کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب جنگ کردن

دیدن جنگ در خواب، تعبیرش نگرانی هایی است که پیش رو داریم. اگر خواب ببینیم دو نفر در جنگ شرکت می کنند، هر کدام از طرفین جنگ که پیروز شد، در واقعیت نیز پیروز می شود.

محمد ابن سیرین می گوید: در جنگ هر کسی پیروز شود، در جنگ و جدال زندگی و در بیداری نیز پیروز و برنده است. اگر در خواب زره پوشیده بودید و شمشیر و سپر داشتید یا در سنگر بودید و اسلحه و مهمات به قدر کفایت در اختیارتان قرار داشت، خواب شما می گوید که جهت رو به رویی با غم ها و رنج ها و نگرانی ها مجهز خواهید بود.

در نفایس الفنون آمده که جنگ در خواب، اضطراب و فتنه است. اگر جنگی در خواب شما بود و شما در آن جنگ شرکت داشتید اما فاقد زره و سنگر و سلاح بودید، تنها می مانید و در مشکلی که پیش می آید هیچ کسی به شما کمک نخواهد کرد. مجروح شدن در خواب، نجات و رهایی از غم و رسیدن به امنیت است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

115 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

asma

asma : سلام خانم هراتی یکی از دوستان پسر نامزد خواهرم ( رضا ) برای خواهرم ( سارا ) و نامزدش ( علیرضا ) این خواب رو دیدن ، خواب دیدن خونه ی نامزد خواهرم بودن ایشون (رضا) با خواهر من ( سارا) توی اتاق مهمان بودن ( هر اتاقی یک دوش حمام داشت و همه دنبال حمام بودن ) خونه مثل کاخ بوده ۱۰۰ تا اتاق داشته بعد یهو جنگ میشه زامبی ها حمله میکنند ، دوست نامزد خواهرم ( رضا ) خواهرم رو بغل میکنه از اتاق میبره بیرون و نجات میده نامزد خواهرم هم از اون کلی تشکر میکنه بعد از خواب میپره ( میگه مضمونش همچین چیزی بوده اما بسیار ترسناک تر مثل اخرالزمان ) ایا ربطی به کرونا داره یا تعبیر دیگری داره ؟

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۱:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. حمله ی زامبی ها به نیروهایی که فرای کنترل شماست اشاره می کند و مثل استرس از ترس بیماری و امثالهم _ هر چیزی که خواهرتان به شدت از آن وحشت دارد، زامبی خواب شماست. خواهر شما از این مسائل به شدت می ترسد و این باعث می شود که زندگی خوبی که دارد، و موفقیت هایش را نادیده گرفته صرفا الکی خودش را ناراحت می کند و آرامش امروزش را نادیده می گیرد. اما کسی که خواهرتان را از زامبی ها نجات داده، او را از منفی بافی باز می دارد و یا به نحوی خطر از سر خواهرتان می پرد. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۳۳:۴۳
bahar

bahar : ممنونم عزیزم بابت تعبیر زیباتون ...بهم گفتید یک موقعیت احساسی روشن میشه منظورتون متوجه نشدم؟واقعا کشمکش زیادی بین قلبمو فکرم وجود داره،با اینکه تو خوابهای اخیرم شما گفتید افرادی که باعث این حال خراب من شدن به اذن خدا محاکمه میشنو تقاص کارشونو پس میدن ولی من چند بار تصمیم گرفتم خودمو بکشم ولی همیشع تو دقایق آخر یه چیزی تو وجودم جلومو گرفت.هیچ وقت فکر نمیکردم خدا بهم فرصت بده الانم باورش برام سخته.درسته بنده های دیگش با نقشه این کارو کردن ولی احساسم میگفت خود فردهم نباید باعث بشه فریب بخوره...هر چی بود من تونستم با راهنمایی شما این بحرانو در حال گذروندنم.ممنون که این ذکر پر از معجزه هم به من یاد دادید.بابت تک تک راهنماییهاتون واقعا بینهایت سپاسگذارم.❤دوستون دارم موفق باشید همیشه ان شالله

پاسخ
لینک۲۱ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۹:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم. خورشید میخواست طلوع کند! باید ببینید که این چیست که قرار است برای شما واضح و روشن شود ولی خبری خوش است و امید بیشتری به زندگی تان راه می یابد. خودکشی یعنی ناامیدی از رحمت خدا. یعنی ایمان به ظالم بودن خدا. یعنی خراب کردن تمامی آن چیزی که خداوند با عشق ساخته است. یعنی بزدلی و ترس و عدم شجاعت. یعنی سر تسلیم فرود آوردن بر شیطان رجیم! شما اینطور نیستید!! به خدای بزرگ توکل کنید. عشق خدا در قلب شماست. همه اشتباه می کنند عزیزم. اما انسان عاقل جواب یک اشتباه را با یک اشتباه بزرگتر نمی دهد بلکه اشتباهات خودش را با خوبی جبران می کند و سعی می کند که بهتر از قبل باشد. عزیز دل من هستید شما خانم گل مهربان و دوست داشتنی. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۹:۳۳
پري

پري : سلام خوبین ببخشید من بخوابی دیدم میشه اینم برام تعبیر کنین من دیدم جنگه ما تو یه جایی بودیم یه زن چادری قد کوتاه پوست سفید اومد باهاش راه افتادم گف بیا بریم مشهد اونجا امنه گفتم تو رو بخانم فاطمه قسم بگو مشهد برم چی میشه سکوت کرد

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۲:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما باید برای رهایی از اضطرابات موجود اجتماعی در زندگی تان و برای رهایی از بدبیاری به امام رضا ع متوسل شوید و از او بخواهید که برایتان دعا کند تا امنیت به زندگی تان برگردد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۴:۱۹
majinaz

majinaz : باسلام خدمت خانم هراتی عزیز . وقت بخیر.

ممنون میشم متن خواب غیرقابل نمایش گردد.

ببخشید دوباره متن طولانی شد تشکر از بردباری شما بانوی گرامی.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۸:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در بیداریتان مسائل و مشکلاتی دارید که می خواهید به آن رسیدگی کرده و حلشان کنید. شما می خواهید از خودتان دفاع کنید و سر باورهایتان بایستید. شما احساس خطر می کنید و به کسی اجازه نمی دهید که جلوی رسیدن شما به اهدافتان را بگیرد. هر وقت لازم باشد به گذشته فکر می کنید و از تجاربتان استفاده می کنید. اهداف بلندی برای خودتان در نظر گرفته اید و سعی می کنید که با نفستان مقابله کنید و به اوج قدرت و هارمونی در زندگی تان برسید. شما به آرامش خواهید رسیدو سعی می کنید که اهدافتان را عملی کنید و کنترل زندگی تان را بدست می گیرید. شما منتظر نشسته اید که نتیجه ی کارتان را ببینید و سعی می کنید قبل از اینکه نوبتتان برسد که خودتان را اثبات کنید، توانایی هایتان را بالاتر ببرید. شما سرمایه ای مختصر دارید و این فکرتان را راحت می کند و می دانید که کسی که دوستش دارید هم از اشتباهات گذشته اش دست برداشته و پاکدامن و باکرامت است و می خواهد شروعی تازه داشته باشد. شما از این آقای مهندس باید کمک بگیرید و آگاهی هایتان را بالاتر ببرید و کم کم تمرین کنید تا زیر و بم این نرم افزار را بیاموزید. هیچ کاری غیر ممکن نیست. هر چیز که به فکرتان برسد، می توانید عملی کنید. شما آرزوها یتان را به ذهنتان آورده اید و انشالله عملی اش هم خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۴:۰۸
نرگس

نرگس : با سلام خواب دیدم، جنگ بود و من و دوستم داشتیم فرار میکردی،روی زمین پرت شدیم، ا.ن پشت سر من افتاده بود،و در همین حال مردی از پشت با او رابطه برقرار کرد که صدای بلندی داشت،صدای رابطه بلند بود،من از محلی که جنگ بود بیرون امدم دوستم هنوز در مرحله جنگ بود، یک بچه بغل کرده بودم و سر دوستم فریاد میزدم اینا همونین که میگفتی خوبن و عصبانی بودم

پاسخ
لینک۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۳:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خیلی کار می کنید و بین عقل و دلتان مدام کشمکش وجود دارد. در زندگی بیداری شما مسئله یا موقعیتی پیش می آید که شما باید آنرا حل کنید و احساس می کنید که زندگی تان به هرج و مرج دچار شده است. دوست شما به کسانی اعتماد می کند که به بهانه ی پشتیبانی و کمک به او، منتظرند تا او نتواند از پس خودش به خوبی برآید و از او سو استفاده کنند. شما هدفی دارید که می خواهید آن را عملی کنید و باید برای این منظور سعی کنید که آرامشتان را حفظ کنید و شدیدا روی کارتان نمرکز کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۵:۱۸
یاشار

یاشار : با سلام و درود فراوان .. شرمنده ، ناخواسته دستم خورد روی ارسال و نصفه اومد .. خواب دیدم جنگ شده و آفریقایی ها به ما حمله کردن چون سیاه پوست بودن و شبیه قبایل وحشی توی قاره آفریقا بودن .. به روستای ما رسیده بودن ولی هنوز تسخیر نکرده بودن و مردم جمع شده بودن چاره ای بیاندیشن برای مقاومت .. دو سه نفر مورد تیراندازی آفریقایی های قرار گرفته بودن و شهید شده بودن .. یه مکانی بود که هم محلی هام اونجا هم اندیشی میکردن برای مقابله بعد یکی از هم محلی ها که دوست دوران بچگیم بود گفت الان دیگه همه تو خونه یه کلاشینکف رو دارن پس نگران نباشید باهاشون مقابله می کنیم و پیروز میشیم و تا پای جون میجنگیم .. وقتی اون گفت الان دیگه همه تو خونه یه کلاش دارن من به فکر فرو رفتم و پیش خودم گفتم چطور تو این مدت نتوستم یه کلاش برای خودم محیا کنم و افسوس میخوردم که از غافله عقب افتادم .. سرانجام جنگ رو خوب یادم نیست ولی احساس میکنم بهمون غلبه کردن و کلی شهید دادیم ... با تشکر از تعبیرتان

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۴:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. استدعا می کنم. بین تفکرات منطقی مردم و تفکرات غیر منطقی ایشان مرتب کشمکش وجود دارد. عقل مردم یک چیز می گوید و دلشان چیز دیگر. رفتار مردم در قبال این بیماری مسری شایع کرونا، منطقی نیست و آنها از روی دلشان هر کاری که دوست دارند می کنند و اینقدر بی منطق با این بیماری برخورد می کنند تا عده ی زیادی کشته شده و انرژی منفی به جامعه غلبه خواهد کرد. خواب شما می گوید که در مقابل این خطر باید حالت تهاجمی و دفاعی به خودتان بگیرید و آماده باشید و اجازه ندهید که هرج و مرج به زندگی تان غلبه کند. شما باید به جدیت سعی کنید که از خودتان در مقابل خطرات دفاع کنید و این خطر را اصلا بازی نگیرید و نسبت به آن بی خیال نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۹:۳۷
نیکو

نیکو : با سلام . هفته پیش خواب دیدم درمنزل پدری هستم دو نفر با راه برقی دیوارها و درب منزل را خراب می کردند و قصد حمله به افراد داخل خانه را داشتند .منم دست پسرم را گرفتم و سریع از خانه پدری فرار کردم و به خانه همسایه پناه بردم . هرچند که مطمئن بودم آنها به ترتیب خانه ها را با اره برقی ویران می کنند و به خانه همسایه هم حمله می کنند . در خانه همسایه 3 تا مرد و 3 تا زن بودند و آنها هم از ترس در یک گوشه اتاق کز کرده بودند اما من کمی خیالم راحت تر شد چون تعداد بیشتری در منزل بودیم . آن دو نفر با اره برقی خانه ها ویران و افراد داخل خانه ها را می کشتند و نزدیک به خانه همسایه که رسیدند ما چون تعدادمون بیشتر بود داشتیم نقشه می کشیدیم که پشت در وایسیم و به آن دو مرد حمله کنیم و دستگیرش کنیم و اجازه ندهیم به ما صدمه برساند در همین فکرها بودیم که از خواب پریدم .

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۸:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. جریانی شدید برای شما در راه است و قطعا اتفاق خواهد افتاد و این جریان تفکرات قدیمی شما را کاملا عوض خواهد کرد. تحت اراده ی قوی برای انجام کاری، شرایط زندگی شما متحول خواهد شد. شما خیلی سریع متوجه اصل قضیه خواهید شد و لُپ مطلب را خواهید گرفت. شما از انجام کاری دست خواهید کشید. شما تصمیم می گیرید که با اراده ای قوی، خیلی درست و سریع، به قلب هدف زده و با ناامیدی ها مبارزه خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۰:۵۳
پیمان

پیمان : سلام من خواب دیدم که یه گروه که دشمن بودن میخواستن مخفیانه فرار کنن که ما فهمیدیم رییسمون یه نفر بود به اسم جانگ بگو ما تو کره بودیم دشمن عرب بودن نانسی عجرم و ۵ تا دختر دیگه ام بودن که زیبا بودن میخواستن که مخفیانه ببرنشون که من فهمیدم پریدم توی ماشین قرار بود بره کربلا بعد من اومدم جلوی ماشینو بگیرم حرکت کرد بعدش داشتم پرت میشدم که پریدم تو ماشین ماشینم تصادف کرد من هی میگفتم حاله همه خوبه و چیزیم نشد بعد حمله کردیم بهشون تو یه ساختمونی اون دخترارم داشتن میبردن که ما رفتیم و از سربازاشون چندتاشونو کشتم ممنونم

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۷:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما باطل است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۸:۱۸
Asayesh

Asayesh : سلام وقتتون بخیر..دیشب اوایل صبح بود.خواب دیدم..یک حایی مثل نماز جمعه هستیم و اقای خامنه ایی دارن سخنرانی میکنند..و ما گوش میدیم با خانواده...بعد نگاه میندازم لباس اقای خامنه ایی عمامه شون جوری هست مچ پاشون پیداست ..و کفش پاشنه بلند یک دست پوشیدن..حالت همون کفش نردونه ولی لژ بلند..رنگ کرمی رو به سفید..بعد انگار میخوان ضبط کنند سخنرانیشون رو اشکال در ضبط ایجاد میشه و..سخنرانیشون نگه داشتن..ما بلند میشیم میگیم خب میریم..حالا سوار یه ون شدیم کل خانواده یه جا دیگه پیاده شدیم..انگار خط مقدم یک جنگ هست..یک دره خیلی خیلی بزرگ که وسطش رودخونه اس ..اون سمت یک شیخ و یک خانم هستن که خیلی بزرگ دیده میشن میگم هم وای اینها از ما دورن ولی چرا اینقدر بزرگ میبینیمشون..ولی خیلی کریه و بد ریخت..حالت لباس شیخ ها عرب ..بعد صدا تیر و شلیک و پرتاپ میاد ..میگم وای اینها بهمون دارن حمله میکنند که ..یعنی ما اومدیم الان جنگ؟داداشام رو میبیننم به سمت دره در حال حرکتن میگن اره دیگه باید دفاع کنیم..نگاه میکنم میبینم تو رودخونه چند نفر از اون وری ها دارن مار میندازن تو اب که انگار با این کارشون اینوری ها نتونن رد بشن..مامانم میخواد بره داد میزنم میگم مامانم ببین داخل اب مار ها ابی هست نرو..کلا همه خواب تو اون جو بودم بیدار شدم..ولی نه کسی اسیب دید نه چیزی..فقط صدای شلیک از سمت اونها میومد(من یک خواستگاری دارم الان دو روز بی دلیل اخلاقش عوض شده و میگه حوصله ندارم و حالم خوب نیست ..و مربوط به من نیست..ولی خیلی سرد شده __)

پاسخ
لینک۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۲:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما باید حواستان را جمع کنید تا گولتان نزنند و شیفته ی ظاهر خواستگارتان نباشید. شما می خواهید که از شما حمایت شود و زندگی خوبی داسته باشید و می خواهید که به زندگی تان جهت دهید ولی موانع و مشکلات زیادی را در این راه مشاهده خواهید کرد. خواستگار شما شخصیتی بی تفاوت به دیگران داردو به منافع و امکانات خودش فکر می کند و شما باید این نکات را آویزه ی گوشتان کنید و حواستان باشد( لباس آقای خامنه ای در خواب شما استعاره از خصلت های خواستگارتان است که خواستگارتان را برای خودتان منجی و بزرگ کرده اید). شما و خانواده تان می خواهید پشتیبان هم باشید و از لحاظ احساسی بین شما و این اقا فاصله ی بزرگی افتاده و او با شما خصومت نشان خواهد داد. می خواهند برای شما مشکل تراشی کنند و اگر او حوصله ی شما را ندارد شما هم حوصله ی او را نداشته باشید و به خاطر او خودتان را به دردسر نیاندازید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۱:۵۱
shirin

shirin : سلام خواب ديدم جايي بودم با دخترداييم كه از هم جدا شديم و توي خيابون بودم و داخل يه سالني شدم كه ديدم اينگار خبراييه و يك خانمي( كه از دوستانه قديم خاهرمه و ارتباطي نداريم) اومد سمت من و گفت سريع بيا اين تو و اينگار يه مخفيگاه بود كه مردم هم بودن و فهميدم كه عرب ها داخل ايران شدن و همه رو ميكُشن و همه ترسيده بودن و من اين صحنه رو ميديدم كه راحت دارن مردم رو ميكشن و من در وسط جمعيت مردم بودم و با اينكه خجالتي هستم ولي وسط جمعيت بلند شدم و به همه گفتم نترسيد هيچي نيست و گفتم به امام علي يا امام حسين متوسل بشيد و بهشون ميگفتم من خودم به اماما خيلي اعتقاد نداشتم ولي الان خيلي دارم و بعد گفتم به حضرت عباس متوسل بشيد و بگيد يا عباس كه حضرت عباس واسه كسايي كه خيلي مستاصل هستن مجربه و كمكتون ميكنه و كلا داشتم از اين حرفا ميزدم و ديدم چند تا از دوستامم وسط اين جمعيت هستن و ترسيده بودن و بعد زنگ زدم به دختر داييم كه بياد اين مخفيگاهي كه من هستم ولي صداش ناراحت و بي حال بود اينگار كه يه اتفاقي افتاده و ديگه يادم نيس چي بهش گفتم و بعد در يك صحنه ي ديگه ديدم كه عرب هاي جاني اومدن سمت مخفي گاه ما و يك عرب تفنگ كوچيك دستش بود و داشت همه رو ميكشت و اينو نميدونم ديدم يا نديدم كه اينگار من رو هم با تفنگ زد كه گلوله از وسط دست و شونه ام رد شد ولي خوني نيومد و دردي حس نكردم، البته ميگم اين صحنه رو مطمين نيستم.( در بيداري به جنگ هم اصلا فكر نميكنم)

پاسخ
لینک۲۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۲:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که در زندگی بیداری تان از عصبانیت و یک سری احساسات منفی دوری کنید و افکارتان را کنترل می کنید که انرژیهای منفی به ذهنتان راه پیدا نکنند. در زمان سختی ها و استیصال متوسل به ائمه ی اطهار و حضرت عباس ع می شوید و دوستانتان را هم به همین کار ترغیب می کنید. شما می دانید که خدای مهربان در زمان سختی ها یاور شماست و اگر به او تکیه کنید هرگز او پشتتان را خالی نخواهد کرد. عرب ها در خواب شما به استرس های روزمره زندگی اشاره می کند و نه به جنگی واقعی. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۶:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.