تعبیر خواب رفتن به مکه
اگر کسی در خواب دید که به حج می رود، یا موفق به زیارت خانه خدا می شود و یا عملی را انجام می دهد که برای او ثواب حج کردن می نویسند. اگر بیمار این خواب را ببیند شفا می یابد و اگر مقروض ببیند، دین و قرضش ادا می شود. اگر از دشمنی نا ایمن است، از وی ایمنی خواهد یافت، یا سفری که در آن خیر و برکت وجود دارد، نصیب او می شود.
اگر کسی دید که حج بر او واجب است ولی از رفتن به حج خودداری می کند، نسبت به امانتداری، خیانتکار است و اگر کسی خود را در حال احرام شدن مشاهده کرد، قصد انجام کاری دارد که صوابش کمتر از حج نیست. اگر در خواب در نیت داشته باشد که از استطاعت و توانایی خود در راه انجام امور عام المنفعه استفاده کند، رضای خدا را به دست خواهد آورد و این نیت را اگر در بیداری به انجام رساند، با صواب حج برابر است.
اگر خواب ببینید کسی از نزدیکان شما یا کسی که او را می شناسید به زیارت خانه خدا مشغول است، امنیت خاطر و سلامتی برای او حاصل خواهد شد. دیدن افرادی که غریبه هستند و به زیارت خانه خدا مشغول هستند بنا به شرایطی که آنان را می بینید، تعابیر مختلفی دارد.
اگر ببینید مردم با آرامش و اطمینان خاطر به زیارت خانه خدا مشغول هستند و ذکر می گویند، برای همه گویای ایمان زیاد و صفای باطن است اما اگر کسانی را که به حج خانه خدا مشغولند به صورتی زشت و یا شبیه حیوانات مشاهده کنید، حج آنان باطل و عبادت آنان از روی نفاق و دورویی و برای رسیدن به مال دنیاست.
تعبیر خواب قصد رفتن به مکه
اگر کسی در خواب قصد رفتن به مکه را داشته باشد و آرزویش این باشد که به مکه برود، کاری برای او پیش می آید که ثواب رفتن به حج خانه خدا را برای او می نویسند و یا در کاری که در بیداری انجام می دهد، برای او خیر و برکت زیادی وجود خواهد داشت.
تعبیر خواب دیدن کعبه (خانه خدا )
اگر خواب ببینید که با ذوق و شادی به دیدن خانه کعبه مشغول هستید، خداوند به شما نظر خاص خود را نشان خواهد داد و در زندگی خوشبخت خواهید بود و به راه راست هدایت خواهید شد.
اگر خواب ببینید که بی تفاوت و بدون خوشحالی به دیدن خانه خدا مشغول هستید، کاری را انجام می دهید که در نظر اذهان مردم بسیار نیکو و پسندیده است ولی آن کار را صرفا از روی وظیفه انجام می دهید یا از انجام آن احساس شادی نمی کنید. در این گونه کارها، هر چند که خداوند راضی به انجام اعمال خیر است ولی شرط قبول آن اعمال تلاش برای کسب رضای خداست. پس اگر کاری را به منظوری جز رضای خدا انجام دهید، ثواب حج رفتن برای شما نوشته نخواهد شد.
تعبیر خواب از مکه برگشتن یا از مکه آمدن
اگر خواب دیدید که از مکه برگشته اید، کار خیری را به انجام و پایان می رسانید که ثواب زیارت خانه خدا را برای شما قرار می دهند. از مشکلات ایمنی یافته و برای شما آسانی در کارها و خیر و برکت وجود خواهد داشت. اگر بیمار هستید شفا یافته و اگر مقروض باشید، قرض شما ادا خواهد شد.
تعبیر خواب در راه مکه بودن
اگر خواب ببینید درراه مکه هستید، در حال انجام عمل خیری هستید که خیر و برکت دنیا و آخرت را برای شما به همراه خواهد داشت. هر اقدامی دردست عمل دارید برای شما بی خطر خواهد بود انشاالله.
تعبیر خواب مکه رفتن مرده
اگر خواب ببینید که کسی که مرده است به مکه رفته است، تقرب و نزدیکی روح او به خداوند به شما نشان داده شده و گناهان او آمرزیده و از مقربان درگاه خداوند متعال خواهد بود.
تعبیر خواب نماز خواندن در مکه
اگر خواب ببینید که برای تقرب خدای متعال در حال نماز خواندن در مکه هستید، در کاری که در دست انجام دارید موفقیت حاصل خواهید کرد و رضای خدا در آن کار همراه شماست. در کار خود موفق خواهید شد و خدا را سپاس و شکرگذاری خواهید کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فاطمه فتحی : سلام . خواب دیدم رفتم مکه (حالت عادی ینی لباس حاجی و اینا نپوشیدم )با خانواده تقریبا اما یه اشوبی اونجا به پا شده همه در حال فرار کردن هستن برای اینکه زنده بمونن انگار که جنگ شده ما هم یه مردی که در دنیای واقعی دوسم داره برای اینکه نجاتمون بده میبره تو یه خونه که یه پنجره رو به مکه داره و میشه دید به من وخانواده ام میگه از اون پنجره نگاه کنید و زیارت کنید بیرون برید احتمال اینکه بکشنتون زیاده همه خانواده اینکار رو میکنن اما من دلم نمیاد از خونه میزنم بیرون و از نزدیک هیشکی نیست جلو مکه دریغ از یه ادم و من کاملا زیارت میکنم با شوق و اشک بعد دوباره میام اون خونه و اون مردی که گفتم انگار که داره دنبال دخترموردعلاقش میگرده برای ازدواج اما منو میشناسه و حتی عاشقمه و میگه ما خیلی اختلاف سنی (۱۲سال)برای همین نمیتونم به مادرم بگم انگار که مادرش هم با ماست و توی خونه دارن راجب ازدواج این اقا بحث میکنن و همشون میدونن ماهمو دوست داریم و من از این بابت ناراحتم و میرم اتاق و اونم بعد من میاد و باهام حرف میزنه که چقدر دوسم داره و من فقط اشک میریزم داریم، دستای منو میگیره و بغلم میکنه روی زمین خوابیدم هردو و میگه حداقل بزار فقط این لحظه هارو بغلت کنم و دستامو میگیره انگار که باهاش خوابم میگیره و یهو از خواب بلند شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به خواسته تان خواهید رسید و امنیت و آرامشی که انتظارش را دارید را بدست می آورید علیرغم اینکه ممکن است شرایط در ظاهر به ضرر شما باشد و با مشکلاتی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه شوید. شرایط مالی کسی که دوستش دارید خوب خواهد شد و حاجت روا می شوید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه مومنی : سلام.وقت بخیر.دیروز ساعت نه صبح خواب دیدم همراه یه آشنایی رفتم گوسفند چرانی دنبال گله.کسان زیادی بودن اونجا که به من میگفتن تو بلد نیستی چوپانی ومن سعی کردم شناختم بیشتر بشه یه گوسفند دیدم از یه بز خوشگل سفید شیر خورد.گشت زدم اطراف گله،گفتم این گوسفند ها همه ماده هایی هستن مناسب زاد و ولد و نرینه قابل ذبح نیست بینشون و صاحباشون حتما نرها رو ذبح کردن خوردن.بعد یه خانم دکتر که میشناسمش رو دیدم که بعد از ۶سال با خوشحالی سوار هواپیما شد و به حج رفت.بعد خودم و خواهرم تو فرودگاه بودیم و هواپیماها از رو سرمون رد میشدن خیلی دلتنگ حج شدم بعد خودم رفتم حج انگار داخل کعبه نشسته بودم که خیلی ساده بود زنان و کودکان بلوچ نشسته بودن اونجا.من برای دختر۴ساله ام دعا کردم که همیشه سالم باشه و مشکلاتش حل بشه.یه پسر بچه لباس قهوه ای پشتش به من و وایستاده دعا می کرد از دعاش خونه میلرزید یه دریچه قفل شده کف زمین بود نزدیک بود باز بشه، فورا شرطه ها اومدن و گفتن بیرون برین.بیرون خونه خدا هم زنان و کودکان فقیر بلوچ بودن. حج فقرا بود انگار.اطراف پر از شیر آب خنک بود کافی بود نزدیک بشی خودبخود باز میشدن و آب سمتت میومد.ودستشویی های تمیز هم بود که دخترم رفت بالای روشویی و خودشو شست دوش گرفت.بعد انگار سوار یه ماشین سفید شاسی بلند بودم که امانت بود از یه آشنا بنام حاج اسماعیل (میشناسمش در واقع)ماشین پر از لباس بود جا نبود کسی دیگه سوار شه.خواهر دیگه ام و عروس بزرگمون لباس گرانبها تنشون بود و میخاستن حج برن.همونجا یه کامیون دیدم وسایل یه خونه ای رو میبرد شهر کرمان برای نقل مکان.ما شهرستان جنوب کرمانیم در واقع.تشکر از تعابیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی با جنبه و درکی بالا دارید و قابلیت راهنمایی به دیگران برای جهت گیری و تعیین مسیر زندگی شان، در وجود شما هست. از اینرو می خواهید به مردم کمک کنید که زندگی خوبی داشته باشند. شما بیشتر با اشخاصی در تعامل هستید که مطیع و تابع اکثریت می شوند و خلاقیت از خودشان به خرج نمی دهند یا پیشگام برای بوجود آوردن شرایط مثبت جدید در زندگی شان نمی شوند. شما دلسوز هستید و می خواهید از این اشخاص حمایت کنید. به رفاه و ثروت خواهید رسید و خانم دکتر در زندگی اش به خاطر کارهای خیری که انجام داده، به سعادت خانوادگی و آرامش رسیده و خدای بزرگ هم از او راضیست و ثواب زیارت حج را برایش می نویسند. قلب خدای مهربان با اشخاص محروم و بی پناهیست که به او رو می آورند و برای او درددل می کنند. شما هم به خاطر محبت هایتان به مردم، ثواب زیارت خانه ی خدا نصیبتان شده و انشالله مشکلات مالی تان از بین می رود و به رفاه و ثروت بیشتری هم می رسید چون شما خیر و نیکوکار هستید. به کسی کمک کرده اید که برایتان آرزوی ثروت زیاد کرده و همین هم خواهد شد. اگر ناامید نباشید و توکل به خدای بزرگ داشته باشید، خداوند انرژی مثبت زیادی به زندگی تان جاری می کند و نگرانی هایتان را می گیرد. سفید بخت و مرفه و خوش شانس خواهید شد و در هر زمینه ای به موفقیت های زیاد خواهید رسید. خواهر و عروستان هم خیر و نیکوکار هستند و ثواب زیارت حج برایشان نوشته خواهد شد. شما سخت کوش هستید و مسئولیت های سنگینی را تقبل می کنید. تشکر از همراهیتون.
مجید : سلام در خواب دیدم مادر فوت شده ام از مکه برگشته و خیلی خوشحال امد تو اتاق و من خواب بودم انگشتش را در دهان من کرد به نیت تبرک و بعد پیشانی مرا بوسید وزفت بعدش خواهر کوچکترم امد و انگشت کوچک مرا گرفت و چند لحظه چیزی رو زمزمه کرد ورفت در همان حال با خودم گفتم که اودارد مرا جادو میکند به همین خاطر رفتم دنبال زنم رفتم تا او را پیدا کنم و داستان را برایش بگویم که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. با پوزش از اینکه تعبیر خوابتان ارسال نشده که به دلیل اختلال اینترنتی است. چون من به یاد دارم که خوابتان را تعبیر کردم. روح مادرتان شاد. او کار خیری در زمان حیاتش انجام داده که برای او ثواب زیارت خانه ی خدا را نوشته اند و یا اینکه کسی برای او دعای خیری فرستاده است که به این دلیل ثواب زیارت خانه ی خدا را برای مادرتان نوشته اند. مادرتان می خواهد شما را کمک و تغذیه کند و حامی شماست. پس دعاهای خیر او پشت سر شماست و افکار شما را تحسین و تصدیق می کند. اگر رابطه ی شما با خواهرتان خوب نیست و او اهل جادوست، خواهر کوچک شما به قدرت ذهنی و خرد و حافظه ی شما و نیز قدرت ارتباط شما با دیگران غبطه می خورد. اما اگر رابطه تان خوب است، او شما را به خاطر خردمندی تان تحسین می کند. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام.حدود یه هفته قبل خواب دیدم با دوس پسرم رفتیم مکه.تور 4روزه بود و شب اخر که همه جمع شده بودن برگردیم.بخودم گفتم ما تا اینجا اومدیم چرا پس کعبه نرفتیم.هیچ کس به قصد حج نیومده بود.گفتم امشب هرجور شده قبل رفتن من میرم مسجد الحرام.بعد حس کردم انگار حرم امام رضاییم.اطرفمون حرم طلایی بود.بعد تو همون مکه انگار یه ساختمون بلند بود که من با زنعموم تو ترانس بودم و یه خانومی اززپایین برای من چیزای کادو پیچ شده میفرستاد.حدس میزدم خانمه خاستگار منه و داخل کادو ها چیزایی مث چادر خاستگاری هس.من امیدی نداشم از اون فاصله کادو هارو که پرت کرده برسع اما زنعموم گرفت یکی رو و بقبه رو هم میخاست بگیره.خیلی ممنون ازتون
فریبا هراتی
: سلام. شما باید برای تمام مسائل زندگی تان در تمام موارد و کارهای سخت مادیگرایانه، به خدای بزرگ توکل مطلق داشته باشید. باید از صمیم قلب خدای بزرگ را بپرستید و امیدتان به او باشد. لازم نیست که حتما به کعبه بروید بلکه با زیارت امام رضا ع و ابراز عشق به خداوند؛ همان ثواب زیارت خانه ی خدا را برایتان خواهند نوشت. شاید شما زیاد امید ندارید که خداوند از شما حمایت کند ولی حمایت و لطف او شامل حال شما خواهد شد. کافیست که توکلتان به او باشد و از عشق او و رحمت او هرگز ناامید نباشید. تشکر از همراهیتون.
چکاوک : سلام وقتتون بخیر دیروز صبح خواب می دیدم در مکه هستم انگار دور کعبه بودیم ولی خود کعبه رو نمیدیدم بیشتر یه سکوی بزرگی بود که دور تا دورش پله بود و حالت گردی داشت ما بالای اونجا دور تا دور با جماعتی که همه زن بودیم با چادر و مقنعه مشکی نماز جماعت برگزار میکردیم پیش نماز ما اقای طالقانی بودن با عمامه و عبای مشکی ...در واقع شکل و ساختار اونجا با مکه فرق داشت همه رو به مرکز ایستاده بودیم به نماز منتها من کمی دیر رسیده بودم و کمی از اعمال رو انجام نداده بودم و بعد نماز داشتن چند تا خانم و اقای طالقانی راههایی برای جبرانش پیشنهاد میدادن انگار قابل جبران بود ..من تو صف اول نماز بودم نزدیک به مرکز اون جایگاه ...ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ایمانی قوی دارید و خردمند و آگاه هستید. اشتباهاتی داشته اید که برای جبرانش دیر نیست. کار خیری انجام می دهید که ثواب زیارت خانه ی خدا را برایتان می نویسند. تمرکز شما روی مسائل خیرخواهانه و مثبت خواهد بود که رضای خداوند را به همراه خواهد داشت. روح آقای طالقانی شاد. شما راجع به کارهای نیکی که انجام می دهید، جار نمی زنید و مخفیانه کارتان را انجام خواهید داد ولی مهم این است که در این کار موفق خواهید شد. تشکر از همراهیتون
ناشناخته : باسلام وعرض ادب خدمت شما ..من دوتا خواب رو شارج کردم ..ممنون میشم اگه تعبیر بفرماید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر شد.
ناشناخته : با سلام وعرض ادب.11مرداد ساعت تقریبا8بیدارشدم ویه خواب عجیبی دیدم خواب دیدم با دوستم (که چندین ساله اصلا نه دیدمش ونه اصلا تو یادمه)انگار تو یه جای تو مکه هستیم ومیخوایم بریم داخل مکه یعنی بریم داخل حیاط حرم ،وقتی نزدیک حیاط حرم شدیم یعنی میخواستیم تازه داخل بشیم دوستم بهم گفت میرم(من رفتنشو ندیدم،انگار رفت تو یه گوشه ی داخل همون اونجا) وتو هم برو همدیگر رو اینجا میبینیم ومن وارد حرم شدم، تو حرم خیلی چیزهای عجیبی رو باهم دیدم وقتی واردش شدم همزمان که داشتم تو حیاط مکه میگشتم دیدم یه جای تو حیاط سنگ های زیادی هست (البته بزرگ نبودند خیلی متوسط بودند) که یه عده ی داشتند با اونها به یه دیواری میزنند که وقتی پرسیدم ،گفتند اینجا رمی جمرات هست وسنگ رو وردار وبزن ویه خانمی که من نمی دونستم کیه خیلی تاکید داشت که من بزنم ومن چند تا برداشتم وداشتم به اون دیواره که میگفتند برای زدن شیطانه ،میزدم وبعدش دوباره تو همون حیاط مکه وقتی بالای سرم رو یعنی روبه روم تو اسمون نگاه می کردم ، یه گنبدطلایی دیدم به یه پسری که تو همون حیاط مکه بود گفتم این گنبدطلایی چیه؟گفت گنبد حرم امام رضاست دیگه، بهش گفتم مگه حرم امام رضا رو میشه از مکه هم دید که گفت اره معلومه .وواقعا هم من گنبد رو واضح میدیدم وبعدش تو همون حیاط یه خانمی رودیدم که یه بسته ی داشت که انگار برای من بود (انگار یه سوغاتی بودکه به هرکسی که تو حرم کعبه میومد اون خانمه بهش میداد)بهش گفتم چرا یکی هست ،من ودوستم دوتاییم (البته من دوستمو دیگه از همون درحیاط که رفت دیگه ندیدم وتو خواب ضمن اینکه داشتم حیاط مکه رو میگشتم نگران این هم بودم که نکنه دوستمو گم کنم دراصل نگران این بودم که نکنه گم کنم ونتونم برگردم خونه ) که اون خانمه درجوابم گفت اون دوستت مرده ومن از شنیدنش خیلی گریه ام گرفت وتو گریه بهش گفتم مگه میشه واون خانمه گفت بیا جنازه شو بهت نشون بدم ووقتی جنازه ی رو بهم نشون داد، دیدم به جای دوستم جنازه یه اقای بود که تقریبا مسند بود که وقتی داشتم جنازه اش رو نگاه میکردم دیدم کم کم داره نفس میکشه و در اصل زنده شده بود وهمین باعث شد به اون خانم همراهم بگم این زنده هست واون خانم خوشحال شد وداشت پلاستیکی که توش اون جنازه رو گذاشته بودند رو باز میکرد تا اون نفس بیشتری بکشه ومن دوباره رفتم تویه جای دیگه ی تو حیاط مکه و دیدم تو همون حیاط مکه یه سری خانم هستند که همه شون چادر داشتند وداشتندبرای جنازه های که جلوشون بود گریه زاری می کردند که جنازه ها انگار متعلق به بچه ها بود چون کوچیک بودند ومن تو اون لحظه یاد عاشورا افتادم انگار صحنه ی حضرت زینب وخانم های تو کارونش یادم اومد یعنی ذهنم با دیدن اون صحنه رفت به کربلا ،درحالی که همه ی این چیزها رو من تو حیاط مکه می دیدم وهمزمان که داشتم این ها رو میدیدم نگران هم بودم که نکنه نتونم برگردم خونه یعنی فکر میکردم دوستموگم نکنم چون تنهایی نمیتونم برگردم وتو همین فکرهای بین گشتن تو حیاط مکه وبین گم نکردن دوستم بودم که یه خانمی انگار بهم میخواست بگه نگران برگشت نباشم، حواسم فقط به مکه باشه انگار میخواست بهم بگه ازته دل حواسم به همین جا باشه ومن تلاش کردم ودرنهایت دیدم تو حیاط مکه برادرم که انگار به دنبال من اومده بودهم گوشیمو داد وهم گفت اومده دنبالم ومن باددیدنش خیالم برای برگشت راحت شده بودوچون خیالم راحت شده بودبهش گفتم حالا دوباره میرم حرم مکه رو میگردم.من دختر ومجردم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما از شکستهایی که در گذشته با آن مواجه شده اید درس آموخته اید و الان از تجاربتان در گذشته، استفاده می کنید. شما می خواهید قویتر باشید و وجهه ای از خودتان را که دوست ندارید عوض کنید و بخش خوبتری از خودتان را جایگزین آن کنید. می خواهید توبه کنید و از اشتباهاتتان دست بکشید. شما عزمتان را جزم می کنید که به شیطان و اوامر و وسوسه های او پشت کنید. شما به سفر زیارت امام رضا ع خواهید رفت و برایتان ثواب زیارت خانه ی خدا را می نویسند و یا زیارت امام رضا ع را در خانه ی خودتان می خوانید و برایتان ثواب حج نوشته می شود چون اگر کسی خواب ببیند که به زیارت اما رضا (ع) رفته است یا حرم او را مشاهده کرده، عملی انجام داده که برای او ثواب حج نوشته شده و شفاعت امام رضا (ع) را برای خود خریده است. همچنین شما حاجت روا می شوید و در ایمنی و آسایش قرار خواهید گرفت. شما نگران هستید که احساس ضعف داشته باشید و اعتماد به نفستان پایین می آید ولی وقتی که توبه می کنید، بخش فاسد و پوسیده ی اشتباهات شما، از بین می رود و تحولی تازه و تولدی دوباره می یابید که احساس می کنید قدرت و اعتماد به نفستان افزایش می یابد. شما عزمتان را جزم می کنید و با استقامت و قدرت بیشتری فقط به خدای بزرگ توکل و توجه می کنید. خداوند خودش آرامش و امنیت شما را فراهم خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
ناشناخته : باسلام وعرض ادب. حدود ده روز پیش خواب دیدم با گروهی که تو خواب انگار میناختمشون وبیشترشون هم خانم بودند دارم میرم مکه ،که تو راه مون از چند تا بیابون رد شدیم که تو هر بیابون وقتی که کمی استراحت می کردیم وبعدش که می خواستیم راه بیافتیم می دیدم از تعدادمون کم میشد یعنی انگار برخی منصرف میشدند وبه همین صورت از چند تا بیابون رد شدیم وتو هر مسیرمون من یه دستشویی هم پیدا میکردم ودستشویی هم می رفتم تا اینکه تو اخرین بیابون که بعدش دیگه غارحرا بود،مادرمو دیدم که انگار اونجا بود یعنی تو اخرین مرحله قبل از رفتن به غارحرا اونو دیدم وبعد از اینکه اونو دیدم ،از اون هم عبور کردم وبه مسیرم ادامه دادم وبه یه جاده خاکی که پایینش غارحرا بودرسیدم وهمونجا به یه نفردیگه که انگار جلوتر از من بودپیام دادم ونوشتم کجایی که نوشت غارحرابیا،و من راه افتادم. من دخترم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما کار خیری انجام می دهید که ثواب زیارت خانه ی خدا را برای شما می نویسند. بارها احساس ایزولگی و تنهایی و غربت به شما دست می دهد ولی از کار درست دست نمی کشید. با سختی ها در راه خداوند مبارزه خواهید کرد و مادرتان هم در گذشته با سختی هایی مواجه بوده ولی رضایت پروردگار را برای خودش خریده است. شما می خواهید در کار خیر از مادرتان هم پیشی بگیرید و با تمام موانع و مشکلاتی که در مسیر اهدافتان است مقابله کنید. در نهایت شما به امنیت و آرامش می رسید و نه تنها خداشناسی بلکه خودشناسی می کنید و در ضمیر ناخودآگاهتان تفحص بیشتری می کنید تا هم خودتان را بهتر بشناسید و هم کسی که زودتر از شما به آنجا رفته بوده است. تشکر از همراهیتون.
Taranom : سلام این خواب رو فردی که باهاش در رابطم دیده :
دیشب خواب مامانمو دیدم تو خواب نمیدونستم مرده
یه لباس تروتمیز خوب چادر پوشیده بود خوبم راه میرفت سالم بود
بعد منو برده بود یه جایی ک تو خواب میگفت اینجا مکه هست . ولی مکه نبود کلی ادم اونجا بودن انگار امدن زیارت بعد یه ساختمونی بود رفتیم توش از پنجره ها بیرون بیرونم میدیدیم خیلی سرسبز و پره درخت و جای خوبی بود بعد رفتیم اشپزخونش برا غذا کلی غذا رو میز بود
یه مرده بود خیلی خوب باه هممون برخورد میکرد میگفت از خودتون پذیرایی کنین بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. روح مادرتان شاد. او روحش آمرزیده شده و کاملا آزاد است تا هر جا که می خواهد برود و در کنار شما با شما تعامل کند. کارهای خیری که او در دنیا کرده بوده، برایش ثواب زیارت خانه ی خدا را حاصل کرده است و امید و شادی و آرامش بسیار زیادی به روح او حکمفرماست. از او به خوبی حمایت می شود و دعاهای خیر او هم پشت سر شماست. خدای بزرگ حامی مادرتان و شماست و شما را قرین رحمت خودش خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Yaseman : خانم هراتی عزیزم سلام و روز به خوشی.متن را نمایش ندید لطفا.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. پدر شما کار خیری کرده و ثوابش را تقدیم روح عمویتان کرده و برای او ثواب زیارت حج نوشته شده است. هر چند که این ثواب برای پدرتان هم نوشته شده. تحولی مثبت به واسطه ی پدرتان به وجود آمده و احتمالا پدرتان به کسی پولی بخشیده است که ثوابش معادل زیارت خانه ی خداوند محسوب شده. شاید زن عموی شما بخواهد این ثواب را به اسم خودش تمام کند. شما هم انشالله به واسطه ی دعاهای خیر پدرتان، از سختی ها و مشکلات دور می شوید و شفا و آرامش بیشتری خواهید داشت. زندگی شما با همین کار خیر پدرتان تحولی مثبت یافته است. خواب شما 898 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.