تعبیر خواب حمام
علامه مجلسی ( ره) می گوید: اگر کسی خواب ببیند که به حمام می رود، توفیق زیارت حاصل می کند و گناهانش پاک می شوند و روحش از آلودگی رهایی می یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
عسل صادقی : سلام خانم هراتی عزیز. من تو یه رابطه ای( فکر کنم به خاطر مزاحمت های مکررم میدونین قضیه رو ) به دلیل عشق غلطم دچار خسارات های شدید روحی . مالی و ... شدم.این دنیا که هیچ از خدا خواستم اون دنیا هم نبینمش ،حتی بهش فکر نمیکنم ولی وقتی خوابشو میبینم بعدش میاد تو فکرم و کمی کلنجار میرم با خودم که این حالت و دوست ندارم.موقع اذان مغرب !( خوابم چند ساعته بود ) خواب دیدم با ایشون تقریبا دنبال همین مسائل دادگاه هستیم( تو بیداری تنهایی انجام میدم و اصلا نمیبینمش ) من تو دلم میگفتم دیگه داره تموم میشه و جدا میشیم . منتظرش بودم که بریم به کار نهاییمون برسیم دیدم داره میره حموم! ( تو یه جنگل مانند انگار. حموم هم شبیه خرابه و قدیمی بود ) گفتم کجا دیرمون شده . گفت میرم حموم تا وقتی اومدم بیرون دیگه هیچ بیماری نداشته باشم و پاک بشم دیگه بتونیم واقعا با هم باشیم ( منظورش از بیماری عفونت جنسی بودانگارکه تا الان داشت .واقعی هم یعنی رابطه جنسی، که ازین به بعد دیگه با هم داریم .چون ما در واقعیت رابطه نداشتیم البته به دلیل اینکه اون دچار تناقضات احساسی بود و درخواستی هم نداشت البته هرچند داشت هم قبول نمیکردم)رفت سمت حموم با بند و بساط لیف و لگن و لباس و من متعجب و کلافه که الان این کار چه معنی میده تو این زمان
فریبا هراتی
: سلام. خوابهایی که نزدیک اذان مغرب می بینید باطل هستند ولی فکرتان مشغول این موضوع است و برای همین زیاد خوابش را می بینید. همین که می خواهید برای از بین بردن مشکلی تلاش کنید که او یک طرف قضیه است بخواهید نخواهید در فکرتان می آید. او نمی تواند این گناه را از شانه هایش پاک کند و این حمام خرابه وسط چنگل فکر خراب او را نشان می دهد. تشکر از همراهیتون.
matin : سلام خانوم هراتی عزیز و روزتون بخیر . خونه خواهرم رو در خواب با طرحی بسیار سنتی و قدیمی دیدم و در تدبیر اصلاح و بازسازی خونه با هزینه خودم بودم و درین میان خواهرزاده ام رو دیدم که مادرش ، سرش رو میشست در حالیکه لباس تنش بود .یعنی صابون رو روی موهاش میمالید و با پیاله ای روی سرش اب میریخت ، منهم در حال تمیز کردن حمام بودم چون دو نقطه از حمام با مدفوع خواهر زاده ام الوده شده بود، البته با عرض معذرت به مقدار زیاد و یادمه که در خواب اول با دستمال برشون داشتم و بعد محلش رو شستم و بعد با یک تی مشغول نظافت سنگهای پذیرایی و راهروها شدم و در نهایت ، وقتی از خونشون بیرون میومدم بسیار خوشحال بودم از تمیزی و نو شدن خونه که به همت من چشمگیر شده بود و جلب نظر میکرد .لازم به ذکره که بین منو خواهرزاده ام اخیرا کنتاکتها و اختلاف نظرهایی پیش اومده که روابطمون رو کمی مکدر کرده .با عرض تشکر از ملاحظاتتون .
فریبا هراتی
: سلام. افکار قدیمی و سنتی بر خانواده خواهرتان حکمفرماست ولی شما تصمیم می گیرید که او را راهنمایی کنید و به او کمک کنید تا مشکلاتش از بین برود. خواهر زاده تان هم افکار منحط و اشتباه را به کمک نصایح خواهرتان از سرش خواهد شست و اخلاق او هم خوب می شود. شما به او کمک می کنید که نگرانیهایش خصوصا نگرانی های مالی اش حل و فصل شود و از این جهت کدورتها و ناراحتی ها را از زندگی خواهرتان پاک می کنید و خیالتان از بابت زندگی او راحت می شود. تشکر از همراهیتون.
matin : درود بر شما . خونه خواهرم رو در خواب با طرحی بسیار سنتی و قدیمی دیدم و در تدبیر اصلاح و بازسازی خونه با هزینه خودم بودم و درین میان خواهرزاده ام رو دیدم که مادرش ، سرش رو میشست البته به سبک سنتی و در حالیکه لباس بر تن داشت .یعنی صابون رو روی موهاش میمالید و با پیاله ای روی سرش اب میریخت ، منهم در حال تمیز کردن حمام بودم چون دو نقطه از کف حمام با مدفوعش الوده شده بود و بعد با یک تی مشغول نظافت سنگهای پذیرایی و راهروها شدم و در نهایت ، وقتی از خونشون بیرون میومدم بسیار خشنود بودم از تمیزی خونه که به همت من چشمگیر بود
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
رز : سلام وقت بخیر
خواب دیدم خونه قدیمی پدربزرگم هستیم و جایی که قبلا حمام بود اما الن خرابش کردن یه حمام بزرگ ساختن و ورودیشو با فرشهای دستباف فرش کردن میخاستم برم حمام لباساهمم تقریبا در اوردم که گفتن اینجا خونه خاله نیس(خونه پدربزرگم به خالم ارث رسیده)صاحب جدیدشم میگه دونفری باید برید حمام ،،خونه خیلی شلوغ بود بمن گفتن بیا با شوهرت برو گفتم من شوهر ندارم برم به دختر خالم بگم با اون بیام رفتم دخترخالمو گفتم قرار شد اون بیاد که دونفر بشیم مجدد داخل حمام شدم صاحب جدیدش اومد گفت چرا حمام نمیری گعتم شما گفتین دونفر باشین منم منتطر دخترخالمم گفت اره خدا خیرتون بده که بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به اعتقادات و افکار پدر بزرگتان فکر می کنید و اینکه می توانستید در حضور او احساس آرامش داشته باشید و از غم رها شوید. مشکلات شما حل خواهد شد و خیالتان راحت می شود منوط بر اینکه با همدیگر مهربان باشید و هوای همدیگر را داشته باشید و فقط به فکر حل مشکلات و نگرانی های خودتان نباشید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام وقت به خیر
اگه خواب ببینیم با عسل درفضایی باز حمام می کنیم تعبیرش چی میشه
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز دارید که با دیگران صادقانه تر رفتار کنید و مطمئن شوید که صدایتان را می شنوند. شما شخصیتی دلسوز و عاقل و صلح طلب دارید که خواهان مفید بودن و بهره وری هستید را به دیگران نشان دهید و از زندگی لذت ببرید. طول عمر خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Zohre : سلام
خانم هراتی عزیز روزتون بخیر ؛ خواب دیدم زیر دوش آب غسل کردم و بعد زیر بغلم رو با لیف که کمی صابون داشت شستم .این که بعدش لیف زدم برام جای سوال داره.
با تشکر از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از تمام ناراحتی ها و گناهان نجات پیدا می کنید و به ثروت می رسید. شما در ارتباطات اجتماعی تان و رابطه تان با دیگران، نیاز دارید که احساسات و خاطرات بودار گذشته را بشویید که برود. همه منفی بافی ها را دور بریزید. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام. وقت بخیر. من خواب دیدم با یکی از دوستای صمیمیم که همکارم هم هست ( هر دو پسر هستیم) توی محیط کاری توی یه حمام خیلی قدیمی هستم. حمامی که پله می خورد و پایین می رفت و کمی ترسناک بود. دوستم داشت توی حمام یه کاری شبیه نوشتن تکالیف مدرسه و انجام کارهای اداری رو می کرد. آخر وقت بود و انگار حمام تعطیل شده بود و من اصرار داشتم بیریم زودتر ولی اون داشت کارهاشو انجام می داد. هیچ کس جز ما دو نفر توی حمام نبود و یهو چراغ های حمام رو خاموش کردند و اون قسمت پایین حموم که پله می خورد تاریک شد و وهم انگیز و من از ترس بیدار شدم....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما بعضی از مشکلات و احساسات منفی و یا مسئولیت ها را راجع به کارتان تجربه می کنید که نیاز دارید خودتان را از این مشکلات و مسئولیت ها خلاص کنید و ایده های قدیمی و منفی هستند که مطابق میل و سلیقه شما نیستند. شما از این نگرانید که این ایده های منفی باعث شکست شما در زندگی شوند و یا نتوانید مسئولیت هایتان را با موفقیت به پیش ببرید. تشکر از همراهیتون.
Sadaf : سلام من خواب دیدم تو حموم دارم حموم میکنم و دخترم اومد تو حمام و اونم میخواست حمام کنه و من گفتم که تو مگه حمام نکردی ولی اون تو حمام و تمام لباسهاش خیس بودن و معلوم بود
بعد دیدم خونه بابام هستم و همسرم هم بود تا اومدم بیام پیشش زده بود بیرون بعد اومدم گفتم که بابا گوشی ات بده و اون بهم داد و من زنگ زدم به گوشی شوهرم چندبار زدم تا گرف وتو گوشی نگاه کردم دیدم حرف رررر تکرار شد که فکر کردم شاید اشتباه شماره گرفتم ولی خودش جواب داد من بهش گفتم که کجا رفتی و من میخوام بیام و برعکس همیشه با من با ملایمت خوبی حرف میزد و یه حرفی زد و من گفتم هر چه شما بگید و گف چه عجب به حرفم شدی
و بعد یعنی قرار شد بیاد ببرم ودیدم گوشیم قطع شد خاستم دوباره شماره بگیرم ولی گفتم اون خودش حسش خوبه پس خودش زنگ میزنه
و اومدم گوشی بدم بابام چون تو ذهنم بود میخوام برم ولی بابام با ماشینش رفته بود و پسرم دیدم با برادرم اومده گف که شارژر بده برای دایی منم ندادم گفتم لازمش دارم و بعد گوشی دادم گفتم بده به بابام من دارم می رم نمیبینمش
ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. شما و دخترتان می خواهید که از شر انرژی منفی رها شوید و فکرتان راحت شود. شما با پدرتان همفکری می کنید و تصمیم می گیرید که با همسرتان صحبت کنید ولی او نمی خواهد و بعد شما با او تماس می گیرید و او می گوید که تو فقط حرف می زنی و همان چرخه ی زندگی قبلی را تکرار می کنی و عوض شدنی نیستی. ولی شما دوباره با او تماس می گیرید و می گویید که پشیمانید و می خواهید برگردید و او قبول می کند. بعد از آن شما می نشینید و همسرتان می آید دنبالتان. اما ارتباطتان با پدرتان قطع خواهد شد یا کمتر با او در تماس خواهید بود. شما ارتباطتان را با همسرتان قوی می کنید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام وقتتون بخیر...خانم هراتی من خواب دیدم که در حالی وسایل حموم دستم بود توی ی حموم بزرگ که نمیدونم کجا بود قرار داشتم و می خواستم حموم کنم اما دیذم کف حموم و دقیقا زیر دوش اب یه فرش قرمز بزرگ انداختن .دو تا دخترم اونجا بودن ک من ازشون پرسیدم باید اینجا حموم کنم ؟ک اونام خندیدن و گفتن پس کجا؟؟؟ یه گوشه از حموم کاسه توالت بود که من پام سر خورد و دستم خورد به لبه کاسه توالت از یه طرف دیگه دیدم که مسواکم در باز افتاده کنار کاسه توالت و همش از کثیفی اونجا نگران بودم که یکی از دخترا گفت عیب نداره عادت میکنی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید ناراحتی و نگرانی هایتان را بشویید برود و از غم فارغ شوید. زمینه ی زندگی تان ثروتمند خواهد شد ولی باید سعی کنید که غم ها را زیر فرش قایم نکنید و واقعا از ذهنتان بیرونشان بریزید. شما ممکن است گاهی بلغزید و سر مسائل مالی ناراحت شوید و یا حالت تدافعی به خودتان بگیرید و انتقادی که از شما می شود را نپذیرید ولی به هر جهت مسائل منفی و بد همه جا هستند. سعی کنید که فکرتان را باز کنید و زیاد حرص و جوش نخورید. تشکر از همراهیتون.
Shiva : سلام
اجرتون با امام زمان
خواب دیدم تو حموم بودم
نامردم هم ک چند وقت دیگ عروسیمونه اومد حموم
ک اونم لخت بود
شونه ها و سینه اش خیلی برام جذاب اومد داشتم از هیکلش تعریف میکردم اونم شکسته نفسی میکرد.عذر میخام من اونجام رو داشتم میمالوندم ب کمرش چند باری این کار رو کردم خیلی لذت بخش بود برا دوتامون،یهو صاف ایستاد
مامانش از بیرون صداش زد
اینم بلافاصله (لباس تنش بود)رفت بیرون(با خودم فک میکردم زشت نباشه یه وقت)منم حموم کردم اومدم بیرون. پیش مادرشوهر بودم ک خواهرم گفت ک شوهرخواهرم داره میاد تو،من دنبال چادر می گشتم،چادر خواهرم رو پیدا کردم،میخواستم سرم کنم ک دیدم ۴تا گره داره،میگفتم چرا این اینطوریه،همه گره ها رو باز کردم سرم کردم بعد دیدم میخوایم بخوابیم از کمد دیواری هامون لوستر بزرگ آویزون هس.مامانم و مادر شوهرم داشتن چراغ اتاق رو درست میکردن
ببخشین طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس می کنید که نامزدتان مسئولیت پذیر است و می تواند از شما حمایت کند. او مهربان است و قدرت مالی خوبی هم دارد. شما می توانید به راحتی درون ذهن همدیگر را بخوانید و هدف همدیگر را بفهمید و چیزی نیست که شما نیاز داشته باشید که از هم پنهان کنید. مادر او نمی خواهد که او در شرایط حاضر او را فراموش کند یا به گفته هایش بی اهمیتی نشان دهد. شما تمام افکار منفی تان را می شویید می رود و خیالتان راحت می شود. خواهرتان شخصیتی سرکش دارد و می خواهد مستقل عمل کند او هر چیزی را می خواهد کنترل کند و به حرفش و عقیده اش متعهد است و در مورد همه چیز احساس نگرانی می کند اما فکر و احساس و عملکرد او محدود است و شما می خواهید مثل او رفتار نکنید. شما در رازهای خودتان، موفقیت های خانوادگی چشمگیری دارید. مادر شما و مادر شوهرتان برای بهبود زندگی شما و موفقیتتان تلاش می کنند. تشکر از همراهیتون.