تعبیر خواب دریا
اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.
اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.
بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.
اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.
اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
تعبیر خواب مَد دریا
دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فاطمه اصغری : باسلام خدمت شما
من در حال حاضر حدودا دو سال و خورده ای هست که با پسری در ارتباط هستم که فوق العاده دوستم داره و منم دوستش دارم اما همیشه دو دل هستم چون خانواده ام با ازدواج ما مخالفن اما امیدوارم که در آینده که شرایطمون بهتر شد بتونم راضیشون کنم.
من امروز حدود 10 صبح خواب دیدم که کنار دریا هستم و از عشقم جدا شدم و مرد دیگری در کنار من نشسته و دستش را پشت گردنم گذاشته بود و من هم همینطور که ناگهان اسم عشق سابقم را که اکنون با او هستم و در خواب از او جدا شده بودم را به زبان آوردم و آن پسر که کنار من نشسته بود به من گفت هنوز فراموشش نکردی؟ و من گفتم نمیتونم فراموشش کنم دست خودم نیست. (ظاهرا با اون پسر ازدواج کرده بودم و دریا هم به نظرم آرام بود)
حالا خواستم بپرسم تعبیر این خواب چی میشه؟ و دوم اینکه شنیده ام خواب هایی که قبل از اذان صبح باشند تعبیر دارند و درست هستند، آیا این درست است؟ و اینکه فرد چه زمانی خوابی را ببیند اهمیت دارد؟
بی صبرانه منتظر پاسخ شما هستم، سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. خوابها گاهی از نگرانی انسان در ذهن مجسم می شوند و گاهی مربوط به گذشته گاهی مربوط به اینده هستند. گاهی باطلند و گاهی وحی. محتوی خواب است که نشان می دهد خواب مربوط به چیست و هیچ گروه بندی خاصی نمی توان برای درست بودن یا نبودن تعبیر از نظر زمانی قائل شد. چون در دنیای امروز خیلی ها شب بیدارند و صبح می خوابند خیلی ها فقط عصرها می خوابند تا ظهر فردا بیدارند.... پس این ساعات خواب در دنیای امروز صدق نمی کند. زمانی که شما در فکر کسی نباشید و خوابش را ببینید می توانید به پیام داخل خواب توجه کنید ولی هر شب به فکر کسی بخوابید و خوابش را ببینید این خواب نیست تجسم است و خیال. ضمن اینکه اگر کسی یک ریز بخوابد که عشقش را خواب ببیند هم خوابش باطل است. بعضی مردم روزی 3 وعده خواب ارسال می کنند گویی اصلا هیچ وقت بیدار نیستند و در دنیای واقعی سیر نمی کنند. شما سعی می کنید منطقی باشید و به مسائل احساسی با آرامش نگاه کنید. جاپایتان قرص است و گشایش کار خواهید یافت. کسی که دوستش دارید در دلتان است و خیال ندارید فراموشش کنید. تشکر از همراهیتون.
khorshid : سلام.خواب ديدم که روز بود و همراه با آقايي که چهرشو نديدم و پشت سرم داشت وسيله ي کوچکي رو که سقف نداشت و روش نشسته بوديم رو کنترل ميکرد بالاي دريا آروم پرواز ميکرديم فاصلمون با دريا کم بود و من توي مصافتي که طي ميشد فقط پايين دريا رو نگاه ميکردم خيلي وحشتناک بود و ميترسيدم که بيوفتيم چون وسط دريايي عميق بوديم و رنگ دريا خيلي تيره بود سورمه اي رنگ اما تميز و يکدست بود.بعد از دور ديدم داريم به يه جاي زيبايي نزديک ميشيم که شبيه جزيره يا مثل کشور دوبي بود درياش آبي خوشرنگ فيروزه اي روشن بود که آفتاب تندي هم ميتابيد و پر از درختاي نخل بلند و همه جا سرسبز و برج هاي بلند زيادي اونجا بود خيلي خوشحال شدم که داريم به اونجا نزديک ميشيم و کم کم به بالاي اونجا رسيديم و آماده ي فرود بوديم.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما با مسائل احساسی روبرو خواهید شد و کسی از شما حمایت خواهد کرد. مشکلات و سختی ها را پشت سر می گذارید و اهداف بالایی برای خودتان در نظر گرفته اید یا به اهداف بالایی خواهید رسید. درک شما بالاتر از خیلی ها خواهد شد و در زندگی به موفقیت های زیادی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام
خواب دیدم زن داییم بهم میگه خانم ... از شنبه تا سه شنبه مهمونی داده و میتونید برید.بعد من انگار میپرسم غذا چیه که بهم میگه بال یه پرنده نادر که در قاره یا کشور ... پیدا میشه اما از این پرنده تقلبیش تو جنوب هست بیا نشونت بدم. بعد من و میبره بیرون خونه که نشونم بده. دیدم که بیرون خونه یه دریای خیلی وسیعه و ما خونمون تو یه ارتفاعی از دریاست یعنی من از بالا داشتم دریا رو میدیدم. دریا خیلی بزرگ و آبش خیلی زلال بود و سرعت آب زیاد بود از اون پرنده هم (یه بالش نرمال بود و یه بالش کوچیک و پرنده نایابی بود) روی دریا و جنگل پرواز میکرد. بعد زنداییم گفت حالا اونطرف و ببین(انگار اون طرف همون قاره یا کشور دیگه بود) و ارتفاعش از ما بیشتر بود اما ما اصلا در معرض خرابی دریا نبودیم و ایمن بودیم. من اون طرف ضلع دیگه خونه رفتم و نگاه کردم ، دیدم دریا ها و آبشارها که منتهی به سرسبزی هست ، خیلی دریاهاش زیبا و بکر بود و کلا خواب خیلی روشن و شفاف بود.و من به مادرم نشون میدم که بیا ببین چقدر قشنگه و باهم تماشا میکنیم. دیدم تو اون سرعت بالای آب آدمها خیلی راحت توی آب شنا میکنن و برام عجیبه که چطوری نفس میگیرن تو اون سرعت بالای آب. مخصوصا توی اون دریای پایین شنا میکردن و من میدیدم که از زیر پام رد میشن شنا کنان.
فریبا هراتی
: سلام. کسی که مهمانی داده برای کمک به مردم اقدام می کند حالا یا مهمانی او باعث می شود که مردم حاجت بگیرند و یا اینکه به مردم کمک می کند تا بتوانند به آرمانها و آرزوهایشان برسند. برای رسیدن به آرزوها باید امید های بالا داشت و مثبت اندیشید و تنها کسانی که فکر می کنند با گریه کردن و ذکر مصیبت خواندن میتوانند به خواسته هایشان برسند متضرر می شوند! چون خداوند نمی خواهد که مردم فقط به بدبختی و منفی بافی فکر کنند و هر که بیشتر گریه کرد زودتر حاجت نمی گیرد! اینکه گفته تقلبی اش در جنوب است یعنی مردم فکر می کنند با سختی کشیدن و آه و ناله است که به حاجت می رسند در حالی که وارونه است. با شاد بودن و امیدواری و توکل به خدا و شادی برای اینکه مطمئن هستند که خدا حمایتشان می کند است که به حاجت می رسند و موفق می شوند. شما هم سعی می کنید امیدوار و شاد باشید و حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
mf : سلام خدا قوت:خواب ديدم كه در يك كلبه نزديك دريا هستم كه جنس كلبه مثل سوله بود وفلزي بود دو تا در المينيومي بود كه من داخلش بودم و يك زن و دوتا پسر بچه كه اون زن ميگفت همسر شوهر سابق منه و اون دوتا بچهاشن كه يهو همسر سابقم اومد از در نزديك به من داخل من بهش گفتم راست ميگه اين زن بعد گفت نه زن من فقط تويي حتي اون بچه ها يكيشون اومد طرفش اونو پس زد و از اون يكي در رفت بيرون و خيلي پريشون وناراحت مستقيم رفت توي دريا بعد من رفتم دنبالش خانوادشو ديدم لب ساحل مادرشو مخصوصا گفتم بهشون با التماس بريد نجاتش بديد داره غرق ميشه من شنا بلد نيستم اما اونا فقط نگاه ميكردن بعد گفتن كه توي دريا يه گاوه كه هر كي بره توي اب شاخ ميزنه و ميكشتش اما من رفتم توي دريا نجاتش بدم اب تا كمرم رسيده بود شاخاي گاوه معلوم بود از اب زده بود بيرون اما خودش توي دريا بود فكر كنم سفيد بود به سمت من حمله كرد اما بمن كه رسيد شل كر و برگشت و رفت بعد يهو اسمون سياه شد وسط دريا گردباد شد من ديگه جلوتر نرفتم و بلند صداش ميزدم انقدر بلند بلند كه از صداي خودم پريدم (در عالم واقعيت اون زن گرفته و بچه هم داره اما علت جدايي ما مخالفتها و اذيت هاي خانوادش بود .....)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. توانایی شما برای حفظ چیزهایی که برایتان با ارزش است، زیاد است. شما با چیزهایی که دارید خوشحالید و خودتان را محدود کرده اید که یک سری قوانین خاص را رعایت کنید. احساساتی هستید ولی سعی می کنید که منطقی رفتار کنید. همسر سابق شما در زندگی امروزاش هم خوشحال و خوشبخت نیست. او لجباز و سرسختانه رفتار می کند و خودش هم می داند که بد اخلاق و سرکش است. به خاطر رفتار بدی که با شما داشته حالا خودش به سختی دچار خواهد شد و کارما نتیجه ی کار او را به او برمی گرداند. تشکر از همراهیتون.
آرام : ممنونم خانم هراتی. من در حال حاضر توی یک رابطه احساسی هستم که به خاطر شرایطی که هر دوی ما داریم اصلا تکلیف رابطه مشخص نیست و من خیلی به بیهوده بودن این رابطه فکر میکنم و اینکه انرژی و وقتم بیخودی داره هدر میره. ممکنه این خواب در رابطه با این موضوع باشه؟ ممنون میشم از پاسختون
فریبا هراتی
: بله. ولی باز هم نباید عحولانه تصمیم بگیرید. ضمنا همانطور که هنگام ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شد، هر 2 کامنت شما یک حق خواب ازشما کسر می کند و شما قبلا در تعبیر خواب مهمان و الان اینجا کامنت داشته اید و یک حق خواب از شما کسر شد. تشکر از همراهیتون.
آرام : با سلام و عرض ادب
خواب دیدم که با چند نفر از اعضای خانواده سوار ماشین شدیم و به سمت ساحل رفتیم. ی مسیر باریک که با سنگ درست شده بود و از دو طرف موج میزد. دریا به شدت مواج و خروشان بود و ما با سرعت حرکت میکردیم. از ماشین پیاده شدیم و کنار دریا ایستاده بودم که ناگهان یک شیر دریایی از پشت بهم حمله کرد و گردنمو گرفت. به شدت از ناحیه پشت گردن احساس درد کردم، خیلی ترسیدم و با خودم گفتم دیگه دارم میمیرم. شیر دریایی منو به زیر آب برد. زمانی که زیر آب بودم ی چیزی رو در گوشم گفت مثل ی نصیحت یا یک دستور ( دقیقا یادم نمیاد ) بعد رها شدم و به روی آب اومدم. در حالیکه دریا مواج بود و من با خودم فکر میکردم شنا کردن بلد نيستم و غرق میشم همینطور که به پشت روی آب خوابیده بودم شنا کردم و خودمو به ساحل رسوندم و از آب بیرون اومدم. سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما و خانواده تان می خواهید کنترل زندگی تان را به دست بگیرید و درست و منطقی فکر کنید و جاپایتان قرص باشد ولی در مورد بعضی مسائل، احساساتی می شوید و زیادی عجله می کنید و سوء تفاهم برایتان به وجود می آید. موردی پیش می آید که کسی یا موقعیتی مقدار زیادی از زمان و انرژی شما را می گیرد و غرق در احساسات می شوید ولی راه خودتان را پیدا خواهید کرد و خطر از سرتان می گذرد. نصیحت او به شما این بوده که اینقدر زود قضاوت نکن!! تشکر از همراهیتون.
Frzn : سلام خانم هراتیی عزیز
من صبح بود تقریبا خواب دیدم مه روی یه تختی نزدیک های دریا خوابیده بودم وقتی که از خواب پاشدم دیدک که خانواده ام نشسته اند دورم و وقتی پاشدم دیدم یه ساحل فوق العاده تمیز جلوی رومه و دریایی بسیار تمیز و شفاف و زلال انگار دم دمای غروب بود اسمون ابی بود و رگه هایی از قرمزی که انگار افتاب غروب کرده بود ازین تصویر به وجد اومده بودم که گوشیه مامانمو خواستم که از دریا و اینا عکس بندازم نفراتی که توی ساحل بودن هم چندتایی بچه بودن من رفتم جلو که برم توی دریا راه برم که فقط پاهام خیس بشه کفشامو قبل از اینکه خیلی جلو برم دراوردم کنار یه تیکه سنگ گذاشتم و رفتم قدم بزنم( من عاشق اینکارم)
میخواستم که بالاتنه و سرم اینا خیس نشه یوهو یه موج بزرگ برخواست ازم رد شد و حتی تا جلوی مامان اینا هم رفت بعد انگار مامانم اینا ترسیدن من طوریم شده باشه که یه ذره وقت کفشامو دستم گرفتم اومدم بیرون کفشامو گذاشتم بیرون باز رفتم بقیه قدم زدن چون به نظرم یه اتفاق بود رفتم باز قدم زدن دیدم ماه توی اسمونه طبیعی و تقریبا هلال بود یعنی ماه کامل نبود
بعد دیدم رنگ ماه پررنگ و درخشان شد به محض اینکه پررنگ شد ازون موج ها اوومد و باز خیلیی خیلی از ساحل رو جلو رفت که من از دریا بیرون اومدم باز به ماه نگاه کردم دیدم برگشت به حالت خودش داداشم گفت چرا اینجوری میشه گفتم جزر و مده بعدش بغلش کردم( داداش من 12 سالشه اما توی خوابم انگاری که خیلی بچه بود در حدی که من میتونستم بغلش کنم خیلی بچه بود)
بعد بغلش کردم که بربم جلو تر جزر و مد رو ببینه توی راه پشیمون شدم ترسیدم اتفاقی بیفوته برگشتم سمتی که مامان اینا بودن گفتم ازینجا هم میشه دید چون آب تا اینجا هم میاد
خانم هراتی من مجردم 26 ساله و حدود یک ماه و دو سه روزه که از کسی که قرار بود باهاش ازدواج کنم به علت خیانتش جدا شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما خیالتان راحت است و احساس مثبتی از زندگی دارید. یک چرخه یا شرایط زندگی رو به پایان است و دوره ی جدیدی شروع خواهدشد. شما سعی می کنید که منطقی باشید و خیلی ریسک نکنیدو احساساتی رفتار نکنید. تصمیمی باید بگیرید که این تصمیم متاثر از یک سری مسائل احساسی اتخاذ خواهد شد. تغییراتی جدید و شروعی جدید به آرامی در جریان است و به یکباره زندگی شما به تکامل خواهد رسید و باز شما تحت تاثیر احساساتی قوی قرار خواهید گرفت و این تکان های احساسی موجب نگرانی برادرتان می شود. احتمال دارد که این حالات دگرگونیهای اجتماعی باشند و صرفا مربوط به زندگی شما نشوند. مجددا شروعی جدید در پیش خواهد بود. شاید هم رابطه شما با نامزدتان خراب شده و ترمیم شده و مجددا خراب شود. تشکر از همراهیتون.
Frzn : سپاس گذارم از محبتتون
خانم هراتی عزیز من با نامزدم یک بار رابطمون خراب شده که به علت خیانت ایشون بود و ترمیم نشده و کلا دیگه هیچ رابطه ایی نداریم! یعنی اینکه ممکنه ترمیم بشه و مجدد خراب؟؟
فریبا هراتی
: بله من عرض کردم: احتمال دارد که این حالات دگرگونیهای اجتماعی باشند و صرفا مربوط به زندگی شما نشوند. مجددا شروعی جدید در پیش خواهد بود. و گفتم : شاید هم رابطه شما با نامزدتان خراب شده و ترمیم شده و مجددا خراب شود.
Sheyda : باسلام و عرض ادب
خانم هراتی عزیز، خواب دیدم جایی هستیم نزدیک دریا، تمام فامیلها بودن، همه یه صفی درست کرده بودن مثه راهپیمایی که همه زوجها کنار هم بودن، همه ی دختر خاله ها و بقیه فامیلها در کنار همسرانشون و همه خیلی شاد بودن، من از دور تنها روی یه نیمکت نشسته بودم و از جداییم بغض کرده بودم ( در دنیای واقعی نه ماه از جداییم میگذره. ) اما با خوشحالی به خوشبختیشون نگاشون میکردم که چقد خوبه ااونا اینهمه خوشحالن و کناره همسرشون هستن و هیچکس تنها نیست، متوجه نگاههای بقیه شدم که با دلسوزی بمن نگاه میکردن و بهم میگفتن بیچاره این دختره تنهاست و از شوهرش جدا شده. اینارو که شنیدم خجالت کشیدم و رفتم کنار ساحل یه دریای بزرگ تنها نشستم و گوشیمو نگاه کردم، دیدم چندتا پیام از همسر ساببقم دارم که نوشته بدون تو زندگی ام جهنمه و تنها لحظات خوشم مروره خاطراتمونه و چند تا عکس از لحظه ی بوسیدنمون هم برام فرستاد و من دیدم و گریه کردم.
ممنون میشم لطف کنید و تعبیرشو بهم بگید.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما احساساتی شده اید. احساس می کنید که زندگی تان به سکون رسیده و اتفاق خاصی نمی افتد. کارها را کنار گذاشته ایدو قبل از انجام هر تصمیم جدیدی می خواهید بنشینید و خوب فکر کنید و به اشتباهات و مسائل گذشته تان خوب دقت کنید تا در تصمیم گیریهای آینده تان اشتباهی پیش نیاید. اشتباهات گذشته خودتان را می پذیرید و این طبیعی است که از آنچه که بر شما گذشت تا اندازه ای ناراحت باشید. در واقعیت هم ممکن است احساس کنید که دیگران به شما حالت دلسوزی و ترحم دارند و این باعث شود که از آنها از لحاظ روحی فاصله بگیرید و به خاطراتتان فکر کنید. زندگی برای او هم جهنم است و با خاطرات شما خوش است. ولی با شرایطی که او می خواست با شما ادامه دهد، شاید خیلی ضرر بزرگتری می کردید که با او می ماندید و او شاید هیچوقت عوض نمی شد. تشکر از همراهیتون.
Tiyana : سلام، روزتون به خیر، من ديشب خواب ديدم که به ويلاي پدرشوهرم که دربيداري روبروی جنگل است رفتم که در خواب ديدم که ويلا داخل دریاست و ویو ی. بسیار زيبايي داره، از ویلا بیرون آمدم و داخل دریا بودن و روی وسیله ای نشسته بودم که روی آب معلق بودم و ميچرخيدم بسیار لذت بخش بود، از آنجا به سفر رفتیم و من به خانه ی پدريم رفتم،دیدم که آنجا از شهرستان برايم خواستگار اومده،و آنها تمام وسايل بله برون رو آورده بودند،و اون پسر،پسر بسیار خوبي بود و پدرم راضی بود که با این فرد ازدواج کنم،سپس ديدم که یکی خواستگارهای قديميم اومده خونمون و با التماس من رو از پدرم ميخواست و ميگفت بعد این سال ها هنوز به خوبي اين دختر نديدم و با گیتار براي من جلوی پدرم موزیک میزد و شعر عاشقانه ميخوند،دخترخاله هام ميگفتن این رو قبول نکن پوست صورتش خوب نيست،همين شهرستانی رو قبول کن که پولدارم هست، من تو دلم فقط به فکر شوهرم بودم، و به دخترخالم گفتم که من اين شهرستانيه رو یه جوري ردش ميکنم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس خیلی مثبتی نسبت به زندگی تان و خانواده شوهرتان دارید. گشایش کار می یابید و افتخارات و توانایی های زیادی در دسترس خواهید داشت. امکانات زیاد برای انجام کارهای موفق در اختیارتان قرار می گیرد و مورد تعریف و تمجید خانواده تان به عنوان یک شخص موفق قرار خواهید گرفت. و در نهایت فکر می کنید با وجود همسرتان، شما به این همه امکانات برای قوی کردن خودتان در زندگی نیازی ندارید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام خانم هراتی
من دیشب خواب دیدم در خانه ای هستم و همسر سابقم (که منو اذیت کردند و تمام اموالم رو از من گرفتند) برهنه در جایی مثل حمام بودند، من نگاهشان نکردم، سر به زیر گفتم که حتی اگر هرگز اموالم را نگیرم به آن زندگی برنمی گردم و پشیمان نیستم. بعد از آن خانه بیرون آمدم و رفتم کنار دریا، در یک آن هم خلیج فارس و عمان را دیدم و بعد رفتم ساحل خزر، آب هر دو دریا، شدیداً گل آلود و مواج بود. مخصوصاً خزر، من با شگفتی در مقابل دریا ایستاده بودم و می گفتم طوفانهای زیادی را دیده ام اما دیدن کل دریا تا انتهای افق اینطور گل آلود، خیلی عجیب است، موجهای دریا قوی و سنگین بودند و با خودشان گل زیادی در ساحل جا می گذاشتند، مردمی در اطراف من آن گلها را برمی داشتند و در ماشین هایشان می ریختند، من چادرم را روی سرم محکم کردم و در امتداد ساحل به سمت راست با سرعت دویدم، در مسیرم به بازارچه خلوت شهری رسیدم، برای آنکه دیده نشوم قدم را کوتاه کردم (انگار نصف شده باشم) اما وقتی از بازار بیرون می رفتم قدم را دوباره صاف کردم. در مسیر دویدن یک سگ قهوه ای رنگ دنبالم بود، شهری که به آن وارد شدم انگار تازه باران باریده بود و کف خیابانهایش گلی بود، مردم آنجا همه سیاه پوشیده بودند و به سمت خانه ای می دویدند، من هم همراهشان دویدم، مردی مرده بود، او را در تابوت گذاشتند و روی دست می بردند، پشت سر او، مرا هم روی دست بلند کردند، من روی دست هایشان دراز کشیده بودم و با آنها می رفتم، سگی که دنبالم بود، رد مرا گم کرد و از راه دیگری رفت، وقتی به قبرستان رسیدند، من مجددا به جستجوی سمت دریا پرداختم و دوباره به سمت راست شروع به دویدن کردم، کمی از میزان گل دریا کم شده بود، در این ساحل پدر مرحومم را دیدم که مثل همیشه کوله پشتی انداخته بود و داشت در ساحل راه می رفت، خیلی از دیدنش خوشحال شدم، رویش را بوسیدم و با هم قدم زدیم (من خیلی خیلی دوستش داشتم و با شرایط سختی که دارم از او می خواهم مرا با خودش ببرد)، جایی برای استراحت نشستیم و پدرم کفش هایش را درآورد، جای محکمی نبود اما آدمهای دیگر هم می خواستند همانجا بنشینند از پدرم خواهش کردم جایمان را عوض کنیم و خودم کفش هایش را برایش آوردم، با هم گفتگو می کردیم، با آرامش باز با هم مقداری راه رفتیم، آب دریا روشنتر می شد. خیلی از ساحل اول دور شده بودیم، به پدرم گفتم، برویم به ساحل اول، اما پدرم گفت راهش را ادامه می دهد و دیدم که رفت، مادرم را می دیدم که در ساحل اول ایستاده است، قبل رفتن پدرم باز بوسیدمش و بغل گرفتم و دوباره دویدم تا رسیدم به ساحل اول، وقتی رسیدم آب دریا کاملا شفاف و آبی سبز روشن شده بود و انگار می درخشید.
می بخشید بابت طولانی شدن شرح خوابم
فریبا هراتی
: سلام. شما به همسر سابقتان فکر کرده اید که حالا او از حمایت شما برخوردار نیست و همه چیز را راجع به او می دانید و گناهان زیادی را مرتکب شده که باید توبه کند و شما از اینکه از او جدا شدید ناراحت نیستید. شما هم به احساسات منفی فکر می کنید و هم به احساسات مثبت ولی حتی در مورد احساسات مثبتی که راجع به موفقیت هایتان در زندگی دارید، با شک و تردید و بدبینی نگاه می کنید و حس می کنید که با مشکلات زیادی روبرو خواهید شد. مردم در مورد تصمیمات مهم زندگی شان، اشتباهات بزرگی را مرتکب می شوند و باعث می شوند که کوله بار عظیمی از مشکلات، دامنشان را بگیرد. اما شما سعی می کنید که احترام و عزت و افکار درست خودتان را حفظ کنید و در راهی درست قدم بردارید و از مشکلات دوری کنید. شما نمی خواهید مرکز توجه دیگران باشید و در چشم ها باشید. آدم پولداری از شما خوشش خواهد آمد. شرایطی پیش می اید که احساسات منفی زیادی در زندگی مردم به وجود می آید و مشکلات زیادی را تجربه خواهند کرد و همه افسرده هستند. مردم از موفقیت ناامید شده و احساس می کنند که هیچ شانسی ندارند و باید یک سری عقاید و عادات خودشان را به گور بسپارند. شما هم همینگونه فکر می کنید و آن آدم پولدار از افکار شما خوشش نخواهد آمد و شما را رها می کند. شما دوباره سعی می کنید احساس مثبت به زندگی تان بیاورید. روح پدرتان شاد. او بسیار مجرب و احساساتی است. شما می خواهید فقط با پدرتان باشید و تنها و جدا از دیگران بمانید. کم کم شما مثبت اندیش تر خواهید شد. دعای خیر او پشت سر شماست. عمر شما به دنیاست و عمرتان طولانیست. زندگی شما خوب خواهد شد همه چیز امیدوار کنند و شفاف و مثبت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.