تعبیر خواب رفتن به مکه
اگر کسی در خواب دید که به حج می رود، یا موفق به زیارت خانه خدا می شود و یا عملی را انجام می دهد که برای او ثواب حج کردن می نویسند. اگر بیمار این خواب را ببیند شفا می یابد و اگر مقروض ببیند، دین و قرضش ادا می شود. اگر از دشمنی نا ایمن است، از وی ایمنی خواهد یافت، یا سفری که در آن خیر و برکت وجود دارد، نصیب او می شود.
اگر کسی دید که حج بر او واجب است ولی از رفتن به حج خودداری می کند، نسبت به امانتداری، خیانتکار است و اگر کسی خود را در حال احرام شدن مشاهده کرد، قصد انجام کاری دارد که صوابش کمتر از حج نیست. اگر در خواب در نیت داشته باشد که از استطاعت و توانایی خود در راه انجام امور عام المنفعه استفاده کند، رضای خدا را به دست خواهد آورد و این نیت را اگر در بیداری به انجام رساند، با صواب حج برابر است.
اگر خواب ببینید کسی از نزدیکان شما یا کسی که او را می شناسید به زیارت خانه خدا مشغول است، امنیت خاطر و سلامتی برای او حاصل خواهد شد. دیدن افرادی که غریبه هستند و به زیارت خانه خدا مشغول هستند بنا به شرایطی که آنان را می بینید، تعابیر مختلفی دارد.
اگر ببینید مردم با آرامش و اطمینان خاطر به زیارت خانه خدا مشغول هستند و ذکر می گویند، برای همه گویای ایمان زیاد و صفای باطن است اما اگر کسانی را که به حج خانه خدا مشغولند به صورتی زشت و یا شبیه حیوانات مشاهده کنید، حج آنان باطل و عبادت آنان از روی نفاق و دورویی و برای رسیدن به مال دنیاست.
تعبیر خواب قصد رفتن به مکه
اگر کسی در خواب قصد رفتن به مکه را داشته باشد و آرزویش این باشد که به مکه برود، کاری برای او پیش می آید که ثواب رفتن به حج خانه خدا را برای او می نویسند و یا در کاری که در بیداری انجام می دهد، برای او خیر و برکت زیادی وجود خواهد داشت.
تعبیر خواب دیدن کعبه (خانه خدا )
اگر خواب ببینید که با ذوق و شادی به دیدن خانه کعبه مشغول هستید، خداوند به شما نظر خاص خود را نشان خواهد داد و در زندگی خوشبخت خواهید بود و به راه راست هدایت خواهید شد.
اگر خواب ببینید که بی تفاوت و بدون خوشحالی به دیدن خانه خدا مشغول هستید، کاری را انجام می دهید که در نظر اذهان مردم بسیار نیکو و پسندیده است ولی آن کار را صرفا از روی وظیفه انجام می دهید یا از انجام آن احساس شادی نمی کنید. در این گونه کارها، هر چند که خداوند راضی به انجام اعمال خیر است ولی شرط قبول آن اعمال تلاش برای کسب رضای خداست. پس اگر کاری را به منظوری جز رضای خدا انجام دهید، ثواب حج رفتن برای شما نوشته نخواهد شد.
تعبیر خواب از مکه برگشتن یا از مکه آمدن
اگر خواب دیدید که از مکه برگشته اید، کار خیری را به انجام و پایان می رسانید که ثواب زیارت خانه خدا را برای شما قرار می دهند. از مشکلات ایمنی یافته و برای شما آسانی در کارها و خیر و برکت وجود خواهد داشت. اگر بیمار هستید شفا یافته و اگر مقروض باشید، قرض شما ادا خواهد شد.
تعبیر خواب در راه مکه بودن
اگر خواب ببینید درراه مکه هستید، در حال انجام عمل خیری هستید که خیر و برکت دنیا و آخرت را برای شما به همراه خواهد داشت. هر اقدامی دردست عمل دارید برای شما بی خطر خواهد بود انشاالله.
تعبیر خواب مکه رفتن مرده
اگر خواب ببینید که کسی که مرده است به مکه رفته است، تقرب و نزدیکی روح او به خداوند به شما نشان داده شده و گناهان او آمرزیده و از مقربان درگاه خداوند متعال خواهد بود.
تعبیر خواب نماز خواندن در مکه
اگر خواب ببینید که برای تقرب خدای متعال در حال نماز خواندن در مکه هستید، در کاری که در دست انجام دارید موفقیت حاصل خواهید کرد و رضای خدا در آن کار همراه شماست. در کار خود موفق خواهید شد و خدا را سپاس و شکرگذاری خواهید کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الهه : سلام خانم هراتی عزیزم
خواب دیدم با خواهرو مامان خدا بیامرزمو بابامو زن بابام مسافرت رفتیم سوریه و مارو هوایی بردن.اونجا مامانم از دست بابام ناراحت بود و همش باهاش دعوا میگرفت و جنگ و جدال داشت و زن بابام خوشو با زیرکی به بابام میچسبوند و بیشتر حرص مامانمو در میاورد بعد همراه ما زن داییم که رابطش الان با ما خوب نیست هم بود و یه دختر بچه داشت اونم اومده بود که این دختر بچه پاهاش پرانتزی بود ولباس پیراهن سرتاسر سیاه پوشیده بود قیافه نرمالی نداشت و زن داییمم دائما با اون درگیر بود(درواقع زن داییم ۲تا پسر داره ولی همییشه ارزویه دختر داشت جاریش که میشه زن اونیکی داییم بچش دختره و اینم با کل طایفه لج و قهره و توهین میکنه و کسی هم باهاش رفت و امد نداره و تویه کاره دعا و اینجور چیزاست)خلاصه تویه خواب من به خواهرم گفتم عه دختر داره که!پس چرا باز قیافش تو همه و ناراحته؟!و محلش نمیدیم هیچکودوممون.بچش انگار دیوانه بود رو زمین میخوابید و ببخشید جوراب شلواری قسمت التشو پاره کرده بود و رو به حرم التشو میکرد و مامانشم اصلا کاری نمیکرد ماهم جرات نداشتیم بهش حرفی بزنیم یا دعواش کنیم بعد از اون دیدم که مارو با هلیکوپتر بردن مکه ولی دورتادوره مکه دریا بود و فقط مکه تویه خشکی بود و چقدر هم باشکوهو بزرگ بود تویه چشمم مدینه میخورد ولی تو خواب میگفتم مکه است.یه نفر یه قران رو دم ورودی جلویه سر ما گرفته بود و اول اون حاج خانمه که مارو اورده بود رفت بعد منو خواهرم دست تو دست هم باهم از زیره قران رد شدیم من اون زیر گریم گرفت راه پله هارو پایین داشتیم میومدیم دیدم همه مردم زیارتو ول کردنو مارو نگاه میکنن زیره پامون یعنی اوله ورودی ۲تاقبر بود که کنارش دوتا خانم که رویه سرشون سفید انداخته بودند و صورت نداشتن و دوره گردنشون یه شاله سبز بود از اینا که سیدا میندازن و بلند بلند رو به ما برامون قران میخونن من اول فک کردم انسانن بعد سرشونو که بالا اوردن یع خورده دیدم نه روح هایه اون قبرهان و اون حاج خانمه گفت بخاطره شما اومدن بیرون زیاد نگاهشون نکنین و قران بخونین ولی من از کنجکاویم هی نگاه میکردم یخورده جلوتر رفتیم دیدم اونا خم شدن رو قبرشون و من زار زار داشتم گریه میکردم و میگفتم اخه اینا چرا برا ما اینقدر ارزش قائلن که روبروم خانه ی خدارو دیدم همونجا زانو زدمو کلی گریه کردم اون حاج خانمه بهم گفت الان ما میریم ولی تو زیارت کن که من رو برگردوندم عقبو نگاه کردم مامانمو دیدم که با لبخند ازم خداحافظی کردو رفت و کلا خونه خدا خالی شد از همه ی اون ادمیایی که بودن و فقط منو خواهرم موندیم بعد من به خواهرم گفتم بیا بریم سره قبره مامان من دلم میخادش و تند تند رفتیم که قبره مامانو اونجا پیدا کنیم.انگار که مامانم اونجا دفن بود.اینم بگم موقعه رفتن به خانه خدا همه بودیم ولی فقط من و خواهرو مامانم رفتیم داخل بقیه انگار از اولشم باما نبودن.خیلی خوابه قشنگی بود حس عاللی داشتم.ممنونم از شما.ببخشید انقدر طولانی شد اخه دوتا سفرررر بود:))
فریبا هراتی
: سلام. شما همگی احساس می کنید که دیگری در کارتان دخالت می کند و زندگی تان را هرج و مرج گرفته و نیاز به این دارید که تغییر محیط بدهید و اینکه احساس می کنید که دیگران برای شما تصمیم می گیرند و مثل زالو خون شما را می مکند و از شما سو استفاده می کنند. می خواهید که متوسل به حضرت زینب شوید تا از شر دشمنانتان محفوظ باشید در حالی که همه تان همین رفتار را نسبت به همدیگر دارید. زن دایی تان به ثروتی رسیده که نمی تواند از آن به خوبی استفاده کند و ناراحت و افسرده است. او فقط پز ثروتش را می دهد و عقلش را به کار نمی اندازد که خودش را سبک نکند و وجهه ی خوبی برای خودش بخرد. شما و خواهرتان کار خیری انجام خواهید داد که ثواب زیارت حج برایتان نوشته می شود. به خدای بزرگ توکل می کنید که در زندگی به امنیت و آرامش برسید ولی شرایط احساسی شدیدی دورتا دور شما را محاصره کرده. مادرتان انسان خیلی خوبی بوده و روحش در آرامش است و خدای مهربان از او خیلی راضی است. هنگامی که فاتحه می خوانید بر بد وارث و بی وارث و کسانی که نمی شناسید هم فاتحه بخوانید و ارواح پاکی که کسی آنها را دوست ندارد و برایشان فاتحه نمی دهند، چشم به راه دعای خیر شما هستند چون آدم خوبی هستید و دعایتان در حق ایشان مستجاب می شود. تشکر از همراهیتون.
مرجان : سلام و خسته نباشید.
چند شب پیش خواب دیدم همراه با پدر و مادر و خواهرم به مکه رفتیم ولی توی مسیر سرگردان شدیم و راه رو گم کردیم. پدرم خسته شده بود و میخواست برگرده ولی من و خواهرم رفتیم تا آدرس دقیق خانه خدا رو بپرسیم که بهمون گفتن باید از کوه روبرو که کوهی سنگی و خشک و بی آب و علف بود و مردم اونجا سرگردان بودن و از 6 تا پیچ اون بالا بریم میرسیم به میدان امام حسن عسکری بعد از اون اگه مستقیم بریم میرسیم به کعبه.
البته مامانم از ما جدا شده بود به اون زنگ زدیم بهمون گفت که اون رسیده بالای کوه و باید با خودمون آب ببریم چون اونجا کم آبی هست و آب گیر نمیاد. قصد ادامه مسیر رو داشتیم که از خواب بیدار شدم.
مادر من 40 سال هست که داره از دختر معلولش نگهداری میکنه.
و من خیلی تو این روزا ذهنم درگیر این هست که خدا خواهرم رو شفا بده نمیدونم به خواب من ربطی داره یا نه.
ممنون از سایت خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید کار خیری انجام دهید که ثواب زیارت حج را داشته باشد اما در مورد انتخاب راهتان مردد هستید. در واقع نمی دانید که چطور می توانید دقیقا کار درستی انجام دهید که رضایت و عشق خدای بزرگ را برای خودتان بخرید. شما باید برای بدست آوردن عشق خداوند با چالشی بزرگ مقابله کنید. باید صفا و صمیمیت و خلوص و عشق در وجودتان باشد. عدد شش بیانگر همکاری، تعادل، آرامش، کمال، گرما، اتحاد، ازدواج، خانواده و عشق است. اینکه حالات ذهنی احساسی و معنوی تان هماهنگ هستند. بیانگر سعادت خانوادگی است. به شما گفته اند که از 6 تا پیچ باید بالا بروید یعنی باید در وجودتان تعادل همکاری آرامش.... باشد و تازه می رسید به خصلت فکری امام حسن عسکری و راه مستقیم به سمت مکه، رضایت امام زمان ع است و اینکه شما پیرو او باشید. مادر شما در بالای کوه است و از همه شما زودتر به این خصلت های مثبت رسیده است و در وجود او سرتاسر عشق و بزرگواریست. او به شما گفته که باید صفای وجود و عشق داشته باشید که این کار سختی است که او در برابر خواهرتان انجام می دهد و بدون عشق این امکان نداشت. ثواب کار او برابر ثواب حج است. شما هم انشالله به پیروی از مادر گرامی تان عشق الهی را برای خودتان می خرید. متوسل به امام حسن عسکری ع شوید تا خواهرتان شفا پیدا کند و او به درگاه خداوند برای خواهرتان دعا کند و دعای خیر ایشان باعث شفای خواهرتان خواهد شد انشالله. تشکر از همراهیتون.
Narges : سلام خانم هراتی عزیز...من دیشب خواب دیدم منو بابام رفتیم مکه بعد داریم ب شلوغی دور کعبه و تواف نگاه میکنیم ک یهو میان میگن امام حسین گفته که اول بابای من باید تواف کنه بعد میان بابامو میبرن و من اصلا اینگار حیرت زده بودم و فقط تو فکر امام حسین بودم اینگار تو خوابم اصلا بهورم نمیشد
فریبا هراتی
: سلام. شما و پدرتان کار خیری انجام داده اید که ثواب زیارت خانه خدا برایتان نوشته شده و خصوصا پدر شما انسانی بسیار محترم هستند و امام حسین ع محب ایشان است و زیارت ایشان مقبول تر است از دیگران. تشکر از همراهیتون.
narsiss : سلام خانم وقتتون بخير مادرم خواب ديد كه من در شرف رفتن به مكه هستم كه مادربزرگم هم براى بدرقه كردنم امده بودن كه ايشون خطاب به خانواده ميگن كه ديدي خدا اينارو بيشتر دوست داره تا مايي كه حجابمونو رعايت ميكنيم ممنون ميشم تعبيرشو عرض كنين سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما کار خیری انجام داده اید که ثواب زیارت حج را برای شما نوشته اند. ایمان قلبی شما و رفتار صحیح و درستکار بودن شما از فامیلتان سرتر و بالاتر است و هرگز نمی توان به صرف ظاهر کسی، او را مسلمان یا مومن یا کافر نامید. چه بسا افرادی که در ظاهر اصلا به آنان نمی خورد که ایمان قوی داشته باشند اما رفتارشان از صد مسلمان منصفانه تر و انسانی تر است و خداوند به همه قلبها آگاه است. قضاوت انسانها به ظاهرشان یکی از بزرگترین گناهان انسان است! شما انسانی درستکار و فرهیخته هستید. تشکر از همراهیتون.
لیلا : با عرض سلام وادب ....دیشب خواب میدیدم با مادرم کنار یه قبر با سنگ کرم رنگی نشسته بودیم به روبرو نگاه میکردم صحنه ای بود مثل همون قبری که خودمون کنارش نشسته بودیم چند نفر سرباز رو آوردن پیاده کردن اونجا میگفتن اینا اومدن حج یکیشون رفت اون سنگ رو بغل میکرد وزیارت میکرد بعد من نگاه میکردم وبه پهنای صورتم اشک میریختم طوریکه اشکام همینجوری روی قبر میریخت به مادرم میگفتم خوش به حالشون رفتن حج ،دیدی من نتونستم برم حج خیلی دوست داشتم برم وقتی مامانم دید اینهمه بی قراری میکنم گفت برم دو رکعت نماز بخونم منظورش برای حاجت من بود بعد خودمو توی یک حیاط مسجد بزرگ دیدم میگفتم اول باید اسم امام زمان رو بنویسم سلام بدم به ایشون ولی روی کاغذ نمیدونستم چی بنویسم فقط دیدم با خط زرین نوشتم حجة بن ،توی این فکر بودم که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. کسانی که با نظم و دیسیپلین برای نجات کشورشان و دفاع از دینشان کشته می شوند، مقام بالایی نزد خداوند دارند و زیارت قبور ایشان ثواب زیارت حج را دارد. شما می توانید حتی به شهدا متوسل شوید و طلب کنید که برایتان از درگاه خدای بزرگ تقاضای حاجت روایی بکنند. انشالله حاجت روا خواهید شد و باید در ذهنتان ارتباط با امام رمان ع داشته باشید و به ایشان متوسل شوید. شاید مسجد جمکران را در خواب دیده اید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی
من خواب دیدم که قراره بریم مشهد خونه خواهرم با خانواده...حرکت کردیم و رفتیم و به خانه شون رسیدیم که من دیدم ابجیم نیستن ...پرسیدم که کجا رفتن ..شوهر خواهرم گفتن که رفتن حج . من خیلی تعجب کردم و باورم نمیشد و خیلی شوکه شدم که چرا بیخبر رفته و به من خبر ندادن .از خانواده خودم پرسیدم اونا همشون در جریانش بودن ولی به من نگفته بودن ...از شوهر خواهرم پرسیدم که مگه قراز نبوده باهم برید ؟؟که گفتن : ما حج عمره رو میخوایم باهم بریم و ایشون(ابجیم) خودشون رفتن فیش حج رو خریده و همه کارای مربوطه رو انجام داده و رفتن حج. من همچنان در شوک و تعجب بودم و گفتم تا با خودش صحبت نکنم باورم نمیشه...شوهر خواهرم تماس گرفت با ابجیم و من باهش صحبت کردم و کلی گله و شکایت که فقط من غزیبه بودم که به من خبر ندادی که با من خداحافطی نکردی ...ابجیمم در جواب فقط گفت که من الان اولین بارم شده دارم کعبه رو میبینم هر دعایی داری بگو ...منم فقط گریه کردم وهیچی نگفتم دیگه
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما کار خیلی خوبی انجام داده اند که برایشان ثواب زیارت حج نوشته شده است و قلب او واقعا پیش خدای مهربان است و دعای او حتما مستجاب می شود پس از او بخواهید تا برایتان دعا کند و انشالله حاجتتان را خواهید گرفت. خوشا به سعادت ایشان. تشکر از همراهیتون.
شعله : سلام خدمت خانم هراتی عزیز روزتون به خیر وخوشی.خواب دیدم میخواستم با خواهر وپسر کوچیکم برم مکه . یه دفعه وسط راه گفتن حتما باید شناسنامه هاتون همراهتون باشه وگرنه نمیبرنتون من بین وسایلم گشتم شناسنامه ی خودما پیدا کردم ولی شناسنامه ی پسرم نبود گفتم باید زنگ بزنم تا همسرم از خونه بیاره .رفتم جلوی آینه دیدم ابروهام کلا نیست با یه مداد برداشتم ابرو بکشم دیدم قهو ه ای روشنه .یه مداد دیگه برداشتم فکر کنم مشکی بود که بکشم وگفتم هر موقع که میرم خونه تاتو میکنم.سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. شما کار خیری انجام می دهید که برایتان ثواب زیارت خانه خدا را می نویسند. این کارهای شایسته را باید فقط به خاطر این که شخصیتتان این کار ها را می پسندد و ایمان قلبی به آن دارید انجام دهید و نه به خاطر اینکه جلوی دیگران خوب جلوه کنید وگرنه برایتان ثوابی ندارد. خودتان شخصیتتان شکل گرفته و رفتارتان شناسه ایمانتان است ولی پسرتان برای موفقیت در اینکار به راهنمایی همسرتان احتیاج دارد و باید با او صحبت کنید تا آگاه شود و صرفا به خاطر در چشم بودن و خوب جلوه کردن جلوی مردم عملی انجام ندهد. شما خودتان را کلا بی احساس نشان می دهید و احساساتتان را ابراز نمی کنید. یا خیلی محافظه کار خودتان را نشان می دهید یا مرموز به نظر می ایید. شما می خواهید خاص و متفاوت باشید. تشکر از همراهیتون.
زهرااااا : سلام و عرض ادب و احترام ....خوابام اغلب تعبیر میشن و منم در شرایط سختی هستم و سخت در انتظار به خاطر همین خیلی مزاحمتون میشم ...منو ببخشید ...
دیروز خواب دیدم که شب بود و تو شهرمون بودم مادرم و خواهر بزرگم میخواستن برن سفر حج و من هم به بدرقشون رفته بودم و در اونجا داشتم ی لیوان چای تازه دم با نبات که داخلش حل شده بود و خیلی شیرین و خوش طعم بود میخوردم و هی به اونا میگفتم یاددتون نره برام دعااا کنید ...رفته بودن و بعد من رفتم در خونه ی یکی از فامیلامون و به دو تا از دختراش که اونا هم میخواستن برن مکه گفتم زود باشید بیاید برید تا جا نموندید ی دفعه دیدم هواپیما در خونشون فرود اومد و اونا هم سوار شدن و رفتن ...بعد میدیدم که روزه و با تعدادی از دوستان رفته بودیم به حیاط ی آدم غریبه در حیاطشون تعدادی درخت وجود داشت یکیش درخت سیب بود با سیبای زیاد یکیش حس کردم درخت بیده و ی درختی هم بود که درخت انگور نبود اما میوه ای شبیه انگور داشت ..ما از صاحب خونه اجازه گرفتیم و شروع به چیدن میوه ها کردیم داشتم میچیدم ..میو ه ای شبیه انگور اما دونه هاش دونه ی انگور نبودن ولی من حس میکردم انگورن ...بقیه بهم حسودی میکردن میگفتن تو به هر شاخه که دست میبری پر از میوس ...فک کنم مقداری سیب هم چیدم بعد یه دفعه ی خوشه کشمش در درخت دیدم که انگور بود و قد درخت تبدیل به کشمش شده بود و من اون رو هم چیدم و برام خیلی جالب بود .....اما اصلا از میوه ها نخوردم ....با تشکرررر فروااااوان خانم هراتی عزیزم ..انشالله سلامت و پایدار باشید ....
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. مادر و خواهرتان می خواهند کاری انجام دهند که ثواب بزرگی به اندازه حج خانه خدا برای آنان نوشته خواهد شد و شما از این دوستی و محبتی که آنان در حق شما می کنند بسیار خوشحال می شوید و خیالتان راحت می شود. دختران فامیلتان هم در این کار خیر با آنان همراهی می کنند و باعث می شوند که شرایط شما عوض شود. شما با کسانی آشنا خواهید شد که بسیار بسیار ثروتمند هستند و بسیار قابل اعتماد هستند و با شما مهربان هستند و باعث دلگرمی شما می شوند ولی کمی خسیس هم هستند اما در مقابل شما دست و دلبازند. ولی البته اینان پیر و چروکیده هم شده اند و از جانب آنان به ثروت و منفعت زیاد می رسید. تشکر از همراهیتون.
Masi : مرسی مرسی مرسی .قربون نفس و کلامتون بشم .
کاش واقعا اینطور که میگید باشه ولایق باشم
.از لحظه ای که تعبیر زیباتون رو دیدم اشک میریرم .خیلی خیلی غصه دارم خدا کمکم کنه
فریبا هراتی
: خواهش می کنم عزیزم. من چیزی نگفتم مگر اینکه خدای بزرگ به شما الهام کرده اند. خدا خیلی مهربان است همه چیز خوب خواهد شد.
Masi : سلام خانم هراتی عزیز
دیشب خواب دیدم دارم میرم مکه انگار یهویی برام جور شده با شوهرم میرم سوار هواپیما که مبشم تو دستم یه قوری وکتری هست دنبال یه کیسه میگردم که اینا رو بزارم تو کیسه .تا بزارم تو قسمت انبار.. هواپیما بلند میشه ودر سمت مسافرین بسته میشه من بدو بدو خودم میرسونم قسمت بار ومیرم تو
یه گونی بزرگ هم با خودم خرما میبرم مکه
انقدر خوشحال بودمو شوق داشتم که میرم خونه خدا اصلا ناراحت نبودم قسمت بار هستم .ولی یه دفعه دیدم چقدر پنجره داره وکابین خلبان جلو منه واز اونجا خیلی راحت همه جا رو میبینم
ولی عذر میخام پریود بودمو از این موضوع ناراحت بودم که چطور میخام برم قبر پیامبر رو زیارت کنم
فریبا هراتی
: سلام. شما کار خیلی خوبی انجام داده اید ( یا می خواهید انجام دهید) که برایتان ثواب زیارت خانه خدا نوشته شده است. شما خیرات به خیلی ها می رسد و کلی ثواب جمع کرده اید و به همه آرزوهایتان خواهید رسید. از جمیع غم ها فارغ می شوید و بر همه مشکلات زندگی غلبه خواهید کرد. با جاه طلبی و قدرت به توکل به خدای بزرگ، به اوج موفقیت خواهید رسید. و از نظر خداوند شما ارزشتان بسیار زیاد است و راهنمای مردم خواهید بود. جای شما قاطی بارها... نیست!! شما دیدتان وسیع است و در ردیف اول هدایت کنندگان مردم قرار دارید. تشکر ازهمراهیتون.