تعبیر خواب جشن
دیدن جشن و سرور در خواب، مشاجره و ناراحتی در بیداری است. اگر خواب ببینید کسانی در مجلس جشن به رقص و پایکوبی مشغول هستند، اتفاقات بدی برای آن عده روی خواهد داد که موجبات ناراحتی آنان را فراهم می کند.
اگر خواب ببینید در جشنی حضور دارید و همه جا چراغانی شده ولی کسی به پایکوبی مشغول نیست، خبرهای خوشی به شما خواهد رسید. خصوصا اگر در آن جشن به شما شیرینی و شربت شیرین تعارف شود.
اگر خواب ببینید درجشنی حضور دارید که از شیرینی خبری نیست ولی در آن مشروبات الکلی سرو می شود، به شما کاری پیشنهاد می شود که درآمد حرام خواهد داشت و یا به ثروتی خواهید رسید که از راه حرام کسب خواهد شد.
اگر در مجلس جشن، رقص و پایکوبی باشد، خبر بدی در راه است که موجب کدورت خاطر شما خواهد شد و بهتر است با صدقه دفع بلا کنید.
تعبیر جشن تولد در خواب
اگر خواب ببینید که به جشن تولد رفته اید، برای کسی که خواب دیده اید که تولد او است، اتفاقاتی در زندگی می افتد که با وجودی که این اتفاقات با سختی همراه خواهد بود، موجب ایجاد تحول و دگرگونی در زندگی وی به اندازه ای خواهد شد که گویا دگر باره متولد شده است.
لوک اویتنهاو می گوید : تعبیر جشن تولد این است که شما عمر طولانی خواهید داشت.
آنلی بیتون میگوید: خواب جشن تولد برای جوانان، نشانه فقر و تنگدستی است و برای پیرمردان نشانه غم تنهایی است.
اگر کسی در خواب ببیند که از موردی شاد و خوشحال است، و آرام می خندد به او خبر موفقیت در کارهایش را می دهند. اگر در خواب دید که کسی از او و او از کسی خوشنود بودند، به یکدیگر سود می رسانند.
هر که در خواب ببیند به دلیل موجه شادی می کند، به او بشارتی میرسد. اما اگر بی دلیل شادی می کرد و خنده قهقهه وار می زد، غم و اندوه به او می رسد.
تعبیر خواب جشن نامزدی
اگر کسی خواب ببیند که جشن نامزدی اوست، به او کاری پیشنهاد خواهد شد که امتیازات اجتماعی بالایی خواهد داشت.
اگر کسی خواب ببیند با کسی که مرده است نامزد کرده، باید مواظب ثروت و مال خود باشد که به ضرر نیافتد.
اگر کسی خواب ببیند که بستگان او با یکدیگر نامزد می کنند، بین آنها قراردادی برقرار خواهد شد که احتمال دارد به مشاجرات خانوادگی منجر شود.
اگر کسی که متاهل است خواب ببیند که نامزد کرده، همسرش موجب سربلندی او خواهد شد.
اگر خواب ببینید که نامزد شما مرده است، زندگی طولانی و خوشبختی در انتظار شماست.
تعبیر خواب نامزدی از دید لوک اویتنهاو:
تعبیر خواب دیدن نامزد ، مردمی بودن است.
تعبیر خواب نامزد بودن ، ازدواجی موفق در انتظار شماست.
تعبیر خواب آن ها را بر سر سفره عقد بردن ، آرامش درونی است.
تعبیر خواب آنها را مرده دیدن ، زندگی مشترک طولانی و خوشبخت است.
تعبیر خواب نامزدی از دید آنلی بیتون:
تعبیر خواب نامزد خوش برخورد و خوش هیکل ، همسرتان مایه سر بلندی شما می شود.
تعبیر خواب نامزد بداخلاق و زشت ، پشیمانی از ازدواج است.
تعبیر خواب بی حرکت بودن نامزدتان ، بداقبالی است.
اگر کسی خواب ببیند که نیمه شعبان است، تعبیر آن نیکوست و انشاالله شادی و خوشحالی همه جا حکمفرما خواهد شد.
اگر کسی در ماه شعبان خواب ببیند، هیچ خوابی تعبیر بدی نخواهد داشت.
اگر شادی با خنده آرام و همراه با پذیرایی با شربت و شیرینی باشد، تعبیر آن رسیدن خبر خوش و بشارت و موفقیت در کارها است. اگر با قهقهه بلند در خواب و رقص و پایکوبی شادی دیگران را در خواب ببینیم، تعبیر آن رسیدن خبر ناگواری است که موجبات ناراحتی خاطر آنان را فراهم خواهد کرد و بهتر است برای رفع بلا از آنان صدقه بدهیم.
تعبیر خواب عروسی
اگر مردی در خواب ببیند که عروسی کرده و زنش را ببیند و بشناسد، دنیا به او رو کرده و بسیار پولدار خواهد شد.
اگر زنی ببیند که عروسی کرده و شوهرش را ببیند که جوان و زیباست و او را بشناسد و خودش لباس سفید زیبایی به تن دارد، سفید بخت خواهد شد.
اگر کسی ببیند که عروسی کرده و همسر خود را نمی شناسد، باید با قربانی کردن گوسفند یا مرغ دفع بلا کند.
اگر زنی ببیند که با پیرمردی ازدواج کرده، در زندگی با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
تعبیر خواب جشن عروسی خودم
اگر در مجلس عروسی خودتان، خوش لباس و آرام و شاد باشید، نشانه خوشبختی شما در آینده است. اما اگر در عروسی خودتان لباس زشت به تن داشته باشید و دیگران و خودتان به رقص و پایکوبی مشغول باشید، اتفاقات بدی در راه است و بهتر است با صدقه دفع بلا کنید.
اگر خواب ببینید که با کسی که مرده است ازدواج کرده اید، از ثروت آن شخص چیزی به شما می رسد.
اگر خواب ببینید که عروسی خودتان است ولی همسر خود را نمی شناسید، خطری در پیش دارید که باید با دادن صدقه و کشتن قربانی دفع بلا کنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام. دیشب دو تا خواب دیدم که تو هردو یکی از دختر دایی هام نقش داشت. تو خواب اول میخواستیم با دختر داییم از کشور خارج بشیم یا به جایی بریم نمیدونم و هر سری شناسایی می شدیم و جلومونو میگرفتن نمیزاشتن بریم و این سعی برای خروج حدود شاید چهار یا پنج بار تکرار شد ولی نشد بریم و از خواب پریدم و بلافاصله دوباره خوابیدم و دوباره خواب دیدم همون دختر داییم و داییم داشتن برام کیک تولد درست میکردن با اینکه تولدم آذره ولی اینا داشتن توی تیر ماه برام کیک درست میکردن و این کیک اصلا خراب نمیشد یعنی یه بار بالشت افتاد روش ولی هیچیش نشد یه بار داییم افتاد روش ولی بازم سالم بود. کیک دو تا بود و هردو به صورت مستطیل و سفید بود کمی هم فکر کنم قرمز داشت. داییم روی یکی از کیک ها با کاکائو یه عکس ادم (ادمک الکی نه اینکه چهره شخصی باشه) کشیده بود و بعد گفتم دایی روی اونیکی نکشیدی یادت رفت و روی اون هم کشید. ولی نمیدونم چرا وسط یکی از کیک ها به جای شمع فلفل دلمه ای گذاشته بودن اونم پخته منم اونو برداشتم جاشو تمیز کردم (روغنشو) و شمع جاش گذاشتم ولی فکر کنم روی اون یکی کیک شمع بود و بعد که کار تموم شد نشستم با خودم گفتم منکه تولدم خیلی مونده پس الان با این کیک چیکار کنیم؟ چرا دارن برام کیک دست میکنن منکه تولدم الان نیست! (در طول این خواب و درست کردن کیک، همش به فکر دختری که دوستش دارم بودم) بعد از خواب بلند شدم. خیلی ممنون از شکیبایی شما.
فریبا هراتی
: سلام. شما و دختر دایی تان می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و هر دوی شما می خواهید که دیگران نباشند که برایتان تصمیم می گیرند و همه ی وقت خودتان را صرف راضی کردن دیگران نکنید. از شرایط امروزتان خسته شده اید و تا اندازه ای زندگی تان در هرج و مرج قرار دارد ولی دیگران مانع رسیدن شما به خواسته هایتان می شوند. دایی شما تمایل دارد که شما شروعی تازه در زندگی تان داشته باشید و او فکر می کند که می داند که شما چه می خواهید و به خیال خودش شما را درک می کند. شما شخصیتی سرسخت و مبارز دارید و برای رسیدن به اهدافتان خیلی تلاش می کنید تا زندگی تان به سمت بهتر تغییر کند. دایی شما حاضر نیست که به خاطر مسائل مالی یا تناقضات فکری خودش با شما، این آرزویش نسبت به شما را نادیده بگیرد. احتمال قوی او دوست دارد که شما داماد او شوید. شما هم چون فلفل دلمه ای را برداشته و شمع جای آن گذاشته اید به احتمال قوی نظر او را می پذیرید که دختری که دوستش دارید را کنار بگذارید و شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Bahar : سلام خسته نباشید راستش من خواب دیدم رفتم تولد نمی دونم دقیقا تولد کی بود ولی خونه پدربزرگم بود با تفاوت زیااد و اینکه ظوارهر امر نشون میداد دوستم صاحب خونه است همه هم سن و سال خودم بودن و دوتا از دوستام رو هم اونجا دیدم بعد من رفتم داخل آشپزخونه که آب بخورم لیوان و که پر کردم تکیه دادم به کابینت رو به روم فرگاز بود من از بیرون کیک و داخل فر دیدم کیک شکل حرف M بود امدم از دوستم که صاحب خونه بود بپرسم از خواب بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی کسی متحول خواهد شد و شاید مربوط به دوستتان است. به هر جهت تغییر و تحولی بزرگ در راه است، شکل کیک نمادی از موانعی است که سر راه کسی است که زندگی اش متحول می شود و باید به آن موانع غلبه کند. باید استقامت کند و سخت بکوشد و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافش سخت تلاش کند تا بتواند موفق شود. مسئله ای پایان می پذیرد و شروعی تازه در راه است که اگر تلاش و سخت کوشی در کار نباشد، قطعا با شکست و بد شانسی مواجه خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
زینب : ممنون از تعبیر خواب تون. معشوقم رسما به خواستگاری نیامد. احتمال دارد با خانواده اش و به همراهی عمه اش به خواستگاری ام بیایند؟؟
فریبا هراتی
: بله. مهمان ناخوانده خواستگاری است.
زینب : سلام خانوم هراتی عزیز... خواب دیدم عمه معشوقم (در واقعیت خاله هایم در ازدواجمان سنگ انداختن و خانواده پسر را مخالف کردن....) عمه اش که بتازگی پسرش را داماد کرده به همراه فامیل خودش کاملا یکهویی و بدون روبوسی و اطلاع قبلی به خانه ما آمده بود که مولودیش را در خانه ما برگزار کند و حتی وسایل پذیراییش را آورده بود. انگار خانه قدیمی بیست سال پیشمان بود. که خاله هایم هم بودند. که خاله کوچکم چادر گل گلی سرش بود و بزرگه لباس مشکی. مولودی را فقط با پذیرایی برگزار کرد بدون کف و دست و حتی صلوات...وقتی مولودی تمام شد خاله کوچک با لباس مشکی انگار از بیرون آمد و من از گردنش گرفتمش و گفتمش هربلایی که تا الان سرم آمده اطلاع دارم که زیر سر توس..گلویش را محکم فشردم او فقط میخندید و سراغ خاله بزرگه رفتم که در حال رقص بود برایش آیات قرآنی انتقام و عذاب میخواندم ار یقه اش گرفتمش و تو چشمش زل زدم و گفتم یا ربی انت ذونتقام... کمی ترسیده بود دختر داییم برای دفاع به سمت من حمله کرد با یک دستم یقه خالمو گرفتم و بادست دیگر دختر داییم را از سمت صورت به زمین کوبیدم و دستم را محکم روی سرش فشار میدادم که جم نخوره . لطفا خوابم را توضیح دهید خانوم هراتی عزیز.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما مربوط به گذشته است و اینکه عمه ی او به خواستگاری شما آمده چون مهمان سرزده به خواستگار اشاره می کند ولی اینکه خانه قدیمی بوده به گذشته اشاره می کند. خاله کوچکتان اعتماد به نفسش بالاست و می خواهد که همه از او تعریف کنند و خاله بزرگتان احساس غرور می کند و در وجودش تنفر دارد. شما از اینکه آنان شما را آزار داده اند ناراحتید و آنان هم می دانند که شما آنها را نفرین کرده اید و از شما می ترسند. دختر دایی تان نمی خواهد که شما آنان را نفرین کنید ولی شما امیدوارید که او هم به سختی دچار شود تا شما را بهتر درک کند. ولی اگر کارتان را به خدای بزرگ واگذار کنید، و به قضاوت او اعتماد داشته باشید از نفرین برایتان مفید تر خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
hana : سلام وقتتون به خير وشادي❤️ من ديشب تو خواب ديدم جايي هستم كه انگار مراسم عروسي اقوام شوهرم بود ولي دقيقا نميدونم كي ولي ميدونم يكي از اقوام نزديك جاريم بود چون تو خواب مادر جاريم وجاريم ودخترش رو ميديدم البته ما داخل مراسم نبوديم وبيرون سالن بوديم وهوا تاريك بود احساس من طوري بود كه انگار دو به شك بودم كه دعوت شدم واحساس ميكردم خانواده جاريم ازبودن من اونجا خوشحال نيستن روي لباس مادر جاريم يه لك بود كه من سعي كردم با دستم پاك كنم بعد شوهرم فرستادن چيزي بياره كه منم بهش گفتم اون لباس مشكيم رو بيار براي جشن بپوشم بعد جاريم گفت الان حنابندون هست وفردا عروسي منم پيش خودم گفتم خوبه الان لباس مشگيه رو ميپوشم وفردا لباس طلاييم رو بعد تو خوابم كه اصلا ربط به اينجا نداشت ديدم كه جايي هستم كه اصلا نميشناسم با افرادي كه اصلا نميشناسم وانگار كه همسايه هستيم از من ميخوان كه فكر ميكنم بخاطر كارايي كه دارم من بعد من مسئول رسيدگي به كارهاي اسانسور ساختمان باشم بعد ديدم با چند نفر انگار بچه اي بغلم بود داخل يه اسانسور بزرگ بوديم وحركت اسانسور رو به بالا بود البته اين قسمت خوابم خيلي خوب يادم نيست بعد ديدم يه دختر كه قبلا ديده بودم در اتاق خوابش رو رنگ سياه زده البته اين قسمت رو من فقط مثل يه بيننده كه اونجا حضور نداره ميديدم .البته ديروز ازمن پرسيده بوديد كه خوابهاتون يه خواب هست يا در طول شب چند تا خواب ديدم من در طي مدتي كه اين خوابها رو ميبينم كه براتون مبفرستم اصلا از خواب بلند نميشم وبه ياد نميارم موقعي كه خواب بودم فاصله اي بينشون افتاده يانه ولي باز هم با قوانين سايت مطابقت بديد ممنون از لطفتون❤️
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برای یکی از فامیل های همسر شما نگرانی و ناراحتی پیش می آید که آنان نمی خواهند که شما از آن ناراحتی ها با خبر باشید. رفتار مادر جاری شما ایرادی دارد که شاید شما سعی می کنید که ایراد او را بپوشانید. شما تحت هر شرایطی عزت و احترامتان محفوظ خواهد ماند و خواهید درخشید. شما سعی می کنید که دیگران را بالا ببرید و کارها را اصلاح کنید و می دانید که چه کسی اشتباه می کند و گناهکار است یا چه کسی نیست. شما کارگشا هستید . تشکر از همراهیتون.
شهربانو مستعلی : باسلام و خسته نباشید خدمت خانوم هراتی خواب مجلس عروسی را دیدم که پایکوبی نداشت خودم عروس بودم و لباس قشنگی هم به تن داشتم و داماد هم میدانستم چه کسی هست عروسی در شب بود و همگی خواب بودند و منتظر بودند صبح شود و یک نفر من خبر داشتم مادرش فوت شده و خودم در خواب بهش خبر دادم و قرار بود فردا برود و مادر خودش را تحویل بگیرد نمیدانم ببخشید این را میگویم از خواب بلند شدم دوباره خوابیدم و ادامه همین خواب را دیدم و دوباره بیدار شدم و ادامه خواب عروسی را میدیم فقط مهمان ها عوض میشدند آیا معنی خاصی دارد تشکر از تعبیر بی نظیرتون...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. نگرانی های شما تمام خواهد شد و رفتار معقول و صحیحی از خودتان نشان خواهید داد. کسی که دیده اید مادرش فوت شده ( لطفا همیشه بنویسید که افراد در خوابتان واقعی هستند یا خیر) با مشکلی مواجه خواهد شد و حمایت خودش را از دست خواهد داد و یا اینکه مادرش با مشکلی مواجه می شود و افسردگی می گیرد. کسی از نگرانی های شما با خبر نیست و متوجه نمی شوند که شما به چه چیزهایی فکر می کنید. فقط منتظرند که شرایط به زودی آشکار شود و خیال شما راحت شود. تشکر از همراهیتون.
Mohsen : سلام صبح شما بخیر
خواب دیدم ساعت پنج صبح تو یه مراسمی هستم که تو تالاره سر میز با دیگران نشستم که میز ما چند نفری هستیم همه با کت و شلوار بعد نمیشناختمشون هم میزیهامو دست میزدیم بعد یکی از بچه های سر میزمون که فقط اون حرف میزد و میگفت محکمتر دست بزنید به بچه های رو میز ما بودن میگفت نگاه کنید میز بغلی صدای دستشون از رو.شکمشون چقد زیاده ما هم هی محکمتر دست میزدیم اما هیچ پذیرایی نبود تو تالار بعد یه آن همون پسره حالت لیدر میزمونو داشت که میگفت محکمتر دست بزنید منم تا جایی که توان داشتم دست میزدم بلند شد ما هم بلند شدیم که عکس بگیریم همه وایسادیم رفتیم وسط برای عکس گرفتن اما معلوم نبود جشن مال کیه چی هست هیجکسو نمیشناختم
با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به دنبال این هستید که جنبه ی حمایتگرایانه شما را به عنوان یک مرد به رسمیت بشناسند و تحسینتان کنند. دوست دارید که بیشتر از دیگران مورد تایید و تقدیر قرار بگیرید. می خواهید که قوی تر باشید و بیشتر از شما قدردانی شود. تشکر از همراهیتون.
passerby : سلام. سوار یه ماشین پراید بودم که برا هیچ کدوم از ما نبود و مادرم رانندگی می کرد یهو دیدم مادرم نیست ماشین خود به خودی داره میره به برادرزادم گفتم بزار من رانندگی کنم بلدم تازه رانندگی یاد گرفتم در صورتی که سالیان ساله گواهینامه دارم بعد رانندگی کردم ولی خیلی ناشیانه و پیچ در پیچ و در این حین دیدم که برادرزادم هم نیست رفتم دنبالش دیدم بالای زغال ها خوابیده ناراحت شدم گفتم چرا اینجا خوابیدی جا مگه قحطه! و رفتم محل کارم دوستم که همکارم هم هست تولدش بود دیدم اتاق کارمون یا اتاق خونه شون بود پر از کیک های تولد در سایزها و رنگ های مختلف بود بعدش می بینم تو اتاق کارمون همه کیک تولدهارو داره بسته بندی می کنه و داره می فرسته برای بچه های کار حتی یه عکس بچه هم بزرگ چاپ یا بافته شده بود اون رو هم داشت می فرستاد برا بچه دیگه می گفت اینم آرزوی اون بچه بود و کلی خبرنگار و مسئول اومده بودن داشتن مصاحبه می کردن امضا و عکس و فیلم می گرفتن من ناراحت شدم اتاق این همه شلوغ شده و گفتم این چه کاریه آدم مگه کاری میکنه جار می زنه من خودم این کارارو انجام میدم ولی چه لزومی داره به همه اطلاع بدم. دوستم داشت می رقصید و از صمیم قلب خوشحال بود می گفت تولد من روزیه که همزمان با تولد من بچه های دیگه که امروز به دنیا اومدن خوشحال باشن بعد یه شیپور از اون فوتی های تا شو که تو جشنا استفاده می شه تو دهنش بود و فوت می کرد و شیپور می زد پدر دوستم دستش رو بوس کرد گفت بهت افتخار می کنم می خواست پاش رو هم بوس کنه دوستم جیغ زد گفت اجازه نمی دم کسی پای من رو بوس کنه. از اونجا همسرم با یه آقایی که روی موتور بود تماس گرفت گفت آقای دکتر گوشی رو بدید خانمم جواب نمی‌دهد اونم میگفت عجله دارم باید برم گوشی من همراهم نبود گوشی رو داد همسرم گفت فلان جا هستم نگرانم نباش منم گفتم منم همونجا هستم در صورتی که هیچ کدوم اونجا نبودیم و همسرم رو دیدم اومد ولی اصلا اون نبود.
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما سعی می کند کنترل زندگی شما را با همان روشهای ساده ای که می داند به دست بگیردو شما را هدایت کند. ولی احساس می کند که از این کار خسته شده و وظیفه ی خود شماست که فکر خودتان باشید و او نباید مرتب دلسوزی شما را بکند. شما سعی می کنید که جای مادرتان، نقشی مادرانه برای باقی خانواده بگیرید و آنها را راهنمایی و هدایت کنید ولی متوجه می شوید که این کاری که مادرتان انجام می داد اصلا کار راحتی نیست که آدم حواسش به همه باشد. برادر زاده شما اگر بزرگ است به ثروت فکر می کند و به خاطر رسیدن به ثروت گناه می کند و اگر کوچک است لوس بار آمده و اشتباهاتی را به خاطر مرفه بودنش انجام م یدهد. همکار شما آدم خوبی است و زندگی دیگران را متحول می کند و برای او این تحول مثبت زندگی دیگران مثل تولد دوباره ی خودش هم هست . پدر او از او تقدیر می کند. همسر شما سعی می کند خونسردانه مسئله ای را به شما گوشزد کند و انتظار دارد که شما زود به حرفش گوش ددهید. شما هم خودتان را به نشنیدن می زنید و به او وعده ی سرخرمن می دهید. هم شما می دانید چه کار می کنید و هم همسرتان. به نظرتان می رسد که اخلاق همسرتان عوض شده است. تشکر از همراهیتون.
passerby : با آرزوی قبولی طاعات و عبادات تان ممنون از تعبیر جالبتون
فریبا هراتی
: تشکر.
Neda : با سلام خدمت شما خانم هراتی عزیز. خواهرم ظهر خوابی دیدن.که از ایشون براتون میگم و دوباره زحمت رو به شما میدم.خواهرم خواب دید رفتن منزل یکی از دوستاشون که تولد دوستش بود یک خونه ی زیبای دوبلکس بود و دوستش کلی مهمان داشت جشن بسیار شیکی هم بود گویا براش هر کس میومد کادو و میاورد .کلی خانم و اقا منزلشون بود.بعد یک اقایی اومدن در حدود چهل سال عینکی و جلوی موهاش خالی بود. و یک کیک زیبا اورد برای ایشون یک کیک با خامه رنگ روشن مثل سفید یا ابی روشن مایل به سفید و مربع مانند دوست خواهرم هم لباسی مانند عروس پوشبده بود که خیلی سفید نبود خواهرم میگه یا ابی روشن مایل به سفید بود یا طوسی روشن به سفید میخورد.میگه شک ندارم ولی خیلی روشن به سفید میخورد این اقا که کیک رو اورد همون موقع یکی دیگه از دوستای خواهرم که امریکا زندگی میکنه اون هم اومد لباس مشکی پوشیده بود(در واقعیت این دو تا دوستش اصلا همو نمیشناسن).وقتی دوستش اومده بود بهش گفتیم این کیک رو بیا با چاقو ببرو شمها رو فوت کن.خواهرم گفت که این کیک اصلی نیست ولی بیا حالا که شکوفه هم رسیده این کیک رو ببر با چاقو تا کیک اصلیت بیاد میگه دوستم که تولدش بود از روی پله ها سر خورد با حالت خاصی و خیلی ریتمیک اومد توی تولد.و کیک رو برید(اصلا در واقعیت ادمیه که خیلی به جزیات و کارهای خاص و لباسهای خاص هم در محافل اهمیت میده)همه فک میکردن این دوستم که از امریکا اومده کیک رو اورده ولی من توی دلم گفتم این اقا که اومدن اوردن.یک خانم اقای مذهبی هم بودن که اومدن تبریک گفتن کمی نشستن تبریک گفتن و کمی شیرینی برداشتن خوردن و رفتن خانم و اقا حتی از خرید اومده بودن دستشون اب لیمو و رب گوجه بودو خانم چادر نماز سرش بود.و بعدش میگه با مهمونا رفتیم از پله هابالای پشت بام روی یک صندلی شیرینی کشمشی بود که خواهرم کمی خورده بود گویا پایین میگه البته یادم نیست کیک هم خوردم.بعدش به مهمونا گفته چه خواهرم چه دوستش بریم پایین توی جشن شام و کیک بخوریم و اینکه وقتی پایین رفتن حالت جای نشتن که با اقایی کهه اول کیک و کادو اورده بود گویا یکی دو تا اقای دیگه بحث کردن و نظرشو رد کردن اون اقا و اون دو تا اقای دیگه کت و شلوار مشکی با پیراهن سفید بودن.اون اقا که کیک اورده بود رفت .منم ناراحت شدم گفت بیچاره کادو کیک اورده بود رفت حتی نگهش نداشتن گویا یکی از کادوها رو برد.اینقد خونه مهمون بود و سرشون شلوغ بود که به رفتش اهمیت ندادن و مهمانی لاکچری بود.یک سگ و گربع هم بود اونجا از این خوشگلاو خونگی که خواهرم میگه دوس نداشتم گربه بیاد سمتم اصلا.میگه قسمتی از خواب هم انگار دم یک رستوران شیک .میخواستم برم دنبال کسی.البته خواهرم میگه قبل خوابم کمی به شیرینی وفک کرده بوده گفتم شاید قستمت کیک و شیرینی بازتاب فکرش بوده.و از یک موصوعی هم قبل خواب خوشحال بود.باز هم به تعبیر زیبای شما میبوسمتون خانم هراتی و خدا قوت
فریبا هراتی
: سلام. زندگی دوست شما متحول خواهد شد و او باید شروعی تازه داشته باشد. هر چند که او خیلی اخلاق خوبی ندارد و تا اندازه ای مغرور و متکبر است. به او پیشنهادی می شود که اگر بپذیرد، خیالش راحت خواهد شد و گشایش کار می یابد ولی در نهایت او این پیشنهاد را رد می کند چون پیشنهادات دیگری هم به او خواهد شد که به نظرش ، این پیشنهادات جدید برای حفظ و حمایت او موثرتر واقع می شود. از لحاظ مالی هم او شرایط خوب و راحتی داردو زندگی اش غنی تر هم خواهد شد. اما در نهایت اعمال و رفتار اوست که نشان دهنده ی شخصیت اوست و نه ثروت او. شما احساس می کنید که نیروی منفی ای علیه شما کار می کند و از شرایطی که با او دارید راضی نیستید. شما شاید فکر می کنید که تحول زندگی او برای شما چه سودی دارد. از اینکه به شما فخر بفروشند و ناز و عشوه بیایند و بخواهند به شما پز بدهند خوشتان نمی آید. شما نیاز دارید که کسی از شما حمایت روحی کند و با او مشورت کنید. تشکر از همراهیتون.
zia : سلام دیشب خواب دیدم دختری که قبلا با هم دوست بودیم ودر حال حاضر کم و بیش رابطه داریم خیلی کم برام تو خونشون تولد گرفته بود و داشتیم کیک می خوردیم فقط من بودم و دختره و مادرش از رقص و آهنگ و موسیقی هم خبری نبود فقط کیک می خوردیم اینو تعبیر کنید ممنون میشم.
فریبا هراتی
: سلام. شرایط زندگی شما عوض خواهد شد و مثل اینکه تولدی دیگر داشته باشید زندگی تان متحول خواهد شد. شما این تحول را به خاطر افکار دختری که قبلا با او دوست بودید، در زندگی به دست آورده اید و اکنون شرایط زندگی شما با وظائفی جدید و اهدافی جدید مثبت تر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.