تعبیر خواب حشرات
دیدن حشرات در خواب، تاویلش بیماری مسری یا متضرر شدن و یا نزدیک شدن دشمنان به بیننده خواب است. نیش خوردن از حشرات ، به این معنی است که از جانب کسی از دوستانتان، مورد خیانت قرار خواهید گرفت.
اگر کسی در خواب حشرات را از خود براند، یا آنها را بکشد، رفع بلا و سختی خواهد شد و بیماری و دشمن از وی دور شده و به آرزوهایش خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : سلام. خواب ديدم روز هست و من تو خونمون هستم كه درطبقات انتهايي يك ساختمون بلند واقع شده بود. دوتا سِن(خرچسونه) تو اتاقم ديدم، با كاغذ برشون داشتم و از پنجره انداختمشون بيرون.
البته موقعي كه اين خوابو ديدم دقيقا روزش يه سِن رو از دست مورچه هايي كه تو باغچه ميخواستن بخورنش نجات داده بودم.
فریبا هراتی
: سلام. شما جنبه های نامطلوب را از زندگی تان بیرون خواهید کرد و موفقیت های زیادی به شما خواهد رسید. دید شما وسیع است و درکتان بالاست. دیدن سن در بیداری باعث شده تا در خواب تصویر ذهنی شما از این جنبه های نامطلوب به سن تجسم شود.
فرينا : يادم نيست اينو گفتم يا نه، كه من قبلاً اسفند دود ميكردم ولى نه هر روز الان دوازده روزه كه هر روز اسفند دود ميكنم و مامانم توى خواب گفته كه فرينا ايندفعه زياد تر و روزهاى بيشترى اسفند دود كرده بخاطر همين حشره ها اومدن بيرون و اومدن زير سقف
فرينا : سلام عزيزم اميدوارم حالتون خوب باشه
برادرم ديشب خواب ديده از سقف اتاقم يه كم خاك ميريزه بعد از همونجا يه حشره خيييلى عجيب غريب سياه اومده بيرون افتاد رو زمين تو اتاقم بعد ديده كه سقف اتاقم طبله كرده زيرش حشرات جمع شدند مامانم گفته فرينا اين دفعه بيشتر از قبل اسفند سوزونده اين حشرات بخاطر همين زير سقف جمع شدند!!! راستش من هميشه هر چند وقت يكبار اسفند ميسوزوندم اما الان ده روزه هرروز قرآن ميخونم و اسفند هم هر روز ميسوزونم!! برام جالب بود كه برادرم بى خبر از اين قضيه اين خوابو ديده!!!
فریبا هراتی
: سلام تشکر. شما با خواندن قرآن و دود کردن اسپند، نگرانی هایتان و موانعی را که شما را آزار میدهد را از سر راه آرزوهایتان و از سقف آرزوهایتان بر میدارید. دشمنان شما جا پای محکمی ندارند و سقوط خواهند کرد.
Haniyeh : سلام عزیزم وقتتون بخیر خواب دیدم که خودمو خواهرم وارد اتاقمون شدیم بعد دیدیم چند بُتُل سیاه تو اتاق از در و دیوار و زمین راه میرن با هر چی دم دستمون بود میزدیم روشون که بمیرن بعضیاشون نمیمردن فقط پوست سیاهشون ازشون کنده میشد خاکستری میشدن خیلی وحشت زده بودیم همش دنبالشون بودیم و هی میکشتیم و کلی میترسیدم حشرات دیگه ایی هم بعدش پیدا میشد از یه طرف یه کرم خاکستری اومد بیرون اونو هم کشتیم از یه طرف زیر قالی رو بلند کردیم یه هزار پای خشک شده بود بعد خودمو خواهرم گفتیم حتما اینا اط پنجره که لاش بازه اومدن داخل شروع کردیم دوره درز های پنجره رو چسب زدیم ممنون میشم تعبیرش کنید
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. نگرانی ها و ترس ها، شک ها و افکار منفی در زندگی شما وجود دارند که باعث افسردگی و ناراحتی شما می شوند و در زمینه ی زندگیتان در رفت و آمد هستند. دلیل این ترس ها این است که شما افکارتان را برای دیگران می گویید و آنان ترس در دلتان می اندازند. شما باید در راه اهدافتان ثابت قدم باشید و اجازه ندهید که نظرات دیگران روی شما اثر منفی بگذارد یا شما را از راه رسیدن به اهدافتان بترسانند. تشکر از همراهیتون.
leili : سلام خانم هراتی جان
خواهرم مجرده و با تمام پس اندازش یه خونه در تهران خریده و فقط من در جریانم.
خواب دیدم خواهرم میخواد یه خونه ی دیگه در مرکز شهرستان بخره ، من رفتم وسایلمو جمع کنم اما توی خواب خونش توی تهران نبود بلکه تو یکی از شهرهای کوچک یه شهر دیگه بود ، همونجایی که من دوران کاردانی بودم. من امتحان دینی هم داشتم و در حال خوندن کتاب معارف بودم. در همین حال همکلاسی پسر هم دیدم که علنا به من گفت در حال خیانت کردن به تو هستم. من هم خیلی راحت پذیرفتم و بیخیالش شدم. خواهرم توی خونش یه سگ کوچک سفید داشت که همه چی براش گذاشته بود،( من در بیداری بعضی وقتا تنها میرم اونجا و به خونش سر میزنم و پول شارژ و .... میدم)، در خواب رفتم وسایلم را جمع کنم بیام ، سگ را گذاشتم کف دستم تا با خودم بیارم ، رفتم توی حموم ، از اونجا حموم طبقه ی پایین معلوم بود ، بعد یه سگ شبیه همون سگ یه مقدار بزرگتر بغل دستم بود جفتشون را بغل کردم داشتم با خودم می اوردمشون همسایه رو دیدم که می خواست یه سگ قهوه ای هم به من بده اما گفتم من خودم دوتا دارم و قبول نکردم. سگ کوچیکه کف دستم رو داشت می گزید، از محل گزیدگی یه عالمه حشرات مختلف سبز و سیاه ریز اومد بیرون، همونجا از دست سگا ناراحت شدم. جفتشونو انداختم زمین روی خاکا و ناپدید شدن. دستم رو تکوندم همه ی حشرات از بین رفتن و جای گزیدگی خوب شد. بعدش دلم می خواست سگ کوچکه رو بیارم اما هر چی گشتم پیداش نکردم.
فریبا هراتی
: سلام. انتظارات شما و توقعاتتان از محیط جدید منزلی که خواهرتان در آنجا خانه تهیه کرده است، بسیار بالاست در حالی که آن منطقه خیلی هم بالا و تاپ و مدرن نیست و آدمهایی که آنجا هستند و دم از دوستی و رفاقت می زنند می توانند بسیار سماجت به خرج داده و به اسم رفاقت مزاحمت های زیادی برای شما درست کنند و یا بخواهند پولهایتان را بالا بکشند و شر و دشمنی به پا کنند. بنابراین باید مواظب باشید که خیلی به این دوستان جدید ( در محیط جدید) وابستگی پیدا نکنید زیراهمه شان چاخان و شارلاتان هستند. شما در حال بالا بردن و قوی کردن درک و ایمانتان هستید و دیگر بچه بازی های کودکانه و سبک سرانه پسرانی که ادعای عشق کرده و لاف از مردانگی می زنند به نظرتان نمی آید و عاقلتر از این حرف ها هستید که گول آنها را بخورید. تشکر از همراهیتون.
mmd : سلام . من خواب دیدم که من , برادرم , خواهرم و خواهر زاده ام در خانه هستیم بعد خواهر زاده ام توجه ی من را به حشره ای با چشمان قرمز(خون خوار) روی پنجره جلب کرد وقتی با دقت دیدم که چند حشره بودند خواستم یکی از حشرات رابکشم که فهمیدم تعداد آنها زیاد شده است پس من جیغ ( فریاد ) کشیدم خواهرم متوجه شد و جیغ کشید که آنها از پنجره ی دیگر وارد خانه شده اند و اینکه بر روی بدن می چسبند و خون میخورند و از وحشت به حمام رفتم و در را قفل کردم و بدن خود را با آب بدون حشره ساختم ولی از برادر و خواهرم خبر نداشتم چه اتفاقی بر سر آنها آمده است
فریبا هراتی
: سلام. انسان های بدی که حرف های نیش دار می زنند و با شما دشمنی دارند وارد زندگی شما شده و فضولی می کنند و یا اینکه فکرتان بابت مسئله ای نگران است و شما افکار خودتان را شسته و افکار منفی را دور می ریزید و مثبت اندیش خواهید شد. برای دفع شر و سختی ها حتما صدقه بدهید.
Zohre : سلام
روزتون بخیر ؛ خواب دیدم یک چیزی شبیه نارنگی دستم بود ، پوست نارنجی روش رو کنار زدم توش سیاه بود و یک حشره سبز کم رنگ کوچک روش بود ؛ انگار پوست رو کنار زده بودم که ببینم توش چه خبره . بعد دیدم یک دفتر کوچک که جلدش به رنگ نارنجی و سیاه بود دادند دستم ، بازش کردم شبیه دفتر نقاشی بود که کاغذ های سفید و خوبی داشت ؛ صفحه اول، بالای صفحه یک جمله با خوکار آبی نوشته شده بود و کسی به من گفت پایین صفحه رو نقاشی بکش ، ولی من نقاشی نکردم.
با تشکر از لطف همیشگی تون
فریبا هراتی
: سلام. شما با مسئله و احساسی سروکار دارید که از بیرون امید بخش و سرزنده و پر احساس به نظر می آید اما از درون افسرده و عصبی و متعفن و کینه توز و خطرناک است. شما حاضر نیستید با این استرس و ترس شروعی تازه را تجربه کنید و در آن دخیل باشید. تشکر از همراهیتون.
Seyavash : سلام و عرض ادب.
درخوابم منزلی را قصد خرید و یا خریده بودم. باغچه کوچکی داشت و داخل منزل وقتی درب کابینت ها ی آشپزخانه را باز کردم در گوشه های کابینت پر از حشرات کوچک پرنده (پشه کور) بود با عجله به دنبال حشره کش برای سم پاشی رفتم واسپری حشره کش را استفاده کردم.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما اهداف و ایده هایی دارید که می خواهید به آن برسید و به نوعی رازی شخصی یا خانوادگی را در ذهن خود پنهان کرده اید. اما یک موقعیت خاص یا یک شخص خاصی سعی می کند انرژی شما را خالی کرده از کارتان و رازتان سردرآورد یا برایتان مانع تراشی کند. شما در نهایت بر موانع خودتان غلبه خواهید کرد و شادی و شانس را به دست می آورید. تشکر از همراهیتون.
Parham : با سلام
وارزوی قبول طاعات و عبادات
در خواب دیدم که همسرم گلایه دارند که من در زمانی که مادر خانمم به مدت نزدیک به یک ماه که در خانه ما بودند ،من با ایشان رفتار مناسبی نداشتم و بایستی ایشان را راضی کنم که من اصرار داشتم که بد رفتاری نداشتم و رفتار طبیعی من بدین صورت است که در این هنگام مادر خانمم با ناراحتی گفتند که اگر رفتار تو‌خوب بوده است پس اینها چیست و درحالی که یک پاچه شلوارشان را تکان میدادند تعداد نسبتا زیادی قطعات رنگی کوچک با اشکال متفاوت و‌به همراه حداقل یک موجود حشره مانند که دیدن ان به نظر میرسید مشمئز کننده است (اشاره که پس اینها چیست اشاره به همینها بود که در حال تکان دادن پاچه شلوار روی زمین ریخت)
و در حالی که مادر خانم و خانم‌بودند من بدنبال گرفتن این موجود حشره مانند با دستمال کاغذی بودم که در طی دو نوبت موفق نشدم و نهایتا وقتی که حشره به سمت سوراخی در سه کنج دیوار فرار کرد من توانستم کرک های سطح حشره که شبیه به کرک های قاصدک بود را بگیرم وخود ان موجود به داخل سوراخ رفت
ضمن احترام خواهشمندم تعبیر و راهنماییی فرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر و همچنین برای شما. مادر خانم شما از شما ناراضی است و نظرش این است که شما هر دقیقه یک رنگ رفتار از خود نشان می دهید. گاهی خشک، گاهی جدی، گاهی مهربان، گاهی شوخ طبع، و او هر بار که سعی می کند مثل شما رفتار کند و خودش را با شما وفق دهد که دلتان را به دست آورد، متوجه می شود که شما باز رنگ عوض کرده اید و او نمی تواند مانند شما به سرعت تغییر خلق و خو بدهد و ترحیج می دهد که از شما فاصله بگیرد چون گیج می شود و می ترسد که جوری رفتار کند که به دل شما ننشیند!! شنیده اید که می گویند فلانی یه چیزی کرد تو پاچمون که سرمون رو کلاه بگذاره؟!! این حشره که در پاچه ایشان رفته کنایه به همین مثل است. او نمی فهمد که از کجا دارد نیش می خورد!! نمی فهمد که موضوع چیست. او راجع به حس شما نسبت به خودش نامطمئن است و از اینکه شما از او بدتان بیاید می ترسد. آرزوی او این است که روابط خوبی با شما داشته باشد و شما و دخترش را خوشبخت ببیند. شما هم به جای گفتن من همینم که هستم، برای دلگرمی بیشتر خانمتان و مادرش کمی انعطاف پذیر تر و مهربان تر باشید به نفع خودتان است چون عشقی که آنان به شما می دهند در ازای این مهربانی، خیلی خیلی لذت بخش تر است برای شما. یک محیط توام با ترس و دیکتاتور مآبانه بهتر است یا محیطی پر از عشق و محبت و خنده و آسودگی خیال؟ تشکر از همراهیتون.
parsa : سلام
جمعه (97/08/04)
من توی اتومبیل بودم و در جاده ای در حال حرکت بود اطراف جاده چمن سرسبز بود، در حین حرکت از دور کره زمین بزرگ رو می دیدم که تقریبا یک چهارم اون بریده شده بود و از درون قسمت بریده شده مناظر شهری و رودخانه و ... رو می دیدم، البته این کره در حال چرخش نبود و اطراف کره پوسته داشت.
در جای دیگر توی خونمون توی هال خوابیده بودم که بیدار شدم بعد به اتاقم رفتم حشره ای از کنارم گذشت، دقت کردم دیدم سوسک کوچیکی به درون جعبه رفت که بیرون اومد، با دمپایی سوسک رو کشتم.
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگی تان سعی می کنید که کلیت و آگاهی جهانی داشته باشید و واقع گرا باشید و سعی کنید که مسائل را عمیقا بررسی کنید. شما اجازه نمی دهید که نگرانی های کوچک فکرتان را خراب کند. تشکر از همراهیتون.