تعبیر خواب در
اگر خواب ببینید درب خانه تان را زدید و با خوشرویی در را به رویتان باز کردند، اهل خانه از شما راضی هستند و اگر ببینید زنی با بد رویی در را به رویتان باز کرد، اهالی خانه از شما ناراضی هستند. گشوده شدن در، باز شدن در رحمت خداوند است و اگر در را باز نکردند، تعبیر بر عکس دارد.
اگر درب مسجد یا مکان زیارتی مقدسی را زدید و درب به روی شما باز شد، حاجت خود را می گیرید و آرزوهایتان بر آورده می شود و اگر درب به روی شما باز نشد، مشکل شما حل نشده باقی می ماند. اگر ببینید درب خانه شکسته، امکان بروز بلایی وجود دارد و باید صدقه بدهید. اگر ببینید جلوی درب خانه مسدود شده، و نمی توانید به داخل خانه بروید، به دلیل قرض، خانه را خواهید فروخت.
اگر ببینید که درب خانه شما عوض شده است، شغلی جدید و کاری تازه برایتان پیدا خواهد شد که از آن سود بسیار خواهید برد. اگر ببینید خانه شما دو در دارد، بین زن و مرد خانه ناسازگاری به وجود می آید و اگر مجرد هستید، دو کار متفاوت را هم زمان انجام می دهید. اگر درب خانه شما را رنگ سفید کرده باشند، سفید بختی و عزت و اگر سرخ باشد، نشاط و اگر مشکی باشد، بزرگی و احترام و درب زرد نشانه بروز کسالت یا بیماری است.
معبران قدیم می گویند: درب، در خواب زن است و برخی معتقدند مراد و مقصود است.
حضرت دانیال می گوید: درب به خواب دیدن زن است. اگر ببیند درهای معروف در برابرش گشاده شد، دلیل که درهای نعمت و مال دنیا بر وی گشاده شود. اگر ببیند آن درهایی که گشاده شد بر جانب راه بود، دلیل که مال و نعمتی که دارد به زودی هزینه کند بر خاص و عام.
اگر ببیند بر دَرِ سرا در برابرش گشاده شد، دلیل که مالی که بدو رسد از جهت پادشاه یا حاکم خواهد بود و بر عیال خود نفقه کند. اگر ببیند که درِ سرایِ او بشکست یا بیفتاد یا ضایع شد، دلیل است بر مصیبت و رنج عظیم که به او رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن درب به خواب بر سه وجه است:
- صاحب خانه،
- زن،
- خادم. و هر که دروازه شهر به خواب دید، دلیل است بر حاجت و دربانی پادشاه یا حاکم و مردیِ بزرگ است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند دَرِ سرای کسی بشکست و ببردند و نداند که به کجا بردند، دلیل که صاحب خانه در محنت و مصیبت افتد. اگر ببیند دَرِ سرایش از جایگاه خود زایل شد، دلیل که حال او از نیکی به بدی زایل گردد، به سبب اهل او. اگر ببیند درب سرای او انباشته است، دلیل که اهل آن سرای را مصیبت رسد. اگر ببیند در میان سرای او درب کوچک بود، دلیل که آفتی و مکروهی به عیال او رسد. اگر ببیند درب سرای او بزرگ و قوی گردید، دلیل است بر نیکی اهل و عیال او.
اگر ببیند درب سرایش چنان فراخ بود که هیچ دربی به آن فراخی نبود، دلیل که قومی بی فرمان او در سرای او شوند، به هنگام مصیبت یا به وقت خصومت. اگر ببیند حلقه درب سرای کسی می جنبانید، اگر جوابش داد، دعای او مستجاب شود و باشد که گنجی طلب کند و بیابد. اگر ببیند چون حلقه بجنبانید زود درب سرای بگشادند، دلیل که حق تعالی البته دعای او مستجاب کند و بر دشمن ظفر یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ددگان نزدیک درب خانه او بر می جهند، دلیل که جوانان قصد عیال او کنند. اگر دید درب خانه او دو حلقه داشت، یا بر درب خانه او ددگان بودند، دلیل که زنان او را دوست دارند. اگر ببیند درب آسمان گشاده گردید، دلیل است که بر مردم آن دیار در خیر گشاده شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
hana : من ديشب تو خواب ديدم پشت يك در هستم كه به نظرم كلاس هست (انگار كه قبلا داخل كلاس بودم وبراي كاري بيرون رفته بودم )در بسته بود ومن در زدم وكسي باز نميكرد روي در پنجره شيشه اي بوداز اونجا داخل ملاس رو نگاه كردم ودر زدم معلم با ديدن من درو برام باز كرد ومن داخل رفتم واز اينكه چرا دررو برام دير بازكرد ناراحت بودم داخل اتاق ايستاده بودم يكي دونفر هم كنارم بودن اول احساس كردم يه پام از اون يكي كوتاه تر هست بعد به پام نگاه كردم ديدم كفش سفيدي پام هست وكفش پاي راستم لژ بسيار بلندي داره براي اينكه درست بايستم پاي چپم رو روي پنجه نگه داشتم وحس ميكردم قدم از همه بلندتر هست تو خواب استاد خالم بود وقتي خواستم بشينم كاغذي به من داد وگفت از بوفه براي دخترش ٢٠تومن شيريني بخرم من هم حوابش رو دادم گفتم باشه بعد متوجه شدم كه اين مكالمات به زبان تركي بودالبته خاله من ترك زبان هست وفارسي نميتونه صحبت كنه تو دلم گفتم چه پررو هست در رو دير باز كرده پولم نداده سفارش خريد ميده بعد رفتم بشينم همه رديف صتدليها پربود رفتم ميز اخر نشستم(موقع راه رفتن هيچ مشكلي نداشتم وحواسم به پام نبود)رديف اخر جاريم نشسته بود و دوستاش ميز جلويي بودن به طرف من برگشتن وشيريني روي ميز ما گذاشتن مزه شيريني ها از شيريني دل رو ميزد ومن احساس ميكردم نگاه دوستاش با من طوري هست كه جاريم پشت سر من با انها در مورد من غيبت كرده است در جاي ديگه از خوابم ديدم بيرون از اونجا بايه كسايي بودم كه فقط ميدونم اشنا بودن يه مسيري هست كه برفي وگل الود هست البته من برفش رو نميديدم ولي فكر ميكنم بوداونطرف اون زمين عده اي گير كردن وانگار درحال جنگ هستن فقط ميدونم دختر جاريم هم اونجاست من يه كم از مسير رو براي كمك ميرم ولي ميبينم خيلي سخت هست واگه برم منم گير ميكنم وبرميگردم ولي اصلا كثيف نشدم وميام اونطرف روي يه نيمكت ميشينم واونهارو نگاه ميكنم وميگم اگه لازم بود ميرم وميدونستم كه اونها در درگيري نابود ميشن ومن انگار قصد رفتن نداشتم
پاسخلینک۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید در زندگی مسئولیت های بیشتری را به دوش کشیده و با موفقیت به پیش بروید ولی احساس می کنید که اعتماد به نفستان کم شده و دلتان می خواهد از تجربیات دیگران در زندگی تان درس بگیرید. نظرات شما و رویکردتان نسبت به مسائل با همسرتان متفاوت است و حرف همسرتان نسبت به شما سر است و با وجودی که همسرتان آدم خوبی است شما پیش او همیشه کم می آورید و مجبورید که وانمود کنید که به اندازه ی او در زندگی مجرب و آگاه هستید. خاله ی شما مشکلاتی دارد که شما باید از زندگی او درس بگیرید. شما باید از فرزند او حمایت کنید چون او نیاز به حمایت و پشتیبانی شما دارد. زندگی به او خیلی سخت می گذرد و حسابی عصبانیست. جاری شما آگاهی و عقلش از دیگران کمتر است ولی احساس خوشبختی بیشتری می کند و می خواهد که خوشبختی اش را برای شما پز و نمایش بدهد و در اینکار افراط می کند. مشکلات مالی و نگرانی های دیگری در زندگی شما و اطرافیانتان هست و در حال دعوا و اختلافات زیاد هستند. از جمله دختر جاریتان مشکلات زیادی دارد. شما نمی خواهید در کار آنها دخالت کنید و برای خودتان دردسر بخرید. تشکر از همراهیتون.
hana : سلام خسته نباشيد عزيزم
من ديشب تو خواب ديدم پشت يك در هستم كه به نظرم كلاس هست (انگار كه قبلا داخل كلاس بودم وبراي كاري بيرون رفته بودم )در بسته بود ومن در زدم وكسي باز نميكرد روي در پنجره شيشه اي بوداز اونجا داخل ملاس رو نگاه كردم ودر زدم معلم با ديدن من درو برام باز كرد ومن داخل رفتم واز اينكه چرا دررو برام دير بازكرد ناراحت بودم داخل اتاق ايستاده بودم يكي دونفر هم كنارم بودن اول احساس كردم يه پام از اون يكي كوتاه تر هست بعد به پام نگاه كردم ديدم كفش سفيدي پام هست وكفش پاي راستم لژ بسيار بلندي داره براي اينكه درست بايستم پاي چپم رو روي پنجه نگه داشتم وحس ميكردم قدم از همه بلندتر هست تو خواب استاد خالم بود وقتي خواستم بشينم كاغذي به من داد وگفت از بوفه براي دخترش ٢٠تومن شيريني بخرم من هم حوابش رو دادم گفتم باشه بعد متوجه شدم كه اين مكالمات به زبان تركي بودالبته خاله من ترك زبان هست وفارسي نميتونه صحبت كنه تو دلم گفتم چه پررو هست در رو دير باز كرده پولم نداده سفارش خريد ميده بعد رفتم بشينم همه رديف صتدليها پربود رفتم ميز اخر نشستم(موقع راه رفتن هيچ مشكلي نداشتم وحواسم به پام نبود)رديف اخر جاريم نشسته بود و دوستاش ميز جلويي بودن به طرف من برگشتن وشيريني روي ميز ما گذاشتن مزه شيريني ها از شيريني دل رو ميزد ومن احساس ميكردم نگاه دوستاش با من طوري هست كه جاريم پشت سر من با انها در مورد من غيبت كرده است در جاي ديگه از خوابم ديدم بيرون از اونجا بايه كسايي بودم كه فقط ميدونم اشنا بودن يه مسيري هست كه برفي وگل الود هست البته من برفش رو نميديدم ولي فكر ميكنم بوداونطرف اون زمين عده اي گير كردن وانگار درحال جنگ هستن فقط ميدونم دختر جاريم هم اونجاست من يه كم از مسير رو براي كمك ميرم ولي ميبينم خيلي سخت هست واگه برم منم گير ميكنم وبرميگردم ولي اصلا كثيف نشدم وميام اونطرف روي يه نيمكت ميشينم واونهارو نگاه ميكنم وميگم اگه لازم بود ميرم وميدونستم كه اونها در درگيري نابود ميشن ومن انگار قصد رفتن نداشتم
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خواب دیدم که عشقم خونه ماست و با هم غذا خوردیم و بعد اون تو حال دراز کشید و من دیدم در اتاق خوابمون خرابه و میرم صداش میکنم و میاد در اتاق و درست میکنه و بعد میبینم خواهرم تو ماشینه عشقم نشسته و یک وسیله بزرگ هم همراهشه و من دیدم یک جعبه دارم که تو اون عکسها و یادگاری عشقم و گذاشتم و فقط خواهرم اونو دیده ولی میبینم مادر مرحومم اونو پیدا کرده و دیده ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. شما نسبت به عشقتان احساس صمیمیت بیش از حدی دارید و از او حمایت می کنید او نیز نسبت به شما چنین است. او رازدار شماست و خواهرتان به تبعیت از شما و عشقتان دنباله رو شماست. شما تمام رازها و افکار و امیالتان در رابطه با دوست پسرتان را با خواهرتان مطرح کرده اید. روح مادرتان شاد. او از خواهرتان و هر کسی دیگر، بیشتر به عواطف و احساسات شما آگاه است چون روح او زنده است و از همه چیز خبر دارد و در کنار شماست. تشکر از همراهیتون.
شیدا1 : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم با بیلچه نهال هایی کاشتم که درحال میوه دادن بودند توی یک باغ که اب توی باغم باز بود و سطح باغ پوشیده از اب بود منم خوشحال که خاک نرمه و به راحتی نهال ها رو میکارم تو بستر خاک.در ادامه داشتم تویک مسیر راه میرفتم که دیدم راه رو گم کردم رسیدم به مغازه ای که در ی مخفی داشت .با خوشحالی گفتم من قبلا از این در رفتم .این راه میونبوره.خیلی راحت میشه رفت.بعد اصرار کردم به صاحبش .صاحبش گفت خیلی وقته استفاده نشده.ولی بالاخره اجازه داد..اونجا یک پسر هم منتظر نشسته بود که اون اقا درو باز کنه و وقتی من اصرار کردم درو باز کرد و رفتیم.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما قادر خواهید بود به آرزوهایتان برسید و زمینه ی رشد و پیشرفت شما در زندگی فراهم می شود. خیلی زودتر ار آنچه فکرش را بکنید به اهدافتان می رسید و از سردرگمی نجات پیدا خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
فرامرز : سلام چند شب پیش خواب دیدم جهان نابود شده وساختمان ها روی سرم وخانواده ام پایین آمد
فریبا هراتی
: سلام. تکان های شدید اجتماعی و کمبودها و فقدان رفاه، خیلی از مردم را تهدید می کند و شما نگران هستید که ثبات و بنیان شما هم در خطر قرار بگیرد. برای دفع شر صدقه بدهید یا بگویید به اندازه ی وسعتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
فرامرز : سپاس از لطفتون
منیره : سلام خانم هراتی عزیز
نزدیکهای صبح بود خواب میدیدم در خونمون بسته نشده و هر چی تلاش میکردم ببندمش بازم باز میموند.
البته خونه تو خواب همون خونه ویلایی قبلیمون بود که الان تبدیل به آپارتمان شده.خونه ما یه در کوچیک و یه در بزرگ ماشین رو داشت که تو خوابم در بزرگه عوض شده بود یه در چوبی بزرگ و به رنگ روشن شده بود.
این خواب بارها برای من تکرار شده.
ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما گاهی شک می کنید که باید به دیگران اجازه بدهید به شما نزدیک تر شوند و احساسات بیشتری به آنها نشان دهید یا نه. شک دارید که آنها را وارد حریم خصوصیتان بکنید یا نکنید. اما همیشه با سیاست برخورد کرده اید و برای شما مشکل است که مستقیم به کسی نه بگویید. به مردم رو می دهید. تشکر از همراهیتون.
ندا : سلام و عرض ادب
خواب دیدم دختر داییم مهمون ما بود و قرار بود بره خونه مادرم. همسرم گفت من می رسونمت. بعد به نشانه همراهی و هدایت دستش رو دور دختر داییم قرار داد و با یکی دو انگشت، یکی دو ضربه ی کوچیک( با منظور) به زیر بغل دختر داییم زد. دختر داییم خوشش نیومد و از اون بدتر من به شدت ناراحت شدم و با تهدید و ارعاب به همسرم گفتم حواسم به کارهاش هست و اگه خودش رو جمع و جور نکنه منم علیرغم میلم رفتاری مشابه خودش انجام میدم ناراحت شد و احساس کردم انگارتهدید من جواب داد و رفت بیرون خانه برای انجام کاری.منم به دختر داییم گفتم بهتره با پدرم اینا بره که ازم ناراحت شد چون میدونستم اون تقصیری نداره.تا آسانسور بدرقه اش کردم وقتی خواستم در منزل رو باز کنم خانمی که نمی شناختم مهمان ما بود در حین اینکه فکرم مشغول همسرم بود با کلید در رو باز کردم چند نفر دیگه مهمون داشتیم سر سفره.احساس کردم غذاشون کمه رفتم تا غذای بیشتری درست کنم که دیدم خانم هایی که مهمون بودن به مقدار زیاد املت با گوشت درست کردن خیالم راحت شد آخه خودم هم غذا می خواستم.:)))
بسیار ممنون و متشکر
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. همسر شما سعی می کند که اجتماعی باشد و نسبت به دیگران صمیمیت داشته باشد ولی اینکه زیر بغل او زده به این اشاره دارد که این اجتماعی بودن و صمیمیت بیشتر از حد، ممکن است (بودار) باشد. ( اشاره به زیر بغل) شما باید سعی کنید رفتارتان با همه با فاصله و محترمانه باشد و از همسرتان هم بخواهید که همیشه ( به بهانه ای) فاصله اش را از دیگران حفظ کند تا بعدا مشکلی به وجود نیاید یا حرف و حدیثی مطرح نشود که ناراحت شوید. با هیچ کس هم خیلی احساس صمیمیت نکنید. شما ثروتمند خواهید شدو ثروت بیشتری هم به زندگی تان راه می یابد و از لحاظ روحی هم حمایتتان خواهند کرد و حرفهایتان را تصدیق می کنند. تشکر از همراهیتون.
Sara : با سلام و ادب
خواب ديدم با همسرم سوار ماشين او هستيم و از جائي فرار ميكنيم كه يادم رفته چه چيز بود بعد به داخل خيابان با شادي حركت ميكنيم كه وارد تونل ميشويم كه سرازيري بود و پائين تونل توسط دو سه نفر نگهبان بادرهاي بزرگ بسته شده بود همسرم ميرود تا بخواهد در را باز كنند ولي آنهاقبول نكردند ولي من ماشين را هل دادم و در باز شد و ماشين وارد خيابان و ميدان شد كه مردم مشغول شادي و رقص بودند همسرم از دور با دستش اشاره ميكند كه كارت خوب بود و لبخند ميزند بعد من در كنار ماشين منتظرش ميمانم كه خوابم ميبرد وقتي بيدار ميشوم ميبينم ميدان و خيابان خالي و تاريك شده و ماشين و همسرم نيستند و تنهايم گذاشته و كمي دورتر مرد چاقي نشسته كه صورتش معلوم نيست خيلي ترسيده واز او ميخواهم كه به من بگويد شوهرم كجارفته كه او مرا دنبال ميكند و من فرار ميكنم به كوچه اي باريك با مردمي فقير كه در كوچه حمام ميكنند ميروم و در ميان آنها پنهان ميشو و ان مرد با مردم شوخي هاي زشت و جنسي ميكرد
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما کنترل زندگی تان را به همسرتان سپرده اید و از او تبعیت می کنید. شما هردو از رودررو شدن با یک مسئله خودداری می کنید و از پذیرش مسئولیت کارهایتان شانه خالی می کنید و می خواهید از موقعیت استرس زایی دوری کنید. اما شما با بی ثباتی و نبود کنترل در زندگی تان مواجه خواهید شد. چشم انداز شما محدود است و به مسائل جدیدی آشنا می شوید و ذهنتان چیزهای جدیدی را کشف می کند. شما سختی های زندگی را تحمل می کنید و به همسرتان کمک می کنید تا مشکلاتتان حل شود و گشایش کار پیدا کنید. اما در نهایت متوجه می شوید که مردم در دور باطل گیر کرده اند و از بدبختی هایشان شکایت می کنند. شما به همسرتان اعتماد می کنید و از اینکه خودتان پیگیر کارتان باشید غافل می شوید و زمانی به خودتان می آیید که می بینید او از شما حمایت نکرده و در سختی ها تنها مانده اید و مشکلات بزرگی در زندگی تن هست و با محدودیت های زیادی مواجه خواهید شد و احساس می کنید که حقتان را می خورند! دوست عزیز این خواب هشداری جدی به شماست که اولا از خودتان بدون پشتوانه مایه نگذارید. دوما اعتماد 100 درصد به هیچ کس نکنید حتی به همسرتان. سوما سرتان کلاه نرود حواستان را جمع کنید. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Yara : سلام
من یک شب که تصمیم گرفتم به دوست دخترم بی اعتنا باشم و مثل خودش رفتار کنم
خواب دیدم در یک جایی که مثل محیط کاری بود اون از پشت سرم منو صدا زد و گفت تو چت شده با تبسم، ولی من به او بی محلی کردم. باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز لطفا توجه داشته باشید که برای ثبت و ارسال خوابتان شما باید خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ارسال کنید و نه هر جا که دم دست بود. الان این جا تعبیر خواب در است و ربطی به خواب شما ندارد. شما باید خوابتان را در تعبیر خواب بی محلی یا بی اعتنایی ثبت می کردید. چنانچه در نوبت بعد خوابتان را در صفحه تعبیر خواب غیر مرتبط با خودش ارسال کنید، خوابتان تعبیر نخواهد شد. شما از دوست دخترتان ناراضی هستید و اگر با او مقابله به مثل کنید بیشتر از او دور خواهید شد و او از شما رو بر می گرداند. خواب شما می گوید که اگر از او ناراضی هستید باید با او صحبت و مذاکره کنید و نه قهر و مقابله به مثل. تشکر از همراهیتون
Neda : سلام خانم هراتی عزیزم من صبح خوابی دیدم که متاسفانه کلا خواب رو فراموش کردم.ولی یک جای از خواب یککشتی خیلی بزرگ دیدم.مثل کشتیهای قدیمی خیلی قدیمی بادبانی که بادبانهاش جمع بود خیلی قدیمی بود کشتی و ایستاده بود.ودر فاز دیگری دیدم که رفتم توی خیابان بچه گیهام جایی که به دنیا امدم.منزل قدیمون بود توی شهرستان رفتم خونه ی همسایه روبروی منزل سابقمون.که سید طباطبایی هستن و اخوند بودن منزلشون درش ابی بود و یک لوزی مانند روی در بود مثل منزلهای که درهای اهنی دارن روش اشکال هست البته این لوزی بود ودر کمی قدیمی و بیرن منزل اجر سه سانتی البته این رو بگم یک اخوند با عمامه سفید دیدم اونجا.و رفتم در زدم نمیدونم در رو باز کردن ولی احساس میکنم باز کردن البته فک میکنم که توی ذهنم گفتم بعدش میام خونشون.این هم بگم مادرم هم سادات هستن.ممنونم از زحماتو بزرگواریتون خانم هراتی گل
فریبا هراتی
: سلام. شما آرامش خودتان را به دست خدای بزرگ سپرده اید تا هر چه تقدیرتان است، شما را به همان سمت ببرد. شما از قدیم به سنت ها و عقاید دینی تان پایبند بوده اید و برای رسیدن به خواسته هایتان توسل به ائمه اطهار دارید. شخصیت شما از بیرون شاید سفت و سخت به نظر برسد ولی شما بسیار مهربان هستید و حاجت روا هم خواهید شد. تشکر از شما دوست عزیزم.