تعبیر خواب حلقه ازدواج
به دست آوردن حلقه ازدواج در خواب، تعبیرش ازدواج و خوشبختی است. اگر متاهل هستید، دوستان جدیدی به دست خواهید آورد. اگر ببینید حلقه ازدواج خود را گم کرده اید یا حلقه ازدواجتان شکسته، با همسر خود اختلاف پیدا می کنید. اگر ببینید حلقه ازدواجی که همسرتان به دست دارد، نگینی مشکی رنگ دارد که در بیداری فاقد این نگین بوده باشد، تعبیرش جدایی و نیت همسر شما برای طلاق است.
گرفتن حلقه به عنوان هدیه در خواب، نشانه وفاداری و خوشبختی در زندگی زناشویی است. اگر ببینید که حلقه جدیدی به انگشت خود دارید، در بیداری کارهای جدیدی به شما محول می شود و در انجام آنها به موفقیت می رسید. اگر دختری ببیند که حلقه ازدواج او درخشان است، شوهر آینده او مردی وفادار و مهربان خواهد بود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
yalda : سلام روزتون بخیر - این خواب نقل قول هست
خواب دیدم در مسیر خانه مان هستم ودوست پسرم به همراه دوستشان با من هستند (من و این اقا ، دوسال پیش همدیگر را می خواستیم ولی بعلل مختلف ، خودشان این رابطه و دوستی را قطع کردند و فعلا با آقایی دیگر آشنا شدم و با توجه به اینکه خانواده ها در جریان آشناییمون هستند رابطه خوبی با هم داریم و درضمن این دواقا همدیگر را می شناسند )
احساس کردم دوست پسرم قبلیم در خواب خیلی ناراحت هستند ودر مسیر راه ، بصورت ذهنی حرف می زدیم بدون اینکه حتی کلامی رد و بدل بشه و دقیقا هر دو نفرمون می فهمیدیم که طرف مقابل چی می خواد بگه ! .
فکر می کنم ایشان منو به خانه یا به دوست پسر فعلیم رسوند (دقیق یادم نیست ) در یک لحظه متوجه انگشت حلقه دست چپشان شدم دیدم حلقه طلایی و قدیمی در انگشت دارند. ناراحت شدم که چرا در مسیر راه متوجه این حلقه نشدم و ایشان به من نگفتند که کسی رو دوست دارند وهمزمان تصویر خانمی از جلوی چشمانم رد شد و فکر کردم حتما همسرشان هستند ولی به مرور متوجه شدم اشتباه کرد و کسی در زندگیشان نیست
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او شما را دوست داشته ولی چون نمی توانسته ازدواج کند و شرایط لازم را نداشته خودش رفته کنار که شما بتوانید ازدواج کنید و مثلا خواسته که عمرتان نسوزد و هدر نرود. او الان فقط به فکر کسب درامد و ثروت است. تشکر از همراهیتون.
zeynab : با سلام عزیزم،خواب دیدم یکی از دوستام بهم گفت بریم برات حلقه ازدواج بخرم هرچی گفتم خواستگارم کیه نگفت،بی اونکه صحنه بازارو ببینم ی انگشتر امتحان کردم بد بود شد انگار شبی پوست خشک شده گردو،کنار که گذاشتمش،دومی حلقه بی ارزشی بود ،بعد حس کردم دوستم خواستگارمو میشناسه در واقعیت عشقم که خواستکارم بوده رو هم تعریفشو شنیده،بعد گفتم حالا که میشناسشو فامیلشونه ی حلقه گرون بخرم،نگاه کردم اژچز دور دیدم ی حلقه ساده دسم بود،نزدیک آوردمش شد ی حلقه طلاسفید با دوردیف نگین.به دوستم گفتم ببین یک میلیون وپونصد خریدم وانگشت حلقم انداختم،بعد خودمو دوستمو تو ی مراسم پر از دختر دیدم ایشون یه کتاب برداشتن باز کردن گفتن طریق ه حاجت گرفتن از امام حسین؟انگار بمن میخاست بگه خودشون مشرف شدن کربلا واز خدا بواسطه امام حسین عزیزدلم حاجت گرفتن
فریبا هراتی
: سلام. مشکلات شما به زودی حل و فصل خواهد شد و به خواسته ی خودتان می رسید. با کسی که دوستش دارید ازدواج خواهید کرد. برای حاجت رواییتان به هیچ کسی رو نیاندازید !! جز به توسل به امام حسین و خدای بزرگ. تشکر از همراهیتون.
Neda : بله ممنونم متوجه شدم این اقا واگذارش به خدا بد سر ما رو کلاه گذاشت متاسفانه و بابت ایشون ضرر مالی خوردیم توکل بر خدا امیدمون به خداس.و قسمت دوم خوابم هم که فرمودین درسته خیلی ها هستن که میخوان دوست شن با من با چرب زبونی و تعریف و تمجید از چهره و چیزهای دیگه به اصطلاح مخ زنی کنن.یکی دونفره هم از دوستان هستن که میخوان فکرو هدفم رو عوض کنم ولی من اجازه نمیدم چون اصلا مد نظرم و فکرم رسیدن به هدفم هست البته به صلاح خداوند و توکل به اون بالای سری.خودم سپردم به خداوند و سکان زندگیم به دست خداونده.ولی واقعا تعبیر بجا و زیبایی بود و تعجب کردم از این تعبیر و جالب اینکه تا اتفاقی میفته و میخواد خطر یا خیری پیش بیاد خداوند در غالب خواب بهم یا هشدار میده یا راهم را مشخص میکنه.واقعا خدا چقد بزرگ و الرحمن راحمینه نمیخواد بندهاش به خطا برن
فریبا هراتی
: خواهش می کنم.
Neda : خانم هراتی ولی من این رو خواب رو که گفتم با هم دیدم و یک زمان اصلا جدا از هم نبود.ولی بازم ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: عزیزم شما خودتون نوشتید که خواب اولتان مربوط به گذشته است و تعبیر هم شده و بوق زدن این آقا به لاف زدن و بوق و کرنا و سر و صدای الکی و توخالی درآوردن اشاره می کند. اما من بار اول تعبیرش نکردم چون نوشته اید قسمت دوم خوابم که مد نظر هست فکر کردم 2 خواب بوده. به هر جهت او می خواهد الکی خودی نشان دهد و نباید او را جدی بگیرید. ممکن است بخواهد با شما صمیمی شود و مجددا گولتان بزند. تشکر از همراهیتون.
Neda : با سلام خدمت خانم هراتی عزیزم.خانم هراتی من دو روز پیش خوابی دیدم.در طول روز بود که یک اقایی که در واقعیت سر ما رو کلاه گداشته زنگ زد در مورد پس دادن پولمون حرف زد وزود قطع کرد.البته این قسمت از خواب شاید بازتاب افکارم بود چون زیاد فکر کردم و کمی هم تعبیر شد چون دیروز زنگ حرف زدن و قطع کردن.و اینکه انگار اون اقا که سرمون رو کلاه گداشتن در یک اتاقی رختخواب و شلوارشون بود.کسی انگار میخواست با ماشین بیاد تو اتاقشون یکی اومد گفت توی شلوار این اقا بوق هست اگه با ماشین بیاین بوق بصدا در میاد.قسمت دوم خوابم که مد نظر هست خواب دیدم توی پارک محلمون نشسته بودم توی الاچیق پارک با دوتا از هم محلیها که دو تا اقا پسر جون بودنوبعدش یک اقایی که نمیشناختمشون اومدن کمی سن دار حدود ۴۷ ۴۸ سال و قد کوتاه من از ایشون زیاد خوشم نیومد احساس کردم ایشون هیزه بخاطر همین زیاد نگاهشون نکردم موهای مشکی و پوست تقریبا سبزه داشت بعد اومد کنارم نشست.توی فکرم گفتم این بیچاره که هیز نیست حتی سرش اون وره به منم نگاه نمیکنه چرا همچین فکر بدی راجبش کردمو زن داره اخه یک حلقه یا رینگ زرد طلایی براق توی دستش بود که کاملا برق میزد و نظرمو جلب کرد.ودر انگگشت حلقه ی چپ بود.دیدم پسر جوانای همسایمون از زیور الات حرف میزنن که فروش زیور الات تو محله خوبه و درامد داره و همه میخرن الان نسبت با اینکه منطقه محلی هست خوب میخرن بحثشون این بودمیگفتن دو تا پنج تومن میخرن هرکسی و میگفتن همه دارن که اینقدر هزینه میکنن منم یک زنجیر پا یا پابندانگار خریده بودم و توی پام بود(البته توی واقعیت همیشه زنجیر پابندپای زرد رنگ توی پام هست که درش نمیارم خواب هینو دیدم).و انگار زیورالت دیگه هم خریده بودم فقط همین زنجیر پا نبود زیور اللت زرد رنگ دیگه که یادم نیست چی بود.ولی فککنم انگشتر و چیزای دیگه البته یادم نیس واسه انگشت اشاره. اینو شکدارم .و توی خواب انگار ۲ هزار تومن خریده بودم هر کدوم رو ولی گفتم ازم پرسیدن میگم۵ هزارتومن هر کدومو یکمی کلاس میزارم و گویا تو خواب کلی زیور الات زرد رنگ بدلی گرفته بودم.بیشتر زنجیر پا یا پابندم رو یادمه.پیشاپیش از تعبیرتون ممنونم و با عرض شرمندگی باز هم زیاد شد.پاینده و پیروز باشید.و خدا قوت
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم لطفا خوابتان را طوری بنویسید که من هم که در ذهن شما نیستم بتوانم آن را درک کنم. فقط هم خواب اصلی تان را بنویسید. خواب دومتان که مد نظرتان است اصلا ربطی به خواب اولتان ندارد. اما تعبیر آن این است که شما به عقل و خرد کمتر از ظواهر امر اهمیت می دهید. اینکه یک مرد موفق و عاقل باشد و رازدار باشد زیاد برایتان مهم نیست. اما در عوض به این فکر می کنید که به خوشی های زودگذر سرتان را گرم کنید و ظاهر امر را ببینید که چه کسی خوش تیپ تر یا پولدارتر است یا چه کسی به ظاهر بیشتر تملق شما را می گوید. از نظر پسران محله تان هم زنان خیلی به این که ازشان تعریف کنند اهمیت می دهند و راحت می آیند و دوست می شوند و گول می خورند و سرشان را می توان کلاه گذاشت. شما باید عاقلانه فکر کنید و اجازه ندهید که خوشی های کوتاه مدت و گذرا، زندگی تان را به دست بیهودگی بسپارد. نتیجه ی اعمال شما در خوشبختی شما در آینده و یا خدای نکرده شکست شما مشخص خواهد شد و نمی توانید ارزش موفقیتتان را با 2 تومن و 5 تومن نشان دهید. زندگی شما تمام چیزیست که شما دارید و اصلا نمی توان قیمتی روی آن گذاشت. قدر خودتان را بدانید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام روز بخیر
خواب دیدم تو خونه ی فامیل های نامزد سابقم هستم و خیلی تحویلم گرفتن و دوسم داشتن ولی من یکم احساس غریبی میکردم .بعد خانم صاحب خونه بهم گفت برو تو اتاق برادرمو زنش رو بیدار کن .اون خانم در زد و من وارد اتاق شدم و با برادر اون خانم و زنش سلام و احوال پرسی گرمی کردیم(آقایی که تو خواب به عنوان برادر اون خانم دیدم شخص هستن که در واقعیت هیچ نسبتی با اون خانم ندارن و همدیگه رو نمیشناسند) ،بعد اون آقا به خواهرش چیزی گفت که یعنی شاید ما تو وضعیت بدی بودیم و این خانم (یعنی من)ممکن بود ببینمشون .منم تو دلم بهشون حق دادم.بعد زنگ خونه رو زدن و یه عده مهمون وارد شدن و من از بالای پله ها بهشون نگاه میکردم دیدم نامزد سابقم و خانواده ش هستن.
بعداز شش یا هفت پله ی دیگه باهم بالا رفتیم و سفره پهن کردن و داشتیم ناهار میخوردیم که نامز سابقم گفت جا باز کنین من پیش شمیم (من)بشینم که ما میخوایم حلقه هامون رو باهم انتخاب کنیم .بعد اومد کنارم نشست و ساندویچ تو دست منو گرفت و شروع کرد بقیه ساندویچمو خوردن و من تو بغلش دراز کشیدم مثل بچه ها و با خودم میگفتم دلم باز ساندویچ میخواد (ساندویچ کالباس بوده من اصلا ندیدم که بخورم فقط ساندویچمو نصفه دیدم)و نگاه کردم دیدم دوتا نون باگت دیگه کنارم هست .و تو خواب رو سفره حلقه های ازدواج رو میدیدم که حالتی مثل پیاز سوخاری داشتند ولی من اونارو انتخاب نکرده بودم و قرار بود بعد از ناهار حلقه انتخاب کنیم .
این خواب رو بین ساعت دوازده و یک ظهر دیدم و تازه صبحانه خورده بودم
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. احتمال زیادی دارد که خوابتان باطل باشد. ولی اگر تعبیری داشته باشد این است که خانواده ی نامزدتان به شما فکر می کنند و احساس نامزدتان این است که شما از اینکه با او ازدواج نکردید راحت شدید!! او مسئولیت های سنگینی را می خواسته به دوش شما بگذارد که حالا نگذاشته و عشقش هم صرفا حرف و خوشی زودگذری بوده و الان شما راحت هستید که با او ارتباطی ندارید. تشکر از همراهیتون.
shamim : ممنونم. ولی با توجه به اینکه مجردم . این تعبیرتون واسه بعد ازدواج هست؟ یا الان باید یه سری شرایط سخت رو تحمل کنم تا ازدواج کنم با شخص مورد نظرم؟ ممنون میشم جواب بدهید.
فریبا هراتی
: خیر منظور این است که شما باید نسبت به ازدواج واقعگرایانه فکر کنید. اینطور نیست که آدم ازدواج می کند همه اش رفاه و عشق و خوشی باشد. ازدواج مسئولیت است صبوری و قدرت می خواهد. خواب به این معنی نیست که شما قرار است بدبخت شوید یا سختی تحمل کنید. خواب می گوید که رویابافی نکنید. اول قوی باشید و واقعگرا، بعد ازدواج کنید که اگر مشکلی پیش آمد خودتان را نبازید.
shamim : سلام خانم هراتی خسته نباشید. من مجردم. در خواب دیدم که دستی که درانگشتش حلقه بود درون آتش بود. و صدایی را میشنیدم که میگفت که این ها باید یه مدتی رو گفت مثل چهارصد روز یا چهارهزار ساعت و همچین چیزی توی آتش بمانند تا انگشتره تنگه انگشت دست بشه. منظورش اینکه اندازه انگشت بشه. ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که ازدواج می کند باید برای اینکه نسبت به عشقش و همسرش متعهد باشد، در کارهای سخت زمینی و مسائل مادیگرایانه، ثبات و پایداری از خودش نشان دهد و زود خودش را نبازد، تا بتوانند زندگی اش را حفظ کند. کنایه از اینکه ازدواج صبوری و تحمل و قدرت می خواهد و همه اش عشق و عاشقی نیست. تشکر از همراهیتون.
ta : سلام خواب دیدم
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. دختران همسرتان اگر متوجه رابطه شما با پدرشان شوند، برای شما آرزوی موفقیت نخواهند کرد و دختر بزرگ او مطلقا نمی تواند شما را تحمل کند و کوجکتره شما را نادیده می گیرد. شما از این شرایطی که خودتان و خواهرتان دارید برای خودتان احساس تاسف می کنید و ناامید و افسرده می شوید ولی باز شما سعی می کنید که خودتان را قوی نگه دارید و به خواهرتان هم کمک می کنید که شرایط زندگی تان را خوب کنید و به آرزوهایتان برسید. تشکر از همراهیتون.
ترگل : سلام خسته نباشید،خواب دیدم خونمون عمومادرم اومده ازدواجم تبریک بگن تو آشپزخونه دستم میخوره به کابینت نگین حلقه ازدواجم میوفته تو دلم میگم میرم درست میکنم بعد وقتی دنبال نگین حلقه ازدواجم میگردم خیلی زیاد از اون تعدادی که افتاده بیشتره...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما راز شخصی بزرگی را پنهان می کنید که مربوط به ازدواجتان است. احتمالا از ارزش و بهایی که شما برای خودتان قائل بودید، کاسته شده و همسرتان یا خانواده اش به شما احترام کافی نمی گذارند. تشکر از همراهیتون.