کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خرما

اگر در خواب دیدید که خرما می خورید، به شما شادی و خوشحالی می رسد و اگر ببینید که به کسی خرما می دهید، به او سود می رسانید. اگر دیدید که خرما خیرات می کنید، سود بسیار زیادی به شما می رسد که از آن به دیگران نیز انفاق می کنید. اگر دیدید که خرما می خورید و هسته اش را به زمین می افکنید، سود بی دغدغه می برید.
اگر ببینید که باغی از درختان نخل دارید، به ثروت عظیمی دست خواهید یافت و اگر ببینید در خانه خودتان یک درخت نخل دارید، همسر خوبی خواهید داشت که از او فرزندان خوبی عایدتان می شود. این خواب برای دختران و پسران جوان نیز خوب است و نشانه آینده ای روشن برای آنان است.

امام صادق (ع) می فرماید: دیدن خرما، مال حلال است. دیدن بسر(غوره خرما) در خواب، دلیل دین پاک و مال حلال است و دیدن خرمای تازه، دلیل روشنایی چشم و فرزند نیکوست.

محمد ابن سیرین می گوید: خرما درخواب، مال و خواسته است. اگر ببیند خرما می خورد، دلیل که اگر از اهل علم است، علمش زیاده شود و اگر بازرگان است، مالش زیاد گردد. اگر ببیند خرما بخورد و دانه اش بینداخت، اگر از اهل علم بود، دلیل که احکام شریعت را به جای آورد و اگر بازرگان بود، از خیانت دور خواهد بود.

بعضی از معبران می گویند: اگر ببیند خرما می خورد، دلیل که میراث یابد. اگر ببیند خرمای نارسیده بخورد، دلیل که میراث فرزندان یابد. اگر ببیند در سرای او خرمای خشک بود، چنانکه بار بسیار داشت، دلیل که با شخص اصیلی ازدواج کند و از او منفعت یابد. اگر ببیند آن خرما، بن خشک بود، دلیل که میان ایشان جدائی افتد. اگر دید در سرای او خرما خشک شد و باز سبز گردید، دلیل که اگر بیمار است شفا یابد. اگر ببیند خرما را ببرید، دلیل که کسی از اهل بیت او بیمار شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند خرمای تازه داشت، دلیل که به قدر خرما نعمت و مال به سختی حاصل کند. اگر ببیند درخانه خرمای بسیار داشت، دلیل که به قدر خرما مال حاصل کند. اگر ببیند خرمای تازه یا خشک می خورد، دلیل که حلاوت ایمان بیابد و کارش به نظام شود. اگر ببیند خرما بن خشک می برید، دلیل که کاری که در دست دارد ناتمام و بی نظام گردد.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند خرما بدست گرفت، دلیل که زنی توانگر بخواهد و به قول دیگر مال یابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

94 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فاطمه

فاطمه : باسلام وادب
من خواب دیدم وقتی در یکی از یخچالامونا باز کردم انگار کشو هاشا نبود پر بود از خرما روی هم چندتا بسته بندی هم بود سرشونا برداشتم دیدم اونا هم خرمان کل یخچال خرمابود .اومدم در اون یکی رو باز کردم پر بود از نون و دوغ همون موقغ مهمون میگیرم اش دوغ اماده بود ولی کم بود دوغ ریختم روشو درست کروم براش در همون حال بابام اینا هم خونم بودند که دیدن نونایی خیلی بزرگ گذاشته شده رو اپن فکر کردن نونام کمند گفتن کاش میگفتی می اوردیم با خودمون گفتم نه بابا اصلا جانیس دیگه اینا رو برارم تو یخچال براشما اینقدر یخچال دوغ و نون توشه بعضی دوغا هم پونه روشون ریخته بود . اش دوغم که درست کردم زیاد ترش نبود من اش دوغ شیرین دوس دارم ولی تو خواب از هیچکدوم خودم نخوردم .

پاسخ
لینک۱۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۹:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. لذت و شادی زیادی به زندگی تان خواهد رسید و به ثروت می رسید. امکانات مالی شما قوی خواهد شد و به سبب صبری که در سختی ها کرده اید حالا پاداش عملتان را خواهید گرفت. آرامش بر زندگی تان حکمفرما می شود و نگرانی های شما جایشان را به خوشی و شادی خواهند بخشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۸:۲۲
shabnam

shabnam : سلام خانم هراتی ،امیدوارم سلامت و قبراق باشین
پدر دوست پسرم مدتیه فوت شده ، خواب دیدم رفتم خونشون ، مراسم داشتن ، (مراسم چهلم و اینا نیست، برای خیرات دادن مراسم گرفته مثلا شب جمعه)و مراقبم که مامانش پی نبره من کی ام و میرم آشپزخونشون، مامانش کلی خرما چیده تو سینی های خیلی بزرگ و کلی برنج آماده کرده که خیرات کنه ، کسی تو آشپزخونه نیست .من یه خرما برمیدارم و میخورم ولی هسته شو که انداختم رو زمین ، دوتا شد ،تو خواب به خودم گفتم نکنه قراره دو قلو حامله بشم !!( چون تو واقعیت همش بهم میگن دوقلو بیاری ایشالا )بیزحمت مشخص میکنین هسته دوتا میشه تعبیرش دقیقاچیه؟
منم براشون کشمش پلویی بردم چند کیلو و خواهرش ازم گرفت ( این کشمش بردن رو حتی سعی کردم دوست پسرم نفهمه که میخوام کمکشون کنم)، آخه فکر میکردم دست و بالشون خالی شده طی این مدت پشت هم مراسم گرفتن؛ ولی اومدم آشپزخونشون رو دیدم که ماشالا پر غذا و خرما و..هست و اینکه چقدر وضع مالی شون خوبه و مامانش این همه در حال خیرات کردنه !! و چقدر شوهرش براش عزیزه و لابد من اشتباه فکر میکردم که وضعش مالی خوبی ندارن !

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۳:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شلام. تشکر. روحشان شاد. شما استرس دارید و سعی می کنید که در مورد مسائل مالی، دستاوردهای بیشتری داشته باشید و چیزهای بیشتری به دست بیاورید. به نظرتان می رسد که شرایط مالی دوست پسرتان خیلی خوب نیست. اگر شما و دوست پسرتان ازدواج کنید، شما به سود مضاعف خواهید رسید و این می تواند اشاره به این کند که واقعا فرزندان بیشتری داشته باشید و یا همانطور که گفتید دوقلو به دنیا بیاورید. مادر او با سخاوت و دست و دلبازی رفتار می کند و ارزش و احترام زیادی برای همسرش قائل است. شما بی صبرانه تمایل دارید که رابطه تان با دوست پسرتان بهتر از همیشه به پیش برود و از او حمایت کنید. شرایط مالی آنها بد نیست اگر هم بد باشد، سخاوتمند هستند و هر چه در توانشان باشد برای حمایت از همدیگر خرج خواهند کردو از کمک به همدیگر دریغ نمی کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۹:۰۶
زهرا

زهرا : سلاممجدد.منونم.خداحفظتون کنه.یادم رفته بود بگم که همون صحنه اول خواب که من تو بیمارستان با مادرم بودم.تازه مرخصشون کرده بودن و داشتیم میبردیمشون خونه.نمیدونم مرخص شدنشون،تغییری در تعبیر خواب ایجاد می‌کنه یا نه؟اگه تاثیر داره ممنون میشم بفرمایید.یه خواب هم خود مادرم حدود یه هفته قبل از سکته شون دیده بودن.که فکر کنم باید تو قسمت موضوع خودش بنویسم ولی شاید به این موضوع مربوط باشه.با اجازه اینجا میگم.ایشون خواب دیده بودن که چهار نفر از همسایه های محل که چهره شون آشنا نبوده،میرن و دسته کلیدهاشون رو به مادرم میدن که براشون نگه داره،و مادرم قبول میکنن،بعد از اونها نفر پنجم یک آقایی میان و کلیدشون رو میدن که مادرم نگه داره.مادرم میگن چند تا کلید دیگه هم به من دادن و من می‌ترسم و نگرانم که با هم اشتباه بیفتن،اون آقا میگه اشکال نداره،شما بگیر..بعد چند نفر دیگه میان به مادرم میگن که ما گوسفند کشتیم میشه بیایم خونه ی شما با ترازوتون وزن کنیم؟مادرم اجازه دادن،و میگفتن که اون گوسفند رو با کیسه آوردن.وقتی در آوردن سرش از تن جدا بوده،ولی کلا خیلی تمیز و سفید بوده و هیچ خونی نداشته.(ممنون.خیر ببینید الهی عزیز)

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۶:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انشالله مادرتان شفا پیدا خواهد کرد. دوست خوبم طبق قوانین سایت شما مجاز به ثبت فقط یک خواب در هر 24 ساعت هستید و هرگز نباید دو خواب در یک کامنت و یا در یک روز ثبت کنید. بدلیل حساسیت شرایط شما من این خوابتان را هم تعبیر می کنم ولی لطفا به قوانین سایت احترام بگذارید و منبعد هرگز اینکار را تکرار نکنید که در یک روز دو خواب ارسال کنید. دعای خیر مردم پشت سر مادر شماست که همیشه مشکلات ایشان را حل کرده بوده و امانت دار و راز دار مردم بوده و به این دلیل مادرتان انشالله شفا خواهد یافت و باید نذر کنید که مادرتان خوب شوند و سلامتی شان را بدست بیاورند و گوسفند قربانی کنید و گوشتش را به فقرا ببخشید. نگرانی شما از بین خواهد رفت و خیالتان راحت خواهد شد. مردم برای شما خیلی دعا می کنند چون مادرتان خوش قلب و بی شیله پیله است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۱:۴۱
زهرا

زهرا : سلام.وقت بخیر.چند هفته پیش خواب دیدم.که رفتم شهرستان و فهمیدم مادرم تو بیمارستانه و من دستشون رو گرفتم و ایشون هم آهسته و بدون حرف زدن دارن با من میان.من لبخند میزدم و قربون صدقه اش میرفتم و می‌گفتم آبجی اینجا بستری بود ،شما چرا اومدی؟(دو هفته قبلش خواهرم همونجا بستری بود و مرخص شد).بعد دیدم اومدم خونه مادرم ،دیدم تو حیاط چند تا از موزاییک ها برداشته شده و خاکش بیرونه،انگار که تعمیراته ولی حس خوبی نبود.داخل خونه هم کمی تاریک بود.از حیاط اومدم سمت کوچه دیدم خواهرم یه بسته خرما دستشه و هی به زور تعارف میکنه،خودش با حرص و ولع میخوره.داداشم یکی دو تا برداشت.منم یکی کامل برداشتم و دومی رو نصف کردم و فکر کنم سمت هسته دارش رو نخوردم و به خواهرم با ناراحتی گفتم بسه دیگه اینقدر اصرار نکن.متاسفانه فردا صبح بعد از خوابم خبردار شدم مادرم سکته کردن و الان چند هفته س تو کما هستن.لطفا تعبیر دقیقتری اگه هست بفرمایید

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۶:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام تشکر. خواب شما تعبیر شده و تعبیرش همین بیماری مادرتان است. او قبلا فکرش به خاطر مسائلی ناراحت شده و شما می خواستید به او کمک کنید که غصه نخورد. مادر شما به خاطر اینکه زیاد تحت فشار و استرس بوده، بیمار شده و اینکه موزائیک ها کنده شده به این اشاره می کند که جنبه ها و مولفه هایی از زندگی شما، سر جای خودش نیست و این نابسامانیها، افکار شما را تاریک کرده و دلتان شور می زند. که اشاره به بیماری مادرتان دارد. خرما خوردن شما به استرس شما اشاره می کند. شما حاضر نیستید که به ثروتی برسید که به خاطر فوت مادرتان به دست تان برسد. به همین دلیل اصرار داریدکه خرما نخورند یعنی ناامید نباشند. عمر دست خداست و اگر انشالله مادرتان عمرشان به دنیا باشد، با توکل به خدای بزرگ شفا خواهند یافت. هرگز عمر کسی لحظه ای کم یا زیاد نخواهد شد و مرگ ( دور از جان) فقط پایان عمر جسم است اما روح انسان همیشه زنده است و هرگز نمی میرد. امیدوارم مادرتان شفا پیدا کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۷:۰۹
Minoo1370

Minoo1370 : سلام من خواب دیدم انگار تو خونه قدیمی پدرم هستیم و من و شوهرم کنار همیم و مادرشوهر و جاریم روبرومون نشستن و انگار پشت اپن اشپزخونه رو صندلیند ما هم اینور اپن تو هال رو صندلی یا مبلیم اما انگار قد صندلی اونا بلند تره بعد جاریم مستقیم و طولانی زل زده بود ب شوهرم بهش گفتم چ خبرته انقد نگاه شوهرم میکنی؟بسه دیگه!مادرشوهرم ولی انگار گفت من زیادی حساسم و بعد از حرف من هردوشون رفتن تو اتاق و درو بستند و هرکدوم رو یه تخت جدا دراز کشیدن و انگار کل اون خونه مال من و شوهرم بود بعد رو طاقچه یه جعبه بزرگ خرما مال من بود یه کاسه صورتی قلبی برداشتم و پنج تا ازخرماها گذاشتم توش و رفتم تواتاق دادم ب مادرشوهرم انگار دادنم یه کم حالت پرت کردن کوچولو باشه. کف دستش اونم خندان تشکر کردو تعارف کرد ک زیاده بذار باشه منم گفتم نه بذار باشه برا تو و جاریم اما ته دلم اصلا راضی نبودم برااون باشه جاریمم دمر خوابیده بود رو تختش و انگار داشت جزوه مطالعه میکرد...

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۳۲:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به اعتقادات و فرهنگ خانواده تان پایبند هستید و همسرتان از شما حمایت می کند. سعی می کنید که آرامش و گرمی و صمیمیت خودتان را حفظ کنید و با خانواده ی همسرتان هم همینطور باشید و به آنها هم احترام بیشتر قائل خواهید شد. جاری شما روی همسر شما کنجکاو است و کارهای او را زیر ذره بین گذاشته است. مادر شوهرتان سعی می کند که آرامش را بین شما و او برقرار کند و به او می گوید که در کار شما دخالت نکند. شما سعی می کنید که صبور باشید و با خوشرویی و مهربانی با مادر شوهرتان تعامل کنید ولی ته دلتان از او هم ناراحتید. جاریتان هم می خواهد احساسش را از شما مخفی کند و به گونه ای دیگر از شرایط شما با خبر شود و یا دانش و آگاهی اش را بالا ببرید تا آبرویش جلو شما حفظ شود و احترامش از بین نرود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۸:۰۷
Marzie

Marzie : سلام.شب عالی بخیر.خواب دیدم کسی که دوستش دارم نشسته و داره خرما میخوره..من روبروش نشسته بودم..یهو دیدم کسی در گوشش گفت :مرضیه رو میبینی؟ روبروت نشسته...اون گفت حسش میکنم ولی نمیبینمش..اما میدونم که تو اتاق هست.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۴:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او صبورانه نشسته تا شرایط بر وفق مرادش به پیش برود. کسی که دوستش دارید، شما را اولویت اول خودش در زندگی نمی داند!! شما به چشم او نمی آیید ولی او می داند که شما دوستش دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۹:۰۹
Neda

Neda : ممنونم باز هم ببخشید )))))))))

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : :)))) اینبار کم نکردم.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۷:۰۰
Neda

Neda : سلام خانم هراتی گلم یکی از دوستانم خوابی دیدن از من خواستن به شما زحمت بدم برای تعبیرش.من از طرف ایشون براتون تعریف میکنم .خواب دیدن انگار توی خونه هستن با مادرشون و فک کنم خواهرشون رفتن چای ریختن سه تا چای خوشرنگ ریختن به مادر و خواهرشون هم چای دادن بعد اومدن برن قندون رو بر دارن قندون بالای تخت روی تاقچه ی تخت بود بر داشتن که بعد میفهمن که رطب دارن و میرن از یخچال رطب بر میدارن.(رطب خرماهای دو رنگ که خیلی هم شیرین و عسلی هست) اول مشتشونو پر میکنه دوستم میخواست همه رو بخوره بعد میبینه سه تا بیشتر ندارن.که به مادر و خواهرش میده و یدونه هم خودش میخوره.ولی میگه خیلی دوست داشتم بازم رطب بخورم چون توی خواب خیلی شیرین و خوشرنگ بود و تازه.که یک‌دفعه دید یکی از دوستاش که در واقعیت چهار ساله با هم ارتباط ندارن اونجا بود که انگار رطبها رو اون اورده بود.دوستمم بهش میگفت رطبهای که اوردی خوب بود ولی من رطب بهتر میخرم میرم شیرین تر میخورم ولی توی دلش میدونست که رطبهای که اورده بودن خوشمزه بود خودش میخواست بره رطب بخره.فاز دیگه ی خوابش انگار ی اقایی دعوتشون کرده بود توی باغ ویلا که بسیار زیبا بود توی باع حالت دریاچه و اسیاب تزینی بود و تخت که روش قالیچه بود.تختها بسیار تمیز بود ولی دوستم گفت قالیچه رو بر دارم روی تختو اب بگیرم با اینکه تمیز بود احساس میکرد کمی خااکه.بعد با یکی از دوستانش که با هم در واقعیت خوبن میرن دستشویی دوست دوستم میره داخل هر چی ادرار میکنه تمام نمیشه دوستم هی بهش میگه بیا بیرون بریم بعدش دو تا خانم میان دو دستویی اون توالتی که هست پشت سر ایشون میشنن ادرار میکنن دوستم تعجب میکنه که چرا اینا ایطوری کردن.بعد دوستم نگاه کفشش یا صندلش که در واقعیت داره میکنه میبینه پاره شده میگه براثر اب اینجاس و دوستشو صدا میکنه که برن ببخشید باز زیاد شد امادم که منو توبیخ کنید :))))))

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۵:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما با خانواده اش رابطه ای صمیمی و دوستانه دارد و نمی تواند صرفا به خودش فکر کند و رفاه خودش را به رفاه ایشان ارجح بداند و باید برای رسیدن به خوشی ها و ثروت بیشتر، صبور باشد. شرایط مالی او مطلوب است ولی او تصمیم دارد که برای آینده با برنامه ریزی بهتر، زندگی بهتری را فراهم کند و موجبات خوشبختی و شادی خانواده اش را هم فراهم کند. دوست شما گشایش کار می یابد و شرایط پیشرفت او برایش فراهم می شود ولی حریم خصوصی خودش را حفظ نمی کند و زیاد پای درددل دوستش می نشیند و این کار باعث می شود که روحیه ی او خراب شده و منفی باف شود. دوست شما باید به دیگران گوشزد کند که نباید با بیان افکار منفی، روحیه اش را خراب کنند و او را از زندگی ناامید کنند. احساساتی بودن زیاده از حد او به ضررش تمام می شود و اگر مثل من اصلا احساساتی نباشد و دوستانش را با کسر خوابهای اضافه توبیخ کند، دیگر جرات نخواهند کرد که برای او روده درازی کنند!! توبیخ که فایده نداره خانم گل. یک بار که به جای یک حق خواب چند خواب از شما کسر کردم متوجه می شوید که یک من ماست چند من کره دارد!!!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۱:۱۹
سارا

سارا : باسلام خدمت شما خانم هراتی عزیز من تقریبا صبح ها می خوابم و صبح دم ظهر خواب دیدم ک همسرم انگاری آمده خاستگاریم با خانواده اش و مراسم نامزدی هست همانجا مراسم نامزدی بهم میخوره وقتی ک اونها میرن من میخام بیام داخل خونه اتگاری کفش هایی مشکی پاشنه دار ورنی پوشیدم ک روشون لک هست میخام پاکشون کنم نمیشه میرم میبینم همکارای خانمم سرجا نشستن عصبی میشم میگم یلا پاشبد اتاقمو بهم ریخته کردن سریع جمع میکنن و من میشینم سرجای خودم همونجا انگار وارد جای دیگه میشم ک خونمون ولی بزرگ و روستایی میبینم انداره 50 یابیشتر کیلو رطب ک نصف رطب نصف خارک و درشت هرکدوم اندازه انگشت اشاره اونقدری مرغوب بودن ک شیره از اونها چکه میکرد من میگم اینجا چین میگن اینارو خانواده شوهرت آورده بودن برا نامزدی برا مهمونا ک دیگع نشد منم میگیرم نصف اونا رو میفروشم ک مبلغش میشه 3 میلیون ونصف دیگش برا خودمون میزارم بعد از این یه آقایی زنگ میزنه میگه محضر دارم شوهرت بام هماهنگ کرده واسه نوبت طلاق من دلهره میگیرم میگم چ روزی بگو بگو میخنده میگه هول نشو دختر نه طلاق نه برگشت نه این ور نه اون ور و قط میگنه تعبیر خوابم چیه با وجود مشکلاتم و دادخواست طلاق شوهرم وهمچنین دادخواست مهریه خودم و زندگیم ک در شرف فروپاشی

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۵۶:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما کاری می کند که باز احترامش پیش شما پایین تر از حد معمول خواهد آمد و موجب ناراحتی شما می شود. او می خواهد رفتاری داشته باشد که شما نفهمید قصد اصلی او چیست. نه مستقیما می گوید که جدا شوید و نه برایتان نقش همسر را بازی می کند و شاید می خواهد شما فکر کنید که او هنوز دوستتان دارد. شاید او با شما جنگ روانی به راه انداخته تا دوباره امیدوار شوید و بعد دوباره آزارتان دهد. شما فکر می کنید که مشکلاتتان تمام می شود و برق و جلا دوباره به زندگی تان بر می گردد. می خواهید مشکلاتتان را پاک کنید. نمی خواهید که دیگران راجع به شما و زندگی تان حرف بزنند و یا احترامتان را پایین بیاورند. همسر شما شما را به شدت در انتظار نگه می دارد و در عین حال شما باید صبور باشید. او می خواهد به شما استرس بدهد که چیزهای مادی بیشتری را بخواهید بدست بیاورید و شاید به شما بخشی از حقوقتان را بدهد. شما فکر می کنید که همه چیز به زودی تمام می شود و زندگی تازه ای برای خودتان می سازید. اما او فعلا نقشه دارد که شما را در بلاتکلیفی نگه دارد. نقطه ضعف دست همسرتان ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۲:۵۶
zahra

zahra : سلام من خواب دیدم با همسر و پدر یک سال و نیمم یه جایی سفر کرده بودیم تو محل اقامت نشسته بودم دیدم تلویزیون داره قرآن میخونه و پسرم سه عبارت من الثمرات لعلهم یشکرون آیه 37 ابراهیم و همراه قاری دوبار تکرار کرد خیلی تعجب کردم چون نمیتونه درست حرف بزنه با خودم گفتم یعنی این قرآنهایی که خوندم تاثیر داشته ؟ بعد همسرم اومد کنارم براش از پسرم گفتم بعد لب هام و بوسید منم رفتم بغلش خیلی پوستش نرم و لطیف شده بود بعد چند دقیقه آلتش و خوردم البته بدون حس شهوت بعد با هم راه افتادیم بیرون شهر و ببینیم انگار جنوب بود سوار یه درشکه شدیم چندتا دختر بچه ابتدایی که انگار با اردوی مدرسه اومده بودن واسمون دست تکون دادن با خودم گفتم منم جای اینا بودم اگه یکی مثل خودم و میدیدم دوست داشتم جای اون باشم بعد از یه چمنزاری بزرگی رد شدیم دو سه تا خانم مشغول نقاشی بودن که موهاشون تا روی زمین بود دوتا موهای تیره و یکیشون موهاش بور بود با خودم گفتم من که موهام تا کمرم هست در مقابل اینا موهام کوتاهه بعد درشکه رفت جلوی یه اتاق کوچیک نگه داشت وارد اتاق شدیم دو تا اتاق خیلی خیلی کوچیک تو در تو با یه پنجره من به همسرم گفتم من همیشه دوست داشتم با پسرم اینجاها زندگی کنم الان میبینم خیلییی کوچیکه ولی بد نیست همسرم گفت هواش خیلی گرمه ولی من از پنجره باد خوبی حس میکردم و گفتم با اینکه جنوبه هوای خیلی خوبی داره بعد همسرم بهم خرما داد یکی از خرمای سیاه یکی هم زرد خوردم به نظرم خوشمزه بود زرده همسرم گفت سیاهه خوشمزه تر بود ولی من زرده رو بیشتر دوست داشتم هردوتاش شهد خوشمزه ای داشت گفتم هردوش خوب بود.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۰:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما چشم انداز تازه ای در زندگی تان خواهید داشت و پسرتان از رفتار روزانه ی شما می آموزد و روی اخلاق او تاثیرگذار خواهد بود. او اخلاقی با ایمان خواهد داشت و خداوند را شکر بسیار خواهد گفت. همسر شما از اینکه شما بهترین ارتباط با او و پسرتان را دارید، شما را تحسین خواهد کرد و او با شما رفتاری نرم و ملایم خواهد داشت. شما هم از قدرت و اقتدار او و حس مردانگی در وجودش تحسین و تقدیر خواهید کرد. شما به خودتان و زندگی تان افتخار می کنید و ثروت و خوشحالی عشق و احساسات شدید و گرما به زندگی تان راه می یابد و شما توقعات شدیدی از همدیگر خواهید داشت. شما از خودتان خیلی تعریف می کنید و باید مراقب باشید که خودتان خدای نکرده خودتان را چشم نزنید. برای خودتان صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۶:۳۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.