تعبیر خواب حیوانات
لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام خانم هراتی .
من خواب دیدم جای آشنایی هستم و داشتم درونش قدم میزدم که یدفعه یه مار دومتری صاف که نیم متر از سطح زمین ارتفاع داشت و رنگشم جیگری به قهوه ایی میزد و قطرشم نزدیک ده سانت میشد صاف و موازی از سطح زمین مینو نگاه میکرد . یکم فرار کردم دیدم اونم سریع حرکت میکنه دنبالم . وایسادم تا بهم برسه . پیشم رسید و من بی حرکت وایسادم منو نگاه کرد و رفت یکم جلوتر تبدیل به ببر شد . البته این ببر خطوط سیاه رو پیشونی نداشت و در نگاه صورتش یکم انگار مونگل میزد . اینم منو نگاه میکرد . دیگه فرار نکردم . توی اون حا اومدم با خواهرزادم حرف میزدم که دیدم یه خرس قهوه یی با بچش هم دارن اطرافمون بازی میکنن . ببر اومد تو و رفت پیش دوتا خرس . انتظار دعوا داشتم ولی هیچی اتفاق نیفتاد . همینجوری دوتا گاو هم که سینه های حجیم شیرده ایی داشتن رو هم میدیدم دورو وردم که رنگاشون مشکی و سفید بود .اون جا متعلق به پدرمه و یجوری ما توش احساس خونه میکنیم . فقط میخواستم بگم من حیوون سال تولدم ببره و اون مار مثل یه میله آهن دومتری که انگار تو دیوار فرو کرده باشنش صاف موازی با سطح زمین بود و با چشای باز منو نگاه میکرد یکم فرار کردم دنبالم اومد خیلی سرعت میومد . تا دیگه بقیه ماجرا .. بالا گفتم .... ممنون که راهنمایی میکنید .
فریبا هراتی
: سلام. شما نسبت به یک سری مسائل احساس ترس و نگرانی نهفته ای دارید. تحول مثبت و دانش و خرد به زندگی تان می آید. شما می توانید در موقعیت های مختلف قدرتتان را اثبات کنید هرچند که به ظاهر به نظر نمی آید که مستبد باشید. احساس می کنید که در یک موقعیت خاص گیج شده اید و نمی دانید چه کار کنید و سعی می کنید که خشونت خودتان را کنترل کنید و عصبانی نشوید. به ثروت می رسید و باید در تصمیم گیریهایتان بی طرف تر باشید. ایده ای از جانب پدرتان برای تامین و راحتی شما مطرح می شود. تشکر از همراهیتون.
b : ببخش یکم زیاد شده . سعی کردم خلاصه باشه . ممنون
فریبا هراتی
: خواهش می کنم.
b : " شما میتوانید در موقعیت های مختلف قدرتتان را اثبات کنید ، هرچند کع به ظاهر به نظر نمیاید که نستبد باشید" میشه لطف کنین یکم اینو بازتر کنین؟
فریبا هراتی
: یعنی شما در ظاهر به نظرات دیگران احترام می گذارید و اینطور نیست که فقط حرف ، حرف خودتان باشد و آدم مستبد و زورگویی نیستید. ولی اگر پای ابراز قدرت مطرح باشد و بخواهید حرفتان را به کرسی بنشانید، می توانید خیلی راحت اینکار را انجام دهید و نشان دهید که حرف آخر را شما می زنید نه کسی دیگر.
aram : من به زندگی در تهران اصلا فکر نمیکنم ولی مشکل بزرگی دارم که برای حل آن سالی چند بار به تهران میام..دیدن حیوانات وحشی و اینک یکی از آنها من رو دنبال کرده و من فرار کردم چه تعبیری میتونه داشته باشه...
فریبا هراتی
: حیوانات وحشی شرایط سخت زندکی و موانعی هستند که در راه رسیدن شما به اهدافتان پیش می آیند. همینطور می تواند به خصوصیات افراد و اخلاق های آنان در رابطه با شما اشاره کند.
aram : سلام..خواب دیدم تو یکی از خیابان های تهران هستم و حیوانات وحشی هم اونجا پرسه میزنند..تو وسط خیابون هم هر چند متر یه سنگر زیززمینی وجود داشت شبیه مترو..بعد یه حیوان سیاه که فک میکنم تو خواب احساس کردم شیر بدون یال بود یا شاید ببر ولی سیاه بود..افتاد دنبال من و من هم فرار کردم و کنار خیابون چند جعبه بزرگ رو هم گذاشته بود که از اونا رفتم بالا در حالیکه اون حیوان سیاه گوشه لباس من ب دهنش گرفته بود ولی وقتی رفتم بالا اونم رفت و بعدش من سریع رفتم تو یکی از اون سنگرها ک میگفتند زن ها برن داخل و نگهبان دم درش مراقبت میکرد همون موقع ی موجوداتی عجیب هم دیدم ولی واضح نبود ک از خواب بیدار شدم..سپاس فراوان...
من ساکن شهرستانم و تو خواب واضح متوجه بودم ک تو تهرانم حتی فک میکردم ک خیابون انقلابم..این معنی داره؟
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که زندگی برایتان در تهران خیلی می توانست از اینکه الان در شهرستان دارید بدتر باشد. گرانی ها، بی مهری ها، عدم امنیت ها و کلا شرایط زندگی در تهران خیلی سخت تر است از شهرستان هر چند که امکانات رفاهی بیشتری در اینجا گذاشته اند ولی گرانیها و هوای آلوده و جمعیت زیاد و فقر و بیکاری بسیار بالاست. احساستان این است که شرایط امروزتان بهتر است چون فکر می کنید که در تهران هیاهویی شدید برپاست. تشکر از همراهیتون.
ali : سلام. خسته نباشید. خواب دیدم جایی هستم ویه بز سیاه قوی را گرفتم واون را به داخل خونه بردم .
فریبا هراتی
: سلام. خوابتان چند تعبیر می تواند داشته باشد. یا روزی حلال وثروت می یابید یا همسری ساده لوح و ثروتمند به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام خسته نباشيد. خواب ديدم يك جايي بوديم كه من و دختر خاله هام يه طرف وايساده بوديم و خواهرم اون طرف وايساده بود و شيشه بود بين ما و خواهرم و يكهو يك حيوان وحشي كه تقريبا مثل ببر بود يكهو روي سر خواهرم بود و همه خيلي ناراحت بوديم و همه ميخاستن بزننش كه از روي خواهرم بره ولي اينقدر وحشي بود فرياد ميكشيد و همه ميترسيديم بهش نزديك شيم و شروع كرديم به ذكر لا حول و لا قوة الا بلا گفتن و فوت ميكرديم كه اون حيونه وحشي بره از روي سر خواهرم و خود خواهرمم خيلي ترسيده بود و با نگاهش كمك ميخاست و من يهو ديدم سر خواهرم نيس و دوباره شروع كردم به خوندن لا حول و لا... و همينجور كه اين ذكر رو ميخوندم از خواب بيدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما می خواهد قدرت داشته باشد و اختیار دار خودش باشد و مثل شما محافظه کار نیست و از روبرو شدن با خطر نمی ترسد. اما او درست فکر نمی کند و در مقابل احساسات سرکوب شده ی خودش عقلانی رفتار نمی کند. شما نگران او هستید که در زندگی اشتباه کند چون عقل بر او حکمفرما نیست. تشکر از همراهیتون.
hamid : سلام
خواب دیدم پسر عمم یک باغ خیلی بزرگ خریده و من به اونجا رفتم . خیلی سرسبز بود و پر از درخت و گیاه، روی برگ درختا زنبورای بزرگ سبز یا زرد بود که گاهی پرواز میکردن و نگران بودیم که نیشمون بزنن و دورشون کردیم از خودمون. بعد به وسط باغ رفتیم از دور دیدم یک دایناسور از تو باغ رد شد و من هم به بقیه میگفتم دایناسور اونجاست ، بقیه هم بی اعتنا بودن به این حرف بعد هم به وسط باغ رسیدیم، تعداد زیادی حیوان درنده بهمون حمله کردن و من با لگد میزدمشون و دورشون میکردم و به بقیه هم یاد میدادم چی کار کنن که آسیب نبینن ، همه جور حیوونی بود ، مثل پلنگ ، ببر ، سگ هایی که در دنیای واقعی اهلی هستن اما اونجا وحشی بودن که من تعجب کردم از دیدنشون ، مار و ...، بعد به گوشه ای از باغ رفتیم که یک خرس خیلی بزرگ در قفس خوابیده بود و در قفس باز بود و کسی داشت با کلنگ یا پتک جلوی قفسش میکوبید روی چیزی ، برام جالب بود که خرس بیدار نمیشه با اون صدا.
فریبا هراتی
: سلام.سخت کوشی و پشتکار پسر عمه تان به نتیجه می رسد و او به آسایش و موفقیت در زندگی اش می رسد. شما با روش او برای رسیدن به موفقیت آشنا می شوید و از اینکه اینقدر مثبت اندیش و پر از امید و خوش بینی است خوشتان می آید. او سخت کوش بوده و شاید در زمان های کار اصلا دوست نداشته که با کسی رفت و آمد و مراوده ای داشته باشد. نگرش او در بعضی زمینه ها قدیمی است و از افکار دمده و قدیمی و خط مشی های سنتی در کارش استفاده کرده است او از بعضی ماهیت ها و خصلت های بدوی و حیوانی و غریزی برای پیشبرد کارهایش استفاده کرده. مثل پلنگ که نمی تواند نقاط روی پوستش را تغییر دهد، او همان افکاری را که به آنها چسبیده بوده با سماجت عملی کرده و به موفقیت رسانده. مثل ببر قدرت را در جاهای مختلف به کار برده و رهبری موفق بوده است و مثل سگ وفادار اما در عین حال بسیار هدفمند رفتار کرده و با هر کسی که با او مخالفت کرده ، به شدت با پرخاشگری صحبت کرده است. بعضی وقتها زیر زیرکی منفی بازی درآورده و بعضی وقتها تهاجمی و خشن رفتار کرده است. بعضی وقتها هم با سخت کوشی با فقر مبارزه کرده و برای رسیدن به ثروت تلاش کرده است. تشکر از همراهیتون.
stive : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم من و داداشم و پسر عمه م(اسم ش اقبال)، توی باغ عمه م بودیم ، داشتیم راه میرفتیم به طرف یه خونه ، به محض اینکه رفیتم توی خونه یک پلنگ خواست از پنجره به ما حمله کنه، خیلی ترسیدیم و پسر عمه م یک تفنگ بادی آورد و به طرف پلنک شلیک کرد، پلنک ترسید و به خودش پیچید و درد کشید ، بعد من تفنگ بادی رو از پسر عمه م گرفتم و چند بار به طرفش شلیک کردم ولی گلوله ها خیلی ضعیف بودن و بهش برخورد نمی کردن گلوله سوم رو به چشمش زدم و یه چشمش رو کور کردم و با چوب و سنگ ریزه گذاشتم داخل تفنگ بادی ،خلاصه چشمش دیگه ش رو کور کردم و پلنگ دیگه از حمله کردن افتاد و نشست .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و برادرتان و پسر عمه تان فکر مشترکی خواهید داشت و می خواهید آن را عملی کنید ولی خطری در کمین شماست ! شما از موفقیت تان بیش از حد مطمئنید و درگیریها و مشکلات و چالشها را درک نمی کنید. ولی شما قادر خواهید بود بر مشکلاتتان غلبه کنید. تشکر از همراهیتون.
Mozhgan : سلام و عرض ادب و احترام
خواب دیدم توی اطاق مدیرمون یه عالمه حیوان هست از شیر و پلنگو ببر سیاه تا سگ و گربه منم ازشون میترسیدم وبی از یه طرفم دلم میخواست باهاشون دوست بشم ولی از اطاق اومدم بیرون چند تاشون که بچه بودن مثل بچه پلنگ از در اومدن بیرون البته یه طرف اطاق خواهرم و دخترخاله مو میدیدم که خوابیدن کنار هم و خواهرم حسابی دخترخاله مو بغل کرده از اونطرفم یه آقایی که تازه استخدام شده بود و یه مشکل کاری داشت اومد پیش من وه مشکلشو حل کنم بعد که رفت دیدم گوشیم نیست که منوجه شدم همون آقا برداشته بود و بهم برگردوند. ممنون از وقتی که برای من میزارید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. در محیط کار شما، همه کارمندان به خلق و خوی وحشی و خودخواهانه خودشان به فکر منافع خودشان هستند و هر کسی اخلاق خاص خودش را دارد که طبق غریزه اش رفتار می کند و تابع انسانیت و احساسات بشردوستانه نیستند! خواهر شما به ثروت می رسد و آقایی که تازه استخدام شده از شما راهنمایی خواهد گرفت و سعی می کند که با شما در ارتباط بیشتری باشد ولی بعدا ارتباطش با شما کم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
nasim : سلام خانوم هراتی عزیز وقت تون بخیر باشه ان شالله ، من خواب دیدم رفتم سرپرستی سازمانی برای اینکه بیینم استخدام میشم یا نه اونا تو خواب حتی منبع رو بهم گفتن و من از اونجا داشتم بیرون میومدم کلی پله داشت و جالب بودن البته هم ترس داشتم هنگام پایین اومدن هم جالب بود برام وقتی هم اومدم پایین گفتم دیدی ترس نداشت وقتی از اون سازمان اومدم بیرون بازارچه داشت که اصلا تو واقعیت این شکلی نیست وبعد من تو خواب طی الارض کردم رفتم تو جنگل کلی حیوونات بودن و اونا منو دوست داشتن و دنبال من میدویدن و حتی گفتم چه حیوونه کنه ایی به گمون گوسفنده بود کنه بودهر جا میرفتم میومد انگار میخواست با من رقابت کنه اما من همیشه جلوتر از اون بودم و تو مسیرم یه عالمه اردک های کوچیک بودن که من گفتم چون مادرن ندارن شیر ازشون محافظت کنه اما خیلی جالب بود شیره حرفه منو گوش داد و تازشم اروم اروم بود و اونا رو تو بغلش گرفت البته بگم جنگلش خیلی قشنگ بود نور افتاب از لا به لای درختا میزد بیرون همش میگفتم جوون میده برای شب خوابیدن اخه حیوونات هم مهربون بود ترس هم نداشت و من بیدار شدم این تعبیر داره؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. منظور شما از اینکه حتی منبع رو بهم گفتن چیه؟ منبع چی؟ در تعبیر موثر است .
nasim : منبع ازمون استخدامی رو گفتن و گفتن نگران نباش از فلان جزوه مثلا سوال میاد
فریبا هراتی
: سلام مجدد. شما موقعیت جدیدی خواهید یافت و به افکار سرکوب شده خودتان و موانعی که در زندگی قبلا تحربه کردید فکر می کنید و می ترسید که مشابه آن موانع پیش بیاید ولی اینطور نخواهد شد. شما به احتیاجاتتان در زندگی فکر می کنید و با کلی آدمهای مختلف جدید آشنا خواهید شد که شخصیت های متفاوتی از خودشان نشان می دهند. یک آدم عامی و بی مغز در زندگی شما پیدا می شود که فقط به فکر چریدن است و هر چه بگویند چشم می گوید و تابع جمعیت است و از خودش هیچ ابتکار عملی به خرج نمی دهد. شما شخصیت انعطاف پذیری دارید و خودتان را با شرایط جدید وفق می دهید. مغرور و شجاع و مسلط بر کارهایتان هستید و تونایی رهبری عده ای را در کارها به خوبی از خودتان نشان می دهید. امید و شادی به زندگی تان راه می یابد. دوستان جدید و مهربانی پیدا می کنید. تشکر از همراهیتون.
Sara : خواب دیدم یک سری حیوانات خانگی دارم.بهشون گفتم : گشنتونه
یکیشون خزگوش بود : جواب داد اره...یادمه براشون یک عالمه میوه آوردم . یادمه یگ گربه توشون بود که یک میوه دراز گذاشتم جلوش. میوه نارنچی بود . گربه با ولع تمام ابش رو خورد
بعد اخساس کردم جشنی بود ولی من تو یک اتاق بودم . مرتب میرفتم جلو اینه . ارایشم رو تمدید میکردم . انگار ارایشم کم میشد
فریبا هراتی
: سلام. شما آدم خوش شانس و موفقی هستید و نگاه مثبتی به زندگی دارید. فعالیت های شما زیاد است ولی نسبت به کارها یا اشخاص متعهد نیستید و از این شاخه به آن شاخه می پرید. شخصیت شما مستقل و خلاق و قوی است و اجتماعی و برونگرا هستید. سعی می کنید به خودتان انرژی مثبت و سلامتی زیادی تزریق کنید و مرتب به این فکر می کنید که وجهه ی بهتری نسبت به قبل داشته باشید و سیاست داشته باشید و خود واقعی تان را برای مردم نمایش ندهید ولی گاهی از دستتان در می رود و شخصیت طبیعی خودتان را برای دیگران بروز می دهید و سیاستمدارانه رفتار نمی کنید. تشکر از همراهیتون.