تعبیر خواب حمام
علامه مجلسی ( ره) می گوید: اگر کسی خواب ببیند که به حمام می رود، توفیق زیارت حاصل می کند و گناهانش پاک می شوند و روحش از آلودگی رهایی می یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Atiye : سلام روزتون بخیر و شادی
من ديشب خواب دیدم وسط یه اتاق یه دوش حموم هست که من دارم باهاش دوش میگیرم طرف راست بدنمو شستم برای طرف چپم آب کم شد انگار داشتم غسل میکردم و همه منتظر بودن تا بعد از من خودشونو بشورن که خالمم با مامانم اونجا بودن و من لباس تنم بود بعد که خالم دید آب قطع شده بهم گفت بیااز این شیرینی بخوریت تمیزتون میکنه مامانم رفت ولی من دوتا از اون شیرینارو خوردم خیلی خوش مزه ام بودن بعد خانم هراتی خواهر من یک بار طلاق گرفته نزدیک ده سال پیش ديشب تو خوابم انگار شوهر قبلیش برگشته بود و اونا از هم بدشون میومد ولی تو خوابم انگار عاشق هم بودن هردوشون ازدواج کردن و بچه ام دارن . ممنون از تعبير تون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید نگرانی ها و اشتباهاتتان را بشورید برود و شروعی تازه داشته باشید. شما سعی می کنید که درست رفتار کنید و منطقی باشید و در اموری که به عقل و درایتتان مربوط می شود، قوی عمل کنید و دیگر اشتباه نکنید ولی از لحاظ احساسی شما هنوز ضعیف هستید و کنترل چندانی روی احساسات خودتان ندارید. شما سعی می کنید که به پیشنهاد خاله تان خوشبین و مثبت اندیش باشید. خواهر شما و شوهرش ( یا یک کدام از اینها) به همدیگر فکر می کنند و از هم متنفرند و هنوز به مسائل حل نشده فی مابینشان فکر می کنند. تشکر از همراهیتون.
پریماه : سلام من مدتیه با نامزدم سوتفاهماتی پیش اومده وکدورت بینمون افتاده شاید دو طرفه دیشب خاب دیدم به حمام رفتم دیدم خانم اقای همکار قدیمم با دخترش هم اومده دخترش لخت بود ومنهم همینطور گفت شما شکم دارین گفتم آره یه خورده دارم البته چون باشگاه میرم در این مورد این روزها حرف زدیم اما عورت خودم و تپل دیدم و با شورت پوشوندمش بدن این دختر شبیه پیسی یک چند جاش روی تن کمرنگ بود گفتم چرا اینجوریه اما انگار چیزی نبود دیدم مادرش هم اومد واز بودن من خوشحال نشد و لباسهاش و در نیاورده و میخاد با لباس باشه که من بدنش ونبینم من شامپو ووسایل یادم رفته بود بردارم رفتم سر حموم تا لباسهام ودربیارم (اینجا خودم وبا لباس دیدم)شلوارم و دراوردم زیرش شلوارک کرم بود هرچی درمیاوردم یکی دیگه زیرش میبود حتی لباسم هم همینطور خیلی کلافه شدم گفتم هرچی در میارم یکی دیگه هست ونمیتونستم لخت بشم بعدش یادم نیست چی شد . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که نگرانی هایتان را دور بریزید و شروعی تازه داشته باشید. الان تحت تاثیر احساساتی که به شما غلبه کرده غصه می خورید و سعی می کنید که خودتان را ورز داده و مجرب شوید. شما امکانات مالی خوب و یا قدرت و احساس زنانگی خیلی قوی دارید. دختر همکار قدیمتان هم مشکلاتی دارد که می خواهد نگرانی هایش را پاک کند و او در ظاهر هم نگرانی هایش را ابراز می کند که هر چند این کار خلاف میل مادرش است. شما نگرش های زیادی دارید و بنابه شرایط مختلف نقش های مختلفی را به دست می گیرید و سعی می کنید که احساس واقعی تان را رک و پوست کنده با کسی مطرح نکنید. شما رازدار خودتان هستید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
پریشب خواب میدیدم تو خونهء قبلیمون هستم.. جلوی در حمام بودم.. حمام تقریبا کوچیکی بود.. پدر و مادرم هم اونجا بودن.. جلوی در حمام.. پدرم کاملا سفید روشنی تنش بود و مادرم یه بولیز آستین بلند شبیه بولیزی که خودم در واقعیت دارم. که حالت قوهای-مشکی و سدری راه راه هستش.. انگار اونها منو سوق دادن به سمت داخل حمام.. پدرم نزدیکتر بود بهم.. من هم با حالت سبک، انگار که کمی روی هوا باشم، به سمت عقب رفتم.. زیورآلتی بهم بود که میدونستم طلا نیستن ولی قشنگ بودن و قسمتهای فلزیش طلایی رنگ بود.. حالت مونجوقهای کمی بزرگ و پلاستیکی شفاف که چندتاش کنار هم شبیه گل شده بود.گل سدری رنگ.. گردنبندش رو از گردنم باز کردم که زنجیر یا بندی بود با همون آویزِ گل.. و انگار گوشواره هم داشت. دقیقا شبیه خودش ولی کمی کوچیکتر.. طبق عادت که تو واقعیت زنجیر و گوشوارههامو در میارم بعد میرم حمام، توی خواب هم درآوردم و دستمو دراز کردم که یکی ازم بگیره.. مطمئن نیستم کدومشون میخواست ازم بگیره. پدرم رضایت داشت (از اینکه منو فرستاده تو حمام)..حس میکردم مادرم نگرانه و میخواست بره برام حوله بیاره.. انگار که من مریض باشم، نگرانیش از اون جنس بود
فریبا هراتی
: سلام. پدر و مادر شما، شما را تشویق می کنند که اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. پدرتان کاملا خالصانه و با کرامت رفتار می کند و مادرتان به آرامش شما فکر می کند و اینکه شما حق دارید که نگرانی های مالی داشته باشید. انها از شما می خواهند که از زیر بار تعهدات غیر واقعی همسرتان بیرون بیایید و موفقیت شما را در زندگی با او نمی بینند. پدرتان بیشتر اصرار دارد که جدا شوید ولی مادرتان نگران است که دل شما پیش همسرتان باشد و نمی خواهد که با زور از او طلاق بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز. ببخشید خوابم طولانیه.
امروز صب برای یکی از نزدیکان که از لحاظ روحی و جسمی وضعیت خوبی نداره دعا کردم البته قبلنم براشون خواب دیدم و شما تعبیر کردین که گناهی در گذشته انجام دادن که توبشو نکردن یا اینکه برای رفع مشکل مالی متوسل به پول ربا شدن که حال روزش اینه. اینو توضیح دادم شاید در تعبیر خوابم تاثیر داشته باشه.امروز صب خواب دیدم تو یه خونه هستم خودمو نمیدیدم یا یه جورایی یه مرد با موهای جو گندمی با قدی بلند و سرتا پا سفید به ذهنم مییاد که باشم درست یادم نیست(البته من خانم هستم). بعد حس کردم خونه ی خودمه البته در واقعیت چنین خونه ایی ندیدم با اینکه قدیمی بود ولی خیلی تمیز بود و تمیزیش به چشم میومد بعد تو حیاتش جوری بود که انگار برای حمام کردن افراد و پاکیزه شدن بود تشت های اب و یه دوش اب بود.یه پیرمرد رنجور با لباسهای تیره وکهنه و دستهای پینه بسته وارد خونه شد در خونه باز بود انگار برای اینکه رفت و امد راحت باشه. اومد داخل و من راهنمایش کردم که بره دوش بگیره یه لنگه اب هم اونجا بود پیرمرد رفت که حمام کنه یکم طول کشید من نگران شدم رفتم صداش کردم جواب نداد اومدم پرده ایی که اونجا بود رو کنار بزنم دیدم با نخهای نامرئی نازکی محکم شده چند بار امتحان کردم دیدم نمیتونم کنار بزنم که یهو صدایی شنیدم که پرده رو کنار نزن فهمیدم خدا نمیخواد پرده از اون پیرمرده برداشته بشه(منظورش رفتارش بود) صدا گفت حاجتروا شد حاجت روا شد منم دیگه دست به پرده نزدم از کناره پرده دیدم انگار جسم پیرمرده بالباسهاش باقی مونده ولی توخالیه و بعد دیدم شکل یه بچه ی تازه متولد در پارچه ای سفید که جسم اون بچه نور خارج میشد بسیار زیبا بود در آغوش یه زن که بازیگر سینماس و در کنارش یکی ازخوانندگان مرد که تو خواب میدونستم دارن فیلم بازی میکنن و زنو شوهر هستن بود بعد تو دلم اینو فهمیدم وگفتم ببین تمام دنیا مثل یه فیلمه و ادما بازیگراشن که نقش خودشونو بازی میکنن فقط چیزای مثل حاجت روا شدن و امثال این موارد و تبدیل شدن پیرمرد به اون بچه حقیقی و واقعین.لطفا تعبیرشو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما عزمتان را جزم کرده اید که برای او از ته دلتان دعا کنید تا خداوند او را بیامرزد. شما شخصیتی اصیل دارید و به اصول و قواعدی قدیمی در زندگی تان پایبند هستید. روحتان پاک و ایمانتان قوی است. شما برای خیلی از مردم دعا می کنید که پاک شده و از رنج و سختی بیرون بیایند. این شخصی هم که برایش دعا کرده اید و الان مستاصل است و تجربیات زیادی کسب کرده به قلب شما راه پیدا کرده است. اما برای پاک شدن او، سختی هایی را باید تحمل کند و شما نمی توانید از همه چیز پشت پرده و اسرار الهی با خبر باشید. اگر این شخص حالش از لحاظ جسمانی بد است ممکن است فوت کند. اما او چه زنده بماند و چه فوت کند شروعی تازه خواهد داشت و به هارمونی و هماهنگی در زندگی خواهد رسید. دنیا فریبی بیش نیست و آدمها نباید افسار خودشان را دست دنیا بدهند و به دلخوشی های دنیایی وابسته شوند. بلکه باید از لذات دنیا استفاده کنند ولی تمام عشقشان و دلخوشی شان خدای متعال باشد. گناهان این شخص آمرزیده خواهد شد و او به برکت دعای شما پاک می شود. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما عزمتان را جزم کرده اید که برای او از ته دلتان دعا کنید تا خداوند او را بیامرزد. شما شخصیتی اصیل دارید و به اصول و قواعدی قدیمی در زندگی تان پایبند هستید. روحتان پاک و ایمانتان قوی است. شما برای خیلی از مردم دعا می کنید که پاک شده و از رنج و سختی بیرون بیایند. این شخصی هم که برایش دعا کرده اید و الان مستاصل است و تجربیات زیادی کسب کرده به قلب شما راه پیدا کرده است. اما برای پاک شدن او، سختی هایی را باید تحمل کند و شما نمی توانید از همه چیز پشت پرده و اسرار الهی با خبر باشید. اگر این شخص حالش از لحاظ جسمانی بد است ممکن است فوت کند. اما او چه زنده بماند و چه فوت کند شروعی تازه خواهد داشت و به هارمونی و هماهنگی در زندگی خواهد رسید. دنیا فریبی بیش نیست و آدمها نباید افسار خودشان را دست دنیا بدهند و به دلخوشی های دنیایی وابسته شوند. بلکه باید از لذات دنیا استفاده کنند ولی تمام عشقشان و دلخوشی شان خدای متعال باشد. گناهان این شخص آمرزیده خواهد شد و او به برکت دعای شما پاک می شود. تشکر از همراهیتون.
Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز
دیروز صب خواب دیدم تو حمام انگار شامپو زدم بعد زیر دوش دارم موهامو میشوره بعد انگار دستمو گذاشتم زیر موهام بردمشون بالا بعدش که اب رفت زیر موهام موهامو اوردم پایین یهو دیدم از تو سرم کرمای ریز سفیدی با اب شسته میشه هی این کار رو تکرار کردم بازم کرمای سفیدی که مرده بودن یا تک و توک یکم بزرگتر و نیمه جوون بودن میومد من از این صحنه چندشم شد و تعجب که اینا واقعا تو سرم بود توی خواب موهام پر پشتر و بلندتر از بیداری بودن
لطفا تعبیرش رو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانی های گذشته و ناراحتی های فکری تان را می شورید می رود و شروعی تازه خواهید داشت. افکار منفی و خستگی ها از ذهنتان پاک می شود. عزت و احترامتان بالا خواهد رفت و دوستان بیشتری خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
نگار : با سلام و احترام خانم هراتی
خواب دیدم توی یک اتاق من و همسرم خوابیدیم البته روی تشک های جدا. بعد هم زمان از خواب بیدار شدیم و سر پا همسرم من و بغل کرد و بوسید منم بغلش کرده بودم و همون طور که من و بغل کرده بود تو همون حالت من و برد توی حموم و دوش آب و باز کرد رومون. من از سینه به بالای خودمون و میدیدم که برهنه بود اما من و کامل چسبونده بود به خودش و من سر همسرم و میدیدم. بعد دیدم من و مادرم تو یه جایی هستیم و یه زن چاق و یه مرد هست که من نمیشناسمشون و اینا دوتایی رفتن پشت یه دیوار که من میدونستم پشت اون دیوار دستشویی هست اما میدونستم که این رن و مرد رفتن توی دستشویی های مختلف و اون دیوار چوبی بود و رنگش تیره بود. این دو تا رفتن توی دستشویی و ادرار کردن اما از درزهای دیوار ادرارشون با فشار زیاد پاشید روی من و مادرم و اونقدر زیاد بود که انگار با شیلنگ روی ما آب گرفتن و من و مادرم کاملا با ادرار خیس شدیم و سر و صورتمون و میگرفتیم که بهمون نخوره که من از شدت این وضعیت از خواب بیدار شدم.
خانم هراتی لطفا تو سایت نزاربد خوابم رو. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. همسر شما به فکر شماست و می خواهد که نگرانی ها و ناراحتی های گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشت باشید و احساس مثبت بین شما در جریان باشد. شما و مادرتان به خاطر مسائل مالی و کارهای مخفیانه ای که در جریان است و شما از آنها بی خبرید، تحت فشار و تنش و استرس زیادی قرار گرفته اید و احساس می کنید که حرمت شما را نادیده گرفته اند و شما را تحت فشار قرار داده اند. به نظر می رسد که کاری در حال انجام است که از ترسشان یا از روی سیاست، نمی خواهند به شما بگویند که پشت پرده چه خبر است و چه کاری در حال انجام است که باعث می شود که همسرتان به ثروت برسد ولی به خاطر این کار، شما تحت فشار و استرس زیادی قرار گرفته اید. تشکر از همراهیتون.
پرنیان : سلام، وقت بخیر
چند وقته رابطه ام با عشقم را بهم زدم، دیشب خاب دیدم با همدیگه رفتیم حمام بدون لباس و خیلی عادی دوش گرفتیم و حرف میزدیم تا اینکه برادرم هم وارد حمام شدن ولی با لباس بودن و همونجا دم حمام ایستادن و با عشقم شروع ب صحبت کردن انگار چندساله همدیگه میشناسن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و عشقتان می خواهید که نگرانی های گذشته تان را بشورید برود و شروعی تازه برای خودتان داشته باشید ( شاید با هم و شاید هم هر کدام جداگانه). شما رک و پوست کنده احساساتتان را با هم در میان گذاشته اید و به همدیگر دروغ نمی گویید. برادر شما از شرایط روحی شما با خبر است و می خواهد که از شما حمایت و پشتیبانی کند. تشکر از همراهیتون.
somaye : سلام يكي از اشناهامون كه يه حاج خانم خوبي بودن فوت شدن و خواب ديدم كه با حاج خانم رفتم حمام و روبروي هم نشسته بوديم و نه حاج خانم دست به من ميزد و نه من دست به ايشون ميزدم و يك تيغ دست حاج خانم بود كه خودش رو اصلاح كنه كه من ازش به زور گرفتم گفتم يه تيغ نو تميز بهت ميدم و خاهرم پشت در بود و گفتم برو يه تيغ نو بيار و ديدم يه خانم سادات اومد پشت در حمام و گفت شما كاري نداشته باش من يه تيغ ميارم براي حاج خانم، ممنون و خودم متاهلم.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. او می خواهد نگرانی های گذشته اش را بشوید برود و شروعی تازه داشته باشد و امیدوار است که اشتباهاتش و تندخویی هایی که کرده از بین برود و گناهانش پاک شود. او مسئول اعمال خودش است و شما هم مسئول اعمال خودتان هستید و شما هم سعی می کنید که اشتباهاتتان را بشویی برود و شروعی تازه داشته باشید. شما او را حلال می کنید و انشالله دیگران هم او را می بخشند. اینکه شما او را در این حالت دیده اید اشاره به این دارد که او آماده است که اشتباهاتش را بپذیرد و شما هم لطفا او را حلال کنید و برایش از دیگران حلالیت بطلبید. تشکر از همراهیتون.
Som : سلام و خسته نباشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. خواهرتان امیدوار است که اشتباه او را خداوند بیامرزد و بتواند پاک شده و شروعی تازه داشته باشد. الان او روحش ناراحت است و احساس تنهایی می کند و حمایتی برای خودش نمی بیند. او به خاطر اشتباهی که کرده پشیمان است و اسماعیل احتمالا به خاطر خواهرتان دعا می کرده که خداوند گناهان او را بیامرزد و به آرامش برسد ولی اگر منظور خواهرتان از چرا به اسماعیل گفتی، جریان چگونگی مرگ او بوده و ناراحت است که چرا به اسماعیل گفته اید که او چطور مرده، به این اشاره دارد که این آقا فهمیده که خواهرتان به چه صورتی فوت شده و فکر می کند که کسانی که اینطور می میرند خداوند آنها را نمی بخشد و از دعا کردن برای او دست کشیده است و خواهرتان ناراحت است چون می داند که دعای خیر دیگران است که ضامن اشتباه او محسوب می شود. ضمن اینکه خواهرتان نگران این خواهرتان هم که شوهرش رفته خارج، هست و نمی خواهد که خواهرتان که ایران است اشتباه او را که فوت شده است را تکرار کند. خداوند انشالله همه ی رفتگان را می آمرزد. تشکر از همراهیتون.
Xanum : سلام خانم هراتی گُل، خواب دیدم تو یه پارکی راه میریم با مامان و خاله و مادربزرم همه جا برف بود روی درختای کاج برف بود حتی یه کاجی هم از درخت فتادها بود ولی صحنه طوری بود که یه محضر عقدم بود که شبیه محضر عقدی بود که داییم ۱۶سال پیش اونجا عقد کردن ولی تو خواب میگفتن دفترخانه شماره ۱۲۳، طبقه بالاش محضر بود یه طبقه همکف ورودی هم داشت که پایینش حمام بود ولی طبقه پایین طوری بود که بیرون هم دیده میشد یعنی پنجره داشت.حمامش سفید و خیلی تمیز بود اصلا شبیه حمامای عمومی نبود که از سفیدی و تمیزیش خوشم اومد دوش گرفتم حتی صابون گلنارم بود ازونم زدم دیدم مامانم بیرونه گفتم مامان بیا تو هم دوش بگیر تو ازحمامای حمومی خوشت میومد اونم اومد مامانبزرگ و خالمم بیرون منتظر ما بودن.ممنون از زحماتتون
فریبا هراتی
: سلام. شما و مادر و خاله و مادربزرگتان به آرامش و شادی خواهید رسید. زندگی آرام و خوش شانسی دارید و اگر منظورتان از یک کاجی هم افتاده بود، میوه ی کاج است، باروری و تولدی جدید در فامیل شما اتفاق خواهد افتاد. شاید دایی تان دوباره صاحب فرزندی بشود و زندگی او سرشار از تعادل و آرامش و عشق است و او به سعادت خانوادگی رسیده است. او و خانمش ناراحتی هایشان را شسته اند و شروعی تازه دارند. شما هم همینطور از غم رها خواهید شد و انشالله سفر زیارتی خواهید رفت. تشکر از همراهیتون.