تواند به خوبی عمل کند و شما سعی خواهید کرد که اصالت و ابتکار به خرج بدهید و کنترل زندگی تان را خودتان در دست بگیرید. شما موفق خواهید شد اهدافتان را عملی کنید. دختر خاله ی شما پیشنهاد انجام کاری را به شما می دهد که باعث می شود به سرمایه و ثروتی برسید و شما هم می پذیرید که انجام این کار را تقبل کنید و دلسوزانه به انجام آن متعهد خواهید شد. اما راجع به کارتان رازدار خواهید بود و شرایط کاری تان را با کسی مطرح نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۷:۲۳
م ح

م ح : باسلام دو تا موضوع رو اشتباه نوشتم خانم چادر مشکی سر داشت با مقنعه ، که مقنعه اش خیلی شلخته بود و عینکی و خیلی امروزی نبود.
با خانم برگشتیم تهران به خونه من
دو تا خواب کسر کنید بابت اشتباه من
تشکر فراوان

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۳۳:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اختیار و کنترل زندگی تان را تا اندازه ای به مادرتان می سپارید و می خواهید که در زندگی تان پیشرفت کنید و با چالشی بزرگ مواجه شوید. خاله و دختر خاله تان هم از مادرتان تبعیت می کنند؛ اما مادرتان در اتخاذ تصمیمات سخت زندگی و در تعامل با موانع و مشکلات زندگی نمی تواند به خوبی عمل کند و شما سعی خواهید کرد که اصالت و ابتکار به خرج بدهید و کنترل زندگی تان را خودتان در دست بگیرید. شما سعی خواهید کرد که اهدافتان را عملی کنید و به ثروت برسید. ولی با رکود و سختی مواجه خواهید شد و حتی ممکن است به شدت عصبانی شوید. شما نمی توانید فکرتان را بخوبی متمرکز کنید و رازهایتان و افکارتان را در سرتان حفظ کنید. شما باید بینش خودتان را قوی کنید و دانش خودتان را به روز کنید و اطلاعات کافی برای پیشبرد اهدافتان کسب کنید. دختر خاله ی شما از اینکه شما تصمیم گرفته اید که از این طریق به ثروت برسید تعجب می کند و انتخاب شما را درست نمی داند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۲:۰۸
م ح

م ح : دختر خاله هم در واقعیت تعجب نکرده خیلی استقبال کرد.پیشنهادی هم داده و مثبت می بینه
من فکر کنم باید رو خودم کار کنم
خیلی احساساتی هستم

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : اینکه در تعبیر اول گفتم دختر خاله تان به شما پیشنهادی می دهد به خاطر رنگ چشم خانمی بود که در خوابتان نوشته بودید. در کامنتی که ارسال کردید نوشتید که این خانم عینکی و شلخته بود و از رنگ چشم آبی دیگر چیزی ننوشتید. بنابراین تعبیر این شدکه دختر خاله تان با نظر شما مخالف است. دوست عزیز کلماتی که شما در خوابتان می نویسید در تعبیر خوابتان بسیار مهم هستند. من شناختی روی شما ندارم و خوابتان را از روی عبارات خودتان تعبیر می کنم و نه اینکه پیشگو باشم. پس در ادامه اگر می خواهید خواب ارسال کنید، متن خوابتان را عوض نکنید و عینا چیزی که دیده اید را بنویسد تا در تعبیر اشتباه نشود. به هرجهت اینکه با این خانم برگشتید تهران یعنی کاری را بدست می گیرید که باعث ثروت شما و بهبود زندگی تان خواهد شد. خانمی که در خوابتان دیده اید می تواند به جنبه هایی از خود شما هم اشاره کند. رنگ چشم آبی به احساساتی بودن شما و مقنعه ی شلخته به درهم برهم بودن فکر شما اشاره می کند. در وجود هر زنی جنبه هایی مردانه و در وجود هر مردی هم جنبه هایی زنانه وجود دارد.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۵:۳۴
Azadi

Azadi : سلام وقت بخیر.پدرم خواب دیده با پای برهنه راه میرفته تا رسیده به یک پارک و داخل پارک زنی رو دیده که با گوشیش حرف میزده و دوسه تا جوان داخل پارک نشسته بودن بعد پدرم ادامه راهشو میره ولی میبینه راه طولانی و جاده درازه که معلوم نیس به کجا میره و پاشم برهنه بوده دگه ادامه راهو نمیره.ممنون از پاسخگویی

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۰:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواب پدرتان دو تعبیر متفاوت می تواند داشته باشد. اول اینکه او ممکن است نگرشی بازیگوش و بی خیال نسبت به دنیا داشته باشد و بخواهد که فکرش آرام باشد و به دنیا به دیده ی بی تفاوت نگاه می کند و نسبت به وقایع دنیا بی خیال و راحت است. تعبیر دوم این است که اعتماد به نفس پدرتان پایین است و خودش را باور ندارد و یا با فقر مواجه است و فکر می کندکه جاپای قرص و محکمی در دنیا ندارد. او نمی داند که اخر دنیا چه می شود و برای وقایع پیش رو هم اصلا آماده نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۴۷:۰۸
Saghar

Saghar : سلام خسته نباشید.من خواب دیدم که با زن عموم و دختر عموم و پسر عموم داخل یه ماشینیم و داشتیم جایی میرفتیم و هر چی اطرافمو نگاه میکردم جاده همش خاکی بیابانی خیلی پیچ پیچی تنگ و سربالایی بود، یه جا به یه سربالایی خیلی خیلی زیاد و پیچ تند داشت رسیدیم همون یه تیکه مثل جاده آسفالت بود من از ماشین یه لحظه در اومدم و داشتم سربالایی رو نگاه میکردم مثل پرتگاه بود و خیالم راحت بود که پیچ رو به راحتی ردش کردیم . هوا روشن بود. بعد رسیدیم به جایی مثل روستا بود ایستاده بودیم پیش یه آب خیلی کم که از وسط سنگها می گذشت. سنگها رو داخل خواب دیدم.بعد یه دفعه بابامو دیدم که داره میاد طرفم.( البته ناگفته نمونه مامانم همیشه میگه که بابام اینا و خانوادهاشون داخل خواب خوبن).با تشکر

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۴۳:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به تبعیت از خانواده ی عمویتان به انجام کاری بسیار دشوار مشغول خواهید شد ( و یا به انجام کاری مشغول می شوید که با فرهنگ و اصالت خانوادگی شما همخوانی دارد) و با چالش بزرگی مواجه می شوید که مشکلات زیادی برایتان به همراه می آورد و مجبور هستید که در پیچ و خم های زندگی خیلی مراقب باشید تا شکست نخورید. اما در نهایت مشکلات شما حل خواهد شد و مسیر زندگی تان صاف و هموار می شود. احساس مثبتی در زندگی شما به وجود می آید و به امنیت و آرامشی می رسید که خیالتان راحت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۶:۱۴
سارا

سارا : سلام خانم هراتی عزیر دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم ک منو داداشم نصف شب رفتیم بیرون اولش تو تاریکی دوست داداشم میاد با داداشم حرف میزنه و انگاری تهدیدش میکنه و میریم به راه خودمون ک ادامه میدیم از اون جاده معمولی به جاده ای عجیب ک تو عمرم به باریکی اون ندیدم و بلند توری ک آخرشو نمی دیدی و دارای پستی وبلندی زیاد و دورش همش تاریکی و جاهای ترسناک جاده توری بود ک انگاری مث پل معلق بود رو هوا و دور تا دورش هم جو ترستاک ک همه واهمه داشتن از افتادن تو اونجا همونجا می دیدم ک ماشینا می لغزن و میفتن ولی خداروشکر داداشم با اینکه سنش کم 18سال خیلی خوب می تونست مهار کنه و ما نیفتیم تا اینکه به یجایی از جاده میرسیم ک روشن و باغ دور اطرافش هست و حیوانات اونجا هست مثلا آهو دیدم صدا پرنده ها انگاری اونجا خوب بود ولی هنوز راه بود ک باید میرفتیم من از ماشین پیاده شدم همونجا یمرد قد کوتاه با لباس نگهبان میاد و بمن یه قرآن میده میگه اینو بزار مقابلت و نشونه راهت تا ازت محافظت کنه همونجا دادشم از دور دنده عقب میزنه و برمیگرده و من تنها با قرآن جاده و راه خودمو باید طی میکردم تعبیرش چی می تونه باشه باتوجه به وضعیت مشکلات من و همسرم و درشرف جدایی هستم واین مسائل ...

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۵۴:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و برادرتان در زندگی تان احساس مظلوم بودن یا بی کفایتی می کنید و نیاز دارید که برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید و اجازه ندهید که کسی به شما زور بگوید. برادر شما سعی می کند که کنترل زندگی شما را بدست بگیرد ولی تجربه ی او کم است و شما برای رسیدن به موفقیت با موانع و مشکلات بسیاری مواجه خواهید شد. شما باید مراقب باشید و تحولاتی در زندگی شما در جریان است و تصمیمات مهمی باید بگیرید ولی برادر شما شخصیتی مسئولیت پذیر دارد و اجازه نمی دهد که خطری در مسیر این تحول شما را تهدید کند. شما با توکل به خدای بزرگ به اهدافتان خواهید رسید و گشایش کار می یابید. هر چند که خیلی احساس موفقیت نمی کنید ولی از سختی ها بیرون خواهید آمد. برادر شما اما به گذشته فکر می کند و می خواهد که مسیر زندگی اش را عوض کند و شما باید به او کمک کنید تا او هم به آرامش و امنیت برسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۴:۴۰
Shamim

Shamim : سلام خانم من خواب دیدم که تو ی جاده بودم می خواستم برم یکجای دیگه تتکسی زردی بود ی کمی ازش دور بودم بعد یتاکسی زرد دیگه راننده قرار بود منو برسون به اون تاکسی سوارش شدم حرکت کرد که انگار خودش می خواست منو برسونه بعد دیدم که تو دفترش بودم نشسته بودم بعد یکاسه اب گوشت پر گوشت اورد داد گفت بیاامشب اینجا بخواب من مثل کسی که نخواد قبول کنه در حالی که گوشت واب گوشت خوشمزه می خوردم گفتم دیگه چی بهد دو تا دختر بچه اومدن یادم نیست چی گفتن از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۸:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هدفی دارید که می خواهید به آن برسید و فکر می کنید که یک موقعیت خوب را از دست داده اید. ولی به زودی شرایط برای شما مثبت تر خواهد شد و امکانات رفاهی شما فراهم می شود. سردی روابط بین شما و کسانی که از شما دور هستند از بین خواهد رفت. شما به ثروت می رسید و انشالله اهدافتان را عملی می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۹:۳۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.