تعبیر خواب حمام
علامه مجلسی ( ره) می گوید: اگر کسی خواب ببیند که به حمام می رود، توفیق زیارت حاصل می کند و گناهانش پاک می شوند و روحش از آلودگی رهایی می یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مریم : سلام.من بعد از ظهر خواب دیدم با دوستام داشتیم برمیگشتیم( فکر کنم از دانشگا) مسیر ناشناخته بود واسم یکی از دوستام منو از بقیه جدا کردو گفت با هم بریم ازونجا همش از جاهایی میوفتادیم ( نه این که بخوریم زمین نه انگار از یه بالایی مثل سرسره که میاد پایین ▪به این طرف و اون طرف میرفتیم ) بعد وارد یه جایی شدم که مثل خونه بود اما خونه نبود هم از فامیل اونجا بودن هم دوستام.یکی از دوستامو دیدم که از حمام اومده بود دنبال شلوارش میگشت و حرص میخورد که نیست.بهش گفتم بیرون دم در شلوار من هست بپوش رفت پوشید .بعد خودم میخواستم برم حمام(تو همون خونه)یه دیگ تو راهم بود اش دوغ بود از کنارش با ترس رد شدم که نزنم بهش( اخه جا دیگ واسه رد شدن نبود) و یه قاشق ازش خوردم .بعد رفتم یه قسمتی که مثل حمام عمومی بود .چند تا در روبروی هم که هم داخلشون دوش حمام بود هم سنگ دستشویی.همشون رو داشتم یکی یکی نگاه میکردم که انتخاب کنم کدوم برم.در هاشون رو که باز میکردم دیدم بعضی دوش هارو کسایی که حمام رفتن نبستن و همینجور اب میومد. حتی یکی از اونا داخلش رو که دیدم دوتا دوش کنار هم بود که اب هر دوباز بود و یه سنگ دسشویی کنارش بود! به خودم میگفتم برم ببینم دوستم تو کدوم حمام گرفته من تو همون برم( اخه دلم نمیگرفت) ولی بعد گفتم نمیرم حمام تحمل میکنم تا فردا
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی تان نوعی بی ثباتی را تجربه می کنید و کنترلتان را روی بعضی مسائل از دست می دهید. شاید به این دلیل که دیگران خیلی برای شما منفی بافی می کنندو از مشکلات می گویند و می خواهند که فقط با آنان همدردی کنید ولی علت مشکلاتشان را جویا نمی شوند و راه حلی پیدا نمی کنند. مثل آدمهایی که تا به یک نفر می رسند همه اش آه و ناله می کنند و آنقدر می گویند که شما تمام انرژی خودتان را سرشان خالی کنید و خودتان حالتان گرفته شود!! آنگاه شما آنها را نصیحت می کنید....ولی بی فایده است. اما شما اینطور نیستید. اینطور خودتان را سر دیگران تخلیه نمی کنید و انرژی منفی تان را به دیگران تحمیل نمی کنید. شما مدل دیگری مشکلاتتان را حل می کنید جوری که واقعا ناراحتی هایتان شسته شود و برود. تشکر از همراهیتون.
مریم م : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم پدرم ( فوت کرده اند) در تخت خواب دراز کشیده اند و من با خوشحالی صورتش را بوسیدم چند لحظه بعد دیدم پدرم در رختکن حمام ایستاده است و منتظر است تا برادرم بیاید و در حمام دادنشان کمکشان کند من سریعا رفتم که لیف را بیاورم که پیدایش نکردم و فقط شامپو بچه را آوردم و پدرم را در حمام زیر شیر آب نشاندم پدرم گفت آقا می دانی که من به لیف احتیاجی ندارم چون پوستم حساس است (واقعا هم پوستش حساس بود)دیدم پوست قسمت کمرش مثل چرم کبود شده بود و من خیلی ناراحت شدم و با خودم می گفتم باز هم خدا را شکر که زخم نیست و می شود شستش(پدرم جانباز بود و قبل از فوت یکی از پاهایش کاملا سیاه شده بود و نمی توانست بایستد و حمام و نظافتش را من انجام می دادم)شامپو بچه را کف دستم ریختم و به آرامی روی پوست کمرش رابا دست شامپو وزدم شیر آب را باز کردم و شستشویش دادم.
سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر شما می خواهد که شما و برادرتان او را حلال کنید و به خاطر اینکه بار او روی دوش شما بوده احساس می کند که اذیت شده اید. البته او گناهی ندارد ( به لیف احتیاجی ندارد) اما حساسیت او از این جهت است که در ظاهر باعث ناراحتی شما شده و باری روی شما بوده است به همین دلیل شما کمرش را سیاه می بینید که همان بار سنگین را که شما تقبل کردید او بر خودش تحمیل کرده است. خدا رحمتشان کند. او خیلی سختی کشیده و خیلی مقاومت کرده است. تشکر از همراهیتون.
مریم م : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم پدرم ( فوت کرده اند) در تخت خواب دراز کشیده اند و من با خوشحالی صورتش را بوسیدم چند لحظه بعد دیدم پدرم در رختکن حمام ایستاده است و منتظر است تا برادرم بیاید و در حمام دادنشان کمکشان کند من سریعا رفتم که لیف را بیاورم که پیدایش نکردم و فقط شامپو بچه را آوردم و پدرم را در حمام زیر شیر آب نشاندم پدرم گفت آقا می دانی که من به لیف احتیاجی ندارم چون پوستم حساس است (واقعا هم پوستش حساس بود)دیدم پوست قسمت کمرش مثل چرم کبود شده بود و من خیلی ناراحت شدم و با خودم می گفتم باز هم خدا را شکر که زخم نیست و می شود شستش(پدرم جانباز بود و قبل از فوت یکی از پاهایش کاملا سیاه شده بودکه بدلیل ترکش بود و نمی توانست بایستد و حمام و نظافتش را من انجام می دادم)شامپو بچه را کف دستم ریختم و به آرامی روی کمرش رابا دست کشیدم و شیر آب را باز کردم و شستشویش دادم.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام روز خوش
خواب دیدم داخل یه حمامی کوجک (حدودا دو در دو )هستم که انگارحمام تو ده بودیعنی دیوارش کاهگلی بود سرامیک نبود وهمه داخل حمام با لباس بودیم دوتا عموهام و زن عموهام بودن خواهرم ووپسر کوجک خواهرم هم بود با اینکه همه داخل حمام بودن انگار دور هم باهم حرف می زدیم ومن داشتم مدفوع می کردم ونگران بودم دیگران من ونبینن وداشتم فکر می کردم با اینهمه ادم که دورم هستن چطوری بلند بشن که من و نبینن خلاصه بلند شدم شلوارم و کشیدم بالا یه مقدار کمی مدفوع کرده بودم وبا شیر اب مدفوع به گوشه ایی از حموم فرستادم که نبینن مدفوع به چند قسمت کوچکتر تقسیم شده بود یه قسمت از کاپشنی که تنم بودکاپشنم سبز زیتونی بود خیس شده بود با دستم ابش و گرفتم وبه خواهر می گفتم اینجا سرده برای بچه لباس گرم اوردی وخواهرم هم می گفت که نه نیاوردم بهد دیم من وخواهرم و پسر خواهرم از یه پله های اهنی بالا رفتیم بعد دیدم تک یه محوطه ایی هستیم که یه میزی اونجا بود ویه مشت چیزای الکی روی میز بود مثل دکمه های کهنه و اینجور چیزا و یکی از عموهام داشت با یه سری ادم صحبت می کرد از حرفاش حدس زدم که اون ادما امدن که از من کمک پولی بگیرن و عمو یه جوری داشت حالیشون می کرد که فعلا برن یه وقت مناسب بیان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید محیط خانواده تان را با استفاده از خرد طبیعی و درک بالایی که دارید، به امنیت برسانید و در مقابله با مشکلاتی که در زندگی تان وجود دارد، آنها را تقویت کنید. شما مقداری از ثروتتان را خرج خانواده تان می کنید و به این وسیله انرژی منفی تا اندازه ای از وجودتان دفع می شود و پولتان را خرج چیزهای کوجکی می کنید که در شرایط حاضر لازم هستند. خواهرتان احساس می کند که نمی تواند به تنهایی مشکلات زندگی اش را حل کند یا رفاه بچه اش را تامین کند. شما و پسر خواهرتان در زندگی با قدرت و درک بالاتری نسبت به دیگران رفتار می کنید و سعی می کنید که پیشرفت کنید و قویتر عمل کنید. مردم شما را قضاوت می کنند و از نظر آن ها شما ثروتمند هستید هر چند که شما به نظر خودتان اصلا ثروتمند نیستید. آنها هم از شما توقع دارند که کمکشان کنید. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام خدمت خانم هراتی عزیز
خواب دیدم کنار سالن پذیرایی خونمون یه دوشه ومن دارم دوش میگیرم همینطور که خودمو میشستم جاریم اومد با لباس بیرون بود ولی من بالاتنمو که میشستم لخت بود جاریم داشت نگاه میکرد ومنتظر بود کار من تموم بشه من بهش گفتم برو بشین خسته میشی واصلا ازش خجالت نمیکشیدم ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. شما برای جاریتان از مشکلاتتان می گویید و بار خودتان را سبک می کنید. می خواهید نگرانی ها و مسائل گذشته را بشویید برود و در مقابل او صادقانه صحبت می کنید و از گفتن حقیقت ابایی ندارید. تشکراز همراهیتون.
Mohammad : خواب دیدم مادرم که فوت شده از توی یه کیسه شلوار در اورد و بهم داد من گفتم نمیخوام و بعد بهم گفت بگیر من چند تا چادر نماز سوزاندم تا این شلوار رو بهت بدم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز لطفا توجه داشته باشید که برای ثبت و ارسال خوابتان شما باید خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ارسال کنید و نه هر جا که دم دست بود. الان این جا تعبیر خواب حمام است و ربطی به خواب شما ندارد. چنانچه در نوبت بعد خوابتان را در صفحه تعبیر خواب غیر مرتبط با خودش ارسال کنید، خوابتان تعبیر نخواهد شد. روحشان شاد. نقش شما در بعضی موقعیت ها برایتان روشن خواهد شد. کار یا بختی پیدا می کنید که باعث سعادت شما می شود و این کار یا ازدواج به دعای خیر مادرتان به شما می رسد. خدا رحمتشان کند او تمام عمرش برای خوشبختی شما دعا کرده و نتیجه ی دعای اوست که شما خوشبخت خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Mohammad : در خواب دیدم که مادرم که فوت شده در حمام داره موهای سرشو میخوره میخواستم تعبیرش رو بدونم
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون
چکاوک : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر و طاعاتتون هم مقبول حق ....لطفا این خواب رو تعبیر بفرمایید من چند سال پیش خوابی دیدم که با مردی هم آغوشم و عاشق و معشوقیم ولی آروم دم گوش من گفت ..من زن دارم ...من بلافاصله از خودم دورش کردم و با ناراحتی گفتم برو تکلیف زندگیت رو روشن کن ....او خیلی ناراحت شد و سرشو پایین انداخت ....در ادامه میدیدم که به خانه ش رفتم فقط زنش در خانه هست مشغول پهن کردن یا برداشتن رخت از طناب حیاط بود درست یادم نیست ..... بعد اومد تو خونه که در واقع دو تا اتاق تودرتو بود ...زن سر و ظاهر ساده و کمی نا مرتب داشت ...و خیلی سرد و بیروح بنظر میومد و اتاقهای خونه هم بسیار دیوارهای فرسوده ای داشتن با کاغذ دیواریهای کهنه ...حتی اسباب خانه هم کهنه بود و فضای خونه کلا دلگیر بود ....زن رفت زیر لحاف تشک بزرگی که کف اتاق پهن بود بتنهایی خوابید در حالیکه من روبروش تو حمام خانه ی اونها بودم در هم رو به سمت زن باز بود لباسهای زیرم تنم بود و در حالیکه روی یه کوپه زباله بنایی مثل تیکه های آجر تیکه های گچ دیوار کاه گل .... ایستاده بودم داشتم تن و بدنم رو زیر دوش می شستم .....باید بگم در واقعیت مدتی بعد همچین مردی وارد زندگیم شد و من فهمیدم که زن داره و اونو از خودم روندم ......با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. خوابتان همان است که تعبیر شده ولی شما شخصیت بسیار بزرگ و خوبی دارید که صریح و صادق هستید و خودتان را از آلودگی های دنیا می شویید و نمی خواهید که گناهان و افکار منفی در وجودتان بماند. همسر این آقا با انبوهی از مشکلات و ناراحتی ها مواجه است. اینطور نیست که صرفا او بی روح باشد بلکه زنی که در خانه همه اش نشسته و کار می کند و همسرش استطاعت مالی قوی ندارد که برای او زندگی خوبی فراهم کند، شاید حتی پول هم نداشته باشد که به خودش برسد. و در تمام طول زندگی اش باید فقط کار کند و منتظر باشد تا شوهرش بعد از کار، بیاید خانه به او سر بزند. یک زن اگر از زندگی اش راضی نباشد نمی تواند راحت از همسرش جدا شود و طلاق بگیرد خصوصا اگر سواد درست و حسابی هم نداشته باشد و خانه دار باشد. می گوید چه کنم کجا بروم؟ چطور خرجم را تامین کنم. خیانت او به همسرش هم مجازات سنگسار دارد. اما یک مرد اگر از زنش هم خوشش نیاید هر روز از خانه بیرون می آید با آدمهای مختلف صحبت می کند و می تواند مخفیانه معشوقه ای هم داشته باشد... و در نهایت از نظر خیلی از مردم، او هیچ جرمی هم مرتکب نشده!! این متاسفانه اشتباه بزرگی است که در خیلی از خانواده ها رخ می دهد. ولی کافیست آدم خودش را جای کسی بگذارد که گوشه خانه بی عشق دارد عمرش را می سوزاند و حالا بشنود که همسرش هم به او خیانت می کند!! خیلی دردناک است که این اتفاق برای کسی بیافتد و دردناک تر این است که زن دیگری برای رفاه خودش حاضر شود یک نفر دیگر بدبخت شود و دلش هم اصلا نسوزد. شما انسانیت به خرج داده اید و مطمئنم پاداش خوبیهایتان را از خداوند بزرگ خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.
ریحانه : سلام خانم هراتی جان
من دیشب قبل از نماز صبح خواب دیدم که شب بود و توی حموم رفتم دوش بگیرم ولی حمومه انگار شیشه ای بود و بقیه منو میتونستن ببینن و من همه ش معذب بودم که بقیه دارن منو میبینن و کلا لباس هم تنم نبود، بعد عذر میخوام میخواستم توی حموم شیو کنم ولی چون فکر میکردم الان همه میفهمن که من شیو کردم لباسامو پوشیدم و اومدم بیرون و دنبال این بودم که لامپا رو خاموش کنم و با لامپ خاموش برم که کسی نبینه، بعدشم رفتم سوار ماشین شدم که برم رفت جلو یادم افتاد که کسی رو هم قرار بوده سوار کنم دنده عقب گرفتم و برگشتم ولی بقیه ش اصلا یادم نمیاد، ممنون از راهنمایی ها
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که زندگی تان خوب شود و ناراحتی هایتان را بریزید دور و نظرات منفی تان را رها کنید ولی با وجودی که در امنیت و آرامش هستید، و کسی نمی تواند آزارتان دهد، احساس می کنید که در چشم و انظار همه هستید و حریم خصوصی ندارید. شما می خواهید همه ی مشکلات و ناراحتی های مالیتان یا نگرانی هایی که راجع به احساسات جنسی تان دارید را از بین ببرید و با کسی هم راجع به این مسائل نمی خواهید درددل کنید. سعی کنید در زندگی تان عجولانه تصمیم نگیرید که مجبور نباشید اشتباهی را که انجام می دهید جبران کنید و از زندگی تان عقب نمانید. تشکر از همراهیتون.
mahtab : سلام خانم هراتی.خواب دیدم توی رختکن خونه خواهرم بودم اونجا یه دوسه ساعتی خواب رفته بودم بعد خواهرم اومد از بابام پرسید مهتاب کجاست گفت رفته حموم بیدار شدم بعد از در رختکن که کمی باز بود خواهرمو دیدم یه لباس سیاه بلند پوشیده بود بعد صورتشو هم پوشونده بود فقط روی چشماش نگرفته بود یه چی شبیه کوزه دستش بود و میخواست برای بابام اینا ببره درو بستم رفتم که حمام کنم توی حمام کلی وسایل بود یه تخته وایتبرد هم اونجا دیدم بعد دیدم اونجا شبیه باغ بود و اون حمام بابام درست کرده بود اونجا اما دیوار نداشت باخودم گفتم یا باید شب برم حمام یا اصلا نمیتونم حمام کنم دیدم از در باغ چند تا بچه همینطور اومدن تو باغ به بابام با عصبانیت گفتم بابا من که نمیتونم حمام کنم این در را هم باز گذاشتی بچه ها دارن بازی میکنن همینطور میان توی باغ ..اعصابم خورد بود و ناراحت بودم ..تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما از یک سری مسائل در زندگی تان بی خبر هستید و می خواهید که فکرتان راحت باشد و مشکلاتتان را بشویید برود. خواهر شما احساس واقعی اش را نسبت به بعضی مسائل ابراز نمی کند او سعی می کند با خانواده تان رابطه خوبی داشته باشد و رازدار خانواده باشد و از آنان حمایت کند. در زندگی شما حریم خصوصی خاصی وجود ندارد و همه از همه کار هم با خبر می شوند و شما دوست ندارید که نگرانیهایتان را دیگران متوجه شوند و می خواهید همه حدو مرز خودشان را حفظ کنند و در کار شما دخالت نکنند. تشکر از همراهیتون.