تعبیر خواب خرس
خرس در خواب، دشمنی قوی، هرزه و هوس باز است که دشمنی او از روی حماقت است. اگر دیدید که خرس را کشتید، بر مشکلات پیروز می شوید یا دشمن را از پای در می آورید. اگر دیدید که بر خرسی نشسته اید، از طرف حاکم آن سامان مورد خطر و تهدید قرار دارید.
اگر دیدید که از خرس فرار می کنید، از مشکلات فرار می کنید. خوردن گوشت خرس و داشتن پوست آن، دچار ترس شدن ولی رسیدن به بهره و سودی از قبال دشمن، یا چیره شدن بر او است. دسترسی پیدا کردن به خرس ماده، وارد شدن زنی دیوانه و کودن در زندگی مرد است و اگر زنی چنین خوابی ببیند، شوهر وی مرد احمق و بوالهوسی است.
محمد ابن سیرین می گوید: خرس به خواب دیدن، دشمنی فرومایه، دزد و احمق است. اگر ببیند بر خرس نشسته بود، دلیل که از پادشاه خواری یابد. اگر ببیند خرس را بکشت، دلیل که بر دشمن ظفر یابد. اگر ببیند گوشت او می خورد یا پوستش را با خود داشت، دلیل که ترس و بیم به وی رسد.
ابراهیم کرمانی می گوید: خرس به خواب، انسانی بدبخت و دیوانه است. اگر ببیند خرس ماده را بگرفت، دلیل که زنی بدین صفت به نکاح بخواهد. اگر ببیند که خرس به خانه او آمد، دلیل که زنی بخواهد اگر ماده بود و اگر نر بود، مردی بدین صفت به خانه او درآید. اگر ببیند خرس را بکشت یا بر وی نشست، دلیل که بر دشمن ظفر یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b1 : سلام . آدینه روزتون بخیر.
خواب دیدم تو انتهای باغمونم که میبینم یه خرس پاندا در حال بازی داره توری های فلزی قسمتی رو پاره میکنه و یکی دیگم تو آمبولانسی نشسته و داره دیوانه بازی میکنه و ویراژ میده. من متوجع شدم چوبی چیزی گرفتم دستم رفتم سمتشون دیدم دوتایی جمع شدن گرد هم یکی با ماشین دنده عقبی میومد از توی باغ و یکی دیگه هم میدویید دنبالم . اونی که میدوید بهم رسید ولی اونی که با ماشین دنده عقب میومد وسط راه مانع داشت .وقتی داشتم فرار میکردم به سمت اول ملک صنعتیمون برادر و پدرمو یه صحنه دیدم که انگار میگفتن ایرادی نداره .تا وقتی که بهم نرسیدن هردوتاشون پاندا بودن بعدش که بهم رسیدن و اومدن روبروم تبدیل به دوتا مرد خپل شدن. ازشون خارجکی اسمشون رو پرسیدم . اونیکی که پیاده بود با لکنت داشت جواب میداد و اینی که راننده ماشین بود لباس ورزشی تنش داشت و لبخند مشکوکی داشت .
تشکر از وقتی که میزارید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با کسانی مشکلاتی دارید و کسی هست که با کارهای سبک سرانه و بی ملاحظه ی خودش، شما را ناراحت می کند و اعصابتان را خورد می کند یا مشکل تراشی می کند. شاید دوستان نابابی دارید که خیرشان که به شما نمی رسد هیچ باعث شر هم می شوند. یکی از آنها همه اش از گذشته حرف می زند
یا خاطرات اوست که ناراحتتان می کند ولی دومی در حال حاضر حد و مرزهای خودش را نمی فهمد و در کارتان دخالت می کند. شما نمی توانید آنها را درک کنید. یکی از آنان در مقابل شما هول می شود و احس واقعی اش را پنهان می کند و دومی سعی می کند که خودش را خیلی خبره و ورزیده به شما نشان دهد. ولی شما با آنها به سازش می رسید و راهی پیدا می کنید که همه ی طرفین درگیر این مشکل، راضی خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
Emirhossien : سلام...خسته نباشید...
من خواب دیدم که ؛ توی روستامون هستیم و هوا هم معتدل رو به سردیه...بعد روستامون سر سبز شده بود و علف زار سبز زیبایی روی زمینش بوجود اومده بود و منم از خوشحالی دستامو باز کرده بودم و همینجور میدویدم و خوشحال بودم...بعدش همراه چند نفر رفتیم به بالای تپه ی روبروی خونه...پشت خونمون عین توی واقعیت کوه بزرگی وجود داشت(روستای ما توی کوهپایه ی بزرگترین کوه استانمونه)...همونجور که روی تپه نشسته بودیم...من یکی دوتا زرافه و یه خانواده ی شیر(یه نر و یه ماده و یه بچه شیر) رو دیدم. اولش ترسیدم اما وقتی دیدم راه خودشونو میرن بیخیال شدم... یکی دو دسته ی پرنده ها هم داشتن توی آسمون سریع پرواز میکردن که شبیه گنجشک بودن و هی میومدن نزدیک سطح زمین و دوباره بالا میرفتن...عین توی واقعیت...بعد چند دقه پسر داییمو خانوادش اومدن و بعد سلام و احوال پرسی نشستم که یهو دیدم از بالای کوه پشت خونه دوتا خرس و یه لاما(جونوری شبیه شتر) و یک یا دوتا شیر (ماده) داشتن میومدن پایین که ما ترسیدیم و همگی پراکنده شدن...من رفتم که حساب اون حیوونارو برسم و مواظب بودم که آسیبی نبینم...اون لاما داشت با خرس قهوه ای انگار مبارزه میکرد و اون یکی خرس که قطبی بود و وحشی تر میخواست به همه آسیب بزنه و اون شیره هم درست معلوم نبود که سرگرم چی بود...توی همین حین دوتا دختر(شبیه یکی از فامیلای نزدیک معشوقم) بودن که به من کمک کردن و با گذاشتن تله و چوب توی مسیر دویدن اون خرس میخواستن گیرش بندازن...دفعه ی اول من باعث شدم چوب ها از هم فاصله بگیره و نشه اما توی دور دوم که خرس دنبالمون داشت میکرد یکی از اون دخترا چوب رو تکی گرفت توی مسیر دویدن خرس و منم که پشت خرس بودم خرس رو هل دادم تا بیوفته که اون به طرز فجیعی افتاد روی زمین و من خودم از افتادنش ترسیدم و اون خرسه آسیب شدیدی به پاهاش وارد شد و بالاخره از حرکت ایستاد.
خودمم پشیمون شدم که اینکارو کردم اما چاره ای نداشتم چون ممکن بود بهمون آسیب بزنه...
ممنون میشم درباره ی خوابم راهنماییم کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما زندگی خوب و دل خوش و آرامش دارید و شخصیت شجاع و مسلطی دارید که سعی می کنید که با خوشتنداری با دیگران برخورد کنید و نقشی رهبر گونه دارید. شما لازم دارید که دید وسیعتری نسبت به کارهایی که انجام می دهید داشته باشید و آگاهانه تر نسبت به آینده تان تصمیم بگیرید. آدمهای صاف و ساده و بی شیله پیله و بی گناهی در زندگی شما وجود دارند و شخصیت خانوادگی شما شجاع است ولی باید سعی کنید عصبانی نشوید و مادیگرایی افراطی نداشته باشید. زندگی شما دگرگون و متحول خواهد شد و گاهی مجبور می شوید که قاطعانه برخورد کنید و احساسات سرد و سفت و سختی از خودتان بروز بدهید. دختران دوست شما می خواهند که با سیاست شما را وادار کنند که رفتارتان را عوض کنید ولی شما سعی می کنید که به یک رابطه یا عادت قدیمی پایان دهید و عاقلانه فکر کنید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی عزیزم.من خواب دیدم که انگار خونمون بالای یه سربالایی مشرف به یه کوه هست .من و مامان و خواهرم وبابام تو اتاقم بودیم که یه پنجره بزرگ به سمت کوه داشت.میخواستیم بریم عروسی یکی از دختر داییهام ولی نمیدونم کدوم و منم اکراه داشتم برم .بعد دیدم صبح شده و من و خواهر و مادرم تو فضای پایین سربالایی خارج اتاق و خونه خوابیم .احساس میکردم بابام مارو دیشب اورده تو فضای باز.من پابرهنه رفتم سمت خونمون و تو فکرم نظرم شده بود که با یه لباس سفید برم و عروسی شرکت کنم .مسیر سربالایی سنگریزه ای بود و کف پام اذیت میشد اما من میگفتم مواظب باشم زخم نشه تو اتاقم استراحت میکنم.که نزدیک اون سربالایی دیدم یه خرس بزرگ سفید مایل به کرم خشمگین از طرف خونمون اومد و یهو بالای سربالایی پشت یه تیر برق قایم شد و من از ترس حمله اش دویدم به سمت چند تا خونه .اونجا یه دختر و چند تا پسر بودن .گفتم بهشون یه خرس بالاتره و ممکنه بیاد حمله کنه.اونا ماشین داشتن .اومدم باهاشون برم بابام اینا رو خبر کنم و من خدارو شکر میکردم که دیشب تو خونمون نبودیم وقتی این خرس وارد خونمون شده که پسرا با ماشین رفتن . .دیدم دختره با ارامش داره پولک دوزی روی لباس میکنه و من میترسیدم تنهایی به راه بزنم بقیه را خبر کنم.ممنون میشم (که باتوجه به وضع زندگیم )زحمت تعبیر را بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما سعی می کند که ذهنیت شما را عوض کند. شما از مسئله ای جدید آگاه می شوید و کاملا بیدار می شوید و متوجه می شوید که احساساتی سفت و سخت و سرد شما را تهدید می کند و شما نباید مثل گذشته رفتار کنید و نباید آرزوی آشتی با همسرتان را داشته باشید . او الان بسیار خطرناک است و اگر بخواهید از همان روش قدیمی تان در زندگی استفاده کنید قطعا متضرر خواهید شد. او نسبت به شما حالت خشم و پرخاشگری کنترل نشده ای دارد که به هیچ وجه نباید با او تنها باشید هر چند که در ظاهر وانمود می کند که آرام است. تشکر از همراهیتون.
Mahboobeh : ديشب شوهرم خواب ديده كه يك خرس خيلي بزرگ دنبالش بوده و او از دست خرس فرار ميكرده
فریبا هراتی
:
سلام. اول اینکه رنگ خرس در تعبیر مهم است. دوم اینکه طبق قوانین سایت که هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید. درنوبت هستید خواب دومتان را بعدا مجددا ارسال کنید...
محیا : سلام و عرض احترام و ایام تسلیت.
دیروز یه جریانی پیش اومد که منو خیلی ناراحت کرد، همسایه ما یه مستاجر داره که خیلی بنده رو اذیت میکنه، سه ساله تحمل کردم. صاحب‌خونه هم از۷ ماه پیش، هر دفعه بنده رو با پنبه سر‌میدوونه و وعده سرخرمن میده که تا آخر این ماه روشون میکنم بره. خیلی اذیتم. پری روز(یکشنبه) دیگه طاقتم طاق شد رفتم به صاحب خونه‌اش گفتم: خدا شما رو لعنت کنه که آرامش منو۳ساله گرفتید و ... خلاصه شدیدا بحثمون شد.
من خیلی ناراحت بودم و حقیقتا اومدم خونه سرجاده نشینم و از ته دلم نفرینش کردم. شب خواب می‌دیدم یه جایی هستم مثل خوابگاه زمان دانشجویی‌ام، خیلی سرسبز و خوش‌منظره. از پنجره‌ی اتاق داشتم داخل محوطه حیاط که مثل باغ بود رو نگاه میکردم و حس خوبی داشتم. حال و هوای توی خوابم ابری و پاییزی بود؛ مثل حال و هوای همین روزها. یهو دیدم یه شیرِ نر اومد داخل محوطه به نظرم اهلی میومد، پشت سرش یه خرس قهوهای اومد و بعد و میمون هم اومدن. انگار که میخواستن از اونجا کوچ کنن بده یه جای دیگه. من تعجب کرده بودم که این حیوونا اینجا، توی محوطه خوابگاه چیکار میکنن؟ چطوری اومدن؟ به دوستم گفتم بیا اینا رو ببین. تا دوستم اومد اونا رفتن و انگار فقط من می‌تونستم بینمشون. به دوستم گفتم صبر کن حتی باز میان. بعد یه گرگدن اومد، اما فقط من دیدمش.
آخر سر یه خرگوش سفید اومد کنار روی دوش دوستم، اون اهلی بود.
ممنون میشم تعبیرش رو بفرمائید!
فریبا هراتی
: سلام. عرض احترام و تسلیت متقابل. شما از این شرایط خسته شده اید و می خواهید اوضاع را کنترل کنید. نقشی رهبرگونه دارید و با وقار و مغرور هستید ولی از کوره در رفته اید و نیاز دارید که خویشتندارتر رفتار کنید و مثل شیر می خواهید بر اوضاع مسلط باشید. صاحب خانه ی شما شخصیتی مادی دارد که مرتب وعده شروعی تازه می دهد و به دنبال منافع خودش است و همسایه یا مستاجر هم شخصیتی مثل میمون بازیگوش و موذی و آبزیرکاه دارد که با شیطنت های بی موقع خودش همیشه شر به پا می کند. شما همگی بر طبق غرایزتان رفتار کرده اید. شما احساس می کنید که باید به سمت اهدافتان یورش ببریدو هرگز اجازه ندهید چیزی مانع رسیدن شما به هدفتان بشود حتی اگر شده که تهاجمی تر رفتار کنید. دوست شما اما شخصیتی بازیگوش دارد که همیشه از شاخه ای به شاخه ای می پرد. او آدمی خوش شانس، مثبت اندیش، گرم و موفق است. او شخصیتی مهربان دارد و می خواهد شما را به راه درست هدایت کند پس به نصایحش خوب گوش کنید. تشکر از همراهیتون.
معصومه : سلام. وقتتون بخیر. خواب دیدم که تو حیاط پشتی خونه جدیدمون هستم و خونه ما چوبیه اما خیلی زیبا، شیک و مدرنه (در واقعیت داریم خونه میسازیم اما هنوز کامل نشده و چوبی نیست). پشت خونه یک گرگ میبینم و شک دارم که گرگه یا شغاله! و با خودم میگم احتمالا این گرگه، چون شغال تا آدمو میبینه فرار میکنه. صلابت و طرز ایستادن و نگاه کردنش هم مثل گرگه. گرگ آروم از حیاط خونمون گذشت و رفت. با خودم میگم فکر نمیکردم اینجا گرگ هم داشته باشه(پشت خونه ما در واقعیت فضای باز و باغ هست و گاهی صدای شغال ها شنیده میشه اما فکر نکنم گرگ ها ب منطقه مسکونی نزدیک بشن). به طرف حیاط جلویی میرم که وارد خونه بشم که میبینم یک گرگ دیگه هم داره از حیاط پشتی خونمون رد میشه... اصلا از گرگ ها نترسیدم چون اصلا به سمت من نیومدن ولی یکدفعه یک خرس قهوه ای کوچیک میبینم، انگار بچه خرسه. میگم مگه اینجا خرس هم داره؟!! اینبار میترسم چون خرس داشت به طرف من میومد. سریع در رو باز کردم و رفتم داخل خونه، اما در قفل نمیشد. شوهرمو که روی مبل نشسته بود صدا کردم، گفتم زود باش کلیدو بیار، یه خرس پشت دره. خرس هم داشت درو هل می داد که در نهایت شوهرم کلیدو آورد و من درو قفل کردم و یه نفس راحت کشیدم. و حالا طراحی داخل خونه نظرمو جلب کرد، خونه چوبی با یه طراحی فوق العاده و خیلی دلباز بود و یه ست مبلمان راحتی کرم رنگ هم وسط خونه بود...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که در زندگی و روحیات جدیدی که دارید، جنبه هایی از زندگی قدیمتان یا رازهایی را که برای خودتان دارید را مخفی نگه دارید و با سیاست رفتار کنید. سعی می کنید که بعضی از خاطرات یا جنبه های اشتباه گذشته تان را نادیده بگیرید. شما شخصیت وابسته ای ندارید که بخواهید دیگران مرتب شما را حمایت کنند بلکه سعی می کنید که مستقلا قوی عمل کنید و غرور و اعتماد به نفستان را حفظ کرده و در بالاپایین های اجتماعی آرامشتان را نگه دارید و با شرایط موجود منعطف شوید. کسی دیگر در زندگی شما هست که مثل شما فکر و رفتار می کند و شما شخصیتی محافظه کار و مادیگرا دارید که در زندگی اجتماعی تان آن را بروز می دهید. به آرامش و سعادت خانواده تان فکر می کنید و تا اندازه ای پرخاشگری کرده و عصبانی می شوید. سعی می کنید که استقلال و قدرت خودتان را حفظ کنید و اگر جایی گیر کنید، خشمتان را بروز می دهید. شما امیدوار هستید که شوهرتان کمکتان کند که عصبانی نشوید و او هم راه حل آرام نگه داشتن شما را بلد است. شما سعی می کنید که ایده هایتان را مطابق میلتان طراحی و عملی کنید و خانه و خانواده ی صمیمی و گرم و راحتی برای خودتان بسازید و نسبت به کسی جبهه گیری نکنید و خونسرد باشید. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی عزیزم خواب دیدم انگار یک اقایی هستن.توی دامنه که یا حالت کوه پایه که شن و اینها هم بود با موتور یک مسیری رفتن اقا هم سنشون تقریبا ۵۰ ۶۰ ساله بود و نمسشناختمشون انگار سه تا خرس در اونجا داشتن که به خرسها میرسیدن و انگار میخواستن یا اونا رو تربیت کنن یا چیز دیگه ولی خرسها رو انگار داشته و مال خودشون بودن و توی اون فضای کوه و کوهپایه ازشون نگهداری میکردن خرسها با مرد بازی میکردن اونم همچنین و من اینها را از دور میدم از یک‌بلندی همش میخواستم اون اقا بره توی دلم و نگران بودم خرسها بلایی سرش نیاره گفتم هر چی باشه خرسن بالاخره حمله بهش میکنن ترس داشتم.ولی مرد ترس نداشت منم هی توی دلم میگفتم خوی درنده دارن.فاز دیگهی خوابم یک اقایی بودن که تقریبا سن بالایی داشتندر حدود بازم ۵۰ ساله با یک دختر بچه نزدیکی میکردن و ببخشید مرد الت بزرگی داشت خیلی بزرگ دختر بچه در حدود ۱۰ اینا سالش بود.اون بچه هم بین پاهای مرد بازی میکرد. اخر سر با عرص شرمندگی التش رو به واژن دختر وارد کرد ببخشید شرمندم ولی کامل نه چون التش بزرگ‌بودو وازن دختر کدچیک بود انگار توی خواب به اون این کارها میکرد من تحریک میشدم و خوشم اومده بود و دست داشتم انگار به من بود.ممنونم از تعابیرتون عزیزم پاینده باشید
فریبا هراتی
: سلام. به طور کلی دنیا برای کسی که قوی است خوب می چرخد و چنین شخصی قادر است با چالشی بزرگ هم روبرو شود و قدرت حفظ استقلال و قدرت تفکر بالا هم دارد. این گونه افراد به ثروت زیاد می رسند و اقتدار مالیشان هم بالاست و شما از این مسئله عصبانی می شوید. شما احساس می کنید که کسانی که بالادست هستند و قدرتی دارند از شما سو استفاده می کنند و به شما زور می گویند و نظراتشان را به شما تحمیل می کنند. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام .خواب دیدم جایی هستم ناشناس .یک عالمه خرس بزرگ قهوه ای تیره رو کشته بودند .بچه هاشون داشتن فرار میکردن ولی انگار اونا رو هم گرفتن .خیلی ناراحت بودم از این منظره .بعد احساس کردم کسی داره درخت ها رو قطع میکنه .من و خیلی آدم دیگه ناراحت بودیم ولی کاری نمی کردیم. انگار دولت اونجا داشت اینکار رو میکرد .بعد احساس کردم تو بیمارستان بستری شدم .یکهو فهمیدم میخوان منو بکشن. فرار کردم به صورت ناشناس .انگار کسی فراریم داد. بعد دیدم رفتم یک جای سرسبز و خانه های گلی . از آدمهای اونجا پرسیدم میخوام برم تهران .ولی بلد نبودند .گفتم آخر اینجا به کجا میرسه؟؟ یکی گفت کاشان.گفتم وای چقدر دوره.
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان خیلی ناراحت است. خیلی فکر می کنید و درونگرا شده اید. احساس می کنید که استقلالتان را از شما گرفته اند. به مشکلات مالی فکر می کنید به اینکه امیدهایتان را دارند ناامید می کنند . همه چیز را تقصیر دولت می دانید ولی عملا خودتان هم کاری برای بهبود شرایط نمی کنید و دست روی دست گذاشته اید و تماشا می کنید یا صرفا دعا می کنید که شرایط عوض شود. شما دارید افسرده و ناراحت می شوید و خشم عمیقی وجودتان را فرا گرفته و احساس می کنید که گیر کرده اید. شما خیلی به نابسامانیها می اندیشید و غصه می خورید ولی این راهی که پیش گرفته اید به نابودی شما منجر خواهد شد. لطفا اینجوری فکر نکنید و مثبت اندیش باشید. خدای بزرگ می بیند و می شنود. هر کسی در دنیا خیر و نیکی انجام دهد عاقبتی خوش خواهد داشت و هر کسی ظلم کند خداوند تقاص کارش را در دنیا و آخرت به او خواهد داد. صبور باشید و سعی کنید مشکلاتتان را با امید حل کنید. تشکر از همراهیتون.
Seyamak : سلام.درخوابم در جاده بین شهری با اتومبیل دوستم که رانندگی می کرد متوجه جمعیتی شدم که در حال تماشای لاشه یک خرس سفید بودند. (خرس بر اثر تصادف با ماشین در جاده مرده بود)یک بچه خرس هم در کنار لاشه خرس در حال نوازش لاشه بود.
به دوستم گفتم برگرد چند تا عکس از این وضعیت بگیرم( متوجه خالی بودن شارژ باطری موبایلم و تو فکر اینکه با این وضعیت چطوری عکس بگیرم ) احساس کردم با اکراه و اجبار دور زد و در جاده فرعی ماسه ای وارد شد در کنار جاده مکانی را دیدم که تعداد زیادی خرس نر احتمالا قهوهای که روی دو پا ایستاده بودند(آلت ها کاملا مشخص بود) در جایی مثل قفس یا زندان که دیوار شیشه ای داشت نگهداری و دیده می شدند.
انگار داخل یک رستوران کنار همان جاده شده بودیم. مدیرسابقم با دوستم درون رستوران بودند. من یک قرص جوشان ویتامین رو درون لیوان آماده کردم و به مدیر سابق و دوستم دادم. و یک صندلی دیگر هم در کنار دو صندلی دیگر برای استراحت سه نفرمون دور میز آوردم. گارسون هم دو تا بطری نوشابه زرد کوچک روی میز گذاشت.
باتشکر از تقبل تعبیر خواب
فریبا هراتی
: سلام. جنبش و قیامی جدید در جریان بوده که به خاطر اشتباهات مردم از بین رفته و مردم نسبت به این جنبش و تجدید موقعیت با احساساتی سردو سفت و سخت نگاه می کنند. اما در کنار آن هنوز شرایطی نوپا به همین منظور در حال شکل گیری است. شما از نظر احساسی خسته شده اید و دوست ندارید که زیاد با مردم در تماس باشید ولی دوست دارید که چیزهای بیشتری از این جریان بفهمید. خشم و پرخاشگری افرادی ثروتمندی که خودشان در امنیت به سر می برند به خاطر این جریانی که از بین رفته، شدید شده و آنها اقتدار مالی بالایی هم دارند. دوست شما و مدیر سابقتان احساس می کنند که زیر بار فشار تصمیمات و انتخاب هایی که باید در زندگی شان بگیرند دارید له می شوند و نیاز به حمایت روحی دیگران دارند. شما سعی می کنید که افکار منفی را از ذهن آنان پاک کنید و به ایشان انرژی بدهید. شما می خواهید افکار آنان را ترو تازه و مثبت اندیششان کنید. تشکر از همراهیتون.
کامیار : با عرض سلام و خسته نباشید . نزدیک صبح بعد از طلوع فجر روز ۶ محرم در خواب دیدم خواهرم که یکماه پیش طلاق گرفته با فردی که نمیشناسم در شهر دیگری ازدواج میکنه من هم در مراسم عروسی هستم یک گوسفند قربانی مربوط به عروس هم اونجاست یک مرتبه یک خرس سفید حمله میکنه و گلوی گوسفند را میگیره و به اینور و اونور میزنه همه وحشت زده میشن داد و بیداد راه میافته . اونموقع از خواب بیدار شدم خواهش میکنم تعبیر این خواب را بفرمایید سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما می خواهد به انجام کاری متعهد شود و زندگی اش را مجددا از نو بسازد. خرس سفید به شروعی تازه و رستاخیر و بیداری مجدد اشاره دارد و او دیگر آن آدم ساده لوخ و خام سابق نیست. خواهر شما الان شخصیتی درونگرا و متفکر به خودش گرفته و خشم و پرخاشگری کنترل شده ای در وجودش هست که اگر لازم باشد آن را بروز خواهد داد. او قادر است که احساسات سرد و سفت و سختی از خودش بروز دهد که فعلا اینکار را نکرده است. تشکر از همراهیتون.