تعبیر خواب دریا
اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.
اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.
بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.
اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.
اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
تعبیر خواب مَد دریا
دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
bahar : سلام خانم هراتی وقت بخیر
یه جایی سمت دریا بودیم تو یه خونه با خانوادم ولی همه خانم،داشتیم بهم لباس نشون میدادیم من رفتم تو اتاق لباس قرمز بلند مامانم برداشتم بپوشم که بیرون پنجره یه موشک دیدم انقدر تو هو بهم نزدیک بود که انگار یه پرنده جلوم پرواز کرد ساف جلو چشام خورد رو زمین و منفجر شد من رفتم زیر پتو یه پلیس اومد ازم حفاظت کرد ولی خانوادمو ندیدم،همش دنبال خانوادم بودم...تا اینکه با یه خانمی نمیدونم مادرم بود یا نبود نفهمیدم دنبال خانوادم بودیم..یه خونه لب اب کرایه کردیمم و اون خانم یه پسره دیگه...تو این فاصله اون پسر بهم نزدیک شد هر کاری کرد بهم نزدیک بشه حسم بهش بیاد نیمد تمام تلاششو کرد ولی نشد...و رفت چون کسه دبگه ای دوست داشتم بعد بهش گفتم ببین از دستم ناراحت نباش ما نمیتونیم میتونیم دسوت لاشیم ولی نه در این حد معمولی...تمام
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به خاطر مسئله ای بشدت احساساتی می شوید و سعی می کنید که تصویر جدیدی از خودتان به همدیگر نشان دهید و همدیگر را راهنمایی می کنید که چطور باید رفتار کنید. شما مثل مادرتان می خواهید که رفتاری پر شور و شوق و با پرستیژ از خودتان بروز دهید ولی اتفاقاتی به سرعت در زندگی شما در شرف وقوع است و حوادثی رخ می دهد که شما حس می کنید که همه چیز خیلی تند و سریع با شکست مواجه شده و نمی توانید به خواسته هایتان برسید. شما شاید بتوانید موقعیت های بهتری بدست بیاورید که در کارتان پیشرفت کنید ولی از اینکه نقشه های قبلی شما با شکست مواجه شده، احساس خوشحالی نخواهید داشت و حس می کنید که هیچ چیز مثل گذشته نخواهد شد. این شکست هر چه که هست مربوط به خانواده ی شما نیست. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام من صبح بعد ساعت نه خوابم برد ديدم جايي هستيم مي خواهيم برگرديم دست پسرم رو گرفتم گفتمً بيا قبلً برگشتن دريا روبهت نشونً بدم راهش قير ريخته بودن من گفتم نترس گل نيست پامون فرو ميرفت ولى در مى اورديم و كثيف نميشد بعد كه رسيديم ديدم دريا خشك شده و اصلا نيست من تعجب كردم يكدفعه دريا از زير شنها وخاكهها يكدفعه جوشيدو ما برگشتيم ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. ناراحتی های شما تمام خواهد شد و شرایطی که به نظر سخت و چسبنده می رسند، برای شما مشکلی به وجود نخواهند آورد. امید شما دوباره زنده خواهد شد و نگاه مثبتی به زندگی پیدا خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Mahdis : سلام و وقتتون بخير خانم هراتي عزيز
از دوستانم خواب منو ديده كه توي يه كوه كمپ زده بودم و بعد يه درياچه داشته و داشتم توي درياچه شنا ميكردم ،مچكر از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نیاز به استراحت دارید. همزمان که نیاز به تعلق و عضوی از جمع بودن دارید، می خواهید که استقلالتان هم حفظ شود. شما با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه هستید و می خواهید به عمق مسائل فرو رفته و در باره ی آنها آزادانه و با تمام احساستان فکر کنید و درک بالاتری نسبت به واقعیت داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
لطفا متن خواب نمایش داده نشود،سپاس.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شنا کردن همسرتان در دریا به امید و چشم انداز و نگاه مثبت او به زندگی اشاره می کند و کودک در آغوش او هم می تواند به فرزندتان اشاره کند هم به شخصیت معصومانه ای که او در وجود خودش حس می کند که می تواند کودک درون او باشد. در زمانهای سخت شوهرتان از شما می خواهد که حامی او باشید. دوست عزیز شانس اینکه با یک بار مطلق رابطه با کسی از او حامله شوید مثل پیدا کردن سوزن در کشتزار است. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام خانم هراتی وقت بخیر
من خواب دیدم با یه مردی که بلند قد و خوش هیکل بود و عشقم بود دارم توو یه جایی مثل دریا شنا میکنم و صفا میکنیم،با این تفاوت که اونجا هر 4طرفش بسته بود اما خب عمیق بود و اب هم ارام و زلال بود و هوا روشن بود،ما به کف او آب رسیدیم که یهو به بالا سرم نگاه کردم و دیدم رو سطح اب طوفان شده و شب شده،ما سریعا شناکنان اومدیم رو سطح اب اما اب بین ما فاصله انداخته بود،من رفتم یه گوشه تا از اب بیام بیرون که دیدم ماهی های بزرگ دارن از همونجا وارد اب میشن،من از ترس اینکه منو بخورن خودمو کنار کشیدم و به عشقم هم هشدار دادم مراقب باشه،اخر سر من خودمو به ی ارتفاعی رسوندم و از اب بیرون اومدم بعد چون خیس بودم لباس نداشتم و رفتم نشستم توو ماشین یکی از دوستامون که تازه ازدواج کرده و لباس پوشیدم،مادرشوهرم هم بیرون ماشین با دوستمون ایستاده بود و مثل همیشه پوشیده بود،بعد با مادرشوهرم رفتیم ی جایی مثل دانشگاه که یهو دیدم مادرشوهرم برخلاف واقعیت که مومنه لخته و بهمراه حمید(یکی از بستگان سابقشون که چند ماهیه از همسرش جدا شده)که اونم لخت بود توو حمومه و من میگفتم این چه وضعیه،زشته اما مادرشوهرم دست به باسنش زد و گفت از ما که دیگه گذشته حالا به فرض لختم باشم،چی میشه?بعد حمید یه پسربچه رو برد توو یکی از حمامها،من در حموم رو باز کردم دیدم حمید داره از پشت به اون پسر تجاوز میکنه اما پسر هم ناراحتی نمیکرد که من دو تا زدم توو سر حمید و گفتم لوتون میدم و درجا رفتم بیرون و حراست رو صدا کردم اما وقتی برگشتیم حموم،جای حمید و پسربچه مادرشوهرم همراه یه اقایی توو حموم بودن(توو خواب میفهمیدم مادرشوهرم با اینکارش میخواست از حمید محافظت کنه)که حراست اونارو برد،من اومدم بیرون دم پیشخوان و به اون پسربچه که در کنار مادرش بود گفتم از اینکه بهت تجاوز شد اذیت نشدی?گفت نه،گفتم خوشت اومد?گفت نه اصلا برام فرقی نمیکرد.دم اون میز پروین دوست سابقم و علی استاد سابق عرفانم هم کنار هم وایساده بودن،من همش حالت دعوا و تهاجم داشتم انگار میخواستم چیزی رو ثابت کنم به همه،رفتم پروینو کشیدم کنار تا باهاش حرف بزنم که او منو برد به ساختمون پشت دانشگاه،اونجا پرت و ساکت بود و اجری شبیه ساختمونای تاریخی بود و یه سری ادم زمخت و خشن اونجا بودن که به زبون عجیبی باهم حرف میزدم و من نمیفهمیدم،به پروین گفتم اینجا خطرناکه یهو بلایی سرما میارن،او گفت چیزی نمیشه و براه افتادیم و حرف میزدیم که یهو یه مردی با ی داس خیلی خیلی بزرگ اومد پروینو گیر انداخت اما من دررفتم به سمت جایی که چندتا شترمرغ داشت،به اونجا که رسیدم دیدم پلیسها سررسیدن و میخواستن برن اون ادمای زمخت رو دستگیر کنن،خیالم راحت شد پروین ازاد میشه بعد که داشتم از خواب بیدار میشدم وحیده دوستم بهم گفت چندتا از دوستام متوجه شدن که پته علی رو برای من تو ریختی رو اب و به علی گفتن،من گفتم وحیده چرا گذاشتی دوستات بفهمن?الان اگه علی منو اذیت کنه چه کنم?(توو واقعیت منو پروین و وحیده قبلا عضو ی گروه عرفان بودیم که مرشدمون علی بود که گویا خیلی دروغ گفته بود و من امار کارهای خلافشو به وحیده که همسر قانونیشم هست دادم تا اگاه بشه)
لطفا هر تعداد حق خواب لازمه کسر کنید،سپاس
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم از شما تقاضا می کنم خوابهای طولانی تان را دو بخشه بنویسید. من نمی توانم همزمان که پاسخ شما را در باکس تعبیر می نویسم، همه ی خوابتان را یکجا مشاهده کنم!! شما در پس زمینه ی ذهن خودتان می خواهید که گشایش کار پیدا کنید و فکرتان آرام باشد. می خواهید غرق در افکار و احساسات مثبت خودتان باشید و به امنیت روحی و فکری برسید اما می دانید که در واقعیت اینطور نیست. مشکلاتی در زندگی شما وجود دارد که آرامش شما را از شما سلب می کند و فکرتان را ناراحت کرده است. نگرش های تازه ای به ذهن شما می رسد و شما مسائل را برای خودتان بزرگ کرده اید! شما از مسائل احساسی قدیمی که رفته رفته برای خودتان بزرگشان کرده اید دوری می کنید و فکر می کنید که اشخاص قدرتمندی هستند که می توانند زندگی تان را خراب کنند و شانس و موفقیت شما را از شما بگیرند. برای اجتناب از این مسائل، شما مجبورید ظاهرا خودتان را بی تجربه و ساده نشان دهید! سعی می کنید که جایگاه بالاتری در زندگی تان پیدا کنید و عشق بیشتری از خودتان نشان دهید. شما می خواهید ارتباط تان را با مادر شوهرتان قویتر کنید و متوجه می شوید که مادر شوهرتان راجع به بعضی مسائل رک و پوست کنده با حمید صحبت می کند تا به او کمک کند. حمید می خواهد در کارش به موفقیت برسد و نیاز به کمک مادر شوهرتان دارد و ایشان هم نمی خواهد که کسی از این مسائل با خبر شود. ( تعبیر دوم برای قسمتی که مادر شوهرتان را در خواب دیده اید این است که ضمیر ناخودآگاه شما به شما می گوید که اگر بخواهی خردمندانه رفتار کنی، و قصد کمک به کسی را داشته باشی، باید هم با آن شخص صادق باشی و هم از خودت برای او مایه بگذاری و عواقب کارت را هم بپذیری). شما می خواهید پروین دوستتان را هم از چیزی که ذهنتان را ناراحت کرده است با خبر کنید. اما می دانید که این مسئله ی راحتی نیست و درک آن سخت است. شما باید دقت کنید که حرفتان را هر جایی پخش نکنید! شاید پروین تحمل حرفهای شما را نداشته باشد . برای او درددل نکنید. اگر اینکار را بکنید و به ضرر شما تمام شود نهایتان مجبور می شوید که حرفتان را انکار کنید و اصلا کلا منکر این شوید که به او چیز گفته اید. شما می خواهید عدالت در مورد علی برقرار شود و نگران هستید که علی بعدا انتقام از دست دادن وحیده را از شما بگیرد. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم توی دریا شنا میکنم آب زلال وشفاف آبی روشن بود وعمیق یه لحظه فکر کردم نکنه نتونم شنا کنم بعد دست پا زدم دیدم میتونم بعد به پهنه ی دریا نگاه کردم با کسی صحبت میکردم گفت اونجا دیگه کسی نمیتونه بره گفتم فقط همسرم میتونه بعد دیدم همسرم باکسی شنا میکرد وتو دریا جلو میرفت بعد یه دفعه انگار صحنه عوض شد برگشتم خونه نمیدونم خونه ی کی بود دیدم یه زن که اصلا نمیشناسمش ولباسش قرمز ویه کم طرح مشکی داشت بیشتر قرمز دیده می‌شد و وروسری یه دست قرمز سرش بود داشت آروم می‌رقصید انگار بدون آهنگ بود چرخ زد یه پاش آورد بالا دامنش کمی بالا رفت شلوار قرمز هم پاش بود کلا پوشیده بود وچشم وابروی کشیده وزیبایی داشت ومن نگاش میکردم
فریبا هراتی
: سلام. شما زندگی آرام و سرشار از عشقی را تجربه خواهید کرد و قادر خواهید بود که بر احساستان تسلط کامل داشهت باشید. همسر شما قادر خواهد بود بر سختی های زندگی غلبه و در زندگی پیشرفت کند. دنیا به شما رو می آورد و هارمونی و هماهنگی و شور و نشاط و ثروت خواهید داشت. دید شما نسبت به دنیا مثبت خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Zahra : دریا و آسمان بسیار زیبا و آبی بودند با موج های معمولی .باران آمدو بوی آن بسیار لذت بخش بود طوریکه میخواستم سوارکشتی بشوم آب روی زمین بود و آقایی یک تخته میداد تا رد شویم پایم خیس میشدبه قشمرسیدم و پیاده شدم وسوارماشین شدم در یک کوچه نگه داشت آنجا خانواده ای خوابیده بودند من ازبینشان ردشدم وکفشهایم را همانجادراوردم.قدیمی و کهنه بود و می خواستم از کیش یک جفت کفش عالی بخرم و در کیفم هم بینهایت پول بود.یک خانمی را دیدم که آبتنی میکرد دریا را پیدا کردم و به سمت کیش رفتم.
فریبا هراتی
: سلام. آرامش و صلح و صفا به زندگی شما راه خواهد یافت. احساس مثبتی خواهید داشت و گشایش کار خواهید یافت. شما اجازه نمی دهید که مسائل منفی زندگی فکرتان را ناراحت کنند و سختی ها و شرایط بغرنجی که در گذشته داشته اید، به شما استرس بدهد. شما نگرش ها و افکار قدیمی تان را کنار می گذارید و رویکرد و نگرش تازه ای نسبت به زندگی خواهید یافت. اگر پولها خورد بوده اند به مشکلات گذشته فکر می کنید و اگر اسکناس تمیز بوده اند به موفقیت های زیادی خواهید رسید. شما به ثروت و شادی خواهید رسید و از زندگی تان لذت خواهید برد. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : با سلام.من خواب دیدم کنار پنجره ی باز سفیدی که رو به روی دریا هست ایستاده ام و یک دختر بچه حدود ۳ یا ۴ ساله در بغل من هست.سگکه کمربند دخترو میدیدم با یک لباس مشکی و کفشای سفید همینطوری به دریا نگاه میکردم ولی صورتم خیلی ناراحت بود نمیدونم طلوع یا غروب خورشید بود که عکسش رو دریا افتاده بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسئله ای مجددا چشم انداز تازه ای پیدا کرده اید و احساساتی شده اید. شما به این فکر می کنید که چطور می توانید از خودتان در مقابل بعضی از احساسات منفی حمایت کنید. شما بی انرژی شده اید و در مورد مسائل اخلاقی عرصه را به خودتان تنگ می کنید. بین عقل و منطقتان و چیزی که مشاهده می کنید، تضاد وجود دارد و شما می خواهید که دیسیپلین و نظم تان را در روش فکری تان حفظ کنید. نمی دانید که با این اتفاقی که افتاده حالا شما رابطه تان با کسی که دوستش دارید قویتر شده و شروعی تازه با او خواهید داشت و یا اینکه رابطه تان با او رو به افول و پایان است. تشکر از همراهیتون.
shiimaa : سلام.دیشب خواب دیدم که داشتیم با خونوادم راه میرفتیم که بابام افتاد تو کانال آب که ما گفتیم دیگه تموم شد ولی من دستشو گرفتم و نجاتش دادم.بعد دیدم خودم یه جایی هستم که همه دختر هم سن من اونجا بودن.یه هو همه ی مردا شروع کردن کشتن و آزار دخترا.تقریبا همه رو کشتن جز دو سه تا. ولی من فرار کردم.دیدم پشت ساختمون تو کویر خشک دارم رو زمین مثل مار میخزم و میرم که کسی من و نبینه.یک چاقو هم تو مسیر پیدا کردم و میزدم رو زمین و بدنم و میکشیدم.پاهام زخم شده بود بخاطر کشیدن رو زمین.یه هو دیدم دریا پشتم راه افتاد.یک دریای انگار آفریده شد.با موج های آروم اومد و من و در بر گرفت.دریایی که اصلا نبود تو دل کویر.یه هو گفتم خدایا مگه من حضرت موسی هستم که اینکار و کردی برام؟دریا هم بخاطر اینکه رد من و نزدن اونا بود هم بخاطر اینکه من و بلند کرد از کف کویر و آب من و رسوند به ساحل اونور جایی امن.دیگه نیاز نیود خودم سختی بکشم رو زمین.آب دریا من و برد.بعد رسیدم اونور یک خانواده ی مهربونی بودن.یک خانم با چند تا بچه.از من پذیرایی کردن و خانم بهم کرم(پماد) داد و تموم لای پاهام و که زخم شده بود چرب کردم که بهتر بشه.ولی سوزششو احساس میکردم.خودش میخواست کمکم کنه که گفتم خودم چرب میکنم.
فریبا هراتی
: سلام. دردسر و خطری پدرتان را تهدید می کند که او فکرش ناراحت می شود و احساسات منفی به ذهنش راه می یابد ولی شما به او کمک می کنید که از افکار منفی دست بکشد. شما نسبت به بعضی مردها بسیار عصبانی هستید و خودتان را قربانی شرایط موجود می دانید. احساس می کنید که نظراتشان را به دختران تحمیل می کنند و حرف زور می زنند و وقتی که از کوره در می روند و عصبانی هستند، سعی می کنند که خشمشان را سر زنها خالی کنند و روحیه ی زنها را می کشند و باعث افسردگی ایشان می شوند. یا بعضی مردها سعی می کنند که بخشی از وجود زنها را بکشند و آنها را عوض کنند. شما برای رهایی از این درگیری ها سعی می کنید که نسبت به کسی احساسات و عشق در دلتان راه ندهید و خشک و منطقی رفتار کنید. شما می خواهید مصمم و قوی به نظر برسید تا حرفتان بُرّا باشد و شما را جدی بگیرند. شما اما نمی خواهید که برخیزید و مبارزه کنید بلکه می خواهید دیده نشوید و از خشونت اجتناب کنید. اما خدای بزرگ احساس پاکی به زندگی شما جریان می اندازد که از مشکلات و سختی ها رها می شوید. زخمهای احساسی تان شفا پیدا می کند و استقلالتان را محفوظ نگه می دارید ولی یاد این روزها، دلتان را می سوزاند. تشکر از همراهیتون.
یوسف : با عرض سلام و ادب و احترام، من خواب دیدم با خنواده کنار دریا هستیم. دریا خیلی خروشان با موجهای بلند بود ولی باد و بارون نمی اومد و اینکه ما از طوفانی بودن دریا احساس ترس نداشتیم و کنار ساحل با اینکه آب هم بهمون میرسید بازی میکردیم. ممنون تعبیر فرمائید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. موجها نمادی از قدرت و پتانسیل و توانایی های درونی شما هستند. شما می خواهید تصمیم مهمی در زندگی تان بگیرید و سعی می کنید که منطقی فکر کنید و بر احساساتتان تسلط داشته باشید. شما اجازه نمی دهید که مسائل عاطفی و در هم شکننده روی تصمیمات شما تاثیر منفی بگذارند. باید مراقب باشید که در تصمیماتتان مرتکب خطا و اشتباه نشوید و همه چیز را به بازی نگیرید! تشکر از همراهیتون.