تعبیر خواب دریا
اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.
اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.
بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.
اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.
اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
تعبیر خواب مَد دریا
دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
رز : سلام خواب دیدم ینفر محل کارم اومده ویدفعه بوی بدی ازش بلند شد و بمن حالت تهوع دست داد یادم نمیاد بالا اوردم یا نه ولی وقتی برگشتم حالم مثل کسانی بود که بالا اورده رنگ و روم پریده بود یدفعه نمیدونم چیشد که به کشور امریکا با پدرو مادرم سفر کردم از یه کشور دیگه سر دراوردم و از خونه ها و خیابانهای شیک که گذشتیم گفتم اونجا اقیانوسه
پرسیدم اقیانوس آرام هس رفتیم به سمتش آبش ابی زیبایی بود و بسیار تمیز کنار ساحل وایسادیم بعد اومدم یه طرف دیگه چتد تا اشنا دیدیم حرف زدیم ادرس یه دکتر بهشون دادم که تو ایرانه و گفتم اونطرف اقیانوس قشنگی برید ببینید و دوباره رفتم سمت اقیانوس
فریبا هراتی
: سلام. شما خبر بدی را خواهید شنید که از این خبر در ابتدا منقلب می شوید و برایتان قبول آن خوشایند نیست ولی اتفاقی در جریان است که باعث می شود که شما از غم و نگرانی فارغ شوید و با تحولی بزرگ در زندگی مواجه خواهید شد. شما به آرامش می رسید و احساس قدرت خواهید کرد و انگار هیچ چیزی نخواهد توانست مانع خوشبختی شما بشود. شما احساستان این است که این خوشبختی را مدیون کارهای خوبی هستید که برای مردم کشورتان انجام داده اید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : ساام و صبح بخیر مهربان بانو
من خواب دیدم با خانواده ام جایی هستم که رو بروی دریا ام. ساحلی بود که کمی ماسه داشت و بعدش تپه و کوه سنگی شروع میشد من روی یه سنگ نشسته بودم و دریا را تماشا میکردم.نم نم بارون لطیفی هم میومد.داداشم و زنش داشتم میومدن.سمت چپم زیر یه درخت تو سراشیبی کمی که بود خواهرم سفره پهن کرده بود ولی به مامانم گفت ما چیزامونو جمع میکنیم و سفره و غذاهای توشو جمع کرد وبا شوهرش رفت.بعد دوتا از خاله های همون دامادمون اومدن با من دست دادن یکیشون بهم گفت مریم خانم ما خوانه خریدیم میخواستیم بیایم تو آپارتمان شما ولی خب مال شما ۱۲ طبقه هس و بدون اسانسور و من نمیتونستم بیام.شرمنده تو دلم گفتم ما که خونمون هم اسانسور داره و هم ۳ طبقس ؟چی میگه ؟انگار خونمون پشت همون کوه ودریا بود.دیدم تو ساحل کم عمق داداشم داره راه میره .من خیلی دلم واسه شوهرم تنگ شد به بالا واسمون نگاه کردم دیدم رو یه تخته سنگ جلوی روم نوشته هایی از طلسمات بود .انگار خدا میخواس بگه اتفاقات زندگیت بخاطر ایناس .همون موقع صدای اذان شنیدم.من بلند شدم رفتم پاهامو زدم تو اب .اب کم عمق بود و زلال و خیلی سرد.اونطرفتر هم داداشم بود بارونم نم نم هنوز بود.بعد اومدم بیرون اونطرفتر درخته دیدم مامان سفره انداخته توش سالادالویه بود .اومدم بهشون بگم گرسنه ام که یه مادر پیر چادری و پسرش روی سکوهای ما نزدیک درخت نشستن بهشون گفتم اینارو ما رزرو کردیم پسره گفت مازود میریم من نشستم کنارشون دیدم داداشم کلی جوجه سیخ زده مامانم هم منقل روشن کرده منتظر بود داداشم بیاد با زنش درستشون کنه .زن داداشم اومد .ضمنا اون در واقعیت باما قهره.چندساله.من بلند شدم و برم که سلام کرد .منم گفتم خیلی نگات کردم تا سلام کنم.اونم همینو به من گفت خلاصه شاکی بود داداشم اینهمه جوجه زده و نمیشه پخت و .. و من پشت سرش بودم.دیگه بقیشو یادم نیست .ممنونتون میشم اگه لطف کنید تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. جاپای شما قرص است و سعی می کنید منطقی با مسائل برخورد کنید و احساس مثبت و خوبی از زندگی داشته باشید درکتان بیشتر از قبل شده و دید وسیعتری دارید. خواهر شما سعی می کند در مسائل احساسی شما خیلی دخالت نکند و به زندگی خودش برسد. فامیل دامادتان احساس می کنند که زندگی های خوبی دارند و روحیاتشان و ایده هایشان مدرن است و نمی خواهند خودشان را درگیر چرخه ی نگرانی های شما بکنند و فکر می کنند که مشکلاتتان زود تمام نمی شود. مشکلات شما به خاطر باور به طلسم است!! باید به این باور داشته باشید که در زندگی تان هیچ دستی بالای دست خداوند نیست و اگر شما باور کنید که جادوتان کرده اند در واقع شما باور کرده اید که قدرت شیطان از قدرت خداوند بالاتر است و این گناهی است که باعث بدبختی کسانی می شود که به طلسم اعتقاد دارند و در کارشان گره می افتد. شما می خواهید که فکرتان باز و آرام باشد ولی سردی و بی محبتی دیده اید ولی اگر حواستان به خدای مهربان باشد و به او توکل کنید، به زودی خبرهای خوشی خواهید شنید و عمق نگرانی های شما زیاد نیست. مادر شما احساساتش را با ساده دلی برای دیگران مطرح می کند و شما هم ساده دل و احساساتی هستید. برادر شما به فکر شماست و برایتان نگران است ولی خانمش نه ولی او هم کم کم روابطش با شما خوب خواهد شد. خانواده تان سعی می کنند که زندگی شما خوب شود و دلگرمی و ثروت به زندگی تان راه یابد. تشکر از همراهیتون.
Mahsamehr : با سلام عرض ادب حضور شما.این خواب رو دخترم دیده تشکر بابت تعبیرش. «به یه دریا نگاه میکردم و فکر میکردم که شب قبل(یا قبلا) توش غرق شده بودم اما نجات پیدا کرده بودم.. بعد همینطور که نگاه میکردم دوباره تو اون شرایط قرار گرفتم و اینبار با یه قایق فکر کنم تقریبا شکسته توش بودم.
و روی یه چیزی نگهش داشته بودم و با یکی حرف میزدم(که سیاه پوست بود و کسی که انگار راهنمام بود) بعدش پرید روی آب و راه رفت و رفت..و یه چیزی کفت که یادم نمیاد ( مثل اینکه اگه فلان کار و بکنی تو هم میتونی) و من هم پریدم و آب برام مثل یه سطح شیشه ای شده بود و تونستم روی آب راه برم..
و‌بعد انگار که کسی نمیدونست این انفاق برام افتاده که غرق شده بودم یا نزدیک بوده غرق بشم و من میخواستم با افتخار براشون بگم که چجوری نجات پیدا کرده بودم..»
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما با مسائل احساسی شدیدی روبرو شده و عرق احساسات منفی شده بودید و خیلی از شرایطی که داشتید ناراحت شده بودید. اینبار ضمیر ناخودآگاه شما این مسائل را به یاد می آورد و سعی می کنید مثل قبل، خودتان را غرق احساسات نکنید و کنترل خودتان را حفظ کنید. شما یاد می گیرید که با بدیها و انرژی های منفی و استرس ها مبارزه کنید. بی خیال خواهید بود و از افکار دردناک دوری می کنید. عاقلانه فکر می کنید و جاپایتان قرص خواهد بود. شما از تجاربتان استفاده کرده و بر مبنای آن بر مشکلاتتان پیروز می شوید. تشکر از همراهیتون.
Marzi : با سلام پوزش میخوام که قوانین سایتا رعایت نکردم خانم هراتی من خواب را دوبار دیدم خواب دیدم میریم شمال ی دریای پاک و زلالی روبروی منه که خیلی قشنگه کنار دریا خانه ساحلی قشنگی هستن که سنگی هستن و من از روی این سنگها هی عبور میکنم و این خونه ها را رد میکنم به خونه بعدی تا اخر و هر چی جلو میرم اب موجش بیشتر میشه و بالاتر میاد ولی طوفانی نمیشه با موج خیلی کم و من به خونه اخر میرسما و دوباره برمیگردم به خونه اول ساحلی تو عالم خواب اب دریا خیلی روشن و قشنگه. بازم عذر میخوام بابت اون خطا و اشتباه تکرار نمیشه خانم هراتی عزیز
فریبا هراتی
: سلام. خواهش میکنم عزیزم. شما در زندگی تان به موفقیت می رسید و جایگاهی قوی و با ثبات خواهید داشت. احساس آرامش می کنید و منطقی فکر می کنید هر چند که احساسات مثبت و ثروت زیادی به زندگی شما راه پیدا می کند. تشکر از همراهیتون.
Leili : سلام خانم هراتی عزیزممنون از تعبیرهای زیباتون.من یکشب که خیلی غمگین بودم خواب دیدم داخل دریای افتادم ودارم غرق میشم درحال غرق شدن بودم که یکی از دوستانم اومد دست منو گرفت ونجات داد در عالم خواب هم غمگین بودم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درگیر احساسات منفی شدیدی بوده اید که به کمک دوستتان و با استفاده از درددل کردن برای او، توانسته اید خودتان را سبک کنید و از غرق شدن در عمق احساسات منفی رها شوید. تشکر از همراهیتون.
Mona : د شب قبلش خودم خواب دیدم تو یه قایق با یه دوستی هستم تو دریا شفاف پر از ماهی رنگارنگ که اون دوست قایق رو هدایت می کرد.
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما از نظر احساسی به شما خیلی نزدیک است و او از رویاها و آرزوهای خوب خودش برای شما صحبت خواهد کرد. احساسات مثبت زیادی را در زندگی تجربه می کنید ولی باید دقت کنید که جاپایتان قرص باشد چون صرفا با احساسات نمی توان زندگی کرد! تشکر از همراهیتون.
negar : سلام وقت بخیر
تو خواب با پسر داییم و دامادشون بودیم که میخواستیم بریم شمال تو جاده بودیم که پسر داییم گفت نریم شمال حوصله جاده ندارم که من گفتم دوس دارم برم دریا تا گفتم دیدم بغل جاده تبدیل شد به دریا بعد گفتم بزن بغل میخوام برم تو آب که گفتن اینجا که دریا نیست گفتم هست زرد بغل گفتم بازم‌نمیبینید گفتند نه،بعد منم رفتم تو آب خیلی شفاف و تمیز بود،بعد بهم میگفتن که توهم زدم.همینجوری که تو آب بودم انگار یه صدایی امد که الان یه دست میاد از طرف خدا برو هر چی میخوای بگو بعد من دستم و بالا گرفتم و با گریه از خدا حاجت خواستم،که سرم‌پایین اوردم دیدم یه دست داره میاد تو آب که رفت تو آلاچیق که تو دریا بود منم رفتم تو آلاچیق باز با گریه از خدا حاجت خواستم...
اینم عرض کنم که دوست پسرم خواب دیده،خیلی مشکل سر راهش هست،ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید مسیر زندگی تان به موفقیت ختم شود و به خاطر مسائل احساسی زندگی تان خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اید و تمام وجودتان احساساتی شده که برای دیگران قابل درک نیست. برای رسیدن به خواسته هایتان از خدای بزرگ کمک می خواهید و خدا هم صدای شما را می شنود و آنچه که به صلاحتان باشد را برایتان فراهم می کند. اینکه دوست پسرتان خواب مشکل دیده اولا با این حالتی که نوشته اید اصلا قابل تعبیر نیست چون بسیار کلی گویی کرده اید دوما نوشتن 2 خواب در یک خواب مجاز نیست. تشکر از همراهیتون.
Ayda : باسلام و خسته نباشید. خواب دیدم یه فرزند پسر چند ماهه دارم که در آغوشم گرفتم و راه میروم و از کنار دریا رد میشم .که آب بسیار زلالی داشت به طوری که ته آن دیده میشد با خودم گفتم چطور شد که آب این دریا اینقدر زلال شده قبلا اینقدر زلال نبوده و کمی هم عمیق تر و پر آب تر شده بود . در کل صحنه خیلی قشنگ و خوشایندی از دریا دیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما گشایش کار می یابید و پروژه و کاری به شما محول می شود که با آرامش خاطر و احساسی مثبت به انجام آن خواهید پرداخت. شما به مسائل با دیده ی وسیع تر و عمیقتری نگاه می کنید و چشم انداز مثبتی نسبت به زندگی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام من بایه اقایی درارتباطم ومحرم شدیم که قراربودبه ازدواج ختم بشه ولی طی یسری اختلافات قرارشدکه جدابشیم من قبل ازخواب خیی ازخدا نشونه میخواستم که تواین رابطه چکارکنم ایابمونم یابرم؟خواب دیدم قبلش اون اقا زنگ زد که صیغه رو ببخشه ولی بجااون شروع کرد حرفای قشنگ زدن وقربون صدقه ام میرفت بعد تو خونشون بودم یه خونه ویلایی وبزرگ کنار پدر ومادرش که مادرشون هم ازدنیارفتن ولی چنان تو خواب بغلم کردوبوسم کرد وبهم محبت میکردانگار واقعی بود یکی ازعروساش بهش گفت توکه عروس دوست نبودی حالاچی شده گفتش عروسی که ببینم به پسرم میرسه وخوشبختش کرده چرادوسش نداشته باشم بعدش بلندشدم و دست اون عروسشون رو گرفتم وبهش گفتم چرااینجوری هستی تو ببین زندگی چقدقشنگه گفتم بیا یچی نشونت بدم بردمش پاگذاشتم تو یه رود اب زلال که از درختای این ور واونورش سبز رنگ شده بود خیلی قشنگ بود بردمش کنار یه دختی برگاش کمی زرد بود گفتم نگاکن چقدقشنگه چقدچیز برا شکرگذاری داری وبعدش بیدارشدم بنظرتون چه نتیجه ای ازاین خواب میتونم بگیرم؟
فریبا هراتی
: سلام. نتیجه ای که شما می توانید از این خواب بگیرید این است که این آقا ذاتا و اصالتا آدم بدی نیست و پدر و مادرش ( روحش شاد) هم از اینکه با شما ازدواج کند خوشحال می شوند ولی در عین حال کنار خوشی های زندگی سختی هم وجود دارد و اینکه شما نمی توانید به همه ی خواسته هایتان برسید و باید معقولانه رفتار کنید. اگر مثبت اندیش باشید و با سختی ها کنار بیایید می توانید به هم برسید ولی اگر بخواهید خیلی آرامانگرایانه و سخت گیرانه با هم رفتار کنید، مشکلاتتان ادامه خواهد یافت. اگر صبور باشید و اجازه دهید با شما تماس بگیرد و دیدید که با شما مهربان بود، با هم توافق کنید به نفع شماست. تشکر از همراهیتون.
Sedegh : من خواب دیدم، کنار یه دریا هستیم با خانواده خودم وهمسرم، ، دریا آرام بود، وتوی آب بودیم قسمت کم عمق،
ساحلش تپه مانند بود،
من رفتم روی ماسه ها نشستم، دستم را کردم داخل ماسه ها و از خدا خواستم که یک چیز طلا از داخل ماسه ها پیدا کنم، بعد یک دفعه یک گردنبند طلا، پیدا کردم (گردنبنده خیلی بزرگ نبود یه زنجیر متوسط با یه پلاک) ولی من خیلی دوست داشتم وخیلی خوشحال شدم ولی به هیچ کس نگفتم که چیزی پیدا کردم
بعد از روی تپه (ساحل) رفتم بالا که دیگه برم، یه دفعه پسرم که ده سالشه ، از روی ماسه ها سر خورد رفت توی دریا، من ترسیدم، ولی اون قسمت کم عمق بود و بعد پسرم با زحمت خودش را کشید بالا واز تپه اومد بالا
فریبا هراتی
: سلام. شما به احساسات مثبت و آرامش فکر می کنید و امیدوار هستید که با مسائل و مشکلاتی مواجه نشوید که ذهنتان را درگیر کند. مشکلات شما خیلی زیاد نیست ولی با این وجود سختی هایی را متحمل می شوید که امیدوارید به زودی حل و فصل شوند. احساس مثبت و موفقیت به زندگی شما راه می یابد و خیلی زود سختی ها را پشت سر می گذارید. ولی باید حواستان به پسرتان هم باشد که در تربیت او بیشتر دقت کنید. او جوان و حساس است و ممکن است خیلی راحت بلغزد و اشتباه کند و دچار احساسات منفی شود. البته مشکل پسر شما هم حل خواهد شد ولی بیشتر به او توجه کنید. تشکر از همراهیتون