تعبیر خواب دریا
اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.
اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.
بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.
اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.
اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
تعبیر خواب مَد دریا
دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Röya : سلام <'-'>
در روز مکانی بودم آقای سبزه تیره همقد خودم ولی سنش بیشتر از خودم موهاش و کت و شلوارش مشکی بود مثل دیوانه ها دنبالم افتاده بود ولمم نمیکرد به دختری کنارم بود گفتم بگو ولم کنه حوصلشو ندارم که یهو شد شبیه پسریکه کمی از من کوچکتر تازگیا در واقعیت دیدمش، رفتم پیش مدرس اونجا که خانمی بودن ساخت زیورآلاتو یادم دادن پشت میز بود سمت راستش دیوار از شیشه بودمنظره پشت شیشه دیدم گفتم مثل قبل نیست قشنگ شده رفتم با گوشیم فیلم بگیرم نشون خاهرام بدم گوشیم کار نمیکرد گفتم خودم نگاه کنم اونطرف محیط دایره ی بود تپه و درختچه هاش مثل واقعیت نبود عجیب بود با رنگهای زیبا و متفاوت نظرم طرف دسته گل بزرگی جلب شد که از زمین رو به بالا شبیه مهرهای بزرگ گوشدار دستبند رنگش گمونم سرمه یا بنفش بود، مکانه وسط فلکه بودکه درواقعیت نزدیک خونه مادربزرگم [فلکه یا زهرا ست] آدمارو داشتم بافاصله از بالا نگاه میکردم ، بعد دریای مواج سیاه آسمان سیاه محیط دایره روی دریابود یهو قدرتی داشت درخواستارا برآورده میکرد دوستم [دختره] دیدم بعد ورود روی دایره رفت درون دریا تاشکم خواست پسری که مرده زنده بشه ،پسره از زیر آب درآمد زنده شد، بخودم میگفتم منو احمقو باش درخواستیم نکردم فقط نگاه. در ساحلش خانمی داشت درس میداد منم نشستم ،میگفتن در دریا چیزهای است که آدم رو تکه تکه میکنه یک دختری میخواست فیلمش نشونم بده در تلویزیون، گفتم نمیخام سرم بردم پایین که نبینم .
----------------
متشکرم :)
فریبا هراتی
: سلام. پسری که از شما کوچکتر است و تازگیها دیدید اورا، از شما خوشش می آید. دید شما نسبت به کارتان از قبل بهتر شده و امیدوارتر شده اید. شما منیت ندارید و مهربان هستید. دیدتان وسیع است و دلتان بزرگ. شما می دانید که در اوج تاریکی ها همیشه خدایی هست که حاجت ها را برآورده می کند. باید در کارهایتان به خدا توکل کنید. نمی خواهید منفی باف باشید و افکار منفی را از خودتان دور می کنید. تشکر از همراهیتون.
Röya : سلام
خواهرم خواب دیده
دیدم از پنجره اتاق بیرون رو نگاه میکردم ...پایین دریای وسیعی بود که برام خیلی آشنا بود و آب زلالی داشت طوری که سنگ های کف اون پیدا بود و دریا پر بود از نهنگ های مشکی رنگ و بزرگ، توی ذهنم داشتم فکر میکردم برم و شنا کنم تا اینکه متوجه شدم یه چیزی دستمه که انگار میخواستم پرت کنم داخل آب که یهو یه لاکپشت بزرگ از سمت چپ پیداش شد و حمله کرد به چیزی که دستمه تا اونو بخوره که من جاخالی دادم و لاکپشت خودشو چسپوند به پرده اتاق و متوجه شدم چهره بچه داره لاکپشت.من اونو گرفتم و سریع یک تشت گرد قهوه ای رنگ آوردن و اونو انداختم داخلش و تبدیل شد به یه لاکپشت معمولی و رفتم اونو نشون دایی ام بدم و داشتم میگفتم میتونم نگهش دارم یا رهاش کنم که دایی گفت میتونی نگهش داری ۴ روز از آب بیرون باشه دیگه دلش دریا رو نمیخواد ...
---------------
متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. شما از مسائلی آگاه می شوید که روحتان احساس آرامش خواهد کرد و کارهایی به فکرتان می رسد که از نظر مدیریت کردن، برای شما خیلی بزرگ هستند. لاک پشت انسانی زاهد و عالم و بی آزار است که سرش تو لاک خودش است و در ابتدا برخورد او غیر دوستانه به نظر می رسد و کاری می کند که دیگران ناراحت می شوند ولی بعد متوجه معصومیت روح او می شوند. شما عاقل و وفادار هستید و باید در کاری سرعت خودتان را کم کنید و بیشتر فکر کنید. ثبات در کار و صبر باعث پیشرفت شما در کارتان می شود. شما به دیگران اجازه نمی دهید که از نظر فکری خیلی به شما نزدیک شوند و بعد از مدتی که خودتان را از دیگران دور کردید، احساس می کنید که تنهایی و خلوت خودتان را بیشتر از در جمع بودن دوست دارید. تشکر از همراهیتون.
elham : سلام خسته نباشيد خانم هراتي
من خواب ديدم با شوهرم كه تو دعواي مهريه هستم دست تو دست در ماشين در جاده اي ميرفتيم كه يهو دريا جولومون درومد و جاده پيچيد جوريكه دريا سمت راست جاده قرار گرفت و اولش دريا به نظرم طوفاني بود ولي وقتي جاده پيچيد با درياي زلال متصل شده بود جوري كه تو خواب به شوهرم گفتم دريا دو رنگه ببين!!!!!!!!!و ما در وسط اون خطي كه اين دو دريا رو بهم ميرسوند رسيده بوديم طوري كه سمت راست طوفاني و گل الود و سمت چپ دريا زلال و عادي و هر دو موجهاشون مثل هم بود اروم و ماشين به سمت زلالي و عادي شدن دريا و به نوعي جوري كه وقتي هوا افتابيه دريا هست
ممنون ميشم تعبيرشو لطف كنيد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان برای یک هدف فعالیت می کنید که تکلیف مهر را مشخص کنید. سمت راست عملی آگاهانه و عمدی و افکاری منطقی است که قطعا باید با مبارزه و دعوا همراه باشد و این معنی را دارد که نیاز دارید پای حقوقتان بایستید. اما شما سمت چپ رفته اید و این یعنی اینکه با هم سر این مسئله به توافق خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
elham : سلام
من خواب ديدم با شوهرم كه تو دعواي مهريه هستم دست تو دست در ماشين در جاده اي ميرفتيم كه دريا در كنار جاده بود منتها دريا از مسير كه ميرفتيم تيره و گل الود مثل طوفاني و به درياي زلال متصل شده بود جوري كه تو خواب به شوهرم گفتم دريا دو رنگه ببين!!!!!!!!!و ما در وسط اون خطي كه اين دو دريا رو بهم ميرسوند رسيده بوديم طوري كه سمت راست طوفاني و گل الود و سمت چپ دريا زلال و عادي و هر دو موجهاشون مثل هم بود اروم
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
Hani : خیلی ممنون از شما درسته دقیقا همینطوره چشم حتما مواردی که عنوان کردید رو انجام میدم انشالله سلامت باشید و در پناه خدا شما و خانواده گرامیتان.
Hani : با سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. من پریشب خوابی دیدم نگرانم. خواب دیدم با خانواده ام در خانه مان هستیم ولی بازم این خانه شبیه خانه ی واقعی ما نیست خواهر کوچکم بلوز صورتی مثل بچه ها پوشیده خوشگله ولی بچه گانه اس میگم خوبه ظاهرش هم نمیخوره به سنش در واقعیت هم ظاهر خواهرم از واقعیت کمتر نشون میده بعد میره جلو میبینم مدل پشت بلوزش بازه یعنی مدلشه بعد خواهر بزرگم و شوهرش از خانه ما در حال بیرون رفتن هستن مثلا میخواستن برن خانه خودشون بعد بابام که میره رو ایوان میبینه کل خونه و خیابون رو آب برداشته آب همینطور داره میاد بالا میخواد بره بهش میگم بابا تو رو خدا نرو طبقه بالا اتاق ما رو هم آب میگیره بابام در حال ترک کردن ما بود توی خواب در واقعیت هم خانه ی ما دوبلکس هست و اتاق خواب بالا هست در خواب هم همینطور بود ولی خانه به شکل خانه ی واقعی ما نبود پدرم التماس میکنم تو رو خدا نرو خوب ما رو هم بالا آب میگیره میگم الان که دامادمون یعنی اونم توو آب رفت چه طوری رفت همبن الان آخه رفت آب مثل اینکه یه کم رفته بود پایین بابام رفت بهد میبینم خواهر کوچکم داره میره یه عده زن چادری پشت هم از توو خیابون میان توو خونه مون یکیشون میاد انگار با خواهرم برخوردمیکنه میوفته زمین خواهرم میزنتش زمین من اون زن چادری رو بلند میکنم مثل اینکه روی موتور هم نشسته بود چادرش و میزنم کنار میبینم یه طرف صورتش سوخته به خورده به اگزوز موتور من دلم میسوزه صورتشو پاک میکنم روغن میارم کلی توو دستش میریزم که بزنه خودمم روغن و نمک به صورتش هی زیاد میمالم که تاول نزنه خوب بشه بعد میبینم خواهرم هم از خونه داره میره خونه رو ترک کنه التماسش میکنم تو رو خدا خونه رو ول نکن ازت خواهش میکنم نرو اسمش و میگم میگم اگه ما خونه مونو ول کنیم اینا میان همه چی مونو میدزدن حیفه وسایلمون حیفه زندگیمون اینا همه چی مونو میبرن تو رو خدا از خونه مون نریم خونه مونو ول نکنیم همین جا بمونیم هرچی میگم خواهرم محل نمیده هیچی نمیگه میره بیرون دسته دسته پشت هم زنای چادری همه بیشتر چادر مشکی فقط دو سه تا چادر خونگی گل گلی همه چادر مشکی میومدن داخل میرفتن از پله های اتاق بالا اتاق خواب چون خیابونو آب گرفته بود اونا اونجا پناه آورده بودن میرفتن بالا من با خودم میگفتم وای اینا معلم نیست کین الان دزدی هم میکنن فقط من توو خونه مونده بودم من دم در اتاق ایستاده بودم یه زن جوان هم سن و سال خودم کنارم ایستاده بود تقریبا کشیده بود آرایش کرده و مرتب بود از شیشه در به خیابون نگاه میکرد با من اون نگاه میکرد که میومدن توو بعد دیدم همون زنها یکی یکی اومدن پایین دارن میرن بیرون از خونه مون همه یکی یکی اومدن رفتن گفتم خدا رو شکر چیزی نبردن چادر به سر یکی یکی میرفتن بیرون دوسه تا مونده بودن هنوز که من یهو حواسم رفت به اون دختری که دم در با من ایستاده بود و این مناظرو تماشا میکرد بهش گفتم حالا که تو اینجا ایستادی نگاه میکنی حداقل دیگه نزار کسی وارد بشه باحالت مسخره نگاه کرد یعنی نه بهس گفتم برو بیرون هیچی نمیگفت دیدم نمیره گفتم حالا که ناین کارو نمیکنی پس گم شو بیرون داد زدم گم شو بیرون یه لگد زدم بخشید دم باسنش پرتش کردم بیرون در و بستم دوباره برگشتم دیدم همون جا دوباره توو اتاقمونه بهش گفتم ا باز تو اومدی یهو به خودم اومدم گفتم تو چه جوری اومدی توو چون من در بسته بودم ترسیدم فهمیدم جنه ازش پرسیدم تو جنی؟ با لبخند وحشتناک تایید کرد آره توو نگاهش تمسخر من بود از ترس از خواب پریدم اون جن بود چون بیرونش کردم دوباره همون جا ظاهر شد تمام اتفاق ها رو داشت نگاه میکرد خانم هراتی من خیلی ترسیدم از این خواب ممنون میشم تعبیرش کنید. ببخشید نمیشد کوتاهش کرد خوابو ممنون میشم ازتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما با شرایط روحی جدیدی از خودتان مواجه خواهید شد. افکار و ایده های جدیدی که قبل به ذهنتان نمی آمده و خواهر شما هم افکاری رومانتیک و عاشقانه در سر دارد و رفتاری ناپخته و افکاری خام در ذهنش به وجود آمده که باعث می شود که از سنش کم عقلتر به نظر برسد. او درست فکر نمی کند خودش خبر ندارد ولی پشتش حرف می زنند و مردم تشیخیص می دهند که او انگار کم عقلی می کند. خواهر شما و شوهرش با شما همفکری نمی کنند و این افکار جدید را تحسین نمی کنند. پدرتان هم از این شرایط جدید احساس خوبی ندارد و می خواهد با این سیل احساسات منفی که در زندگی تان به جریان افتاده است مخالفت کند. خواهرتان هم از اینکه کسی افکار او را تحسین نمی کند احساساتی شده و دپرس می شود و از این رو شما با شرایطی مواجه می شوید که انگار به دنیا اجازه می دهید از کارتان سردرآوردند و احساسات خودتان را به دیگران انتقال می دهید. جن در خوابتان افکار منفی و شیطان صفتانه ای است که به زندگی تان آمده و باعث دشمنی شما نسبت به هم می شود. برای دفع شیاطین و نیروهای منفی ذکر نام حضرت فاطمه س را هفت بار به این صورت بگویید: یا فاطمت البنت محمد رسول الله. هر وقت ترسیدید و قبل از خواب هم این ذکر را 7 بار بگویید. 4 قل و آیت الکرسی هم بخوانید و به خواهرتان با ملایمت نصیحت کنید که عاقلانه فکر کند. صدقه هم بدهید. تشکر از همراهیتون.
maryamkh : سلام من دخترم که 20 سالشه خواب دیده که خونمون را جابجا کردیم یک خونه معمولی گرفته بودیم که از خونه الانمون بهتر نبوده از لحاظ ظاهری ، بعدرفته توی اتاقش دیده دور تا دور اتاق کمد هست که پر از وسایل و رختخواب هست که مال دیگرونه و جایی برای وسایلش نبوده و این اتاق هیچ پنجره ایی نداشته و خیلی ناراحت بوده از اتاقش ،که در حال گریه کردن بوده که بیاد اتاقش را جابجا با برادرش بکند و دعوا راه بیندازد که یکدفعه باباش میاد تو اتاق میگه به پشت سرت نگاه کن که یکی از دیوارهای اتاق که به نظر دخترم دیوار بوده باباش یک دفعه یه پنجره باز می کنه که روبروی آن پنجره یه دریای بسیار زیبا و آبی که احساس میکرده از شدت آبی بودن به آسمان ابی چسپیده و پر از قایق های کوچک با بادبانهای کوچک مثل ساحل کشورهای اروپایی و مدیترانه ایی و اینقدر این دریا زیبا بوده که محو زیبایی دریا و قایقهاش شده بوده و خونه دیگه آنجا نبوده و ساحلی هم نبوده انگار خونه ما لب اسکله بوده و دخترم تمام غم اتاقش از یادش می ره از بس ویوی این پنجره اتاقش رویایی بوده خواهش می کنم تعبیر خواب دخترم را بگین لطفا
فریبا هراتی
: سلام. ذهنیات و روحیات شما عوض خواهد شد و شرایط زندگی تان هم عوض می شود. احساس دخترتان این است که با این ایده ی جدیدی که شما در سر دارید، زندگی او رو به رکود خواهد رفت. شما مجبور می شوید کلی راز نگه دارید و همه اش صحبت تجربیات و رفاه مردم دیگری را می کنید که راه امروز شما را قبلا رفته اند. دخترتان حس می کند که هیچ چیزی از آینده اش مشخص نیست و نگران است ولی پدرتان به او چشم اندازی از آینده ای را که برایتان در نظر گرفته را نشان می دهد. زندگی پر از احساس و آرامش و شادی... شاید شما خیال مهاجرت دارید. تشکر از همراهیتون.
nasim : سلام ، من خواب دیدم که قسمتی سراشیبی داره شن مانند،منتهی میشه به ساحل دریایی ، اما ساحل خیلی کمی داشت که خیلی ها رو سراشیبی بودن داشتن تماشا میکردن ومنو دخترخاله ام رفتیم ساحل چندبار با اون که همه میگفتن عمق داره ما اصلا تو اب فرو نمیرفتیم تو راه برگشت به خونه( که انگار مراسم عروسی داشتیم به گمانم )از تو ماشین هیئت ها یه شالی افتاد منم گفتم بگیرینش برای امام حسینه چون ماشین ما فاصله داشت مردم اونجا بودن یه دختر غریبه ایی گرفت بعدش دخترخاله ام سر کرد گفت تو بکن منم گفتم از هیئت اجازه ندارم شاید راضی نباشن بدون اطلاعشون اما به دختر خاله ام گفتم شاله قشنگیه 3تا طرح داشت که میتونستی هر طرفشو سر کنی باز نمیدونم کذاشتم یا نه رفتیم که ناهار بخوریم
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید در زندگی منطقی فکر کنید و جاپایتان قرص باشد هر چند که گاهی هم احساساتی می شوید ولی عقلتان بر احساستان پیروز خواهد شد. اعتقادات مذهبی شما باعث می شود که همیشه در کارهایتان به انصاف رجوع کنید و وابستگی شدیدی به دین و ایمانتان دارید. دختر خاله شما احتمال دارد به زودی ازدواج کند و شما سعی می کنید از لحاظ روحی همدیگر را حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.
Shah57 : با سلام
من خواب دیدم در کنار ساحل هستم در نوشهر ؤ میخواستم با پا در کنار ساحل تا بابلسر بروم اما خواهر زاده ام گفت من با شنا میبرمت
که با خواهرزادم تودریا ک اب روشنی داشت از نوشهر تا بابلسر شنا کردیم البته خواهرزادم گفت ک پای اونو بگیرم و بعد شنا کردیم و بعد ازهجده دقیقه به بابلسر رسیدیم. در بابلسر به یه میوه فروشی رفتیم و به ما میوه داد و یه دختربچه اونجا بود که از دختر من خوشش اومده بود و بهش میوه میداد. باتشکر از محبت شما
فریبا هراتی
: سلام. شما آدمی منطقی هستید و می خواهید جاپایتان قرص باشد و آرام آرام به اهدافتان برسید اما خواهرزاده ی شما به شما کمک خواهد کرد که خیلی راحت به اهدافتان برسید و به شادی و ایمنی و سلامتی خواهید رسید . دنیا به شما رو می آورد و به راحتی به اهدافتان می رسید. تشکر از همراهیتون.
طيام : سلام توى ٢٤ ساعت دوبار خواب دريا كاملا متفاوت ديدم نصف شب خواب ديدم لب دريام ميبينم خالم و بچه ١٠ ماهش و شوهرش و مادرِ من توى آب دريا افتاده و بى حركت هستن(انگار غرق شدن) من در تكاپو واسترس هستم كه نجاتشون بدم يكى يكى ميارمشون بيرون و نجات پيدا ميكنن و خيالم راحت ميشه كه به موقع اوردمشون بيرون.
بعدازظهر همون روز دوباره خواب ميبينم يكى ديگه از خاله هام بامن رفتيم لب دريا وارد يك قايق چوبى قهوه اى ميشيم كه يك مرد مارو ميبره روى موج ها قايق سوارى ميكنيم موج ها بالا ميرن ماهم با موج قايقمون حركت ميكنه نگرانم كه غرق نشيم بعد مدتى ميريم ساحل يك اسكناس ١٠هزارتومنى و يك هزارتومنى به قايق ران ميدم بعدش با خالم و دختر داييم توى آب ساحل ميريم كه شنا كنيم من بهشون ميگم بيايد شن درمانى هم بكنيم.
ممنون ميشم تعبيرش رو بفرماييد.
فریبا هراتی
: سلام. شما منطقی فکر می کنید و می خواهید که جاپایتان محکم باشد اما خاله شما و شوهرش و مادرتان سر مسئله ای احساسات شدید به خرج می دهند و غرق در افکار و انرژی منفی قرار می گیرند و شما سعی می کنید که یکی یکی ایشان را از منفی بافی دور کنید. شما قدرت دارید که با ناشناخته ها و احساسات خودتان کنار بیایید و در همه حال جنی در شرایط سخت عقلانی عمل کنید. شما می دانید که چه می خواهید و اعتماد به نفستان بالاست و کارتان را تا انتها انجام می دهید. شما هم البته گاهی در نگرشتان به زندگی و چشم اندازتان راجع به مسائل احساسی تغییرات کوچک و سطحی می دهید و انعطاف پذیر هستید. تشکر از همراهیتون.