تعبیر خواب در
اگر خواب ببینید درب خانه تان را زدید و با خوشرویی در را به رویتان باز کردند، اهل خانه از شما راضی هستند و اگر ببینید زنی با بد رویی در را به رویتان باز کرد، اهالی خانه از شما ناراضی هستند. گشوده شدن در، باز شدن در رحمت خداوند است و اگر در را باز نکردند، تعبیر بر عکس دارد.
اگر درب مسجد یا مکان زیارتی مقدسی را زدید و درب به روی شما باز شد، حاجت خود را می گیرید و آرزوهایتان بر آورده می شود و اگر درب به روی شما باز نشد، مشکل شما حل نشده باقی می ماند. اگر ببینید درب خانه شکسته، امکان بروز بلایی وجود دارد و باید صدقه بدهید. اگر ببینید جلوی درب خانه مسدود شده، و نمی توانید به داخل خانه بروید، به دلیل قرض، خانه را خواهید فروخت.
اگر ببینید که درب خانه شما عوض شده است، شغلی جدید و کاری تازه برایتان پیدا خواهد شد که از آن سود بسیار خواهید برد. اگر ببینید خانه شما دو در دارد، بین زن و مرد خانه ناسازگاری به وجود می آید و اگر مجرد هستید، دو کار متفاوت را هم زمان انجام می دهید. اگر درب خانه شما را رنگ سفید کرده باشند، سفید بختی و عزت و اگر سرخ باشد، نشاط و اگر مشکی باشد، بزرگی و احترام و درب زرد نشانه بروز کسالت یا بیماری است.
معبران قدیم می گویند: درب، در خواب زن است و برخی معتقدند مراد و مقصود است.
حضرت دانیال می گوید: درب به خواب دیدن زن است. اگر ببیند درهای معروف در برابرش گشاده شد، دلیل که درهای نعمت و مال دنیا بر وی گشاده شود. اگر ببیند آن درهایی که گشاده شد بر جانب راه بود، دلیل که مال و نعمتی که دارد به زودی هزینه کند بر خاص و عام.
اگر ببیند بر دَرِ سرا در برابرش گشاده شد، دلیل که مالی که بدو رسد از جهت پادشاه یا حاکم خواهد بود و بر عیال خود نفقه کند. اگر ببیند که درِ سرایِ او بشکست یا بیفتاد یا ضایع شد، دلیل است بر مصیبت و رنج عظیم که به او رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن درب به خواب بر سه وجه است:
- صاحب خانه،
- زن،
- خادم. و هر که دروازه شهر به خواب دید، دلیل است بر حاجت و دربانی پادشاه یا حاکم و مردیِ بزرگ است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند دَرِ سرای کسی بشکست و ببردند و نداند که به کجا بردند، دلیل که صاحب خانه در محنت و مصیبت افتد. اگر ببیند دَرِ سرایش از جایگاه خود زایل شد، دلیل که حال او از نیکی به بدی زایل گردد، به سبب اهل او. اگر ببیند درب سرای او انباشته است، دلیل که اهل آن سرای را مصیبت رسد. اگر ببیند در میان سرای او درب کوچک بود، دلیل که آفتی و مکروهی به عیال او رسد. اگر ببیند درب سرای او بزرگ و قوی گردید، دلیل است بر نیکی اهل و عیال او.
اگر ببیند درب سرایش چنان فراخ بود که هیچ دربی به آن فراخی نبود، دلیل که قومی بی فرمان او در سرای او شوند، به هنگام مصیبت یا به وقت خصومت. اگر ببیند حلقه درب سرای کسی می جنبانید، اگر جوابش داد، دعای او مستجاب شود و باشد که گنجی طلب کند و بیابد. اگر ببیند چون حلقه بجنبانید زود درب سرای بگشادند، دلیل که حق تعالی البته دعای او مستجاب کند و بر دشمن ظفر یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ددگان نزدیک درب خانه او بر می جهند، دلیل که جوانان قصد عیال او کنند. اگر دید درب خانه او دو حلقه داشت، یا بر درب خانه او ددگان بودند، دلیل که زنان او را دوست دارند. اگر ببیند درب آسمان گشاده گردید، دلیل است که بر مردم آن دیار در خیر گشاده شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : با عرض سلام و خسته نباشید. توی بیداری طبقه بالا خونمون راهرویی هست که یک در نسبتا بزرگ داره که از طریق این در میشه رفت پشت بام. دیشب خواب دیدم طبقه بالا بودم، دختر خالهام که متاهل هست هم بود. دقیق یادم نیست که برای انجام چه کاری بالا بودیم، در این راهرو که بطرف پشت بام هست رو باز کرده بودیم. کارمون تموم شده بود و من میخواستم در رو ببندم. در دو لنگه داره و هم میشه اون رو بست و هم اینکه پایینش جایی داره که میشه یک قفل بهش زد. من در رو بستم و یک قفل بهش زدم (ولی قفلش نکردم، بصورت آزاد بود). دیدم لای در هم باز هست. گفتم این در اصلا بسته نمیشه، دزد میتونه راحت بیاد. در ضمن پدرم و یک نفر دیگه هم دقیقا پشت همین در (روی پشت بام) نشسته بودند و مشغول یک کاری بودند. توی بیداری شخصی بود که قبلا خواستگارم بودند ولی موضوعمون تموم شده. ولی این چند روز بخاطر مسئلهای ذهنم درگیر این موضوع بود. آیا این خواب میتونه به ایشون ربط داشته باشه؟ با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. بودن در پشت بام به درک بالای شما نسبت به بعضی مسائل اشاره می کند. شما فکرتان پیش کسی است که احساستان نسبت به او هنوز از بین نرفته است و با وجودی که رابطه تان تمام شده به نظر می رسد، ولی شما هنوز برای او راه برگشت گذاشته اید. منوط به اینکه خردمندانه رفتار کند. البته چون فکر او را کرده اید، ذهنتان احساس تان را اینطور برایتان ترسیم کرده است که در خواب دیده اید. تشکر از همراهیتون.
firuze mehrabani : سلام حالتون خوبه؟ فیروزه حمیدم(اگه خاطرتون باشه قبلا مزاحمتون شدم و گفتم حمیدم چندوقتی هست فوت شده و رابطه خارج از ازدواج داشتیم، اگه اجازه بدید از این به بعد خودمو اینجوری معرفی میکنم) بابت تعبیرهای خوبتون بسیار سپاسگزارم و البته باید بگم که انرژی مثبت زیادی دارید و خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم.
خواب: در تمام خواب مردی جوان که تو خواب انگار آشنای من و مردی قابل اعتمادم بود همراهم بود(ولی در واقعیت همچین آشنایی ندارم) داخل خیابان بودم و برای پرنده ها غذا(نان و برنج) میریختم. بعد وارد یه فضای شهربازی شدیم که انگار تعطیل بود و فقط من و اون مرد بودیم، هردو سوار سرسره بلندی(حدود بیست متر) شدیم و داشتیم از سرسره پایین میومدیم (ولی حالت بازی و شادی نداشتیم و دوست داشتم زودتر از سرسره بیام پایین ولی خیلی طولانی بود)، بعد نزدیک منزل شدیم حس کردم دونفر کمین خانه را میکشند و دزد هستند. همراه اون آقای مورد اعتمادم وارد حیاط منزل شدیم. (در واقعیت منزلمان یه درب آهنی مشکی رنگ دولنگه دارد) در خواب هم همان در وجود داشت هرچه تلاش میکردم در را ببندم موفق نمیشدم انگار در خراب بود و باز میشد. و به خاطر اینکه دزد وارد خانه نشه با دستم در را بسته نگه داشته بودم. مرد با من صحبت نمیکرد فقط در تمام خواب و بستن در منزل کمک حالم بود.(بانو هراتی ده روز پیش هم خواب مشابهی دیدم که در خانه خراب شده و هرچه تلاش میکردم بسته نمیشه راستش با توجه به مطالب درج شده در سایت یه کم نگران این قسمت خوابم هستم)
پنجشنبه 26 تیرماه هشت صبح خواب دیدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی مصمم، قوی ، با اعتماد به نفس و مقاوم دارید و مردی که همراه شما در خوابتان دیده اید به بُعد و شخصیت قوی خودتان اشاره می کند که در زندگی تان روی پای خودتان هستید و مستقل عمل می کنید. شما می خواهید که به آرامش برسید ولی شرایط آن فعلا مهیا نیست. احساس شما این است که در زندگی بیداری تان ثباتی وجود ندارد و تسلط تان را روی زندگی تان از دست داده اید. می خواهید که زودتر این بی ثباتی تمام شود ولی عمر شما طولانیست و قرار نیست که به این زودی ها از زندگی بیرون بیایید. شما احساس می کنید که دیگران می خواهند در کارتان دخالت کنند و از زندگی تان سر دربیاورند ولی نمی توانید مانع ورود آنها به زندگی تان شوید. شما نمی خواهید که احترام و اعتبارتان را بدزدند و ناراحتتان کنند. راجع به تفاسیر و تعابیری که از در، به عنوان رفرنس در سایت آمده، باید عرض کنم که هیچ کدام از این رفرنس ها به خودی خود و به تنهایی و بدون داشتن علم تعبیر خواب مطلقا قابل استفاده نیستند. ممکن است در یک زمان که کسی خوابش را تعریف و دیگری آن را تعبیر می کرده، در خانه به مرد خانه و یا بزرگ خانه معنی می داده ولی در مورد شما در خانه تان معنی دیگری دارد. خوابها را نمی توان با کپی برداری از تعابیر معبران گذشته تفسیر کرد بلکه جنبه های زندگی امروزه ی مردم دنیا، بعد روانشناسی خواب و خیلی از خصلت های اخلاقی بیننده ی خواب در تعبیر خواب مهم هستند. پس مطلقا به خاطر تعابیری که در بالا و به عنوان رفرنس آمده ذهنتان را خسته نکنید و نگران نباشید. تشکر از همراهی و محبت شما.
حسین : سلام من خواب دیدم که توی یک جمع مهمونی خانوادگی هستم که کاملا عادی بود و خونه خودم نبود ولی یک احساس ترس ناشناخته داشتم و همین لحظه صدای در اومد و رفتم که در را باز کنم یک در ماشین رو بزرگ به رنگ سفید بود و من در را باز کردم و یک نفر پشت در بود که یادم نیست آشنا بود یا نه میخواستم ببینم تعبیرش چیه
فریبا هراتی
: سلام. شما می ترسید که در زندگی تان موفق نباشید. کلید مبارزه با ترسهایتان این است که با آنها مقابله کنید و کاملا رودر رو شوید. شما احساس شک به خود و ناکامل بودن دارید. شما فکر می کنید که مسائلی هستند که رویشان کنترل ندارید در حالی که اگر با خود واقعیتان روبرو شوید، متوجه می شوید که امکانات شما قویست و قادر خواهید بود خودتان را اثبات کنید. فرصت جدیدی به شما رو می آورد که اگر اراده کنید، می توانید به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.
kimiyam : سلام و عرض ادب. من سشنبه شب خواب دیدم که دانشگاه جدیدی هستم و انگار ورودی جدیدم ولی نمیتونم کلاس درسمو پیدا کنم. هی درهای مختلف رو باز میکردم و چندتا ادم هم سر کلاس میدیدم، ولی اون کلاس من نبود، درنهایت هم نتونستم کلاسمو پیدا کنم . حتی تو آسانسور نمیدونستم باید کدوم طبقه برم برای کلاسم.
همینطور سردرگم بودم تو راهرو دنبال کلاس و بعد از خواب پاشدم (صبح زود بود وقتی پاشدم و آخرین خوابم بودش این).
( من در حال حاضر ۳۲سالمه قبلن لیسانسمو گرفتم ومتاهل وشاغل هستم. و ازین خوابهای دانشگاه و سرکلاس کتاب نداشتن یا درس نخوندن گاهن میبینم). ممنون میشم راهنمایی کنید برای تعبیر.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید خرد و دانشتان را بسط داده و معقولانه تر فکر کنید ولی نمی دانید که چطور باید اینکار را بکنید. ترسها و نگرانی شما از شکست در انجام وظائفتان و یا پروژه ای که در دست دارید باعث می شود که اعتماد به نفستان پایین بیاید و نتوانید خوب مسئولیت هایتان را به پیش ببرید. سردرگم بودن شما در طبقات، گویای این امر است که شما بین دو دیدگاه متضاد گیر کرده اید و نمی توانید ذهنتان را مرتب کنید و تصمیم درستی اتخاذ کنید. اینجور خوابها، معمولا انعکاسی از حالت گیجی و شوکه شدن در بیداری تان است. گاهی شاید احساس می کنید که باید توانایی هایتان را برای دیگران اثبات کنید، ولی فکر می کنید که قادر به این کار نیستید و هنوز آماده نیستید. می ترسید که شکست بخورید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام و عرض ادب، عصر دیروز دوشنبه خواب دیدم در محلۀ قدیمیمان وارد کوچهای شدم که منزل پدری بود، دیوارها همانطور کاهگلی، کوچه بخلاف سابق خیلی شلوغ، از بین مردان و زنان با چادر سیاه رد میشدم و خوشحال بودم که کلید دارم و سریع با ورود به خانه از این شلوغی خلاص میشوم. در خانه چوبی و در گذر زمان بسیارضخیم و حجیم شده بود طوریکه احتمال میدادم در بسختی باز و با سختی بیشتری بسته شود. کلید را سمت قفل بردم، همزمان در از داخل باز شد و وارد راهرو حیاط شدم، حالا در همان خانه در اتاقی بودم و مرحوم پدرم با خواهر بزرگم در اتاق دیگری مشغول صحبت در مورد درِ خانه بودند، به خودم گفتم کاش درِ بزرگ و فلزی جدیدی بگذارند که براحتی بتوان آنرا باز و بسته کرد، اما در تعجب من، پدر مصرانه به خواهرم سفارش میکرد که همین درب فعلی را باید تعمیر، و بعد از آن نقاشی کنیم.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به این فکر می کنید که پدرتان چگونه در گذشته فکر می کرده و روحیه اش چطور بوده است. او هم با سختی ها و ناراحتی هایی در زندگی گذشته اش مواجه بوده و حالا شما می خواهید که از پدرتان بیاموزید. شما راه حل مشکلاتتان را به خوبی در دست دارید و در شرایط سخت و بغرنج و زمانی که با محدودیت ها مواجه می شوید، می دانید که چطور باید فکر کنید تا از سختی ها بیرون بیایید. شرایط در خانه ی شما، گویای این است که شما باید بسیار بسیار مجرب و سیاستمدارانه رفتار کنید. نه راحت هر کسی را به دلتان راه دهید و نه راحت با هر کسی قاطی شوید. پدر شما با اینکه با مردم خشک و سفت و سخت و بی احساس یا زورگو رفتار کنید موافق نیست. او معتقد است که برای تعامل با مردم باید بسیار بسیار مجرب و قوی و سیاستمدار باشید و اگر لازم شد، احساساتتان را به گونه ای دیگر نشان دهید و صاف و صادق راجع به احساستان حرف نزنید. این کار به نفع شماست. تا چیزی به فکرتان می رسد سه سوته به همه نگویید از فلان چیز متنفرم یا عاشق فلان چیز هستم. گاهی خوشتان می آید، باید بروز ندهید گاهی بدتان می آید، نباید ابراز کنید. تشکر از همراهیتون.
محیا : سلام و عرض ادب! خواب میدیدم در شهر یه محوطهی خاکی ناهموار بود که انگار قبلا خونههای قدیمی بودن و حالا با خاک یکی شده بودن.یه درِ خونهی چوبی یک لنگهای خیلی قدیمی که حالت عتیقه داشت و جدا از دیوار بود، داخل محوطه بود که من میخواست برش دارم برای خودم، منتهی میخواستم هیچکس نباشه که ببینه اون در رو برمیدارم، منتظر بودم ترددمردم تموم بشه و در رو بردارم، بعد نماز مغرب بود، رفتم که در رو بردارم دیدم پشت اون در یه در قدیمی دیگه چسبیده به دیوار هست و در واقع اون در رو گذاشته بودن که این در چسبیده به دیوار که ظاهرا به یه خونه باز میشد مشخص نباشه،یکم که بررسیکردم دیدم راه وردد به خونه رو با سیمان گرفتن. ممنون میشم تعبیر بفرمائید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما متوجه می شوید که همه ی جنبه های قدیمی، افکار و ایده های قدیمی که امروزه به درد نخور و ناموفق به نظر می رسند، در اصل، بی ارزش نیستند. اگر شما انسانی دقیق و خردمند باشید، به تمام نکات زندگی و فرصت ها و امکاناتی که در گذشته وجود داشته، و با ارزش به نظر می رسد، نگاه می کنید و متوجه می شوید که بعضی فرصتها، تعمدا" مخفی شده اند و کسی راجع به آنها صحبتی نمی کند؛ چون ورود به این معابر ذهنی تازه، می تواند ایده های تازه و افکار تازه ای را در سر به وجود بیاورد! از اینروست که دقت در مطالعه ی تاریخ، بدون تعصب و بدون ظاهر نگری می تواند بیانگر بعضی از واقعیت های امروز و راهگشای بعضی از مشکلات امروز باشد. تشکر از همراهیتون.
مریم : با سلام ببخشید خانم هراتی عزیز بنده یه 2 خواب اول ثبت نام کردم تموم شد و یه 5 خواب ثبت نام کردم که 3 تاش رو استفاده کردم و هنوز دوتا مونده بود که نوشته اعتبارم به پایان رسید و مجبور شدم دوباره یه 2 خواب بخرم که بتونم پیام بدم بهتون. فک کنم اشتباه شده الان من 4 خواب دارم درسته؟ میشه بررسی کنید لطفا ممنون میشم
فریبا هراتی
: سلام. شما 1تیر - 27 تیر و 7 مرداد خواب خریده اید. 1تیر و 3 تیر 2 خواب استفاده کرده اید. 27 تیر 5 خواب خریده اید و در روزهای 27- 28- 31تیر، 7 و 8 مرداد آنها را استفاده کرده اید. دوباره 7 مرداد 2 خواب خریده اید که هنوز دارید. و استفاده نشده اند.
مریم : سلام. لطفا خوابم نمایش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. لطفا منبعد در بخش خوابهای من که در اختیارتان قرار داده شده، آمار خوابهایتان را به دقت نگه دارید تا مجبور نشوید دوباره به خاطر شک ها و اشتباهاتتان بنده را وادار کنید که در سوابق شما دنبال خوابهایتان بگردم. اینکار بسیار وقتگیر و انجامش برای من با توجه به حجم بالای خوابهایی که هر لحظه ارسال می شوند، بسیار طاقت فرساست. دیدن باد های قوی یا طوفانی بیانگر آشفتگی و مشکل در زندگی تان است. شما استرس زیادی را در یک موقعیت ذر بیداری تان تجربه می کنید و نمی توانید جلوی بعضی مشکلات را بگیرید. نا امیدی و تغییرات منفی در زندگی تان به وجود خواهد آمد و یک رابطه یا موقعیتی به طور ناگهانی پایان خواهد یافت. شما مجبور می شوید که از روی سیاست با خواهر شوهرتان ظاهرا خوشرفتار باشید و با او تعامل کنید. ممکن است کسی فوت کند و این به احتمال قوی مادر شوهرتان خواهد بود. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
roksana68 : سلام خانم هراتی خوب هستید؟خواب دیدم تویه کوچه توی شهرستانمون باشوهرم باخوشحالی راه میریم.بعدش خونمون تو تهران رو دیدم تو حیاط،مادرشوهرم ۴تایاپنج تا کلیدازروی کلیدخونه داده بود کلیدسازبراش ساخته بود.مثل اینکه من بهش گفته بودم بره کلید بسازه برای همه وگفته بودم که ارزون هست.مادرشوهرم بهم گفت هزینش زیاد شدبه خاطرهمونماه بعدمیرم میگیرم کلیدارو(ولی کلیدادستش بود وبزرگ وبراق بودن)بعدش بهم گفت دوتاکلیدهمبرای شماست پولشو بدیدوگفت کلیدسازخیلی باسختی وزحمت تونست کلیدارواز روی کلید اصلی بسازه.من یادم افتاد مامانم قبلابهم کلیدداده یاانگار برام ساخته بود کلید.گفتممن دارم مامانم داده بهم، یه دونه برای شوهرم برمیدارم پولش هم میدم پول یه دونه همپنجاه هزار تومن میشد.بعدش درب واحدخودمون رو دیدم که ازجاش دراورده بودن وگذاشته بودن توحیاط بعدرفتم از پله ها بالا،دیدم شوهرم در خونه رواز حیاط اورده انداخته سرجاش.ولی یه لایه چوب در ،از پایین درکنده شده بودوبه سمت بالا لول خورده و خراب شده باپام یه کم درستش کردم(توواقعیت درمون چوبی هستش)تعبیرش چی هست؟.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان با محدودیت ها یا شرایط بغرنجی در زندگی تان مواجه می شوید که به خاطرش فکرتان ناراحت می شود. مادر شوهرتان می داند که چطور باید رفتار کند که مشکلات خانواده اش حل و فصل شوند و در زندگی به موفقیت برسند. او به شما هم راه حلی ارائه خواهد کرد که زندگی تان به موفقیت برسد. شما از مادرتان نصیحت یاد گرفته اید ولی مادر شوهرتان همسرتان را راهنمایی می کند و شما برای اینکار مادر شوهرتان اعتبار قائل هستید. می دانید که هزینه ی رسیدن به آرامش را به نحوی باید بپردازید. قبلا شما حریم خصوصی نداشته اید و همه در کارتان دخالت می کرده اند و حالا همسرتان دوباره زندگی تان را محکم خواهد کرد ولی هنوز اخبار منزلتان کمی به بیرون درز می کند که این اصلا خوب نیست. شما رفتار و عملکردی خواهید داشت ( با سیاست) که زندگی تان قرص و محکم شود و روابط تان هم با خانواده ی همسرتان به آشتی و صلح ختم شود. تشکر از همراهیتون.
Sima : سلام خانم هراتی عزیز.من و مردی که دوسش دارم همشهری نیستیم اما من الان تنها تو شهر ایشون زندگی میکنم اما خانوادم تو شهر خودمن.خواب دیدم خونه مردی هستم که دوسش دارم با خانوادم اونجاییم و من چند تا از دوستاشو میبینم و اونام باهام حرف میزدن اما اون آقا رو نمیدیدم و دوستاش بهم فیلم نشون میدادن و میگفتن این آقا اون دختر قبلی و هر دختری رو نمیخواد و به خانوادش میگه برید از تهران برام زن بگیرید منم فیلم دختره رو میدیدم.بعدش صدای زنگ در خونه شون اومد و من نرفتم باز کنم که دوستاش با ایما و اشاره گفتن تو باید باز کنی منم رفتم تو حیاطشون درو باز کردم که دیدم خونه شون یکم شلوغ شد و سرمو که چرخوندم دیدم یه گهواره بزرگ تو حیاطه که دوتا پسر کوچولو دوقلو تو گهواره بود و منم میگفتم که چقدر نازو خوشگلن خدایا.بعد رفتم داخل خونه و هی میگفتم چقدر خوبه که باوجود اینکه آرایش ندارم اصلا و ساده ام نگران نیستم که منو ببینه و از اینکه اینطور بدون آرایش دیده بشم نمیترسم و بعد به صورت خودم تو آینه نگاه کروم که یکم لپام قرمز شده بود. منتظر تعبیرتون هستم.
فریبا هراتی
: سلام. توضیحات شما به اندازه ی کافی برای من روشن نیست و من علم غیب ندارم که شرایط شما را بدون توضیحات خودتان بیان کنم. تعابیر من بر حسب توضیحات شما مبنی بر واقعیت هاست. اگر شما و او در واقعیت همدیگر را می شناسید و عشق شما به او یکطرفه نیست، در اینصورت تعبیر خوابتان این است که شما به ایشان فکر می کنید و خانواده ی او می دانند که قلب این آقا جایی گیر است که قطعا می خواهد فقط با همان شخص ازدواج کند و زندگی اش را متحول سازد. او به دستاورد بزرگی در زندگی اش خواهد رسید و گشایش کار پیدا می کند. شرایط مالی ایشان بسیار بهتر از قبل خواهد شد. شما با او صادقانه و بی شیله پیله تعامل می کنید و انچه که احساستان هست را بیان می کنید. احساس شور و شوق بیشتری در شما بوجود خواهد آمد و اگر منزل شما در تهران هست، قطعا او نسبت به شما جدی فکر می کند و دوستتان دارد. تشکر از همراهیتون.