تعبیر خواب حامله
اگر خواب ببینید که زنی حامله است و او در بیداری حامله نباشد، نشانه وجود ناراحتی و غمی در دل او و مشکلی است که از دیگران پنهان می کند. همینطور اگر خواب ببینید که خودتان حامله شده اید، از موردی دلگیر و غمگین هستید و یا سختی و مشقتی در راه است که باید برای رفع آن صدقه بدهید.
اگر دیدید همسرتان حامله است، یا نشانه غم پنهانی او است و یا اینکه احتمال دارد وظیفه سنگینی به شما محول گردد که انجامش برایتان دشوار است. اگر خواب ببینید که کسی که حامله است فرزندی به دنیا آورده، از غم رهایی می یابد.
اگر ببینید که کسی دختری به دنیا آورده یا خودتان صاحب فرزند دختر شده اید، ثروت به شما روی می آورد و مالی به شما می رسد. اگر ببینید که کسی که به دنیا آمده پسر است، حامی و کمکی برای انجام اهدافتان می یابید که باعث می شود در کارهایتان موفق باشید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Fariba : سلام روز بخیر.
من حدودا 17 سال پیش مادرم فوت کردن. بتازگی خواب دیدم که مادرم زنده هستن و من در خواب میبینم که ایشون تمامی حرکاتشون رو به اهستگی و با احتیاط انجام میدن وقتی ازشون دلیلشو میپرسم میگن که باردار هستن ولی روشون نمیشه به کسی بگن بمن هم میگن یواشکی برو دکتر زنان برام نوبت بگیر منم میرم ولی دیر میرسم و مطب تعطیل شده بود.اینم بگم که پدرم سه ماه پیش فوت کردن.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. مادر شما به خاطر پدرتان ناراحت است. روح او زنده است و شما نباید فکر کنید که عدم حضور فیزیکی او کنار شما، به معنی مرگ مطلق اوست. مادر شما امیدوار است که هارمونی و هماهنگی در روحش را حفظ کند و بتواند که پدرتان را حلال کند. او به خاطر بعضی مسائل در گذشته از پدرتان ناراحتی به دل داشته و الان دوست ندارد که این مسائل را با کسی مطرح کند و از پدرتان شکایت کند. روح پدرتان هم شاد. برای هر دوی ایشان قرآن زیاد بخوانید و صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Sahel : باسلام.من چن ماه پیش ی خوابی دیدم که تا الان حدودی تکرارشده.خواب دیدم من‌باپسری بودم ک توخواب زن وشوهر بودیم بعدشب بود و توی کوچه دستامو گرفته بودو باعجله میدویدیم و من توخواب خیلییی غمگین بودم و دنبال ی خونه بودیم ک بتونیم اون شب رو بگذرونیم و من یک ماهه حامله بودم و توخواب انگار میدونستم بچه پسره بعد رفتیم توی خونه قدیمی ک ی پیرمرد با ظاهراشفته صاحابش بودو اون پسر ک شوهرم بود ب پیرمرد میگف توروخدا ی امشب اینجا بمونیم حال خانومم خوب نیس.بگم ک این اقا ک توخوابم‌بودچندساله ک من دوسش دارمو توفکرشم و حدود۸ماه رابطمون عالی بود و یهو ب هم ریخت و الان چنساله باهم نیستیم.تلاش کردم فراموشش کنم نشد جفتمونم مجردیم
فریبا هراتی
: سلام. او می دانسته که امکان ازدواج با شما را به خاطر مشکلات و محدودیت هایی که با آنها مواجه است ندارد و فکرش به جایی قد نمی داده که چطور این مشکلات را حل کند. می دانسته که شما هم دارید دلبسته ی او می شوید و به خاطرش دارید غصه می خورید و روی او حساب می کنید. ولی احتمالا چون چاره ای نداشته ارتباطتان را قطع کرده و این چرا...ها در ذهن شما باقی مانده بوده. حالا دلیلش را می دانید. تشکر از همراهیتون.
ffereshteh : باسلام و وقت بخیر، خواهرم هفت ماهه حامله س، خواب دیده، بچه ش بدنیا امده، و خودش بیرون اتاق بچه وایساده، که یک سایه انسان که صورتشو تشخیص نمیداده وارد اتاق نوزاد شده، و بالای سر نوزاد وایساده، از نظر خواهرم این سایه همون فرشته ای بوده که میخواسته سرنوشت بچه ش رو بنویسه، بنابراین وارد اتاق نمیشه، و بعد از مدتی که وارد میشه سایه از اتاق بیرون رفته، و خاله ش رو میبینه که با سربندی مشکی کنار نوزادش نشسته و حرفی نمیزنه. در همین حین یکی از بزرگان فامیل و امام جمعه شهرمون وارد اتاق میشن و چند تا مهره آبی رو برای بچه ش بهش میدن و میگن خیرشو ببینی. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. خدای مهربان به فرزند خواهرتان، ادب و فرهنگ بخشیده است. هدبند خاله تان به این اشاره می کند که موضوعی عقلانی وجود دارد که شما باید با دقت در موردش فکر کنید. باید سعی کنید که فرزندتان را بسیار خردمند و مودب بار بیاورید چون هر چه که فرزند شما از شما بیاموزد، همانگونه خواهد شد. اگر به او محبت یاد بدهید مهربان می شود و اگر با او با خشونت رفتار کنید یا جلوی او دعوا کنید، او بد اخلاق خواهد شد. بنابراین شما بنابه خواست خدای بزرگ باید با او با خردمندی و مهربانی و گذشت و فداکاری و دلسوزی رفتار کنید تا او همانی بشود که خدای بزرگ برای او در نظر گرفته است. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام، بامداد دیروز سه‌شنبه خواب دیدم وسط اتاقی ایستاده‌ام و روبرویم هم اتاقی مشابه است، دیوارها سفید، کف هردو اتاق فرش لاکی، هردو اتاق کاملا خالی، حدواسط دو اتاق فقط چهارچوب باریک فلزی سبز پسته‌ای، انگار که درب سرتاسریِ بین دواتاق مجاور را کامل برداشته باشند. در اتاق روبروسمت راستِ من،مرحوم مادرم کنار یک خانم ناشناس، هردو با چادر سفیدروی زمین‌و زانوبه‌زانو، نزدیک چهارچوبِ سبز نشسته بودند. مادر از همانجا ندا داد که تو باردار می‌شوی و ماه هفتم فارغ می‌شوی! اشارۀ مادر بنظرم‌آشنا آمد، نگران گفتم: "دقیقاً، تازگی خواب دیدم که باردارم و بناست هفت‌ماهه زایمان کنم"! (دربیداری چنین خوابی ندیدم).اینجا مرحوم مادرم با خنده و تعجب از پیش‌آگاهیِ من به خانم کنارش گفت: می‌بینید؟ چقدر جالب و عجیبه!
فریبا هراتی
: سلام. شما و مادرتان در دو دنیای مجاور هم ولی در ارتباط با هم هستید. ( روحشان شاد) هر دو پاک و بی گناه و مهربانید. او از اخبار غیب به شما گفته و شما هم بینشی قوی دارید و شاید واقعا این اتفاق برایتان بیافتد. اما هفت ماه زایمان کردن شما می تواند به این هم اشاره کند که زودتر از آنچه که فکرش را می کنید به هدفتان خواهید رسید و از غم رها خواهید شد. مادر شما می داند که غرایض و شهود در وجود شما قویست. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام، خداقوت، ديشب خواب ديدم يكي از دوستانم كه در واقعيت حامله هستند و انشاالله در مرداد ماه فرزندپسري به دنياخواهند آورد داره با من صحبت ميكنه و انگار قرار بود در به دنيا آوردن بچش من بهش كمك كنم (پدر و مادر من شهرستان زندگي مي كنند)و دوستم براي اينكه خاطرش راحت بشه ازم ميپرسيد اونجا (شهرستان)برم كسي هست ، جا و مكان هست؟ (انگار قرار بود اونجا زايمان كنه)و من ميگفتم خيالت راحت بابا و مامانم اونجان همه چيزم هست!(اين دوستم با هم همكار هستيم ولي دو سال هست كه شوهرش به خاطر وضعيت مالي خيلي خوبي كه داره ازش خواسته نره سر كار وايشون ديگه سر كار نمي ياد، و الان مدتي هست كه خودم از درون احساس غم و نااميدي دارم و تقريبا هميشه از خدا ميخوام كمكم كنه ديشب هم قبل از خواب از خدا و فاطمه زهرا كمك خواستم ، ومن هم مجردهستم، اگراين توضيحات كمكي به تعبير ميكنه) ممنون از كمكهاتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از عمق زندگی دوستتان با خبر نیستید. ممکن است شرایط خودتان را ناراحت کننده احساس می کنید و فکر می کنید که چقدر خوب بود که شما هم مشابه دوستتان ازدواج کرده و صاحب فرزند می شدید. در حالی که دوست شما در ته دلش فکر می کند که چقدر خوب بود که می توانست جای شما باشد! هیچ کس از عمق زندگی و روابط دیگران با خبر نیست. این خواب را دیده اید تا زندگی خودتان را دست کم نگیرید و ظاهر بین نباشید. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم پرده بکارت م پاره شده و خون ازش میاد( در واقعیت مجرد هستم) و تا الان دوبار این خواب دیدم.
از خواب بیدار شدم و دوباره خواب دیدم باردار هستم ماه های اول بارداری و شکمم هنوز کوچیک هست داشتم با خواهرم در مورد بارداری م صحبت میکردم و گویا متاهل بودم و در خواب نگران ماه های اول بارداری و اینکه من تیروئید دارم نکنه بچه مشکلی براش پیش نیاد بودم.
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اینکه دیده اید که شما باکرگی تان را از دست می دهید به خاطر افکار بیداری تان در مورد از دست دادن باکرگی تان است و ذهن شما مشغول این است که این مساله چگونه خواهد بود و چه شکلی خواهد بود ضمن اینکه خوابتان به تمایل شما به صمیمیت و نزدیکی اشاره دارد. شما به دنبال ارضای نیاز های عشق عاطفی و فیزیکی تان هستید. شما نگرانی هایی دارید که نمی خواهید راجع به آن زیاد با کسی صحبت کنید و آن را در دلتان نگه می دارید. اما شاید با خواهرتان در این موارد درددل کنید. شما احساستان را سرکوب می کنید و نظرتان را در گلو خفه می کنید و مانده اید که چطور این نگرانی ها و افکاری که فکرتان را مشغول کرده است را از وجودتان بیرون بکشید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام خدمت شما. خواب دیدم یه پزشکی وسیله ای آورده بود حالت مکش داشت. می گفتن باید عفونت واژنت رو خالی کنیم. بعد با همون دستگاه این کارو انجام داد و انگار مرحله اولش بود سه مرحله دیگه داشت. کلا چهار مرحله. و هدفشون این بود که رحم منو برای حاملگی آماده کنن. بعد پیش خودم گفتم من که شوهر ندارم حامله چطور میشم و تو فکرم اینم بود که الکی میگن عفونت که فقط پول بگیرن من که عفونت ندارم. و تو خواب هم یک زن میانسال کنارم بود که می گفت شوهر منم رفته این وسیله رو خریده که بچه دار بشم یه پسر دارم اما اصرار داره بچه دار شم.
فریبا هراتی
: سلام. ایده ای تازه به ذهن شما می رسد و می خواهید شروعی تازه داشته باشید، کار یا پروژه ای تازه را به دست بگیرید یا هدفی را دنبال کنید ولی نگران هستید که کارها بد پیش می رود یا خوب. شما باید سعی کنید که منفی بافی را کنار بگذارید تا بتوانید کارتان و هدفتان را دنبال کنید. تا زمانی که منفی بافی بکنید و شجاعت و جرات نداشته باشید که دنبال خواسته هایتان بروید، خواسته هایتان هم عملی نخواهند شد. تشکر از همراهیتون.
Rezvaneh : سلام خانم هراتی عزیز، ان شاءالله که حالتون خوبه، من متاهلم، من امروز صبح حدود ساعت ۱۰ خواب دیدم که توی خیابون دارم میرم ولی وسیله ای که باهاش حرکت میکردم خیلی عجیب بود مثل یه بالشت بود که راه میرفت، تو خیابون از اون طرف چهار راه یکی از آقایون هم دانشگاهیم رو دیدم که ایستاده و احساس کردم منو شناخت ، منم بی اعتنا میخواستم رد بشم و برم و اون وسیله م هم درست حرکت نمیکرد نمیخواستم به روی خودم بیارم که مشکل داره، خلاصه رفتم به درمانگاه یا بیمارستان رسیدم میدونستم حامله م و برای زایمان رفتم ، خانمه گفت تا شناسنامه و کارت ملی نداشته باشی پذیرش نمیکنی منم همش فکر میکردم حالا چی کار کنم ، تا زنگ زدم به شوهرم گفتم کیفم رو جا گذاشتم بیارش، به خانمو گفتم من هنوز درد زایمان ندارم وقت هست تا برام مدارک بیارن، بعد خودم دست زدم روی شکمم دیدم سمت راست سفت شده و سر بچه رو حس کردم ، هول شدم رفتم دم در یه آقایی رو دیدم که آشنا نبود ولی بهش میگفتم آقاجون ، گفتم آقاجون تو رو خدا زنگ بزن به شوهرم بگو مدارک رو بیاره، بعد یهو دیدم سر بچه روی شکمم برجسته تر شد و اینقدر برجسته شد که پوست شکمم کش اومده بود من قیافه بچه رو میدیم و میدونستم پسره ، بعد به خاطر اینکه مواظبش باشم دستمم زیر سرش نگهداشته بودم ولی همه ش فکر میکردم این بچه سرش نرمه من با دست بگیرمش سرش درد میگیره، دیگه از خواب پریدم و تو خواب ندیدم که زایمان کنم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. در مسیر زندگی تان از شما حمایت می شود و شما زندگی راحتی دارید. شما می خواهید که عقلانی و درست برای زندگی تان تصمیم بگیرید و نگرانی تان را به رخ کسی نکشید و اجازه ندهید که از فکر شما با خبر شوند. اما در دلتان نگرانی دارید که به خاطرش غصه می خورید و امیدوارید که خدای بزرگ مشکل شما را حل کند. شما دارید هویت و شخصیت شوهرتان را زیر سوال می برید! این کار گناه است و اگر او از افکار شما با خبر باشد از شما ناراحت خواهد شد. شما فکر می کنید که همسرتان شما را رها کرده و دوستتان ندارد و می خواهید که او فکرتان را راحت کند. انگ بستن و گمان بد کردن نسبت به همسرتان کار بدیست و خدای بزرگ این را گناه می داند. شما می دانید که عملا دلیلی برای نگرانی شما وجود ندارد. اما می خواهید خردمندانه و عاقلانه فکر کنید و گشایش کار پیدا کنید. شما می خواهید همسرتان به شما ثابت کند که دوستتان دارد. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام.خواهرم تو خواب دیده که من و خواهرم و بابام و مامانم باهم رفته بودیم خونه پدر شوهرم که عموم هم میشه با ماشین تو پارکینگ خونه شون بودیم که شوهرم رو دیده تو حیاط نشسته من از ماشین میرم پایین و سریع میرم داخل خونه عموم (پدر شوهرم)بعد که برگشتم تو حیاط روبروی پدر و مادرم و خواهرم که تو ماشین توی پارکینگ خونه بودن و شوهرم که نشسته بود تو حیاط اعلام میکنم که حامله هستم و بچه هم دختر است شروع میکنیم من و مادرم و خواهرم و شوهرم به اسم انتخاب کردن و هی اسمای مختلف میگیم ولی پدرم تو ماشین نشسته بود و هیچی نمیگفت و داشت فکر میکرد و معلوم نبود به چی فکر میکرد ولی تو بحث ما سر اسم دختر هیچ شرکت نکرد و منم داشتم به سمت ماشین بابام میرفت انگار دوباره میخواستم سوار شم که با اونا برم .ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسائل مالی نگران هستید و غصه می خورید و می خواهید که این نگرانیها را با عمویتان هم مطرح کنید. پدرتان دوست ندارد که باعث ناراحتی شما و یا برادرش شود ولی شما مشکلات مالی دارید که می خواهید دلائل آن را پیدا کنید و برای رفع آن بکوشید و به ثروت برسید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی عزیز ارزو میکنم حالتون خوب باشه ^^ من مجردم حدودا 21 سالمه (به ازدواج و حاملگی اینا فکر نمیکنم وضع مالیمون اوکیه ولی ارزو ها و هدف های زیادی دارم ) دیشب خواب دیدم چند سالی هست ازدواج کردم و تو یه خونه ی خیلی بزرگ و قشنگ زندگی میکنم یه دختر خیلی خوشگل و بور و چشم رنگی دارم حدود 5 سالش اینا بود و حامله هم هستم و یه بچه توی شکمم دارم خیلی دوسش دارم و عاشقشم و آرزو میکنم بازم بچه ام دختر باشه شکمم خیلی بزرگ شده بود و خیلی خیلی مواظبم که بچه ی تو شکمم آسیب نبینه و گاهی حرکتای بچه رو حس میکنم و درد میگیره شکمم ولی همش مراقب بچه امم و گاهی جلوی اینه وایمیسادم و پاهاشو تو اینه میدیدم که پیداس از روی شکمم واسش ذوق میکردم و لباسای قشنگ میپوشم با وجود حامله بودنم بهم میومد به این فکر میکردم که این بچه امو سزارین به دنیا بیارم یا طبیعی انگار بچه ی اولم طبیعی بوده و یه شوهر دارم تو خواب یکم بنظرم اختلاف سنیمون زیاد بود و بچه هارو دوس داشت ولی منو خیلی دوس نداره با اینکه من تو خوابم خیلی خوشگل به نظر میومدم ولی من خوشحال بودم تو خواب چون بخاطر حاملگیم خیلی بهم توجه میکرد و دوسم داش ولی من متوجهم که بخاطر حامله بودنمه و سعی میکنم نظرشو سمت خودم جلب کنم چون زندگیمو بچه هامو خیلی دوس دارم-ممنون از توجهتون خانم هراتی:*
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نسبت به زندگی تان، کارتان و اهدافی که در سر دارید، متعهد هستید. روحیه ی شما عالیست و ایده های خیلی خوبی در سرتان دارید. شما از نظر مالی متمول هستید و شرایط زندگی تان به گونه ایست که احساس هماهنگی و آرامش در زندگی تان وجود دارد. با این وجود شما اهدافی در زندگی تان دارید که به خاطرش سعی و تلاش می کنید. منجمله شما می خواهید که به ثروت بیشتری برسید. ثروتی که الان دارید از زحمات خودتان نیست ولی برای رسیدن به این هدفتان ( ثروتمند شدن) شما شاید نیاز به کمک دیگران داشته باشید. شما رفتاری خوب و مناسب از خودتان بروز می دهید و سعی می کنید که به کارها و اهدافی که خیلی بزرگتر از تجارب خودتان هستند فکر کنید. می دانید که رسیدن به اهدافتان کار راحتی نیست و قطعا به شما سخت خواهد گذشت ولی خوب برای پولدار شدن ، لازم است که این اهداف را دنبال کنید. تشکر از همراهیتون.