تعبیر خواب دریا
اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.
اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.
بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.
اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.
اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
تعبیر خواب مَد دریا
دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
atena : سلام
خواب دیدم زیر نورخورشید با مادرم وسط دریا شنا میکردیم و میخندیدیم. تا چشم کار میکرد آبی دریا بود و انوار طلایی خورشید با هوای عالی و آب زلال و شفاف با موج هایی که هرازگاهی میومد و باهاش بالا و پایین میشدیم و قند ته دلم آب میشد. یه قایق سفید و شیک تفریحی هم کنارمون میومد و یه عروس دریایی قرمز و بزرگ روی سقفش بود که انگار میرقصید و چین میخورد. رسیدیم به ساحل بابام از قایق پیاده شد و قایق رفت . مامان و بابام نشستن روی شن های ساحل خستگی بگیرن که من دیدم همین جای ساحل که ازش رد شدیم عمیق شده و آبش خیلی زلال نیست (مث اون ساحل های سنگی مصنوعی که شیب زیادی داره) گفتم وای پس چجوری برگردیم؟ بابام باآرامش اونورتر رو نشون داد گفت از اونجا. چند قدم اون طرف تر آب دوباره صاف و زلال و کم عمق بود باساحل شنی. (ساحل یک جزیره بود انگار)
ممنونم از توجهتون
فریبا هراتی
: سلام. شما و مادرتان راجع به مسائل احساسی عمیقی صحبت می کنید و می خواهید که به همدیگر قوت قلب بدهید و نگاهی مثبت و چشم اندازی تازه نسبت به زندگی داشته باشید. احساسات عمیقا به وجود شما خطور کرده اند و می خواهید به هم کمک کنید تا آرامش و خوشبختی بیشتری را تجربه کنید. پدرتان هم شخصیتی احساساتی داردو می خواهد که زندگی تان را متحول کند. شما به خاطرات دردناک قدیمی یا دشمنی های قدیمی و یا نبود عزت نفس و احساس بی کفایتی که در گذشته نسبت به خودتان یا کسی داشته اید، فکر می کنید و سعی می کنید که توانایی های خودتان را اثبات کنید. پدرتان می خواهد که منطقی تر رفتار کند و شاید با مادرتان به خاطر مسائلی اختلاف نظر داشته باشند ولی شما همگی به آرامش و رفاه خواهید رسید و مشکلی نیست که نتوانید آن را حل کنید. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : با سلام ، وقتتون بخیر, دیشب خواب دیدم وسط یک دریای آبی آرام بودم سوار بر یک وسیله .فکر میکنم با مادرم بودم. وسط دریا یک دکل بزرگ بود یکمی هم شاید کج بود. یک لباسایی هم بود که من داشتم نگاه میکردم کدومش واسم خوبه سه تا بود . خوابمو خوب یادم نیست.یه پیراهن آستین حلقه نسبتا گشاد به رنگ مشکی که گلای ریز داشت داشتم فکر میکردم واسه من خوبه واسه مامانمم شاید اندازه باشه.خوابمو خوب یادم نیست اما دریای آبی که وسطش بود و اون لباس و اون چیز دکل مانند رو یادمه .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به آرامش و رفاه زیادی خواهید رسید و همه چیز همیشه برای شما فراهم خواهد شد بدون اینکه خودتان نیاز داشته باشید که زحمت زیادی بکشید. شما فقط مرفه و آزاد و راحت و شاد و سرحال زندگی خواهید کرد و احتمالا ارتباط معنوی شما هم با خداوند قویتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
هنگامه : سلام من یه دختر۱۷سالم وفعلا ذهنم مشغول کنکوره امسالمه خواب دیدمکه تو ایوان یه رستورانم و زیرایوان چوبی یه دریاچه بود که کم عمق به نظرمیومداما زلال و شفاف بودو انواع ماهی و موجودات عجیب وسفره ماهی سرمه ای باخال های سفیدتوش دیده میشد پدرم اومد وگفت که دریاچه رو خریده و من رفتم پایین تا از نزدیک دریاچه رو ببینم اطراف دریاچه پردرختابابرگ های زرد بودوبه نظرم دریاچه عمیق میومدو ماهی های بزرگ نقره ایی روتوش دیدم که نصف بدنشون بالای اب بود و روی اب راه میرفتن و میگفتم که اوناپروازهم میکنن سطح آب خیلی زیبامیدرخشیدوبامامانم داشتم کنار دریاچه قدم میزدم و دیدم اردک هایی توی دریاچه شنامیکردن و باکواک کواک به طرف مااومدن وغذایی که براشون بود رومیخوردن و با منقارشون میخواستن مامانموقلقلک بدن وحس میکردم اون ایوانه درواقع یه پله چوبی روی دریاچه بود
فریبا هراتی
: سلام. شما برای رسیدن به آرزوهایتان، حمایت کافی را از خانواده تان دریافت می کنید و درک شما بالاست. شخصیتی با سیاست و آرام دارید و نسبت به آینده تان خوشبین هستید. شما از نظر احساسی، حس آزادی کامل دارید و هیچ چیزی نمی تواند مانع از رسیدن شما به موفقیت شود. انرژی مثبت و امید و ثروت به زندگی تان راه می یابد. نگرش های تازه ای به ذهن شما می رسد و درک و فهم شما نسبت به مسائل بالاتر می رود. شما به چیزها با دیده ی دقیقتر شفاف تر و وسیع تر نگاه می کنید و باورهای روحی تان را مورد سوال قرار می دهید. شما درک کلی تری نسبت به یک مسئله ی بزرگ پیدا می کنید و جرقه ی تازه ای به ذهنتان خواهد رسید که ایده ای را عملی کنید تا شانس و موفقیت در زمینه ی وسیعتری به شما برسد. مادر شما شخصیتی انعطاف پذیر و مهربان دارد و بسیار فداکار و از خودگذشته است و روح او قویست. شاید گاهی احساس ترس از شکست را داشته باشید ولی می دانید که در مجموع تمام شرایط رسیدن به موفقیت را دارید. تشکر از همراهیتون.
زیبا ماهری : خواب دیدم شوهرم با خواهرم دست میده (خیانت کردن)
نمایش ندید
فریبا هراتی
: سلام. من متوجه ی منظور شما نشدم که خط اول در پرانتر نوشته اید خیانت کردن! دست دادن در خواب به توافق و یا تصمیم در مورد یک موقعیت اشاره می کند. شاید حتی به معنی کمک کردن باشد. خواهر شما می خواهد جاپای قرص و محکمی داشته باشد، اعتماد به نفسش بالاتر برود و تکیه گاه یا شغل مناسبی داشته باشد ولی هنوز موفق به پیدا کردن شغل یا کار یا رویکرد و موضع گیری درستی نشده است. شما از همسرتان عصبانی هستید و به این فکر می کنید که اگر او با شما ناعادلانه رفتار کند، شما هم می توانید با او مقابله به مثل کنید! کسی در اطراف شما هست که به نظرتان خیلی نجیب است ولی او نقش بازی می کند و شما از ذات او با خبر نیستید! گول ظاهر افراد را نخورید. شما احساس می کنید تمایل و عشقتان به زندگی تان کمتر شده و معیارهای شما برای ترس و نگرانی عوض شده. حالا مسائل دیگری هستند که می توانند شما را نگران کنند ( نسبت به گذشته). اما احساس مثبت به زندگی تان راه پیدا می کند و شما دوباره آرامشتان را به دست می آورید. شما نمی توانید به نگرانی هایتان ادامه دهید و افکار اشتباه را در ذهنتان پرورش دهید. تشکر از همراهیتون.
زیبا ماهری : تو خواب احساس کردم که دارن به من خیانت می کنن چون به شدت ناراحت بودم و انگار با خودم می دونستم که دارن به من خیانت میکنن
Asiye : ببخشید باز کامنت میذارم .من این خواب رو حدود یک ماه پیش دیدم میخاستم بدونم آیا دیگه تعبیر نداره یا خوابها در طول زمان تعبیر میشن؟یا بهتر بگم خوابها مدت زمان تعبیرشون چطور هست؟
فریبا هراتی
: سلام مجدد. اینطور که از خواب شما مشخص است هنوز تعبیر نشده. بعضی از خوابها در طول زمان تعبیر می شوند بعضی درجا تعبیر می شوند و بعضی بعد از سالهای متمادی. اگر شما به صفحه ی اول تعبیر خواب یوتاب زیر حروف الفبا مراجعه کنید و در انتهای صفحه اطلاعات درج شده را بخوانید، جدول های متفاوتی برای تعابیر خوابها در طی ماه های مختلف ذکر شده که تا حدودی راهگشای شما خواهد بود. ولی به هر جهت این جداول و اطلاعات آنها، برای همه ی خوابها صدق نمی کنند. بعضی از خوابها منوط به ذهنیت شما و اتفاقات زندگی شما در ذهنتان تداعی می شوند و بعضی خوابها الهام هستند و اخباری از آینده به شما می دهند. تشکر از همراهیتون.
Asiye : سلام خانم هراتی وقت بخیر
خواب دیدم من و سه نفر دیگه در جایی هستیم که اون سه نفر قصد کشتن منو داشتن ولی من نمی‌دونستم بعد به نظر میومد یکی از اونها رییسشون بود و یکیشون هم خیلی خودشو خوب نشون میداد نفر سوم خیلی رک بود و ابایی از بیان احساسی که به من داره نداشت و بدجنس بود یکبار اونها موفق به گرفتن من شدن اما من خودمو نجات دادم اما دفعه دوم دونفرشون منو گرفتن و اون کسی که خودشو خوب نشون میداد با چنگال خیلی بزرگ که مثل چنگال شیطون بود به کمر من زد و منرو کشت.توی خونشون بودم و همون‌طور که من نزدیک میزی گرد روی زمین
مثل کسی توی تابوت دستام توی سینم بود دراز کشیده بودم می‌دیدم که مرده بودم.ولی زنده شدم خونه اونها انگار توی یک جزیره روی آب بود و من بیرون رفتم و قایق خیلی کوچیکی برداشتم و قایق دیگه ای هم بود اون رو هم توی آب انداختم و با قایق از اونجا فرار کردم اون سه نفر هم دنبالم اومدن ولی من قایقشونو توی آب انداخته بودم نتونستن منو دنبال کنن. من توی قایق روی آب زلالی به سمتی دیگه رفتم که انگار چند نفر توی جزیره‌ای دیگه بودن و من هم به سمت اونا میرفتم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. عده ای معتقد هستند که شما رفتارتان از روی وجدان نیست، بی احساس هستید. شما مشکل پسند و باریک بین هستید و باید سعی کنید که خودتان را عوض کنید؛ تغییراتی در اخلاق و عادت هایتان بوجود بیاورید و به یک سری از عادات قدیمی تان پایان دهید. شما ممکن است احساس کنید که می خواهند شما را وادار کنند که کاری را انجام دهید که دوست ندارید، حقوقتان را پایمال کنند و نظراتشان را به بهانه ی حمایت از شما، به شما تحمیل کنند. شما از اینکه دست به سینه هر چه که به شما گفتند بپذیرید، اجتناب می کنید و نمی خواهید که دیگران شما را محدود کنند. بنابر این سعی می کنید که تعادلتان را در زندگی حفظ کنید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. شما می خواهید با کسانی زندگی کنید که همفکران شما باشند. تشکر از همراهیتون.
Maryam : خواب دیدم توجنگل هستم دارم باچندنفر دیگه که توواقعیت نمیشماسمشون داریم ازدست یه گروهی فرار میکنیم ازچندتا جنگل متفاوت ردشدیم تابه یه جنگل رسیدیم که گفتن جای امنی هستش کنارجنگل یه دریابود امااندازه یه دریاچه میشددیدش بقیش خیلی دور بود آبش خیلی زلال بود داخلش هم سه تاحیوون عجیب رنگی بیشتربدنشون زردوسبزوآبی وسرشون سرلاک پشت و بدنشون تمساح بود اون آدمایی که بامن بودن همجنس بازبودن ومن نگاشون میکردم یهو اونایی که ازشون فرارمیکردیم اومدن یه دختربودانگاردوستمه نگرانش بودم همه پریدیم توآب هرکاری میکردم رفتم زیر آب که پنهان شم اماکامل بدنم تو آب نمیرفت عمقش کم بود توآب راه میرفتم هرقسمت دریاچه یه جور بودیه جاپرجلبک یه جا زلال یه جا پرازلجن بود دیدم کنار دریاچه همه کسایی که بامن بودنو دستاشونوبستن دستای منونبسته بودن اما نمیتونستمم ازدستشون فرار کنم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید و به دنبال غرایزتان بروید. شما فکرتان به خاطر مسئله ای نگران است و احساس می کنید که زندگی تان دچار هرج و مرج شده است. شاید مسائل غیر قابل پیش بینی را در زندگی تان تجربه می کنید. در نهایت شما می توانید به شرایطی برسید که در آن احساس آرامش دارید. احساسات مثبتی به ذهنتان خطور می کند. شما با اشخاصی آشنا می شوید که از نظر فکری عاقل و صبور به نظر می رسند و نسبت به آرمانهایشان وفادار هستند و افکارشان را با افتخار مطرح می کنند ولی در عمل، می توانند در عین حال، پوست کلفت، خائن و بی عاطفه باشند. آنها خودشان را خوش شانس، با پرستیژ، امیدوار و موفق می دانند. شما نسبت به بعضی از ویژگی های این اشخاص، احساس کشش و تمایل برای تعامل با ایشان دارید. اما همه ی جنبه های شخصیتی این اشخاص را نمی پسندید. شما نسبت به کسی یا چیزی خیلی احساس مالکیت می کنید و تمام عشق و توجه او را برای خودتان می خواهید. شاید دوست شما اینگونه است و شما برای همجنسگرا بودن او نگرانش هستید. شما سعی می کنید که او را درک کنید ولی نمی توانید کاملا غرق در احساساتی مشابه احساسات او باشید. او از بعضی جهات خالص و بی ریاست، گاهی بسیار ناامید می شود، گاهی سریش می شود و شما را در موقعیتی درهم برهم و چسبنده و شرم آور قرار می دهد، گاهی راحت و بی قید و بند همه ی احساساتش را به شما می گوید و بر طبق غرایز خودش به پیش می رود. شما مثل اینها نیستید ولی در عین حال بعضی از خصلت های روحی و اخلاقی ایشان را هم می پسندید. تشکر از همراهیتون.
Niayesh : سلام. من 18 سالمه و امسال کنکوری هستم و از قضا به مشاور کنکورم که مرد هستن به شدت علاقه پیدا کردم وسر یه سری مسائل شخصیم خیلی بهم کمک کردن و دریغ نکردن و به شدت بهشون اعتماد دارم. من قبل از ایشون هم خیلی به شمالیا و لهجشون علاقه داشتم و پیگیرشون بودم و بعد از اینکه متوجه شدم ایشون هم شمالی هستن علاقم به شمال چندبرابر شده و جدیدا درباره دریا زیاد خواب میبینم. اولین خوابم خیلی طولانی نبود فقط خواب دیدم تو ساحل وایسادم و درحالی که پاهام برهنه اس و نگاهم بهشونه آروم میبرمشون تو آب و از اینکار لذت میبرم و انگار کاملا تو واقعیت هم حسش میکردم. همین.اما خواب دومم اینطور بودش که خواب دیدم با پدرو مادرم و همون آقا داریم میریم شمال و چون کلا از راه چت باهم ارتباط داریم تو مسیر هم چت میکردیم نه صحبت(فقط چندبار تلفنی هم صحبت کردیم اما من خیلی درباره ایشون تحقیق کردم و شناخت نسبتا زیادی دارم ازشون)بعد رسیدیم به شمال و من از داخل ماشین خیلی خوشحال و با شوق دریارو نگاه میکردم که بسیار خوشرنگ و شفاف بود و موج خیلی کم و وضعیت آرومی داشت. درواقع ماشین جوری قرار گرفته بود که انگار داخل آب بود ولی داشت حرکت میکرد و غرق هم نشد و سقف بالاتر از سطح آب قرار داشت. بعد از این صحنه عوض شد و برگشته بودیم خونه خودمون اما مشاورم هم همراهمون بود و من تازه از حموم برگشته بودم ظاهرا و موهام رو خشک کردم و باز نگه داشتم و رفتم جلوی اون اقا شاید حتی برای جلب توجه... ولی من رو نگاه نمیکردن اصلا و هی نگاهشونو میدزدیدن و سرشون پایین بود یکهو به ذهنم رسید شاید چون نامحرمیم اینطور میکنه و بعد یه طناب سرتاسر خونه وصل بود و لباس های شسته شدمون روی اون بود که از روش یه روسری برداشتم و بعد که رفتم پیششون قشنگ با من صحبت کردن اما دقیقا خاطرم نیست چیا گفتن ولی مطمئنم درباره یه چیز نگران بودن و میخواستن بگن مواظب خودم باشم.دیگه چیزی از خوابم یادم نمیاد اما ذهنم رو به شدت درگیر کرده و فکرمیکنم شاید میخواد منظور خاصی رو برسونه چون معمولا کم خواب میبینم اما هرخوابی که میبینم یه بخشیش برام واقعی میشه، گاهی زود و گاهی دیر.
Niayesh : سلام، تهیه کردم لطفا تعبیر رو بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. خواب اول شما گویای این است که شما در مقابل او، نمی دانید که دقیقا باید به چه باور داشته باشید. احساس شما این است که جاپای قرص و محکمی در رابطه با او ندارید و سعی می کنید که کم کم به او احساستان را نشان دهید و از اینکار لذت می برید. اما خوب دومتان گویای این است که شما سعی می کنید که هم خردمندانه رفتار کنید و هم احساسات درست و بجایی از خودتان بروز دهید تا نتیجه ی مثبت تری در ارتباط با او بدست بیاورید. شما سعی می کنید که او را درک کنید و ذهنیت او را بشناسید. شما موفق می شوید که ارتباط قویتری با او داشته باشید ولی کنترل اوضاع را به دست می گیرید و در خصوص مسائل احساسی، غرق در احساسات نمی شوید و کنترل خودتان را از دست نمی دهید. شما سعی می کنید که شروعی تازه داشته باشید و افکارتان را رک و پوست کنده با او مطرح کنید. اما اینکار به ضرر شماست. استاد شما از زنی که بخواهد مثل یک مرد، پاپیش بگذارد و ابراز عشق کند، یا خواستگاری کند خوشش نمی آید. برای او مهم است که شما تمام جنبه های زنانه تان را تا زمانی که او خودش به شما ابراز علاقه نکرده، از او مخفی کنید. شما سابقه ی مثبتی در زندگی تان دارید و چیزی برای مخفی کردن از کسی ندارید و شخصیتی با کرامت و درستکار دارید. هر قدر که متانت تان را بیشتر حفظ کنید، او از شما بیشتر خوشش می آید و اگر هم کلا او مثل شما فکر نکند، و اصلا عاشق شما نباشد، در صورتی که با کرامت تر رفتار کنید و احساساتتان را به او شفاف و رک و پوست کنده مطرح نکنید، از این بابت که او به شما احساسی نداشته باشد هم آسیب نخواهید دید!! ضمن اینکه در نهایت لازم به ذکر می دانم که هر کاربر در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب است و نه بیشتر. تشکر از همراهیتون.
Sana : خواب دیدم تو اتاقهای یک خوابگاه راه میرم و دنبال خواهرم میگردم در اتاقی و باز کردم دیدم دستشویی اونجا و دستشویی گرفته و مدفوع ها داره بیرون بر میگرده و پرتاب میشه بیرون مدفوع ها به اندازه لوله های بزرگ آب بود در و بستم و رفتم روی بالکن مادر و خواهرم و دیدم که میگفت خواهرم که مجرد هست بچه دار شده و به آسمون نگاه کردم دیدم داره برف شدید میاد ولی ابرها از جلو ماه کنار رفتند پایین و نگاه کردم دریا رو دیدم که ساحل پر برف بکد و سطح دریا پراز یخ و یخ بسته بود و انگار موجهای کوچیک یخ بسته بودند
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید از شرایط ذهنی و روحی خواهرتان با خبر شوید. او مدت زیادی احساسات منفی خودش را در قید و بند نگه داشته و حرف دلش را نزده و حالا بسیار ناراحت است و می خواهد که حرفش را بزند. او هدفی دارد یا کاری به او واگذار شده که فکرش را مشغول کرده و از بابت آن، احساسات منفی شدید به ذهن او راه یافته. شما از احساسات او با خبر خواهید شد و شرایط برایتان روشن می شود. سردی روابط یا احساسات سرد یا حتی رکود اقتصادی باعث شده که او نتواند تصمیمات خودش را عملی کند و زندگی اش یکنواخت و توام با سردی و رکود شده است. تشکر از همراهیتون.
آیدا : سلام،خوابم طولانیه ولی بهم ربط داره،خواب دیدم سوار اتوبوس دریایی شدم بعد یه قسمت مسیر خاکیه یهو وارد دریا شدیم همش مبگفتم چقد مسیرش راحته و قشنگه،تا اینکه رسیدم خونه مستقیم خودمو انداختم تو استخر،به ظاهر کوچک بود ولی موقع شنا بزرگ بود یه قسمتش پر بود یه قسمتش خالی ولی تو فسمت خالی هم میشد شنا کنی،همش میگفتم وای چقد شنام خوب شده،رفتم داخل خونه همه خانوادم بودن یهو از پاسیومون یه هایکوپتر نشت یه خانواده عرب بودن و خیلی ثروتمند پسرش خواستگارم بود،مامان باباش رفتن اسپانیا تا شب که اومدن یعنی دنباله منو پسرش،که من گریه کردم گفتم نمیخوام سوار نمیشم گریه کنان رفتم پایین گفتم من نامزد خودمو میخوام(کسی که الان باهاش عقدم)بعد نامزدم از پشت در منو دید اومد بغلم کرد و کلی گریه کردیم گفت زندگیمو درست میکنم
فریبا هراتی
: سلام. شما مثل خیلی از مردم خودتان را به تقدیر می سپارید و برای بهبود زندگی تان از خودتان اصالت و ابتکار به خرج نمی دهید. ابتدا سعی می کنید که منطقی باشید ولی به یکباره به شدت تحت تاثیر احساسات قرار می گیرید و خودتان را به خدای بزرگ می سپارید. شما از اینکه نتوانسته اید به هدفتان برسید ناراحت و پشیمان هستید و حس می کنید که جلویتان را گرفته اند. گاهی به شدت احساساتی می شوید و می خواهید کنترلتان را حفظ کنید و گاهی بی خیال می شوید و فکر می کنید که تنهایی آزادترید. شما اهداف بالایی برای خودتان در نظر گرفته اید و می خواهید که آزادی های بیشتری را تجربه کنید و شرایط اینکار هم برایتان فراهم می شود ولی باز این ارضایتان نمی کند و به شدت عصبانی می شوید و خشمتان را نمی توانید سرکوب کنید. هیچ چیزی جز رسیدن به آرامشی که در کنار نامزدتان دارید، شما را ارضای روحی نمی کند. شما و نامزدتان آشتی می کنید و انشالله مشکلاتتان از بین خواهند رفت. تشکر از همراهیتون.