تعبیر خواب جن
دیدن جن در خواب رو به رویی با دشمن است. اگر در خواب از جنی بترسید و فرار کنید، امنیت می یابید و سود می برید. اگر جنی در خانه خودتان دیدید، یکی از نزدیکانتان با شما دشمن است.
اگر در خانه خود تعدادی جن دیدید، اهالی خانه مخالف شما هستند. اگر جن را در جایی ناآشنا دیدید دشمنی بیگانه است که با او روبه رو می شوید. اگر در خواب با جن دعوا کردید، صلح و سلامت می یابید.
-
امام جعفر صادق (ع) می فرمایند: دیدن جن در خواب بر پنج وجه است.
- دوستی عزیز،
- بخت و دولت،
- کاری که دارد از او کامرانی یابد،
- بزرگی و حشمت،
- خبر دروغ و کارهای باطل است.
ابوهریره گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و آله مروی است که دیدار پری در خواب، دولت و بزرگی است و دست در دست او نهادن و با او سخن گفتن، دلیل خرمی است.
ابراهیم کرمانی گوید: پریان بعضی مسلمان‌اند و در خواب دیدن، دوست و بخت و دولت است و آن چه کافر باشند، دیدار ایشان دیدار دشمن و اندوه است.
حضرت دانیال گوید: اگر به خواب دید که در میان اجنه است، دلیل که به سفر شود و آن سفر او را مبارک بود اگر پری را درجامه نیکو بیند، حالش نیکو شود. اگر پری را در خانه بد بیند، حالش بد شود. اگر بیند پری او را چیزی داد. از زر و سیم و آن چه بدین ماند، دلیل که دولت و اقبالش زیادت شود.
جابرمغربی گوید: اگر بیند در خانه اجنه شد و ایشان را می‌شناخت، دلیل که به غربت افتد و شهرها بیند.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: دیدن جن در خواب روبه رویی با فتنه و دشمنی است و چنانچه در خواب جن ببینید با دشمنی دست و پنجه نرم می‌کنید و علیه شما آتش فتنه ای بر افروخته می‌شود. اگر جنی در خانه خودتان دیدید او یک دشمن خانگی است و خواب شما می‌گوید که مراقب یکی از نزدیکان خویش باشید. چنانچه در خانه خود تعدادی جن دیدید نشان آن است که اهالی خانه علیه شما جبهه گرفته‌اند و مخالف هستند.
اگر جن را در جائی ناآشنا دیدید دشمنی بیگانه است که با او روبه رو می‌شوید. اگر در خواب قیافه آشنائی را دیدید و احساس کردید که او جن است تعبیر همان است که نوشته شدو اگر جن آشنا بود و چیزی به شما داد پولی عایدتان می‌شود و اگر چیزی از شما خواست یا گرفت مالی را از دست می‌دهید و اگر در خواب با جن دعوا کردید صلح و سلامت می‌یابید.
تعبیر خواب همراهی با جن
دانیال نبی: اگر بیند جن او را بغل می‌کرد و می‌رفت، دلیل بر عز و جاه و بزرگی بود. اگر بیند پریان با او به لطف سخن می‌گفتند، دلیل که کارش نیکو شود.
جابر مغربی: اگر بیند جن او را همی برد، دلیل که حاجت او روا شود، از جایی که امید ندارد.
مطیعی تهرانی: دوستی با جن در خواب مجاورت با دشمن و قبول فتنه بدون مبارزه است.
تعبیر خواب ترسیدن از جن
مطیعی تهرانی: اگر در خواب از جنی بترسید و فرار کنید امنیت می‌یابید و سود می‌برید.
تعبیر خواب جن مرده
ابن سیرین گوید: اگر جن را مرده بیند، کار او شوریده شود.
جابرمغربی گوید: اگر جنی را بیمار یا مرده بیند، دلیل که حال او بد شود.
تعبیر خواب شادی و غم اجنه
مطیعی تهرانی: اگر جن در خواب دیدید و آن جن خوشحال بود شما غمگین می‌شوید و اگر اندوهگین بود شما شادی و سرور می‌یابید. مشاهده شادی اجنه و جشن و سرور آنها شادی دشمنان تلقی می‌گردد که مطلوب نیست چون شادی دشمن با غم و اندوه ما مرادف است.
محمدبن سیرین گوید: جن به خواب دیدن، اگر خوشخوی و شادمان است، دلیل که عز و دولت یابد، اگر او را زشت و غمگین بیند، دلیل بر غم و اندوه کند، اگر با جن جنگ می‌کرد، دلیل که کار او آشفته شود.
تعبیر خواب سم جن
آنلی بیتون می‌گوید: دیدن سم شکافته جن در خواب، نشانه آن است که بدبختی شما را تهدید میکند و با دوری از افراد ناشناس به انجام کار مثبتی خواهید پرداخت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام خانم هراتی عزیز .
خسته نباشید .
من ساعتای ده شب اینا بود تا نزدیکای یک بامداد خواب بودم ، خواب میبینم که با یه دوستی که آشنا بود برام تو خواب ، با یه موتور حالا خیلی معمولی ، که واقعا نمیدونم یجاهایی ماشین بود و یجاهایی موتور یا واقعا همش موتور بود ، داخل یه جاده خاکی مخصوص کوه و خشکی باشه در حال رفتن بودیم . جاده رو هرچی میرفتیم تو صحرا بود و بندرت میشد بگی جاده باشه ولی خب ما رفتیم و من رانندگی میکردم با وسیله نقلیه . از یه جایی دوستم بهم گفت باید بریم دست راست .وقتی جلومو نگاه میکردم ازونجا دیگه صحرای کامل بود. دست راستم به اندازه یک کیلومتر رفتیم و رسیدیم به یه تک اتاق داخل صحرا که یه لامپ صد هم بیرونش روشن بود . حسم اینه که دم غروب بود. کل جاهارو که حس میکردم ، تماما صحرا بود ولی یه بخشایی اطراف اون خونه درخت و سبز بود حالا نمیدونم مال خود اون مکان بود یا نه .ولی بخشی از اطراف خیلی نزدیک اون مکان بود . من و دوستم رسیدیم به اون تک اتاق داخل صحرا که هنوز برام سواله لامپ صد روشنش از کجا برق میگرفت . ممکنه تیر برقی اون اطراف دیده باشم ولی اصلا خاطرم نیس . داخل اتاق زیاد بزرگ نبود . در حد دومتر در چهار متر یا سه متر در 5 متر . از بیرون سیمان کاری و تعمیر بود و از درون تعمیر با گچ یا سیمان سفید بود . من وارد شدم با دوستم تو خونه به دوستم گفتم خونه باید پاک سازی بشه وگرنه شب نمیتونیم اینجا بمونیم و اذیت میشیم . شروع کردم به پاکسازی کردن خونه . با لحن بلند و صدای رسا گفتم: به نام خدا و با لفظ جلاله الله حکم میدم این خونه از هرچی شیطانه پاک بشه و دست چپمو بالا اوردم تا به لفظ الله رسیدم ناگهان از حالت نرمال خارج شدم و انگار وارد مبارزه شدم . احساس میکردم دست چپم بی حس شده بود و من داشت بدنم کرخ میشد . تو دلم حرفمو تموم کردم و دوباره تکرار میکردم ولی نمیتونستم حرفمو تو دنیای واقعی بزنم . انگار یا صدام در نمیومد یا تو دنیای اونا فرکانس صدام با واقعیت تطابق نداشت . ولی خب من کنارل بدنمو از جمله لب و دست و بنیه خودمو نداشتم اما کنترل حرفای درون دلمو داشتم و میتونستن تو دلم جملمو تکرار کنم .دستمو حس نمیکردم انگار داشت وارد بدنه دیوار درون خونه میشد . و من همچنان احساس میکردم به زمین خوردم ولی داشتم ادامه میدادم . قلبم میگفت هیچ شیطانی از خدا بالاتر نیس . تا برگشتم به دنیای واقعی دیدم بیرون در زمین خوردم و درحال مبارزه با یه جسمی هستم که واقعا انسان نبود ولی نمیتونم حتی بگم چه شکلی بود چون اصلا قیافشو و اندامشو فرصت نشد ببینم . احساسم میگه بعد مبارزم از دنیای اونها به دنیای ما کشیده شدیم و من میتونستم فریاد بزنم و دوباره با اسم خدا اون جمله رو تکرار کنم . اینوسط دوستم یکی دوبار اومد کمک کنه یا به سلامت روانی من شک کرد یا زمانی که تو دنیای اوتا بودم چیز نامعقولی از من دید وقتی که داشتم جلوی در اون خونه البته بیرونش نع داخلش ، با اون حن گلاویز میشدم و دست به یقه انگار زیرو رو میشدیم رو خاک ، اون ییه داس یا تیکه فلز آهنی دستش داشت که دسته ی چوبی بلندی داشت و وارد مبارزه من نمیشد در نهایت احساس میکنم وقتی پیروز شدم تو مبارزم یا در حال پیروز شدن بودم داسشو گذاشت روی دهنم ولی نه با قسمت تیزش ، با قسمت کندش و دهنم بستع نمیشد یا برای ایتکه صدام در نیاد نتونم جملمو تکرار کنم اینکارو کرد نمیدونم. با دست دسته جوبشو کنار زدم و مبارزمو تموم کردم احساس میکنم دیگه جن نبود و رفته بود . راستشو بخواید من اون دوستمو نمیشناسم اصلا . ولی انگار آشنایی بود توی خواب که منو به اونجاها برده بود . البته تو راه برگشت پیاده میومدیم و من یکی از دوستای دوره دبیرستانمو تو صحرا میدیدم . اما هنوزم نمیدونم کسی که سوار وسیله نقلیه بود با من و منو به اون خونه راهنمایی کرد و برگشتم منو برگردوند البته با پای پیاده ، جن بود یا انسان . ولی اونی که باهاش مباززه کرده بودم کاملا مطمئنم جز نیروی شیطان بود که به اسم الله الرژی داشت و حتی نزاشت جملمو تو دنیای واقعی تموم کنم . ممنون میشم مثل همیشه راهنمایی کنید منو .
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم قبل از هر چیز خواهش می کنم سعی کنید نهایت مختصر خوابتان را بنویسید و خیلی طولانی نباشد چون صدها کاربر هر روز به من مراجعه می کنند و اگر بخواهم پاسخ همه را بدهم باید وقت خواندن هم داشته باشم. تعبیر خوابتان این است که کسی به خاطر اینکه شما زندگی تان پربار بشود و از سختی ها بیرون بیایید به شما پیشنهاد می کند که دنبال این دعانویسان و جادو چنبلیها راه بیافتید به این بهانه که شما با سرعت به اهدافتان برسید و از وسط هیچ جا، یکباره صاحب همه چیز بشوید. لطفا گول این حرفها را نخورید و مطلقا باور نداشته باشید که جنیان یا دعانویسان می توانند شما را از شر مشکلات رها کنند. من با استناد به قران کریم برایتان توضیحاتی می دهم که لطفا با دقت آن را بخوانید. دوباره بعد این توضیحات در قسمت آخر توضیح می دهم کار شما چه می شود. : همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. برای کارهایتان هم مطلقا از این دعا نویسان کمک نگیرید. گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!! اگر می خواهید از شر شیاطین راحت شوید فقط کافیست 7 بار ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در دفع شیاطین بسیار مجرب است . مبارزه و تلاش و استرسی شدن هم لازم ندارد. شما هیچ نتیجه ای از دعا نویسی نخواهید گرفت و دست از پا خالی تر از قبل بر میگردید سرجای اولتان. پس نصایح این مردمی که شما را به دعانویسان پاس می دهند باور نکنید دوست من. تشکر از همراهیتون.
b : کاملا حق باشماس . من به حساب اینکه کاملا خوابم توصیف شده باشه ، کامل توصیف کردم ولی حساب اینجاشو نکرده بودم که ممکنه صدها نفر برای تعبیر .... و ممکنه خیلی اذیت بشین. بابتشم عذرخواهی میکنم . ازینببعد خیلی کمتر و مختصر تعریف میکنم خوابم رو .
بابت دعا نویسی یباری باهاتون مشورت کردم و این چیزارو بهم گفتید که خیلی هم کاراند افتاد . همینجوری که تعریف کردم تو خواب با اسم خدا داشتم مبارزه میکردم . حالا شما برای دفع شیاطین اسم حضرت فاطمه رو میدید هم راه دومی هست . ممنونم بابت راهنمایی های خیلی خوبت مثل همیشه . از سری قبل من ایمانم به خدا خیلی زیادتر شده و هیچی رو باهاش عوض نمیکنم . بازم پوزش و سپاسگذارم .
فریبا هراتی
: تشکر.
Alinopoor : سلام
من در كودكي تب و لرز شديد كردم و در آن حالت ديدم كه دو تا جن دارن همش اذيتم ميكنند ، از همان موقع به بعد گاهي درگير ميشدم و هميشه مشكل داشتم ، هفته گذشته خواب ديدم دارم دنبالشون مي كنم كه برن كه به يكباره يه پري وارد شد و به اونها با عصبانيت گفت بريم اين يه جهش داره و انگاري سوار آسانسور بشن رفتن.
نميدونم جريانش چي ميشه . ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. در زمانی که خصوصا در بچگی، انسان تب و لرز می کند، شرایط بدن انسان به گونه ای می شود که انسان به اصطلاح هذیان می بیند و خواب و بیداری او قاطی می شوند. آدم در این شرایط نه خواب است و نه بیدار ولی رویا می بیند. اگر هذیان ها به صورتی شدید و ترسناک برای کسی اتفاق بیافتند، رویایی که در شرایط تب و لرز دیده می شود بسیار قوی و تاثیر گذار خواهد بود و چنان در خاطر انسان نقش می بندد که شما همیشه فکر می کنید که این رویاها واقعی هستند. برای اثبات اینکه شما رویا دیده اید و یا واقعی است یک راه خیلی ساده و بسیار موثر را خدمتتان عرض می کنم. یک روایت بسیار قوی هست که برای دفع شیاطین و اجنیه بسیار بسیار مجرب است که ذکر نام حضرت فاطمه س را می گویند چون مقام ایشان بسیار بالاست و شیاطین و اجنه از نام ایشان وحشت دارند. به همین دلیل برای دفع شیاطین مجرب است که 7 بار نام حضرت فاطمه س را به این صورت بگویید یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در عین ساده بودن بسیار قوی است. اگر جنی در اطراف شما باشد، به محض شنیدن نام حضرت فاطمه به صورتی که عرض کردم، غیب می شود و شما را رها می کند و اگر هر شب قبل از خواب همین ذکر را 7 بار بگویید شبها هم راحت می خوابید و مزاحم شما نخواهند شد. حالا شما باید این ذکر را بگویید. هر روز و هر وقت که ترسیدید و قبل از خواب یا حتی اگر نمی ترسید... این ذکر را بگویید. اگر دیگر به هیچ وجه این شیاطین و اجنه و پریان را ندیدید که خیلی راحت آنها شما را رها کرده و رفته اند. اما اگر با وجود این ذکر آنها را دیدید ( چون غیر ممکن است که جرات کنند که در حضور اسم و نام حضرت فاطمه بر شما نازل شوند) متوجه خواهید شد که اینها واقعی نیستند و شما دارید همچنیان رویایی را که سالهای پیش در ذهنتان به دلیل تب و لرز تجسم کردید را برای خودتان زنده نگه می دارید. حالا برای اینکه این رویا از بین برود کافیست که اراده کنید!! فکر کردن به چیزهای دیگر، منکر وجود شیاطین در زندگی تان شدن، موزیک آرام بخش و شاد، رفت و آمد با دوستان، ورزش، رفتن به پارک و طبیعت همه اینها می توانند به شما کمک کنند که رویای شیاطین را با فکر کردن مداوم به آنان در ذهنتان قوی نکنید. این کار تنها راهی است که شما می توانید به خودتان کمک کنید . عرقهای آرامبخش مثل بهار نارنج و بیدمشک هم بسیار خوب هستند. به نصایح من عمل کنید و نتیجه ی مثبت آن را ببینید. در پناه خدای بزرگ باشید و تشکر از همراهیتون.
ماهور : سلام. وقت بخیر. خواب دیدم توی ماشین پدرشوهرم بودم ووقتی پایین اومدم به یه علت بیخودی بامن پرخاشگری کرد، منم فقط بهش گفتم مودب باش وناراحت وعصبی رفتم داخل خانه شون. (خانه شبیه خانه در عالم بیداری نبود) توی یه اتاق وارد شدم که جمع افراد خانواده شوهرم بودند ومادرشوهرم که منو دید گفت چرا صورتت قرمزه، وزد روی پاش وگفت مطمئنم گریه کردی. منم محل نزاشتم بهش واز اتاق اومدم بیرون ورفتم سراغ یه جنی که توی خونشون بود. اون جن چهره اش مشخص نبود وکل صورتش پوست بود. اون جن بامن کاری نداشت ومن ازاون نمیترسیدم وفقط اونو میخواستم که باهاش پدر شوهر وبه خصوص مادر شوهرمو بترسونم. صحنه بعدمادر شوهر اومده بود دنبالم (توی همون خونشون) ومن در حالیکه اون جن کنارم بود با دراوردن صداهای وحشتناکی مادرشوهرمو ترسوندم طوری که به سمت عقب برگشت. صحنه بعد دیدم با اون جن روی یه تخت دراز کشیده بودم که پدرومادر شوهرم اومدند کنار تخت(اوناانگار اصلا جن رو نمیدیدند) ومن هم صداهای وحشتناکی از خودم در اوردم ودیدم چشمهای مادرشوهرم مثل آدم فضایی ها شروع به ساطع کردن نورهایی بصورت دورانی کرد، انگار ازترس اینجور شد. ممنون. شاید نیاز باشه بدونید خانواده شوهرم منوخیلی اذیت کردند ومن اصلا حس خوبی قلبا بهشون ندارم وبرای دفع هرگونه شر وچشم زخم ودشمنی ازجانبشون بیش از یکساله که به سوره جن مداومت دارم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر.پدر شوهر شما می خواهد شما از او تبعیت کنید و اینکه بخواهید خودتان اختیار دار خودتان باشید برایش سنگین است.شما انتظار ندارید که او این روحیه جدید را از خودش بروز دهد. مادر شوهر شما هم می داند که شما تحت فشار و استرس قرار دارید.شما تصمیم می گیرید که با آنها دشمنی کنید. شما خودتان را تسلیم افکار شیطانی می کنید که غیر عقلانی است. شما حق دارید که ناراحت باشید ولی خواندن سوره جن به معنی کمک گرفتن از جن نیست!! در اصل کمک گرفتن از جن از نظر خداوند کار زشتی است. در همان سوره جن آیه 6 آمده که: : یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! . هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ انسان یا جنی نخواهید دید. برای دفع شر خانواده شوهرتان از خدا کمک بخواهید و به او پناه ببرید. خدا دارد شما را آزمایش می کند. تشکر از همراهیتون.
F : سلام.من خواب دیدم یک جن رویجایی که نمیشناختم واون انگار به سوالات بقیه جواب میداد وتواین خواب من یک حالت غمیگن وناراحت داشتم ومیترسیدم سوالی که درباره معشوق خوداشتم بپرسم و ازش نپرسیدم ولی دیدم اون انگار وارد بدنم شده بود ووقتی دلیلشو ازکسی که نمیشناختم پرسیدم گفت که دوستت داره ولی من همش بسم الله میگفتم تاازبدنم دراخر خارج شد.من این خوابو به نحو دیگ دوبار دیدم.
همچنین یک ماشین وانت پرازریحون تازه دیدم(قسمت دیگ ازخوابم بود)
فریبا هراتی
: سلام. کسی شما را دعوت می کند که برای حل مشکلاتتان به دعانویسان که جن اجیر می کنند و موکلشان می شوند ، رجوع کنید. ولی شما عاقل تر از این هستید که به جای رو آوردن به خدا از شیاطین و جنینان و دعانویسانی که به اسم اسلام کفر را ترویج می کنند، رو بیاورید. در نهایت ایمان شما شما را از مشکلات خارج می کند و با سخت کوشی و تلاش به موفقیت های زیادی می رسید و زندگی تان پر از نشاط خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Fatima : سلام وقت بخير.خواب ديدم منو بردن پيش دعا نويس و جنگير كه كاري كنن كه جن ها نتونن به من آسيب و ضرر برسونن بعد فك كنم خالم اونجا بود يه چيزي مثله اينكه اگه ديديشون نترسي گفت يه چيزي تو همين مايه ها بود و بعد يهو همه جا تاريك شد و من واقعا ترسيده بودم اومدم بسم الله بگم ولي فقط تا بسم گفتم به يهو انگار چند تا جن اومدن اونجا و عين باد سريع رفتن و روي ران دو تا پام روي هر كدوم يه اثر انگشت با خون بود بعد كسايي كه اونجا بودن گفتن كه نشونه گذاري شدي توسط يه جن كه بقيشون نتونن بهت آسيب برسونن خوابم هنوزم ادامه داشت ولي فقط اين قسمتشو يادم مونده و واقعا فكرمو مشغول كرده آخه چند سال پيش هم خواب ديدم كه با يه جن رابطه داشتم و از شدت دردي كه تو خواب احساس كردم از خواب بيدارشدم و حتي تو بيداري هم دردش رو حس ميكردم. واقعا ممنون ميشم تعبيرش رو بگيد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید از ارتباط با جن ها و دعانویسان پرهیز کنید و اینکارها واقعا گناه است شر کارتان گردنتان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی خدای نکرده دچار می شوید. همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. برای کارهایتان هم مطلقا از این دعا نویسان کمک نگیرید. گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!! تشکر از همراهیتون.
هادی : عرض سلام و خسته نباشید خدمت سرکار خانم هراتی عزیز
بنده نیمه های دیشب تو خواب، دیدم که با یکی از عمه هام، که اتفاقا خیلی هم دوستش دارم داشتیم از یه محلی رد میشدیم، انگار اونجا مثل دروازه ورودی یه شهر بود، یکدفعه 2 تا دختر حدودا 13 یا 14 ساله به ظاهر اومدن سمت ما، به ما گفتن بیاید یکم بازی کنیم، یه طناب هم دستشون بود، عمه من تا برگشت سمتشون، اونها گرفتنش و به زور انگار داشتن بهش چیزی تزریق میکردن، منم تا دیدم شروع کردم به فرار، اون دوتا دختر بچه هم یکدفعه تا دیدن من دارم فرار میکنم، برگشتن سمت من، اون موقع چشم‌هاشون به حالت سیاه کامل در اومد و من متوجه شدم جن هستن، اون طنابی که دستشون بود رو پرت کردن سمت من که بتونن منو بگیرن، ولی من بازهم در حال فرار بودم، یکم که فرار کردم، دیدم هر طرفی که میرم یه جن دنبال منه، میخواستن همون تزریق رو به من انجام بدن، راستی اینم بگم که به هر کسی تزریق میکردن، اون طرف یه جور دیگه‌ای میشد، شاید تقریبا مثل خودشون، من هم آنقدر فرار کردم تا رسیدم دم خونه خودم، رفتم تو گفتم اینجا دیگه نمیتونن پیدام کنن، ولی بعد از چند دقیقه، اونجا هم اومدن، من هم از در دیگه خونمون فرار کردم، تو همین فرار و گریزها بودم که از خواب پریدم
حالا میخواستم محبت کنید، تعبیرش رو برام بگید
ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و عمه تان در شرایطی قرار می گیرید که زندگی تان وارد فاز و مرحله ی جدیدی می شود. کسانی می خواهند با زور نظراتشان را به عمه شما تزریق کنند و به اسم خوشبختی و راه درست می خواهند دست و پای او را ببندند تا نتواند آزادانه عمل کند. شما اما دوست ندارید که کسی به شما در زندگی به اسم روش های خوشبختی، به شما نظراتش را تحمیل کند. از نظر شما این رفتار دوستانه نیست و هر کسی بخواهد شما را وادار به کاری کند که دوست ندارید دشمن شما محسوب می شود. شما از جمعیت تبعیت نمی کنید و نمی خواهید مثل دیگران فقط دنباله رو و مطیع باشید. می خواهید که فکر خودتان را به کار بیاندازید و از عقلتان برای پیشرفت در کارهایتان استفاده کنید. تشکر از همراهیتون.
هادی : سپاس بیکران از لطف شما
آيدا موسوي : با سلام و احترام
من خواب ديدم در خيابان در خال رانندگي هستم و يه جن كه به شكل مرد بود جلوم ظاهرميشد و خودشو مينداخت جلو ماشين تا من رو متوقف كنه.من يكي دوفعه ماشينو منخرف كردم و از كنارش رد شدم اما به خودم گفتم حالا كه داره اذيتم ميكنه از روش رد ميشم.چنبار از روش رد شدم ولي از بين نميرفت و بيشتر جلوم ظاهرميشد.بعد تعدادشون بيشتر شد و سعي ميكردن از وسيله هاي مختلف براي متوقف كردن من استفاده كنن ولي من جراتم بيشتر ميشد و از روشون رد ميشدم و اونا كنف ميشدن.تا اينكه به يه رستوران رسيدم و ماشينو پارك كردم رفتم داخل رستوران.انگار رفته بودم به سال ١٣٣٥.خانما بي حجاب و سياه سفيد بودن(مثل فيلماي زمان قبل انقلاب)تو صف بودم كه غذا سفارش بدم،قيمت پيتزاها رو ديوار بود ،يكيش ٢٣٥ ريال بود،بعد من گفتم ميدونيد صد سال ديگه قيمت اين پيتزا ٢٠ هزار تومن ميشه؟همه مسخرم كردن و خنديدن و گفتند مگه ميشه.يه خانم چادري كه مغنعه سرش بودبا صورتي خندون اومد كنارم واستاد .من فهميدم كه جنه و دستمو گرفته بود و فشار ميداد منم سعي مي كردم دستمو جدا كنم از دستش ولي نتوستم و خيليم دستم درد گرفته بود تا اينكه از خواب پريدم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما احساس می کنید که جامعه ما ، جامعه بدی شده و دشمنی ها و عوامل منفی و انرژی های منفی همه جا وجود دارند و می خواهند سد راه خوشبختی دیگران شوند. شما احساس می کنید زیر بار فشار تصمیمات و انتخابهایی که باید در زندگی بگیرید له می شوید و به حمایت روحی نیاز دارید. شما به فراوانی و تنوع آن دوران نگاه می کنید و احساس محرومیت می کنید. احساس می کنید که در شرایط حاضر به حمایت نیاز دارید، کنار گذاشته شده اید و ایزوله شده اید. اما انرژی های منفی همیشه بوده اند هم آن زمان هم این زمان. برای دفع شیاطین و جنیان کافیست هر بار که نگران شدید و ترسیدید هفت مرتبه نام حضرت فاطمه س را به این صورت ذکر بگویید : یا فاطمت بنت محمد رسول الله.
Azita : خانم هراتی عزیزم سلام, من اولش توی خواب دیدم رفتم خونه ی خاله ام و دارم آلبوم عکس می بینم عکس بچگی خودم و دخترخاله امو دیدم البته چشمام رنگی بود اونجا و شبیه من نبود اما توی خواب مطمئن بودم خودمم و ازش با گوشی عکس گرفتم بعدش خودمو توی خونه ی سابقمون با دخترخاله ام
دیدم که خوابیدیم که (در حال حاضر باهاش قطع رابطه کردم و از هم خبر نداریم) من دستمو توی جایی که برای خواب انداخته بودیم می چرخونم تا گوشیمو پیدا کنم چون تاریک بود, که اشتباهی گوشی اونو برمیدارم و اون حالت جبهه وار انگار که من می خواستم تو گوشیش فضولی کنم میگه گوشیه منه, برقو روشن می کنیم و من گوشیه خودمو پیدا می کنم
یهو می بینم روی دستم با رنگ آبی کلمه های عربی نوشته شده,به دخترخاله ام نشون میدم دوتایی می ترسیم, شروع کردم به ایه های قرآنی خوندن مثل سوره ی حمد و ناس بعد دیدم روی دستم باز با رنگ آبی نوشت الغیب
یهو از یکی اتاق ها یه عروسک که حرکت می کرد بیرون اومد, شبیه عروسک بچگی آم بود, قرآن برداشتم گرفتم روبروش افتاد زمین و بعدش اول دخترخاله ام زدش و دقیقا یادم نمیاد فک کنم منم زدمش و بعد با حالت ترس از خواب پریدم
ممنونم از تعبیرتون مهربان همیشگی
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما دوست ندارید خاطرات و گذشته تان را رها کنید و در مورد گذشته تان ایده آل سازی می کنید. احساس واقعی شما در بچگی نسبت به همه چیز فرق می کرده و شما به چیزها، به دیده ای متفاوت نگاه می کرده اید. شما در گذشته افکار مشترکی با دخترخاله تان داشته اید و اعتقادات شما جور دیگری بوده که الان احساستان متفاوت است. شما به جادو جنبل اعتقاد داشته اید و می دانید که به راحتی می تواند با خواندن 4 قل احساسات منفی و دعاها و جادو را باطل کرد چون قدرت خداوند از هر قدرتی بالاتر است. حتی به طلسم و این چیزها هم باور داشته اید که اینها همه افکار باطل و پوچی هستند و هیچ دستی بالاتر از دست خدا نیست. اگر دست خداوند روی سرتان باشد هیچ آسیبی از هیچ کسی نخواهید دید و همیشه به خداوند توکل کنید و به او اعتماد کنید. تشکر از همراهیتون.
مایکل : سلام وقت بخیر.
بنده خواب دیدم که داخل اتاق خونمون هستم نامزدم و دوتا ازبرادرام هم بودن احساس میکردم حرف میزدیم ولی حرفا یادم نیست نامزدم با دست لپمو کشید یابوسیدم دقیق یادم نیست میخواست که من ناراحتی ها روکنار بزارم ولی من محل نزاشتم بعد دیدم که من تو اتاقم و به گوشیم نگاه میکنم انگار که خواب رفته بودم و بیدار که شده بودم نامزدم و یکی از برادرام نبودن رفته بودن بعد من نگاه به گوشیم کردم دیدم نامزدم داخل دایرکت اینستاگرام بهم پیام داده و خودش هم با اکانت اینستاگرام من جواب خودش رو داده من احساس میکردم موقعی که من به خواب رفتم قبل از رفتنش این کارو کرده واسه اینکه من رو بخندونه و ناراحتی هامو برطرف بکنه من رفتم به دیوار تکیه دادم که پیاماشوبخونم یکی ازبرادرام هم اومد کنارم نشست و واسه شوخی پاشو انداخت رو پام منم پاشو گذاشتم کنارگفتم اذیت نکن بعد صدای بارون میومد وقتی خواستم پیامای نامزدم روبخونم یهو از حیاط خلوت یه صدای بلندی اومد مثه اینکه دره حیاط خلوت رو درآوردن و انداختن من به برادرم گفتم صدای چی بود اونم به من گفت صدای چی بود من بهش گفتم انگار دره حیاط خلوت رو از تو جا درآوردن بعد من رفتم نزدیک پنجره اتاق که به حیاط خلوت باز میشه یهو رو شیشه پنجره یه متن ظاهر شد یه قسمتش زرد رنگ بود به داداشم گفتم جن ها هستن و نوشته ها از بین رفتن من نترسیدم برادرم هم نترسید من داشتم به جن ها میگفتم بیاید داخل اگر راست میگید بیاید داخل مثه حالت اینکه تهدیدشون کنم میگفتم بعد اومدم کنار برادرم نشستم احساس میکردم جن ها سمت راستم هستن و سعی دارن وارد بدنم بشن من صلوات فرستادم و ایت الکرسی و سوره الحمد و چهارقل میخوندم بعد یه شورت ورزشی داخل دست راستم بوداونو اطراف خودم میچرخوندم که شاید با جن ها برخورد بکنه و بفهمم کجا هستن بعد در اتاق رو محکم میزدن بهم که من و داداشم رو بترسونن ولی ما اصلا نمیترسیدیم من به داداشم نگاه کردم چیزی نمیگفت و نمیترسید من رفتم سمت در اتاق که اگه جن ها اونجا باشن بگیرمشون و شورت داخل دستم رو میچرخوندم که شاید باهاشون برخورد بکنه و جاشون رو بفهمم کجا هستن وقتی کنار در اتاق ایستادم دیدم برادرم هم کنارم ایستاده بعد احساس میکردم جن ها اونجایی هستن که ما نشسته بودیم نه من نه داداشم هیچ ترسی نداشتیم بعدش من بلند بهشون میگفتم اگه راست میگید و اگه جرات دارید خودتون رو نشون بدید تا حسابتون رو برسم بعدش از خواب بیدار شدم بدنم یکم سست بود و دست راستم که باهاش شورت ورزشی را گرفته بودم و میچرخوندم یکم سست بود انگار خواب رفته بود دستم.
لطفا تعبیرش رو بگید با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. نامزدتان امیدوار است که شما ناراحت نباشید و احترام و حس صمیمیت خودش را نسبت به شما ابراز می کند. شما به خودتان آمده اید و از رویابافی بیرون آمده اید. او سعی می کند از شما با خبر باشد هر چند که از زندگی تان بیرون رفته است. برادر شما سعی میکند ارتباطش را با شما قویتر کند و در کارتان دخالت کند که غصه نخورید. اما شما دوست ندارید او در کارتان دخالت کند. اما احساساتی می شوید وقتی به نامزدتان فکر می کنید. شما اجازه نمی دهید که افکار منفی شما را ناراحت کند و برادرتان هم منفی باف نیست و می خواهید مثبت اندیش باشید و اجازه ندهید که اخبار منفی گذشته روحیه تان را خراب کند. شما احساس می کنید که رابطه تان با نامزدتان یک تمرین برای روحیه شما بوده و به هیچ وجه اجازه نمی دهید که افکار منفی آینده و روحیاتتان را تضعیف کند. تشکر از همراهیتون.
m69 : سلام.خواب دیدم که انگار تو دانشگاه یا یه محیط آموزشی استاد داره در مورد پایان نامه میگه آدمی که دوسش دارمم اونجاست ومیخواد تو نوشتن پایان نامه به من کمک کنه بعد من از اونجا میرم تو یه اتاق دیگه یه بچه میبینم که انگار دختره منو مامان صدا میزنه(من ازدواج نکردم)تو خوابم متوجه م که بچه ندارم بعد بچه ها دو تا میشن که انگار اون یکی‌پسره و یه نفر دیگه هم میاد تو اتاق که نمی دونم کیه ولی به نظرم خانم بود بعد اون بچه ها جن بودن و به اونی که میاد تو اتاق حمله میکنن من یه آیةالکرسی تو یه جلد چرمی دارم اونو میزنم به بدن جنا اونام اونو ول میکنن(شایدم خودمو گرفته بودن).بعدم خواب دیدم که تو یه محیط بازم مثل حیاط داداشمم هست و چند تا آدم دیگه هم هست که یه هواپیماهایی میاد بالا سرمون بعد همه داد میزنن که بخوابین روی زمین انگار جنگ بود بعد برادرم یه چیز کوچیک برمیداره میگه ردیابی کردن.
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم لطفا به این نکته دقت داشته باشید که هر کاربر فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت است و اگر شما در یک شب هر چند خواب که ببینید فقط حق ثبت یکی از آنها رادارید. لطفا به قوانین سایت احترام بگذارید. تعبیر خواب شما این است که شما به هدف و دستاورد خودتان در مورد تحصیل یا کارتان نزدیک شده اید و زمانهای بد دارد تمام می شود و شما باید برای شروعی تازه تصمیم بگیرید. کسی که دوستش دارید در تصمیم شما موثر است و احساس می کنید که به شما ثروت یا سرمایه ای خواهد رسید و اینکه گشایش کار هم خواهید یافت. اما نسبت به شرایطی که در آینده پیدا می کنید نگرشی خصمانه خواهید داشت و می دانید که ته دلتان رقابتی فکر می کنید یا بدجنسی می کنید اما به خاطر ایمانتان است که سعی می کنید که خودتان را کنترل کنید و اجازه ندهید نفس بدتان به شما غلبه کند.شما به اهداف بالای خودتان فکر می کنید و برای رسیدن به خواسته هایتان مبارزه خواهید کرد. شاید برادرتان هم حالتی رقابتی دارد و حس می کند هر چه که او می خواهد را دیگران هم می خواهند و از این بابت نگران می شود. تشکر از همراهیتون.