کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دانش آموختن

اگر کسی در خواب دید که حکمت می آموزد، به قرائت و خواندن قرآن راغب می شود و اگر کسی به او حکمت می آموخت، از آن شخص مسایل دینی خود را فرا خواهد گرفت. اگر ببیند که خودش به کسی حکمت می آموخت، کسی را به راه داست هدایت خواهد کرد و اگر کتابی که حاوی حکمت بود، به دست وی خراب و پاره شد یا آسیب دید، دین و ایمانش رو به فاد و تباهی می رود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر به خواب ببیند که حکمت و علم می خواند، دلیل است که قرآن خواندن، او را کرامت گردد. اگر ببیند کتابی درحکمت و علم خرید، دلیل که مصحفی بخرد. اگر ببیند کتاب حکمت بسوخت، دلیل بر تباهی دین او است.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند اوراق کتاب حکمت می خورد، دلیل است که علم و حکمت بسیار خواند. اگر دید اوراق حکمت می درید، دلیل که نمازها نگذارد. اگر ببیند کتاب حکمت می خواندند و او می شنید، دلیل که هوس علم و حکمت خواندن داشته باشد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

53 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علی

علی : سلام
وقت بخیر
خواب دیدم یک نفر به من گفت، آقای ... (استاد تحصیلی و معنوی بنده) گفت به ... (من) بگویید باید خواندن روانشناسی را شروع کند، من یک مقدار نگران شدم که درس های خودم مانده است.
رشته بنده حقوق است.

پاسخ
لینک۱۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. منظور ایشان این بوده که شما باید غیر از جنبه های حقوقی قضیه، در دعاوی اول طرف دعوا را از لحاظ روحی بررسی کنید و در نظر بگیرید که شرایط او چگونه است و به چه دلیل دست به کاری زده و روحیاتش چه چیزی را برایش رقم زده و بعد وکالت او را بپذیرید یا رد کنید. حقوق و دفاع از آن چیزی نیست که مثل ریاضیات 2 ضربدر 2 کنید و چهار تحویلتان دهد! شما باید بدانید که کسی که از او دفاع می کنید محق است یا جانی!! چون در درگاه خداوند مسئول هستید. و شرط اول شناخت مردم است تا خودتان گول نخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۹:۵۶
hana

hana : سلام ، ايام سوگواري سالار شهيدان رو تسليت عرض ميكنم. من ديشب تو خواب ديدم جواب كنكور امده اول فكر كرديم پسرم قبول نشده بعد ديديم تو همون رشته اي كه دوست داره قبول شده بعد پسرم ميگه امسال تا رتبه ١٢٠٠٠ تو اين رشته قبول شدن كه من تعحب كردم پسرم گفت كه دانشگاهشون تو جمهوريه بعد ديدم دم خونه مادرم هستم منتظر سرويس بودم يه اقايي اونجا بود كه فكر ميكردم راننده سرويس هست هي بامن صحبت ميكرد كه من به خاطر فاصله اي كه داشتيم خوب نميشنيدم همش در مورد گنج صحبت ميكرد كه ميگن قديم اينجا زير خونه هاش گنج بوده ولي همه رو بردن ومن ميگفتم اره هنوزم هست بعد دوتا دختر خانم رو ديدم كه اومدن سوار ماشين شدن يكي از دخترها رفت جاي راننده نشست ومن خيلي تعجب كردم راننده سرويس اون خانم بود خانمي كه بامن تو ماشين نشست روبه من گفت شماهم دانشگاه ميريد گفتم من امروز به جاي پسرم اومدم اون خانم گفت رشته پزشكي با رتبت ١٦،١٨ قبول شده ومن تحسينش كردم موقع رانندگي ماشين تو خيابان گيشا بود ماشين با سرعت حركت ميكرد خيلي موانع بود ولي ماشين همه رو رد كرد من يه كم ترسيده بودم رسيديم دانشگاه تو دانشگاه همه دختر بودن من تو تراس طبقه دوم ايستاده بودم يه خانمي كه من فكر ميكنم استاد بود اهنگ تركي ميخوند وبعضي از دانشجوها كه فكر ميكردن رقصشون خوبه يكي يكي ميرقصيدن (مثل رقصهاي اصيل باكويي كه تكنفره ميرقصن يكي يكم ميرقصه بيرون مياد نفر بعدي ميرقصه ورقصشون بايه هارموني خاصي هست ) ومن از اون بالا نگاهشون ميكردم بعد من به راننده سرويس كه حالا مرد بود گفتم از فردا پسرم با سرويس مياد البته اينم بگم كه من براي قبولي پسرم تو رشته مورد علاقش خيلي دعا ميكنم وكلي نذر كردم وخيلي نماز حاجت ميخونم .ممنون از همراهيتون

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۶:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور برای شما. 12 اشاره به کمال الهی و خواست خداوند می کند و این تعبیر را دارد که پسرتان می گوید انشالله قبول می شوم ( اگر خدا بخواهد). شما می خواهید این گنج را برنده شوید و پسرتان به موفقیت برسد و ناامید نیستید. این رشته خرج زیادی دست شما می گذارد و باید پولدار باشید و شما هم حاضرید از امکانات مالی تان مایه بگذارید. اما تعداد بسیاری هستند که رد شده و ناراحتی می کنند اما شما از بالا به آنها نگاه کرده اید و نمی رقصیدید و این اشاره به این دارد که انشالله شما خوشحال خواهید شد و پسرتان احتمال قوی قبول می شود. 16 به تولدی جدید اشاره دارد و 18 به بزرگسال شدن و مسئولیت پذیر شدن پسرتان اشاره می کند. انشالله خوش خبر باشید و بنویسد که پسرتان قبول شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۰:۵۳
Narjeskhatoon

Narjeskhatoon : سلام روزتون به خیر خانم هراتی عزیز
دیشب خواب دیدم دانشگاهی هستم (خیلی وقته فارغ التحصیل شدم) دانشگاه رو یه تپه بلند بود خیلی خوشحال بودم و اعتماد به نفس خوبی داشتم چادری از زن پسر عمم گرفتم اون خیلی رضایت نداشت که چادرشو داد به من ولی گفت دوتا دارم اشکالی نداره فقط مراقبش باش کثیف نشه ...دانشگاه انگار تازه تاسیس بود یهو دیدم اومدن دنبال من گفتن دفتر نهاد رهبری تورو پیج میکنن باید بری چیزهایی رو توضیح بدی ...منم رفتم سمت اون اتاق داخلش ۲مرد بودن یکی پشت میز نشسته بود احوالپرسی کرد و گفت بفرماید بشینید ...تو اتاق ۲تا صندلی خالی بود یکی فکر میکردم اندازش خوبه و راحته ولی اونیکی کوچیکه و اگه بشینم میافتم از روش، دیگه نمیدونم رو کدوم نشستم؟ولی نشستم و آرامش داشتم و چادرمو مرتب کردم، ازم‌پرسیدن چرا مبالغ زیادی تو حسابهات جابه جا میشه؟که من توضیح دادم یه عالمه گوسفندو گاو دارم از فروش روغنو و کره و ...پول میارم و روزی ۱۰۰هزارتومن اضافه میشه به حسابم(من اصلا گاو یا گوسفندی ندارم) اومدم بیرون دیدم شب شده پدربزرگم اونجاست خیالم راحت شد و خواستم ماشین بگیرم با پدربزرگم برم که ...بعد دیدم یهو تو یه جایی ام که به همه دانشجوها غذا میدن سفره میندازن رو زمین منم گفتم سفره نمیخوام یک پتوی سبز رنگ به نسبت کهنه ای که اونجا بود انداختم زیر خودمو دختر عموهام و نشستیم منتظر غذا شدیم ...
ببخشید سعی کردم خلاصه بنویسم

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۵:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دچار تغییر اجتماعی یا فرهنگی می شوید و یک دوره استرس را می گذرانید هر چند که می دانید که تجارب لازم را برای ساختن یک زندگی خوب دارید و اعتماد به نفستان هم بالاست. کار و شغلی را به دست می آورید که به مقام بالایی خواهید رسید و اختیارات زیاد و مهمی را به عهده شما می گذارند. مشکلات زیادی به دستان شما حل و فصل خواهد شد و موفقیت های پی در پی خواهید داشت. جایگاه شما امن و محفوظ است و شرایط شما فراتر و مقامتان بالاتر از دیگران خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۰۹:۳۸
م ح

م ح : با سلام و وقت بخیر
خواب دیدم که کارشناسی رو خوندم و تموم شده
واینکه نمی تونم ارشد رو بخونم باید برگردم به خونه واز این موضوع خیلی غمگین هستم.
در صورتی که من کارشناسی ارشد رو واقعا گرفتم
در ضمن در خارج از کشور هر دو مدرک رو گرفتم
با تشکر

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۱۱:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از اینکه مدرکی که گرفته اید مورد قدردانی و تشویق کافی قرار نگرفته راضی نیستید و احساس می کنید که قدرت و معلومات شما نادیده گرفته شده و نتوانسته اید به جایی که دوست داشتید پیشرفت کنید یا اعتماد به نفستان کم شده و دستاوردهای خودتان را دست کم می گیرید. از نظر ذهنی آماده ی فاز بعدی زندگی تان نیستید و احساس می کنید که برگشته اید سر جای اول و دنبال هیجان و امکانات بیشتری هستید که بتوانید خودتان را اثبات کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۹:۴۰
پیمان

پیمان : سلام من خواب دیدم که موجوز از دانشگاه شریف بهم دادن که اونجا سه ماه درس بخونم و ترن اخرم اونجا باشم خیلی دانشگاه خوبی بود فروشگاه داشت غذا خوری تمیز داشت خییییلی سرسبز بود انگار تو جنگل بودیم و خیلی خوشحال بود مخصوصا وقتی سردرشو نگاه میکردم بعد اینکه رفتم داخل دیدم که یه دختری که سال های قبل میخواستمش اونجا بود تو خواب بغلش کرده بودم و داشتیم از نظر جنسی با هم بودیم و لذت میبردیم ممنونم

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به درک بسیار بالایی در زندگی تان خواهید رسید و مقام و احترام بالایی کسب خواهید کرد. تجارب بهتری کسب می کنید و اعتبار بالاتری به دست خواهید آورد. به انتخاب ها و خواسته هایتان خواهید رسید. از شما حمایت روحی خواهد شد. امید و خوشحالی به زندگی تان راه می یابد. ثروتی به دست خواهید آورد که باعث شادی و شور و نشاط زندگی شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۴:۰۶
Ramin

Ramin : ببخشید منظورتون این بود که خواهرم امکاناتی رو به من خواهد داد یا کسانی دیگر ؟

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۲:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نوشته اید با يه ماشين كه خودمم رانندش نبودم رفتم بالاى يه جايى شبيه كوه و مشخص نیست که این خواهرتان است که امکانات به شما می دهد یا کسی دیگر.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۷:۲۳
ص

ص : با سلام
ابتدای خواب را به درستی یادم نیست. برای تیم ملی سرمربی جدید خارجی اورده بودند که اسمش رادرخواب به من گفتند و به من گفتند بروم بازیکنان تیم ملی را برای بازی مقایل یک تیم صدابزنم. من آمدم و از پشت نرده از مسول مشخصی خواستم بازیکنان تیم ملی را صدابزند. بعد از صدا زدن بازکنان تیم ملی تعداد کمی امدند فکر کنم چهار نفر. بعد برخی از آنها رفتند تا بازیکنان دیگر را درمحل اقامت صدا بزنند.
بعد دیدم گویی هم آن مربی خارجی هست و هم کارلوس کی روش. بهم درخواب القا شده بود که کارلوس کی روش مربی حوانان است و آن مربی خارجی دیگر مربی بزرگسالان.
من ابتدا قصد داشتم به عنوان بازیکن جوانان بازی کنم اما در همین حین دوستی را صدا زدم که تو هم می توانی برای تیم ملی بازی کنی و یهو یادم امد که من 37 سالمه و برای تیم جوانان نمی توانم بازی کنم و در واقع از سن ام گذشته است. برای همین رفتم درصف بازیکنان بزرگسال.
در همین حین دیدم دو تا از دوستان دوران لیسانس ام -که در واقعیت برای ادامه تحصیل خارج رفتند و من خبری ازآنها ندارم- در صف بازیکنان تیم جوانان بودند. به شخصی گفتم که انها سن شان زیاد است که پشت سری ام گفت تیم جوانان دو تا بازیکن بزرگسال می تواند داشته باشد. بعد گویی کسی یا صدای گفت در صورتی که در ذوبازی اول دو بازیکن بزرگسال بازی کنند و به بازی سوم کشیده شود و در واقع به بازی سوم راه یابند، ان دوبازیکن دیگر کاملا می توانند برای تیم جوانان بازی کنند.
بعد به همراه صف بازیکنان بزرگسال در حال بالا رفتن از پله ها و رفتنبه سوی مکان بازی بودیم که درذهن ام خطور کرد آیا من هم در تیم ملی بازی می کنم در حالی که فوتبالیست نیستم ولی امیدوار بودم.
بعد صحنه عوض شد و گویی در دانشگاهی در کشوری خارجی بودم و مسوولی آمد تا تیمی از جوانان برای درس خواندن در دانشگاه و تحقیق و پژوهش گویی در رشته خاصی(شاید شیمی) انتخاب کند. من هم انجا بودم و به همراه مسوول مربوطه وارد اتاق شدم. مسوول مربوطه برگه های درخواست پذیرش را نگاه می کرد و برخی را میپسندید و اسامی شان را می خواند و انها به عنوان دانشجوانتخاب می شدند و در صفی میایستادند. بعد به برگه در خواستی رسید که با خودکار سبز پر شده بود و ذر یک طرف اسم برادرم و مشخصات او و در طرف دیگر اسم و مشخصات من بود. آن فرد خارجی به فارسی گفت این برگه کیست که اسم دونفر در آن است؟ من با دیدن اسم خودم و برادرم گفتم در خواست من و برادرم است. آن مسوول هم گویی به خاطر اینکه اسم دو نفر در یک برگه درخواست آمده آن را به کنار انداخت و من و برادرم را به عنوان دانشجو انتخاب نکرد. من قدری دلخور شدم بعد آن فرد یک برگه دیگر خواند و آن را پذیرفت و کارش تمام شد و رفت.
بعد من دیدم یکی از دوستان دوران دبیرستان که دیگر با او رابطه ای ندارم، به عنوان دانشجوی Junior انتخاب شده و برخی دیگر که با انتخاب اسمشان در صف رقته بودند. من گفتم مگر نمی خواست تیمی جوان انتخاب کند که شماها را انتخاب کرد؟ او هم توضیحاتی داد.
من با دیدن اینکه دوستان دبیرستانی من پدیرفته شده اند در حالی که در دبیرستان و کنکور بسیار ضعیف بوده اند و من که شاگرد اول بوده ام،انتخاب نشده ام قدری ناراحت شدم و قدر کنکور را دانستم و با سرعت به راه افتادم تا با مسوول پذیرش صحبت کنم. در حال دویدن بودم که دوست دیگر دوران لیسانس ام را دیدم که برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته است. ابتدا نمی خواستم من را بشناسد اما در وسط دویدن و در حالی که او هم میدوید، خواستم با او دست دهم. بعد به راهم ادامه دادم اما مسوول مورد نظر را نیافتم و فردی دیگر را دیدم و چیزی نگفتم و بازگشتم.
در حال بازگشتن بودم که مادرم به موبایل ام اس ام اس زد به این مضمون که: کسانی که می خواهند در رشته فلسفه درس بخوانند برای بررسی درخواست باید در دانشگاه فرانسه باشند.
من زنگ زدم که بگویم برادرم دریک برگه درخواست اسم دو تایی ما را نوشته و به خاطر همین رد شده ایم که مادرم در پشت تلفن اسم کوچک من را صدا کرد و من بیدار شدم.
راستش من در واقعیت دوست دارم فلسفه بخوانم اما درکشور امریکا و همچنین در چند سال اخیر اصلا تلاشی نکرده ام.
برادرم ولی پیگیر است قدری که بتواند پذیرش بگیرد اما در رشته مهندسی.

پاسخ
لینک۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۵:۱۹:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز قبل از هر چیز از شما خواهش می کنم با توجه به صدها کاربری که هر روز برای تعابیر به بنده مراجعه می کنند خوابتان را کوتاه بنویسید و ازشرح مسائلی که اهمیت ندارند خودداری کنید. من آخر خوابتان که می رسم اولش را یادم می رود و خواندن خوابهای طولانی بسیار زمان بر و مشکل آفرین است. شما در زندگی احساس می کنید که برای پیشرفت و موفقیت باید حالت رقابتی به خودتان بگیرید و البته این احساس را هم دارید که بعضی مطالب و مفاهیم از جانب اشخاصی به شما ارائه می شود که برای درک آنان مشکل دارید و هم فکر شما یا هم سطح شما نیستند و اینکه بتوانید از کسی تبعیت کنید که نتواند موقعیت شما را درک کند برایتان مشکل است. اگر شما به اندازه کافی مجرب باشید و احساس کنید اعتماد به نفستان بالاست، و تجربه بیشتری کسب کنید، دلتان جوانتر خواهد شد و احساس نشاط بیشتری خواهید داشت و افسرده و ناراحت نمی شوید. هدفتمند تر و شادتر برای زندگی تان رقابت خواهید کرد. شما امیدوار هستید که در زندگی پیشرفت کنید و در این راه قدم برمی دارید اما در حال حاضر زندگی تان در هرج و مرج قرار دارد. شما باید باد بگیرید که چطور با دیگران رفت و آمد و تعامل داشته باشید و در این مورد ضعیف هستید. باید اجازه بدهید که دیگران حرف خودشان را بزنند و از حقوق خودشان دفاع کنند و شما هم از حق خودتان دفاع کنید. در صورتی که بخواهید زبان گویای دیگران باشید در روابط اجتماعی تان شکست خواهید خورد. شما دوستانی را که از شما کمتر و یا بالاتر بودند از نظر هوش و قابلیت ، با خودتان مقایسه می کنید و گاهی به آنان فکر می کنید و به شدت برای رسیدن به خواسته هایتان می کوشید. برای رسیدن به موفقیت در کارهایتان شما باید سعی کنید با پرستیژتر رفتار کنید و دنیای اطراف خودتان و روحیات مردم را بهتر بشناسید. با مردم با عشق و محبت بیشتری رفتار کنید و خوش برخورد باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۲:۴۳
Sara

Sara : سلام .خواب دیدم .دارم اماده میشم برم دانشگاه .نوشت افزار نداشتم .با مادرم رفتیم بخریم .عجله داشتم .انگار ۳۰ دقیقه بیشتر وقت نداشتم .میخواستم سریع برم سر کلاس . چیزهایی که میخواستم انتخاب کردم وقتی دادم صندوق دار .گفت، شما ۴ سال پیش از اینجا خرید کردید و دیگه نیومدید .انگار اسمم تو دفترشون بود.یادم نیست جه بهانه ای اوردم.خواستم کارت بکشم که گفت باید پول نقد بدید .بهش گفتم عجله دارم .گفت میره از مسوول بپرسه.منم دیدم داره دیر میشه. با مادرم بودم و سریع بیرون اومدم تا جای دیگه ای رو پیدا کنم .یک دفعه اون خانم صندوق دار رو دیدم که گفت ،چرا رفتید بیا کارت بکش .یک دفعه احساس کردم تو ماشین همسر سابقم هستم .عمش و شوهر عمش هم بودند .انگار منو آورده بودن دانشگاه . بعد احساس کردم با شوهر عمش هستم .بهش گفتم کارت بانکی من پیش شماست؟ . گفت نه پیش شوهرته.بعد کارت خودش رو داد که برم لوازماتحریرم ف حساب کنم . تو راه فهمیدم رمزش رو نداده.منم حوصله نداشتم و خسته بودم که دوباره برگردم . بعد احساس کردم یکی از دوستام داره راه کلاس رو بهم نشون میده . بعد انگار سوار یک آژانس بودم و میخواستم برم پیش ماشین همسر سابق . انگار تو دانشگاه اونا منتظرم مونده بودند .بعد احساس کردم با شوهر عمش و یکی از دوستای همسرم ، داریم میایم طرف ماشین . من یک بلوز سفید و یک دامن مشکی میدی ، پوشیده بودم و کاملا زیبا بودم .شوهر سابق پیاده شد تا احوالپرسی کنه.ولی منو تحویل نگرفت . تنها که شدیم با لبخند بهش گفتم سلام .چیزی شده .سرش پایین بود و گفت نه . منم دیگه خودمو زدم به بیخیالی .گفتم از کارت شوهر عمت لوازم التحریر خریدم .پولشو پس بده .بی تفاوت پیاده شدم و انگار میخواستم بدم سر کلاس .(من در واقعیت از شوهر عمه و عمش دلخورم .و در جدایی ما خیلی آتیش سوزاندن.)

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۰۸:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید زندگی تان را بهتر درک کنید و به همه ی اوضاع و احوال زندگی تان مسلط باشید. می خواهید تاثیر مثبتی در زندگی تان بگذارید ولی خیلی معطل کرده اید و کم کم دارید اعتبارتان را از دست می دهید و اگر این دست و آن دست کنید، مدتی دیگر، حرف شما هیچ اعتباری نخواهد داشت و قادر نخواهید بود که مسائل زندگی تان را حل و فصل کنید. همسر سابق شما معتقد است که به شما درس بزرگی داده. شما می خواهید بدانید که هنوز هم شوهر عمه ی او نسبت به شما بدبین است یا خیر. او شاید به ظاهر ادعا می کند که حاضر است وساطت کند و حاضر است به خاطر شما با همسرتان صحبت کند. اما او دروغ می گوید و نمی خواهد اعتبار خودش را به خاطر شما به خطر بیاندازد. شما سعی می کنید که تمیز زندگی کنید و خونسرد باشید. همسر سابقتان کماکان به شما کم محلی می کند و شما از اینکه دنبال او باشید که برگردد خسته شده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۲:۱۶
amir

amir : با عرض سلام و ادب و احترام و تبریک یلدا , امیدوارم جشن یلدای صد سالگیتون رو در کنار خانواده و دوستانتون در سلامتی و آرامش و خوشبختی کامل الهی جشن بگیرین .
خواب دیدم , دارم لباسهام رو جمع میکنم برم دانشگاه , روز آخر تعطیلات بود , ولی من هنوز نه ثبت نام و انتخاب رشته کرده بودم , نه بلیط اتوبوس گرفته بودم , زنگ زدم شماره تعاونی 15 رو پرسیدم , گفت نداریم , گفتم تعاونی 1 رو بده , گفت شرمنده اونم نداریم , یهو دیدم با اون آقایی که تلفنی داشتم ازش شماره میپرسیدم , دارم حضوری حرف میزنم , دیدم مرز ایران و ترکیه هستیم و من رسیدم , ازش پرسیدم این حوالی خوابگاه دانشجویی هست , گفت آره با انگشتش نشونم داد خیلی نزدیک بود , دیدم ساختمان اداری و کلاسها هم نزدیک خوابگاه هستن , سریع رفتم دیدم بچه ها سر کلاس دین و زندگی هستن خیلی کلاس شلوغی بود سه تا کتاب مربوط به اون درس رو گذاشتم تو قفسه ی کلاس , یدفعه دیدم پسرم که ده سالشه کنارمه و اونه که تو اون دانشگاه ثبت نام کرده , دیدم ریاضیش خیلی ضعیفه و رشته ی فنی مثل خودم ثبت نام کرده , رفتم با مسئولش صحبت کردم تا لیست رشته ها رو بهم بده , تا رشته اش رو عوض کنم میخواستم رشته ای براش انتخاب کنم که هم علاقه داشته باشه هم ریاضی میاضی نداشته باشه , مسئول مربوطه گفت هزینه اش میشه 3 هزارتومن , گفتم اشکال نداره و قبول کردم ...
سپاسگزارو قدردان زمانی که برای بنده میزارین هستم . ممنون

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۵:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب و تبریک متقابل. تشکر. شما می خواهید تا آماده باشید تا درست ترین رفتار را در زندگی تان از خودتان نشان دهید. احساس می کنید که دیگر اتلاف وقت بس است و هنوز نتوانسته اید خودتان را در زندگی اثبات کنید و هنوز به خواسته هایتان نرسیده اید. تعاونی 15 یعنی شما از خدای مهربان می خواهید که شرایط سخت زندگی تان حل و فصل شده و مشکلات شما به زودی ناپدید شود. اما اگر این مقدور نیست پس تعاونی یک را می خواهید یعنی از خداوند می خواهید که به شما فردیت، استقلال، رهبری، اصالت و اعتماد به نفس دهد تا شما برنده شوید و بهترین باشید. شما می خواهید که به او که یک نیروی معنوی بالاتر است وصل شوید. این توانایی ها راهم نمی توانید داشته باشید. شما به شرایط بسیار بغرنجی می رسید که نزدیک است که از کوره در بروید و حسابی عصبانی شوید. شما می خواهید علمی داشته باشید که راحت بتوانید به آرامش برسید. خیلی ها سعی می کنند برای خوشبختی درسهایی از مفهوم دین و زندگی بیابند و افکار متفاوتی در این زمینه وجود دارد. پسر شما هم توانایی درک بالایی از مسائل زندگی و ربط آن با ایمان و دین را دارد. او هنوز حساب و کتاب زندگی را بلد نیست ولی نمی خواهید مثل شما، حرفه ای یاد بگیرد که به مشکل برخورد کند و شرایط زندگی برایش سخت شود. هزینه این درس سه هزار تومن یعنی برابر با تجربیات شما در گذشته الان و آینده است. او باید زندگی شما را خوب بفهمد و تجربیاتتان را با او در میان بگذارید تا بتواند استعدادهای خودش را کشف کند و به نشاط و سرزندگی برسد. ممنون از محبت و حضور شما.

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۶:۱۹
amir

amir : با عرض سلام و خدا قوت
بسیار بسیار از تاویل سرکارعالی سپاسگزارم و به پاس زمان باارزشی که برای بنده و بقیه میزارین همیشه دعاگوی شما و خانواده ی محترمتون هستم ... لحظاتتون سرشار از عشق و آرامش الهی باد

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۴۲:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر دوست خوبم. در پناه خدای مهربان موفق و موید باشید.

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۷:۳۴
Setare

Setare : سلام روزتون بخیر من دیشب خواب دیدم برای حفظ آبروی‌ خودم دروغی گفتم که ابروی یکی از‌اساتید دانشگاه رو برد اون استاد همراه تمام استادامون یهو وارد خونه ای که تو خوابم توش زندگی میکردم شدن هر کدوم با وسیله ای دستشون اون وسیله ها رو جاهای مختلف خونه مثل اتاق و اشپزخونه میذاشتن استادی ابرشو بردم بسیار محترمه و بسیار بهش علاقه دارم دستش یه تشک بود گذاشت تو کمد اتاق وبرگشت به طرف من گفت فقط بخاطر النا که خیلی وقته مرده ( دختر دختر دایی پدرم میشه و سالمو سرحاله و رابطه ی نزدیکی باهم نداریم ) بعدش منو از دانشگاه اخراج کردن

پاسخ
لینک۱۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۲۷:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۰:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.