تعبیر خواب خیار
اگر خواب ببینیم در فصل خیار که پایان بهار است، خیاری خوش طعم و قلمی می خوریم، تعبیرش برای مرد، زنی زیبا و برای زن، مردی زیبا است که خوشبختی و خوشدلی بیننده خواب را سبب می شود. اما خوردن خیار در غیر فصل آن، مثلا در زمستان، خوب نیست و تعبیرش این است که کاری انجام می دهیم که از انجامش پشیمان خواهیم شد.
ابراهیم کرمانی می گوید: خوردن خیار در غیر فصل پشیمانی است ولی در فصل خوب است به خصوص اگر خیار قلمی و تازه و خوش رنگ و بو باشد.
محمد ابن سیرین می گوید: خیار به وقت خویش در خواب دیدن، دلیل کند که سخن نیکو شنود، یا زنی است که به او رغبت کند. اگر ببیند که از آن خیار بخورد، دلیل که مرادش از او حاصل شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن خیار بر سه وجه است:
- پشیمانی در کار،
- شادی،
- منفعت از جانب دوستان و خویشان، خاصه اگر سبز و به وقت باشد.
یوسف نبی علیه السلام گوید: دیدن خیار گرانی بود.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: خیار طراوت و تازگی و خوشدلی و نشاط است و زنی است زیبا و رعنا و جلیس و انیس. دیدن خیار در فصل بهتر از این است که در غیر فصل دیده شود. خیار برای زن نیز مردی است بلند قامت و خوش اندام و خوب سخن که مصاحبتش نشاط و شادی می‌آورد. مثلاً دیدن خیار در زمستان و هنگامی که برف بر زمین نشسته خوب نیست ولی پایان بهار بهترین فصلی است که خیار در خواب دیده شود و تعبیر بالا در این زمان بیشتر در مورد خیار مصداق می‌یابد.
لوک اویتنهاو می‌گوید: خیار: نیک بختی در امور اداری.
معبرین غربی دیدن خیار در خواب را نشانه پریشانی و اندوه است. اگر همسر بیننده خواب باردار باشد و خواب خیار ببیند فرزند دختر به دنیا خواهد آورد. اگر کسی در خواب به شما خیار هدیه داد به سودی در بلند مدت دست خواهید یافت.
آنلی بیتون می‌گوید: دیدن خیار در خواب، نشانه سعادت و خوشبختی و برکت و فراوانی است. اگر بیماری خواب ببیند خیار به او تعارف می‌کنند، نشانه آن است که بزودی بیماری او بر طرف خواهد شد. اگر فرد متأهلی این خواب را ببیند، دلالت بر تغییرات دلپذیر در زندگی او دارد.
تعبیر خواب خوردن خیار
مطیعی تهرانی: اگر در خواب ببینیم که در فصل مناسب خیاری تر و تازه می‌خوریم با زنی خوب روی و خوش خوی آشنا می‌شویم که ما را خوشبخت می‌کند اگر در فصل مناسب خیار فراوان ببینیم خوشدل و با نشاط می‌شویم.
تعبیر خواب خریدن خیار
منوچهر مطیعی: اگر در خواب ببینیم که پاکتی خیار تازه خریده و به خانه می‌بریم نشاط و خرمی را به خانواده خویش منتقل می‌کنیم به خصوص اگر فصل نو بر خیار باشد.
تعبیر خواب خیار قلمی
مطیعی تهرانی: خوردن خیار در غیر فصل ندامت است ولی در فصل خوب است به خصوص اگر خیار قلمی و تازه باشد و خوش رنگ. خیار اگر سبزی و طراوت آن محسوس باشد نشاط است و خبر از سبک شدن از غم.
تعبیر خواب کاشتن خیار
اچ ميلر مى‌گويد: اگر خواب ببينيد كه مشغول كاشتن خيار هستيد، به اين معناست كه مسئوليت سنگينى بر عهده‌ى شما قرار مى‌دهند.
تعبیر خواب خیارشور
اچ میلر: خوردن خيار شور در خواب، بيانگر يك تجربه‌ى تلخ است.
مطیعی تهرانی: خوردن خیارشور همراه غذا در خواب اثر خوب خواب شما را از بین می‌برد و غم و رنج می‌آورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نورالله : سلام‌خواب دیدم دارم با ماشین میرم جایی کنار جاده می ایستم ومیبینم دایی ام و زن دایی ام یک مزرعه گندم دارند که بلند و سبز رنگ است و اینقدر تراکم گندم ها زیاده که شبیه چمن مصنوعی بنظر میاد و به زن دایی ام چقدر گندمهاتون پرپشته ،زن دایی ام گفت بگو ماشالله که چشم نخوریم بعدش میام خونه خودمون و پسر عموم هم خونمون بود و از مزرعه خودشون برام خیار آورده بود من خیارها رو خوردم و بهش گفتم این خیلی خیار خوبی بود و تا حالا مثل این خیارها ندیده و نخورده بودم و اونم گفت خیار مزرعه ما ویژه است .ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. دایی شما و خانمش به ثروت و فراوانی و رفاه بسیار زیادی خواهند رسید که شما نمی توانید باور کنید اینهمه رفاه از کجا آمده است. پسر عموی شما هم به ثروت و سلامت و رفاه خواهد رسید و شما هم انرژی و سلامت خودتان را بازخواهید یافت و به ثروت و آرامش بیشتری خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
shabnam : سلام خانم هراتی عزیزم ، شاد وسلامت باشین
چند روز پیش خواب دیدم که یکی از اقوام خونشون مراسم مذهبی گرفتن ( حالا روضه بود یا جشن مشخص نبود، اما تم غمگین نداشت ) تو مراسمش کیک بود فقط ، نه شیرینی نه حلوا!دوستانش کلی کیک پخته بودن اورده بودن، در اخر که مراسم تموم میشه، مهمونا میخوان واسه خونه ، کیک ببرن، من چون میخواستم واسه ما بمونه( چون فامیل نزدیک بودم حس صاحبخونه بودن داشتم )به مهمونا گفتم از هر مدل کیک یه اسلایس بگیرین، بعد ک مهمونا رفتن،کلی کیک برداشتم و دیدم صاحبخونه نیست دم در حیاط بود و خداحافظی میکردو خیلی شاد بود،رفتم از یخچال یه خیار مجلسی سبز براق خیلی بزرگ برداشتم، موز هم دوتا گرفتم، پوست موزها از هم بازشده بود یکم!
راستی این فامیلمون جوان هست و قلب رئوف و بخشنده ای داره وخیلی با دوستها رفت و امد داره و با اونها اخت داره ،چون شهر غریب زندگی میکنه و اینکه دو روز پیش یهو شوهرش فوت شد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح شوهرش شاد. او می خواهد برای شوهرش خیرات بدهد و کار خیری انجام دهد که ثوابش را تقدیم روح شوهرش کند. شما در وظائفی که در این رابطه به عهده ی اوست، سهیم می شوید و کاری را در این رابطه انجام می دهید. خودتان هم به خاطر کار خیری که انجام می دهید، زندگی خیلی خوبی خواهید داشت و شادی و سلامتی به زندگی تان را ه می یابد. اگر متاهل هستید رابطه تان با همسرتان خوبتر خواهد شد و اگر مجردید ازدواج خواهید کرد. کیک به تقسیم وظائف اشاره می کند و شاید او مثلا پولی را به شما می دهد که بخواهد بین مردم فقیر پخش کنید. تشکر از همراهیتون.
shabnam : خانم هراتی، شاید خوب توضیح ندادم، من این خواب رو دیدم، چند روز بعد شوهرش فوت شد، تعبیرش تغییر میکنه؟
فریبا هراتی
: خبر از آینده به شما داده شده که این خانم خیرات خواهد داد و شما در پخش این خیرات با او شریک می شوید تا کمکش کنید. اگر او خارج از ایران است به او بگویید که چنین خوابی دیده اید و اینکه او باید برای آرامش روح شوهرش صدقه و خیرات بدهد و به او کمک کنید.
Elahe : سلام .پسر خالم خواب دیده ک همه ی خانواده تو یه خونه ی تاریک ناراحت نشستیم از هر کی میپرسه یکی از خاله هام و مادرش کو همه ساکتن و چیزی نمیگن میخواستم تعبیرشو بدونم ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز طبق قوانین سایت که قبلا به شما اطلاع رسانی شده، شما باید هر خواب را فقط در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. الان این جا تعبیر خواب خیار است ربطی به خواب شما ندارد. در صورت تکرار بی توجهی به قوانین سایت از تعبیر خوابتان معذور خواهم بود. فکر خانواده ی شما ناراحت است و مسئله ای پیش می آید که نمی دانید آخرش چه می شود. برای دفع شر باید بگویید برای خاله تان و مادرش مرغ قربانی کنند و گوشتش را درسته به فقرا ببخشند تا انشالله دفع شر شود و از بیماریها و خطرات مصون بمانند. تشکر از همراهیتون.
Elahe : سلام در خواب دزدم به اقایی ک تو خواب فکر میکردم برادرمه از یخچال خونم خیار بردلست و نصفشو خورد خواهرم هم گفت به منم بده اون اقا نصف خیار و برای خواهرم کنار گذاشت میخواستم بدونم تعبیرش چیه
فریبا هراتی
: سلام. شما و خواهرتان انرژی و سلامتتان را باز خواهید یافت و باید مراقب سلامتی تان باشید. برادر شما در خوابتان جنبه ی مستقل و قوی و مصمم خود شماست. تشکر از همراهیتون.
فاطمه مومنی : سلام. دیشب خواب دیدم تو باغ پدری زیرآلاچیق بامادرم نشستم و مادرم یه بوته خیارداشت که ازش یکی کند وپوست زد داخل خیار متمایل به رنگ قهوه ای عسلی بود خیار سالم بود(همین مدلی بود)یه تپه کوچک خاک رس نرم و مرطوبی بود که بامادرم لابه لاشو میگشتم میوه خیار(خیلی بزرگ و سرحال.دوتابهم چسبیده هم دیدم)خربزه.ریشه لبو که حدود ۲۰تا دونه لبو یه جا بهش وصل بود و کلی میوه و سبزیجات دیگه از لای خاک برداشتم که بیارم خونه خودم. بعد انگار با مادرم و چند تا از اعضای خانواده یه جای تاریک نشسته بودیم که از آسمون اشیائ(بطری وبشکه) آتیش گرفته سمت زمین می اومد انگار شهر بندرعباس یا نمیدونم تهران آتیش گرفته بود.یکیش میخواست بسمت مادرم اصابت کنه.قبلش خبر دادم جابجا شد..
ممنونم بخاطر تعابیرتون. همیشه با رضایت قلب و برآمده از دل براتون دعا میکنم.برکت نصیبتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی خلاق و انعطاف پذیر دارید که قادر هستید، مسائل و کارها را به نفع خودتان تغییر دهید. شما در امنیت و آرامش و رفاه زندگی خواهید کرد. سلامت و ثروت، بهبودی و بازیابی اوضاع و کارها خواهید داشت.پیامد و منافع سخت کوشی هایتان را دریافت می کنید و به موفقیت و وفور خواهید رسید. از شما به خوبی حمایت خواهد شد و از شر تمامی سختی ها در پناه خداوند مصون خواهید بود. تشکر از مهربانی و دعاهای خیر و همراهیتون.
موسوی : سلام در خواب دیدم من و خانمم به همراه خواهرم آمدیم منزل پدرم.مادرم یه ژاکت جلو باز طوسی تیره برای همسرم خریده بود که سالها قبل خودش همین شکل داشت چون هیچ طرحی نداشت مقداری منجوق دراز که مقداری عجیب به نظر میرسیداز وسایل خواهر دیگه برداشته بود و برای زیبایی دو طرف ژاکت دوخته بود به طوری که یک طرف کم تر از طرف دیگه لباس شده بود چون منجوق کم داشت که مورد اعتراض خواهرم که همراه ما بود قرار گرفت که چرا یک طرف کم دوختی که مادرم گفت چون دیگه نداشت و آخرش بود. همچنین خواهرم که با ما بود برای خانمم خیار و لوبیا سبز خریده بود که هر دو بسیار سبز و دراز و کشیده بود طوری که مقداری عجیب به نظر میرسید ولی چون نوک لوبیاها مقداری چروکی بود خواهرم از همسرم عذرخواهی میکرد که چون آخراش بود همین مقدار داشتن.
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانمتان سعی می کنید که به فرهنگ خانوادگی تان پایبند باشید. مادر شما می خواهد که خانمتان همان شخصیت حمایتگرایانه و ساکت و مغرور و کم حرف او را پبش بگیرد و با هر چه که داشت، بسازد و در حد و توان خودش بدرخشد. خواهر شما برای خانمتان ارزش زیادی قائل است. او معتقد است که خانمتان با اصالت است و به ریشه های خودش وابستگی دارد و در رفتارش انسانیت و اصالت به خرج می دهد. او معتقد است که روح خانم شما بزرگ و قویست و امیدوار است که صلحت و سلامت و طول عمر به زندگی خانمتان و شما راه پیدا کند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و ادای احترام، شما اخیرا برایم خوابی تعبیر کردید که چندسال قبل دیده بودم و مضمونش کت مردانه‌ای بود که یقۀ چرکین داشت. با تشکر از شما، انگیزۀ من برای تعبیر آن خواب قدیمی، خواب پنجشنبۀ گذشته‌ام بود که دیدم جایی در سمت چپ تصویر! کنار میز بزرگی ایستاده‌ام و دختر همان خانمی که سالها من را در غیاب مادرم حمایت کرده‌اند هم در سمت راست من ایستاده و به عادت همیشه چادر مشکی بر سر دارد (با دخترشان سالها سابقۀ همکلاسی دانشگاه و دوستی دارم، بین ما تا امروز در ظاهر مشکلی نبوده، هرچند او قلبا از دوستی بسیار نزدیکِ من و مادرش، چندان راضی بنظر نمی‌رسید). من کاغذها و دفاتر زیادی داشتم که پشت سرم روی میز پراکنده بود، انگار داشتم وسایلی را که نزد من بود به دختر آن خانم تحویل می دادم. در دستم چیزی مثل بستۀ خیلی بزرگ لواشک بود، یعنی دوطرف دو پوشش طلقی نازک و بزرگ، و در وسط این دولایه، درست مثل ماده لواشک، مادۀ زعفرانی رنگی بود که میدانستم نبات است، در میان این ماده قطعات پراکنده و سفیدی بود مثل بادام یا شاید پسته، اما این نبات انگار طی سالها سفت و رس کرده و قدیمی شده بود و بعضا به طلق دوطرف چسبیده بود. انگار باید این را هم تحویل می‌دادم، که دختر آن خانم به من گفت "اون دو تا خیار رو هم تو برداشتی"؟ یادم آمد که قبلا دو خیار از کنار ظرفی در منزلشان برداشتم، کمی از حضورذهن و اشاره‌اش تنگدل شدم و گفتم "بله من برداشتم"، و به او اطمینان دادم که "آن دو خیار را هم به شما تحویل می‌دهم"... صحنۀ بعد من صندلی عقب ماشینی نشسته بودم که راننده‌اش، رانندۀ مرکزی بود که سابقا آنجا شاغل بودم. ما به جلو می‌رفتیم و منزل آن خانم و دخترش را پشت سر داشتیم، و من حین دورشدن، نگران بودم که کاغذها و نوشته‌هایم روی آن میز باقیست و دختر این خانم در غیاب من دست خواهد برد و آنچه را که در گذشته در حاشیۀ برگه‌ها بیاد کسانی که دوستشان داشته‌ام نوشته‌ام، بدون اجازه و حضور من خواهد خواند ـــ امیدوارم تعبیر شما کمکم کند که از تردید رها شوم و بدانم اگر صلاح است در راه برقراری مجدد روابط دوستانه با این خانواده پیش بروم. ضمن اینکه اصلاح کنم، تمام حمایتها در حق من، از سوی مادر این دخترخانم بوده و پدرشان هیچ نقش مستقیمی نداشته‌اند. سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما از روی احساس شرایطی را قضاوت و بررسی و ارزیابی می کنید و دختر این خانم از روی منطق محض و نه از روی احساس. ( منظورم این نیست که شما بی منطقید و صرفا از روی احساس عمل می کنید ولی منظورم این است که در رابطه با ایشان احساس دارید ولی این دختر نسبت به شما احساسی ندارد و صرفا خشک و منطقی مسائل را تحلیل می کند). شما خاطرات زیادی از گذشته تان دارید که نمی خواهید که الان که رابطه ی شما کمی شکرآب شده و از آنها ناراحت هستید، این خاطرات را از شما بیان کنند و جایی درز کند که شما چطور زندگی کرده اید. شما از ایشان ناراحت هستید و شاید این دوستی دیگر هیچوقت آنطور که باید و شاید خوب پیش نرود. خیار در خوابتان به بهبودی و بازیابی اشاره دارد و اینکه این خانم معتقد است که به خاطر ایشان و خانواده اش است که شما زندگی تان را بهبود بخشیدید و بعد از فوت مادرتان روحیه تان را بازیابی کردید. به عبارتی او می خواهد به شما بگوید که هر چه دارید حتی سلامتتان را مدیون مادر او هستید. دوست خوبم می دانم که شما شرایط راحتی ندارید ولی از قدیم گفته اند دوستت را به خودت نزدیک نگه دار و دشمنت را نزدیکتر!! یا آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا. حالا شما که دشمنی با ایشان ندارید ولی اگر حتی یک درصد حالت خصومت بین ایشان و شما به وجود آمده باشد به نظر من سیاست مدارانه رفتار کنید و مدارا کنید. بحث نکنید و نخواهید که کسی را عوض کنید. ظاهری صلح جویانه داشته باشید و کسی را با خودتان دشمن نکنید چون مردم در زمان عصبانیت کارهای عجیب غریبی می کنند و خیلی ها کنترل اعصابشان را از دست می دهند و این ممکن است به ضرر شما تمام شود. تشکر از همراهیتون.
سارینا : سلام من خواب دیدم‌ک با دوست پسرم و مادرو پدرش در ک منزل بزرگی هستیم ک پر از اتاق و پستو هستش بعد پدر مادر دوست پسرم‌رفتن داخل خانه ما حیاط بودیم پیش یه دوست دوست پسرم ک انقدر مواد مخدر مصرف کرده بود یه گوشه افتاده بود
بعد دوست پسرم به من گفت برو داخل من این بغل به یه رفیقم سر بزنم اون رفت و منم رفتم داخل خانه.مادر ددست پسرم بهم گفت برو صدا کن بباد غذا بخویم رفتم‌ک صداش کنم دوستش گفت دستشویی هستش منم رفتم داخل خونه یهو از دستشویی اومد بیرون گفتم اینجا بودی گفت اره گفتم چرا دستاتو نشستی پس دیدم قیافه اش عوض شد رفتم داخل دستشویی دو تا در بود زکی شو یهو باز کردم دیدم یه زنی حدود ۵۰ یا ۶چ ساله لخت اون داخله گفتم تو با این رابطه داشتی الان گفت اره دیگ‌شروع کردم داد و فریاد و از خانه زدم بیرون میخواستم ببینم نعبیرش چیست؟
فریبا هراتی
: سلام. افکار و ایده های تازه ای به ذهن شما می رسد و زندگی تان متحول خواهد شد. پدر و مادر دوست پسرتان و او، از همه ی شرایط زندگی شان برای شما تعریف نکرده اند. شما ممکن است فکر کنید که در زندگی دوست پسرتان مشکلاتی وجود دارد و او به خاطر مسائلی غصه می خورد یا ناراحت است ولی در اصل دوست پسر شما به ثروت زیادی خواهد رسید یا رسیده و از غم رها می شود ولی نمی خواهد بگوید که نگرانی هایش تمام شده و شروعی تازه خواهد داشت. شما از اینکه او مسائل مالی و بهبود شرایط زندگی اش را برایتان بازگو نکرده شاید ناراحت شوید. تشکر از همراهیتون.
شهرام : سلام و خسته نباشید خدمت خانم هراتی . شب گذشته خواب دیدم در مسیری در حرکت بودم به جایی رسیدم که یک نفر در حال فروختن خیار بود وخیار فراوانی جلو میزش چیده بود معلوم بود که تازه چیده شده بودند ، چند خیار قلمی و خوش عطرو بو از بین انبوهی خیار به من داد و هر دو خیار را خوردم که بعد از تایید از طرف من نسبت به خوشمزه بودن خیار سطلی خالی به من داد و از من خواست که از بین این همه خیار سطل را پر کنم ، که بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انرژی و سلامت شما افزایش می یابد و بهبودی و بازیابی به زندگی شما راه پیدا می کند. روحیه ای شاد خواهید یافت و موفقیت به زندگی تان راه پیدا می کند. تشکر از همراهیتون.
yasin137364 : سلا و صبح بخیر
این خواب دوستم دیده با پسری به هم علاقه دارن قراره بره سر یه کاری اون آقا بعدش بیاد خواستگاری دوستم.
خواب دیده از دوستم امتحان میگرفتن و اون همه سوالارو جواب میداده همشو بلد بوده اونایی ک امتحان میگرفتن بهش میگفتن ماشاءالله تو خوب جواب میدی،بعد امتحان به دوستش میگفته من از بس از نامزدم پرسیدم اینارو یاد گرفتم،تو خواب انگار واقعا نامزدش بوده و فک میکرده به عنوان همسر اون آقا باید امتحان میداده ک کار آقا راه بیفته
بعدش میره خونه تشک میندازه ک بخوابه به یه خانومی میگه شما زنگ بزن ببین نتیجه چی شد.بعدش میاد از خونه بیرون میره دنبال اون آقا که بیاد به یه پسر بچه میگه برو صداش کن بیاد .تو اتاق پیش دوستشه،بعدش اون آقا میان،دوستم بهش میگه چی شد من قبول شدم،اونم میگه که هنوز معلوم نیست باید دوره ببینی بعدش یه امتحانی هم آخر باید بدی(همون کاری ک آقا قراره برن هم همینجوریه)دوستم میگه اون کدیگه کاری نداره،یکی به دوستم میگه برو تا دکترا ،دوستمم میگه میرم حتما،بعدش با اون آقا کنار هم نشسته بودن اون آقا خیار میخوردن همش به دوستم اصرار میکرده بخور،دوستم میگه اینارو ک تو تو دهن کردن،اون آقا میگفته بخور،دوستم بهش میگه تو تو دهنی من میخوری؟دیگه یادش نیست خورده یا نه،یا اون آقا چی گفته بعدش اون آقا دراز کشیده بوده،دخترعمه های دوستم میان،دوستم میگه چون خستشه دراز کشیده بهش میگه بیا اون کنار بخواب،یه روسری زرشکی هم به دوستم میدن حالا نمی دونه واسه خودش بوده یا دختر عمه هاش بهش دادن، به اون آقا میگه گیره بده با گیره رو سرم گیر میکنه.یکی از دختر عمه هاش با خنده به اون آقا میگه با اون کنار با دوستم بخواب،که تو دوستم میگه تا عروسی نکردیم ک نه.ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست شما اعتماد به نفس بالایی دارد و حتی اگر همه ی چشمها روی او متمرکز شده باشد، او مصمم است که کاری بکند که خواستگار او، به او افتخار کند و باعث سربلندی دوست پسرش باشد. اینقدر که دوست شما خودش را باور و قبول دارد، دوست پسرش به توانایی های او اعتماد ندارد. دوست پسر دوستتان می خواهد که صحت و سلامت و ثروت به زندگی خودش و دوست شما بیاید و احساس جوانی و خوشدلی کنند. اما دوست شما می خواهد که خودش باشد که تصمیم گیرنده ی زندگی اش است و نه اینکه نامزد او با او تحکمی صحبت کند. دوست شما امیدوار است که نامزدش جوری رفتار کند که دوست شما اشتیاقش را برای حفظ ارتباط با او از دست ندهد. دختر عمه ی دوست شما به او حسادت می کند و باور ندارد که دوستی این آقا و دوست شما ادامه پیدا کند و حرفهایی به دوستتان می زنند که او را تحریک و هیجانی کنند تا عصبانی شود. دوست شما نباید تحت تاثیر دیگران رابطه اش را با نامزدش خراب کند. مراقب باشید که اعتماد به نفس زیادی کار دست دوستتان ندهد!!! تشکر از همراهیتون.