تعبیر خواب درخت
درخت بارور و میوه دار در خواب، دلالت بر شخص ثروتمندی دارد. دادن شاخه ای از درختی سبز و پر برگ به کسی، دلالت به رساندن سود و منفعت به او دارد و گرفتن از کسی نیز همین معنا را دارد. شاخه خشک درخت تعبیر بر عکس دارد.
هر نوع درختی در خواب معنای خاص خود را دارد و در تقسیم بندی به دو دسته کلی تقسیم می شوند که عبارتند از: درختان بارور و درختان بی ثمر و بدون میوه، که هر یک دیدنشان در خواب منوط به این است که در فصل باروری خواب ببینیم یا در فصل غیر آن.
ابراهیم کرمانی می گوید: ریشه درختان در خواب، دلیل بر رضایت و پذیرش صاحب آن در امور دین است. اگر کسی ریشه درخت را قطور و محکم ببیند، زکات مال خود را به طور کامل می پردازد و اگر بر عکس ببیند، معنای عکس آن را دارد. اگر کسی پوست درختان را ضخیم و کلفت ببیند، صاحبش روزه دار می باشد و شاخه درختان در خواب، فرزندان و برادران و خویشان وی هستند.
جابر مغربی می گوید: هر درختی که خوشبو و میوه هایی لذیذ داشته باشد، دلیل بر مردی پاک و درستکار است و هر درختی که در غیر جای خود باشد، مردی غریب است که به آن سرزمین آمده و انبوهی از درختان در خانه ای را دلیل بر اتفاق مصیبتی در آن خانه می داند.
اگر ببیند در خانه خود درختی کاشت، مناسب با آن درخت، دامادی می گیرد. اگر دید بالای درخت بلندی رفت، کارش بالا می گیرد و اگر ببیند از درخت افتاد و پایش شکست، به بلایی بزرگ گرفتار می شود. درختان بریده افراد بی خیر و غیر مسلمان هستند.
اسماعیل اشعث می گوید: اگر کسی در خواب ببیند برگ درختان جمع کرد، به قدر آن طلا به دست می آورد و اگر از میوه درختان جمع کرد، نسل و فرزندان او زیاد می شوند. اگر ببیند بالای درخت رفت، با مردی بزرگ پیوند و ارتباط پیدا می کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر دیدن درختان در خواب بر ده وجه است:
- پادشاه،
- طلا،
- تاجر،
- مرد مبارز،
- مرد عالم،
- مومن،
- کافر،
- صواب،
- جنگ و خصومت،
- مرد منافق.
-
و نیز آن حضرت می فرماید تعبیر درخت انگور در خواب بر پنج وجه است:
- منفعت،
- زیان،
- مرد حیله گر،
- جنگ و خصومت،
- مال شبهه ناک.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
roksana : سلام خانم هراتی .خوب هستید؟من این خواب رو از زبون مادر دارم میگم.خواب دیدم که تو حیاط خونم کلی درخت هست درخت سیب و درختای بدون میوه ویه درخت آلو.دامادم داشت دختر آلو رو میبرید . اومدم گفتم که خوب کردی بریدی، درخت الو برای ما شگون نداره .ولی دیگه همین یکی رو ببریا بقیه درختارو رو دست نزنی.بعدخودمو تو خونه قدیمی مون که فروختیم دیدم و پدرم وشوهرم رو دیدم که لباسای خوشگل پوشیدن وجوون شدن هردوشون .تو حیاط خونه قدیمی دارن لوله کشی اب میکنن .مرد همسایه دید ماروخوشحال شدم باخودم گفتم خوب شد مرد همسایه، پدرمو دید که چقدر تمیزو مرتب لباس پوشیده .خانم هراتی تو واقعیت پدر من و پدر بزرگم فوت شدن .اون مرد همسایه مون هم باما خوب نبود اذیتمون میکرد بعد هم مادرم همیشه اعتقاد داره درخت آلو برامون شگون نداره .تعبیرش چی هست خانم هراتی .ممنون از لطفتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. داماد شما نمی خواهد خامی و بی تجربگی از خودش به خرج دهد و سعی می کند که منبعد تمام هوش و حواسش را جمع کند و جدی تر رفتار کند. روح پدر و پدر بزرگتان شاد. آنها دعای خیرشان پشت سر شماست و روحشان آزاد و در آرامش به سر می برد. ایشان شما را دعا می کنند که انرژی مثبت و شادی و خوشحالی به زندگی تان راه یابد و با خوشبختی شما، دشمنانتان یا امثال مرد همسایه که رابطه ی خوبی با شما ندارند؛ خوشبختی شما را ببینند و حرص وجوش بخورند. تشکر از همراهیتون.
Bonbast : سلام ،وقت بخیر،خواب دیدن درخت بزرگی رو با یه ضربه قطع کردم و بعدش از وسط نصفش کردم و مثل خربزه قاچ قاچش کردم و یه عده اطرافم بودند همه داشتند میخوردند و می گفتن شیرین و آبداره و داشتم می گفتم برای خودم هم بمونه ،بعد از خواب پریدم و دوباره خوابیدم خواب دیدم دارم بیضه پخته شده می خورم فقط حواسم بود خود بیضه رو نخورم و می گفتم به خودم خوردن خود بیضه حرامه و نمیخورم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما انرژی، زمان و پولتان را صرف چیزهای بیهوده می کنید، تعادلتان را از دست می دهید و در مسیر اشتباهی قدم می گذارید که دیگران خوش باشند! یا با اینکار باعث می شوید که کسانی که دوستتان دارند غصه بخورند و فکرشان به خاطرتان خراب شود. شما از خودتان حمایت نمی کنید و روی توسعه و پیشرفت خودتان تمرکز نمی کنید در حالی که باید جگر داشته باشید !!! نترسید بروید دنبال اهدافتان روی پای خودتان بایستید. مراقب عزت و ثروت و مالتان باشید. شما قطعا قدرت مقابله با مشکلات را دارید پس از خودتان قطع امید نکنید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام
مادرم خواب ديدند در يك كوچه ايي هستند كه خانه هاي قديمي دارد و همه خانه ها داخلشان روشن است،بعد يك درخت خيليي تنومند در كوچه بوده و پر از شاخ و برگ بوده.روي هر شاخه اش يك كلمه يا ايه قراني نوشته شده بوده،مثل الحمدالله،الله اكبر،....يك خانمي به مادرم ميگن اين درخت خيلي معروفه و متبركه اگر ميخواي با خودت چند شاخه ببر،مادرم چند شاخه بر ميدارند و ميگن من برميدارم براي تبرك ببرم براي بچه هام.
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما به گذشته فکر می کند و به اصالت آدمها در آن زمان. در گذشته مردم با محدودیت ها و کمبود امکانات نسبت به امروز مواجه بوده اند ولی همه در قلبشان نور ایمان بوده و امید داشته اند که زندگی های خوبی برای خودشان بسازند. همه ی مردم با صلح و صفا و ایمان قوی زندگی می کرده اند و مادرتان هم در خانواده اش این باور به ایمان بسیار ریشه دوانیده و اصالت و فرهنگ خودش را برای بچه هایش حفظ کرده تا شما را با همان امیدو باور قدیمی خودش تربیت کند. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : سلام خسته نباشيد، خواب ديدم با مادر و خواهرم به سفر رفته بوديم (يكي از شهر هاي شمال) يه تيكه از مسير رو با هواپيما رفتيم ، در اونجا خانه ويلايي گرفته بوديم كه در حياطش درختان ميوه پر بار بود كه به راحتي ميشد ميوه ها رو چيد و من از هركدام سه ميوه ميچيدم و با هم ميخورديم يكي از آن ها كه يادم هست درخت پرتقال بود كه پرتقال هاي درشت نارنجي داشت ، يكي از پرتقال ها يه تيكه كوچيك سبز بود، انگار به اندازه كافي ميوه خورديم، زمين حياط اون خونه از بارون خيس بود و هوا بهاري و مطبوع بود، و صاحبخانه مرد خوبي بود، در اين بين به اينكه در برگشت از چه شهرهاي برگرديم و آيا به رشت برويم يا خير و اينكه هواپيما رو بين كدام شهر ها بگيريم فكر ميكردم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خانواده تان می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و به موفقیت و سلامت و ثروت برسید و همین طور هم خواهد شد. شما قادر خواهید بود که بر مشکلات زندگی تان به راحتی غلبه کرده و به اهدافتان برسید و زندگی موفق و شادی برای خودتان بسازید. دوستی های جدید و کامیابی به زندگی تان راه پیدا می کند. تشکر از همراهیتون.
mino : سلام وعرض ادب
من درتاریخ 2رجب ساعت 7:30 صبح که بیدار شدم خواب دیدم که با خانواده پدر شوهرم تو یه خونه بزرگ و خلوت کمی تاریک هستیم همسرم پدرشوهر برادر شوهرم خواب بودن منو جاری ومادرشوهرم داشتیم سرسفره غذا میخوریم! سفره جمع شد و من تنها یه طرف نشسته بودم اما بقیه دورهم یه طرف دیگه پاشدم برم تو اتاق که انگار وارد یه مسجد بزرگ شدم! جمعی از دخترای هم سن خودم که تو حالت یه مسجد جمعن همه، دنبال دوستان قدیمی دوران دبستانم میگشتم 3 نفرو پیداکردمو محکم بغلشون کردمو خیلی خوشحال بودم از دیدنشون...با یکیشون راهی شدمو بعد دیدم تویه حالت تفریحگاهی که جوی آب زیاد وزلالی جاریه رفتیم از دور به یه درخت بنفش نگاه میکردیم از این درخت ها که رنگ بنفشوسرخابی دارن جنبه تزئینی دارن تو خیابونا... به دوستم گفتم این باغچه ی مامان بزرگ دوستمه..چرا بهم الکی گفت این درخته دیگه نیس!! بعد بادی وزید و درخت شکست و ناپدید شد و نصف تنه اش تو خاک بود! دورو برش رو زمین سبز میزد عین علفی که جوانه زده تا رشد کنه ،بعد یه خانومی رو صندلی نشسته بود خواستم برم پیشش اما چون جوی آب جلوی پام بود ترسیدم خیس بشم! بهش گفتم آرزومه همچین باغی داشته باشمو توش هرچی که دلم خواست بکارم! اون خانومم گفت چه آرزوی قشنگ و خوبی !
بعد هم راه افتادیم سمت چپ همونجا که حالت یه آبشار کوتاه اما عریض بود و یه درخت سبز بلند و بابرگای سبز کنار اون آبشار باد میوزید و برگها میرقصیدند اما درخت اینقدر نیرومند بود که تکون نمیخورد فک نمیکنم دخرتدمیوه بوده باشه!.منم نگاهش میکردمو لذت میبردم! جمعیت زیادی هم اونجا بود. دوستم اما درخت رو نمیدید سعی داشتم با نزدیک شدن به درخت نشونش بدم اما نمیدید!بالای آبها و اون درخت یه حالت پُل مانند داشت مثله خونه کاهگلی های قدیمی جمعیت هم زیاد بود رفتم اون بالا با دست به دوستم که پایین بود اشاره کردم گفتم ببین این درخت! اما همچنان ندیدش! بعد راه افتادیم باهم دست تو دست هم بهش گفتم خیلی خوش گذشت واقعا..تو هم که داداشات نبودن منم که تنهام بچه ام نبود اذیتمون کنه خیلی جاها باید بریم امروز! وتو نظرم اون منطقه نیشابور بود...! همچین دوستی داشتم، اما برای خیلی سال پیشه پنجم دبستان و از ایشون هیچ خبری ندارم !حتی باغچه هم نمیدونم برای کدوم دوستم بود چون همچین دوستی هم ندارم! متشکرم از وقتی که گذاشتید ممنون میشم تعبیر رو بگید!
فریبا هراتی
: سلام. اول از هر چیز چرا اینقدر علامت تعجب گذاشته اید؟ به جای نقطه همه جا علامت تعجب و تاکید گذاشته اید در صورتی که خیلی جاها اصلا تاکید کردنی نیست و تعجیی هم ندارد. علامت گذاری های اشتباه می تواند به اندازه ی اشتباه تایپی شما در تعبیر تاثیر منفی بگذارد پس لطفا سعی نکنید که چیزی را داغتر یا مهمتر از حد واقعی اش جلوه دهید. شما روحیه تان خراب است و شرایطی دارید که با وجود قلب بزرگ و امکاناتی که دارید ولی احساستان این است که همسر شما و پدر و برادرش شما و جاری و مادرشوهرتان را خیلی درک نمی کنند و گذشته از اینها شما هم با جاری و مادرشوهرتان خیلی از لحاظ روحی ست نیستید. شما نیاز به آرامش دارید و می خواهید از آن عشق های قدیمی و واقعی در زندگی تان وجود داشته باشد. عشق هایی که به نظرتان دیگر وجود ندارند و شاید بتوانید با اصالت و خلوصی که در وجودتان دارید چنین عشقی را زنده کنید. شما سعی می کنید که منطقی باشید و خیلی احساساتی رفتار نکنید. آرزو دارید که صحت و ثروت و سلامت به زندگی تان راه پیدا کند و نگاهی مثبت به اینده داشته باشید ولی دوست شما مثل شما مثبت اندیش نیست. زندگی شما متحول خواهد شد و می خواهید که نگرانیهای قدیمی را پشت سر بگذارید و آرامش روحی پیدا کنید. تشکر از همراهیتون.
2020 : سلام و عرض ادب
من خواب دیدم تو یک کوچه ای داشتم راه میرفتم تقریباٌ قدیمی و یکجایی پیچی هم داشت و عمه و بچه هاش هم بودند، کوچه درختان خیلی زیبایی داشت، درختهای چنار با رنگ برگهای قرمز، زرد و نارنجی، ابعاد برگها خیلی بزرگ بود و من گفتم روی اینها نقاشی خیلی خوب میشه و نمیخواستم جلوی اونها برگ بکنم و اونها سر از کارم دربیارن گفتم بعد میکنم، رفتیم جلوتر که رسیدیم به یک مکانی رفتیم داخل، مثل قبر یک آدم مهمی بود و بالای سرش سقف گنبدی داشت، یک مراسم خاصی داشت تو یک اتاقی که روبه روی اون فضا بود یک سری حرکات با تن انجام میدادند و من رفتم تو اتاق روبه رو عمهام و یک سری دیگه هم بودند و من لباس عوض کردم و یک سری حرکات با دست و پا زدم بعد آماده شدیم برگردیم، انگار مرده را برای مراسم بردند دوباره آوردند زیر فضای گنبدی و یک جمعیتی اونجا بود و یک سری لقمه میدیدم که توسط خودمان گرفته شده بود و باید بین بقیه پخش میکردیم، و یک خانمی لای یکی از لقمه ها را باز کرد و قسمت هایی از اون پنیر داشت و من گفتم لقمهها من خرما هم داشت این از من نیست، و یکی دیگه باز کرد یک ردیف خرما انگار توی یک سیخی بود و گفتم همینه و من پخش میکنم و وقتی از اونجا اومدیم بیرون رفتم همون برگها را بچینم دیگه اون برگ ها خیلی نبود، فرصت نبود و من چند تایی پیدا کردم و چیدیم و عمه ام هم مرا صدا میکرد بیا، وقتی چیدم و میخواستم برم تو اون کوچه آقای پیری دم مغازهاش کمک میخواست کمکش کردم و رفتم...
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به محدودیت ها و شرایطی که در زندگی تان دارید فکر می کنید و می خواهید از امکانات مثبتی که پیش رویتان هست برای رسیدن به اهدافتان استفاده کنید. دقت داشته باشید که خوابتان را برای عمه تان تعریف نمی کنید که نخواهید از کارتان سر دربیاورد! وقتی برای بنده خواب تعریف می کنید تا تعبیر شود، باید شرایط تان را دقیق مطرح کنید تا بتوانم ربط مثلا برگ به ذهنیت شما را متوجه شوم وگرنه بیان جزئیات خواب کاملا بی معنی می شوند. شما اعتقاداتی دارید که با فکر کردن به آنها جنبه ی روحانی و معنویتان قویتر می شود و هماهنگی و آرامش به زندگی تان راه می یابد. شخصیتی صبور و سخاوتمند دارید و می خواهید منفی بافی را در زندگی تان کنار بگذارید و مدرن و درست فکر کنید و پیشرفت کنید. پس باید کارهای امروزتان را به فردا موکول نکنید و ارزش وقتتان را بدانید. باید سعی کنید که بسیار خردمندانه و عقلانی فکر کنید. هر چیز به جای خویش نیکوست. معنویت، کمک به دیگران و پی گیری اهدافتان همه باید به اندازه و به موقع باشد تا موفقیت شما در کارتان حتمی شود. تشکر از همراهیتون.
taliyaa : سلام و سپاس خانوم هراتی عزیز باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما همه ی آرزوها و آرمان های مادرتان هستید و کسی هستید که او به شما تکیه می کند و می خواهد که به مقام بالا برسید و ایمانتان قوی باشد و شما هم مطابق خواسته ی مادرتان عمل کرده اید. شما شخصیتی اصیل و با ریشه و اصل و نصب دارید. تشکر از همراهیتون.
Yaldaaa : سلام و عرض ادب من در واقعیت رانندگی بلدم ولی ماشین ندارم خواب دیدم به خانوادم گفتم سوار ماشین بشید خودم میبرمتون ولی جای خاصی نمیخواستیم بریم همه ی ما ترسیده بودیم ولی من خیلی راحت رانندگی میکردم حتی سرپیچ خیابون راحت رد میشدم و خودم از اینکه می دیدم راحت رانندگی میکنم حس خوبی داشتم همینطور که رانندگی میکردم به باغ یکی از آشنایانمون رسیدیم و توی خوابم انگار فصل تابستان بود و یک درخت بزرگ توی باغ بود که پر از میوه آلوچه بود و چند تا پسر جوان داشتن میوه هاشو میچیدند من به خانوادم گفتم میرم از درخت میوه بچینم وقتی رفتم کنار درخت همه ی اون پسر ها کنار رفتن و آلوچه ها به سیب های قرمز بزرگ و کوچک تبدیل شده بود و میوه های زیادی داشت بیشتر از اینکه برگ باشه میوه بود یکی از اون سیب ها که خیلی درشت بود و ی نفر از اون پسر ها ی تکه اشو گاز زده بود ولی من برام فرقی نمی کرد و همه اشو از درخت میچیدم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید کنترل زندگی تان را بدست گرفته و نگرش های خودتان را در زندگی عملی کنید. خانواده ی شما از شما تبعیت خواهند کرد. شما افکار تازه ای به ذهنتان راه می یابد و می خواهید به شادی و نشاط برسید و دانش و خردتان را افزایش داده یا عشق به زندگی تان راه پیدا کند. شما زندگی موفقی خواهید داشت و به اهدافتان می رسید ولی گاهی سهل انگاری می کنید و کارهایتان را نصفه نیمه انجام می دهید، یا فراموش می کنید چه باید بکنید و اشتباه می کنید. تشکر از همراهیتون.
Shima : البته من ، خيلي ممنون
Shima : سلام
من خواب ديدم ، شمال بودم ،
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما برای رسیدن به خواسته اش، سرمایه گذاری روی کاری کرده که کما اینکه مخاطره آمیز است و نیاز به از خود گذشتگی دارد، ولی سود آوری برای او خواهد داشت و باعث می شود که او به صلح و آرامش درونی برسد. مادر او می خواهد که بر مشکلات غلبه کند و دوستتان بچه دار شود و بتواند اهدافش را عملی کند. تصمیمی که دوستتان برای رسیدن به خواسته اش می گیرد، موفقیت آمیز خواهد بود و وقتی شما برای آنها تعریف کنید که چه خوابی دیده اید، خواهند گفت که حس ششمتان قویست. شما هم آرزوها و آرمانی در سر دارید که می خواهید آن را عملی کنید و به موفقیت برسید و خوشحال و موفق هم خواهید شد. تشکر از همراهیتون.