تعبیر خواب دستشویی (توالت، مستراح)
محمدبن سیرین می گوید: اگر کسی درخواب ببیند که دستشویی می ساخت، دلیل کند که به جمع کردن مال دنیا، حریص و راغب گردد و نخواهد که از مال خود چیزی خرج کند. اگر ببیند که در دستشویی بول و غائط می کرد، دلیل کند که درجمیع مال غرق شود.
اگر ببیند که کسی در چاه مستراح افتد، دلیل کند مال خویش را هزینه کند و اگر ببیند که خودش در چاه توالت بیفتاد، دلیل کند که مال کسی به غضب ستاند و اگر ببیند که بیفتاد و دست و پایش شکست، دلیل کند که بلای سخت به او رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مستراح در خواب بر پنج وجه است:
- مال حرام،
- عیش دنیا،
- خزینه،
- شروع در حرام،
- زن خادمه و حرامخوار.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ahijan : درود خانم هراتی حدودا ساعت ۱۰تا۱۱صبح این خواب دیدم.ممنونم تعبیرش کنید.توالت خونه پدرم در واقعیت کوچیک هست،درخواب دیدم که پسری که دوسش دارم اومده خونه مون و ازون توالت استفاده کرده وقتی من رفتم توالت یه فرم دیگه شده بود.سنگ توالت بصورت مستطیلی بزرگ وقدیمی که مستقیم روی چاه بود،ولی به رنگ سفید چینی بود ومن میترسیدم ازش استفاده کنم. روی سنگ نشستم که دستشویی کنم ولی میترسیدم بیوفتم توش. توالت خیلی بزرگ شده بود وتوی چاه روشن بود ولی مدفوع یا ادرار اونجا نمیدیدم انگار خیلی عمیق بود واسه همین ترسیدم ونتونستم توالت کنم حتی کنارشم که نشستم نتونستم.بعد انگار چاه توالت روی یه برآمدگی تپه مانند وسط اتاقی بود که معشوق من با آبجیهام داشتن صحبت میکردن ویه دفعه وقتی من مشغول عملیات دستشویی بودم(خخخخ)آبجیم با لهجه بختیاری بامعشوق من حرف میزد(اخه ما بختیارییم)ومعشوق منم با همون لهجه صحبت میکرد.پرسیدم مگه شما هم بختیاری بلدی؟که انگار چیزی که درجواب گفت منظورش این بود که لر زبان هست.دقیقا یادم نمیاد ایشون چی گفتن. من یه دسته کلید تو دستم بود و دوتا کلید بهش آویزون بود(ایشون صاحب محلی هستن که من از یه بخشش استفاده میکنم در اصل فقط من ازون بخش استفاده میکنم اما همون خواهرم که باهاشون لری صحبت میکرد یه بار ازونجا استفاده کرده)انگار ایشون به من ودوتا خواهرام هرکدوم یه دسته کلید داده بود.ممنونم از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. او به راحتی با شما درد دل می کند و می خواهد که به اندازه ی توانش باعث شود که ثبات و دوام در باره ی مادیات در زندگی شما به وجود بیاید. او می خواهد که کارهای ظریف برای شما خوب و هموار پیش برود و خیالتان راحت باشد. شما هم باید سعی کنید که در همه ی زمینه ها با دقت با او رفتار کنید و مراقب باشید که دلش نشکند و از شما ضربه نخورد. او شخصیتی عمیق و احساساتی دارد و درک او بالاست. او می تواند احساسات و فرهنگ شما را به خوبی درک کند و به شما و خانواده تان هم اجازه می دهد که او را خوب بشناسید و اگر مشکلی داشته باشید، کمکتان می کند. تشکر از همراهیتون.
leili : سلام
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که نگرانی هایی که از بابت دیگران به شما تحمیل شده است را مخفی کنید و استرس خودتان را از این بابت بپوشانید چون نمی خواهید که دیگران که از زندگی شما با خبر می شوند، غصه بخورند. ضمن اینکه مشکلات شما به پایان خواهد رسید. امیدتان زنده خواهد شد و مشکلات و اختلافات از زندگی شما بیرون خواهد رفت. شما گناه و اشتباه بزرگ همسرتان را بعدا خواهید بخشید. انشالله خدای بزرگ به شما بینشی قوی و صبر و تحمل عنایت بفرماید. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام.خدا قوت.هوشنگ هستم.می بینم از سویی نزدیکی محل کارم خونه خریدم ولی از سوی دیگه انگار اونجا ترکیه هستش.و بعضا صحبت ترکی می شنوم.بعد تو یکی از ساختمان های محل کارم وارد توالت می شم.در حالیکه روی سنگ توالت قرار گرفته بودم،لحظه ایی در توالت را یک همکار خانم باز کرد و از اینکه من توالت خانم ها بودم تعجبی کرد و من گفتم نمی دونستم توالت خانم ها است.شما که می بینی وضعیت را در را ببند.ولی ایشان تو همان روشویی دستش را شست و در حالیکه من حالت نیمه وایستاده بودم و مواظب بودم که لباسم پایین نیاد،آلتم در داخل شلوار حالت بالا آمده داشت و اون خانم همچنان داشت دستش را می شست.بعد که ایشان رفت یک خانم دیگه وارد توالت شد و به ایشان هم گفتم نمی دونستم توالت خانم ها است و اجازه بدید که کازم را بکنم.بعد نمی دوتم چی شد.در حیاط محل کار چندین خانم روبرویم می آمدن و همه تقریبا با چادر و مانتو مشگی بودن و با هم حرف می زدن.اونها انتظار داشتن من سلام و علیک کتم و من هم انتظار داشتم اون ها سلام کنند،بدون احوال پرسی از کنار هم رد شدیم.بعد داخل خونه ام تو ایرانم می بیننم دخترهام تو خواب بودن و بیدار شدن و دراز کش هستند و من هم خوابیده بودم و بیدار که شدم پتوی من نزدیک در توالت هستش.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از جهتی مجبور هستید که به کارتان فکر کنید و انرژی تان را روی کارتان متمرکز کنید و از جهتی عصبانی هستید که چرا پیش خانواده تان نیستید و افکار شما به این دلیل مغشوش و پریشان می شود. شما می خواهید از غم رها شوید و مشکلات مالی تان را حل کنید و به ثروت بیشتری برسید و بخشی از مشکلات مالی تان حل می شود و بخشی به این راحتی حل شدنی نیست. شما به دخترانتان فکر می کنید و خیال می کنید که آنها الان بزرگ تر و عاقلتر شده اند و حواسشان هست که شما دارید نهایت سعیتان را می کنید که مشکلات مالی تان را برطرف کنید و به خاطر اهدافتان بسیار فکرتان مشغول است و حواستان را جمع کرده اید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام وقت به خیر
من خوای دیدم در جایی شبیه رستورانهای سنتی هستم و در گوشه ای از حیاط هلی کوپتری نشسته و در راهرو سیمانی و تاریکی توالتی هست که همسرسابقم داخل شد و درب رو بست موقع خروج انگار در حال پوشیدن کتش بود که من از دور صدا زدم مجید کتت رو درست کن و اون یه لحظه به من نگاه کرد و رفت
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
Minoo1370 : سلام من خواب دیدم انگار توحیاط خونه قدیمیمون من و خواهرم که یه شهر دیگه زندگی میکنند و داماد وخواهرزاده کوچولوم هستیم واون هاانگار میخوان برگردن شهرشون خواهرزادمو بغل کردم و انگارخیلی داتنگی میکردیم بخاطر رفتنشون،بعد من انگار داخل توالت خونه قرار بود بخوابم و دامادمون بیرون کنارتوالت جاشو انداخت و خواهرم دستاشو میشست بعدمن تمام حیاط و داخل توالت و طاقچه رو شمع روشن کرده بودم اومدم ک برم داخل توالت خواهرم گفت سفرمون لغوشده میمونیم من خوشحال شدم شمعای توالتوخاموش کردم ورفتم پیش طاقچه توجیاط انگار پرگلدون بود ومن ی گل بنفش دیدم ک خیلی ناز بود و کنارشم شمع روشن بود بعد همه رفتیم داخل خونه تو اتاق و چمدونامونو جمع میکردیم چمدون من انقد پربود وحالت ایستاده گذاشته بودم ک وسایل از داخلش سرریز میکرد و من داشتم کنترلش میکردم ک راحتتر بسته شه
فریبا هراتی
: سلام. شما بارها و مسئولیت های زیادی را نسبت به خانواده تان به دوش می کشید و می خواهید که از خواهرتان و شوهر و فرزندش حمایت کنید. فکر شما ناراحت است و غصه می خورید. دامادتان با شما همفکر است و خواهرتان می خواهد که اشتباهات گذشته اش را شسته و شروعی تازه داشته باشد. نگرانی شما از بین خواهد رفت و عشق و محبت و آرامش به زندگی تان راه پیدا خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
nazi99 : سلام و عرص ادب
خواب دیدم سفر رفتیم.تو بازار یم من وارد یه معازه میشم ولی درواقع خونه ی یکی از لاتهای معروف اون شهره، پنحره خونه مثل ویترین مغازست و از بیرون همه، من رو میبینن، من روسری سرم نیست و میگم برای پسره بد نشه که همه دیدن یه دختر تو خونشه!! د یوار اتاق عکس شهید زدن و جانمازو قرانهست مشخصه خانوادش مذهبیه ، پسره میاد تو هال چهارسونه و قد بلند بود و از حضور من تعجب میکنه.گفتم در باز بود و فک کردم اینجا مغازست.خانوادش سفر بودن و دارن برمیگردن و اون داشته خونه رو مرتب میکرده و جا نمازارو میذاشته بیرون که خانوادش فک کنن اون همچنان مذهبیه و کار خلافش رو بپوشونه.در این حین دوستش بهش خبر میده دشمنانش دارن میان بهش حمله کنن. فکر کنم من بهش گفتم برید تو توالت قایم شین من رو با خودش میبره بالای سقف توالتش قایم میشیم.تو خونه سه تا توالت داشت و دشمنانش میان و پیداش نمیکنن و میرن. در کل حضور من تو اون خونه باعث نجات اون شده بود و بخاطر کار خوبی ک در حقش کردم و توبیخ بخاطر ورود بی اجازه به خونش رو بی خیال شد و خیر ه و شیطون به موهام و زیباییم نگاه میکرد و ازم خوشش اومده بود و نمیدونست با من چیکار کنه مثلا باهام دوست شه یا نه !!منم بدم نمیومد باهاش دوست شم!!خانم هراتی ۳ تاتوالت عجیب بود ینی چی؟ دقیقا چنین شخصی با چنین قد ووقواره و مشخصاتی میاد تو زندگیم؟؟ با سپاس فراواااان
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما ایده های زیادی در فکرتان دارید و به انتخاب های پیش رویتان فکر می کنید. در واقع فکر شما درست نیست و عملکرد شما برای همه مشهود است. شما افکارتان را از دیگران مخفی نمی کنید. شما می خواهید که گشایش کار پیدا کنید و به خوبی مشهور شوید و سعی می کنید که قوی و مصمم باشید و در کارهایتان موفق شوید ولی در باطن می دانید که بخشی از افکارتان گناه آلود و اشتباه است. شما وانمود می کنید که می خواهید نگرانی هایتان را دفع کنید و شروعی تازه داشته باشید. می خواهید نشان دهید که درکتان خیلی بالاتر رفته است و خودتان از اینکه خیلی باهوش و زرنگ هستید، خودتان را تحسین می کنید. توالت به رفع و دفع سختی ها و شروعی تازه در زندگی شما و نیز کسب ثروت اشاره می کند. خیر. این شخص ذات قوی و مصمم خودتان است که می خواهید اهدافتان را با هوش و ذکاوتتان عملی کنید. ولی مراقب باشید که خلاف نکنید چون خداوند می بیند. تشکر از همراهیتون.
بشارت : سلام.نماز روزه های شما مقبول.با سپاس از شما.خواب دیدم که دستشویی ناشناس و خیلی بزرگ هستم.شلوار مشکی بلندی پوشیده بودم.نمیدونم چطور بدون در آوردن شلوار در دستشویی کارم را انجام دادم و جایی از لباس خیس نشد.بعد دیدم که آب کثیف دستشویی داره بالا میاد و الان نزدیکه که من کثیف بشم.البته آب خیلی کثیف نبود.به زور خودم رو بالا کشیدم و فقط قسمت انتهای پشت پاچه چپم کمی خیس شد.لباس هام رو عوض کردم در انتها
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما برای حل مشکلاتتان نیاز به درددل کردن با کسی دارید تا احساساتتان را رها کنید ولی شما شخصیتی بسیار راز دار و با احترام دارید و مرموزانه سعی می کنید که احساساتتان را حفظ کنید و برای کسی حرف نزنید. شما می خواهید از شر چیزی که استفاده ای برایتان ندارد خلاص شوید ولی جلوی خودتان را می گیرید و نگرانی هایتان را در خودتان می ریزید تا کسی از آنها با خبر نشود. ولی بالاخره شما هم تا اندازه ی خاصی می توانید جلوی احساستان را بگیرید و دیر یا زود، احساس استیصال می کنید و عصبانیتتان را بروز خواهید داد. آنهم به خاطر اینکه شما هم حق دارید که احساساتی شوید. اما باز خیلی زود شخصیت جدی و منطقی تان را به همه نشان می دهید و دوست ندارید که شما را اینطور ببینند. تشکر از همراهیتون.
بشارت : با سلام و سپاس از وقتی که برای ما قرار می دهید.چند بار متوالی خواب می بینم که وارد جایی میشم که دستشویی های زیادی هست.بعضی بلند و پله دار و بعضی در دار. مثل دستشویی هایی که در خوابگاه های دانشجویی هست. در خوابم دیدم که در کوچه ای با همسر سابقم راه میرفتم و تو ذهنم خودم رو ملامت می کردم که چرا دوباره بخشیدمش و اجازه دادم وارد زندگیم بشه. بعد وارد خانه عموم شدیم. در طبقه پایین رفتم دستشویی از دیدن اون همه دستشویی تعجب کردم. عموم یکدفعه در رو باز کرد و من به زور جلوش رو گرفتم چون میخواستم دستشویی رو بشورم و هنوز کارم تموم نشده بود. دستشویی من با عرض معذرت تکه های زیاد فلفل دلمه ای سبز و قرمز یا نارنجی بود. دستشویی رو شستم.اما باز هم دستشویی داشتم و به سختی درد داشتم.با تشکر از تعبیر شما
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. شما به همسر سابقتان فکر می کنید و از اینکه شما را در شرایط سخت و بغرنجی قرار داده بود ناراحت هستید. شما در گذشته دلتان می خواست که می توانستید نسبت به مشکلاتتان با کسی درددل کنید ولی در عین حال نمی خواستید که حریم خصوصی تان شکسته شود و حفظ آبرو می کردید. شما در گذشته بسیار عصبانی بودید و خودتان را پشت یک دیوار دفاعی قائم می کردید؛ دوست داشتید که با قدرت زیاد با او مبارزه کنید و خردمندانه مشکلاتتان را حل کنید. شما سرسختانه می خواستید از خودتان دفاع کنید و کسی از مشکلاتتان با خبر نشود. تشکر از همراهیتون.
سمیه جهادی : سلام وقت به خیر. خواب دیدم در یک دستشویی رختخواب انداخته بودم و به شکلی بود که انگار اونجا زندگی می کردم ولی اونجا را دوست نداشتم و رفتم به کسی که مسئول بود گفتم خیلی وقته من اینجا هستم و به من مثل بقیه یه اتاق بدین. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از اینکه تمام مدت به فکر این باشید که چطور به ثروت برسید و مشکلات مالی تان را حل کنید و اشتباهات گذشته تان را بشویید برود خسته شده اید. دلتان می خواهد جایگاه خودتان را در زندگی پیدا کنید و به موقعیتی برسید که آرامش واقعی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام اول خواستم بگم ممنون از تعابیرتون، اگه میشه پنهان شه.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به حرف نامزدتان گوش کنید و در عین حال می خواهید که قوی و خودکفا باشید و سعی می کنید که تمام موانع و سختی هایی که در این راه ممکن است برایتان پیش بیاید را جلوی چشمتان آورده و تصورشان کنید. شما می دانید که این رویکرد و نگرش نامزدتان که رشته تان را عوض کنید .... برای شما سخت است و با موانع زیادی در این راه مواجه می شوید ولی سعی می کنید که خودتان را با شرایط جدید وفق بدهید. شما می خواهید که از تجارب و مهارت های خودتان استفاده کنید و تصمیمات و مسئولیت هایی را که بر دوشتان سنگینی می کند را درست اتخاذ و کنترل کنید. شما نمی دانید که چه پیش می آید ولی سعی می کنید که با سختی ها مقابل کنید و مشکلاتتان را دور بریزید. همسر شما سعی می کند که مثل همه ی مردم نگرانی های خودش را به دوش کشیده و برای رفع مشکلات تلاش کند. او انتظار دارد که شما هم همینطور باشید و کارها و مسئولیت های خودتان را گردن او نیاندازید. شما سعی می کنید که اشتباهات گذشته تان را بشویید و شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون.