تعبیر خواب دریا
اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.
اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.
بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.
اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.
اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
تعبیر خواب مَد دریا
دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
زهرا : سلام خانم هراتی عزیز.دیشب خواب دیدم که کنار دریای عمان هستم ولی دریا رو کامل ندیدم و نزدیک دریا ایستاده بودم ولی بین من و دریا یه سری میله های آهنی مانع بود و من و مادرم ویکی از دوست های دوران دبیرستانم روی یک سکو کنار آب نشسته بودیم و من نگاه انداختم به آب دریا خیلی زلال بود حتی هرچی که زیر آب بود پیدا بود وگفتم چه آب زلالی و من از لای این میله ها دو تا دست هایم را زدم داخل آب و دستهایم رو شستم وبعد دو تا دست هایم رو به هم می مالیدم بعد دیدم شوهرم که سید هست شروع کرد این میله ها رو برداره که دیگه مانعی بین ما و دریا نباشه .روی اون سکویی هم نشسته بودیم خیلی سست بود و یک دفعه تکون خورد ونزدیک بود بیفتم ومن ترسیدم واز روی سکو بلند شدم و خواستم برم چند تا خانم خارجی با زبان خارجی می پرسیدند که چرادارم میرم و من هم زبونشون رو بلد نبودم که بهشون بگم اون سکو داره میفته و گفتم چه طوری به این ها حالی کنم و خندیدم و رفتم.باتشکر و احترام فراوان.
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایط سختی قرار دارید ولی در حال حاضر امنیت شما محفوظ است . اما همسرتان می خواهد تصمیمی بگیرد که این تصمیم موجب خواهد شد که جایگاه شما متزلزل شود و از نظر احساسی تحت تاثیر زیادی قرار بگیرید. شاید این تصمیم همسرتان برای رسیدن به امکانات مالی قویتر است ولی شما نمی توانید این موضوع را درک کنید که به چه قیمتی ؟!!! شما می خواهید امنیت و آرامش امروزتان را با تمام سختی هایی که در زندگی تان احتمالا هست، حفظ کنید ولی اگر احساس کنید که او به امنیت شما توجهی نمی کند ممکن است با همسرتان مخالفت کنید و تصمیم او را نپذیرید. تشکر از همراهیتون.
نیکی : سلام خانم هراتی عزیز صبحتون بخیر
من پنج شنبه ای خواب دیدم داشتم توی دریا راه میرفتم که یهوو تو اب یه چیزی دستمو گزید اولش فکر کردم اشتباه کردم دستمو بردم تو اب ولی دوباره گزید منم خیلی ترسیدم شروع کردم به شنا کردن که بیام لب ساخل اما دیدم جلوم یه سکوی خیلی بلندی هست و حای دست نداره منم با تمام قدرت پریدم و لبه سکو دست گرفتم و خودمو کشیدم بالا وقتی نشستم لبه سکو نگاه کردم دیدم هر دو طرف سکویی که من نشستم دریاست و خشکی نبود.بعد دیدم دارم تو خیابون با یه نفر راه میرم همینجور که نگاه میکردم دیدم یه درخت پر از اناره ولی رد شدم تا یه جای دیگه یه درخت انار دیدم پریدم یه دونه انارشو کندم با دست بازش کردم و دیدم دونه های اناری که روش بود سفید بود ولی زیریاش صورتی منم دون میکردم و میخوردم بعد بابام گفت فروغ بابا پی های انار رو دور نریز اینار رو که بکاری انار درمیاد ولی اون انار اصلا پی نداشت(سفیدیای سفتی که دور دونه های انار هست)منم گفتم این اصلا پی نداره که گفت مگه میشه گفتم اره ایناهاش دونه های انار رو همینجور دست میزدی میومد توی دست .بعد دیدم یه جا دارم قدم میزنم اما تو ذهنم میدونستم مشهد هستم اما نرفتم حرم امام رضا و همینجور که راه میرفتم میگفتم السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
بیدار شدم و دوباره خوابیدم و خواب دیدم تو خونه قبلی که تو یه شهر دیگه داشتیم و الان نداریم دیگه مهمون برامون اومد هم فامیل بودن هم غریبه منم یه چادر طوسی سرم بود و داشتم دنبال چادرای خودم میگشتم که پیداش نکردم مامانم دو تا چادر بهم داد یکی ابی اسمونی بود و یکیشم مشکی قرمز قاطی بود . گفت یکی برا خودت یکیشم بده خواهرت سر کنه.به خواهرم گفتم کدومو میخوایی خواهرم چادر ابی رو برداشت و منم اون یکی چادر رو که باز کردم دیدم با اونی که اول برداشتم خیلی فرق داره وقتی باز کردم دیدم زمینه چادر کرم رنگ احساس کردم یه طاووس که پراشو باز کرده طرح چادره .خواهرم گفت چطوری میخوایی این چادر رو سر کنی این چادر هنوز اماده نیست پایین چادر رو ندوختن این باید چند نفر بیان تا بتونن پایین چادر رو بدوزن اون موقع میتونی سر کنی بعد دیدم یه گوشه پایین چادر به اندازه یه انگشت پاره هست .
ممنونم از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. شما با یک مسئله احساسی زیانبار مواجه هستیدو ارتباط شما با کسی موجب اذیت و آزار شما می شود. شما سعی می کنید که منطقی فکر کنید و خودتان را از مشکلات رها کنید ولی شما به شدت از هر جهت تحت فشار احساسی قرار دارید و راههای زیادی برایتان وجود ندارد. شما به عشق و ازدواج فکر می کنید. اما چیزی که شما دنبالش هستید برای شما سودی ندارد. شاید لذتی موقت به شما بدهد ولی ریشه و اساسی ندارد و کسی که دوستش دارید به شما ضرر خواهد زد. شما ته دلتان ایمانتان قویست ولی از عصبانیت زیاد که به خواسته تان نرسیده اید به نوعی با امام رضا ع قهر هستید. شما فکر می کنید که امام رضا ع است که حاجت می دهد؟ خیر!! امام رضا ع فقط واسطه هستند خداست که حاجت می دهد و خدا هرگز چیزی را که به ضرر شما باشد به شما نخواهد داد!! اگر بدانید که چقدر این ارتباط با کسی که دوستش دارید برایتان مضر است، خدا را شکر می کنید که نمی خواهد که در حال حاضر شما با او در ارتباط باشید. خواب شما شرایط زندگی شما را در حال حاضر مطرح میکند و به معنی این نیست که همه ی عمر شما همینطور خواهد بود!! فروغ عزیزم شما طبق قوانین سایت فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت هستید و اگر در یک شب چندین خواب ببینید هم مجاز به ثبت همه ی آنها در یک کامنت نیستید. لطفا خواب دومتان را در صورت تمایل بعدا در تعبیر خواب چادر ثبت کنید. تشکر از همراهیتون.
Nasiim : سلام وقت شما بخیر. خواب میدیم با دو نفر از دوستانم به بندر عباس رفتیم و برای ناهار هم رفتیم به یک رستوران گرون قیمت معروف و جوجه کباب درجه یک خوردیم و برگشتیم از راه دریا با قایق عبور کردیم دریا خیلی آروم بود آب دریا بسیاربسیار تمیز زلال شفاف و روشن بود. و من خیلی تعجب می کردم که پدر و مادرم اجازه دادند که با دوستانم سفر کنم. هر چند سفر کوتاهی بود و لی خیلی عالی بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر شما در شهرهای شمالی تری زندگی می کنید یا شهری که رفاه بیشتری نسبت به بندر عباس دارد، تعبیر خوابتان این است که شما و دوستانتان راجع به مسائل داغ عشقی و شور و هیجانات آن با یکدیگر صحبت می کنید و می خواهید نصایح خیلی ارزشمندی به همدیگر بدهید و اینجوری از هم حمایت کنید. تعریف راجع به این مسائل برای شما به قدری دلخوش کننده و آرامبخش است که باعث خواهد شد که فکرتان راحت شود. تشکر از همراهیتون.
Samira Gholami : شما پرسیدین من ننوشتم راننده کی بود راننده یه شخص دیگری بود که من صورتشو ندیدم ولی انگار یه اقای اشنایی بود زمان رانندگی من هم انگار تو ماشین بودم ولی بعداز رفتن تو دریا من خودم رو تو ساحل دیدم دایی و برادر و برادر زاده ام پشت نشسته بودن ودر اخر هم میون گریه هام و درخواست کمکم از خواب بیدار شدم و نجات پیدا کردنشون رو ندیدم
فریبا هراتی
: کسی باعث ناراحتی برادرتان می شود ولی شما منطقی فکر می کنید و اوست که خیلی احساساتی رفتار می کند. دایی شما ( روحشان شاد) نگران برادرتان است. باید برای برادرتان به اندازه وسعتان قربانی کنید و با او صحبت کنید که منطقی فکر کند و خیلی عصبانی نشود.
Samira Gholami : سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
من ساعت ۵ونیم صبح خواب دیدم دایی بزرگم که چندسالی هست فوت شده همراه برادرم و پسر ۱۰ ماهش تو یه پیکان زرد سوار هستن البته منم بودم ماشین حرکت کرد و سرعت گرفت نمیدونم چطور شد سرخیابون نپیچید و مستقیم وارد دریا شد وزیر اب رفت ومن خودم رو بیرون دیدم انگار اصلا سوار نبودم و خیلی دادو فریاد کردم و کمک خواستم عده ای هم جمع شدن ولی کمک های بیهوده و مسخره ای میکردن و من همچنان به سینم میکوبیدم و گریه میکردم و همش برادرزادم رو صدا میزدم.همین فصل رو میدیدم ورنگ دریا هم بیشتر سبز بود تا ابی .خیلی پریشونم از این خواب
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما ننوشته اید که چه کسی رانندگی می کرد. اما راندن ماشین در دریا به تصمیم گیری عجولانه راجع به یک مسئله ی احساسی اشاره می کند که برادرتان بعدا از تصمیم عجولانه ای که به خاطر احساسات منفی می گیرد، پشیمان می شود و این تصمیم او روحیه ی پسر ده ماهه اش را هم خراب خواهد کرد. برادر شما عصبانی است و افکار منفی در ذهنش وجود دارد. باید مراقب باشید و صدقه بدهید و برایشان یک مرغ بگویید قربانی کنند و به فقرا ببخشید. به او بگویید که انعطاف پذیر تر باشد و با "سر" به درون مسائل احساسی نرود و غرق نشود. احتمالا مشکلاتی سر مسائل پولی و مالی برای برادرتان پیش آمده است. تشکر از همراهیتون.
sara : سلام بانو وقتتون بخیر
خواب دیدم جنوب هستم وسط دو تا دریا یک جاده خاکی باریک وجود داره،ک امواج این دو تا دریا از چپ و راست به این جاده میرسیدن به هم برخورد میکردن و میرفتن عقب و...یه دختر هم با چادر بندری توی ساحلش مشغول جمع کردن صدف هایی به رنگ نارنجی و زرد بود،منم با شوق و تعجب این صحنه رو نگاه میکردم،(ما یک زمینی داریم در جنوب که شخصی به ناحق از پدرم گرفتش اما بعد چندسال دوباره میخواد برگردونه)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید سعی کنید که با وجود سختی راهتان، و مقابله ی احساسی شما و کسی که زمینتان را گرفته، به تلاشتان برای رسیدن به خواسته هایتان ادامه دهید. دنیا به شما رو می آورد و به خواسته هایتان خواهید رسید. زندگی شما متحول می شود و به امنیت و حمایت خواهید رسید. سعی کنید که خردمندانه و اجتماعی و خوش برخورد باشید تا به اهدافتان راحت تر برسید. تشکر از همراهیتون.
سروناز : سلام خانم هراتي عزيز ، خواب ديدم با رييس محل كارم تو يه استخر بوديم كه با آب دريا پرشده بود و آب خيلي زلال و خنكي داشت، كنار استخر درياي خيلي زلال و آبي رنگ بود كه دقيقا إب استخر هم از همون آب دريا بود.رييسم يكم شناكردو يه گوشه استخر ايستاد و به من خيره شد، بعدش من يكم شناكردم.و به رييسم گفتم چون آب دريا مَد ميشه و بالا مياد ، پس آب استخري كه توشيم هر روز تميز ميشه، اما رييسم خيلي جدي جواب داد: اين دريا مَد نداره و منم تو دلم ناراحت شدم گفتم پس آب استخر اونقدرا تميز نيست.
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت زیادی خواهید رسید و از لحاظ مالی در امنیت به سر می برید. ثبات اقتصادی خواهید داشت و کار شما دستخوش بالا پایین های اقتصادی و نگرانی های مالی نخواهد بود. شما فکر می کنید که شاید این امنیت شرایط مالی شرکتتان به این مربوط باشد که امور مالی شرکتتان خیلی هم از طریق نورمال یا حلال نیست. تشکر از همراهیتون.
Sarvesabz : سلام روزتون بخیر ... خواب دیدم که همراه خواهرم به یک سفر رفتیم جایی که دریا هم داشت و امکانات قایق سواری هم بود ...ما رفتیم دو نفری سوار ی قایق شدیم و شروع کردیم به پارو زدن.. دریا تا ی جاهایی آروم بود ولی بعدش وقتی از ساحل بیشتر فاصله گرفتیم مواج شد و حالت گرداب بود و قایق ما هم ی قایق پارویی ساده بود که خیلی قدرتی نداشت خواهرم از قایق افتاد بیرون تو آب و من دستشو گرفتم نجاتش دادم و بعد دوباره شروع به پارو زدن کردیم که از موج دربیایم ولی ایندفعه من افتادم و خواهرم منو از آب گرفت و نجات داد ..بعد هم برگشتیم به ساحل جایی که همه بودن و همه چی آروم بود و تعریف کردیم که ما افتادیم توی آب و داستان رو گفتیم ولی کسی انگار باور نکرد چون اونا اون سمت مواج رو نرفته بودن و ندیده بودن.. شب شد باز همه برای قایق سواری میرفتن ما هم ایندفعه دودل بودیم که بریم یا نه ولی رفتیم و خاله ام که تو ساحل با ما بود ی روسری به من داد که زدم به سرم ولی اون روسری واسم کوچیک بود ترجیح دادم ی کلاه پارچه ایه سفید رنگ به سرم بزنم که کامل کاسه ی سرم رو میگرفت بعد دوباره رفتیم سوار قایق و ایندفعه با احتیاط حرکت کردیم رسیدیم به ی جایی که انگار آموزشی بود ولی گل آلود بود روی اون شروع کردیم به حرکت و حتی ی جاهایی انگار شنا میکردیم ولی اون آب گل آلود و کثیف همراه با شنا کردن ما تمیز میشد تمیز و صاف ..ممنون میشم تعبیرش رو بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خواهرتان با تجربه های احساسی بدی مواجه شده و به کمک همدیگر قادر خواهید بود که این سختی ها را پشت سر بگذارید ( یا شاید هم مواجه شده اید و پشت سر هم گذاشته اید). ولی شرایط احساسی و روحی شما برای همه قابل درک نیست. خاله ی شما سعی می کند که شما را راهنمایی کند ولی راهنمایی او زیاد مورد توجه و قبول شما قرار نمی گیرد. اینبار شما سعی می کنید که کاملا از افکار منفی دوری کنید و همه ی رازها و افکار خودتان را با مردم در میان نمی گذارید! شما سعی می کنید که در زندگی سیاستمدارانه و با رفتاری آرام و با کرامت و سرشار از آرامش و صلح رفتار کنید و نشان دهید که فکرتان هم خیلی آرام است و استرس و نگرانی از خودتان نشان نخواهید داد. با چنین روشی، حتی زمانهایی که شما با مشکلات مواجه شوید، خیلی راحت مشکلات و نگرانی هایتان حل خواهد شد و نه تنها خودتان به آرامش می رسید بلکه باعث آرامش دیگران هم خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
shadi : سلام خسته نباشید خانوم هراتی عزیز
من خواب دیدم ک همراه خانواده مثل پیکنیک رفتن رفتیم ی جایی ک زیر ما ی پل بود ک سه راه داشت ک اب ظلال و روان جاری بود خیلی هم زیبا بود بعد من رفتم ی دوری زدم و راه چهارم هم پیدا کردم مثل یک چهار راه بود اما پل چوبی ک اب ظلال جاری بود بعدش از اونجا ی دفعه با خانوادم و همسرم روی دریا بودیم توی ی تخته چوب نازک معلوم نبود کشتی بود یا چیز دیگه فقط میدونم ک خیلی نازک بود ما خیلی مضطرب بودیم خیلی سختی میکشیدیم میترسیدم بشکنه و بیفتیم وسط دریا اخه دقیقا وسط دریا بودیم ی یهو رسیدیم اون سمت دریا و برگشتیم ب پشتمون نگاه کردیم من گفتم اخیش راحت شدیم همه چی تموم شد ک بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید زندگی آرام و ساده و لذت بخشی داشته باشید. به زودی تصمیم مهمی خواهید گرفت که زندگی تان متحول خواهد شد و شرایط به صورت مثبتی برای شما تغییر پیدا خواهد کرد. در حال حاضر شما در یک دوره ی گذار از یک مورد احساسی قرار دارید و به زودی تصمیم و انتخاب نهایی تان را برای پیشرفت زیاد در زندگی تان خواهید گرفت. شما در حالی تصمیمتان را عملی می کنید که هیچ زیربنای محکمی برای رسیدن به موفقیت نساخته اید و هنوز کارهای زیادی مانده که باید انجام دهید. اما با وجود این، در زندگی تان به پیش می روید ولی نمی دانید دقیقا جهت و هدف زندگی تان چیست و مدتی سردرگم خواهید بود و به نوعی زمان آشفته و نگران کننده ای را تجربه خواهید کرد. اما بعدا که موفق شدید، وقتی به گذشته نگاه می کنید می بینید که ارزش امتحان کردن را داشت! چون اوضاع به نفعتان تغییر خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
somaye : سلام، خواب ديدم يك جايي بودم و يك دختري رو ديدم كه گفتم اين واسه مهدي كه برن خاستگاري ( مهدي فاميلمونه) كه مادر مهدي هم قبول كرد و رفتيم به مهدي گفتيم و اونم گفت باشه و وقتي اون روز خاستگاري رسيد كنار دريا بوديم و اون دختره هم بود ولي مهدي طرف اون دختر نرفت و يكهو مهدي دست دختر داييم رو گرفت و با هم رفتن توي دريا با لباس بودن و توي دريا راه ميرفتن و دست توي دست هم با هم راه ميرفتن و من تعجب كردم ولي خوشحالم شدم و گفتم برم به زن داييم بگم كه مهدي ميخاد با دختر دايي ازدواج كنه و خوشحال شدم.و دختر داييم هم بي اختيار دستش رو داد به دست مهدي ولي خونسرد بود يعني هر دوشون خونسرد بودن و راه ميرفتن. در بيداري مهدي با دخترداييم قبلا قصد ازدواج داشتن ولي به هم خورد و بعدش دخترداييم با كسي ديگه ازدواج كرد و جدا شد و الانم هيچ كدوم تمايل به ازدواج با هم ندارن ولي زنداييم خيلي دوست داره با هم ازدواج كنن .
فریبا هراتی
: سلام. مهدی هنوز دلش پیش دختر دایی تان است و اگر به صورت جدی از او تقاضای ازدواج کند احتمال قوی با هم ازدواج خواهند کرد. البته یک احتمال هم وجود دارد و آن این است که شما احساس گذشته ی ایندو را نسبت به هم در خواب دیده باشید. تشکر از همراهیتون.