تعبیر خواب حامله
اگر خواب ببینید که زنی حامله است و او در بیداری حامله نباشد، نشانه وجود ناراحتی و غمی در دل او و مشکلی است که از دیگران پنهان می کند. همینطور اگر خواب ببینید که خودتان حامله شده اید، از موردی دلگیر و غمگین هستید و یا سختی و مشقتی در راه است که باید برای رفع آن صدقه بدهید.
اگر دیدید همسرتان حامله است، یا نشانه غم پنهانی او است و یا اینکه احتمال دارد وظیفه سنگینی به شما محول گردد که انجامش برایتان دشوار است. اگر خواب ببینید که کسی که حامله است فرزندی به دنیا آورده، از غم رهایی می یابد.
اگر ببینید که کسی دختری به دنیا آورده یا خودتان صاحب فرزند دختر شده اید، ثروت به شما روی می آورد و مالی به شما می رسد. اگر ببینید که کسی که به دنیا آمده پسر است، حامی و کمکی برای انجام اهدافتان می یابید که باعث می شود در کارهایتان موفق باشید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ماهور : سلام. وقت بخیر
خواب دیدم یه ماهی زنده بزرگ که در ابتدای خواب مال یه بچه بود(اصلا یادم نمیاد اون بچه خودم بود یا کسی دیگه ولی به هرحال نسبتی بامن داشت) درنایلونی گذاشتم ورفتم برای فروشش(دیگه خبری از اون بچه در ادامه خواب نبود) در مسیر، من دستم رو به هیچ عنوان مستقیما به ماهی نمیزدم چون میدونستم ماهی سمی هستش ( نوع ماهیش اینگونه بود نه اینکه سم بهش ریخته باشه)، رسیدم جایی مرد خریدار خواست15هزارتومن ازم بخره ندادم گفتم خیلی ارزون میخری در همون لحظه یه خانم اونجابود که ازمن 100هزارتومن خریدش ویه اسکناس 100هزاری بهم دادم، منم خوشحال اومدم دستهامو با آب ومایع دستشویی شستم وگفتم اخه این ماهی سمی به چه دردش میخورد. برگشتم خونه،فامیل ها بودند به هرکی گفتم ماهی رو 100هزار فروختم واسکناسم بهشون نشون میدادم باور نمیکردند وبهم میخندیدند. بعد جاریم بهم گفت خواهر شوهرمون حامله است من شوکه شدم وگفتم حتما خیلی ناراحته وبچه رو سقط میکنه، ولی بهم گفت نه بچه رو نگه داشته(در بیداری دیگه امکان بارداری نداره با اینکه جوونه به خاطراینکه بچه هاش مشکل دار به دنیا میاند، این امکان رو ازبین بردند ودر حال حاضر چندتابچه دارند) بعد خواهرشوهرمو دیدم که داشت غذادهان یکی ازبچه هاش میذاشت (با اینکه هیچکدام کوچک نیستند ومنم بچه رو ندیدم کدوم بودند) وچهره اش غمگین بود، به خودم گفتم بااینکه تازه حامله شده چقدر علایم بارداریش مشهوده، چون چاقتر شده بود وروی صورتش، گونه سمت راست 2تا لکه قهوه ای زده بود که یکیش دایره ای وکوچک بود ودومین لکه حالت کشیده باریک وممتد بود تاپایین صورتش. خیلی ازاین 2لکه تعجب کردم. ببخشید طولانی شد ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید از شر احساسات منفی تان راحت شوید. 15 بیانگر حل و فصل شرایط سخت است. مشکلات شما می توانسته به زودی ناپدید شود ولی شما آن را به این بها نفروخته اید. 100 به این معنی است که نیاز است تمام هم و غم خود را روی کاری که در دست انجام دارید بگذارید تا مشکلاتتان را حل کنید. در کارتان 100 در صد موفق خواهید شد. خواهر شوهر شما از مسئله ای غصه می خورد و احساس می کند که فرزندش به حمایت احساسی او نیاز دارد. او احساس می کند که لکه ننگی بر وجهه ی خودش تاثیر منفی گذاشته که می تواند در اثر اشتباه یا گناهی باشد که او یا فرزندش به آن دست زده اند و از این بابت ناراحت هستند. تشکر از همراهیتون.
فرزانه تیموری : خانوم هراتی من از سه ماه پیش خواستگاری داشتم که از 4 سال هست که ایشونو میشناسم اما خانواده ایشون تعلل داره و جدیدا مخالفت شدیدی بین اونا و پسرشون سر من ایجاد شده، به حدی که پسرشون قهر کرده و من الان نگرانم اگر بهم بخوره مادرم بسیار جوش میزند و مریض است و من نمیتوانم به ان ها بگویم که مخالفند ( مخالفتشان سر مادیات است چون بسیار مادی گرا هستند). امشب خواب دیدم شکمم یک مقداری سنگین شده، جلو نیامده بود اما حس سنگینی داشتم. به خالم که میگم درد دارم، میگه بیا معاینه ات کنم. (در واقعیت خاله من خانه دار است و من را بسیار دوست دارد و من هم او را دوست دارم اما در خواب دکتر زنان بود) رو تخت من را معاینه کرد و گفت دو هفته ای حامله هستی) من نگران میشم که این موضوع را چطور به مامانم بگم. چندباری پیش مادرم میرم اما نمیتونم بگم چون بهش استرس وارد میشه. و همش سعی میکنم پنهان کنم این موضوع رو. در خواب من نامزد کردم و به این فکر میکردم که اینطوری خیلی باید سریع بریم خونه خودمون که یک وقت قبلش بچه مون بدنیا نیاد) تو همین نگرانی ها بودم که با خودم فک میکردم من حتی پرده ام سالم هست هنوز چطور حامله شدم که خالم میگه بیا دوباره معاینه ات کنم، بعد که معاینه میشم میگه نه حامله نیستی یک درد کوچیکه و چیزی نیست.
خیالم راحت میشه و خوشحال میام بیرون از اتاق و بعد بیدار میشم. یک چیزی که یادمه اینه که یکی میگفت فقط دو هفته طول میکشه خوب میشی نمیدونم کی میگفت و دقیقا منظورش چی بود، حس میکردم مربوط به دردم است.
تعبیرش چیست؟
فریبا هراتی
: سلام. شما دو هفته هست که شدیدا نگران هستید یا به خاطر تناقضات و تضادهایی که بین شما و خانواده خواستگارتان پیش آمده نگران هستید. اینکه دوباره گفته اند که درد کوچک است و چیزی نیست ، انشالله مشکلاتتان حل خواهد شد و چیزی نیست که به خاطرش نگران باشید. عدد دو بیانگر تعادل، تنوع، مشارکت، پیوند زناشویی، روح یا پذیرش است. می تواند نمادی از ضعف دو برابر یا قدرت دوبرابر باشد. انشالله با هم توافق می کنند و شما از این توافق هر چه که باشد، سود خواهید برد و اوضاع به نفع شماست. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام . روز به خیر
من یه دختر ۶ ماهه دارم . خواب دیدم داشتم دخترمو اماده میکردم که سوار کالسکش کنم و از تو خونه ی کسی که انگار از بستگان بود ببرمش خونه ی پدرم، همینطور که داشتم امادش میکردم حالم به هم خورد رفتم دستشویی و احساس کردم یه بچه تو شکمم دارم اطمینان داشتم که حاملم رفتم پیش خواهرم که اونم تو همون خونه بود بهش گفتم حامله شدم دوباره . بهم گفت نباید میزاشتی حامله بشی ولی حالا که شده عیب نداره. تعجب کرده بودم و انگار راضی نبودم از این که دوباره حامله شدم. گفتم تازه وزنمو کم کردم دوباره چاق میشم و خیلی ناراحت بودم. ولی حس میکردم این پسره. داشت بارون ریزی میومد کالسکه ی دخترمو که باز کردم انگار چند قطره گل به کالسکه خورده بود بر عکسش کردم که دخترمو کثیف نکنه بعد بردمش بیرون که ببرمش خونه ی بابام انگار کمر بند کالسکه رو برای دخترم بسته بودم‌که نیفته یکم که رفتم جلو دیدم کمربند اومده رو صورتش و داره گریه میکنه سریع کمربندو از رو صورتش برداشتم تا اروم شد و دوباره ادامه دادم به رفتن
ممنون میشم خوابمو تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. به احتمال خیلی قوی شما از اینکه دوباره زود حامله شوید نگران هستید و به همین دلیل، نگرانی شما در خوابتان به صورت حاملگی مجددا برایتان تجسم شده است. در غیر این صورت، پروژه و هدف جدیدی در ذهن شما پرورش پیدا می کند و شما نگران هستید که این کار و پروژه ی جدید به نگهداری دخترتان لطمه ای نزند و باعث نشود که شما برای او کم بگذارید و ناراحتش کنید. همینطور شما می خواهید که سفت و سخت کارتان را بچسبید و نمی خواهید که اشتیاق شما برای انجام کار جدیدتان، باعث شود که فرزندتان احساس کند که شما به اجبار چیزی را که او دوست ندارد به او تحمیل کرده و حس کند که به او سخت می گذرد. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام. روز بخیر. خواب دیدم دوچرخه سواری میکنم از توی خیابونی ک خونه پدرم هست پیچیدم خیابون اصلی. متوجه شدم شوهرمم سوار دوچرخست و بلوز آبی آسمانی ک در واقعبت هم داره تنش هست و توی خیابون اصلی که پیچیدم‌پشت سرم بود. مخصوصا سرعتمو کم کردم که خودنمایی کنم و هی از جلوش رد میشدم. با مامان و خواهرم جایی قرار داشتم. یه بازار قدیمی بود محوطه اونجا شبیه یکی از امام زاده های شهرمون بود. به مامانم گفتم فک کنم حامله ام. خواهرم ناراحت شد گفت مگه تو شوهرتو نمیشناختی چرا باردار شدی. بعد دست زدم به شلوار طوسی رنگ و راحتی ک پام بود متوجه شدم آلت مردانه دارم که بالاتر از آلت زنانه ام قرار داشت . نمی دونم چرا اولش فک میکردم برای همسرمه ولی بعدش متوجه شدم برای خودمه. معذرت میخوام از گفتن این عبارات. آلت مردانه م تقزیبا داخل آلت زنانه م بود و خودم درش اوردم. و از روی شلوار دست میزدم بهش و متعجب بودم از بزرگیش. ولی تعجبی برام نداشت ک دوتاشو دارم. بعد ب مامانم میگفتم بچه ب دنیا بیاد میدمش به پدرش. مامانمم‌میگفت تو نمی تونی از بچه دل بکنی و من دلهره میگرفتم ک با بچه چکار کنم. دوباره ب خودم دلداری میدادم حالا ک قطعا حاملگی من معلوم نیست. خانم هراتی اینکه حدود یک ماهی بود اصلا خواب همسرمو نمی دیدم ولی الان باز هم می بینمش یا توی خونمون یا اطراف خونمون هست. این چه معنی میده؟ ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید تعادلتان را در زندگی به دست بیاورید و به راه های جدید در زندگی تان وارد شده از شرایط بغرنج بیرون بیایید. همسرتان هم همین کار را می کند. شما دلتان می خواهد با همسرتان آشتی کنید ولی خواهرتان معتقد است بیخود به خاطر او نگرانید. شما خودتان از لحاظ امکانات مالی قوی هستید و برای تامین معاشتان نیاز ندارید ازدواج کنید. سر حرفتان هم هستید و قاطع و جدی صحبت می کنید. او می خواهد ببیند شما چه کار می کنید و کنجکاو است و خوابش را می بینید. تشکر از همراهیتون.
Malihe : سلام وقت بخير
خواب ديدم ك حامله هستم چون تازه دوماه هست بچه دار شدم خجالت ميكشم و برايم مضر هست .
و قصد بر از بين بردن جنين هستم و دنبال شماره پزشك در گوشيم هستم و پيدا نميكنم.
خيلي نگران هستم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر . احتمالا شما به دلیل بازتاب افکارتان راجع به حاملگی مجدد این خواب را دیده اید که در این صورت باطل است. اگر به این موضوع فکر نکردید و این خواب را دیدید، تعبیر این است که چیزی هست که در زندگی تان شما را ناراحت کرده و به خاطر آن غصه می خورید و دنبال راه حل برای از بین بردن مشکلتان هستید و الزاما به معنی حاملگی واقعی مجدد نیست. تشکر از همراهیتون.
mohommad : سلام . خواهرم خواب دیدند که حامله است ولی فرزند مطعلق به مادرم است و خواهرم اون فرزند را به دنیا می اورند می بینند پسری سیاه و قرمز و سفت بود
فریبا هراتی
: سلام. خواهرتان به خاطر مادرتان نگران است و مسئله ای است که مادرتان نیاز به گشایش کار دارد و البته خواهرتان به او کمک خواهد کرد که مشکلش حل شود. سختی ها و تنش های عصبی و نگرانی ها از وجود مادر و خواهرتان بیرون خواهد آمد . تشکر از همراهیتون.
mina : سلام وقت بخیر...خواب دیدم حامله هستم و در خانه تنهام،و یکباره حیوانات وحشی و ناهنجار از بیرون خانه به سمت من می آمدند،من هم فرار کردم و به خانه ی همسایه پناه بردم و گفتم:خواهش میکنم کمکم کنید این حیوانات به زن حامله حمله میکنن...(البته من در واقعیت مجرد هستم)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از مسئله ای نگرانید و کسی را به فکرتان راه نمی دهید و احساس می کنید که دشمنان زیادی دارید. شما از شر افکار منفی یا آدمهای بدی که در زندگی تان هستند، باید به دوستان خوب پناه ببرید و روابط خودتان را با دیگران قوی کنید. دوستان خوبی برای خودتان پیدا کنید و بگذارید از شما در مقابل آدمهایی که غیر متمدنانه و وحشی صفت هستند، حمایت کنند. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام.عیدتون مبارک.خواب دیدم که باردارم(در واقعیت مجردم)و موقع زایمان با خواهرم رفتیم یه جا برای اصلاح صورت بعد من حس میکنم شکمم بزرگ نیست و موقع زایمان نیست ولی خواهرم میگه نه موقعشه و آرایشگر هم کار مارو انجام نمیداد خواهرمم باش دعوا میکرد میگفت ما باید بریم بیمارستان آخرشم کارمون انجام نداد بعد من تو خواب اصلا یادم نمیومد شوهر داشته باشم بعد با خواهرم رفتیم مثلا در خونه ی مادر شوهرم و مادرش و خواهراش رفتاراشون خیلی سطحی بود و اونیم که شوهرم بود راننده تاکسی بود و من تو خوابم به خواهرم میگفتم من یادم نیست که با این ازدواج کردم شوهرمم یه جوری بود که از شخصیتش خوشم نمیومد ولی آدم بدی هم نبود میخواست لباس بچه آماده کنه لباس خودشو آماده میکرد منم همش میگفتم یادم نیست کی با این ازدواج کردم و به خودم گفتم چی که با این خونواده وصلت کردم اسمشم محمد حسین بود(البته این اسمیه که یه فالگیر بم گفت اسم شوهر آینده مه)ولی کلی انگار هیچی یادم نمیومد و همش پشیمون بودم
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. شما به خاطر مسئله ای نگران هستید و دلتان شور می زند ولی در واقع دلیلی برای دلشوره های شما وجود ندارد. افکار شما درهم برهم است و نگران هستید که وجهه ی خوبی نداشته باشید که این هم صحیح نیست. احساس می کنید که به انجام کاری متعهد شده اید که تمایلی به انجامش ندارید ..... به احتمال قوی خوابتان باطل است و صرفا از روی خستگی ذهن است. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام.خواب دیدم پسر باردار هستم و شکم بزرگ هست.من و برادرم درحال راه رفتن هستیم, برادرم پشت سرهم در حال راه رفتن هست و در خواب گویا یک دختر 4تا5ساله هم دارم که شبیه دختر برادرم هست.(در واقعیت مجرد هستم). ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما دوست دارید که گشایش کار پیدا کنید و اوضاع به نفعتان پیش برود تا کاری را که دوست دارید انجام دهید ولی هنوز به خواسته تان نرسیده اید. شما و برادرتان در راه رسیدن به اهدافتان سخت تلاش می کنید و شما سرمایه ای هم دارید که می توانید با آن کارهای سختی را انجام دهید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. تشکر از همراهیتون.
Ayda : با سلام. من در حال حاضر باردار هستم و خواب دیدم که شوهرم باردار شده و من دیگه باردار نیستم. و من خیلی تعجب میکنم و به دکترم میگم که چرا همسرم باردار شده و او میگه بارداریت به همسرت منتقل شده و مشکلی هم نیست. و مادر شوهرم تو خواب دعا میکرد که ایشالا به سلامتی به دنیا بیاد
فریبا هراتی
: سلام. شوهر شما نگران است و احساس مسئولیت می کند. او احساس می کند وظیفه ای به عهده اش گذاشته شده و نگران سلامت شما و فرزندش و تامین معاش شماست. تشکر از همراهیتون.