تعبیر خواب جنگ کردن
دیدن جنگ در خواب، تعبیرش نگرانی هایی است که پیش رو داریم. اگر خواب ببینیم دو نفر در جنگ شرکت می کنند، هر کدام از طرفین جنگ که پیروز شد، در واقعیت نیز پیروز می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: در جنگ هر کسی پیروز شود، در جنگ و جدال زندگی و در بیداری نیز پیروز و برنده است. اگر در خواب زره پوشیده بودید و شمشیر و سپر داشتید یا در سنگر بودید و اسلحه و مهمات به قدر کفایت در اختیارتان قرار داشت، خواب شما می گوید که جهت رو به رویی با غم ها و رنج ها و نگرانی ها مجهز خواهید بود.
در نفایس الفنون آمده که جنگ در خواب، اضطراب و فتنه است. اگر جنگی در خواب شما بود و شما در آن جنگ شرکت داشتید اما فاقد زره و سنگر و سلاح بودید، تنها می مانید و در مشکلی که پیش می آید هیچ کسی به شما کمک نخواهد کرد. مجروح شدن در خواب، نجات و رهایی از غم و رسیدن به امنیت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : شبتون بخير نازنين.
خواهرم ديده كه درجاي شلوغي بوده؛ اقايي مراكشي، ريشو، سپيدپوش با كلاه استوانه اي سپيد مياد كنارش ميشينه و ميگه من مراكشي ام.
خواهرم بالبخند ميگه: "عه؟! ماهم يه فاميل مراكشي داريم" (در واقعيت همينطوره) يهو خواهرم ميبينه اين مرد بمب بهش وصله و بُمبه داره الارم ميده. يه دفعه جنگ ميشه و همه داشتن همديگه رو ميزدن. بمب هم منفجر نميشه و افراد خنثاش ميكنن.
فریبا هراتی
: سلام. شب شمام خوش. خواب دیدن جنگ بیانگر اختلال و هرج و مرج و خستگی در زندگی بیداری است. خواهرتان کشمکش های عاطفی را تجربه می کند و هم می خواهد تهاجمی رفتار کند و هم اهل خشونت نیست. شاید هم خوابشان بازتابی از جنگ های فعلی در سرتاسر جهان باشد ولی خوب خنثی کردن بمب یعنی هر چه که هست ختم به خیر خواهد شد.
Aida : اولش برگه های آس دل، آس خشت و شاه دل رو دیدم با دوستام یه جایی بودیم و میخواستیم بازی کنیم، انگار دارت بود، اما هر چی میزدن یه جورایی به جای اینکه مستقیم بره، دور میزد و پرت میشد اطراف، یکی دوتاش هم چرخید اومد سمت من، دوباره نگاهم افتاد به برگه های آس دل و آس خشت و هشت دل بعد شیشه ها شکست، جنگ شده بود، وسایلامون رو جمع کردیم و فرار، دوستامو انگار هممیشناختم هم نمیشناختم؛ توی شهربازی بودیم، خیلی شلوغ بود، بمب هم پرت میشد، توی شلوغی ها خانوادمو دیدم و رفتم پیششون بعدش داشتیم از خیابون رد میشدیم، اونطرف خیابون یه سیاهچاله ی مغناطیسی بود که همه چی رو جذب میکرد،بابام داشت توضیح میداد و میگفت مراقب باشین،انگار دنیا داشت با این جنگ تموم میشد.مامان بزرگم با یه تلفن عمومی با خاله ام که انگار رفته بود مسافرت حرف میزد، و اسم یکی که نمیشناختم رو گفت که توی خونه است.من موهای لخت و خاکستریش رو میدیدم که بلند شده بود، انگار شبیه خودش نبود یا جوون شده بود.مامانم یکی از دوستامو دید، اولش که دیدمش انگار آیینه بود، خودم بودم بعدش دیدم یکی از دوستای قدیمیمه، داشتیم میرفتیم روی نیمکت بشینیم، من جلوی نیمکت زمین خوردم و از توی کیفم یه شکلات افتاد، دادم به دوستم، و یه شکلات دیگه ام خودم و مامانم خوردیم. بعدشم بیدار شدم.
فریبا هراتی
: شما به ثروت و عشق فکر می کنید. نظر یا حرف بدی نسبت به کسی دارید که هر چه سعی می کنید به او ضرر بزنید ضررش به خودتان بر می گردد. نوعی حرص عشق و ثروت وجود شما را گرفته و نتیجه طمع شما پاپیچ خودتان خواهد شد. شما خیلی راحت عصبانی شده و تمرکز خود را از دست می دهید. در زندگی شما تمایلات سرکوب شده و احساسات بیان نشده ای وجود دارد که اگر به آنها رسیدگی نکنید، مثل بمب خواهد ترکید و خشمی غیر قابل کنترل از خود بروز خواهید داد. احساس می کنید که در موقعیتی گیر افتاده اید که هیچ راه فرار و برگشتی ندارد. احساس می کنید خیلی ها مثل شما این حس را دارند.مادر شما دوستان زیادی دارد و شما سعی می کنید که روحیه ای شبیه به مادرتان داشته باشید یا بازتابی از او باشید. اما از شکست و از دست دادن لذت های زندگی نگرانید بنابر این سعی می کنید در خوش گذرانی افراط کنید تا از واقعیات فرار کنید.
بهاره : سلام
من حدودا ساعهت 3-5 صبح بود خو.اب دیدم جنگ شده که با یکی از دوستای نزدیکم شروع کردیم به فرار کردن من دشمنارو ندیدم ولی صدای تفنگ و جرقه های اصلحشون و میدیدم ما داشتیم فرار میکردیم که به قرارگاه که متعلق به افغانب ها بود رسیدیم ی خانمی با لباس محلی و قرمز رنگ وقتی پریشونی من دوستم و دید مارو برد داخل ساختمان طبقه پایین پایین گفت اینجا قائم شید من گفتم کجاس گفت قبر مادر و خواعهر منه برید داخل دوستم داشت خود و به زور جا میداد اما من گفتم اینجا پر از حشره اس گفت از مرگ بهتره خلاصه بد از کلی کش مکش ی آقایی که با اونا بود ینی با جنگ کننده ها بود گفت من نجاتتون میدم چون محبت کردین به من و نجاتمون داد
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانی هایی دارید و در زندگی بیداری تان کشمکش ها و نگرانی هایی وجود دارد که باید حلشان کنید و احتیاج دارید به خودتان استراحت دهید و حال و حوصله مزاحمت های مردم فضول را ندارید. اما کارهای شما به خوبی انشالله حل و فصل خواهد شد و مشکلاتتان حل می شود.
Leila : درود بر شما
اين خواب از زبان خواهر زاده ام است كه در خارج تحصيل ميكند جنگ بود و ما در حال فرار از کشور بودیم به طریقی من از پرواز یا جامانده یا گم شدم توسط افرادی پیدا شدم که مرا به خونه
با شکوهی بردند. انجا خانه پادشاه بود. همه با من رفتار خیلی خوبی داشتند هدیهای از ملکه دریافت کردم که یادم نمی اید چه بود. اما موقعی مرا پیش شاه بردند ظرفی از روی دیوار برداشت و گفت این پاداش رفتار مودبانه ای که داشتی. هر دو با من خوب بودن اما پادشاه مهربان تر بود
فریبا هراتی
: سلام. ایشان خیلی کار می کنند و نیاز به استراحت دارند. بین افکار منطقی ایشان و انگیزه های غیر منطقی شان( بین عقل و دلشان) مرتب دعوا و کشمکش وجود دارد و امیال غریزی خودشان را سرکوب می کنند. ایشان از مواجهه با یک موقعیت خاص و از مواجهه با مشکلات اجتناب می کنند. در زندگی فعلی شان عدم تعادل و هرج و مرج وجود دارد . او می خواهد گذشته را رها کند و از شرایط فعلی فرار کند. او احساس می کند بی یاور است و در یک موقعیتی گیر کرده است. ولی او بر مشکلات و سختی ها غلبه کرده و جایگاه اجتماعی محکمی خواهد یافت و موفق خواهد شد. اعتماد به نفس او بالا خواهد رفت و روی دیگران تاثیر گذار خواهد شد. قدرت و بینش او زیاد می شود و تا حدی ایشان سلطه گر خواهند شد. مفاهیم و نگرش او تغییر خواهد کرد و درست تر فکر خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
بنده خدا : سلام
هنگامی که نوجوان بودم، خواب دیدم که لباسی شبیه به رزمندگان دفاع مقدس (لباس خاکی با چفیه) پوشیده ام و به نظرنم در طبقه دوم یک پارکینگ هستیم که هوا روشن بود پدر و خواهرم روبروی من بودند که به آنها گفتم به مامان بگید نگران من نباشه.
آیا این خواب تعبیری دارد یا به هیجانات نوجوانی مربوط است؟
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما مربوط به سیستم فکری شما در آن زمان است و اینکه دوست داشتید خودتان را آنگونه معرفی کنید.
مریم : سلام خواب دیدم ک تو ی خونه بزرگ هستم و جنگ شده ما تو اون خونه قایم میشیم اول انگار تعداد بیشتری هستیم بعد من با ی مرد ک انگار همسرمه تو خونه ایم دشمن میریزه تو خونه ما خودمونو میزنیم ب مردن اونا میرن و ما همچنان تو اون خونه هستیم من اون مرد و فقط ی جا تو خواب میبینم بقیه خوابم فقط اون هست اما تو دیدم نیست در انتها میبینم کلی زن وایستادن جلوی در خونه و من میگم ک حتما پیروز شدیم اینا امدن انجا مارو نجات بدن ممنون بابت تعبیر خوابتون
فریبا هراتی
: سلام. در زندگی شما خاطرات، ترس ها و احساسات سرکوب شده ای هست که هنوز با آن روبرو نشده اید و چیزی هست که شما باید هنوز در مورد خودتان کشف کنید. بین عقل و دلتان مدام کشمکش وجود دارد. شاید شما زیاد کار می کنید و باید به خودتان استراحت بدهید. احتمال دارد کشمکش های درونی و کشمکش های عاطفی را تجربه می کنید و اینکه خودتان را به مردن زده اید به این معنی است که برای فرار از این کشمکش ها خودتان را به بی خیالی زده اید ولی نهایتا زندگی شما سرشار از ثروت و موفقیت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
mohsen : ممنونم
mohsen : خواب دیدم جایی بودم که انگار لشگر المان قدیم حمله کرده بود و من داشتم به عده ای کمک می کردم می گفتم ما اعتقاد داریم مرگ دست خداست و از مرگ نمی ترسیم و رفتم جلو هواپیماهای دشمن بمب می انداختند اما کنار من می افتاد و منفجر نمیشد بعد مسلسلی پیدا کردم و شروع به تیراندازی به سمت دشمن و دور کردن و کشتنشون کردم
فریبا هراتی
: سلام. شما با استفاده از نیروی ایمانتان و توکل به خداوند، در سختی های زندگی مقاومت خواهید کرد و بر دشمنانتان پیروز شده و غلبه می کنید.
zohre : تشکر ولی تو هیچ کدوم از خوابهابرنده یا بازنده بودن در جنگ رو نمیبینم فقط میبینم که جایی هستم که جنگه و من هم و خانواده هم هستیم
فریبا هراتی
: زهره عزیز برنده بودن یا بازنده بودن را به صورت تکمیل خواب شما نوشتم تا چنانچه در این موارد چیزی دیده بودید سوالتان را پیشاپیش پاسخ گرفته باشید. اما الان فقط قسمت اول نوشته های من یعنی( شما خیلی کار می کنید و باید کمی استراحت کنید. بین عقل و دلتان مدام کشمکش وجود دارد و یا امیال غریزی خودتان را سرکوب می کنید. ) دلیل خواب های راجع به جنگ شماست.
zohre : با سلام خدمت خانم هراتی عزیز
من دو ساله هر چند ماه یکبار خواب جنگ میبینم تو اکثر خوابام با خانواده ام هستم که داریم فرار میکنیم خوابام طوریه که واقعاً با تمام وجودم فشار روحی و استرسِ جنگ رو حس میکنم و وقتی بیدار میشم خسته و بی رمق هستم. دیشب هم دوباره خواب جنگ دیدم که این بار خودمم یه اسلحه خیلی پیشرفته دستم بود، این چه تعبیری میتونه داشته باشه؟
فریبا هراتی
: سلام. شما خیلی کار می کنید و باید کمی استراحت کنید. بین عقل و دلتان مدام کشمکش وجود دارد و یا امیال غریزی خودتان را سرکوب می کنید. اگر ببینید جنگ را می برید در زندگی به تعادل می رسید و باختن آن هم یعنی نمی توانید از شرایط فعلی رها شوید. در زندگی واقعی شما احتمالا هرج و مرج وجود دارد و کشمکش عاطفی را تجربه می کنید. احتمالا شما هم خیلی تهاجمی هستید و به طور کافی مدعی نیستید! خوابتان همینطور می تواند بازتاب و نگرانی شما از جنگ های واقعی در دنیای امروز باشد. اینکه خودتان خواب دیده اید که جنگجو شدید یعنی توانایی شما برای مبارزه با چالش های زندگی زیاد است.