تعبیر خواب خندیدن
اگر ببینید در خواب با صدای بلند می خندید و قهقهه می زنید، در بیداری غمگین می شوید. اگر ببینید که بچه ای در خواب می خندد، تعبیرش اصلا بد نیست و نشانه ایجاد غصه برای او در بیداری نیست. آرام خندیدن یا تبسم کردن در خواب، نشانه رسیدن شادی است.
اگر ببینید از روی استهزاء و مسخره کردن کسی می خندید، تعبیرش همان غم و اندوه است اما اگر از جهت شنیدن بشارتی باشد، تعبیرش شادکامی در بیداری است.
امام صادق (ع) می فرماید: خنده آهسته در خواب، نشانه فرزندی نجیب است. خنده قهقهه، دلیل بر غم و اندوه و مصیبت است.
محمد ابن سیرین می گوید: خنده درخواب غم و اندوه است. اگر ببیند که به قهقهه می خندید، دلیل که اندوهش زیاد شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: خندیدن آهسته درخواب، یافتن مراد بسیار است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad0rina : سلام.خواب دیدم به سمت ماشین دوستم بودم که دیدم دو تا از دوستام داخل ماشین دارن پشت سرم منو مسخره میکنن و به شدت میخندن در حدی که صورتشون قرمز شده بود وقتی این صحنه رو دیدم ناراحت شدم و یک دسته کلید(که سوییچ ماشین هم داخلش بود ) پرت کردم سمتشون و رفتم.یکی دیگه از دوستام برای دلجویی از من دنبالم اومد و با ترفند سعی کرد دلمو به دست بیاره و همینطور که همراهم راه میومدو ازیکی 2 تا کوچه که حالت خرابه داشت عبورکردیم یهو به خودم اومدم و گفتم اینجا بن بست هست و باید راهمو از دوستم جدا کنم و همین کارو کردم و رفتم به سمت خونه.اول خواستم تاکسی بگیرم ولی دیدم طول میکشه و پیاده رفتم سمت خونه(چیزی که مشهود بود کفش های پاشنه بلند مشکی بود که پام بود و موقع راه رفتن صدای پامو میشنیدم ضمن اینکه من در بیداری کفش پاشنه بلند نمیپوشم) وقتی هم که رسیدم خونه در حالی که روی تختم خواب بودم از پنجره ی اتاقم صدای قطره های بارون میشنیدم که به خودم گفتم ببین چقدر دلم پاکه و خدا بامنه که الان چون ناراحت شدم تو این وقت سال هوا هم بارونی شد!
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که قربانی شرایط شده اید و شما را جدی نمی گیرند و ترجیح می دهید که ارتباطتان را با دوستانتان قطع کنید. شما به مقام بالا و ثروت خواهید رسید و با پرستیژ و خانمانه رفتار خواهید کرد. شما نمی خواهید که در شرایط بغرنج و ناراحتی بمانید پس مستقل فکر می کنید و سعی می کنید که آنچه که هدفتان هست را به دست بیاورید. شما به آرامش خواهید رسید و احساسات مثبتی در زندگی تان جریان پیدا خواهد کرد و دوران سخت البته تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون
reza : سلام وقت بخیر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خوابتان را تا حدودی گنگ نوشته اید. "پدر دوست پسر نامزد شما؟؟؟ " یعنی نامزد شما دوست پسر دارد؟ یا نامزدتان پسر دارد؟ لطفا توجه داشته باشید که من از زندگی شما بی خبرم و غیبگو نیستم. ولی تعبیر خوابتان این است که خانواده ی نامزدتان به خاطر مسائلی از شما ناراحت هستند و یا اعتماد به نفس شما هم پایین است و نگران هستید که مردم راجع به شما چه می گویند؛ شرایط مالی تان را می پسندند یا خیر. کسی که در خوابتان اعدام شده بوده ، الان با مشکل بزرگ و افسردگی مواجه شده؛ تصمیمات اشتباهی در زندگی اش اتخاذ کرده و شکست او را می خواهند تقصیر شما بیاندازند. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام عزیزم
خواب میدیدم/١/پدرم ٣تا کره بزرگ گرفته و توی مشما دستشه (همیشه از این کرههای کوچیک میگیره که تو یه وعده تموم بشه و وقتی تموم شد یه جدید باز کنیم) /٢/خارج شهر بود. جلوی کوهها.شمایلی از پدرم میدیدم که سپید پوش بود و مثل روح به حالت دورانی چرخید. و صداش رو میشنیدم که میگفت بیرون نرو!(فکر کنم منظورش بیرون از منزل بود) /٣/قسمتهای اول خواب یادم نیست اما دو قسمت توی خواب خندهدار بود که یکیش یادمه. کلا تو ویلایی بودیم که جمعی اونجا بودن برای تفریح یا جشن. من و دوستم ویدا هم رفته بودیم. ویدا مقنعه و مانتوی بلند مشکی تنش بود. اما من لباسای سفید و رنگی و بدون حجاب.اول توی آشپزخونهش بودیم که شیک هم بود. بعد تو محوطه و جلوی آلاچیق، دو تا پسر بودن، نمیدونم موضوع چی بود، اما پسر قد بلندتر یه چیزی گفت که حرص ویدا دراومد و کفری شد. یهو پرید پسره رو حل داد و افتاد روش روی زمین(به قصد زدن) من و اونیکی پسره که قدش کمی کوتاهتر از اولی بود، تو آلاچیق ایستادیم به تماشا. پسره لبخند زد به اون صحنه اما من واقعا خندهم گرفته بود از کار ویدا (هردوی پسرا ظاهری امروزی داشتن و شلوارک تنشون بود! اما قد بلندتره لباسای سفید داشت و کوتاهتره آبی)
فریبا هراتی
: سلام. ثروت و رفاه شما بیشتر خواهد شد و کارها برایتان روانتر به پیش خواهند رفت. پدر شما نگران است که شما دوبازه جذب افرادی شوید که همروح و همتراز شما نیستند و به اشتباه بیافتید. شما و ویدا می خواهید با دیگران تعامل کنید و خوش باشید. او افکارش را از دیگران مخفی می کند و رازدار خودش است ولی شما با کرامت و شاد و امروزی و حرفتان را برای هر کسی که بخواهید به راحتی بیان می کنید. رفاه و گرمی و امنیت خواهید داشت و با اشخاص دیگری در ارتباط قرار خواهید گرفت. ویدا و شما هر دو سعی می کنید که مستقل و قوی عمل کنید و استقلال خودتان را حفظ کنید ولی او به شما احتمالا حسادت می کند و حالتی رقابتی با شما دارد در حالی که شما اینطور نیستید و نسبت به او حسادت ندارید. هر دوی شما در ظاهر اجتماعی و گرم و صمیمی هستید ولی شما صاف و ساده اید و او زیرک! تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
خواب خواستگار سابقم دیدم جایی نشسته بود فک کنم با خانواده م بود. من داشتم در مورد موضوعی صحبت میکردم ایشون هم ارروم لبخند میزد و اروم میخندیدن. در ادامه از خواب بیدار شدم کنار دوستی نشسته بودم و داشتم انگلیسی مطالعه میکردم. بعد از اون شروع به خوردن هندوانه کردم ک خیلی هم رسیده بود و داشت خراب میشد به نظرم..
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواستگار سابق شما به خانواده تان و شما فکر می کند و ته دلش شما را تصدیق می کند. شما هم سعی می کنید که او را درک کنید. احساس شور و اشتیاق شما نسبت به او در حال از بین رفتن است. تشکر از همراهیتون
رویا : باسلام و احترام
خانم هراتی عزیزم، امیدوارم حالتون عالی باشه.
خواب دیدم، مهمونی رفتم خونه ی دوستم، اونجا توی غذاش یه تار موی بلند مشکی دیدم که برداشتم و انداختمش توی سطل اشغال. توو اون خونه من بودم و چندتا از دوستام و پسری که در حال حاضر بهش علاقه مند شدم و خواهرش و دوستش.
منم داشتم با دوست صمیمی خودم از خاطره هامون میگفتیم و من با صدای خیلی بلند و قهقهه جوری که پخش زمین میشدم و از چشمام اشک میومد میخندیدم، پسری که بهش علاقه داشتم خوشش اومده بود و گوشیشو داد به خواهرش وبهش گفت، توروخدا ازش برام فیلم بگیر، ببین چه باحال میخنده.
ممنون میشم تعبیرشو برام لطف کنید و بفرمایید.
احتیاج به قربونی کردن داره خوابم، خانم هراتی عزیزم؟؟
دوستون دارم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تشکر عزیزم. اینکه در غذاتان مو بوده به این معنی است که شما گرفتار موضوعی احساسی هستید که مطمئن نیستید که چگونه می توانید از فکر این موضوع خلاص شوید. شما از خاطرات قدیمتان و ناراحتی هایی که در زندگی کشیده اید برای دوستتان تعریف می کنید. شما تجربه هایی کسب کرده اید و حالا می خواهید که زندگی تان را متحول کنید. احساس شما در بیان افکار و خاطراتتان در ذهن دوست جدیدتان نقش ماندگاری خواهد داشت. خیر عزیزم. کمی صدقه بدهید که تاثیر منفی مسائل گذشته از زندگی تان پاک شود. منم دوستتون دارم. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام.در ماشین با همسرم بودیم که خواهر شوهرهایم را در طبقه چهارم ساختمانی دیدیم که در بالکن ایستاده بودند و به همسرم میگفتند تو که مشکل خانوادگی داری برو پیش مشاور، ما برایت یک مشاور خوب گرفتیم بعد مشاوره گفت که امروز ۲۵۰۰۰ تا بیمارم را کنسل کردم شما را ببینم.من کلاس داشتم ولی شوهرم مرا پیاده کرد تا تنهایی بروم من به یک نفر گفتم که ما می خواستیم بریم کلاسم ولی شوهرم مرا تنها پیاده کرد ولی آن نفر شبیه خواهر شوهرم شد که انگار صورتش کمی باد کرده بود و لبخند بزرگی به من میزد بعد رفتم دور میدان بزرگی که پراز ماشین بود دنبال شوهرم ولی پیداش نکردم و با یک دختری رفتم .البته از این قضایا ناراحت بودم .
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شوهران شما درک بالایی دارند یا به شما با حالت فخر و تکبر ( از بالا به پایین ) نگاه می کنند. از لحاظ مالی هم شرایط خوبی دارند و برون گرا و اجتماعی هستند. شما کسی را ندارید که برای او احساستان را بیان کنید و از او راهنمایی بگیرید؛ ولی مشکلاتی دارید که باید روی آنها کار کنید و از مواجهه با این مشکلات خودداری می کنید. زمان این رسیده که شما از یک مسئله یا موضوع بگذرید و زندگی تان را متحول کنید. شما می خواهید که از زندگی تان درس بگیرید ولی همسر شما معتقد است که شما هستید که در کارتان اشکال وجود دارد و شما هستید که باید از زندگی تان درس بگیرید و تجربه ی کافی کسب کنید نه او. خواهر شوهر شما به شما فخر می فروشد و شما را مورد تحقیر قرار می دهد. شما احساس می کنید که در زندگی تان دارید دور باطل می زنید و به جایی نمی رسید و همسرتان نمی تواند شما را درک کند. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : با سلام.من با نامزدم قهریم.خواب دیدم عکس منو که کنار یک دریاچه بودم با یک لباس سفید و کتونی سفید و شلوار لی آبی آسمانی به یک نرده تکیه داده بودم که پشتم دریاچه بود و یک لبخند ملیحی هم بر لب داشتم گذاشته بود رو صفحه اینستاش و پروفایلش.موهامم بلند و مثل بیداری بلوند بود.
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کند و می داند که الان احساساتی شده اید و می خواهید با کرامت و بی گناه به نظر برسید و می خواهید نشان دهید که مادیگرا نیستید و ساده و فعال و سخت کوش هستید. او می داند که شما شرایط خودتان را امن نمی دانید ولی اهل ریسک کردن هم نیستید و می خواهید که از خودتان در مقابل احساسات منفی مراقبت کنید و خونسرد و مهربان به نظر برسید. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : با سلام.من خواب دیدم خونه دوست نامزدم بودم.دوستش تک بچه اس.در خواب انگار خواهری داشت و براش خواستگار اومده بود و گفته بودن اول باید دوست نامزدم ازدواج کنه اما اون علاقه به ازدواج نداشت.من با یک پسر بچه در منزلشان داشتم عکس مینداختم همراه با لبخند و صورتم خیلی خوشگل شده بود نامزدم اومد کاپشن پوشیده بود انگار غیرتی شد به من گفت بیا پیش من.بعد با هم حرف میزدیم گفت من میرم تو پشت سرم بیا.دوست نامزدم خیلی هیکلی شده بود و من اصلا مادرشو ندیدم ولی در خواب با من جور شده بود و مادرش یک قیافه دیگری داشت.نامزدم تو صورت من حرف میزد.خیلی به من نزدیک بود.
فریبا هراتی
: سلام. دوست نامزد شما احساساتی و خردمند است و شما به این دلیل به او فکر می کنید و به دلتان نشسته است. شما می خواهید که ارتباط دوستی تان را با او به خاطر خردمندی ذاتی و مهربانی اش ادامه بدهید و وجهه ی خوبی پیش او داشته باشید. اما نامزدتان از اینکه شما به احساسات او بی توجه باشید و بخواهید حتی ذره ای به دیگران ابراز علاقه کنید بدش می آید و اگر اینطور با او رفتار کنید، با او به مشکل برخواهید خورد و رویتان به روی هم باز می شود. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : با سلام.دوست من در بیداری اقدام به بارداری کرده.در خواب دیده با همسرش رو تختن و با ملحفه های سفید.مادر دوستم میاد ببینه چخبره.همسرش از خجالت پتو طلایی رو میکشه رو خودش و همینطور دوستم چون هردو برهنه بودن.دوستم هی میخواست در اتاقو ببنده نمیشد بیرون از اتاق مادرش و دوست صمیمی همسرش بودن.بعد میبینه رو این صندلیهای راحتی که تکون میخوره نشسته و لبخند میزنه با دوندونای سفید و یذره ام چاق شده بود با مانتو و شال مشکی و موهای بلوند که در واقعیت موهاش بلونده دیده همسرش و خودش یک جای پر از درخت و گیاهان سرسبزن و همانطور از لبخند دوستم که روی صندلی نشسته همسرش ازش عکس میگیره و خودش از همسرش جاش بالاتر بوده.و دوستم در آینه میبینه که مژه ای که کاشته چشم سمت چپش یک تیکش کنده شده.در بیداری مژه کاشته.
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما و همسرش به دوستشان و مادر خودش گفته که می خواهد برای بارداری اقدام کند و آنها منتظرند که خبر بارداری او را بشنوند. دوستتان باردار خواهد شد و جایگاه امن و روزی زیادی خواهد داشت. او به آرامش در زندگی رسیده و انرژی مثبت به زندگی او وارد می شود. او احساس واقعی اش را نسبت به شرایط خوبی که دارد بروز خواهد داد و واقعگرا تر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
parvane : با سلام.من خواب دیدم نامزدم روی یک نیمکت نشسته که پشت نداره اون نیمکت،نامزدم یک پیرهن سرخابی پوشیده بود و عینک آفتابی داشت و لبخندی میزد و دندوناش معلوم بود.نگاهش به سمت راست بود.فکر کنم پشتش دریا بود.
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما صبورانه نشسته تا ببیند شما چه می کنید. او پشت گرمی و حمایت کافی از شما دریافت نمی کند. رفتار او احساساتی و با شورو شوق و یا عصبانی و پر تنش است. احساسات واقعی خودش را بروز نمی دهد و سعی می کند که آرامشش را حفظ کند. او منطقی فکر می کند و از روی احساسات رفتار نمی کند. تشکر از همراهیتون.