تعبیر خواب جنازه
اگر کسی درخواب دید که شخص زنده ای، مرده است و او را بر تابوتی می برند، اما کسی آن جنازه را تشییع نمی کند، از اجر و مقام کسی که خواب دیده ایم مرده است، کاسته می شود. اگر کسی مرده ای را دید که او را بر تابوت می برند، و افرادی در پشت تابوت او، تکبیر می گویند، آن مرده، عاقبت به خیر است. اگر سکوت کردند و کسی تکبیر نمی گفت، آن مرده در جهان آخرت گناهکار است و مشکل دارد.
اگر کسی جنازه ای را بر تابوتی دید که جنازه از تابوت بیرون است، هنوز دل به دنیا دارد و اگر دو دستش از تابوت بیرون است، از اعمال نیک دستانش تهی است. اگر جمعی جلوی تابوت تکبیر می گفتند و جنازه بر دوش سه چهار نفر حمل می شد و آن شخص هنوز زنده بود، در امور دنیوی عقب مانده است. اگر پشت سر جنازه ای که می برند و آن شخص هنوز در قید حیات است، افرادی حرکت می کنند و سخنان نامفهوم می گویند، بد گویی از وی می کنند.
اگر کسی در خواب دید که جنازه ای را بر روی زمین می کشند و تابوتی ندارد، در دنیا و آخرت دارای اجر و پاداش نیست. اگر جنازه در روی هوا می رود و گروهی زیر تابوت در حرکت هستند، آن جنازه دل از دنیا بریده و اعمالش نیز نیکوست. اگر کسی ببیند شخصی که زنده است مرده، به عمرش افزوده می شود. دیدن جنازه ای که به دوش می برند، نیکو است چون فراغت از رنج و اندوه است.
اگر بیننده خواب خودش را مرده ببیند، عمرش دراز می شود. کندن قبر و مشاهده جنازه خوب است منهای لمس جنازه. اگر در خواب دیدیم کسی که می دانیم مرده چیزی به ما داد، خوب است چون مالی به بیننده خواب می رسد و پولی بدست می آورد. اگر جنازه ای را ببینید که از جای برخاست و از شما دعوت کرد که با او همراهی کنید، خوب نیست. اگر جنازه ای را با لباس تمیز و خوب مشاهده کنید، نیکو است و برای شما خوشحالی و مسرت می رسد ولی اگر بد لباس و ژولیده و کثیف و آشفته بود، تعبیرش بر عکس است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
azar : مرسی از تعبیرتون . ببخشید من جمعه 5 بهمن توسایت ثبت نام کردم و همون موقع یه خواب تو صفحه ی سجده نوشتم ولی حواسم نبود که اون روز جمعه و روز تعطیله بعدا که خوابو فرستادم یادم اومد. میشه لطفا تعبیرشو برام بفرستید؟ . ممنون
فریبا هراتی
: دوست عزیزم جمعه ها سایت تعطیل نیست اینجا فقط 5 شنبه ها و دوشنبه ها تعطیل است. هر کاربر هم حق ثبت فقط یک خواب در 24 ساعت را دارد از 12 شب تا 12 شب فردا. شما برای تعبیر خوابتان به همان صفحه ای که در آن خوابتان را نوشته اید مراجعه کنید و در صفحات دیگر هرگز پاسخ شما داده نخواهد شد. اگر خوابتان را در صفحه مورد نظرتان پیدا نکردید، احتمالا ثبت نشده است چون هرگز خوابی بی پاسخ باقی نمی ماند. در اینصورت مجددا خوابتان را در صفحه مرتبط با آن ارسال کنید. تشکر از همراهیتون.
azar : سلام وقت بخیر دوستم یه خوابی دیده که جزئیاتش یادش نمونده گفت کسی که دوستش داره جایی خوابیده بود و یه پتو روش بود دوستم میره سروته کنار اون مرد مبخوابه و پتو رو روی خودش میکشه یعنی پاهاشون کنار هم بوده ولی سرشون در دو جهت مخالف . بعدش انگار دوستم توی یه زیرزمین بوده که اونجا چندنفردیگم بودند بعد جنازه همون عشقش را میذارن توی یه ماشین مثه آمبولانس و میخواستند ببرنش. انگار تو خوابش میگفتند که جنازه اش 6 تکه شده دوستمم کلی گریه میکنه و دلش نمیخواسته از جنازه جدا بشه و میگفته نبریدش ولی آخرش جدا شدند.
خانم هراتی یه اتفاقاتی برای این دوستم و عشقش افتاده که من زیاد امیدی ندارم این دو نفر با هم ازدواج کنند یجورایی سخت و محال شده ولی دوستم هنوز امیدواره :/
فریبا هراتی
: سلام. طرز فکر او و دوستش کاملا با هم مغایرت دارد و آنها سعی می کنند با هم ، همقدم باشندو دریک مسیر قدم بردارند ولی از یک گروه فکری نیستند و دلخوشی الکی از رابطه ی با هم دارند. در پس زمینه ی ذهن دوستتان ، این احساس وجود دارد که با عشقش خوشبخت می شود و به سعادت خانوادگی می رسد ولی اینطور نیست و این فقط تصویر اشتباه ذهنی اوست و این آقا روحیاتش افسرده است و به دوستتان نمی خورد. تشکر از همراهیتون.
Mahsano : سلام
دوستم خواب دید که در خونه اش یه مراسمی هست و مادرش و عمه اش در اشپزخونه هستن.پنجره ی آشپزخونه را باز میکنه و میبینه که دایی ها و پسرعموهای مادرش در حیاط خانه ی مادرشوهرش روی پله ها همه ایستاده و منتظر هستند (در حال حاضر خونه ی مادرشوهرش بالای خونه ی خودش هست و پنجره ی آشپزخونه به حیاط مادرشوهرش باز میشه)از پله های خونه مادرشوهرش چندتا خانم با چادر مشکی یک جنازه ی پیرزن با چهره ی زشت را با صلوات و انا لله پایین میارن اما پیرزن زنده بور و تکان میخورد. اخرین کسی که با چادر مشکی پایین میامد مادربزرگ خدابیامرزش بود که ۷ساله از دنیا رفته.دوستم از شدت شادی و دلتنگی دیدن مادربزرگش صداش میزنه و توی خواب میدونه که چندساله مادربزرگشو ندیده. دوستم میره بالای پنجره و مادربزرگش میاد کنار پنجره دوستم بغلش میکنه و میبوستش اما مادربزرگ انگار اصلا اونو نمیشناسه و صورت مادربزرگ چروک گرفته و پوستش زرد بود.دوستم خیلی ناراحت میشه درخواب ازینکه مادربزرگ هیچ واکنشی بهش نشون نمیده. مادر دوستم پشت پنجره ایستاده بود دوستم به مادر خودش که میشه همون دختر خود مادربزرگ اشاره میده و میگه عزیزجون مامانه! وقتی مادربزرگ دخترشو میبینه حالا لبخندی میزنه و به نوه خودش نگاه میکنه و با حالت زیرکانه تازه لبخند میزنه و نوه بهش میگه عزیز جون مگه من ازدواج کردم چقدر تغییر کردم که تو منو اولص نشناختی! بعد با ناراحتی زیاد از خواب بیدار میشه
فریبا هراتی
: سلام. اخلاقیات زشت و منفی از زندگی مادر شوهرتان خواهد رفت. روح مادر بزرگتان شاد. مادر بزرگتان احتمالا جنبه هایی از اخلاقیات شما را نمی پسندد و از شما ناراحت است یا به شما افتخار نمی کند. شاید برای او فاتحه زیاد نمی خوانید یا رفتارتان را در بیداری نمی پسندد. تشکر از همراهیتون.
Zohre : سلام ؛ وقت بخیر خواب دیدم تشییع جنازه پدر بزرگمه که سالها پیش فوت کرده و محل دفنش رو عوض کردند و در جای دیگه دفنش کردند . صدای موشیقی رقص پخش میشد و من گفتم خاموش کردند 3 یا 4تا انجیر دیدم که فکر کنم یکیش رو برداشتم .
با تشکر از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. خوابتان به دو تعبیر می تواند باشد. یکی اینکه رابطه احساسی با او را دفن می کنند و به عبارتی او را کم کم فراموش می کنند. مردم احساسات واقعی شان را نسبت به او مخفی می کنند. تعبیر دوم این است که کسی از نزدیکان او فوت می شود و همه ناراحت می شوند. شما نمی خواهید که غصه و خبر بد به شما برسد. حوادث به شکل مثبتی تغییر پیدا می کند. انجیر سیاه نشانه غم و اندوه و انجیر سبز و شیرین روزی و رزق است. تشکر از همراهیتون.
raha : با سلام. خواب میدیدم یه جنازه از خودم کفن کرده و صحیح و سالم دارم که بردم قبرستان و گذاشتم کنار یک قبر کنده شده و میخام به خاک بسپارم. مامانم هم رفته بود دنبال سنگ قبر بعد از مدتی برگشت خسته و کوفته و گفت سنگهاشون بدرد بخور نبودن. منم دنبال سنگ قبر و این چیزا بودم که جنازه را خاک کنم. بعد برگشتم قبرستان و همش خدا خدا میکردم رفتگرهای قبرستان جنازه را دور ننداخته باشن. اخرش نفهمیدم چی شد. جنازه سر جاش بود یا نبود
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس افسردگی و نا امیدی می کنید و حس می کنید که می خواهید از دیگران فاصله بگیرید و یک سری آرزوها و خواسته ها و اهدافتان را دست نیافتنی می دانید. شما باید سعی کنید مثبت اندیش باشید و برای خواسته هایتان ایستادگی کنید. تشکر از همراهیتون.
نرگس : با سلام و احترام. دوستم که در همسایگی ما زندگی میکنه شبی در خواب دیده که من به همراه پدر و مادرم در حال آب پاشیدن جلوی درب خانه مان هستیم و گویی منتظر آمدن کسی هستیم و خوشحالیم. تا اینکه نظرش به کل کوچه افتاد و دید تمام همسایه های کوچه مشغول پخش کردن شیرینی و شکلات هستن و بهم تبریک میگن و منتظر کسی هستن. ایشون هم اونجا منتظر شد تا ببینه چه کسی قراره بیاد. بعد از مدتی دید جنازه دو تا شهید رو آوردن داخل کوچه و تشییع کردند و همه این خوشحالی ها برای آوردن اون دو شهید بود . ممنون میشم تعبیر این خواب رو بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. آدمهای مشهور و درستکاری از سفر می آیند و همه به خاطر ورودشان جشن می گیرند و شادی می کنند. شهید به معنی مسافر مشهور و درستکار است و الزاما به شهید معنی نمی شود. تشکر از همراهیتون.
Shamim : ببخشید خانم هراتی این مطلب رو اون خدختر خانم بعدا گفت که :چندین بار خواب دیده که دختر جنازه عموش رو جابه جا میکنن و یه سوالی که داشت اینه که چرا دختر عموش همش میاد تو خوابش (یعنی بیشتر از همه تو خواب این خانم میاد)و فقط اینجور خواب هارو درباره دختر عموش میبینه ؟؟؟
Shamim : سلام این خواب رو یه دختر خانمی دیده که دختر عموش فوت کرده و اسم دختر عموش فاطمه بود
خواب دیدم یه روزی بود که میخواستن جنازه فاطی رو جابه جا کنن ولی نمیدونم دلیلش چی بود. فاطی و توی پذیرایی خونشون خاک کرده بودن .خانمی قرار بود فاطی و در بیاره اشنا بود ولی اشنای نزدیک نه. افرادی مهم نمیتونستن ببینن رفتن توی اتاق خود فاطی درو بستن،مامانم و زنعموی فاطی رفتن تو حیاط
من و مامانش و چند نفر دیگه که اشنا بودن و باباش موندیم
من نتوستم ببینم دوییدم تو حیاط پشت پنجره پذیرایی ایستادم. فاطی رو دست همون خانمی بود که بیرونش اورده بود و میچرخوندش اوردش پشت پنجره رو به من.
فاطی خیلیییی لاغر شده بود و موهاش مشکی مشکی هنوزم صورتش همونقد خوشگل ولی یه کوچولو انگاری پیر شده بود. با همون چشم بسته روشو کرد سمت من و یه لبخند خیلی عمیق بم زد ومن بازم مثل همیشه چال لپشو به مامانم نشون دادم و دیگه نتونستم ببینمش دوویدم بیرون از خونه و فقط جیغ میکشیدم .
مامانم اومد دنبالم میگفت بیا نگاش کن ،بیا بهش بگو چته اون اومده به خاطره تو که تورو آروم کنه !
اصلاً نمیتونستم ببینمش یه دور کامل توی خونه دادنش و از پذیرایی اوردن توی حیاط جای باغچه خاکش کردن.
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. خانواده فاطمه مرتب از او صحبت می کنند و هر جا که هستند، از او یاد می کنند. خیلی مردم غیبت این مرحوم را می کنند و احترامش را نگه نمی دارند. او هنوز رازهای زیادی دارد که کسی نتوانسته از آن ها سر دربیاورد. خانواده ی او خیلی فاطمه را دوست دارند. شاید او می خواهد به دوست شما بگوید که درس عبرت بگیرد و اشتباه او را تکرار نکند. شاید هم رابطه ی دوستی و روحی او زمان زندگی اش با دوست شما قویتر از همه بوده و دوستتان بیشتر از باقی مردم او را درک می کرده و الان هم او احساس می کند که دوست شما می تواند واسطه بین او و دیگران باشد و احساس او را به دیگران انتقال دهد. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام خانم هراتی عزیز زمان اذان صبح قبل از فجر تو خواب دیدم پدر بزرگم که ۱۱ سال پیش مرده جنازشو از تو خاک در اوردن مردم جمع شدن برای عزاداری مادر بزرگم و خاله ام دارن گریه میکنن ولی مامانم شرکت نکرده بود..جنازه پدربزرگم که گوشتش معلوم بود به سمت پهلوی چپ خوابیده بود و فقط اول پس سرشو دیدم بعد گفتم یا خدا ۱۱ ساله پوسیده نشده مامانبزرگم گفت اره بعد پاهاشو نگا کردم دیدم شبیه پاهای اسب با گوشت که پوستشو کندن شده باز میگفتم چقدر مرد خوبی بود که نپوسیده بعد برگشتم به مامانم خبرو بدم که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مسائل حل نشده ای نسبت به پدر بزرگتان هست که مردم هنوز راجع به آن صحبت می کنند و حساب و کتابی هست که او با یک خانم فامیلتان دارد شاید با همسرش... اما مادرتان دوست ندارد راجع به او خیلی فکر کند. شما حس می کنید که دیگر الان پدربزرگتان قدرتی ندارد که از خودش دفاع کند و رازهای او برای دیگران آشکار شده است. تشکر از همراهیتون.
زهرااااا : ببخشید ...عذر میخوام که خوابم در دو کامنت نوشتم آه ی چیز مهم یادم رفته بود بگم و اون اینکه وقتی خواهر زادم منو از توگل در آورد بهم گفت ی قل هم الله و احد و هفت تا حمد بخون اما من سه بار سوره ی کوثر رو خوندم ....فدددااااتون ...بازم ببخشید
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. با خواندن حمد و قل ... و کوثر از شر دشمنانتان محفوظ خواهید ماند. :)