تعبیر خواب حیوانات
لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : درود بر شما. من و همسرم لطفا متن پنهان بمونه. سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. شما از لحاظ فرهنگی، به سنت ها و فرهنگ خانواده تان احترام می گذارید و محافظه کار و مادیگرا هستید، و برای آرامش خانواده تان تلاش می کنید. به منافع خودتان فکر می کنید و نه علیه کسی جبهه می گیرید و نه از کسی الکی تعریف می کنید. اما دوست دارید که از شما حمایت شود و گاهی اوقات نمی توانید خیلی خوب تمرکز کنید و از چیزی به چیزی می پرید. شهرت و اعتبار شما زیر سوال می رود و به شدت عصبانی می شوید. شما زیادی حساس هستید و هر چیزی را زیادی شخصی برداشت می کنید. شما سعی می کنید که خودتان را از آسیب های احساسی و عاطفی حفظ کنید. اعتماد شما نسبت به مسئله ای کم شده و به صداقت کسی در زندگی تان شک دارید. احساس آسیب پذیری می کنید و حالت تدافعی گرفته اید و حتی ممکن است این حالت، زندگی عشقی شما را تحت تاثیر قرار دهد. شما نیاز به حمایت دارید و خواهرتان به شما بی تفاوت است. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام خانم هراتی عزیز از تعبیرات قشنگ وبه جاتون خیلی ممنونم.
تقریبا چند وقت پیش خواب دیدم مسول قسمتمون جوجه های زرد زیادی آورده ودر داخل جعبه ای نگه می داره یک حیوان سیاهی بیرون وکنار جعبه و بی حرکتی هست بعد دیدم جوجه ها تعداد واندازه شون بیشتر شده ورنگشون قهوه ای شده، اون حیوان اندازه یه مرد شده بود اول شبیه خرس بود بعد شبیه حیوان تنبل شد منتها در دستاش سه تا ناخن خیلی بلند داشت که حمله ور شد وسه بار دنبالم کرد وهر بار هم زد. از اون روز هم برای من وهم برای مسول مشکلات زیادی اتفاق افتاده، تا جایی که می خوام قسمتم را عوض کنم.
فریبا هراتی
: سلام. کسی در قسمت شما در محل کارتان، به سرمایه اندوزی و جمع آوری امکانات مالی قوی برای خودش مشغول است و دارد مخفیانه به نفع خودش از امکانات مالی شرکتتان جمع آوری می کند. چنانچه شما از این مسئله با خبر باشید او برای دفاع از خودش به شما ضربه خواهد زد. او وقت کشی می کند و خوب کار نمی کند و به بطالت و بیهودگی وقتش را در محیط کار تلف می کند ولی فقط دارد حقوق چرب و نرم زیادی را به دست می آورد. تشکر از همراهیتون.
مهر : یه جایی بودیم انگار هیئت بود و شیخ داشت سخنرانی میکرد، خلاصه میگم ما پشت صحنه بودیم و انگار داشتیم گوشتو اینا برا کباب آماده میکردیم،داداشم داشت گوشتا رو خورد میکرد نمیدونم چه حیوونی بود ولی گوشتش قرمز پررنگ بود رنگ جگر،بش گفتم خب درست خورد کن آخه داشت درشت خورد میکرد یکم فکر کرد گفت نه درسته خودم میدونم دارم چیکار میکنم،بعد یهو یجاییشو برید و گفت ای واای نه کاش نبریده بودم و با یه نفر که پیشمون بودونمیشناختمش تاسف میخوردن ومن نگاکردم دیدم آلت تناسلیش بود میگفتن آره نباید میبریدی چه قشنگ بودو اینا، یه نفر به شیخ گفت که غذا نمیتونیم بدیمو گوشت خرابه و اینا و نمیدونم گوشت چه مشکلی داشت،وشیخ گفت خب طوری نیس بجاش ماهی بدین ومیخندیدن شیخ همشهریمون بود یجاییم توسخنرانیش تعجب کردم،یادم نیس خطاب ب کی گفت شاید یزید،یهوگفت فلانیِ مادر...فحش مادر داد
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز به این دارید که احتیاجاتتان را ارضا کنید و تمایلاتتان برایتان برآورده شود. می خواهید که سردی روابط بین شما و دیگران از بین برود و مسائل را به خوبی پردازش و بررسی کنید و درک درستی از تعامل با دیگران داشته باشید. موانع و دلسردی هایی در راه حرکت به سوی اهدافتان وجود دارند که شما سعی می کنید که این موانع و دلسردیها را از بین ببرید. می خواهید به قلب و مرکزیت یک مسئله بروید و خودتان را بشناسید. شما هنوز به خواسته هایتان نرسیده اید و این از لحاظ فیزیکی و یا روحی شما را تضعیف و ناراحت کرده است. شاید موقعیتی وجود دارد که شما نمی خواهید که جزییات را راجع به آن بدانید. شاید از کسی شاکی هستید و کینه به دل گرفته اید و دوست دارید با او دعوا کنید. شیخ معتقد است که شما باید باورها، وضعیت روحی و درک خودتان را نسبت به مسائل عوض کنید و احساستان را رک و صریح بیان نکنید. او می خواهد که شما خودتان را سانسور کنید و همه ی آنچه که به دل دارید را رک و پوست کنده مطرح نکنید و از لحاظ روحی خودتان را ارتقا دهید و از این حالت شما خوشش نمی آید. او نیز بسیار عصبانیست! تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام درتاریخ روز۲۴ماه قمری بعدازنمازصبح خواب دیدم دارم توجاده خاکی راه میرم تنها، یهو یه بچه آهو یاشاید حیوان دیگری شبیه آهو نمیدونم وقتی راه میرفت انگار داشت میپرید بمن پناه آورده بود انگار، بمن که رسید فقط میپرید جلوی من ولی قبل ازاون انگار است از یه چیزی فرارمیکرد رنگش قهوه ای روشن بود حالا خال خالی بودیانه یادم نیست.تعبیرش چیست.ممنون
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام، خواب دیدم لطفا این متن مخفی شود
فریبا هراتی
: سلام. روح مادرتان شاد. او می خواهد که شما واقعیات را ببینید. این سه برادر با مشکلات زیادی در زندگی شان و خصوصا در تعامل با هم مواجه هستند و یکی از آنان هر چه بگوید دیگران باید دربست مطیع و تابع او باشند. اینها گویی بویی از انسانیت نبرده اند و انگار بی احساس و کریه هستند و بی روح و اصلا درک درستی از معنویت نبرده اند. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : سلام فریبای عزیز و مهربونم امیدوارم شادو سلامت باشید
من خواب دیدم که چیزی شبیه و رنگ مارمولک درشت اومده تو خونه و من دیدمش وبعد بچه ها ومهمونام دیدنش و خیلی ترسیدیم بعد دیدم ارومه و بیشتر نگاه کردم انگار مثل گربه گوش داشت و بال پرواز نازک مثل حشره هم داشت و فهمیدم از بالکن اومده با احتیاط از کنارش رد شدم و در اتاق دیگمونو باز کردم اقایی از دوستان قدیمی اونجابود(هیچوقت خونمون نیومده این آقا) و بدون ترس اومد گرفتش و از بالکن انداختش بیرون رنگش رنگ مارمولک سرش شبیه گربه و بالدار بود به اندازه ی یک بچه گربه بود اولش مثل مارمولک بود بعد دیدم درشتتره
ممنونم فریبا جون که زحمت میکشید دوست دارم زیاد زیااااد بووووس
فریبا هراتی
: سلام خانم گل . تشکر عزیزم. شما و خانواده تان به نیازها و مسائلی فکر می کنید و می خواهید تصمیمی اتخاذ کنید که منوط به جاه طلبی ها و امور مالی تان، می خواهید توافق یا تایید همدیگر را بدست بیاورید. شما می خواهید پاسخ بله را از دیگران بشنوید تا در مورد بعضی غرایز و نیازهای اولیه مثل محل زندگی، درامد و غذایتان به نتیجه ی مشترکی برسید. می خواهید که جاپایتان محکم باشد و خیالتان راحت شود. ولی بعدا به این فکر می کنید که این کار عقلانی نیست و از انجامش منصرف خواهید شد. منم دوستتون دارم. تشکر از همراهیتون.
Saina : سلام خسته نباشید. خوابم مخفی بمونه لطفا.
فریبا هراتی
:
سلام. نظر به اینکه بعد از 2 روز از ارسال پیام سایت به شما مبنی بر اینکه خواب شما از حد مجاز طولانی تر است و باید یک خواب شارژ کنید و دوباره آن را ارسال بفرمایید تا تعبیر شود؛ گذشته و شما خوابتان را شارژ نکرده اید، از تعبیر آن معذور هستم. حق خواب کسر شده به شما عودت داده شد. تشکر.
رهی : سلام و عرض ادب. یک شب خواب دیدم دو حیوان توی خانه دارم. یکی ماری که رویش سیاه و زیر سر و بدنش سفید است. مار دراز بود اما لاغر. منظورم این است که جثه ی بزرگی نداشت. اما شاید طولش 2 یا 3 متری می شد. برای مار با کارتن جایی درست کرده بودم، که از سوراخش در آن می رفت و بیرون می آمد. من معمولا زیاد خواب مار می بینم و اغلب فضا برایم ترسناک است اما این یکی را در دستم میگرفتم و ترسی از آن نداشتم. مار هرگز توی چشمم نگاه نمی کرد. تهدیدی هم به حساب نمی آمد. مطیع بود اما رابطه ی چندانی هم با من نداشت. گربه ای هم داشتم سیاه و سفید که آن هم هرگز نگاهش به من نمی افتاد اما هر دو کنار هم زندگی می کردند و گویا جنگی هم بینشان اتفاق نمی افتاد. خاطرم هست مار در خانه ماند اما گربه را انگار جایی بردم تا دیگر نگهش ندارم اما با این که نگاهم نمی کرد از جای جدید هم استقبال نمی کرد و انگار با اینکه رابطه ی چندان عمیقی هم با من نداشت میلی به ماندن در جای دیگری هم نداشت. من تنها زندگی می کنم. خانواده ای ندارم. مادرم را به تازگی از دست داده م و خانمی که دوستش داشتم هم تصمیم به ازدواج با مرد دیگری گرفت. گفتم شاید به تعبیر این خواب کمکی کند.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما شخصیتی متمدن دارید که خلق و خوی خودتان را در کنترل دارید. شما بسیار خوش قلب هستید هر چند که در ظاهر می توانید بی عاطفه، بیرحم یا غیر قابل اعتماد به نظر بیایید ولی شما بسیار خردمند، آگاه و با شور وشوقی آتشین هستید. شما خطری برای کسی ندارید و سعی می کنید که عصبانی نشوید و یا عصبانیتتان را بروز ندهید. شما سعی می کنید مطابق با غرایزتان رفتار نکنید. دوست دختر شما هم جنبه های مثبت در اخلاقیاتش داشته و هم منفی. ولی او تمایلی به ادامه ی رابطه با شما را نداشته و شاید به خاطر رسیدن به رفاه و ثروت بیشتر، تصمیم به ازدواج با کسی دیگر گرفته. او شخصیت یک گربه را دارد که می خواهد فقط جای خوبی داشته باشد و از کسی که می خواهد با او ازدواج کند هم خوشش نمی آید. روح مادرتان شاد. مار و گربه به خصلت های غریزی شما و دوستتان اشاره می کند. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام خانم هراتی عزیز توی تعبیر خوابم پرسیده بودید آیا بار دار هستم خیر عزیزم بار دار نیستم ولی به شدت تحت فشارم این تغییری توی تعبیر خوابم ایجاد میکنه؟
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. فیل، نماد قدرت، نیرومندی، سرسپردگی و عقل است. خواب شما به شما می گوید که باید صبورتر باشید و دیگران را بیشتر درک کنید. مشکلات بزرگی در زندگی شما هستند که از آنها می ترسید و باید خاطرات تلخ گذشته را فراموش کنید. سعی کنید که با سیاست بیشتری با مردم و همسرتان تعامل کنید. افکار دمده ی قدیمی شما را تعقیب می کند و برای شما مهم است که دیگران چه می گویند!! باید سعی کنید که از افکار خاله زنکی و قدیمی و دمده ی مردم دوری کنید و اصلا این عقاید آنها برایتان مهم نباشد. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم توی یه زمین بزرگ هستم که دورش دیوار بود ویه در بزرگ نرده ای داشت پشت در یه فیل بزرگ عصبانی داشت خودش رو هی میکوبید به در میخاست بیاد بهم حمله کنه فکر کنم دخترم هم باهام بود من ازش فاصله داشتم وخیالم راحت بود که در بستست ونمیتونه بیاد وبیشتر ازش دور شدیم یه دفعه یه فیل کوچک انگار بچش بود با میله ی بلند آهنی حمله کرد به مادرش مثل فواره از مادره خون میرفت وبعد باهم از اونجا دور شدن بعد رفتم جایی مثل خونه بود سقف داشت ولی گوریل توش بود بازم حالت حمله داشت وچنگ و دندون نشون می داد تودلم خوشحال بودم که نمیتونه بیاد بیرون وباز رفتم یه جای دیگه بازم سر پوشیده از بیرون پشت شیشه نگاه میکردم دایناسورای بزرگ سرشون مثل سر شیطون اومد به نظرم باز خیلی وحشی وعصبانی چنگ و دندون نشون میدادن ومن با اینکه ترسیدم خیالم راحت بود نمیتونن بیان بیرون و از اونجا ور شدم
فریبا هراتی
: سلام. اگر شما در سنی هستید که بتوانید حامله شوید به احتمال زیاد باردار هستید و ممکن است به خاطر فرزندی که در شکمتان دارید و بزرگ شدنش به شما فشار وارد شده باشد ناراحت باشید. شما باید صبور باشید و عاقلانه تر رفتار کنید و درکتان را بالاتر ببرید. نباید اجازه دهید که چیزی فکرتان را ناراحت کند. تاثیر سوء رفتار شما روی دخترتان به صورتی منفی نشان داده می شود و او ممکن است به شما ایراد بگیرد و باعث استرس بیشتر در وجود شما بشود. شما احتمالا از دست همسرتان ناراحت هستید و فکر می کنید که او مزه ریخت و شما را گول زد و وادارتان کرد که کاری را انجام دهید ( اگر حامله باشید، همسرتان را مقصر می دانید). افکار دمده ی قدیمی شما را تعقیب می کند و برای شما مهم است که دیگران چه می گویند!! باید سعی کنید که از افکار خاله زنکی و قدیمی و دمده ی مردم دوری کنید و اصلا این عقاید آنها برایتان مهم نباشد. باردار هستید؟ :))))))