کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب حمام

علامه مجلسی ( ره) می گوید: اگر کسی خواب ببیند که به حمام می رود، توفیق زیارت حاصل می کند و گناهانش پاک می شوند و روحش از آلودگی رهایی می یابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

281 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

زهراااا

زهراااا : سلام وقت بخیر
من دیشب شاید هم دم صبح خواب دیدم که آقایی که به هم علاقه داشتیم و خانوادش براش جایی رفتن خواستگاری، این آقا با اون دختر رفته بودن خرید عید و من جایی بودم مثل یه خونه بزرگ که آدم های دیگه ای که غریبه بودن اما انگار توی خواب میشناختمشون اونجا حضور داشتن، من مدام فکر میکردم که اع یعنی واقعا بردش خرید عید کن؟ یک خانم املاکی با من تماس گرفت و گفت به اون اقا بگو دم عیده و خونه هاشو میخرم، وقتی اون اقا اومد من بهش گفتم خونه هاتو بفروش و اون کفت ماشینمم میفروشم و مدل ماشینشو توی کاغذ نوشت و رنگ ماشین مشکی بود و من حس کردم مدل ماشینو بالاتر نوشت،به من گفت دهانت بوی سبزی میده برو کنار اما بعدش اومد و گفت بیا پیشم و از نزدیک با من صحبت کرد و من با خودم گفتم چی شد این که میگفت بو میدی، بعد رفتم حمام و زیر دوش بودم و روی مبلی بودم که متعلق به یکی از اعضای همون خونه بود و جنسش فوم چرم مانند بود و گفتم باید اینو برگردونم به صاحبش که اینجا کثیف نشه و وقتی داشتم خودمو میشستم اب ملایم بود و چرک ها از من از زیر اون مبل میزد بیرون و من گفتم بقیه هم اومدن این حمام و حتما کثیفیشون زیر مبل هست و مردها هم حتما روی مبل نشستن و کثیفه، و همچنان زیر دوش بودم و خودمو لخت ندیدم شاید با لباس زیر دوش بودم.

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۹:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از اینکه این آقا بخواهد شروعی تازه را آغاز کند، و از شرایطی که برایتان پیش آمده، ناراحت و در شوک هستید. اما قلب و روح شما بزرگ است و سعی می کنید که از تجاربی که در زندگی تان آموخته اید، برای آینده تان و در روابطی که پیش رو دارید، استفاده کنید تا زندگی بهتری برای خودتان بسازید. این آقا مجبور می شود که به دیگران خدمات و سرویس ارائه کند و خودش را دست کم بگیرد و دیگر نمی تواند مانند گذشته ژست جدی و مرموز و رازدار بگیرد و کنترل کارها را مانند گذشته به دست بگیرد بلکه خودش را خردمندتر از گذشته جلوه می دهد و سعی می کند که خودش را مطیع و تابع خانواده ی جدیدش قرار دهد. او می داند که شما دلتان می خواست با او ازدواج کنید و برای همین الان دوست ندارد که در زندگی او باشید. اما بعدا وقتی ازدواج کرد، یاد خوبیهای شما و اشتباهات خودش خواهد افتاد. شما می خواهید از ارتباط با آدمهایی که باعث ناراحتی شما شدند، دور باشید و ذهنتان را از نگرانیها پاک کنید. می خواهید شروعی تازه داشته باشید و اگر با لباس زیر دوش بوده اید، در ظاهر شاید رفتارتان عوض شود، اما در باطن همیشه همانی خواهید بود که الان هستید و نمی توانید خودتان را عوض کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۴:۰۵
آرام

آرام : سلام و عرض ادب.نمايش داده نشود.

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۱۲:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما نسبت به امیال غریزی و روابط خصوصی زندگی وکیلتان کنجکاو هستید. او آدم درستی است و سعی می کند که کارهای شما را هموار کند و کسی هم در زندگی اوست که دوستش دارد و باعث ایجاد تعادل در زندگی او می شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۳۲:۰۹
آرام

آرام : سلام خانم هراتى عزيز.خواب ديدم كه مثل اينكه خانه خواهر همسر مرحومم بوديم،همه بودن و خيلي شلوغ بود عمه اش ،دخترشون و شوهرون و يه نفر ديگه ٤نفري يه گوشه ايستاده بودن و مدام منو كه راه ميرفتم فقط نگاه ميكردن و روشونو برميگردوندن و منم محلشون نميذاشتم.بعد يه جا ديگه خواب ديدم كه تو اتاق بوديم همسر مرحومم رفت حمام من زدم زير گريه و از اتاق اومدم بيرون فقط داشتم گريه ميكردم تو خواب ميدونستم همسر ميخاد در اثر بيماري فوت كنه خواهرشوهرم اومد دنبالم كه منو دلداري بده بعد رفتم تو كوچه اونجا دخترخواهرشوهرم با موتور دنبال كسي ميگشت... همسرم از حمام اومده بود بيرون رفته بود تو اتاق به برادرش گفته بود كه براي من بخاري رو روشن كن و ايشونم بخاري رو بلد نبود و همسرم پشت باسنش ميسوزه،بعد ديدم كه موهايه منم خيس بود مونده بودم كه سشوار بزنم يا نه هي سشوار نگاه ميكردم كه ميخاييم بريم بيرون يعني سرما ميخوريم... كه در اخرم خشك نكرديدم همسرم يه پيانو اونجا بود رفت كنارشو و شروع كرد به زدن منم كنارش نشستم و خودم ميچسبوندم بهشو باهاش شوخي ميكردم بعد مثل اينكه تو اون لحظه مثلا كنترلمو از دست دادم و دراز كشيدم لباسى كه تنم بود پايينش تور توري بود بعد پاهامو تكون ميدادم و جوراب كرم رنگ پام بود و احساس اينكه من هميشه خوشتيپم ميكردم.من در حال حاضر با خانواده همسرم كلا قطع ارتباط كردم.

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۲۴:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فامیل همسر مرحومتان راجع به شما و عملکردی که دارید صحبت می کنند و به زندگی تان کنجکاو هستند. همسر شما امیدوار است که گناهان و اشتباهاتش آمرزیده شود و شما هم دلتان برای او می سوزد چون خطاهایی کرده که نیاز به بخشش دیگران دارد. دختر خواهر شوهر شما عجولانه قضاوت می کند و در رفتارش خیلی مسئولیت پذیر نیست. برادر همسرتان نمی تواند گرمی و آرامش کافی را با دعاهایش برای همسرتان فراهم کند یا از همسرتان راضی نیست و اصلا او را دعا نمی کند و او را نبخشیده و از این بابت همسرتان نگران است که مجازات شود چون پشت سرش حرف بد می زنند. شما هم احساساتی شده اید و به این فکر می کنید که افکارتان را تروتمیز کنید و دیگران را ببخشید و گذشته ها را فراموش کنید و یا خیر. اما نمی توانید گذشته ها را فراموش کنید. همسرتان می خواهد که هارمونی و آرامش به او برگردد. شما هم برای او آرزوی آرامش دارید و سعی می کنید که گرمی و امنیت تان و منافع تان را بتوانید حفظ کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۹:۰۵
Vahideh

Vahideh : سلام عزیزم
خواب بیشتر بود اما فقط این یادمه(لطفا مخفی باشه)

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام خانم گل. شما می خواهید در انجام کارهایتان، حفظ استقلال و خودمختاری تان و در رسیدن به سعادت و موفقیت، به صورتی قوی رفتار کنید و بعضی از خط قرمزهایی که برایتان کشیده شده است را بشکنید. شما عصبانی هستید، با کینه یا با جدیت رفتار می کنید و سعی می کنید که در بعضی مواقع هم مرموزانه رفتار کنید تا بتوانید سختی هایی را که در رابطه با مسئولیت هایتان تجربه می کنید را از زندگی تان پاک کنید و مشکلاتی در رابطه با غرور یا شرم یا مسائل مالی یا مشکلاتی در رابطه با مالکیت نسبت به چیزی را از وجودتان تخلیه کنید. مادر شما از مشکلات شما با خبر است و نیت او در قبال شما خیرخواهانه و دوستانه است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۷:۰۷
N

N : حیف ک کوتاهه وگرنه همینو میپوشیدم و انگار شلوارمم همون رنگی بود(شلوار اون رنگی دارم ولی پیرهنه رو بابام نداره و منم درواقعیت هم لباس های خیلی کوتاه نمیپوشم)بعد پیرهنو برداشتم پوشیدم دیدم از باسنم پایینتر میاد دیگه گفتم همین خوبه و اینموقع انگار بندهم دور کمرش داشت و کشیدمو بستمش تا پیرهنه تنگتر شد و مثل شومیز دخترانه شد و گفتم همین خوبه و ی مقدار پیاده رفتیم اونورتر و دیدم دست دو سه نفر از خودمونیا بشقاب پلو و قورمه سبزی ک رو پلو ریخته بودن بود و من اول فک کردم فقط همونچندنفر واسه خودشون خریدن و گفتم کاش برا منم بود بعد دیدم چنادتا پرس دیگه هم تو سینی روحی گذاشتن اوردن و فهمیدم اونایی ک جلوتر از ما رسیده بودن واسه هممون سفارش دادن و خوشحال شدم و خیلی دلم میخواست و اینجاهای خواب انگار شب بود و همونجا زیر درختای فک کنم نارنج نشستیم ک بخوریم و قورمه سبزی هم روغن انداخته بود و خوشرنگ و لعاب بود(البته شاید قسمت غذا بخاطر این بوده ک روزه بودم ولی من تو فکر قورمه سبزی نبودم)تعبیر چیه ممنونم

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۴۸:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما نمی توانید مثل پدرتان خیلی قوی و کامل عملکردتان را ابراز کنید و دوست دارید که کسی از افکار و عملکردتان با خبر نباشد و دل و جرات و اقتدار و قدرت پدرتان را ندارید. اما سعی می کنید که در مورد اصول اخلاقی، عرصه را به خودتان تنگ کرده و مراقب افکار و رفتارتان باشید و گناه نکنید. شما به خاطر مسئله ای مالی فکرتان ناراحت است و ترش کرده اید و می خواهید سر فرصت بنشینید و روابط و شرایط خودتان را ارزیابی کنید که چطور می توانید مشکلاتتان را حل و فصل کرده و به ثروت و رفاه بیشتری برسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۳۸:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما نمی توانید مثل پدرتان خیلی قوی و کامل عملکردتان را ابراز کنید و دوست دارید که کسی از افکار و عملکردتان با خبر نباشد و دل و جرات و اقتدار و قدرت پدرتان را ندارید. اما سعی می کنید که در مورد اصول اخلاقی، عرصه را به خودتان تنگ کرده و مراقب افکار و رفتارتان باشید و گناه نکنید. شما به خاطر مسئله ای مالی فکرتان ناراحت است و ترش کرده اید و می خواهید سر فرصت بنشینید و روابط و شرایط خودتان را ارزیابی کنید که چطور می توانید مشکلاتتان را حل و فصل کرده و به ثروت و رفاه بیشتری برسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۳۸:۱۱
N

N : سلام 10رمضان خواب میدیم توی ی اتاق از خونه قبلیمونم ک انگار اونجا حموم بود و ی لحظه انگار فک میکردم خونه خودمونه و ی لحظه انگار خونه داییم بود و من داشتم حموم میکردم ک زنداییم انگار دید منو چون در ی کم باز بود و بعد انگار در ادامه حموم رو تو اتاق فعلیم میدیدم ک دوش بالای تختم بود و مامان و زنداییم میون در نشسته بودن حرف میزدن و من خودمو میپوشوندم میگفتم دارم حموم میکنما ولی همینجور حرف میزدن و منم دیگه لباس برداشتم رفتم ی اتاق دیگه عوض کردم و اومدم و در این لحظه انگار ک همونجا خونه داییم اینا باشه زنداییم گفت عاخی میخواستی لباس عوض کنی کاش ما رفته بودیم جای دیگه منم گفتم دیگه رفتم ی اتاق دیگه عوض کردم.و ابنم بگم قبلی ک از اتاقی ک دوش حموم داست برم بیرون انگار از زیر دوش ک اومدم کنار ک خودمو بپوشونم آب دوش همینجور میریخت رو تخت و بعد لستمش و با اینکه اتاق و تخت در واقعیت خودم بود ولی اون لحظه انگار خونه داییم اینا بود و از اینکه رو تخت خواب اب ریخت عذاب وجدان گرفتم.بعد انگار خانواده ما و خانواده داییم اینا و چندتا اقوام نزدیک دیگمون باهم اومده بودیم ی جایی مسافرت و من چون تو قسمت قبل خواب حموم بودم میخواستم لباس مناسب بپوشم چون انگار دسته جمعی میخواستیم بریم بگردیم و بعد انگار میخواستیم بریم بازار.پیاده هم بودیم.ی رگال از لباسامون بچد و دوتا از مانتو هامو دیدم ک انگار خیلی وقت نبود شسته بودم و یکی رو برداشتم بپوشم دیدم خشک شده ولی رو شانش ی کم خیسه چون بین لباسا بوده خشک نشده بود اونجاش.بعد من گفتم حالا چی بپوشم بعد انگار رو رگال فقط ی پیراهن مردانه زرد پررنگ ک چهارخانه ریز داشت ک البته برام گشاد بود اویز بود و یکیشون گفت این ک مال باباته رو بپوش و منم گفتم حیف ک...ادامه

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۴۷:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر این است که شما در گذشته مرتکب اشتباهات و خطاهایی در زندگی تان شده اید و حالا می خواهید اشتباهات و نگرانیهای گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. شما برای خانم دایی تان درددل می کنید ( یا سعی می کنید که مطابق با فرهنگ خانوادگی تان رفتار کنید) اما همزمان سعی می کنید که حریم خصوصی تان را خیلی برای او نشکنید. شما سعی می کنید که رفتارهایتان را عوض کنید ولی نمی توانید احساسات خودتان را مخفی کنید. دایی شما و خانمش تحت تاثیر صبحتهای شما قرار گرفته و احساساتی می شوند. شما سعی میکنید که چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و تحولی مثبت و تازه را آغاز کنید. به این فکر می کنید که منبعد رفتار بهتری داشته باشید و خیلی از روی احساسات حرف نزنید. اما به هر حال شخصیت احساساتی شما برای آنان مخفی و پوشیده نیست. شما می خواهید طبق چهارچوب و مقررات و ضوابطی که پدرتان به شما آموخته است رفتار کنید. هر چند که باور ندارید که آنقدر قوی باشید که مطابق با اعتقادات و باورهای پدرتان رفتار کنید و توانایی های خودتان را دست کم می گیرید.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۲۵:۵۷
Marjanehhhhh

Marjanehhhhh : سلام وقت بخیر من دو شب پیش خواب دیدم تو یه خونه رفتم که دختر اون خونه مرده، و توی حمامشون که تو حیاط هست و خیلی خیلی کوچیکه میخام حمام کنم و اضطراب دارم که مامان اون دختر ناراحت نشه
ممنون از تعبیرتون
سلام خانم هراتی توی این خواب من اون خانم و دخترش که مرده بود رو نمیشناختم و نمیدونستم اون خونه اصلا کجاست و اون حمام توی حیاط بود

پاسخ
لینک۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۱۵:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که تحولی تازه در زندگیتان ایجاد کنید و به بعضی از عادات و رفتارهای گذشته تان پایان دهید. می خواهید به رفتارهایی که باعث شکست یا افسردگی شما می شوند، پایان دهید و شروعی تازه داشته باشید. می خواهید مسئولیت پذیرتر باشید، روحتان آرامتر باشد و افکار و نظرات قدیمی و منفی را دور بریزید و بالغانه تر و خردمندانه تر رفتار کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۴۶:۱۷
Golnesa

Golnesa : سلام. وقتتون بخیر. امروز صبح بعد از اذان خواب دیدم با کسی که دوستش دارم و مدتیه ارتباطی نداریم توی حمام هستیم و من آب میریختم رو تنم. بهش گفتم با اینکه کار درستی نبود با تو بیام حمام ولی این آب گرم خیلی میچسبه. خیلی خوب بود گرمی آب رو تنم. بعد که پاشدیم اون رفت تو حال از پشت سرش دیدم دو تا تیکه کف سفید از مقعدش اومد بیرون ریخت رو فرش. دومین تیکه خیلی بزرگ بود. تو خواب به نظرم منی بود گفتم‌منی ازش خارج شده. در واقعیت من برای برگشتنش دعا میکنم. بعد تو یه صحنه دیگه دیدم خونه خواهرم هستم دارم نماز میخونم خواهرزاده ام که قدش بلندتر شده بود تو خواب هی میخواست سرش رو بذاره رو سجده. آخرش سجده آخر مهرم سبز رنگ بود انگار از کربلا بود. بعد که تشهد خوندم گفتم بیا مهر مال تو. اگه دومی بی ربطه اولی رو تعبیر کنید لطفا.ممنون

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۵۷:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید نگرانی ها و دلشوره هایتان را بشویید برود. می خواهید به امیال غریزی تان بیشتر توجه کنید و گرمی و عشق بیشتری را در زندگی تان تجربه کنید. او هم تلاش می کند که خواسته های خودش را ارضا کند و جوری زندگی کند که به او آرامش می دهد. خواهرزاده ی شما شخصیتی خردمندتر از گذشته پیدا کرده و احترام او پیش دیگران بالاتر خواهد رفت. او ایمانش قویتر شده و متواضعانه تر از گذشته رفتار می کند. او از حضرت امام حسین ع تبعیت می کند و دعاهای خیر او پشت سر شماست. او می خواهد که شما هم به امام حسین ع رو بیاورید. شما دو خواب را همزمان نوشتید و بعد از اینکه بنده تعبیر را عرض کردم می گویید اولی را تعبیر کنم. به هر جهت یک حق خواب بیشتر نداشتید. لطفا برای دفعه ی بعد بفرمایید که از شما یک حق خواب بیشتر کسر شود تا خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۳۸:۰۳
Parniia

Parniia : سلام جمعه شب گذشته خواب دیدم که منو همسرم در راهی میرفتیم بین راه همسرم مرا پیاده کرد و خودش به همراه زنی که در واقعیت عشق قدیمی و دوران جوانیش بود به سمت حمام عمومی رفتن چیزی که در خواب بیشتر توجه مرا جلب کرد چادر کاملا سفید زن و مقصدشان یعنی حمام بود من دنبالشان رفتم ودیدم جایی رفتن که مردان و زنان دیگری هم به صورت زوج میرفتن و آن مکان یک سالن بزرگ بود و همه چهار زانو کنار هم نشسته بودن با لباس، همسر من هم با آن زن کنار هم نشسته بودن گویا مراسمی در حال برگزاری بود و تمام مدت چادر سفید زن جلوی چشمم بود و من خیلی ناراحت غمگین و گریان بودم و از غم و غصه ی زیاد بیدار شدم بعد از ۲۰ دقیقه بعد دوباره خوابم برد دیدم رفتم آرایشگاه با موهای ژولیده و از آرایشگر خواستم موهایم را کوتاه پسرانه بزند و هنوز به مدل فکر میکردم که قسمتی از مویم قیچی خورد

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۴:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که همسر شما در بخشی از زندگی تان، به عشق گذشته ی خودش فکر می کند و ممکن است با او به زیارت برود و یا برای خوشبختی او متوسل به ائمه ی اطهار شود. او می خواهد اشتباهات گذشته ی خودش را بشوید و شروعی تازه داشته باشد. خانمی که همراه او بوده، افکارش را از دیگران می پوشاند، سعی می کند که با کرامت و پاک زندگی کند و یا می خواهد همسری داشته باشد که باعث سفید بختی او بشود. شما از اینکه مبادا همسرتان با او رابطه ای داشته باشد فکرتان ناراحت است. اما از آنجایی که خواب 24 ماه ممکن است برعکس باشد، ممکن است تعبیر خوابتان این باشد که همسر شما دارد سعی می کند که به ثروت و توانایی مالی بالاتری برسد و روزی حلال و پاکیزه بدست بیاورد. در اینصورت خانم همراه او نمادی از ثروتی است که همسرتان آرزویش را دارد و تعبیر به زن یا معشوق همسرتان نیست. شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید نه همه ی خوابهایی که در یک شب دیده اید!! خصوصا که فقط یک حق خواب خریده اید. در صورت تمایل به تعبیر خواب دومتان، بعدا آن را جداگانه و به صورت کامل ارسال کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۶:۲۲
golnaz

golnaz : سلام وخدا قوت خواب نقل قوله لطفا پاک بفرمایید. دو خواب که مرتبط به هم بودند یک جا تعریف کردم هزینه هر جور صلاح می دانید کم بفرمایید

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۲:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که این آقای مدیر گروه، شخصیتی حمایتگرایانه و قوی از خودش بروز می دهد و می خواهد که نظرات و باورهای خودش را به دیگران بقبولاند و نقطه نظرهایش را برای دیگران با اعتماد به نفسی قوی ابراز کند. او شخصیتی مجرب و خردمند دارد و می خواهد نظراتش را صریح و رک و پوست کنده با شما و دیگران مطرح کند و از بیان حقایق ابایی ندارد. شما می خواهید اشتباهات خودتان را بشویید برود.( شما در ضمیر ناخودآگاهتان از این شخص خوشتان می آید و تفکرتان راجع به نزدیکی با او بازتاب افکارتان در بیداریست). روابط او با شما روابطی دوستانه است و شما احساس می کنید که در نتیجه ی تعالیم او، رشد کرده اید و اوضاع به نفعتان تمام شده و حالا می خواهید شروعی تازه و دوره ی تازه ای را برای استفاده از تعالیم او آغاز کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۲۲:۲۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.