کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دریا

اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.

اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.

بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.

اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.

اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.

اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.

تعبیر خواب مَد دریا

دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

464 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

anita

anita : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر.. من صبح خواب دیدم کنار ساحل دریا ایستاده بودم
دریا خیلی طوفانی و مواج بود و آبش تیره بود قایقهای زیادی تو دریا بود و من با نگرانی لب ساحل وایستاده بودم تا سرنشین قایقهایی که به ساحل میاد رو نجات بدم سه تا قایق به ساحل اومد اما هیچکدوم سرنشین نداشت تازه از شدت سرما انگار داخلشون یخ بسته بود. قایق اول قایق موتوری بود که خیلی با سرعت به ساحل اومد و دوتای دیگه هم معمولی بود اما سریع به ساحل اومدن. من با دیدن قایقهای بدون سرنشین خیلی ناراحت شدم و از شدت ناراحتی گریم گرفت همین لحظه خواهرم و پسرش که دوماهس و تو بغلش بود اومدن پیشم و خواهرم دستمو گرفت و منو با خودش داشت برمیگردوند که تو راه یه خانمی که یه نوزاد تازه بدنیا اومده تو بغلش بود داشت به سمت دریا میرفت به ما که رسید گفت بچش تازه یه ساعت یا یه روز بدنیا اومده و داره میره لب ساحل منتظر برگشت شوهرش که با قایق به دریا رفته بود بشه.تو راه برگشت آسمون و فضا خیلی روشن بود

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۸:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. فکر شما ناراحت است و نگرانی های زیادی دارید. شما احساس می کنید که با سردی و عدم احساسات مثبت در زندگی یا با رکود و فقر روبرو هستید. شما سعی می کنید احساستان را کنترل کنید و منطقی و معقول فکر کنید. می خواهید درست تصمیم بگیرید و بی عقلی نکنید. شما نباید از شکست در مورد کارهایی که می خواستید انجامشان دهید و نشد، ناامید و دلسرد شوید. باید به واقعیت برگردید و دوباره تلاش کنید. همیشه غصه خوردن و منفی بافی راحت است ولی دنیا به کام کسی خواهد شد که از نگرانی های فکری و ناامیدی دست بردارد و امید به آینده ای روشن داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۵:۴۸
b

b : سلام روزتون بخیر و سلامتی.
خواب دیدم که با یه دختری که نمیشناسمش توی یه ماشین سفیدی هستم و داریم شمال گردی میکنیم . البته راننده ماشین هم من نبودم . نزدیکای دریا پیچید به سمت دریا و یه راهی بود مستقیم میرفت کنار دریا . این راه خیلی هم طولانی نبود و اول مسیر میشد دریا رو واضح دید . وقتی نزدیک دریا شدیم دیدم روبرومون یه کشتی خیلی طویل باری داره رد میشه . کشتی خیلی دراز بود و از روبرومون رد شد . ما هم رسیدیم و رفتیم جایی تفریحی کوچیک پیدا کردیم برای نشستن و عکس گرفتن . از خودمون چنتا عکس دوتایی و تکی هم گرفتیم . (من یه نگاهی به لباسم افتاد ، کت و شلوار غیر رسمی شیک تنم بود ). بعدش تو یه دفتری دیدم خودمو . دفتر شبیه کلاسای دانشگاه بود. یا شایدم دادگاه بود . من قاضی ندیدم توش . دونفر کت شلواری سیاه پوش با ته ریش مذهبی ، داشتن برگه هاشون رو مرور میکردن و منتظر ورود کسی بودن . ما توی وسطای سالن نشسته بودیم و اونا از ما یک ردیف جلو تر بودن و سمت چپ من کنار دیوار نشسته بودن .
فقط راجب هوا و دریا یگم هوا آفتابی دلچسب و دریا کاملا آرام و آبی بود .
تشکر بابت وقتی که میزارید .

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۱:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما هم در انجام کارتان موفق می شوید هم فکرتان راحت خواهد بود و هم به ثروت می رسید. احساس آرام و انرژی مثبت به زندگی تان می آید. شما تجارب زیادی کسب کرده اید. قادر خواهید بود شخصیتی حمایتگرایانه و موفق داشته باشید. خودتان را با دیگران مقایسه می کنید و سعی می کنید که به پای استانداردهای دیگران برسید. تقدیر زندگی آرامی برایتان رقم خواهد زد انشالله. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۱:۱۳
Emirhossien

Emirhossien : سلام...با عرض ادب و خسته نباشید...
من خواب دیدم که ؛ کنار ساحل دریا همراه پدرمو و مادرم هستم و دوست مادرمم بود...
دریا به رنگ آبی فیروزه ای و مواج بود...بارون نسبتا تندی هم داشت میومد...من داشتم به اونا میگفتم که مواظب خودتون باشید...بعد توی خواب انگار بابام یه ماشین جدید گرفته بود که نزدیک دریا پارک شده بود. من به بابام گفتم برو ماشینو بردار که مثل فلان ماشینایی که اونجا بودن ممکنه حادثه ای براش پیش بیاد چون بعضی ماشینا گیر افتاده بودن توی شن و ماسه های کنار دریا...بعد اون گوش نکرد و موج های بعدی که اومد ماشینو ناپدید کرد...من خیلی نگران شدم و گفتم نگاه کن چکار کردی...بعد که موج دریا آروم تر شد و آب عقب تر رفت...رفتم سر جایی که ماشین پارک شده بود و شروع کردم به کندن زمینو کنار زدن ماسه های اونجا که دیدم کاپوت ماشین معلومه و دلم آروم شد و بعد با کمک بابام ماسه های اطرافشم کنار زدیم و قرار بود با سایر کمک های دیگه ماشینو در بیاریم..‌.
توی خواب حتی یه ماشینی بود که غرق شد....
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۴:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. شما راجع به مسائل احساسی و جریانات موجود و مشکلات اجتماعی با هم صحبت می کنید و معتقدید که انرژی کائنات و قدرت شفا بخش خداوند می تواند هر وقت بخواهد خودش تغییراتی در جهان به وجود بیاورد. پدر شما هویت جدیدی پیدا کرده و انگیزه ها و توانایی ها و جاه طلبی های او مثل قبل نیست. شما می خواهید که پدرتان منطقی فکر کند و احساساتی رفتار نکند تا درگیر مشکلات نشود. زندگی شما هم تا حدودی دستخوش تغییرات منفی موجود در جامعه خواهد شد ولی اینطور نیست که به استیصال و درماندگی دچار شوید. مشکلات شما حل شدنی است ولی خیلی ها زندگی هایشان را کاملا از دست می دهند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۲:۱۸
حبیبه

حبیبه :
سلام
خواب دیدم من و پدرم کنار باغ دو تاازهمسایه هامون هستیم انگار باغ یکی از همسایه ها در خواب باغ ماست .پدرم به من می گه این فنس از اینجا قیچی کن تا از باغ همسایه جدا شه حلال و حرام هم رعایت کن .منم قیچیش می کنم. تو باغ درخت گوجه سبز بود که به فنس هم پیچیده شده بود روی فنس همسایه هم بود و اتفاقا گوجه سبز هم داشت.بعد برادرم دیدم که دوان دوان سمت خونه ما اومد در زد ما هم از کنار باغ برادرمون دیدیم ازش پرسیدیم چی شده گفت بابا حالش چطوره من گفتم بابا پیش ماست حالش هم خوبه .برادرم خیالش راحت شد بعد شروع کردن به دویدن تو خیابون .عمه و مامانم بهش می گن تو این همه راه اومدی نمی خوای باباتو ببینی یهو دیدم برادرم یه بچه 5یا 6ساله شده تو خیابون دو می کنه و صداش هم مثل بچه ها شده بود من با خودم گفتم صداش چقد قشنگ شده دقیقا همون چیزی که تو خواب صدای مهدی بود(مهدی پسر عمه ام بود که فوت شده چن وقت پیش خوابشو دیده بودم که 5یا 6 سالشه و با من صحبت می کنه و من تعجب کرده بودم که صداش چقد قشنگه اخه تو بیداری بعلت بیماری مادرزادی درست نمی تونست صحبت کنه)بعد فک کنم مامانم برادرمو از تو خیابون می گیره برادرم تو دست مامانم بود انگار یه بچه ای که کمتر از 2 سالش بود و می خندید مامانم محکم تو دستش گرفته بود که نیفته اخه خیلی ول می خورد.بعد دیدم من با مامانم یه جایی هستیم انگار تازه از قطار پیاده شده بودیم که یه آقا و یه خانوم با ما صحبت می کنن و آقا به ما می گه این دریا رو ببینین.من سرمو برگردوندم دریا دیدم تعجب کردم ازاینکه دریا اینقد نزدیکم بود و ندیدم بعد با شگفتی گفتم نه این اقیانوسه همونجور نگاش می کردم به رنگ آبی تیره خوشرنگ با آبی شفاف و آسمان آبی و آفتابی برام جالب بود اقیانوس از نزدیک می دیدم. گفتم کشتی بزرگ یونانی الان اینجا نیست ولی کلی کشتی های کوچیک با بادبان می دیدم وسط دریا بودن. یه عده هم داخل دریا بودن موج ملایمی هم می اومد من اصلا دوست نداشتم پاهام خیس شه و مواظب بودم سنگهای ریز و درشت هم کنار ساحل بود.بعد دیدم عمه ام با خواهرام زیر یه آلاچیق نشستن به من می گه برو خواهر بزرگتو صدا بزن بیاد پیش ما.منم رفتم دنبال خواهرم که یه خانوم بهم می گه اون آقا که کنار ایستگاه قطار دیدی الان کنار ساحله پسر خوبیه منم برگشتم اون آقا رو نگاه کردم و گفتم من هیچ حسی نسبت به اون آقا ندارم رفتم پیش مامان و مادربزرگم و یه تکه نون بربری نرم و لطیف تو دستم بود و می خوردم. با سپاس

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۷:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و پدرتان نسبت به مشکلات همسایه تان یا منافع آنها احساس مسئولیت می کنید و می خواهید مثل مشکلات خودتان برای حل و فصل نگرانی های آنان بکوشید. شما برای خودتان و آنان حد و مرز می گذارید و می خواهید که آنان حدودی را رعایت کنند تا برایشان مشکلی پیش نیاید. برادر شما نگرانی هایی دارد و نمی تواند درست تصمیم بگیرد و عاقلانه فکر و رفتار نمی کند و به کمک و حمایت شما نیاز دارد. او شدیدا به پدرتان وابسته است. مادرتان هم در مقابل برادرتان احساس مسئولیت شدید می کند و می داند که باید خیلی از او حمایت کند. شما گشایش کار پیدا می کنید. احساس آرامش و قدرت زیادی خواهید داشت و موفقیت به شما رو می آورد. فکرتان راحت خواهد بود ولی سعی می کنید که منطقی فکر کنید و احساساتی رفتار نکنید. برای شما خواستگار خواهد آمد ولی شما احتمالا او را رد می کنید و از زندگی که دارید لذت خواهید برد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۲:۰۶
Maryam

Maryam : سلام وقت بخیر
خواهرم خواب دیده که شب مهتابی کنار دریا ایستادیم یکم اونطرف تر یه آقا هستش که از من خوشش میومد منم بدم نمیومد ولی نمی رفتم سمتش اون میگفت اگه ازش خوشم بیاد باید برم پیش یه چیزای سفید که اونجا بوده آجیم یکم اندازه چند هولم میده میگه برو خب بعد بقیشو خودم می رم پیش همون چیزای سفید اون آقا خوشحال میشه خیلی با هم حرف میزدیم میخواست دستم و بگیره یا بغلم کنه من نمیذاشتم بعد یهو میفتم تو دریا اونم بعد میفته و بعد منو بغلم میکنه
آب دریا هم خیلی شفاف بود جوری که داخلش مشخص بود
با تشکر

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۱۳:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تحول احساسی مثبتی در زندگی شما پیدا می شود و شما عاشق خواهید شد و احساس مثبتی به زندگی تان می رسد. با آدم خوبی آشنا می شوید و ازدواج می کنید و به خواسته هایتان می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۵:۰۹
زهرا

زهرا : سلام و وقت بخیر. صبح امروز مابین طلوع و چاشت در خواب دیدم به شهری در خارج از کشور رفته‌ایم، این شهر ظاهرا کوچک، دور از مرکز و تفریحی بود، رفت‌وآمد و شلوغیهای معمول در آن جریان نداشت. دریا بود و یک دو درخت بلند که شاخ و برگشان روی آب دریا خم شده بود، من کنار به کنار دریا روی زیرانداز و بالشی به پهلوی چپ دراز کشیده بودم و با تکیه بر دست چپ مشغول تماشای این منظره بودم، بنحوی که بین من و دریا انگار خشکی نبود.. هیچ دیگری هم در این صحنه نبود.. هوا بسیار سبک و ملایم بود و رطوبت دریا واقعا لذتبخش، در دل آرزو می‌کردم ای کاش هیچوقت مجبور نمیشدم از این منظره مجاورِ دریا و این هوای بهشتی جدا شوم و این مکان را ترک کنم. در این حین ناگهان دیدم مادرم (چندسال پیش به رحمت خدا رفته‌اند)، در میان دریا و در جهت طول آن، روی آب خم شده وبا نمایی مشابه خانمهای شالیکار، با دست از داخل دریا نان بیرون می‌آورد و این نانها را که همه تقریبا یک‌شکل، مربع مستطیل و شبیه نان لواش بودند، می‌بَرَد و به جایی پایین پایِ من که برایم قابل دید بود، در محل الحاق آب و خشکی به دیوارۀ آجری ساحل تکیه می‌دهد. به نانها نگاه کردم، قدری کمتر از نیمِ طول هرکدام هنوز در آب دریا بود اما همه نانها انگار که روی پیشخوانِ مغازۀ نانوایی باشند، خشک بودند. با نگرانی برای خم و راست‌شدنهای مکرر مادر، به ایشان اشاره کردم که مادر، چرا اینقدر خودتان را خسته می‌کنید؟ و ایشان همچنان به اینکار مشغول بود...تا اینکه دیدم از گوشه‌ای از دوردستهای دریا، بازهم محاذات پایین پای ِمن، صدای اذان ظهر می‌آید. خیلی خوشحال شدم که عجب، چقدر خوب که در این شهر دورافتاده در فرنگ با این وضوح میشود اذان ظهر را شنید! در فکر بودم که از کنار اینهمه زیبایی بلند شوم و بروم برای اقامۀ نماز، که دیدم همچنانکه طاقباز زیر آسمانِ ابری و خاکستری درازکشیده‌ام چندقطره باران روی گونۀ چپ من افتاد. با ترکیبی از حس تعجب، لذت و هیجان از اینکه باران در راهست، همچنان نگاه به آسمان داشتم که ناگهان باران انگار شدیدتر شد آنقدر که دیدم تمام بالش، ملحفه و زیرانداز من خیسِ باران است و بلکه آب باران روی این بالش و زیرانداز تا اندازه‌ای جمع شده... و اینجا دیدم که دیگر امکان بیشترماندن نیست و عاقبت برخاستم که بروم.. تشکر از توجه شما معبر گرامی

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۲:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که زندگی تان دچار هرج و مرج شده و دیگران برایتان تصمیم می گیرند یا تمام وقتتان را صرف راضی کردن دیگران می کنید. می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی داشته باشید. احتیاج دارید که تفریح داشته باشید و امید ها و آرزوهایتان براورده شوند. شخصیت شما بسیار احساساتی است و از سختی هایی که متحمل شده اید خسته هستید. شما ناامید هستید که آرزوهایتان برآورده شود و خسته از شرایط اما سعی می کنید که منطقی فکر کنید. روح مادرتان شاد. دعای خیر او پشت سر شماست و آرزوی او این است که به خواسته هایتان برسید. شما غرق احساس مثبت خواهید شد و خبرهای خوشی خواهید شنید. انشالله خداوند متعال به برکت دعای مادرتان حاجت شما را برآورده خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۳:۴۰
مارال

مارال : سلام وقتتون بخیر. در خواب دریایی خروشان و. مواج با موج های بزرگ و. مرگبار دیدم که ما در ساحل بودیم اما شدت موج به قدری شد. همه فرار کردیم به پشت اما به صورت تپه ای شنی پشت سر بود که همه به سختی ازش بالا میرفیم خیلیا سر مبیخوردن دوباره پایین.منم یک بار سر خوردمو دوباره رفتم بالا و مادرم در نزدیکه نوک تپه بود اما نمیتونست بره اون طرفش اخر سر هم خودشو رها کرد و رفت پایین منم سریع خودمو رها کردم و. رفتمدوباره بیارمشو بالاخه باهم از تبپه شنی بالا رفتیم و. نجات پیدا کردیم.و در قسمتی دیگر از خوابم قفسی شیشه ای بزرگ دیدم که درونش پرنده های مختلفی بود از جمله یک طوطی سبزکخه در سمت چپ سینش لوگوی قلبی بزرگ بهش دوخته شدی بود و طوطی بسیار زیبایی بود.لطفا تعبیر بفرمایید

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۳:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما درگیر یک مسئله عاطفی درهم شکننده یا احساسات منفی به خاطر موضوعی خواهید شد و نگرانی و تنش عصبی به شما رو می آورد ولی شما قادر خواهید بود با سختی ها مبارزه کنید و هیچ آسیبی به شما وارد نخواهد شد. شما احساس می کنید که با وجودی که در امنیت کامل قرار دارید و عشق با شما خو گرفته است ولی آزادی عمل ندارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۹:۳۷
مریم م

مریم م : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم با مادرم( ایشان فوت کرده اند) بر بلندی مشرف به یک دریاچه مصنوعی ایستاده بودیم ودریاچه آبی آرام و با وسعت بود و من از اتفاقاتی که افتاده بود در این دریاچه و کشتیرانی های انجام شده برای مادرم می گفتم بعد دیدم که دفتری در دستم بود و من انگشتان دست راستم را یکی یکی بر بالای سطر اول دفتر می گذاشتم میدانستم که دفتر معمولی نیست و دفتر را باز کرده بودم و جوری گرفته بودم که یکی از زنان فامیل که آنطرفتر من بود داخلش را نبیند انگشت اشاره دست راستم را گذاشتم و بر داشتم و بلافاصله دیدم که کلمه الله آمد و بعد انگشتان بعدی که الحمدلله وسبحان الله و انگشت آخری که زدم روی صفحه و برداشتم آیه الکرسی بود.
سپاسگزارم از زحمات شما

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۲:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما به آرامش روحی می رسید و این حاصل تلاش خودتان است که به این آرامش می رسید. شما قادر خواهید بود که اهدافتان را با موفقیت عملی کنید. توانایی های ذهنی و عملی شما به خاطر قدرت ارتباطتان با خداوند قوی است. به خاطر اینکه شما در هر کاری که می خواهید انجام دهید با نام خداوند شروع می کنید و همیشه خدا را شاکر هستید و به خاطر قضاوتش و چیزی که برای شما می خواهد او را تحسین می کنید و چیزی را نمی خواهید که خداوند نمی خواهد و اینکه آیت الکرسی را در ابتدای کارهایتان می خوانید تا به سلامت تا اخرش با موفقیت به پیش برود. شما سعی می کنید که درک درستی از خداوند داشته باشید و خانمی که در خوابتان نمی خواستید که دفترتان را ببیند، نسبت به موفقیت شما کنجکاو است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۸:۴۱
مصطفی

مصطفی : سلام.وقتتون به خیر و سلامتی.تو خواب میدیدم که در منزل پدری هستم.(خانه پدری در واقعیت نزدیک دریاست و شبی که این خواب را دیدم اونجا مهمان بودم)من و برادرم در منزل بودیم که ناگهان از پشت پنجره دریا آرام و خاکستری نظرم رو جلب کرد و به برادرم گفتم ببین دریا چقد آروم و زیباست.ولی یهو متوجه شدم که همون دریای آروم به شدت نزدیک شده و تمامی خانه های روبروی خانه پدری رو زیر آب برده ودر فاصله 20 متری ما قرار داره وبعد اون ناگهان متوجه شدم که دریا خیلی به ما نزدیک شده جوری که تا نیمه پنجره منزل که طبقه دوم هستش آب بالا اومده و رنگش طوسی شده بود ولی همچنان آروم بود و من و برادر کوچک ترم از ترس همدیگر رو بغل کردیم ولی آب به داخل نفوذ نکرده بود.در خواب حس بدی داشتم.(در ضمن چند وقت کوتاهی هستش که همسرم دیگه علاقه ای به ادامه زندگی مشترک با من نداره وبهم گفته دوست داره ازم جدا شه متاسفانه)ممنون که وقت گذاشتین.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۹:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دقیقا تعبیر خوابتان همین احساس منفی است که به واسطه شرایط احساسی امروزتان، به زندگی تان وارد شده است. شما احساس ترس، افسردگی، تردید و سردرگمی دارید و دوست ندارید که این احساسات منفی وجودتان را بگیرد. برای شما همه ی داشته هایتان در خانواده تان خلاصه می شود. نباید اجازه دهید که کسی که عاشقتان نیست بر روحتان مسلط شود و احساس منفی اش را به شما تحمیل کند. آنهایی که همیشه عاشق هم می مانند چه گلی به سر هم می زنند که بخواهید با کسی که عاشقتان نیست زندگی کنید. شما یک بار به دنیا می آیید و این موهبت را قربانی کسی نکنید که برای او، مرگ و زندگی شما یکیست. قدر خودتان را بدانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۸:۴۶
mahtab

mahtab : سلام.خواب دیدم در خانه ای بودم که یک خانم تقریبا سن بالا و کمی صورت چروکیده روی زمین دراز کشیده و گمونم کمی مریض بود و خواب و بیدار بود بعد یه لحظه خودمو بالای یه دریای بزرگ دیدم نمیدونم تو هوا بودم یا نه ولی دریا از بالا میدیدم بعد در دریا یه نوری شبیه گرداب درست شد و من همش به سمت نور میرفتم و فرو میرفتم در نور دوباره خودمو بالای دریا میدیدم همینطور چند بار تکرار شد دیدم کف دست چپم شبیه تفنگ همینطور گلوله داره ازش بیرون میریزه شبیه تیربار که مرتب تیر مینداره بعد دستمو گرفتم روبه رو آب دریا چند تا موجود دریایی اومد روآب که داشتن میمردن دقیق نمیدونم ماهی هم بود یا نه ولی یه دونه خرچنگ دیدم که مُرد بعد دوباره سعی کردم ب سمت نور برم فرو میرفتم اما دوباره خودمو بالای دریا میدیدم. دیدم اطرافم کلا اب صاف و بدون موج هست با خودم گفتم حالا کجا برم و نگاه دور برم که کردم دیدم خونه پشت یه صخره بود رفتم تو اتاق دیدم خانمه هنوز همونجا خوابیده بود دستمو گذاشتم روی سرش و گفتم بهتر شدی که بیدار شدم. قبلشم که داشتم میرفتم به سمت خونه داشتم میگفتم که من چقدر سعی کردم ب سمت نور برم و هر چی جلوتر رفتم اخر برگشتم به همین خونه و اصلا جای دوری نرفتم و داشتم دور سر خودم میچرخیدم و این خونه هم کنار دستم بوده. تشکر

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۰:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که دنیای بدی دارید و می خواهید از این شرایط بیرون بیایید عصبانی هستید و خشم نهفته ای در وجود شما در جریان است ولی نمی دانید هدفتان چیست اما بسیار احساساتی شده اید و با مشکلات احساسی مواجه می شوید. درک و ایمان شما بالاست و می خواهید به امنیت برسید و به نور و روشنی و هدایت پیدا کنید. اما هر بار دوباره به دنیای خودتان و مشکلاتتان فکر می کنید و این کار مانع رشد معنوی شما می شود. شما باید سعی کنید افکارتان را با نیروی ایمان به آرامش برسانید و انرژی منفی را از وجودتان خارج کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۵:۴۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.