کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب حرم

اگر کسی خود را در جوار حرم مشاهده کرد، از بلایا و خطرات به خدای متعال پناه خواهد برد و اگر خود را در داخل حرم مشاهده کرد، خداوند بزرگ و متعال به دلیل خیر اندیشی و کردار نیک وی، او را در محافظت خود قرار داده است. اگر ببیند به حریم حرم مرد نیکوکاری وارد شد، در انجام اعمال خیر سهیم می شود و بر عکس اگر ببیند به حریم مرد تبه کاری وارد شد، به کارهای زشت و غیر اخلاقی دست می زند.

محمد ابن سیرین می گوید: حرم در لفظ تازی و عرب به معنای جای امن و محل ایمن است. اگر کسی در خواب ببیند که در حرم کعبه بود، از آفات و بلایای دنیا ایمنی پیدا می کند و موفق به رفتن به حج می شود.

تعبیر خواب ضریح
در اصل ضریح واسطه‌ای است بین شخص مقرب خداوند و مردم است. ضریح یا حریم یا اماکن مقدسی از این قبیل نماد باور جمعی مردم هستند. به طور مثال در خواب به زیارت امام حسین (ع) رفته و در ضریح ایشان به دعا و نیایش می‌پردازیم دیدن ضریح نشئت گرفته از عقاید و باورهای ماست که در رؤیا پدیدار می‌گردد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

374 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فاطمه

فاطمه : سلام و روزتون به خير
خواهرم خواب ديدند كه من و خواهرم رفتيم مشهد،خواهرم با يكرتاكسي ميره سمت حرم امام رضا ع و به من زنگ ميرنه و ميگه به همين تاكسي گفتم بياد دنبالت اما من گفتم من خودم با يه تاكسي ديگه دارم ميام،هر دو ميرسيم ردب حرم و باهم وارد حرم ميشويم،ولي خواهرم از من جدا ميشود و انگار ميرود داخل يك ساختماني كه روضه بوده ،ميشينه اونجا و كمي گريه ميكند با مادرم و چندتا از دوستانش تلفني حرف ميزند،بعد دوباره وارد حرم ميشود و من را ميبيند و ما باهم ميريم داخل و سمت ضريح ميشينيم.ممنون.

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۸:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و خواهرتان هر دو حاجاتی دارید که می خواهید برای رسیدن به خواسته هایتان متوسل به حضرت امام رضا ع شوید تا برایتان دعا کند و هر کدام از شما به روش خودتان متوسل به او می شوید. خواهرتان با دعا و گریه و شما شاید با انجام کار خیر در راه خدا. به هر جهت هر کاری که در راه خدا انجام دهید خداوند می بیند و به حال شما واقف است و انشالله هر دوی شما هم حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۲۶:۲۹
فاطمه

فاطمه : سلام
من خواب ديدم رفتم حرم امام رضا ع با مادرم بودم اما ايشون جلوتر از من بود،بعد وارد حرم شدم و ديدم با اين اوضاع بيماري چند تا ادم باز تو حرم هستند من هم از ترس بيماري يكم موندم و بعد اومدم بيرون و داخل حياط ايستادم،و تو حياط يك فرشي پهن كرده بودند جلوي ورودي حرم ،من به مامانم گفتم اين فرش خيلي قشنگه بزار خلوت شه من ازش عكس بگيرم ولي در اخر نتونستم عكس بگيرم،بعد يكي از دوستان دوران دبستانم رو ديدم با همسرش بودند تو حرم(من اصلاً اين دوستم رونميبينم در بيداري).بعد اومدم از در حرم برم بيرون يه دختري كه انگار مسئول خروجي بانوان بود گفت بيا از اينجا برو بيرون من نگاه كردم گفتم نه ميخوام از خروجي ايي برم بيرون كه پارسال هم اومدم حرم از اون رفت و امد ميكردم.دوباره برگشتم تو حياط تا از همون خروجي برم بيرون،بعد صحنه خوابم عوض شد و من خواستم برم ورزش پيش دوستم،تو اون ساختمان سه تا اسانسور بود كه شبيه دستشويي بود و ٢تاش كوچيك بود يكيش بزرگتر با درب چوبي،من ميترسيدم سوارشون شم ،بعد داخل هيچ كدون نرفتم فقط لبه ي درب يكي از اون كوچيكا وايسادم تا برم بالا،وقتي رفتم بالا پيش دوستم،دوستم گفت شوهرم تو رو تو حرم ديده بودو اومده خانه به مادرم گفته جاي برادري فاطمه خيلي دختر خوبيه و چشمانه خيلي قشنگي داره اما تو چشماش معلومه كه غم داره و اون پسر چطور دلش اومده فاطمه رو اينطوري غمگين كنه(در واقعيت با دوست پسرم ديگه ارتباطي ندارم و تو خواب منظوره اون اقا همين بوده اما دربيداري من اصلاً با اونها در ارتباط نيستم و اصلاً از مسائل من خبر ندارند).ممنون.

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۱:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما کار خیری انجام داده اید که ثواب زیارت امام رضا ع برایتان نوشته شده و مادرتان در کار خیر پیشقدم تر هستند نسبت به شما. زمینه ی رسیدن به آرزوهای شما با انجام کار خیرتان و با توسل به امام رضا ع فراهم خواهد شد و امید زیادی دارید که انشالله حاجت روا شوید. شما از همان روشی که در گذشته برای حاجت روایی تان استفاده می کردید، می توانید متوسل به امام رضا ع شده و به دعای خیر او امیدوار باشید. شما تجارب خوبی در زندگی تان پیدا کرده و پیشرفت می کنید ولی اهل دروغ کاری و سیاست بازی نیستید. همسر دوستتان ( اشاره به طور کلی به مردمی که با شما در ارتباط هستند) می دانند که شما شخصیت با ایمانی دارید و وجهه ی خوبی پیش مردم دارید ولی دوست پسر شما قدر شما را ندانسته و این تقصیر شما نیست که رابطه تان بهم خورده است. بینش و آگاهی و ایمان شما قویست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۹:۲۲
ghasem

ghasem : با سلام وقت بخیر یکی از اشناهام‌ چند شب پیش خوابی دیده خواست براش تعبیر کنین . ساعت ۵ خواب دیدم حرم امام رضا هستم و احساس میکردم اهالی روستامون هم هستند ولی زیاد نمیشناختم یه نفر از اهالی روستامون که سرهیات روستا بود و مرده اونجا بود عموم هم بود عموم از معجزه امام رضا میگفت و میگفت ۲۰ سال پیش من توی حرم بودم بمب منفجر کردن ولی من آسیبی ندیدم. به راستی هم ۲۰ سال پیش توی حرم امام رضا بمب منفجر کردن بعد مردم رفتن نماز و در حرم رو بستن من به نماز نرسیدم بعد از نماز مردم آمدن زیارت من شروع کردم به نماز خواندن ولی خلاف قبله یه عده هم نگاه من کردن و مثل من خلاف قبله نماز میخوندن من گفتم چرا اینا خلاف قبله میخونن حتما نگاه من کردن بعد یه عموی دیگم بهم گفت نمازت تموم شد برو از امام رضا حاجت بگیر منم بعد نماز رفتم داخل حرم و التماس میکردم که حاجتمو بده ولی امیدی نداشتم

پاسخ
لینک۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۳:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب ایشان این است که او برای عشق به خدای بزرگ و علاقه ی زیاد به امام رضا ع نیست که می خواهد ایشان را زیارت کند. بلکه به خاطر رسیدن به حوائج خودش است که به خدا و امام رضا ع روی آورده. او به همین دلیل دیده که موقع نماز در به رویش بسته شده. عبادتی که صرفا به خاطر احتیاجات باشد که عبادت نیست. مثل این است که شما به دوستتان بگویید قربانت بروم برایم یک چای بیاور!!ولی در عمل هرگز حاضر نباشید که قربان او بروید!! در دلتان تازه بخواهید که همه ی دوستانتان فدای شما هم بشوند. دولا و راست شدن در مقابل خدا به خاطر روزی زیاد و سلامتی و شادی، عبادت نیست. عبادت آن است که بگویی خدایا تورا می پرستم چون می دانم که تو از همه بهتری از همه مهربانتری عاشق تو هستم. ولی احتیاجاتی هم دارم که امیدوارم به صلاح و تدبیر خودت به من سلامتی بدهی و مرا از دیگران بی نیاز کنی. این می شود نماز خواندن و رو به قبله ( به خاطر خدا) نماز خواندن. اما وقتی که خود خدا اصلا برایتان مهم نیست و فقط حاجتتان را می خواهید پشت به قبله نماز خواندن است. در این صورت است که اگر حاجتتان را نگیرید می گویید که خدایا حاجتمو ندادی پس منم نماز نمی خوانم یا اصلا باهات قهرم!! خیلی از مردم اینطوری با خدا معامله می کنند و نه از سر عشق بلکه از روی نیاز مادی شان خدا را می پرستند. التماس به امام رضا ع کردن و ناامید بودن به همین دلیل است. خداوند از شما هیچ نمی خواهد مگر عشقتان را!! او فقط می خواهد که شما بفهمید که تنها کسی که عمیقا عاشقتان است و همیشه هوای شما را دارد فقط اوست. فقط او را بپرستید و باقی کائنات را دوست داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۸:۳۸
Hamidreza

Hamidreza : سلام و عرض احترام.
من دیشب خواب دیدم در حرم امام رضا هستم،و بهمراه برادر خانمم زیارت رفتیم،بعد دیدم داخل ضریح دارم غذا میخورم کنار یک نفر که نمی‌شناختم.ظاهرا با کاروان رفته بودیم و یکی از پیرمرد های کاروان هم بعد از اینکه رسیده بودیم مشهد از دنیا رفته بودند.تعبیرش چی هست.ممنونم

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۱:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما کار خیری انجام داده اید که ثواب زیارت امام رضا ع را برای شما نوشته اند. برای حاجت روایی تان متوسل به امام رضا ع می شوید ( بشوید) و قطعا حاجت روا خواهید شد. امام رضا ع به شما توجه و نظر خاص دارد و از شما حمایت می کند. شما سعی می کنید که از خرد و عقلانیت در حل مشکلاتتان استفاده کنید ولی عقلتان دیگر به جایی قد نمی دهد و نیاز به حمایت خدای بزرگ و دعای خیر امام رضا ع دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۹:۴۶
مهنوش

مهنوش : سلام. خواب ديدم خود را در صحن امام رضا ديدم. و حرم مدتها بود كه بسته بوده است و زيارت انجام نميشد و اولين دقيقه بود كه در حرم باز ميشد . رفتم داخل صحن و به يك خدام گفتم ميخواهم زيارت كنم گفتند كدام صحن؟ گفتم همان كه اصلي است و قبر مشخص است . گفتند چون مدتها حرم بشته است بايد منتظر باشيد تا ما خودمون همه درها رو باز كنيم و براي عموم زيارت ممكن شود. من گفتم چون يك ساعت ديگه پرواز دارم نميتوانم منتظر بمانم. گفتند باشه همراه من بيا و رفتند به خادم اصلي گفتند و ايشان هم گفتند همراه من بيا و كليد انداختند در يك اتاقي رو باز كردن كه با پنجره به قبر مشرف بود و آنجا بسيار نوراني و زيبا بود و يك شخص هم با سيني پر از ميوه سيب و موز از جلوي من رد شدند. دو اقا هم اجازه زيارت گرفته بودند كه يكيشون روي ويلچر بود و ما ايستاده در كنار پنجره زيارت رو انجام داديم و در همان حالت بيدار شدم. قبر بسيار زيبا و نوراني وتميز و ساكت بود و خدام اصلي هم يك اقاي بسيار موقر بودند و ممنون تعبير فرماييد(البته من اصلا به زيارت رفتن و اما رضا و ..... فكر نكرده ام) .

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۴:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما به شما می گوید که در منزل خودتان و از همانجایی که هستید، متوسل به امام رضا ع شوید و او به شما نظر محبت دارد و انشالله مشکلتان حل خواهد شد. شما قلب پاکی دارید و با سخاوت و دست و دلبازی امام رضا ع مواجه خواهید شد. کسانی که مستاصل هستند و در کارهایشان نیاز به حمایت دارند به ایشان متوسل می شوند تا دانش کافی در راه اهدافشان را کسب کنند و به آرامش و رفاه و عشق و گشایش کار برسند. شما قادر خواهید بود مشکلاتتان را حل کنید و به اوج موفقیت در کارتان برسید. پس زیارت امام رضا ع را از منزلتان بخوانید و در کارتان به خدای بزرگ توکل کنید. از امام رضا ع بخواهید که برایتان دعای خیر کند و خیلی زود بتوانید تصمیم درستی برای حل مشکلاتتان بگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۴۱:۲۲
مهسا

مهسا : سلام وقت بخیر
من واسه امری ۲۰هزار تمن نذ امام رضا کرده بودم که اگه درست بشه این مبلغو بدم
دیشب خواب دیدم که دنبال شخصی ک دوسش دارم توی شهرای مختلف میگردم اما پیداش نمیکنم.یه آن خودمو داخل ضریح امام رضا دیدم .حتی مقبره حضرت هم دیدم .داخل ضریح همه چی از جنس طلا بود.انگار ک از سقف اونجا چیزایی مثل پولکی اویزون بود.من به اندازه بیست سانت از یکیشون برداشتم ک ببرم واسه تبرک و به ادمای مختلف بدم.و دیدم ک اون آقا پشت ضریح منتظرمه و همش صدام میزنه ک بیا بریم

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۷:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به دنبال کسی می گردید که از شما حمایت کند و به خاطر وجود او بتوانید همه جوره احساس آرامش داشته باشید ولی این شخص، کسی نیست که شما دوستش دارید بلکه کسی که از شما حمایت می کند و دعای خیرش همه جوره پشت سر شماست، امام رضا ع است! شما باید در کارتان توکل به خدای بزرگ کنید و عشقتان اول به خدا باشد و بعد تابع امام رضا ع و ائمه ی اطهار باشید و در آخر، به عشقتان فکر کنید. خوابتان می گوید که کسی که همه جوره شما را حمایت می کند خداست و نه عشقتان. حتی عشقتان را هم به دعای خیر امام رضا ع بدست خواهید آورد و او به زندگی تان خواهد آمد. پس با امام رضا ع معامله و گرو کشی نکنید! همیشه وقتی که نذر می کنید نذرتان را سریع ادا کنید و 20 تومنی که در راه خداوند می خواهید به فقرا بپردازید را اول بپردازید و بگویید خدایا اگر صلاح من است که اینکار انجام شود، خودت راه را برایم باز کن و حاجتم را بده. نه اینکه بگویید اگر حاجتمو دادی که دادی وگرنه صدقه و کمک، بی کمک!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۱۴:۵۶
masi

masi : با سلام وعرض ادب خدمت خواهر گلم

خواب دیدم دارم تو صحن امام رصا راه میرم چادرمشکی ومقنعه سرکردم و خیلی زیبا وشیک شدم همراه شهید قاسم سلیمانی و یه پیرمردی که لباس سفید پوشیده وخیلی نورانیه . با افتخار راه میرفتم .وبه همه میگفتم من دست چپ قاسم سلیمانی هستم وایشون بین چند نفر منو انتخاب کردن که همراهیشون کنم .ومثلا پیرمرده دست راست ایشونه .حیاط امام رصا رو داشتن بازسازی میکردنو به جای سنگ فرش از ورق های فولاد اهنی خیلی کلفت وضخیم استفاده میکردن که این ورقهای اهن سبز رنگ بودن وکلی کارگر وجوشکار مشغول کار در صحن امام رضا بودن ..من از شهبد سلیمانی میپرسم چرا اسفالت یا موزاییک نمیکنن ایشون میگن که چون نمیخان صدای تماس کفش ها با زمین بلند بشه ..من پاشنه پامو میکوبم به این اهن ها ومیبینم راست میگن اصلا صدایی درنمیاد ولی روی سنگ فرش صدای کفش ها بلنده ..همینجوری پشت سر اقای سلیمانی وارد حرم میشم به سمت زیر زمین میرن ولی انگار درحال باز سازی هستن پله ها هنوز اجر و خاکه

ولی همه ی رواق ها شلوعه و مردم درحال نماز خوندن .وچند نفر از فامیل رو هم میبینم به اونها میگم من سمت چپی شهید سلیمانی هستم

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۹:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. شما برای رسیدن به خواسته تان متوسل به حضرت امام رضا ع می شوید و کار خیری انجام داده اید که ثواب زیارت ایشان را برایتان نوشته اند. شما نمی خواهید که فکری که در سر دارید را با کسی مطرح کنید و سعی می کنید که با عزت و احترام زیاد ، خردمندانه و مثبت اندیش رفتار کنید. شما می خواهید که یک مبنای جدید و درست فکری بسازید و اعتقاداتتان را قویتر کنید و درست تر فکر کنید. شما می خواهید بی سر و صدا کار خیر انجام دهید و نه اینکه مثل باقی مردم جار بزنید و الکی و از روی نمایش کار کنید. شما مادیگرایی را کنار می گذارید و سعی می کنید که نگاهی عمیق به دین داشته باشید و مثل امام رضا ع که ساده زندگی می کردند هر چند که ثروتمند بودند ولی مال پرست نبودند شما هم همانطور به مردم نیکی می کنید ولی در خفا و پنهانی. شما نظم و دیسیپلین و ثروت و احساستان را در راه خدای بزرگ خرج می کنید بدون اینکه همه جا جار بزنید و عرض اندام کنید. شما به اعتقادات این شهید متعهد هستید و روح او از شما راضی است. حجاب به مغز و فکر انسان است و نه صرفا به ظاهرش. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۹:۴۳
Negar

Negar : سلام وقتتون بخیر
من خواب میدیدم که با چندین نفر خانوم که میشناسمشون وارد حرم امام رضا شدم.
اونها نشستن و مشغول زیارت شدن.
من به سمت اقای خادمی رفتم و همین که خواستم ازشون سوالی بپرسم به همراه بقیه ی خادم ها که لاله دستشون بود، عذر خواهی کردن و به خادم خانومی اشاره کردن و رفتن.
من نزدیک اون خانوم رفتم، این خانم رنگ یک چشمشون ابی و چشم دیگرشون سبز رنگ بود‌.
همینکه من میخواستم باهاشون حرف بزنم اول یه دختر بچه اومد و بعد هم چندنفر دیگه.
بالاخره من موفق شدم باهاشون حرف بزنم و همینطور که میگفتم: میخوام برگردم به قبل و از انرژی هام استفاده کنم.
سرمو روی سنگ های مرمری حرم گذاشتم و گریه میکردم.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۵:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما کار خیری انجام داده اید یا می دهید که برایتان ثواب زیارت امام رضا ع نوشته شده است. شما هم می خواهید به مسائل با مهربانی و احساسات بیشتر فکر کنید و هم مسائل را از بعد و نقطه نظر رقابتی نگاه کنید. این است که تناقضات دیدگاه شما باعث شده که انرژی هایتان تضعیف شود. اگر برای هدفی کار می کنید باید تمرکزتان به آن هدف باشد و برای خدا کار کردن باید سرتاسر با دیدگاهی مهربانانه نسبت به مردم صورت بگیرد و نه اینکه بخواهید در رقابت با دیگران و حسودانه فکر کنید چرا که این کار از ارزش کار شما کم می کند و باعث تحلیل سطح انرژی شما می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۴:۳۸
somaye

somaye : سلام پسر مجرد هستم و خواب ديدم كه توي يك جاي نامعلومي بودم بعد از طريق يك دالون عجيبي مثل يك تونل كه سريع رد شدم رفتم توي يك مكان جديد و يهو ديدم وارد يك مكان خيلي بزركي شدم كه سقف هاي خيلي بلندي داشت كه مثل حالت حرم مانند بود كه نوراني بود و كسي اونجا نبود فقط چند نفر خادم اونجا ايستاده بودن و يك جوان لاغر اندام كت وشلوار مشكي كه يك شال سبز هم داشت و اين جوان يك صداي قشنگي داشت و همينطور وارد اين مكان ميشدم صداي اين جوان مي امد كه يك نوحه ي زيبا ميخوند و منم مات و مبهوت به همه جا نگاه ميكردم از زيبايي و قشنگي اونجا و يكدفعه به من اينگار اِلهام شد كه اينجا حرم امام رضا است و بعد خادم به من گفت بفرماييد خوش امديد و ضريح از اين طرفه بفرماييد و من همينجور ميرفتم فهميدم اينجا مسجد گوهرشاده( من تا حالا مسجد گوهرشاد نرفتم)، و يهو به خودم اومدم ديدم كفش پام نيست و دلشوره ميگيرم كه كفشامو كدوم كفشداري گذاشتم و در همين حال كه بودم يكدفعه صداي پسر عموم مجيد رو شنيدم و در همين حين كه تو فكر كفشام بودم يهو ديدم در اين مكان گوهرشاد خيلي شلوغه و وقتي صداي پسرعموم رو شنيدم خوشحال شدم و بهش گفتم مجيد كفشامو نميدونم كجاست و به من گفت بيا دنبالم كفشات اينجاست و پسر عموم عجله هم داشت و پسر عموم گفت كفشداري شماره ١٧ هست و همينجور كه به سمت كفشداري رفتيم يهو سر از داخل ضريح در اورديم ولي ضريح پشتمون بود و نگاهمون نبود و به سمت خروجي ميرفتيم و ديدم قسمت بالاي سر امام رضا پدربزرگم (سيد هستن) تكيه داده بود به ديوار و كت و شلوار مشكي با شال سبز به تن داشت و ديدم با چشمان گريان و قرمز شده به حالت ناراحتي دستانش به سمت آسمون بود و با خودم گفتم اينجا چه كار ميكنه اينا كه قم بودن و در همين حال پدربزرگم نگاهش به من مي افته و خودش رو جمع و جور ميكنه كه مثلا من نفهمم حالش اينجوريه ولي من رفتم جلوش و احوال پرسي كردم و ازش پرسيدم شما كي اومديد اينجا و يادم نيست چي جواب داد و سريع ازش خدافظي كردم و با پسر عموم سريع رفتيم چون پسر عموم گفت باباهامون منتظرن سريع بيا برگرديم و به سمت كفشداري ميرفتيم كه از خواب بيدار شدم.

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۵:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما باید مراقب سلامت تان باشید تا خدای نکرده به بیماری مبتلا نشوید. ضمن اینکه برای سلامتتان از منزل خودتان متوسل به حضرت امام رضا ع شوید و نذر کنید که انشالله شما و خانواده تان از شر این بیماری شایع کرونا به سلامت در پناه خدای بزرگ مصون و محفوظ بمانید. شما شخصیت با ایمانی دارید و خدای مهربان راه حل مشکلاتتان را به شما نشان داده است. پدر بزرگتان دست به دعا برداشته و آرزو دارد که خدای مهربان شما را از شر بیماری ها مصون و محفوظ نگه دارد. کفشداری شماره 17 اشاره به روح شما می کند که این روح به شما برمی گردد و عمرتان به دنیاست ولی سلامتی تان را به شوخی نگیرید و مراقب باشید تا بیمار نشوید. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۸:۲۰
طاهره

طاهره : سلام.خواب دیدم.جایی هستم ونماز جماعت خواندم تا نماز تمام شد یه خانم از صف جلو برگشت لبهایم رابوسید ورفت من تعجب کردم (این خانم فامیلش خانم خدا مراد است و من سالها پیش باهاش دوست بودم ودیگه رابطه ودیداری ندارم).بعد طبقه پایین رفتم وسوزن های مرواریدی که ریخته بود امدم جمع کنم چندتاش به انگشتانم فرو رفت ودوستم گفت با اهنربا جمع کن ومن بااهنربا جمع کردم بعد وارد یک گرمابه بزرگ شدم وبا دوستم که معلمه توحمام نشستیم به حرف زدن.بعد که ازحمام بیرون امدم یک مرد جوان وقدبلند وچهره مذهبی رادیدم یادم نیست بامن چی صحبت کرد.بعد مادرم گفت به مااجازه دادند به حرم امام رضا.ع. برویم.بعد از پله ها بالارفتم وپشت در حرم گریه کردم وبعد خادمی اشاره کرد نوبت شماست من داخل صحن شدم وتودلم با امام رضا .ع.حرف زدم به خاطر کرونا درهای منتهی به ضریح رابسته بودند وکسی نمیتوانست داخل برود بعد با دایی ام از پله های حرم بالا امدیم وبرگشتیم سلام بدهیم که دایی ام گفت خداحافظ امام رضا با دلارهات،من هم به شوخی زدم به پشتش که یعنی برو این چه حرفیه.بعد بامامانم رفتم خونه ام ودیدم کفش های بچه هایم روی فرش است ومگس روی فرش وکفش هاست .بعد بامامانم داشتم از خانه ام به جای دیگر میرفتیم که زندایی مامانم رادیدیم که فردی بسیار صبور ومومن است اوگفت دخترش از شهر دیگر میخواهد خانه اش رامشهد بیاوردودراین محله برایش دنبال خانه اییم واجاره هایش گران است من گفتم محله نزدیک به حرم وبا مدرسه های خوبی است(در واقعیت هم همینطوراست اما پسردخترش دانشجو است وقصد مشهد امدن ندارند).ببخشید طولانی شد.

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۲۷:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دنیا به شما رو می آورد و خدای بزرگ مرادتان را به شما می دهد. با توکل به خداوند مسائلی که باعث ناراحتی شما در زندگی شده است را از بین می برید و این مسائل را از زندگی تان جمع می کنید. نگرانی هایتان را می شویید می رود و شروعی تازه خواهید داشت. امام رضا ع به شما نظر محبت دارد و با توسل به او انشالله گشایش کار خواهید یافت. شما از هر جایی که باشید متوسل به امام رضا ع شوید، ثواب زیارت او را برایتان می نویسند و دایی شما هم انشالله حاجت روا خواهد شد. شما به بی گناهی و معصومیت فرزندانتان فکر می کنید و می دانید که عملکرد و نگرش آنها دستخوش کثیفی ها و آلودگی هایی شده که در زندگی تان به وجود آمده است. زندایی مادرتان هم حاجتی دارد که می خواهد متوسل به امام رضا ع شود و زن دایی مادرتان از شما به خاطر او التماس دعا دارد تا او هم به حاجتش برسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۱۴:۴۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.