تعبیر خواب در
اگر خواب ببینید درب خانه تان را زدید و با خوشرویی در را به رویتان باز کردند، اهل خانه از شما راضی هستند و اگر ببینید زنی با بد رویی در را به رویتان باز کرد، اهالی خانه از شما ناراضی هستند. گشوده شدن در، باز شدن در رحمت خداوند است و اگر در را باز نکردند، تعبیر بر عکس دارد.
اگر درب مسجد یا مکان زیارتی مقدسی را زدید و درب به روی شما باز شد، حاجت خود را می گیرید و آرزوهایتان بر آورده می شود و اگر درب به روی شما باز نشد، مشکل شما حل نشده باقی می ماند. اگر ببینید درب خانه شکسته، امکان بروز بلایی وجود دارد و باید صدقه بدهید. اگر ببینید جلوی درب خانه مسدود شده، و نمی توانید به داخل خانه بروید، به دلیل قرض، خانه را خواهید فروخت.
اگر ببینید که درب خانه شما عوض شده است، شغلی جدید و کاری تازه برایتان پیدا خواهد شد که از آن سود بسیار خواهید برد. اگر ببینید خانه شما دو در دارد، بین زن و مرد خانه ناسازگاری به وجود می آید و اگر مجرد هستید، دو کار متفاوت را هم زمان انجام می دهید. اگر درب خانه شما را رنگ سفید کرده باشند، سفید بختی و عزت و اگر سرخ باشد، نشاط و اگر مشکی باشد، بزرگی و احترام و درب زرد نشانه بروز کسالت یا بیماری است.
معبران قدیم می گویند: درب، در خواب زن است و برخی معتقدند مراد و مقصود است.
حضرت دانیال می گوید: درب به خواب دیدن زن است. اگر ببیند درهای معروف در برابرش گشاده شد، دلیل که درهای نعمت و مال دنیا بر وی گشاده شود. اگر ببیند آن درهایی که گشاده شد بر جانب راه بود، دلیل که مال و نعمتی که دارد به زودی هزینه کند بر خاص و عام.
اگر ببیند بر دَرِ سرا در برابرش گشاده شد، دلیل که مالی که بدو رسد از جهت پادشاه یا حاکم خواهد بود و بر عیال خود نفقه کند. اگر ببیند که درِ سرایِ او بشکست یا بیفتاد یا ضایع شد، دلیل است بر مصیبت و رنج عظیم که به او رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن درب به خواب بر سه وجه است:
- صاحب خانه،
- زن،
- خادم. و هر که دروازه شهر به خواب دید، دلیل است بر حاجت و دربانی پادشاه یا حاکم و مردیِ بزرگ است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند دَرِ سرای کسی بشکست و ببردند و نداند که به کجا بردند، دلیل که صاحب خانه در محنت و مصیبت افتد. اگر ببیند دَرِ سرایش از جایگاه خود زایل شد، دلیل که حال او از نیکی به بدی زایل گردد، به سبب اهل او. اگر ببیند درب سرای او انباشته است، دلیل که اهل آن سرای را مصیبت رسد. اگر ببیند در میان سرای او درب کوچک بود، دلیل که آفتی و مکروهی به عیال او رسد. اگر ببیند درب سرای او بزرگ و قوی گردید، دلیل است بر نیکی اهل و عیال او.
اگر ببیند درب سرایش چنان فراخ بود که هیچ دربی به آن فراخی نبود، دلیل که قومی بی فرمان او در سرای او شوند، به هنگام مصیبت یا به وقت خصومت. اگر ببیند حلقه درب سرای کسی می جنبانید، اگر جوابش داد، دعای او مستجاب شود و باشد که گنجی طلب کند و بیابد. اگر ببیند چون حلقه بجنبانید زود درب سرای بگشادند، دلیل که حق تعالی البته دعای او مستجاب کند و بر دشمن ظفر یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ددگان نزدیک درب خانه او بر می جهند، دلیل که جوانان قصد عیال او کنند. اگر دید درب خانه او دو حلقه داشت، یا بر درب خانه او ددگان بودند، دلیل که زنان او را دوست دارند. اگر ببیند درب آسمان گشاده گردید، دلیل است که بر مردم آن دیار در خیر گشاده شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فرينا : مرسى از تعبيرتون، جالبه بهم نشون دادن كه اون همه زائر، فقط زيارت كسانى قبوله كه نماز واجبشون رو كامل ميخونن اميدوارم همه جزو كسانى باشيم كه زيارتمون قبول ميشه و نمازهاى يوميه رو كامل ميخونيم من هم ان شاءالله نمازهاى صبح رو كه دوروز بود عمدا. نميخوندم، از فردا قضا نميكنم التماس دعا
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. محتاجم به دعا.
فرينا : بعد كه بيدار شدم ناراحت بودم كه چرا درها به روم بسته بودند و نگران تعبير خوابم بودم كه دوباره خواب رفتم، خواب ديدم تمام زائراى امام رضا رو دارم ميبينم،بين اونها يك خانمى بود ، يه آقايي كه فقط صداش رو ميشنيدم انگار منظور حرفش بيشتر اون خانوم باشه گفت زائرانى كه نمازشون رو كامل و درست نخونند زيارتشون قبول نيست، انگار اون خانوم هم جزو همون زائرين بود
( نكته جالب اين كه من الان دو روزه نماز صبح رو عمداً نميخونم، نه اينكه يادم بره ) ميخواستم بدونم تعبير خواب اولم همينه؟؟ يا به هم ربط ندارند ممنون ميشم اگه بگيد
فریبا هراتی
: سلام. اینکه در خواب دیده اید که درها بسته شده، به تصویر ذهنی شما از بیداری مربوط می شود و این عادتی است که در آنجا انجام می دهند. ولی به هر جهت قبل از اینکه مجددا به خواب بروید به امام رضا ع سلام گفته اید و خواسته اید که زیارتی کرده باشید. اما در خواب به شما گفته شده است که زیارتتان قبول نیست چون شما عمدا نماز صبح نمی خوانید. حالا به هر دلیلی که هست نباید هم زیارتتان قبول باشد!! میدانید کاری که شما می کنید این گونه است. شخصی را التماس می کنید که به سمت ارباب یا رئیس خود برود و از او برایتان هدیه ای بگیرد و بیاورد ولی وقتی ارباب او را می بینید به او دهن کجی کرده و او را مهم نمی پندارید!! انتظار دارید که ارباب این شخص به شما کمک کند؟ امام رضا به خودی خود و بدون وجود خداوند یک انسان عادی هستند. زیارت زمانی زیارت می شود که خدای امام رضا ع را احترام بگذارید و اوست که برتر است و خدایی شایسته اوست نه بنده او!! چه زیارتی وقتی که شما برای بنده خدا بیشتر از خود خدا احترام و اهمیت قائل هستید؟ این یک جور بت پرستی است! :)))))
فرينا : من هفته قبل حرم امام رضا بودم و ديدم در بزرگ ورودى و دو در كنارى، وقت نماز صبح براى نماز جماعت صبح بسته ميشن، امروز ظهر يك آن چشمام رفت رو هم ، خواب ديدم درهاى حرم امام رضا بسته اند مثل همون بيذارى، اما پر نور بودند، من پشت درهاى بسته گفتم السلام عليك يا على بن موسى الرضا، زود بيدار شدم نفهميدم ديگه در باز شد يا نه
masuumee : سلام خانم هراتی.من خواب دیدم که به همراه دوستم جایی هستیم که مردی افتاده دنبالمون.و ما هم داریم از دستش فرار میکنیم.که میبینم در این فرار در مسیری قرار گرفتیم به صورت یک راه. که می دویدیم در طول مسیر. جوری که نفسم بالا نمیومد.دوستم که نامش نیاز هست به من میگفت خسته نشو بیا، اگه خودمون رو به اون در که در انتهای مسیر هست برسونیم تمومه دیگه نجات پیدا میکنیم. و ما می دویدیم و میدویدیم حتی چند بار از خستگی تو راه ایستادم و دست دوستمو میگرفتم تا بتونم باز بدوم. تا نزدیک در شدیم.یک در چوبی مدل قدیمی بسیار بزرگی بود.جوری که اندازه در 3-4 برابر قد من بود و من از پایین که نگاه میکردم ارتفاع بلندش چشم گیر بود. یه هو نزدیک در شدیم میدیدم که در بسته است، خود به خود در باز شد و نور شدیدی مثل آفتابی از پشت در نشون داده میشد میدیدم. حالا این در و چه کسی باز کرد من ندیدم تو خواب.فقط وقتی بهش رسیدیدم خود به خود باز شد.یک در دو لنگه بود و نور و دیدم.بعدش ازش رد شدیم و من خودمو از خستگی پرت کردم روی خاک.یعنی هلاک شده بودم. یه لبخند کوچیک هم همونجور که رو خاک خوابیده بودم گوشه لبم بود و همش میخندیدم ازینکه نجات پیدا کردم.اون طرف در که رسیدم میدیدم کلی آدم هستن.که دوستم همش میگفت بسه دیگه پاشو که من با لبخندی همونجور ریلکس و خسته و هلاک خوابیده بودم بعدش بلند شدم و رفتم پیش آدمای دیگه.شبی که بابت حاجتم بسیار گریه کرده بودم این خواب و دیدم.بخشید طولانی شد.از زحمتتون برای تعبیرش هم تشکر میکنم.
فریبا هراتی
: سلام. شما از مشکلات خود فرار خواهید کرد و درهای رحمت و موفقیت به روی شما گشوده خواهد شد. به خوشبختی و امید و ثروت می رسید و از غم رها می شوید. انشالله حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Nahal : با سلام و قبولی طاعات و عباداتتون
در زیبایی به خواب دیدیم که روش کنده کاری های زیبایی داشت و رنگ شکلاتی روشن بود
و به کسی که کنار دستم بود میگفتم در خیلی قشنگیه بهتر از این پیدا نمیکنی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر همینطور برای شما. موقعیت جدید و نابی سر راه شما به وجود می آید که با دیگران راجع به خوب بودن آن صحبت می کنید.
مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیز من دیشب خواب دیدم که آدمی که کلاهبرداری ازم کرده داخل چهار چوب اتاق محل کارم ایستاده و نگاهم میکنه با حالتی نمیدونم شاید ناراحت و قصد داشت بره انگار .فقط همین نمیدونم تعبیر داره یا نه ولی از صبح تا حالا خیلی تو فکرمه گفتم براتون بفرستمش
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. او احساس می کند که رو به گیر افتادن و سرکوب شدن پیش می رود. تشکر از همراهیتون.
صبا : سلام
شب خواب دیدم خونمون خیلی بزرگ و قشنگ و یه جای خیلی خوب و تجاری هست و سه نبش که یک طرفش به مرکز خرید راه داره و یه دروازه خیلی خیلی بزرگ و آهنی و طلایی داره. و رهگذرها خیلی به خونمون توجه میکنه. در باز بود من رفتم در رو ببندم اما یه دکمه ای بیرون در بود که چند تا بچه او دکمه رو میزدن و در باز میشد و من نگران بودم غریبه وارد خونه بشه اما با کمکیه خانم در رو درست کردم و احساس کردم اون خانم زن دوم بابام هست. بعد دیدم عروسی دختر عموم هست که متأهل هست. و موهاشو مدل خیلی قدیمی درست کرده هم اصلا بهش نمیاد و موهاش پر موهای سفید هست.
فریبا هراتی
: سلام. کار پدرتان رونق خواهد گرفت و شرایط زندگی شما جوری خواهد شد که رویا و آرزویش را داشتید و زندگی تان سفت و سخت و مستحکم خواهد ماند که کسی نتواند در آن خللی ایجاد کند. دختر عمویتان مشکلات فراوانی دارد و شوهرش سنتی فکر می کند و قید و بندهایی در زندگی به کار میبرد که اعصاب دخترعمویتان را خورد کرده است. او خسته و افسرده شده و کلی تجربه کسب کرده است.
katayun : سلام و خسته نباشید خانم هراتی عزیز ،خواب دیدم تو خونه ای نشستم که صدای در زدن اومد از نوع حرکت دستش که به در میزد فهمیدم عزیز فوت شدمونه با سرعت در رو باز کردم خودشون بودن با لبخندی به لب وارد خونه شد گفت دختر نمیشه در حیاط ببندی نمیگی غریبه ای میاد داخل و من همونجا به سجده افتادم با التماس گفتم خدایا میدونم مرده ولی بزار برگرده پیشمون
فریبا هراتی
: سلام. سلامت باشید. خوب ایشان برگشته اند! وقتی یک آدم خوب فوت می شود فقط جسم او می میرد و روح زنده است می بیند و می شنود. و خوابهایی مانند این یعنی آنها حضور دارند و شما باید این موضوع را جدی بگیرید و هرگز خیال نکنید که کسی که مرده نمی بیند و نمی شنود یا نیست! با اموات باید حرف زد و برایشان فاتحه فرستاد زیرا این کار به آنان ثابت می کند که شما احساس و عشق نسبت به ایشان دارید مثل زمانی که جسمشان زنده بود.
katayun : همین حس رو دارم طی این چهار ماه که فوت شدن حتی یک روز هم نشده که براشون فاتحه و صلوات نفرستم، دوشب هم هست که به نیت ایشون قران رو باز میکنم هر سوره ای بیاد اونو براشون میخونم.ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. روحشون شاد.
نازی : بله واقعا همینطوره من زندگی خوبی دارم اما همسرم خییییلی مرد سالاره و این منو تحت تاثیر قرار داده حتی توی کوچکترین مساله زندگیم اون تصمیم میگیره ممنون از تعبیر خوبتون
فریبا هراتی
: خواهش می کنم.
نازی : سلام دیدم که تصمیم دارم در خونمونو رنگ بزنم اما کسی اومد ویه در بزرگتر براش خرید من از اون در ناراضی بودم نمیدونم چرا هی غر میزدم دوباره اون شخص رفت یه در دیگه آورد که بزرگ و نو بود با رنگ روشن من هی میگفتم این چیه من در کوچیک میخواستم دولنگه باشه اون در حدود ۷یا ۸ لنگه داشت بعد دیدم که خونم راننده داره وانگار مثل ماشین اینطرف اون طرف میرفت
فریبا هراتی
: سلام. دیدن در خانه، نمادی از پذیرش و اشتیاق شما برای قبول ایده ها و مفاهیم جدید است. در ابتدا شما سعی می کنید نظر و احساس امروزه خود را در این مورد، عوض کرده یا جور دیگری جلوه اش دهید. اما درهای متفاوت یعنی ایده هایی که شما با آنها مخالفت می کنید و نمی خواهید زندگی تان بر منبای آن ایده ها نمایش داده شود و یا شما را آن مدلی فرض کنند. شما حس می کنید در زندگی خودتان حالت منفعل دارید و خودتان کاره ای نیستید بلکه کسی دیگر است که برای شما تصمیم می گیرد. شما می خواهید خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید و از این شرایط ناراضی هستید.