تعبیر خواب حامله
اگر خواب ببینید که زنی حامله است و او در بیداری حامله نباشد، نشانه وجود ناراحتی و غمی در دل او و مشکلی است که از دیگران پنهان می کند. همینطور اگر خواب ببینید که خودتان حامله شده اید، از موردی دلگیر و غمگین هستید و یا سختی و مشقتی در راه است که باید برای رفع آن صدقه بدهید.
اگر دیدید همسرتان حامله است، یا نشانه غم پنهانی او است و یا اینکه احتمال دارد وظیفه سنگینی به شما محول گردد که انجامش برایتان دشوار است. اگر خواب ببینید که کسی که حامله است فرزندی به دنیا آورده، از غم رهایی می یابد.
اگر ببینید که کسی دختری به دنیا آورده یا خودتان صاحب فرزند دختر شده اید، ثروت به شما روی می آورد و مالی به شما می رسد. اگر ببینید که کسی که به دنیا آمده پسر است، حامی و کمکی برای انجام اهدافتان می یابید که باعث می شود در کارهایتان موفق باشید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : سلام عزيزدلم، خسته نباشيد. سپاس
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. اینکه خواهرتان دیده اند که تست بارداری می دهند به این تعبیر است که ایشان وارد فاز جدیدی در زندگی شان می شوند (یک شغل، رابطه ی جدید و غیره) . او احساس می کند که دارد امتحان می شود تا مشخص شود که آیا برای این تغییرات آماده هست یا خیر. خواهرتان باید سعی کند که اعتماد به نفسش را بالا ببرد و به هیچ کسی از هیچ مورد خصوصی خودش چیزی تعریف نکند تا دیگران بهانه نداشته باشند که او را آزار دهند. تشکر از همراهیتون.
الهه : سلام خانم هراتی عزیزم.من خواب دیدم که در شهر دیگری همراه با خواهرم هستم و ایشون زایمان کردند که من بچشو گرفتم یه دختر تپل مپل و سفید.بعد ما کرج بودیم و حاله خواهرم خوب نبود و امکانات هم کم بود خاله من همراه با شوهر خالم گفتن که بچرو با خودشون تهران میبرن و خواهرم همون کرج بمونه بعد من با بچه که حرف میزدم انگار کاملا متوجه میشد و سرشو تکون میداد در حالیکه با بقیه مثله یه نوزاد رفتار میکرد کلا شبیه به دختر ۷ماهه بود تا نوزاد از بس ک درشت بود و زیبا.بعد خودمم حامله بودم از شخصی که الان باهاش در ارتباط نیستم و تو خواببمم ما نامزد بودیم که من ازش پسر حامله بودم بعد من داشتم فکر میکردم اخه من چرا حاملم انگار تازه فهمیده بودم که خالم بهم گفت خیر بگیر الان صدای دسته امام حسین میاد اسمشو بذار حسین.بعد طرفمم که الان باهم ارتباطی نداریم هی از پشت منو بغل میکرد و شکممو نوازش میکرد و خوشحال بود و بوس میکرد شکممو با بچه حرف میزد.بعد نامزدم و خالم و شوهر خالم بچه خواهرمو بردن تهران و من پیشه خواهرم تنها خونه مونده بودمو عزاداری امام حسینو نگاه میکردیم ولی ته دل دوتامون خوشحال بود.مممنونم ازتون
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما ثروتمند می شود . شما هم به خاطر کسی که با او در ارتباط بودید ناراحت هستید و غصه می خورید. از اینکه هیچ کاری نمی کند و دست روی دست گذاشته ! شما باید متوسل به امام حسین ع شوید تا به خواسته تان برسید و خداوند آنچه که مصلحت شما است را برایتان پیش بیاورد. او هم به شما فکر می کند و دلش برایتان تنگ شده و احساس شما را درک می کند. خاله تان احتمالا سرمایه ی خواهرتان را در کاری به جریان خواهد انداخت تا زیاد شود. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام من خواب ديدم حامله هستم (مجردم)و به همراه دوست پسرم(كه الان ارتباطمون قطع شده با هم)كشوري ديگري رفتيم كه زندگي كنيم...اونجا من تو يه اتاقي بودم به همراه دوست پسرم و يك مرد جوان كه دكتر زنان بودند و به همراه يك دختر جوان كه پرستار بود تو اون اتاق بودن...من حالم خوب نبود و دستام ميلرزيد درد زايمان داشتم و دوست پسرم دستم رو گرفته بود و دلداري ميداد من رو،دكتر من رو معاينه كرد و گفت زايمان راحتي خواهي داشت بچه ات هم ديدم چقدر خوشگله،اما يكم راه برو بعد بيا براي زايمان،با دوست پسرم رفتيم تو كوچه ى شهر گشتيم و خوشحال بودم كه اومد اون شهر و اون پرستار اومد پيشم حالم رو پرسيد بعد دوباره برگشتيم تو اون اتاق (اتاق و محيط هم خيلي شبيه بيمارستان نبود مبل هاي رنگي گلدون و اين چيزا بود)اما اينبار دور تا دور اتاق زن و ٢،٣تا مرد نشسته بودن،بعد دكتر بهم گفت اماده شو كه ديگه زايمان كني،بعد درب اتاق رو بست اما يهو درب رو باز كرد و به اون ٢،٣تا مرد گفت برين بيرون ايشون ميخواد زايمان كنه،فقط شوهرش (دوست پسرم)بمونه...من با خودم تو خواب گفتم خوب شد كه اين نامحرم ها رو بيرون كرد....تو خواب خوشحال بودم از اينكه بچه دار شدم و بچم داره به دنيا مياد و تو خواب با خودم ميگفتم ميدونستم مشكلاتمون حل ميشه و بالاخره اونجوري كه ميخوايم ميشه....ممنون از تعبيرتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر دوست پسرتان غصه می خورید و نگرانی هایتان را در دلتان مخفی نگه داشته اید. احساس می کنید که زندگی تان در هرج و مرج قرار دارد. شما از غم فارغ خواهید شد. گشایش کار می یابید. مدتی که بگذرد او خودش بر می گردد و با هم مشکلاتتان را حل می کنید. خودتان دوتایی با هم باید توافق کنید و اینطور هم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Samaneh : سلام.من دیروز بعداز ظهر خواب دیدم که مادرم حامله ست شکمش بزرگ شده بود،من اصلا احساس بدی نداشتم مامانمم خودش خوشحال بود ولی از اینکه بقیه راجع بهش حرف بد بزنن ناراحت بود،از من میپرسید اون دوتا دختر راجع به حاملگی من چی گفتن؟کلا نگران بود از اینکه بقیه راجع بهش حرف بدی بزنن(بخاطر سنش که ۵۴ سالشه)من بهش گفتم مامان خلاف شرع که نکردی اصلا هم عیبی نداره که میخوای بچه بیاری.بعدش تو دلم گفتم که کاش پسر باشه بعد دوباره یهو اومد تو ذهنم که نه فقط باید دعا کنم سالم باشه و هی تو دلم میگفتم خدایا خودت کاری کن سالم باشه.بعدش گفتم مامان حالا که حامله ای نماز بخون و قرآن بخون تا بچه ی صالحی بشه،مامانمم گفت باشه.
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما هدف و پروژه ای را در ذهنش دارد که می خواهد به آن برسد و الان دلش شور می زند و نگران است که آبا کارها خوب پیش خواهند رفت یا خیر. شما به این فکر می کنید که مادرتان موفق می شود که به خواسته اش برسد و آیا این کار برای او سود و سرمایه ای هم خواهد داشت یا خیر و به خدای بزرگ توکل می کنید که کارهایتان به خوبی پیش برود. تشکر از همراهیتون.
Sabereh : باسلام
من دیشب خاب دیدم که حاملم.خیلی سنگین بودم.و خیلی خجالت میکشیدم که بابام بدونه حاملم.فک کردم باید بچم بدنیا بیاد رفتم پیش دکتر گفت نه الان زوده.ولی تو عالم خاب خودم باخودم میگفتم شاید دارم خاب میبینم.حامله نیستم.ممنون میشم تعبیرش رو بگین
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسئله ای ناراحت هستید و فکرتان مشغول است. نمی خواهید که کسی دلیل نگرانی شما را بداند. اما هنوز زمان آن نرسیده که شما به خواسته تان برسید و باید صبور باشید. می دانید که نگرانی تان بی اساس است و کم کم مشکلتان حل خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
ta : سلام مامانم خواب دیدن خواهرم که مجرد هستن باردارن و این موضوع در جمع فامیل باعث شرمندگیش شده و شروع به کتک زدن خواهرم میکند وبعد خودش رو میزند و حالش بد بوده
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما به خاطر مسئله ای ناراحت است و غصه می خورد و نگرانی اش را در دل خودش نگه داشته و با کسی راجع به آن صحبتی نمی کند. مادر شما می خواهد از خواهرتان حمایت کند و دلش شور می زند که نگرانی خواهرتان برای چیست. اینکه مادرتان او را می زند یعنی می خواهد نظرات خودش را به خواهرتان تحمیل کند و خودزنی دلشوره ی اوست. تشکر از همراهیتون.
yasin137364 : ممنونم
یه تیکه اش یادم رفت،من تو خواب میگفتم من میدیدم چاق شدم،نگو حامله بودم نمی فهمیدم.
yasin137364 : سلام
من مجرد هستم
چند وقت پیش خواب دیدم حامله هستم و خیلی ناراحت بودم،همش با خودم میگفتم الان که من همینجوری حامله شدم با وجود اینکه دختر هستم دیگه کسی با من ازدواج نمیکنه.(یکی که دوسش دارم تو ذهنم میگفتم که اون دیگه منو نمی گیره)
به مامانم و عمم میگفتم من این بچه رو نگه نمیدارم،بدنیا که اومد دیگه نمی خوامش.
بعدش انگار رفتن دنبال پسرداییم که بیاد منو با ماشین ببره دکتر، رفتیم دکتر من به دکتر گفتم من چه جوری حامله شدم ، در صورتی که مجردم،در ضمن اصلا شِکم نداشتم،دختر عمم تو اتاق پیشم بود من بهش گفتم فکر کنم من مث مریم مقدس باشم بعدش لبخند زدم و بهش گفتم این بچه باید خیلی قشنگ باشه که هر کی دید بفهمه که من کاری انجام ندادم این خودش به وجود اومده.دیگه یادم نیست بچه دیدم یانه،بعدش رفتم خونه.
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران مسئله ای هستید و دلشوره دارید و این نگرانی شما به صورت باری روی دل شماست که در خواب آن را به صورت حاملگی دیده اید. اینکه شکم نداشتید هم به این تعبیر است که شما نگرانی تان را برای کسی بروز نمی دهید و کسی اصلا نمی داند که شما نگران هستید. شما شخصیت پاکی دارید و چیزی که نگرانتان می کند هم در اصل نیت خیری است که در دل دارید و قصد گناه ندارید. شما عاشقید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : با سلام و احترام
خواب دیدم که توی منزل قبلیمون هستیم. من ظاهر خودم رو ندیدم ولی میدونستم که باردار هستم و نمی دونستم همسرم چه کسی هست. فقط اینطور به نظرم میومد که معرف همسرم توی خواب یکی از اقوام پدری بوده و انگار که ما نامزد بودیم. میدونستم که فرزندم پسر هست و تا ۴ روز دیگه زایمان می کنم. تو ذهنم داشتم براش اسم انتخاب می کردم. با خودم می گفتم اسمش رو حسام میذارم یا احسان و یا یاسین. دو سه تا لباس بچه ی نو هم دستم بود و داشتم نگاهشون می کردم. خیلی غمگین بودن. احساس بی پناهی می کردم. به مادرم گفتم مامان ببین حتی نمیاد ببینه وضع من چطوره (منظورم همسرم توی خواب بود). احساس می کردم که کسی منتظر پسرم نیست و ما خیلی تنهاییم. تو ذهنم می گفتم آخه این چه انتخابیه که برای ازدواج کردم و اینکه پسر من غیر از همون دو سه دست لباس، سیسمونی یا چیز دیگری هم نداشت و من از این موضوع هم ناراحت بودم. من در واقعیت مجرد هستم و فرزندی ندارم ممنون از وقتی که میگذارین.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما نگران شرایط کاری خودتان هستید یا در کاری که انجام می خواهید بدهید، گشایشی حاصل نشده و به خاطر آن غصه می خورید. ولی به زودی شرایط زندگی شما عوض خواهد شد و از غم فارغ می شوید. شما گشایش کار می یابید و خداوند به شما احسان زیاد می کند. همان ایده هایی که از بچگی در سرتان بود و دوست داشتید وقتی بزرگ می شوید عملی شان کنید، برای شما عملی خواهند شد. باید افکار خودتان را مدرن کنید و از عقاید قدیمی و ناامیدیها و افکار منفی تان دست بردارید. تشکر از همراهیتون.
Zeinab : سلام روز بخیر،، من صبح زود روز پنجشنبه خواب دیدم مادرم حاملس،، من نه خوشحال بودم نه ناراحت فقط نگران بودم تو خواب میدونستم بچه پسره انگار میخاست وضع حمل کنه اما نمیتونست چند بار زور زد اما بچه به دنیا نیامد،، دوتا از خانمها فامیل نشسته بودن یکیشونو می‌شناسم اون یکی یادم نمیاد کی بود درست خاطرم نیست یک لحظه مادرم کنارشون سرپا ایستاده بود لاغر به نظر میرسید وشکمشم زیاد معلوم نبود،، خیلی نگران مادرم هستم لطفا خوابم رو تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما به خاطر مسئله ای نگران است و غصه می خورد. او امیدوار است که بتواند گشایش کار پیدا کند و مشکلش راه حلی داشته باشد و حرفش را هم به کسی نمی زند ! اگر او درددل می کرد یا از کسی نصیحتی می گرفت یا کمکی می گرفت که از این دلشوره بیرون بیاید. تشکر از همراهیتون.