تعبیر خواب خون
اگر کسی در خواب ببیند که از ضربه ای، از بدن او خون جاری شد، خسران و زیان مالی می بیند ولی اجر معنوی دارد. اگر کسی روی بدن خود زخمی دید که از آنها خون جاری می شود، به اندوه دچار می شود ولی اگر کسی بدون زخم، دید که از نقطه ای، بخصوی روی شکم او، خون جاری می شود، آدمی رشوه گیر و حرام خوار است و اگر کسی دید لباسها و بدن او آلوده خون است، مالی از راه حرام به دست می آورد و خون خوردن در خواب، خوردن مال حرام است.
به هر حال دیدن خون در خواب ابتلا به گناه و آلودگی است. به خصوص اگر ببینیم که دست و پایمان یا لباسهایمان به خون آلوده شده است. اگر ببینیم که از دهان و دندانمان خون می آید، از طرف همسر و فرزندان و دیگر افراد خانواده خود، متضرر می شویم. اگر در خواب ببینیم از بینی ما خون می آید، تعبیرش گرفتاری های اجتماعی است که با آبروی ما سرو کار دارد و اگر ببینیم از بدنمان خون می رود، گرفتار غم و اندوه می شویم.
چنانچه ببینیم از چشممان خون روان است یا حتی نم خون زده است، از جهت فرزندان مبتلا و غصه دار می گردیم. اگر ببینیم در دعوا زخمی شدیم و جایی از بدنمان خون می آید، مردم درباره ما بد خواهند گفت و اگر دیگری به سبب ما خون آلود شود، غمی بین ما و دیگران به وجود می آید.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که بی جراحت خون از تن او آمد، دلیل که اگر رشوه ستاننده بود، رشوه ستاند. اگر نه، او را زیان رسد. اگر ببیند که بر تن وی جراحت ها بود و از آن جراحت ها خون می رفت، دلیل است او را زیان و غم و اندوه رسد. اگر ببیند کسی او را به شمشیر بزد و خون روان شد، دلیل که بر وی زبان خلق دراز گردد و برای او در آن ثواب است. اگر ببیند از جایگاهی که زخم است خون بیرون آمد و جامه و تن او آلوده شد، مالی است که به حرام حاصل کند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خون می خورد، دلیل است مال حرام خورد یا خون ناحق کند. اگر اندامی از اندامهای او بریده شد، چنانکه آن اندام از وی جدا شد، دلیل است زننده زخم سفر کند. اگر ببیند که در تن او سوراخی بود که از آن سوراخ خون روان شد و جامه او را آلوده کرد، دلیل که او را به قدر آن مالی حرام رسد. اگر ببیند که خون از زخم و جراحت نیامد و آن جراحت تازه بود، دلیل که درمال او نقصان آید، یا از کسی سخنی سخت شنود و او را در آن ثواب است، زیرا که خون بر گناه باشد که از تن او بیرون آمد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که درجائی درخون افتاد، دلیل است به خون ناحق مبتلا شود. اگر ببیند که در شهری یا کوچه ای خون می رفت، دلیل کند که در آن موضع خون بسیار ریخته گردد.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند که خون بسیار از بینی او بیرون آمد و ضعیف نشد، دلیل کند بر یافتن مال حرام، خاصه که جامه او به خون آلوده گردد. اگر ببیند که خون اندک فرود آمد و قوت او ضعیف شد و جامه آلوده نشد، دلیل است که درویش گردد و مالش را نقصان افتد. اگر ببیند که قوت بر تن او آمد، دلیل بر یافتن مال حرام کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Star : سلام نمایش داده نشه ممنون بخاطر تعبیرای خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. به خاطر اینکه نوع معاملات شما از نوعیست که قانونا ممکن است غیر مجاز خوانده شود، پدر شما دچار استرس شده است. او نگران است که شخصیت او زیر سوال برود. در وجود پدرتان استرس زیادی جمع شده و حس آسیب پذیری و بی یاوری می کند. باید سعی کنید که با رفتاری مطابق با قوانین زندگی کنید و هیچ مشکلی در زندگی بیداری نداشته باشید که برایتان دردسر درست نشود. در خواب دیشب، اینکه مورد حمله ی حیوانی قرار گرفته ، هشداری است که مراقب افراد دوروبرتان باشید. به هر کسی اعتماد نکنید و صدقه ای را که نذر کرده اید را به تاخیر نیاندازید. راجع به فعالیت های کار و شغلتان با کسی صحبت نکنید. همه ی خواب جنگ و خونریزی ها به خاطر دلائلی است که عرض کردم. خواب شما شامل 3 حق خواب و 1840 کاراکتر است. تشکر از همراهیتون
رخساره : سلام وخداقوت.امروز ۶صبح به بعداین خواب رودیدم.خواب دیدم بالای یه بلندی هستم مثل یه کوچه که شیب داشته باشه ودختر پسرخاله بابام ویه نفر دیگه همراهم بود که اون رونمیدونم کی بودتوی کوچه یه سرسره سیمانی به صورت مارپیچ به اندازه کل پهنای کوچه بودکه باهم ازاون پایین اومدیم ووسط راه قلت میزدیم وپایین اومدیم(خانم هراتی عزیز پسر خاله پدرم(کامران)خیلی سال قبل فوت کردوبرادرش(کامبیز)با زنش ازدواج کرد وسرپرستی دختر وپسر برادرش روبه عهده گرفت ولی متاسانه اونهم یکسال ونیم پیش فوت کردوتوی خوابم دخترکامران کنارم بود.وقتی پایین اومدیم کامبیزبا لباسهای آراسته وبا لبخند وآرامش مارو نگاه میکردوتمام مدت تا آخر خوابم همه جا همراهمون بود باهمون چهره بشاش ولی اصلا باهامون صحبت نمیکرد.خودمون رو توی یه جا دیدم مثل سالن بود که زنش بهم گفت کنارلبت داره خون میادسمت راست لب پایینم بصورت عمودی یه چاک کوچیک خورده بود(مثل ترک لب)وبادستمال سفید خون کم لبم رو پاک کردم.بعد بابام اومد وباحالت عصبانی یه نون شبیه نون شیرمال بود به بزرگی نان بربری گردها بهم داد تازه وگرم بود ازش گرفتم ولی گفتم منکه سیرم گرسنم نیست ونون رو به خواهربزرگم تعارف کردم وکمی ازش برداشت ویه مقدارهم به دختر پسرخاله بابام تعارف کردم وکمی برداشت وباخودم گفتم گناه داره نون داغه بوی نون میپیچه شایددلشون بخوادوبهشون تعارف کردم.بعدتوی کوچه مانند اومدم ومادرم هم دیدم کنارکوچه نشسته بود وسرحال وشاد بود.خودمو توی خونه خودم دیدم که همسایه پایینمون داشت خونه اش رو بازسازی میکرد حمام خونه اش رو میدیدم من وهمسرم هم بودیم حمام با کاشی سفید وتمیز بازسازی شده بود و دوتا دوش با فاصله کنارهم داشت حمام انگار توی سالن بود و دیوار جدا نداشت به پنجره یزرگ بود که پر نور وروشن بود فضا.من سریع رفتم زیر دوش و خیلی زود یه دوش گرفتم بدنم سفیدتر از واقعیت بود پوستم هم تمیزتر.برهنه بودم ولی خودم هم جاهای خصوصیم رو ندیدم وکسی بهم نگاه نکرد وتوجهی به برهنگی وحمام کردنم نداشت.خیلی راحت زود دوش گرفتم وشامپو رو گذاشتم توی تاقچه وتوخواب حس میکردم اون قسمت واسه ماست که از خواب بیدارشدم .من یه دختر دارم وفرزند دومم رو باردارم.یه خواب کم دارم شارژ مجدد انجام میشه .ممنون از تعبیر خواب .خوابم همینطور به صورت فضاهای جدابود وباهم این خوابهارو دیدم وتوی خوابم بهم مرتبط بود ومدام ازیه فضا توی فضای دیگه بودم.ممکنه ربطی به اضطراب من برای بارداریم داشته باشه؟ تشکر ازشما همیشه سلامت باشید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دختر کامران را با روشنفکری حمایت کرده اید و به ناچار با این همه سختی و بی ثباتی که در زندگی او پیش آمده، و در پیچ و خمهای زندگی، کنار او بوده اید و می دانید که در این موقعیت هیچ کنترلی نمی توانستید روی این زندگی داشته باشید و از آن شرایط سخت نمی توانستید جلوگیری کنید. اما روح کامبیز زنده است و در کالبد روح در کنار دخترش، و شاهد بر همراهی شما با اوست و از شما راضیست. برای شما بیان احساسات و نظراتتان در باره ی آنها راحت نیست و هر وقت از ایشان حرف می زنید فکرتان ناراحت می شود و دچار استرس می شوید. پدر شما نگران است که شما از زندگی تان لذتی نبرید و تلاش می کند که شما مرفه باشید و زندگی خوبی داشته باشید و شما از خواهرتان و دختر کامران حمایت و پشتیبانی می کنید. شما در شرایط بغرنج و با محدودیت های زندگی سعی می کنید که روشنفکرانه مواجه شوید. مادرتان مانند شما تحمل شرایط سخت را ندارد. همسایه ی شما سعی می کند که روی زندگی اش کار کند و شخصیت قویتری برای خودش بسازد و مشکلاتشان را حل و فصل کند. گناهان شما پاک خواهد شد و به خاطر خوش قلبی تان، همیشه احترامتان برقرار خواهد بودو با مشکلی مواجه نخواهید شد. هیچ جای نگرانی برای بارداری شما نیست عزیزم. دعاهای خیر همه پشت سر شماست تا با آرامش و خیال راحت وضع حمل کنید انشالله. تشکر از همراهیتون.
Frsjh : از خیابان رد میشدم موتوری بی حواس منو دیردید خیلی وحشتناک چپ کرد افتاد دیدم پسر خالمه.چندسالیه خانوادگی باهم قهریم.زیر شونشو گرفتم بلندش کردم بردم‌کنار خیابان یه گُل دستش بوداون میگفت خوبم اما اصلا خوب نبود.خیلی گریه میکردم.چند دقیقه ای ولش کردم خاستم بشینه نفس بکشه رفتم سراغ گُل دیدم پژمردس سعی کردم گل رو صاف بایستونم ولی نشد پژمرده شده بود.برگشتم سمت پسر خالم گوشه خیابون کف کابین یه حموم افتاده خون جاری بلندش کردم یکی چشمش خون میریخت بلندش کردم ببرمش سمت ماشین اونور خیابون مامانم بود سرش تو گوشی بود با گریه و عذاب متوجهش کردم بیا ببریمش بیمارستان مامانم ناراحت شد ولی حواسش جمع نبود که بیاد.قبل اینکه این تصادف بشه هم دیدم مادرم روسپی بود با دوس پسر قبلیم و خیلی مردها که دوستی میشناختم نه فامیلی.تازه فهمیده بودم از اون ناراحت تو خیابون بودم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما شخصیتی پولدوست دارد و مادیگراست. برای او رسیدن به تمول و ثروت از رسیدن او به عشق مهمتر است. پسرخاله ی شما در رابطه با شما مرتکب اشتباه و خطایی شده و احساس مسئولیت نکرده و بنابراین کنترل زندگیش را از دست داده. عشق و دوستی بین شما پژمرده است و او نسبت به شما یا نسبت به عشق بدبین است و دچار استرس می شود. مادرتان از اینکه او به استرس دچار شود ناراحت است ولی برایش امکانات مالی مهمتر است از مسائل عاطفی. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : سلام
من خواب دیدم شلوار سرمه ای پام بود و یک دفعه خون از بدنم ریخت روی شلوارم و دیدم خانه بردارم هستم و روی توالت فرنگی که داشتم نشسته بودم و‌خونی و کثیف بود نمی دونستم خون از من یا ادم های دیگه که خانه اش بودن که بهش گفتم توالتت خیلی کثیف و تمیزش کن
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که نقش تان را در زندگی تان بدون اینکه غرور و منیت داشته باشید ایفا کنید. اگر پریود شده بودید از غم رها می شوید ولی اگر خون دیگری بوده، به استرس و نگرانی دچار می شوید و دوست دارید که این نگرانیها را بشویید برود. شما ممکن است احساس کنید که نگرانی تان بخاطر رفتار برادرتان است و از او خواهید خواست که با آرامش و خونسردی با دیگران تعامل کند و موجب نگرانی و استرس در وجود شما نشود. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون
mirhadi : سلام.صبحگاه نزدیک اذان صبح بود خواب بودم از شدت گریه بیدار شدم غرق اشک و دلی آهکده از گریه حق حق بودم در خواب میدیدم در حمامی دو نفره با دختری هستم دختری که گویا میشناسمش انقدر ماخوذ به حیا ام که رویم را در حمام از آن دختر برگرداندم و حمام کردم
و دختره گفت پدرم قفل هایی میسازد که (دعا نام دارد) منظورش امام رضا بود/قبل آن هم در حمام به تنهایی شعری میگفتم که مربوط به مشهد بود مثل تلاوت تواشیح خیلی قشنگ بود انقدر خواندم قبل تر هم دوستان همکاران قبل را میدیدم که به کارهایشان ادامه میدهند پشت سر دوستم ومن بد میگفتندمخصوصا دوستم به خانمی (همکار گونه) این حرفارا میزننداو هم تمسخر میکردلخت مادر زاد بودیماما نگاه از بد نکردم موهای سیاه و بلندی داشت خیلی تمیز بود بدنی سفید داشت همین که خواستم وسوسه شوم رویم را برگرداندم و گریه کنان در حمام همان تواشیح را میخواندم که آن دختره گفت وایستا یه لحظه دعایی که‌میخوانی را پدرم نوشته است که هر کس نمیداند اگر میدانست پول دارترین میشدیم و چنین و چنان روی در قفل هایی بود که اشاره غیر مستقیم کرد که فقط به دست سلطان مشهد حل میشود (امام هشتم) دختره بعدش گفت پدرم مرده است دعاهایی دارد که برای ما هم نوشته اما تا بحال بر هیچ کس نداده
قبل از آن در همین راستا دیدم شهید شدم تلوزیون انداختنم و انقدر میگریم از شدت گریه هایم همه میگریند عکس ام را مردم دست گرفته اند بصورت سیاه و سفید خیلی ناراحت بودند مردم،منظور آن دختر (شیخ پدر) کسی نبود جز امام رضا (ع)
از امام رضا حرف میزد و تعریفش را میکرد.
ممنون از شما استاد هراتی(مدتی است که بخاطر جویا بودن شغل مناسب میخواستم مشهد بروم اما نمیتوانم چون تنها فرزند خانواده ام.... گفتم شاید ارتباطی با خوابم داشته باشد.)
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید نگرانیهایتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. می خواهید به رفاه و ثروت برسید و ایمانتان هم قویست. ولی خوابتان گویای این است که دختری که در خوابتان دیده اید، صرفا وسیله ای برای وسوسه ی شماست و پدرش هم امام رضا ع نیست بلکه شیطان است. چون امام رضا ع با دعاهایشان قفل های زندگی مردم را می گشایند و مشکلات مردم را حل می کنند نه اینکه خودشان قفل بسازند!! قفل سازی و گره در کار مردم انداختن، کار بعضی از دعانویسان است که متوسل به جنیان و شیاطین می شوند. همینطور حضور او در حمام به طمع وسوسه ی شما بوده است. دلیل سوم اینکه امام رضا ع زنده ی جاودانه هستند و هرگز نمرده اند بلکه شیطان است که با وجود زنده بودنش مرده و روحش به نابودی کشیده شده. مردن در تعبیر به افسردگی و عدم توانایی برای زندگی شاد و موفقیت آمیز اشاره دارد و شما تمام مدت فکر کرده اید که او دختر امام رضا ع است با بدنی سفید در حمام لخت با شما!! قطعا حضور شیطان را در خوابتان می توان حس کرد. طمع به اینکه به این اشخاص مراجعه کنید تا با دعاهایشان پولدار شوید. برای رسیدن به موفقیت و ثروت، برای شادی و شهرت، شما کافیست که مثبت اندیش باشید. دیدن عکستان به صورت سیاه و سفید، نمادی از یکنواختی در زندگی و افسردگی و رکود است و این هم دلیل چهارمی که دختر خوابتان وسوسه ی شیطان است. مبادا گول بخورید و به این اشخاص مراجعه کنید. ایمان شما قویست و فقط با حیله گری های زیاد شیطان می تواند شما را بفریبد. هر خواسته ای دارید با توسل به امام رضا ع انشالله اگر به مصلحت شما باشد، حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون
parnia minayy : روز دوشنبه ، من خواب ديدم دارم با ارّه دونه انار هارو كف زمين له ميكنم تا كبابى بشن ، كه يهو دستم ميبُره ، ميرم بيرون متوجه ميشم قبلن هم دستم بريده بوده و پاهامم زخم شده و خون اومده . از زخم دستم خون زيادى ميومد دستمالو گرفتم روش فشار دادم كه خونش بند بياد، رفتم بيرون پيش عمم
عمم گفت ميخاى موهاتو كوتاه كنى؟ تو دلم گفتم نميخام ولى عمم ادامه داد كه موهامو كوتاه كنه
داشتم تصور ميكردم كه موهام كوتاه بشه چه شكلى ميشم
فریبا هراتی
: سلام. مسائل کوچکی در زندگی شما هست که به شما استرس می بخشد و شما می خواهید از شر این مسائل راحت شوید. اما عملکرد شما فقط باعث می شود که ارتباطات شما با دیگران قطع شود و یا نتوانید مستقلا روی پای خودتان ایستاده و به سمت اهدافتان به پیش بروید. شما فقط دارید به خودتان آسیب میییی رسانید. عمه تان به شما می گوید که اگر کسانی در زندگی تان هستند که شما را ناراحت می کنند، باید ارتباط تان را با آنان قطع کنید. تشکر از همراهیتون
Rahar : سلام. من خواب دیدم خواهرم رو گم کرده بودیم و شدیدا استرس داشتم توی خواب یکی گفت توی یه جایی کنار خیابون افتاده من همراه با یه خانم دیگه با سرعت خیلی زیادی میدویدم تا رسیدم به خواهرم اولش افتاده بود یه گوشه و حس کردم خونیه بعد خیلی شل گفت نه قرص خواب خورده بودم نمیتونستم بیدار بشم و کم کم از جاش بلند شد و همراه ما اومد
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
صبا راد : سلام و احترام .صبح خواب میدیدم که توی استخر شنا میکنم بعد که از استخر میام بیرون داخل استخر پر از ماهی‌های قزل‌آلا بود ولی کوچیک بودن بعد دیدم که میام یجا شاید دستشویی بود بعد از واژنم لخته‌های خون بیرون میامد انگار که فشار میدادم هی لخته‌های بزرگ(اندازه‌ش شاید مثل یه گوشت یک‌کیلویی) میامد بیرون بعد آب میگرفتم میشستم. بعدشم خونه قدیمی مادربزگم (فوت شده) انگار یه مهمونی یا مراسم بود بعد من ظرفا رو تمیز میکردم میشستم ..(همه اینا توی یه خواب بود و پشت هم دیدم )تشکر از تعبیرای خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما نگرانیهایتان را خواهید شست و شروعی تازه خواهید داشت. شانس و موفقیت و نگرشها و عقاید و نظرات تازه ای به ذهنتان خطور می کند، از غم رها خواهید شد . روح مادر بزرگتان شاد. دعاهای خیر او پشت سر شماست. مشکلاتتان از بین می رود و برای آینده تان برنامه ریزی می کنید. تشکر از همراهیتون
sajede : سلام خانم هراتی عزیز. وقتتون بخیر. چند شب پیش خواب میدیدم لباس سفید گلداری مثل لباس عروس پوشیدم از جلو خودم خندان دیدم از پشت هم دیدم لباس از یقه بسته ست ولی بعد بازه تا روی باسن. یه تاج سفید گلدار هم سرم بود. از پشت خودم میدیدم که توی یه شلوغی انگار برا مراسمی یا جایی با کسی که دستم گرفته بود تو این لباس میرفتم. بعد مردی دیدم که میشناختم در حال صحبت و راه رفتن با دو نفر دیگه بود. میگفتن این مراسم قسمتیش برا اینه. بعد صحنه عوض شد رفتم توالت و ناگهان خون زیادی ازم رفت به همه جا پاشید. اینجا توالت پله پله دیدم که یک فرش ابی داشت. با فرچه ابی و اب همه جا را تمیز کردم. فرش هم همینطور بعد انگار خشک بود و خیس نموند
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله شما به موفقیت های خیلی زیادی در زندگی تان خواهید رسید. شما شخصیتی با پرستیژ، با کرامت، مهربان و خوش اخلاق دارید. رازدار و قابل اعتماد هستید، از پاکی و آرامش و کرامت می درخشید و همه از شما بخوبی تعریف خواهند کرد. صداقت دارید و به زودی از غم رها خواهید شد. تمام احساسات منفی از ذهنتان و زندگی تان پاک می شود. خردمندانه به اهدافتان خواهید رسید و شاید آقایی که می شناسید، در زندگی تان نقش مثبتی ایفا می کند. اگر به او احساس عشق دارید، شاید این احساس متقابل باشد. او هم سعی می کند که قوی و مصمم برای رسیدن به موفقیت هایش تلاش کند. خبرهای خوش به صورت سورپرایز به شما می رسد. تشکر از همراهیتون.
شیما : سلام خانوم هراتی
من دیشب خواب دیدم از گوشه چشم راستم خون میاد.
فریبا هراتی
: سلام. شما آرامش ذهنی تان را از دست داده اید. بینش تان ضعیف شده و نمی توانید نسبت به مسئله ای که ذهنتان را ناراحت کرده، حسن نیت تان را اثبات کنید و نشان دهید! شما فداکاریهای زیادی کرده اید و مشکلات زیادی را تحمل کرده اید و حالا یک درد خیلی عمیق درونی یا کشمکش درونی در روحتان ایجاد شده. آرامش شما از بین رفته و مسئله ای هست که باید سریعا آن را حل کنید. شما نمی خواهید حقیقت را در مورد موضوعی ببینید یا نگران هستید که بگویید که چیز خاصی را می دانید. اما پا به پای کسی که برای او ناراحتید، احساس درد و صدمه دیدن می کنید. تشکر از همراهیتون.