کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دستبند

دستبند برای زنان در خواب شوهر است ولی برای مردان غم و اندوه است. اگر زنی در خواب ببیند دستبند گران بهایی بسته، کار شوهرش رونق پیدا می کند و عزت می یابد و سود عایدش می شود.

محمد ابن سیرین می گوید: دست اورنجن که دست بند باشد، در خواب زنان را شوهر است و مردان را غم و اندوه و تنگدستی. اگر ببیند دست اورنجن سیمین داشت، دلیل که غم و اندوهش کمتر باشد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند پادشاهی دست اورنجن به او داد، دلیل است که او را فرزندی آید یا برادری. اگر این خواب را زنی ببیند، دلیل که شوهر کند.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند در هر دو دست، دست اورنجن سیمین داشت، دلیل که او را مال و نعمت به رنج حاصل شود. اگر ببیند که در دست مشرکی دست اورنجن سیمین کرد، دلیل است مشرکی بر دست او مسلمان شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن دست اورنجن به خواب بر دوازده وجه است:
  1. برادر،
  2. خواهر،
  3. شریک،
  4. دوست،
  5. رفیق،
  6. فرزند،
  7. قوت،
  8. توانایی،
  9. ولایت،
  10. مال،
  11. محبت،
  12. پیشه و زراعت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

175 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

SheKOo

SheKOo : سلام خسته نباشید مامانم خاب دیده پدرم برای من یه دستبند طلا خیلی خوشگل که با زنجیر به دوتا انگشتر وصل شده ازکویت آورده ممنونم از تعبیرای خوبتون

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۱:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نسبت به انجام کاری یا نسبت به ازدواج با کسی متعهد خواهید شد که این کار یا این ازدواج از جانب پدرتان به شما پیشنهاد می شود. موفقیت و خوش شانسی و عشق به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۶:۳۲
شعله فروغی

شعله فروغی : خانم هراتی یادم رفت ایینو بگم که ماشین اون آقا روبروی یه کوه خیلی بزرگ بود که کوه به رنگ قهوه ای بود و فضای خیلی تاریکی بود و پایین کوه دره ی خیلی بزرگ و تاریکی بود که انگار ماشین توی اون دره بود و خانواده اون اقا هم تو ماشین بودن فک کنم همسر مادر ایناش بود ....و ماشین وایساده بود ..و اون آقا که عکسامو نشونم میداد انگار توی اتاق من بودیم ...

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۰:۳۹
شعله فروغی

شعله فروغی : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر ...اگه میشه خوابم رو نمایش ندید.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۵۵:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او با مشکلات زیادی مواجه است و ممکن است نتواند کنترل زندگی اش را حفظ کند و زندگی اش در خطر قرار دارد. او به شما فکر می کند و اینکه چقدر بد شد که شما را پشت سر گذاشت ولی خواهرتان فکر می کند که باید این شرایط را دور بریزید و اینطور فکر نکنید. او زمانی که شما را داشت، قدرتان را ندانست و الان قدر می داند. باور کنید اگر خانمش را از دست بدهد فردا روزی هم می رسد که باز قدر او را می داند! آدمهایی هستند که بی فکر عمل می کنند و هر چیزی را فقط زمانی دوست دارند که آن چیز را از دست داده اند و قدر داشته هایشان را نمی دانند.شما مدتی در تصمیمتان مردد می مانید و باز عاشق او می شوید. شما سعی می کنید که در زندگی تان نظم و دیسیپلین داشته باشید. شما به دنبال راه درست در زندگی تان می گردید و سعی می کنید که خودتان را بشناسید ( باورها و اعتقادات قلبی تان و نه صرفا هوا و هوس ) و بهترین راه را انتخاب کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۳:۰۹
شعله فروغی

شعله فروغی : سلام خانم هراتی عزیز ، خواب دیدم دوتا النگوهمیشه دست راستم هست یکیش دست راستم بود و اونیکی تو دست چپم بود و بزرگتر از واقعیشون بودن و یه النگوی کوچکتر هم که در واقعیت ندارم در دستم بود و یه دستبند طلا داشتم که خیلی بزرگ بود و با بند چرمی بسته میشد که رنگ چرمش بنفش بود تقرییا و من میخاستم با بندش کوچکش کنم یعنی بندش برای کوچک و بزرگ کردنش بود و من تو واقعیت همچین دستبندی ندارم و تو خواب هم نمیدونستم خودم خریدی یا کسی بهم داده بود ولی اونو داشتم و مال خودم بود اما هم پهن بود خیلی و هم خیلی قطرش زیاد بود که کوچکش که کردم بازم بزرگ بود برای دستم اما تو دست راستم بستمش. ...از طرفی هم داشتم برای ی مجلسی آماده میشدم دقیق نمیدونم چه مجلسی اما لباس مجلسی شیک پوشیده بودم و موهامو درست کرده بودم و وارد یه مجلشی شدم که یادم نمیاد که دقیقا چی بود که موهامو از وسط موهامو باز کرده بودم که دختر خاله ببابام اومد گفت موهاتو یه طرفه کن بعد خودش برام یطرفش کرد منم گفتم ا اینجوریم یهم میاد خوبه و یقه لباسم و سر آستینام و گل سرم همرنگ و به رنگ قرمز بود....

پاسخ
لینک۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۱۲:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عشق و امید و موفقیت به زندگی شما می آید و نسبت به کسی یا کاری تعهدی قوی و پایدار خواهید داشت. عشقی آتشین به زندگی تان می آید و شما با انعطاف پذیری و سماجت و قدرت و مهربانی سعی می کنید که خودتان را با شرایط جدید تطبیق بدهید. رفتاری با کلاس و شیک و با پرستیژ از خودتان نشان می دهید و سعی می کنید که درست فکر کنید و افکارتان را روی هدفتان تمرکز بیشتری بدهید. هارمونی و هماهنگی به زندگی شما راه می یابد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۹:۰۷
 همسفر

همسفر : سلام خانم هراتی عزیز، خواب دیدم یه آقایی یادم نیست غریبه بود یا آشنا، بیشتر فکر کنم غریبه بود بعد جلوی من در یه پلاستیک فریزر رو باز کرد که داخلش چند تکه طلا گره زده بود برا فروش من، یه دستبند و یک گردنبند شیک طلا و محکم ازش برداشتم به گونه ای که جنسشون اینقد خوب بود که می‌خواست از تو دست مچ شده ام درش بیاره ولی بهش ندادم و داشتم فکر میکردم قیمتش چقد میشه چیزی مثل عدد 600 یا 6000 تو ذهنمه

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۴:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما گشایش کار پیدا می کنید و شانس به شما رو می آورد. همسر شما نسبت به شما انعطاف پذیر خواهد بود. عشقی آتشین و تعهدی پایدار بین شما برقرار می شود و به سعادت خانوادگی می رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۵:۵۲
سحر

سحر : سلام وقتتون بخیر
من خواب دیدم رفتم سرکارم ولی جای همیشگیم ننشسته بودم انگار برای یه کاری پشت میز یکی دیگه از همکارام نشسته م یکی دیگه از همکارای آقا هم بود که اونم سرجای همیشگیش ننشسته بود(احساس کردم جاشو عوض کرده بود که بتونه منو راحتتر ببینه از جای جدیدش) بعد موبایلش که زنگ خورد اومد پشت میز خودش که صحبت کنه که دقیقا میشد پشت من ایستاده بود پشت من داشت حرف میزد من شنیدم چی میگفتن یکی از همکارای خانوم بود که با این آقا رابطه خوبی داره (البته این خانوم متاهله و منظورم اینکه باهم دوستن انگار که برا همه چی با هم مشورت کنن) خانومه میخواست برای این آقا یه شلوار بخره گفت جنسش استرج هست بعد آقاهه گفت نه استرج نمیپوشم نمیخوام بعد دوباره خانومه گفت استرج کتون مانند میشه پس میخرم برات آقاهه گفت نمیخوام اصلا اینجوری میکنی حساب مشترکمون رو میبندم بعد که مکالمه شون تموم شد اومد جلوی من نشست دیدم دستبند به دستش داره مثه دستبندای سوراروسکی که من دارم ولی دستبندای من چون بزرگن دو دور میندازم این همکارم یه دور انداخته بود گفتم بهش اا تو هم از این دستبندا داری از دور که دیدم انگار به رنگ مسی بود بعد که اومد نزدیک دیدم سه تا دستبند به دستش داره که دوتاش طلایی رنگ بود( که گفتم منم یه طلایی دارم) یه دستبند دیگه هم انگار وسط این دوتا طلایی ها بود که یادم نیست چه رنگی بود خیلی رنگش شبیه اینا بود بعد تو نور داشتم دستبنداش رو روی دست خودش نگاه میکردم براق و قشنگ مثه همه دستبندای سوراوسکی بودن فقط بنظرم یکی از این طلایی ها انگار قطرش بزرگتر بود چون انگار بافت دستبنده یه مقدار شل تر شده بود ولی در کل همه شون براق و خوشگل بودن همینجور که نگاه میکردم داشتم دستش هم لمس میکردم یه مقدار رو دستش موهای کوتاه و بور هم داشت بعد نمیدونم چرا یکی از دستبندا شاید همون وسطیه انگار حالت مهره های بزرگ آبی خوشرنگی توش داشت که خوشگل بودن که به همکارم گفتم چه جالب برا تو دستبندت رنگیه برا من مهره های دستبندم سفیده بنظرم رنگ آبیش برا آقایون خوبه (در صورتیکه تو واقعیت دستبندام اصلا مهره ای نیستن)
ممنون میشم تعبیر کنید

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۳:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در محیط کارتان کسی را قضاوت می کنید و همکار آقای شما هم شما را تحت نظر گرفته و شما را قضاوت می کند. خانم همکارتان به این آقا کسی را برای ازدواج معرفی می کند که با همه چیز انطباق پذیر است ولی این آقا نمی خواهد و ترجیح می دهد که همسر آینده اش اخلاقی ثابت داشته باشد و دم به دقیقه با هر کسی خودش را وفق ندهد و اخلاقش را عوض نکند و نمی خواهد که همسر آینده اش به او بچسبد و زندگی را بر او سخت کند بلکه می خواهد آزادی عمل داشته باشد. شما و همکار آقایتان تعلقات و وابستگی هایی در زندگی تان دارید و به چیزهایی متعهد هستید که موقتی هستند و برای وقت گذرانی هستند ولی نمی توانید به این تعهدات به عنوان عشق نگاه کنید. او سعی می کند که شخصیت موفقی داشته باشد. شما نسبت به ارتباط با او فکر می کنید و به مشکلات و موانع سر راهتان هم توجه دارید. شما سعی می کنید پاک و با کرامت باشید و او رفتاری مهربان و فداکارانه دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۲:۲۵
Shahrzad

Shahrzad : باسلام.من خواب دیدم نامزدم میگه باید برات از این دستبندای چشم برات بگیرم.تو دستش بود میخواست به من بده روش چشم بود

پاسخ
لینک۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۱:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او چشمش دنبال شماست و نگران است که شما دلتان را به کسی دیگر بدهید یا چشمتان کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۷:۱۹
shamim

shamim : سلام خانم هراتی خسته نباشید. من دیشب خواب دیدم که همراه خواهرم در حال عبور از کوچه عمه ام اینا هستیم و عمه ام یکسری وسایلی رو بروی من با حالت بی احترامی که مثلا این وسایل واسه شماست پرت می کنه(در واقعیت پدرم فوت شده و ما با خانواده پدری به خاطر ارث و مسایل مالی قهریم) انگار یه معامله یا رد و بدلی بین مادر و عمه ام شده بود اینا واسه ما شده بود توی اون وسایل دستبند و انگشتر عقیق مردانه و انگاری لباس هم بود بعد من فورا دستبند رو که چرمی قهوه ای بود رو برداشتم به مچ دست چپم بستم و گره محکم زدم . دستبندش واسه نگهداری حرز و دعا بود من گفتم چطور همچین چیز خوبی رو مادرم به عمه ام داده بود. اگرچه از نظرم قشنگ نبود ولی کاربردی بود.خواهرم گفت این خیلی خوبه توش حرز و دعا بذار چون تو خیلی سفر میری (در واقعیت هم من خیلی مسافرت میرم به خاطر کار و درس) بعد اومدم داخل خونه برادر و مادرم نشسته بودند داداشم اون انگشتره رو برداشت. اما من بهش گفتم وایسا شاید واسه دامادمون باشه. بعد دیگه یادم نیست انگشتره واسه کی شد ممنون از تعبیرتون.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۱:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. شما و خواهرتان در مقابل عمه تان احساس محدودیت می کنید و حس می کنید که در شرایط بغرنجی قرار می گیرید. شما حقتان را خواهید گرفت و به سبب آزارهایی که از او دیده اید خداوند به شما ایمنی و موفقیت، فراخی روزی و گشایش کار و صحت و سلامت و موفقیت عطا خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۰:۰۷
Shantia

Shantia : سلام
وقت بخیر

من خواب دیدم چیزی را در یک مکانی جا گذاشته ام. بعد یک دختر کوچکی دنبال من میدوید تا آن چیز را به من برگرداند ولی من فکر می کردم چیز خوبی نیست و فرار می کردم. همین طور پله های ساختمان را پاینن می آمدم و آن دختر هم دنبال من می دوید تا به من رسید. آن دختر دستبند مروارید قشنگی که پارچه های رنگی زیادی هم به آن وصل بود به دست من بست و به من گفت پارچه ها را در باد تکان بده و ببین چقدر زیبا می شود. من هم دستم را تکان دادم و آن پارچه ها مخصوصا آن که رنگ مشکی بود در نسیم به شکل قشنگی تاب می خوردند.

ممنون می شوم تعبیر این خواب را بگویید

پاسخ
لینک۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۹:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نگران هستید و استرس زیادی در زندگی تان دارید و نمی خواهید مثل گذشته زندگی کنید. اما همه ی گذشته بد نیست. شما عقل و خرد و تفکرتان را نباید از یاد ببرید و اینکه سیاست داشته باشید و انعطاف پذیر باشید و اینکه متعهد به کار یا کسی که دوستش دارید باقی بمانید... اینها را نباید در گذشته جا بگذارید. معصومیت و پاکی تان را نباید در گذشته جا بگذارید و باید علیرغم تمام شکستهای زندگی شعور و خرد و سلامت روحی و رفتار درست و انصاف و عدالتتان را با خودتان همیشه حفظ کنید . تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۰:۳۳
sh1418

sh1418 : سلام. وقتتون بخیر
خواب دیدم یه دستبند طلا دارم که پاره شده. و هی ناراحتم که کاش مثل اولش میشد.یکم سعی کردم وصل شه ولی نشد. بعد یهو دیدم دستمه و جای پارگی هم روش نیست.
بعد یهو دیدم از سر کار اومدم خونه و دارم حاضر میشم برای عروسیم. لباس عروس و کفشم رو مادرم خریده و بهش غر میزنم که چرا یکم خوشگلتر نخریدی.
بعد با خودم انگار تعجب کردم که چرا دارم با این ادم ازدواج میکنم اینکه یه زن داره. انگار دارم میبینم که مادرش داره میگه این دختر بی کس بوده و ما اوردیمش خونه واسه همین عقدش کرده و واقعا زنش نیست. یه دختر مریض با تریزومی داون بود.بعد پسره رو دیدم که داره بهم میگه بریم قدم بزنیم. هم خوشتیپه و هم مهربون.(انگار دلم داشت نرم میشد)ولی تو خواب هی به خودم میگم باید یه جوری بگم نه که تموم بشه و زنش نشم و همش ناراحتم. بعدش دارم میرم کفش سفیدی که مامان برام خریده رو عوض کنم. یه کفش مردونه زیبا و قهوه ای دیدم یهو و به خودم میگم بخرم برای میلاد(دوست پسرم که مدتیه بهم زدیم )کل این زمان هم بارون میباره.
ممنون میشم تعبیر کنین

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۱:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نسبت به انجام کاری یا رسیدن به کسی شور و اشتیاق آتشین دارید و احساس می کنید که تعهدتان نسبت به اینکار کم شده و یا دارید شادی و راحتی خودتان را فدای دیگران می کنید ولی در اصل اینطور نیست و رابطه شما با کسی که دوستش دارید یا کاری که می خواهید انجام دهید قوی خواهد شد. شما به اهدافتان خواهید رسید و موفق عمل خواهید کرد و مادرتان شما را نصیحت می کند و بر طبق نصایح او عمل می کنید هرچند که گاهی حس می کنید نصایح مادرتان خیلی کامل و قوی نیست. شما احساس می کنید که کاری که قرار است به آن متعهد باشید منطقی و معقول نیست. دوست دارید که دوست پسرتان پولدار بود که می توانستید با او ازدواج کنید و احساساتی هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۲:۱۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.