کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خندیدن

اگر ببینید در خواب با صدای بلند می خندید و قهقهه می زنید، در بیداری غمگین می شوید. اگر ببینید که بچه ای در خواب می خندد، تعبیرش اصلا بد نیست و نشانه ایجاد غصه برای او در بیداری نیست. آرام خندیدن یا تبسم کردن در خواب، نشانه رسیدن شادی است.
اگر ببینید از روی استهزاء و مسخره کردن کسی می خندید، تعبیرش همان غم و اندوه است اما اگر از جهت شنیدن بشارتی باشد، تعبیرش شادکامی در بیداری است.

امام صادق (ع) می فرماید: خنده آهسته در خواب، نشانه فرزندی نجیب است. خنده قهقهه، دلیل بر غم و اندوه و مصیبت است.

محمد ابن سیرین می گوید: خنده درخواب غم و اندوه است. اگر ببیند که به قهقهه می خندید، دلیل که اندوهش زیاد شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: خندیدن آهسته درخواب، یافتن مراد بسیار است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

131 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فاطمه

فاطمه : سلام خسته نباشید
خواب دیدم یه آقا که خیلی برام عزیز هستن همراه با دوستشون باهاشون رفتم یه جایی مثل پارک جنگلی بود اونا تو ماشین دوستش بودن منم ماشین اون آقا رو گرفتم انگار با هم نامزد بودیم هرچی بهش میگفت فقط بهم لبخند میزد رفتیم غذا خوردیم اون یکم بعد اومد و گفت گشنه اشه ولی من نمیدونستم چی کار کنم و از غذا خودم هم بهش ندادم ولی هم چنان بهم لبخند میزد بعد برادر هم بود دوستش دست بردارم رو گرفت و گفت ما باهم میریم و رفتن ماهم رفتیم توی قسمت درخت کاری شده قدم زدیم کفشم پامو ازیت میکرد اون لبخند زدو گفت یکی دیگه میخریم که من گفتم نه نمیخواد و دیگه از این خرجا نباید بکنیم باز اون فقط لبخند میزد انگار از این حرفم خوشش اومد بعد با هم کفشامون رو در آوردیم و رفتیم یه جایی مثل زیپ لاین که من میترسیدم و داد میزدم و هیجان داشتم و با صدای بلند میخندیدم بعدش یه جایی بود که ازش آب میومد باهم ازش رفتیم بالا و نشستیم و پاهامون رو گذاشتیم تو آب اونجا آدمای دیگه هم بودن  در آخر اون یه جا نشست و با تلفنش سرگرم شد منم با بقیه صحبت کردم هرچی نگاهش کردم محل نمیزاره فقط ناراحت نشسته بود و با تلفنش بازی میکرد(به جز این قسمت آخر هر وقت نگاهش میکردم یا باهاش حرف میزدم فقط بهم لبخند میزد چند بار دیگه هم خکه خواب رو دیدم باز فقط بهم لبخند میزد)
خیلی ممنون ببخشید زیاد شد

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۸:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سلامت باشید. هردوی شما به یک دوره ریکاوری و استراحت نیاز دارید و سعی می کنید به طور موقت از واقعیت ها فرار کنید. لبخند به معنی خوشحالی بابت تصمیماتی که گرفته و محبت به شماست. شما از شرایط امروزتان زیاد راضی نیستید ولی می ترسید که موقعیت خود را عوض کنید. شما خیلی زود پریشان شده و تمرکز خود را از دست می دهید ولی جرات ریسک کردن هم ندارید که بخواهید با به خطر انداختن خود به خواسته تان برسید. کسی که شما دوستش دارید حال و حوصله احساسات زیاد نشان دادن را ندارد و سعی می کند با تمرکز بر روی دوستان خود، خود را از فکر کردن و غصه خوردن دور کند و به این واسطه به شما فکر نکند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۷:۲۷
فاطمه

فاطمه : سلام خسته نباشید
خواب دیدم یه آقا که خیلی برام عزیزم هستن همراه با دوستشون هستن باهاشون رفتم یه جایی مثل پارک جنگلی بود انگار با هم نامزد بودیم هرچی بهش میگفت فقط بهم لبخند میزد رفتیم غذا خوردیم اون گفت گشنه اشه ولی من بهش گفتم خب چی کار کنم و از غذا خودم بهش ندادم ولی هم چنان بهم لبخند میزد بعد برادر هم بود دوست دست بردارم رو گرفت و رفتن ماهم رفتیم توی قسمت درخت کاری شده قدم زدیم کفشم پام و ازیت میکرد اون لبخند زدو گفت عوضش یکی میخریم که من گفتم نه نمیخواد باز اون فقط لبخند میزد بعد با هم کفشامون رو در آوردیم و رفتیم یه جایی مثل زیبپ لاین که من میترسیدم و داد میزدم و هیجان داشتم بعدش آب بود بازی کردیم در آخر اون یه جا نشست و با تلفنش سرگرم شد منم با بقیه صحبت کردم هرچی نگاهش کردم محل نمیزاره فقط ناراحت نشسته بود و با تلفنش بازی میکرد
خیلی ممنون

پاسخ
لینک۲۷ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۵:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۵:۵۶
    ایلیا

ایلیا : چیزی که توخواب خیلی فکرمو مشغول کرده بود خنده خواهرشوهرم که به شکل قهقهه بود وچند شاخه گل شقایقی بود که باهاش بود چون درهمین سایت شما خندیدن بلند وگل شقایق رو به غم وگریستن تعبیر کرده خواستم بدونم در این خواب منم همین تعبیر رو داره وآیا ممکنه مشکلی پیش بیاد که خواهر شوهرم رو ناراحت کنه.ممنون میشم اگه پاسخ بدید.من واقعا شرمنده که اینبار اینطوری خوابم رو فرستادم.دیگه حواسم هست به این موضوع.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۳:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : ایلیای عزیزم شما دو خواب امروز ارسال کردید و تعبیر شد. هر کاربر فقط مجاز به ثبت 2 کامنت مربوط به خواب است. من عرض کردم به صورت کلی نوشته ام. اگر بخوانید راجع به ایشان هم نوشته ام.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۶:۵۴
    ایلیا

ایلیا : خیلی ممنون.معذرت خواهی میکنم.نمیدونستم میشه یه خواب رو چندبار قسمت به قسمت فرستاد.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۵:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم عزیزم. در کل که بنویسید من به تفصیل و شرح کامل نمی توانم تعبیر کنم جزجز که بنویسید تعبیر هر قسمت به اندازه کامل نوشته خواهد شد. طبیعتا در یک خواب چندین چیز می بینیم ولی باید بگردید نکته کلیدی خوابتان و آن را که می خواهید تعبیر شود همان را بنویسید. اگر به صورت کلی هم خواب می نویسید خلاصه باشد تا من آخر خواب که میرسم اولش یادم نرود :)))) ممنونم.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۴:۲۹
    ایلیا

ایلیا : سلام.صبح یه لحظه خوابم برد،دیدم رفتم خونه پدر شوهرم که در حال بازسازی هست.داخل خونه شدم دیدم جمع خانوادشون دور هم اند ومشغول کاری اند که به گمانم سبزی پاک کردن بود نمیدونم ولی خیلی قیل وقال میگردند.اما من بهشون بی اعتنا بودم ولی چیزهایی اونجا دیدم به این شرح:
۱.پسر خواهر شوهرم که ۱سال ونیمشه ودر عالم بیداری خیلی ریز نقشه ورشد خوبی نداره در کمال تعجب دیدم چاق وهیکلی ودرحد یه بچه۷ و۸ساله شده.
۲.همین خواهر شوهرم که در بالا گفتم ۳تا شاخه گل که قرمزیش خیلی به چشم میخورد وشبیه گل شقایق بود روی پاهاش بود وبعد از جاش بلند شد ودرحالیکه با صدای بلند میخندید به یه طرف دیگه خونه رفت ولی همچنان بی اعتنا تماشا میکردم وباخودم میگفتم اگه باهاشون قهر نبودم منم الان باهاشون میخندیدم ولی بعدش به خودم گفتم اصلا ارزششو نداره آشتی کنم اینا حتی اگه باهاشونم شادی کنی وخوب باشی باتو قلبا خوب نیستند ودر ظاهر خوبند.(درعالم بیداری بااین خواهر شوهرم قهر نیستم)
۳.وارد یکی از اتاقها شدم که قراربود بشه اتاق پدر شوهرم ولی دیوارهاش کهنه وزشت بود وگچ های دیوارم کنده کنده ای بود یعنی دیوار انگار بازسازی نشده بود که نوباشه وقرارم نبود کاری روش انجام بشه.یه راهروهم بی فایده پشت اتاق انداخته بودند واتاق یه در اضافی داشت که گفتند برااین گذاشتند که آشغالها رواپدر شوهرم اونجابندازه ت که مثلا تو اتاق آشغالها پیدا نباشه.
۴.خواهر شوهری که هم درعالم بیداری وهم عالم خواب باهاش قهربودیم وهستیم برخلاف بیداری که معولا ارایش نمیکنه به شدت آرایش کرده بود وچشماشو خیلی سیاهرنگ کرده بود ویه بلوز سبز پوشیده بود (به رنگ سبز دربیداری خیلی علاقه منده) وسینه هاشم بزرگتر از بیداری شده بود،به زور میومد باما صحبت میکرد ومیخواست سر صحبت رو باما باز کنه اما ما جوابشو نمیدادیم وتن صداشم عوض شده بود وگرفته شده بود مثل آدمی که خیلی جیغ وداد کرده باشه ودایم باخودم میگفتم صداش چراینجوری شده آیا سرما خورده یاخیلی گریه کرده.
۵.ازخونه اومدم داخل حیاط وباخودم میگفتم من به دلم هست اینا تواین خونه ساکن نمیشندو بعددیدم شوهرم برای انجام کاری مثل درست کردن چیزی روی پشت بام خانه رفت ودر همون حین یه لحظه کوتاه برق اتصالی کرد.
۶.من درحالیکه یه سینی با۱لیوان نمیدونم خالی یاپر بودونمیدونم قهوه بود یاچای رفتم توحیاط وسینی رو گذاشتم روی اجاق گازی که خاموش بود وتوی حیاط بود وپدر شوهرم روش نشسته بود وبادیدن من سلام احوالپرسی گرمی کرد ولی من با سردی جوابشو دادم.صورتش لاغرتر ازبیداری شده ووبود وچشمهاش توگود رفته بود وکوچیک وحالت نیمه بسته شده بود.یعنی درعالم خواب صورتش یه جورخاصی که بابیداری فرق داشت دیدم.
۷.ظاهر ساختمان ازبیرون آجری بود ویه لحظه دیدم نم بارون زده وحیاط خیس شده.
۸.یه قسمت دیگه خواب دیدم بچه ای اومد توخونه و۲تاجانور اندازه گربه رو اونجا رهاکرد ونمیدونم چطور جانوری بودند.یکیشونم یه کم اومد سمت من ولی من دکش کردم.
اینم اضافه کنم که درعالم خواب من وشوهرم جزیره کیش بودیم وبعد بدون اینکه ببینم از آب عبور میکنیم اومدیم خونه پدر شوهرم وباخودم میگفتم چقدر کیش به محل زندگیمون نزدیک شده.ممنون میشم تعبیر بفرمایید.معذرت میخوام طولانی شد.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۳۵:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز لطفا همیشه تا می توانید متون خود را کوتاه بنویسید چون من برای این که یادم بماند مجبور می شوم هی از اول مرور کنم و شما تنها کسی نیستید که باید خوابش را توضیح دهم! و وقت من محدود است. شما در یک خواب چندین مورد چیزهای مختلف را برای تعبیر نوشته اید و من از شما خواهش می کنم حتی اگر تمام جزییات خواب را در یک خواب دیده اید برای دفعات بعد آن را قسمت بندی کنید و در صفحات مربوط به خودشان بنویسید از گل و گیاه و گربه و خط چشم و راهرو و دالان و سبری خوردن گرفته تا خنده و چاقی همه را شما در یک جا نوشته اید و تعبیر خواسته اید که هم خلاف قوانین سایت است هم برای من سخت است. مکررا خواهش می کنم برای دفعات بعد خواب های طولانی خود را تقسیم بندی کنید. وقتی که اینطور شماره بندی می کنید یعنی تعبیر همه اینها را می خواهید و این 8 خواب است نه یک خواب!! من می توانم در اینصورت فقط خلاصه تعبیر خوابتان را بگویم.
تعبیر خواب شما این است که خانواده شوهر شما راجع به مسائل مالی با هم صحبت می کنند و اوضاع اقتصادی خواهرشوهران شما خوب است اما پدرشوهرتان احساس خیلی بدی دارد (همانطور که در تعبیر های قبلی راجع به ایشان گفتم) و همسرتان نباید در امور مالی دخالت کند وگرنه دعوا راه می افتد خواهرشوهری که با شما قهر است هم بدبین شده و هم کسی به حرف هایش اهمیت چندانی نمی دهد. از بیرون ثروتمند به نظر می آیند و درون خودشان سر مسائل مالی بحث دارند. اوضاع اقتصادی شما و شوهرتان هم خوب و آرام است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۰:۰۳
Masoume Mehranfar

Masoume Mehranfar : دیشب خواب دیدم خواستگار خواهرم که خواهرم ردش کرده با خواهرم تو یه اتاق هستن کلی میگنو میخندن و پسره خیلی باهاش شوخی میکنه و یه هدیه هم براش خریده و خواهرم راضی شده بود که باهاش ازدواج کنه و جلوش بی روسری بود

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۰:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواستگار خواهرتان حسابی لجش گرفته که خواهرتان او را رد کرده و پشت سر او بد و بیراه می گوید و عصبانی است و او را دست انداخته. او احساس خودش را به خواهرتان ابراز کرده و خواهرتان او را رد کرده است.

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۰:۰۶
مریم محقق

مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیز
من خواب دیدم دارم با دختر داییم و چند زن دیگه صحبت میکنیم و میخندیم و شاد هستم خنده م هم زیر زیرکی بود انگار نمیخواستم صدام بلند شه حس میکردم که با اون خانمها تو مجلسی شبیه ختم یا روضه بودیم و اونا چادر مشکی سر داشتن البته دختر داییم چادری هستش و قیافه بیداریشو دیدم
نمیدونم با سوالی که در مورد خواب قبلی ازتون پرسیدم دوتا حساب میشه یا جا دارم که این خوابو برام تعبیر کنین

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۱:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز دارید تا تکلیف بعضی از مسائل را با هم روشن کرده و سپس رهایشان کنید تا بروند. به خودتان زیاد فشار می آورید یا می ترسید که در جمع پذیرفته نشوید.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۳:۳۹
sm72

sm72 : خانم هراتی این خواب رو دوستم دیده که مرد هست.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۳۵:۳۴
sm72

sm72 : سلام خوب هستین خواب دیدم که بابام یه مسئولیتی با تریلی خودش بهم داده که کاری رو انجام بدم.یکی از دوستای دانشگاه قم هم کمکم میکرد.رفتیم سوار تریلی شدیم اون قسمت راننده بود و کنترل فرمون و گاز کلاچ و ترمز رو داشت من فسمت شاگرد نشستم و کنترل دنده و ترمز دستی با من بود.اول که روشن کردیم دیدیم داره میره سمت عقب و من ترمز دستی رو کشیدم و یه دوستم گفتم ترمز کن و بعد تریلی ایستاد ولی بعد که میخواستیم حرکت کنیم دوستم همش دنده عقب میرفت‌و من گفتم چرا دنده عقب میری الان میزنی به یه ماشین ولی به ماشینی نزدیم چند بار دنده عقب رفت انگار مسیر رو دنده عقبی میخواست بره که گفتم دیوونه بازی در نیار درست برو به سمت جلو نمیشه دنده عقب رفت که همشش که قبول کرد.قرار بود با این تریلی بریم مجلس فوت کسی.بعد ازش پرسیدم خوب مجلس اون شخص کجاس؟گفت کنار همین کارخونس،بعد که این گفت من از شدت خنده افتادم رو کف زمین و قهقه شدید داشتم از اونا که نفست بند میاد از این خندم گرفته بود که چقدر این راه نزدیک بوده الکی کلی اماده شدیم این قسمت اینجا تموم میشه ولی قبل این که این قسمت رو ببینم انگار قبلش دیده بودم که رفته بودم گاراژ و انگار باید به صاحب گاراژ ورودی میدادم و کاغذ میگرفتم که من فک کنم ۷۰ تومن دادم ولی کارم اصلا طول نکشید ولی نرفتم ازش پولو پس بگیرم و رفتم بیرو گاراژ این روز که رفته بودم هوا فک کنم بارونی بود. ساعت یک ربع به ده پاشدم خانم هراتی با توجه ای اینکه الان ماه رمضان است و خواب بد تعبیر ندارد نظر شما راجع به این خواب چیست؟ایا از نوع خواب تحذیر و یا همت چپ هست؟ممنونم

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۳۴:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کجای خواب شما بد است که خودتان آن را بد تلقی می کنید؟!! تعبیر خواب شما این است که شما در جهت یک پروژه جدید ذر زندگی تان پیش می روید و در یک مسیر جدید قرار دارید. در واقع پدر شما می خواهد مسئولیت قسمتی از کارهای خود را به شما واگذار کند تا شما کنترل اوضاع را به دست بگیرید. اینکه در کمک راننده نشسته اید یعنی شما حالت منفعل به خود گرفته و کارهای اصلی را به دوستتان واگذار می کنید و این دوست چه همان کسی باشد که در خواب دیده اید و چه هر کسی دیگر، در واقع اولین اشتباه شماست. این خواب به منزله هشداری به شماست که کارهای خود را شخصا خودتان به دست گرفته و به کسی اعتماد نکنید و کار خود را به او واگذار نکنید چون با ندانم کاری یا از روی تعمد، به جای پیشرفت باعث پس رفت شما در زندگی خواهند شد. زندگی کسی متحول خواهد شد و این تحول بسیار مثبتی است. در اصل اینکه شما خندیده اید و آنهم بسیار بلند به این دلیل است که متوجه می شوید اعتماد شما در حد سپردن کنترل زندگی تان به کسی دیگر، باعث شده است که آن شخص شما را مسخره کرده و تحقیر کند و از این که دوست شما علیه شما کار کرده است بسیار عصبانی خواهید شد. شما باید تکلیف مسائلتان را کاملا روشن کنید!! اینکه قبل این قسمت دیده اید که در گاراژ بوده اید به دوره عدم فعالیت و تنبلی شما در زندگی اشاره دارد و پولی که به عنوان ورودیه دادید بیانگر کمال و لذت فراوان از زندگی است. ثروت به زندگی شما خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۳:۳۳
سوفیا

سوفیا : سلام.همسرم خواب فرزند۲ساله ام که یکسال پیش فوت کرده دیده که در گهواره بوده و خندیده.درحالیکه خواهرم داشته گهوارش رو تاب میداده.شوهرم که بالای سرش (دخترم) رفته در گهواره شروع به خندیدن با صدای بلند قهقهه کرده.اتاقی که درش بوده پله داشته یعنی از بقیه خونه بلندتر بوده و پنجره ای که پرده توری سفید داشته.خواهرم که گهواره رو تاب میداده در حال حاضر مریضه.لطفا تعبیر این خواب رو برام بگید.ممنونم

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۵۲:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما نیاز به حمایت شما دارد و فکر می کند که عمرش رو به پایان است. روح فرزندتان شاد... او هم نگران خواهرتان است ولی انشالله برای خواهرتان یک قربانی بدهید دفع شر خواهد شد. هر چه که وسعتان می رسد ولی خست به خرج ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۳۵:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.