کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1426 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آتنا

آتنا : سلام،وقت بخیرخانم هراتی عزیز ویکماهی هست تموم شده

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۷:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به روزهای خوبی که با دوست پسر قبلی تان به صورت موقت داشتید و نقشه هایی که برای بهبود روابط تان کشیده بودید، فکر می کنید و احساستان این است که می توانستید روابطی خیلی خیلی بهتر از گذشته با او داشته باشید و احساس آرامش کنید. ولی خوب این روابط شکل نگرفته اما شما به او فکر می کنید. من به خوابهای قدیم شما دسترسی ندارم عزیزم و به یاد ندارم موضوع چه بوده. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۲:۲۴
گلی

گلی : امروز دهم ماه رمضان بعد اذان صبح ساعت ۹یا ۱۰صبح خواب دیدم تو یه ساختمون لوکس چندین طبقه بودیم خیلی ادمای دیگه ام بودن یهو یه سری آدم به ما حمله کردند و شلیک میکردن من با بردار زاده ام که بغلم بود و نوزاده سعی کردیم به طبقات بالا بریم دنبال یه جایی بودیم که قایم شیم مثلا یادمه تو طبقات بالا رفتیم تو یه کمد دیواری که دوتا دختر دیگه ام بودن بعد دیدم اونا اصلا ترسی ندارند و برای کار دیگه ای که شاید پرو لباس یا چیزی بود اونجا بودن بعد از اونجا اومدیم بیرون دیدم مادرم اونجاست تو اتاق بعد دیدم تو همون ساختمون از همون اتاق یه راه به خیابون پهن بانرده های با ارتفاع خیلی کم اونجاست و ما میتونستیم بریم و حتی دیدم یه نفر از رو نرده ها به راحتی رد شد کل اونجا باز میشد تو یه خیابون که نرده کوتاه و آسفالت تمیز و خوب داشت و درختانی سبز و زیبا قراربود از یک طرف رد شیم و قرار بود از یک طرف رد شیم تعبیر کنید تا شارژ کنم ممنونم از تعابیرتون خانم هراتی ما خیلی گرفتار شدیم به تازگی

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۰۷:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نگران هستید که به اقتصادتان و شرایط مالی تان لطمه ای وارد شود و می خواهید خودتان را در زندگی بالاتر ببرید و به رفاه و ثروت بیشتری برسید. اما نگرانیهای شما بی مورد است و از داشته های شما چیزی کم نخواهد شد. شما قادر خواهید بود خیلی راحت موانع و مشکلاتی را که در زندگی تان بوجود آمده اند را کنار بزنید و در مسیر زندگی تان همه چیز بخوبی پیش خواهد رفت و با هیچ مشکلی یا ناامیدی مواجه نخواهید شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۳:۲۷
Fateme

Fateme : سلام. خواب دیدم توی خوابگاهم که یه خونه قشنگه و چند تا اتاق خواب داره و یه اتاق بزرگ پر از وسایل مال منه . برعکس واقعیت، بعد اون هم اتاقیم که خیلی منو اذیت می کرد یه اتاق داره که توش هیچی نیست خالیه. بعد خانوادمو دیدم که اومدن به این خونه هر چی من بهشون گفتم این خونه به زمین وصل نیست حداقل چند تا میخ بیاریم اینو بکوبیم محکم شه گوش نمی کردن تا اینکه باد خونه رو بالابرد خیلی ترسیدم به خونوادم گفتم بپرن اما ارتفاع زیاد بود می ترسیدیم یه کم که خونه به زمین نزدیک تر شد اول خواهرمو هل دادم بعد بقیه رو افتادیم توی یه رودخونه نجات پیدا کردیم بعد خونه یه جا فرود اومد ما دوباره برگشتیم توی اون خونه من دیدم خواهرم و شوهر خواهرم خوابیدن و من ناراحت و نگران از این کارشون چون از پنجره بیرونو نگاه کردم دیدم خونه لبه پرتگاهه و هر آن ممکنه بازم باد ببرتش

پاسخ
لینک۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۰۰:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما رویاها و ایده های خوبی برای رسیدن به موفقیت دارید، راه رسیدن به موفقیت برایتان هموار است و دوستان یا امکانات خوبی دارید که بتوانید پیشرفت کنید. هم اتاقی شما اما دوستان زیادی ندارد و روحیه اش قوی نیست و یا امکان رسیدن به موفقیت را ندارد. خانواده ی شما برای شما خیلی اعتبار قائلند و شما برعکس ایشان فکر می کنید که جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ندارید و دلتان نمی خواهد که خانواده تان از موفقیت های شما خیلی تعریف کنند و بلند پروازانه راجع به آینده تان حرف بزنند. شما می خواهید منطقی باشید و قبل از اینکه مطمئن شوید که می توانید موفق باشید، راجع به آن حرفی نزنید. در نهایت شما احساس مثبتی را در زندگی تان تجربه می کنید و موفق هم خواهید شد. اما خواهرتان و شوهرش در شرایطی ریسکی قرار گرفته اند و علیرغم اینکه فکر می کنند زندگی شان خوب است، باید مراقب باشند که نلغزند و خطا نکنند تا زندگی شان با شکست مواجه نشود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۹:۰۵
Maryam

Maryam : سلام خداقوت، پریشب شوهرخواهرم خواب دیده که نوه عمشون ظاهرا خونه خریده بود یا به ارث رسیده بود بهشون(پدرنوه عمه فوت کردن)به شوهرخواهرم گفته بیا لوله کشیشو درست کن ایشون هم میره میبینه یه خونه متروکه وخیلی وحشتناکه و از طبقه بالا پایین رو نگاه میکنه می بینه دوتا جنازه افتاده (که بهشون نرسیده بودن و در حال پوسیده شدن بوده)ولی نمی ترسه ومیره سراغ کارش و همچنین دیشب هم مشابه همین خواب رو می بینن که خونه پدریشون(پدرخواهرشوهرمم فوت شدن) رو که کوبیدن والان چندطبقه ساختن و بعضی خواهر برادرا اونجا زندگی میکنن و باصطلاح تقسیم کردن هم همینطور حالت متروکه و وحشتناک شده بوده، چون دو تا خواب تقریبا مثل هم بود باهم فرستادم ودر صورت صلاحدید دو‌حق خواب کسر کنین ممنون از تعابیر عالیتون،

پاسخ
لینک۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۳۰:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تعبیر خواب شوهر خواهرتان این است که نوه ی عمه ی او، افکاری منفی و بسیار بدی در سر می پروراند و روحیه ی او بشدت خراب شده است. البته باعث و بانی این شرایط بد روحی او، خود او نیست. او نیاز دارد که احوال او را بپرسید تا او از احساسات خودش برایتان صحبت کند. سلامت روحی و جسمی او واقعا در خطر است و به خاطر مسائل قدیمی مربوط به گذشته، روحیه ی خودش را باخته است. در خواب دیشب او، این است که روحیات خواهر و برادر ایشان هم به خاطر مسائلی تضعیف شده ولی آنان گذشته را پشت سر گذاشته و باید به سمت جلو حرکت کنند. آنان باید سعی کنند که باورهای منفی و افکار قدیمی شان را کنار بگذارند و به سمت آینده به پیش بروند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۲۴:۰۹
Nasssrin

Nasssrin : سلام وقت بخیر و با سپاس
من چند وقتی هست خواب میبینم به خانه ای رفتم با مادرم واونجا زندگی می‌کنم که خیلی بزرگه و شیک و زیبا ،اما با همسایه ها خونه یکی هست وقتی به اتاقهای بالاتر میرم چون اتاق زیاد داره میبینم خونه همسایه است انگار یع نبر سخت اونجا بعد میفهمم دیگه اونجا خونمون تموم میشه و مال مانیست تا این حد بزرگه اما مرزی با همسایه نداره اونام در ندارن و بیرونم نگاه می‌کنم خیلی خیلی زیباست و رویایی انگار یه خونه بزرگ وبلند در میون خونه های معمولیه که من آرزو شو داشتم ولی در نداره و یکم عجیبه ولی من و مامانم حسمون خوبه خیلی اتاق داره و حتی چندتاسرویس بهداشتی

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما متحول خواهد شد. روحیه تان عالی می شود و شرایط زندگی تان بهبود پیدا می کند. به خواسته هایتان خواهید رسید ولی همه در کار شما تفحص و جستجو وکنجکاوی می کنند به نحوی که احساس می کنید که حریم خصوصی تان شکسته شده و همه از کارتان با خبر هستند. رفاه و امکانات مالی تان هم بسیار زیاد خواهد شد. مرتب در زندگی تان امکانات بهتری پیدا می کنید و موفقیت های شما حد و مرزی نخواهد داشت. حتی ممکن است تعبیر این باشد که مراحل رشد شما برای رسیدن به معنویت حد و مرزی ندارد و شما بسیار متعالی خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۵۵:۴۸
رز

رز : سلام مدتیه که مثلا با فاصله های یکماهه خواب میبینم خانه ای بزرگ خریدیم ، یکبار توی روستا ، یکبار شهر خودمان ، یکبار شهری دیگه ، یا اینکه خواب میبینم در خانه ای بزرگ متعلق به دیگران مهمانی یا … هستیم ، به این شکل که این خانه های اتاق های زیاد و بزرگ هم دارند

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. علاوه بر این که شما با یک حق خواب نمی توانید 2 خواب را ثبت کنید و فقط یک حق خواب داشتید که برای خواب قبلیتان استاده شده؛ طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۲۲:۳۱
Sara83

Sara83 : سلام،بعدظهر 18رمضان خواب دیدم با دخترهای داییم که یکیشون ایران نیست خیلی خوشحال جایی هستیم دختر بزرگ داییم واضح می دیدم خیلی شاد خندان زیباتر لاغر خوش هیکل مخصوصا از ناحیه شکم و پهلو بود بعد یهو خودمو جلوی خونه ویلایی بزرگ با نما سفید رنگ با دو تا ستون بزرگ که ابهت خاصی داده بود و در بزرگ فلزی زیبا دیدم می دونستم این خونه بابام برام خریده حواسم به فوت بابام نبود،انگار بارون می زد فکر می کنم وسیله به دست داشتم به سمت خونه ویلایی می رفتم اهنگی می خوندم که دم در پسرعمم و یه مرد دیگ احساس می کردم کارگرشون و از اتباع هست دیدم گفت تو داشتی می خوندی خیلی جدی گفتم اره با تعجب و خوشحالی گفت چه صدای قشنگی من خیلی معمولی و سرد از جلوش رد شدم با خودم گفتم تا حالا به اینکه که صدای خوبی دارم توجه نکردم و راست می گه.پسرعمم قبلا خواستگارم بود و مجرد هستم

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۵۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که دختر دایی های شما زندگی خوب و راحتی دارند و در آرامش و خوشبختی و شرایطی خوب زندگی می کنند. شما هم آینده ی خیلی خوبی خواهید داشت. دعاهای خیر پدرتان پشت سر شماست و همینطور خرد و عقلانیت شما که بخشی اعظمی از آن در اثر تلاش و زحمات پدرتان حاصل شده، زیاد است و این دعاهای خیر و خردمندی شما، باعث خواهد شد تا شما بتوانید در آینده سبک زندگی عالی و روحیه ای قوی و زندگی با ثبات و آرامش زیادی بدست اورده و در زندگی تان هارمونی و هماهنگی را تجربه خواهید کرد. پسر عمه ی شما قبلا شما را از جهاتی دست کم گرفته است و او باید روی جسم و ذهن خودش کار کند و شخصیتی قویتر از خودش بسازد. شما یک روز آنقدر موفق و خوشبخت می شوید که او هم تعجب می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۱:۰۴
Saraa

Saraa : سلام،من با عشقم در رابطه هستم،دیشب خواب دیدم کلید خونه اونارو دارم و با خونوادم در خونشون و باز کردم رفتیم خونشون،چند بار صحنه این و دیدم این حرکت و انجام دادم،یبار دیدم کلیدی ک دستم بود ک در خونشون و باز کردم کلید به شکل سنجاق قفلیه طلایی رنگ بود،تو یکی از صحنه ها ک تو خونشون بودم میدیدم استرس داشتم ک نکنه خونوادش بیان،ولی تو یک صحنه دیگه دیدم وقتی تو خونشون بودیم کلی ام مهمون داشتن و خونوادشم میدیدم و عشقمم‌میدیدم‌ ک از مهمونا پذیرایی میکنه،کلا این دوتا صحنه رو پشت هم تو خوابم دیدم،فقط اینکه میدیدم خودم کلید دارم درارو باز میکنم،و کلید اخر ک تو ذهنمه شکل سنجاقی قفلی طلایی رنگ بود باهاش دو تا در باز کردم،و خونه اخر ک باز کردم فامیلای مادرم و دیدم داخل خونه،ممنون

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۵:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که عشقتان را بیشتر بشناسید و به ذهنیت او نفوذ کنید. او این اجازه را به شما داده و به شما از احساسات واقعی خودش حرف زده و دروغ نگفته است. او به شما گفته است که چه می خواهد. ادامه وجود و زنده ماندن رابطه ی شما منوط به خودتان است و شما هستید که به خاطر اعتقاداتتان حاضر نیستید که مطابق با حرف عشقتان رفتار کنید. خانواده ی شما هم شاید می دانند که او از شما چه می خواهد. شما از اینکه خانواده ی او از شما با خبر شوند نگرانید. ولی عشق شما با خیلی از مردم تعامل دارد و حالش هم خوب است و شخصیتی اجتماعی دارد. ادامه یا مرگ این رابطه به خودتان بستگی دارد. شما اگر به خاطر خودتان باشد، تا حالا به پیشنهاد این آقا گوش کرده بودید و با او رابطه ی خارج از ازدواج ایجاد می کردید ولی از ترس خانواده ی خودتان و فامیل و فرهنگ خودتان نمی توانید اینکار را بکنید. از ترس آبرویتان اینکار را نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۳۹:۲۵
 Shoka

Shoka : سلام .وقت بخیر .شب پنج رمضان خواب دیدم شب بودو در یک خانه هستم افرادی دیگر هم بودند چند زن و دودختر کوچک که لباس صورتی تنشون بود هرکس مشغول کاری بود تو حیاط بودیم که دیدم گروهی پلیس با دو آمدند داخل حیاط و بین افراد خانه همهمه افتاد و همه رفتند داخل وقتی رفتیم تو خونه داخل خونه متوجه شدم که طراحی مدرن دارد و وسایل کمی گذاشته اند درواقع زیاد توجه م به وسایل خونه نبود بیشتر طراحی داخلی و مدرنش تو دیدم بود یک پذیرایی بزرگ داشت با پنجره های بزرگ و یک مبل چرم وسط پذیرایی بود به نظرم یک فرش مدرن کوچک هم بود یا یک میز دو زن تقریبا چاق با ظاهر آراسته وبا حجاب که به نظرم مشکی بود چادرشون روی مبل نشسته بودند و من با فاصله از اونها ایستاده بودم و نگاهشون میکردم انگار اون زنها نگران بودند و منتظر خبری .بیرون از خانه که پلیسها بودند چند مجرم گرفته بودند و آورده بودند تو حیاط که حکمشون رو اجرا کنند و مثل این بود یکی از افراد نزدیک ان دوخانم یکی مجرمها بود و اونها منتژر بودند ببیند حکمش چی میشه که یکی از پلیسها به اون مجرم شلیک کرد وقتی صدای شلیک تفنگ اومد تو خونه یک دفعه اون زنها جیغ و فریاد زدند و به سینه شون میزدندو رو به آسمون فریاد میکشیدن .جیغ و داد وحشتناکی بود ولی من نگاهش میکردم سعی کردم نترسم و خودم رو کنترل کنم انگار یک کمکی هم از من میخاست ولی من نزدیکش نرفتم و گفتم من از موقعی که پدرم فوت شدند(درواقعیت پدرم به رحمت خدا رفتند)میدونم که برای این چیزها دیگه نباید دادو بیدادکنم و جیغ نمیزدم حس میکردم اون زنها مادرشوهرم و دخترش بود و من با خودم میگفتم مگه شوهرم رو کشتند که اینا اینجوری میکنن در یک حسی هم حس میکردم اون پلیس که شلیک کرد شوهرم بود درکل برام مبهم بود نمیدونستم اونا برای چه کسی آه ناله میکنند و چه کسی شلیک کرد و من انگار یک لحظه از بالا به اون زن نگاه میکردم انگار از سطح زمین بالاتر بودم و سقف خونه رو دیدم که بلند و مخروطی شکل بودو یک لوستر بزرگ داشت و با تیرآهن مشکی محکم شده بود سقف .بعد انگار تمام این حوادث برای یک فیلم بود و همه اون صحنه ها پشت صحنه یک فیلم بودو من تعجب بودم که چرا نفهمیدم اینا فیلمه و اون زن هم با نگاهی خاص منو نگاه میکرد که من نفهمیدم فیلم بوده .من بلند شدم از پله رفتم بالا رفتم واحدی که مال مادرم بود اونجا مادرم رو مبل بالای اتاق نشسته بودمنم با فاصله ازش دست چپش نشستم و دخترم دست راستش نشسته بودو اون زنها پایین اتاق رو زمین روبه روی ما نشسته بودند انگار مادرم بزرگ اون جمع بود و بقیه منتظر بودند حرفی بزنه من اونجا حس امنیت داشتم بلند شدم و رفتم کنار دخترم که خانم ترو زیباتر از سن الانش بود نشستم و به موهای بلندش دست کشیدم مادرمم با دخترم صحبت میکرد متوجه شدم بیرون باران میاد و برادربزرگم از پله ها میاد بالا سمت واحد مادرم

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۹:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که اطرافیانتان را خوب درک کنید. از نظر مالی شما شرایط خوبی دارید و سعی می کنید که شیرین و با مهربانی و دلسوزی با دیگران تعامل کنید. روابط عمومی تان با دیگران قویست و افراد زیادی با شما در تعامل و رابطه ی اجتماعی هستند. طرز فکرتان مدرن است و سخت کوش هستید. چشم انداز مثبتی نسبت به زندگی دارید. با وجدان هستید و سعی میکنید که در رابطه با بایدها و نبایدهای زندگی، وجدانی رفتار کنید و مرتکب خطا و اشتباه نشوید. اما مادر و خواهر شوهرتان را خوب نمی شناسید و آنان هم شاید افکارشان را به خوبی با شما در میان نمی گذارند. همسر شما جدی رفتار می کند و می خواهد هر هدفی را که نشانه گرفته، عملی کند و اگر کسی با او مخالفت کند، عصبانی می شود. درک شما بالاست و افکار و ایده ها و آرمانهای بلندی دارید. سقف آرزوهایتان بلند است و سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید. در خانواده ی همسرتان قوانین سفت و سختی حاکم است و به بزرگ خودشان احترام زیادی قائلند و طبق خواسته های او رفتار می کنند. شما هم در حضور مادرتان احساس قدرت می کنید و ترجیح می دهید با تکیه به او، امنیت تان را حفظ کنید. دخترتان شخصیتی منطقی دارد ولی شما احساساتی هستید. احترام دخترتان بالاتر خواهد رفت و برادر بزرگتان هم مانند شما به حمایت مادرتان وابسته است. هر قدر که خارج از حمایت مادرتان احساس ناامنی کنید ولی در کنار او احساسات منفی در زندگی تان از بین می رود. خوابتان معادل 4 حق خواب و 2389 کاراکتر بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۰۱:۵۳
 Shoka

Shoka : سلام .متشکرم از تعبیرتون .تو خونه اول که زنها بودند دقیق نفهمیدم خونه مال چه کسی هست شاید من حس مالکیت داشتم ولی مطمعن نبودم که خونه مال منه و خونه وسایل کمی داشت در حد یک مبل و شاید یک قالی و میز که دقیق ندیدم .من قبلش خوندم که اینها تعبیر خوبی نداره(یعنی وقتی ندونی خونه تو خواب مال کیه و تو خونه وسایل نباشه) ممکنه از نظر شما اینطور باشه؟ و اینکه این خواب رو بین ساعت ۲تا ۳ نصف شب دیدم باز ممکنه خواب صادقه باشه و تعبییرش برای آینده باشه؟

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۰۴:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. توضیحات کامل را قبل از تعبیر خواب باید بفرمایید نه بعد از تعبیر. اینکه می فرمایید خانه غریبه تعبیر خوبی ندارد، صحیح نیست!! من وظیفه ی دفاع از حرفهایی که دیگران در باره ی تعابیر مختلف می زنند را ندارم!! اما قطعا تعبیری که فرمودید اشتباه است. تعبیر همان است که عرض کردم و صادقه نیست.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۲:۲۴
zahra

zahra : سلام خواب دیدم در خانه مادر مادربزرگم هستم که فوت کرده در میبد مثل سرای خشتی گلی سنتی دوطبقه در حیاط چهار باغچه کوچک بود که یکی کامل خشک شده بود و تعجب کردم چون درختانش جزو درختان همیشه سبز بودن و داشتیم با همسرم همه درختای خشک و میبریدیم تا بیرون ببریم و باغچه رو احیا کنیم اونجا انگار قرار بود مال دخترم بشه ایشون داشت از ترس تنها خوابیدن شب میگفت که دیدم دخترم پوشکش و خیس کرده خواستم عوضش کنم دیدم یه نوزادی در گهواره هست که اسمش عباس علیه گویا پسرم بود(باردارم ولی نمیدونم چیه) و بعد پسر چهار سالم و دیدم و که از در اومد تو و کت سفیداستخوانی به تن داشت ولی براش بزرگ بود و میخندید پدر بزرگ فوت شدم هم همراهش بود و انگار میخواست جنسی و برای فروش معرفی کنه.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۶:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که مطابق با فرهنگ و سنت های خانواده و اجدادتان زندگی کنید ولی در تعاملات تان با مردم، از تجارب جدید و مدرن خودتان استفاده می کنید و بعضی از آداب و خصلت هایی را که در زندگی امروزتان کاربردی ندارند را تغییر خواهید داد. شما تجارب سخت و تلخ قدیمی، ناراحتی ها و یا کارهای نیمه تمام و ناموفق را کنار می گذارید و سعی می کنید که امیدهای تازه ای به زندگی تان راه دهید و روابط تان را با مردم بهبود ببخشید. دختر شما هم در روش زندگی از شما تبعیت خواهد کرد و شما را الگوی خودش قرار می دهد. به رفاه و ثروت بیشتری خواهید رسید و روزی دختر کوچکتان هم زیاد است. انشالله فرزندتان هم به سلامتی به دنیا می آید و نذر حضرت عباس ع کنید که اگر پسر بود و سالم هم بدنیا آمد، اسمش را عباس علی بگذارید. پسر 4 ساله ی شما شخصیتی حمایتگرایانه نسبت به فرزندی که در شکم دارید نشان خواهد داد و شما به این شخصیت و محبت او نسبت به جنینی که دارید، افتخار می کنید و می گویید که بزرگتر از سن خودش، نقش حمایتگرایانه دارد و البته دوست دارد که منافع خودش را هم در نظر داشته باشید تا او هم جبهه نگیرد و با نوزادتان خوش اخلاق باشد. روح پدربزرگتان شاد. او در کالبد روح در کنار شما در تعامل است و زنده است و فقط حضور فیزیکیش را در دنیا از دست داده و می خواهد که شما برای حضور او هم در زندگی تان ارزش و اعتبار قائل باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۴۸:۱۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.