تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
sepidar : سلام.صبح چند روز پیش خواب دیدم خونمون هستم؛خونه شباهتی به خونه واقعیمون نداشت؛خونه بزرگی بودو پسر عموم و خانومش اومده بودن نشسته بودیم،من رفتم دستشویی و طبق معمول واقعیت آنقدر طول کشید که توی خواب نتونستم پیش مهمونا بشینم:)سرویس بهداشتی که حمام هم کنارش بود آنقدر بزرگو مجلل بود که فرش پهن بود کفش و من انگار میدونستم این شبیه خونه خودمون نیست حیرت زده به فرش اونجا نگاه میکردم!فرش رنگ بنفش و سرمه ای بود.صحنه دیگه از خواب ما تو یه قسمت دیگه از این خونه بزرگو مجللمون بودیم؛دم ورودی خونه ایستاده بودم پله دوطرفه داشت و از بالا روبرو پایین رو نگاه میکردم کسی که قبلا دوسش داشتم و اون وارد رابطه جدیدی شد اونجا دیدم در حالیکه پیرهن سبز نزدیک به سیدی پوشیده در حال آواز خوندنه(حرفه اش خوانندگیه در واقعیت)با گروهش بودن میشد حدس زد آهنگ شاد بود(شب قبلش بهش فکر میکردم و پیرهن رنگ سبزو اینروزا زیاد در فضای مجازی و اطراف میبینم).منو خونواده خونه بودیمو مهمون داشتیم میدونستم خونه بزرگ و مجلله ولی کمی شلوغ و مبهم بود فضاش.اون آقا پسرو دوستاش هم تو خونه ما نشسته بودن چهرشو دیدم در حالیکه داشت به دوستش گوش میکرد خندان بودو شبیه واقعیت اما بین اونو ما ارتباطی نبود انگار فقط حضور داشتن.یه مهمون قرار بود واسمون بیاد و سفارش کرده بود چادر بپوشیم یا شاید ما متوجه شده بودیم اون مهمون که آقا هست حساسه!خواهر بزرگترم که در واقعیت شهر دیگه زندگی میکنه کنار من ایستاده بود خیلی راحت قبول کرد که چادر بپوشه و چادر سیاه سفید گلگلی مامانو سرش دیدم(مثل واقعیت که رفتاری معقول و سنجیده داره).من اما چون اصلا خوشم نمیاد کسی بهم بگه چطور بپوشمو رفتار کنم از شنیدن اینکه یه مهمون آقا میخواد ما چادر سر کنیم متعجب شدمو سر لجبازی تصمیم گرفتم هرجور دلم میخواد بپوشم،رفتم سر چوب لباسی خودم و داشتم انتخاب میکردم.
فریبا هراتی
: سلام. تحولات تازه ای در زندگی شما در جریان است. روحیه تان بهتر خواهد شد و شخصیتی متمولتر و قویتر به خودتان خواهید گرفت. نگرش ها و افکار شما مدرنتر خواهد شد، احساس امنیت بیشتری در زندگی تان خواهید داشت. شما از غم رها خواهید شد و به آرامش می رسید. زمینه ی زندگی تان سرشار از افکاری مثبت می شود و البته منیت به خرج نخواهید داد. درک شما بسیار بالاتر خواهد رفت و خودتان را از کسی که قبلا به او علاقه داشتید، بالاتر خواهید دانست. او شخصیتی فریبکار و ماده گرا دارد و به خاطر مسئله ای از نظر روحی احساس اُفت و شکست خواهد کرد. برای شما خواستگار خواهد آمد و شما از افکار و احساساتی که در گذشته داشته اید چیزی را با خواستگارتان مطرح نخواهید کرد. خواهر شما سعی می کند که شخصیتی با پرستیژ و اجتماعی ولی با سیاست و خوش برخورد از خودش بروز دهد و مانند مادرتان رفتاری معقول و سنجیده داشته باشد. شما از اینکه کسی بخواهد برایتان تعیین تکلیف کند که چطور رفتار کنید، خوشتان نمی آید ولی اگر بدانید که تعبیر چادر در خواب با بیداری متفاوت است و معنی چادر، با سیاست رفتار کردن و یا ازدواج است چه؟؟ باز هم آن را رد می کنید؟ تشکر از همراهیتون
sepidar : ممنونم ازتون چقدر جالب قسمت چادر رو تفسیر کردین؛چون درواقع من آدم باسیاستی نیستم و علاوه بر اینکهواکثر اوقات خودرای هستم،توی ازدواج هم نسبت به خواستگار و کلا این مسئله خیلی سرسخت هستم و تمایلی ندارم مگر اینکه طرف رو واقعا دوست داشته باشم و مطابق معیارهام باشه.میخوام بدونم اینکه کسی که دوسش داشتم توی خونه یا جلوی خونه بود معنیش این نیست که اون داشته به من فکر میکرده؟
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. خیر عرض کرده ام : او شخصیتی فریبکار و ماده گرا دارد و به خاطر مسئله ای از نظر روحی احساس اُفت و شکست خواهد کرد. شما به او فکر می کنید و نه برعکس. او وارد رابطه ی جدیدی شده و زندگی خوبی نخواهد داشت.
fatemehmir : سلام وقت بخیر. من خواب دیدم با مادرم خونه ی یکی از اقوامی بودیم ک زیاد باهاشون در رفت و امد نیستیم بعد هی من یه چیزی میخوندم و یه ابری از غم و سیاه ب سمتم میومد و من پرتابش میکردم کنار. بعد از اون ب صورت پنهانی ک کسی مارو نبینه میخواستیم از اون خونه خارج شیم ولی یهو دیدیم مهمانی گرفتن و داشتن ب همه غذا میدادن. مادر و دختر اون خونه مارو از اونجا بیرون کردن و بهمون یه دست غذا هم دادن. من اومدم غذا رو برگردونم ولی قبول نکرد و دوباره بهمون داد. غذای خوش آب و رنگی بود. و اینکه یه پسر دارن که من تا حدودی ازش خوشم میاد ولی خبر نداره. تعبیر خاصی داره؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به این خانواده و پسرشان فکر می کنید و امیدوار هستید که بتوانید ارتباط بیشتر و بهتری با آنان برقرار کرده و احساس خودتان را به صورت مثبت تری به آنان انتقال بدهید ولی در عین حال، گاهی از این که در این رابطه به موفقیت برسید، ناامید و مایوس می شوید. آنان شخصیت هایی برونگرا و مهربان و کمک رسان دارند ولی تمایلی ندارند که با آنان صمیمی شوید و هم دل و همفکرشان باشید. تشکر از همراهیتون
فاطي : سلام وقتتون بخير من ديشب خواب ديدم تو دانشگاه بودم و بعد از كلاسم يكي از استادام كه خانم هستن گفتن منو ميرسونن خونه، قبل از اينكه منو برسونن خونمون گفتن بريم خونشون و وقتي وارد حياط خونشون شدم ديدم كه پر از قبره حياطشون و شوكه شدم بعدم وارد خونشون شدم. ميخواستم بدونم تعبير خوابم چيه؟! ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درکتان نسبت به مسائل بالاتر خواهد رفت. باید سعی کنید که به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان دهید تا بتوانید شروعی تازه داشته باشید. حضور استادتان در خواب به این معنیست که شما به اهدافتان خواهید رسید؛ منوط به اینکه مدرن تر و درست تر رفتار کنید و به اخلاق و عادات گذشته تان پایان دهید. تشکر از همراهیتون
Fereshte : سلام وقتتون بخير.يه پسر دايي دارم كه شرايط خيلي خوبي داره و از خواهرم خواستگاري كرده و دو دليم و من خواب ديدم كه من و مامان و خواهرم وارد به كوچه تنگ و خلوت شديم تو يه محله ي نسبتا خوب، خيلي خوب نيس كه به نظر قديمي ميومد وارد خونه كه شديم از اين خونه قديمي ها بود كه خياط بزرگ داشت و حوض و باغچه و دو پنجره بزرگ ولي انگار خونه تقريبا ته كوچه بود خواهرم تا ديد خياط خونه رو ناراضي بود و گفت اينجا چيه چرا قديمه و من بدم نيومده بود و به خواهرم دلگرمي ميدادم واي وقتي وارد خونه شديم داخل خونه قديمي تر يه نظر ميرسيد با در حال چوبي كه زياد محكم نبود و كاملا باز بود و ديوار آشپزخونه فيروزه اي بود دو ديوارش و قديمي طور و يكي از ديوارش كه ربطي به گاز نداشت چرب و زرد شده بود. خونه مال پسر داييم بود و ما ميدونستيم كه احتمالا قراره خواهرم و پسرداييم اينجا زندگي كنن ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که درست است که پسردایی شما شرایط مالی خوبی دارد ولی او به خواهرتان سخت خواهد گرفت و او را بشدت محدود خواهد کرد. خواهرتان احساس خواهد کرد که در شرایط بغرنجی قرار گرفته و هیچ راهی ندارد. او و خانواده اش به شدت سنت گرایانه فکر می کنند. ارتباطات قوی و زیادی با مردم دارند و رفتارشان با دیگران خوب است ولی اگر خواهرتان با پسر دایی تان ازدواج کند، خواهرتان از اینکه همسرش مدرن و امروزی فکر نمی کند ناراضی خواهد بود. خانواده ی دایی تان به همدیگر اجازه ی دخالت در کارهایشان را می دهند و رازدار خودشان نیستند. همه در کار هم دخالت می کنند. مردسالار هستند ولی در عین حال پول خرج خانواده شان می کنند. از نظر مالی مرفه اند ولی افکارشان به خواهرتان خیلی شبیه نیست. تشکر از همراهیتون.
Golnesa : سلام. وقتتون بخیر. جمعه بیستم خرداد مخفی باشه. ممنون از تعابیر خوبتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که دوستش دارید، از نظر فکری، درست و معقولانه تصمیم گیری نمی کند. او دارد جوانی خودش را حرام می کند و پولش را جمع می کند. شما برای رسیدن به خواسته هایتان باید متوسل به حضرت زینب س شوید تا دعایتان کنند و قطعا دعاهای ایشان باعث از بین رفتن مشکلات شما خواهد شد و همه ی نگرانیهایتان به زودی ناپدید می شود. احتمالا کسی که دوستش دارید قدر شما را خواهد دانست و برایتان اعتبار زیادی قائل خواهد شد. اگر هم خداوند صلاح نداند که این آقا به شما برگردد، بهتر از او به شما خواهد رسید که با وجودش احساس می کنید که همه ی مشکلاتتان ناپدید شده است. تشکر از همراهیتون
فرشته : با سلام خواب دیدم پدرمرحومم و خواهرم با تشک های خوشخواب تک نفره و دونفره سرمه ای مشغول ساختن خانه هستن روی پشت بام، ساختار اولیه از سمتی سر میخوره و بلند میخندم خیلی شاد بودم، جدی بمن نگاه میکنند، مادرم نشسته با پاهایی فربه و ظرف شیشه ای پر از مغز پسته داشت و میخورد.بعد شوهر خواهرم، باپدرم کمی بزرگترش میکنند و من وارد عمل میشوم و وسعت خانه روی پشت بام که سقف نداشت بیشتر میشه، دیوار پشت بام و خانه تشکی جدید، هم قد بودند برام این مهندسی پدر جالب بود، چون چشم اندازی به شهر داشت.مادرم همچنان مغز پسته میخورد اما دیگه تقریبا به ته شیشه رسیده بود.بناگاه از پنجره اتاق میبینم برف فراوون و پر برکتی داره میباره روی درختچه دست میزنم باخوشحالی فریاد میزنم نوروز ۱۴۰۲ مبارک و باز منو متعجب نگاه میکنن.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. او می خواهد که شما از امکانات و توانایی های امروزتان برای ساختن آینده ای مرفه تر برای خودتان استفاده کنید و بدون اینکه منیت به خرج بدهید حامی خانواده تان باشید تا گرمی و امنیت آینده تان را تضمین کنید. شاید ساختن این امنیت برایتان راحت نباشد و امکانات مالی که مادرتان از آن استفاده می کند رو به زوال و کمتر شدن برود. باید مراقب باشید که سردی و رکود اقتصادی بیشتری در راه است و شروعی تازه خواهید داشت. سال آینده شاید از امسال هم سخت تر باشد ولی جای نگرانی نیست؛ به شرطی که هوای خانواده تان را داشته باشید و همه به هم کمک کنید. تشکر از همراهیتون
ساناز : سلام و وقت بخیر گُل بانو.متشکرم لطفا پنهان شود.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شرایط احساسی و مالی شما عوض می شود. شما به دنبال استقلال مالی و احساسی هستید. سعی می کنید که تمول و رفاه بیشتری به دست آورید و مشکلاتتان را می شویید می رود. شما احتمالا در انجام وظائفتان یا در احترام گذاشتن به بایدها و نبایدها شکست خورده اید ولی برای رسیدن به ثروت و تمول مجبور بوده اید که بعضی قوانین را زیر پا بگذارید ولی از مواجهه با پیامد کارهایتان خودداری می کنید. شما سعی می کنید نشان دهید که به سختی و با صرفه جویی توانسته اید برای زندگی تان برنامه ریزی کنید. می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید ولی این کار آنقدرها که دوست دارید راحت نیست. شما و دختر خاله تان ( یا فامیل مادریتان) درک درستی از همدیگر ندارید و نمی توانید مطلقا با هم کنار بیایید. استرس و احساسات شدیدی را تجربه می کنید و نیاز به آرامش دارید. شما از ساده لوحی دست برمی دارید؛ نقاط ضعف و اشتباهات فکری تان را بیشتر درک می کنید و شاید بخشی از منابع مالی تان را از دست داده و متضر شده اید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Shoka : سلام وقت بخیر.تو خوابم رفته بودم خانه پدربزرگ مرحومم(پدری)خانواده پدرم و خانواده عموم هم اونجا بودند .اینجور بودکه پدرم(خدارحمتش کند)شفا یافته و زنده و برگشته بودکه پدرم از اتاق پدربزرگم اومد بیرون و از پشت سرم اومد روبه روم ایستاد پدرم لباس سبز قشنگی پوشیده و با حالت محبت و لبخند به من گفت همه خانواده اومدنددیدنم توآخرین نفر بودی هنوز نیومدی بعد دستشو به طرفم بازکرد که منو بغل کنه منم دست دورش کردم و هی دستاشو لمس میکردم و میبوسیدم پدرمم اومد سرم رو بوسید بعد برگشت تو همون اتاق خوابید و کنار خودش یک پسربچه کوچک توبغلش خابیده بود هردو بیداربودند ولی استراحت میکردند.برادربزرگم و همسرم تو خونه مشغول کارهایی بودند و باهم مهربان بودند من گفتم الان پدرم میبینه و میدونه که همسرم لیاقت داره .انگارپدرم که برگشته بود یک حالت محبت و مهربانی عجیبی بین افراد خانواده م ایجاد شده بودو میگفتم پدرم میدونه که اینجور با محبت باشیم چقدر خوبه انگار این حس محبت روبا خودش آورده بودو میخاست بیشتراز قبل باشه.بعد به پدرم و آن پسر کوچک نگاه میکردم یک لحظه حس کردم پسرخودم باشه ولی انگار میدونستم برادرکوچک ماست و گفتم پدرم دیگه قبول کرده که دو بچه با مشکل مغزی داره(درواقعیت ما یک برادر با مشکل مغزی داریم)زن عموم با بچهاش میرفت خونه شون شام بخورن و مادرم و ما خونه پدربزرگم بودیم اونجا زندگی میکردیم مادرم به زن عموم گفت آخرشب باز بیاین دورهم باشیم زن عموم جواب داد اون شبی دیر وقت اومدیم حاجی(پدربزرگم)مارو بیرون کردو زن عموم که میرفت از دربیرون منم پشت سرشون میرفتم که درو ببندم از رفتنشون ناراحت نبودیم.برادرم رو میدیدم درحال کارکردن بود قدو هیکلش مثل پدربزرگم بود قد بلندو باریک و قیافه ش جوون تر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح امواتتان شاد. خدای بزرگ گناهان و اشتباهات پدرتان را بخشیده و او روحش آزادانه در کالبد روح و با خیال راحت، در کنار شما در تعامل است. او هیچ نگرانی ندارد و از همه ی شما راضیست. شما طول عمر خواهید داشت و همینطور از عملکرد و رفتارهای پدرتان در زمان حیات فیزیکیش در دنیا، راضی هستید. پدرتان زندگی تازه ای را در آخرت آغاز کرده و مثل این است که تولدی دوباره یافته است. دعاهای خیر او پشت سر برادر کوچکتان است. زن عموی شما برای حل مشکلاتش با خانواده ی خودش مشورت می کند و مشکلاتش را با شما بازگو نمی کند. مرحوم پدربزرگ شما معتقد بوده که زن عمویتان باید مشکلات خانوادگی خودش و شوهرش را مابین خودشان حل و فصل کند و اختلافاتشان یا نگرانیهایشان را با پدربزرگتان مطرح نکند. حالا هم زن عمویتان یاد گرفته که خودش مستقلا برای حل مشکلاتش اقدام کند. شما از این بابت ناراحت نیستید و دوست ندارید که او زیاد در کارتان دخالت کند و یا شما در کارش دخالت کنید.برادر شما سخت کوش و قویست ولی خیلی مجربانه و آگاهانه رفتار نمی کند و شاید از خودش ساده لوحی به خرج می دهد. تشکر از همراهیتون
Shoka : سلام .خواب دیدم خانه خودم بودم خواهرشوهرم اومده بودو بدون اطلاع من چندتا مهمون دعوت کرده بود و من انگار از این کارش خوشم نیومد و اون بهم میگفت پدرخدابیامرزت که با این آدما مهربون بودتوهم بایدهمینجور باشی و من توفکر این بودکه غذا چه براشون درست کنم میگفتم برای پسرم میخام سیب زمینی تخم مرغ درست کنم زیاد سیب رمینی ندارم یک دفعه انگار راضی سدم گفتم لاشه میرم براشون سیب زمینی میخرم بعد رفتم دستسویی دیدم یک بچه تو دسشویی مدفوع کرده و نشیته خاستم بشورم دیدم مادرشوهرمم تو لوله دسشویی مدفوع کرده و نشسته و اونم شستم بعد نشستم خودمم ادرارکردم و خواهرشوهرم داشت نگاهم میکرد منم لبخند میزدم که ادرارو آلتم رو دیده همینجورتودستشوی بودم که دیدم مادرشوهرم داره میره سمت اتاق خواب من و همسرم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شرایط مالی شما خیلی خوب خواهد شد. شما گشایش کار پیدا می کنید و مادر شوهرتان هم احتمالا به شما کمک های مالی خواهد کرد. شما به ثروت می رسید و نگرانیهایتان از شما دفع می شود. خواهر شوهر شما از شرایط مالی شما با خبر شده و می خواهد که شما به چند نفر به شکرانه ی این ثروت و امکانات مالی خوبی که بدست می آورید، کمک کنید. شما در ابتدا شاید فکر کنید که می خواهید همه ی پولتان را خرج فرزندتان کنید. اما بعد سعی می کنید که پخته تر و خردمندانه تر رفتار کنید و از سادگی و خامی بیرون بیایید. اگر به دیگران خیرتان برسد، ثروت خودتان بیشتر خواهد شد!!! این وعده ی پروردگار است که هر کسی در راه خداوند به دیگران ببخشد، خداوند روزی او را زیاد می کند. مادر شوهر شما همانطور که به شما محبت می کند شاید در کارهایتان هم کمی دخالت کند ولی قصد او تخریب زندگی شما نیست. تشکر از همراهیتون
Shoka : سلام وقت بخیر .من یک سوال داشتم چون شما تعبیر نوشتین که مادرشوهرم به ما کمک های مالی میکند مادرشوهرم وضع مالی خوبی ندارد(درواقع هیچ پسندازی هم ندارد) برای همین برام سوال بود.ممنون میشم راهنمایی کنید.و قسمت آخر خوابم که مادرشوهرم میرفت سمت اتاق خواب ما از پشت سرش دیدم که سرحالتراز واقعیتش بودو با آرامش راه میرفت و لباس تیره پوشیده بود(درواقع هم بیشتر مواقع لباس تیره میپوشد)این موردهم گفتم بنویسم شایددرتعبیر تاثیر داشته باشد
فریبا هراتی
: سلام. مدفوع او در دستشویی شما هم می تواند به کمک های مالی او به شما تعبیر شود و هم به درخواست کمک های مالی او از شما. در اینصورت که او متمول نیست، این شما هستید که به او کمک می کنید و رنگ لباس او گویای این است که او به زندگی شما کنجکاو است ولی دوست ندارد که شما این مسئله را بدانید. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم که با خانوادم از کنار یه فروشگاه بزرگ رد میشدیم که بالای او یه برج چند طبقه دارن میسازن من میگم اینجا تا محل کارم ۵ دقیقه پیاده راه هست اگه اینجا رو میخریدیم خیلی خوب میشد. مادرم میگه یه واحد رو پیش خرید کردیم. وارد برج شدیم هنوز نیمه ساخته بود چند اتاق کنار هم رو بهم نشون نیدن و میگن طبق نظر مشتریا اینطور ساخته شده. گفتم اینطوری که خیلی بده از هر اتاقی باید بیایی توی راهروی اصلی برج بعد دوباره وارد یه اتاق دیگه از خونه بشیم اصلا حریم خصوصی نمیمونه؟!
بعد دیدم خونه سریع تکمیل و مبله شد و فهمیدم یه خونه کامل بزرگ با اتاقهای بزرگ و یه سالن هست که مبل و دکوراسیون طلایی رنگ داره میگم چه خوب حالا دیگه حریم خونه کاملا محفوظه.بعد دیدم که قرار برای داییم عروسی بگیرن با زنی که قبلا دوست داشته( در واقعیت داییم با همون زنی که دوست داشته ازدواج کرده و زندگی خوبی هم داره)بعد دیدم عروس جوان که اندام کوچکی هم داشت رو اوردن و عروسی برگزار شد مردها وداییم کت و شلوار رسمی تنشون بود و داخل خونه جدید عروسی برگزار شده بود.خیلی خوشحال بودیم همه شیرینی خوردیم و من فکر میکردم چه چیزی میتونم به دکوراسیون اضافه کنم چون قرار بود این خونه برای من باشه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به تمول و رفاه و موفقیت های زیادی در زندگی برسید و با جرات و جسارت زیاد سعی می کنید که مسیر زندگی تان را عوض کرده و به خواسته هایتان برسید. قبلا سعی کرده اید که خردمندانه زمینه ی رسیدن به خواسته هایتان را هم فراهم کنید. شما باید روی ذهن و جسم خودتان کار کنید و شخصیت قویتری از خودتان بسازید. در شرایط حاضر، شما مجبور می شوید که برای تغییر زندگی تان و وارد شدن به فاز جدید و موقعیت جدیدی در زندگی تان، عده ای را در جریان کارهایتان بگذارید و برای اینکه قوی باشید باید خودساخته شوید تا همه ی کارهایتان را خودتان انجام دهید بدون اینکه نیاز به کمک دیگران داشته باشید. تدریجا شما به خواسته هایتان می رسید و رفاه و تمول زیاد بدست می آورید و با اشخاصی ارتباط برقرار می کنید که شخصیت هایی موفق دارند. دایی تان هم به انجام کاری متعهد می شود که شرایط مالی بهتری بدست خواهد آورد. او شخصیتی با پرستیژ و قوی از خودش نشان می دهد و در انجام کارهایش، متعهد و وظیفه شناس خواهد بود. برنامه های شما برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت های بیشتر، ادامه خواهد داشت. تشکر از همراهیتون