کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دستشویی (توالت، مستراح)

محمدبن سیرین می گوید: اگر کسی درخواب ببیند که دستشویی می ساخت، دلیل کند که به جمع کردن مال دنیا، حریص و راغب گردد و نخواهد که از مال خود چیزی خرج کند. اگر ببیند که در دستشویی بول و غائط می کرد، دلیل کند که درجمیع مال غرق شود.
اگر ببیند که کسی در چاه مستراح افتد، دلیل کند مال خویش را هزینه کند و اگر ببیند که خودش در چاه توالت بیفتاد، دلیل کند که مال کسی به غضب ستاند و اگر ببیند که بیفتاد و دست و پایش شکست، دلیل کند که بلای سخت به او رسد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مستراح در خواب بر پنج وجه است:
  1. مال حرام،
  2. عیش دنیا،
  3. خزینه،
  4. شروع در حرام،
  5. زن خادمه و حرامخوار.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

332 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ebi

ebi : سلام و عرض احترام
سرکار خانم هراتی محترمه
دیشب خواب دیدم روی کاسه تولت نشستم برای دسشویی کردن اما اینکه ادرار و مدفوع کردم یا هنوز نکردم اصلا یادم نیست فقط میدونم که روی کاسه توالت (ایرانی) بصورت معمولی نشستم واسه این کار
خانم هراتی البته من تازگی عمل جراحی کردم و شب گذشته خیلی فکرم مشغول بود که ایا خوب میشم که بتونم به شرایط عادی برگردم یا مجدد نیاز به عمل جراحی پیدا میکنم چون شرایط عملم فعلا معلوم نیست نتیجه بخش بوده یا نه،،،حالا بنظر شما خواب دیشبم میتونه به این مشغله فکری من ربط داشته باشه؟
با سپاس

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۱:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض احترام متقابل. شما می خواهید که نگرانی هایتان را دفع کنید و امیدوار و خوشبین هستید و قدم اول را هم برداشته اید و جراحی کرده اید. نگران نباشید دوست خوبم. انشالله مشکلاتتان را دور خواهید ریخت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۳:۴۳
foruzan

foruzan : سلام خواب یه توالت عمومی واقعا بزرگ رو میدیدم که همه واسه ادرار که احساس میکردم واسه ازمایش هم هست اونجا میرن و منم اونجا ادرار کردم ولی دوییدم و احساس میکردم ادرار هی روی پاهام پرتاب میشه و از اونجا خارج شدم طرف یه گهواره رفتم که یه نوزاد شیرخواره داخلش بود و مال من بود جنسیتشم نمیدونم اما من هی بچه رو به طور وحشتناکی میترسوندم و بچه اینقدر ترسیده بود که خنده و گریش قاطی شده بود و سرخ شده بود و منم هی به طور وحشتناکی میترسوندمش و اخر فکر کنم نوزاده دیوانه شد( و منم وقتی از خوابم پریدم خیلی ترسیده بودم )بعد خواب میدیدم یه کالسکه نوزاد که نمیدونم بچه داخلش مال خودم بود یا نه (من اصلا بچه داخلشو ندیدم فقط میدونستم بچه داخلشه ) رو میروندم و از یک سراشیبی داخل بازار دوییدم پایین و همش حواسم بود که نکنه بچه چیزیش شه اخر سر وقتی رسیدم خوردم زمین ولی باز بلند شدم بعد یه مغازه دار مسخرم کرد و گفت که لباس زیر مانتوتو دیدم و منم گفتم من اصلا لباسی زیر مانتوم ندارم که تو بخوای ببینی بعد خواب یه پسر خیلی خوش هیکلو میدم که من هی میرفتم بغلش میکردم و نوک سینشو دندون میگرفتم(نه از روی شهوت) بعد یه اتوبوس پر از ادمای پوست جوگندمی بودن ک عرب بودن و ازقبل منو میشناختن و یکیشون اسممو صدا میزد منم انگار که نخوام باهاشون رو در رو شم بی تفاوت رد شدم و داخل بازار رفتم و یه حجره نون خامه ای فروشی رو دیدم. مامانم خواب دیده بود که پسر عمم که ادم موفق و مجردی هم هست بهش میگفته که دلش واسه من تنگ شده بعد یه ابنبات چوبی به مامانم میده و میگه که اونو به من بده.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۸:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت هستید و این یعنی در هر کامنتی که شما ارسال می کنید هم فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید. گاهی در شب ادم چندین خواب پشت سر هم می بیند اما شما مجاز به ثبت فقط یکی از آنها هستید که باید در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. اینطور نیست که هر چه خودتان و خانواده خواب دیدند را بتوانید یکجا بنویسید و ثبت کنید!! من خواب اول شما را تعبیر می کنم باقی خوابهایتان را یکی یکی در روزهای بعد ثبت بفرمایید. شما احساس می کنید که در جایی از زندگی تان کاملا بی یاور هستید و باید دیگران از شما حمایت کرده و با شما با مهربانی برخورد کنند اما خودتان کنترلی روی تصمیماتی که باید بگیرید و روی شما اثر می گذارد، ندارید. شما عصبانی هستید و می خواهید از شر احساسات منفی در زندگی تان رها شوید. احساس می کنید که در زندگی تان به اندازه کافی حریم خصوصی ندارید و کارهایتان در معرض تماشای دیگران است. شما نمی توانید نگرانی های قدیمی تان را فراموش کنید و می ترسید که دیگران شما را قضاوت کنند. شما عصبانی هستیدو این عصبانیت در عملکرد شما مشهود است. بنابر این اگر کاری به شما واگذار شود شما با استرس شدیدی که دارید، باعث خواهید شد که کارها به صورت اغراق آمیزی اشتباه انجام شود و دیگران شما را قضاوت کنند! شما علیرغم تمامی اشتباهات و عصبانیت ها می خواهید به ثروت برسید و توانایی های خودتان را زیادکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۴:۲۴
zahra

zahra : سلام.خانم هراتی ممنونم بخاطر تعبیرخوابم.دیشب در عالم رویا می‌دیدم که وارد ساختمانی شدم.همینجور که مشغول نگاه کردن بودم.وارد مستراح شدم.کاسه مستراح تازه بود.وبرق میزد.من دنبال منزل فامیل مون بودم.که کدام طبقه برم؟.ولی صدایی بهم میگفت:آنها توچاه مستراح هستن.باخودم میگفتم :مگر ممکن هست.آدم توی این سوراخ بتونه بره پایین.در واقع آنها توی چاه مستراح زندگی می‌کردن.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۶:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فامیل شما در ظاهر خیلی آرام و بی سر و صدا و تمیز هستند ولی یا خیلی ناراحت و افسرده هستند یا خیلی پول جمع می کنند و یا در شرایط متعفن و دمده و روابطی قدیمی خودشان را حبس کرده اند. کنترل احساسشان را از دست داده اند و پوچی عاطفی را حس می کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۷:۱۲
هلیا

هلیا : با سلام واحترام خدمت شماخانم هراتی عزیز
دقیق یادم نمیاد ولی خواب دیدم ،به دوست دوست پسرم ،گفتم به دوست پسرم بگو به من زنگ بزنه ،گفت باشه ،بعد دیدم دوست پسرم به من زنگ زد در حالی که انگار میدیدمش که دوست پسرم نشسته و کنارش دوستاش نشسته بودند و مشغول صحبت بودند دوست پسرم با من تلفنی داشت حرف میزد،و رو پای دوست پسرم خانمی که مزاحم رابطه من ودوست پسرم است چشماشو بسته بود و فکر کنم خوابیده بود این صحنه را خیلی به وضوح دیدم که چشماش بسته است بعد انگار تلفن قطع شد بعد با دوست دوست پسرم مشغول غذا خوردن بودیم بعد یکی از خواستگارام هم اونجا بود دوست دوست پسرم ما را مهمان کرد پول غذا را خودش حساب کرد خواستگارم که در واقعیت نمیخوامش گفت مامانم چند تا سوال میخوادازت بپرسه، بعد سوار اتوبوس شلوغی شدم به دوست دوست پسرم زنگ زدم که میشه راهنمایی کنید کجا پیاده شم گفت بله راهنمایی کرد من مسیر را اشتباهی رفته بود م و ایستگاه درست از اتوبوس پیاده شدم موقع پول حساب کردن دیدم پولم نیست ۵ تومان یک خانم چادری ، ازم دزدیده بود گفتم پولم را بده گفت دست من نیست. کیفش را باز کرد ودیدم پولم تو کیف اون خانم هست ازش گرفتم بعد وارد یک توالت عمومی شدم که داخل دستشویی هاش چرک بود و بعد وارد انگار یک سالن که شبیه سالن امتحان بود، شدم دنبال بهترین جای صندلی بودم صندلی های زیادی آنجا بودند انگار تو اون صندلی کسی نشسته بود خودمو میخواستم اونجا ،جا کنم.بعد وارد یک آشپزخانه رستوران شدم دوست دوست پسرم آنجا بود این همان آدرس دوست دوست پسرم بود وی گوشه پتو رو خودم کشیدم و خواستم بخوابم بعد بیدارشدم ممنون میشم تعبیرش رابفرمایید،با تشکر از زحمات شما.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۱۹:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما می خواهید از طریق دوست دوست پسرتان با او در ارتباط باشید و از شرایط او با خبر شوید. او در حال حاضر به فکر جمع کردن مال و ثروت است و خانم مزاحم رابطه ی شما هم دلش به او خوش است و در غفلت به سر می برد. در واقع دوست پسر شما نه به شما وفادار بوده و نه به او. شما از دوست او کمک روحی و نصیحتی می خواهید که به آن نصیحت گوش خواهید کرد و در نهایت به آرامش می رسید. اما در این بین میخواهید مانند دیگران خودتان را به تقدیر بسپارید و مشکلاتی برای شما پیش می آید. نمی توانید با هر کسی درددل کنید و دوست دارید مسیر زندگی تان به سمت موفقیت عوض شود. انگار باید به دیگران حساب پس بدهید و نشان دهید که باهوشیدو لیاقت خوشبختی را دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۳:۵۶
Paryy

Paryy : سلام وخسته نباشید.
خواب دیدم که ازخواب بیدار شدم صبحه میخواستم بر م دستشویی وقتی رفتم نزدیک که شدم دیدم دختر خالم که حسادت شدید بمن داره از دستشویی بیرون اومد وبهم نگاه کردیم بعد من رفتم داخل دیدم چندتا دستشویی هست رفتم داخل یکی از اونها دیدم که مدفوع اونجا بود با آب مدفوع را شستم وخود نشستم که دیگ بیدارشدم.

پاسخ
لینک۲۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۶:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به این مسئله آگاه خواهید شد که غصه خوردن فایده ندارد و ترجیح می دهید که افکار منفی را از سرتان بیرون کنید. دختر خاله شما که مثل شما به این فکر می کند که بی خیال و خونسرد باشد و افکار منفی را از وجودش دور کند، وقتی می بیند که شما هم می خواهید مثبت اندیش باشید لجش می گیرد. شما نگرانی های قدیمی و افکاری که ناراحتتان کرده را می شویید می رود و افکار منفی را از ذهنتان تخلیه می کنید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۸:۳۴
ایلیار

ایلیار : سلام
خواب دیدم در یک جلسه امتحان هستم و اوراق جمع شده و من سعی میکنم از داخل پوشه استاد که اوراق اونجاست نمره خودمو ببینم. استاد که نمیدونم کی بود حواسش نبود و من پوشه اونو باز کردم. یه ورقه بود نمرش ده بود ولی مال من نبود. زیر اوون ورقه من بود و تا خواستم نگاه کنم استاد بهم گفت اقا اینجوری نمیشه وضعت خوب نیست.
و من بهش گفتم من دیگه پیر شدم یه قبولی بده من برم. استاد گفت حداقل باید یه تحقیق برام بیاری تا قبولیتو بدم.و منم یه نفس راحت کشیدم که نظرش مثبت هست
بعد در ادامه دیدم توو یه خونه هستم و پدرم و مادرم هم هستند وخواستم برم سرویس بهداشتی که دیدم پدرم که 25سال قبل فوت کرده کلی دمپایی خریده و سرویس بهداشتی پر دمپایی هست.
البته لازمه بگم که من با درس و مشق ارتباطی ندارم و تنها مشغله فکری من فوت پسرم هست.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۶:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در دنیا امتحان می شوید مثل همه ی آدمهای دیگر و قبولی در مدرسه ی دنیا، یعنی داشتن آخرتی راحت و اگر در این امتحان دنیایی قبول نشوید، یعنی بار گناهانتان زیاد است و شما خیلی اشتباه کرده اید که نمره تان پایین است. باید خودتان را اثبات کنید و تحقیق کنید!! این یعنی شما باید بنشینید برای خودتان یک حساب کتاب ساده داشته باشید و بگویید که این بی قراری شما چه ضربه ای به شما، روح پسرتان، خانمتان دخترتان و اطرافیانتان زده است. باید فکر کنید که مگر باور ندارید که روح پسرتان زنده است؟ مگر باور ندارید که خود شما و هویت اصلیتان همان روحتان است و جسمتان صرفا وسیله ای است که برای انجام مقاصدتان ، از آن استفاده می کنید؟ مگر باور ندارید که خداوند صاحب شماست و مالک شماست و عاشق شماست؟ مگر خودتان را به او نسپرده اید؟ مگر مسئولیت تان در قبال دخترتان را فراموش کرده اید؟ این همه کم طاقتی و ضعف برای چه؟ این کارها را کسی که به خداوند تکیه می کند، باید در نظر بگیرد و مثل آدمهایی که هیچ ایمان و اعتقادی به زندگی ابدی اخرت ندارند نباید رفتار کنید. روح امواتتان شاد. پدر شما هم مثل شما کلی نظریات و جهت گیریهای زیادی در زندگی اش داشته و شما بر اساس موضع گیریها و رویکرد او امروز زندگی تان را ساخته اید. او هم ناراحت می شده و درددل می کرده مثل همه ی آدمهای دیگر. این دنیا محل گذر است ولی شما دیگر بچه نیستید خودتان مسئول هستید!! دیگر زمان آن که پدرتان مسئولیت های شما را به عهده بگیردو چه بکن چه نکن بگوید، گذشته است! شما خودتان پدر هستید و دخترتان به شما تکیه کرده است. شما برای آنها کم می گذارید. خانمتان خودش به اندازه کافی ناراحت هست و شما عوض اینکه باری از او بردارید بار اضافه خودتان را هم به دوش او و دخترتان می گذارید که بروید؟؟؟ کجا؟!! باید خودتان را اثبات کنید! نشان دهید که پدر بودن را بلدید! جا نزنید!! خدا می بیند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۴:۵۵
نگار

نگار : سلام
خواب دیدم در یک مکانی هستم که استخر داره و ادمهایی درونش شنا میکنن و من یک لب استخر واستادم و یک مردی شنا کنان داره به طرفم میاد و من مجبور میشه با لباس وارد اب بشم و به لبه دیگه استخر برم که مرده متوجه میشه و میگه زحمت نکشید ولی من میگم خواهش میکنم و انجام میدم این کارو. بعد دیدم یک مراسمی هست و یک جایی مثل آمفی تیاتر روبازه که از چهار طرف تماشاگرا نشستن و دارن داخل گود و که قراره برنامه اجرا شه نگاه میکنن. من دیدم که همسرم هم اونجاست و از اینکه لباس مرتب تنشه تعجب میکنم و ناراحت میشم با خودم که پس حالش خوبه و خودش سراغ من و نمیگیره.دیدم که همسرم میکروفون به دسته و برنامه رو اون اجرا میکنه و به کسایی که رو سن هستند سلام احوالپرسی میکنه و من متوجه میشم که این مراسم برای شرکته همسرمه. کنار من یک سری آدن نشستن که سعی میکنن همسرم و که مجری هست متوجه خودشون کنن تا در مراسم قرعه کشی بهشون تقلب بده و جایزه بگیرن و به سمت همسرم برف شادی میپاشن که اون برف شادی کلی به موهای من میخوره و همسرم وقتی متوجه میشه من رو هم بین اون جمعیت میبینه و انگار چون اونها پیش من نشستن بهشون با تقلب هدیه قرعه کشی که یه جور هدفن هست میده. بعد دیدم من تو سالن اون مراسم دارم راه میرم کا یکی از این مردها که جایزه گرفته و پیش من نشسته بود از پشت من و بغل کرده و یه دستش و از پشت اورده جلوی من و با من راه میره و من ناراحت میشم و بهش میگم که من و ول کنه و در این حال از پیش همسرم رد میشیم و من تندتر راه میرم و میرم ولی میفهمم که همسرم گرفت اون مرد و زد که چرا به من دست زده و ناراحتم کرده ، من برمیگردم و میبینم که پلیس اومده و همسرم که کنار اون مردست که زمین خورده خودش و به کوچه علی چپ میزنه و پلیسها نمیفهمن که اون زده. بعد یکی از این پلیسای زن میاد سمت من و میگه تو میخوای چیزی بگی که من میگم نه دنبال دستشویی میگردم و اون میگه که طبقه پایینه.من دو رشته پله میرم پایین و میرسم دستشویی و ادرار میکنم ولی تو همون حال که تو دستشویی هستم یکی میاد داخل و به یه مردی که از پشت دستشویی میاد بیرون انگار آذوقه میده ومن به اونا میگم که برید بیرون ولی اون مرده که داره اذوقه میگیره میگه انگار خوشت میاد از دستشویی. من متوجه میشم که این مرده کار خلافی کرده و اینجا فراری داره زندگی میکنه و از کسایی هست که همسرم میشناسه.
( در واقعیت همسرم چندین ماهه به خاطر دردسر کاری پیش من نیس و من دیروز باهاش حرف زدم و به من گفت که اگه کارم درست شه همه چی برمیگرده سر جاش و اگه امیدم قطع شه از درست شدنش باید جدا شیم. بهم گفته که حسی نسبت به من نداره اما من باور نمیکنم حرفش و چون تناقض داره با حرفاش و حالم خییلییی بد بود)

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۹:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی احساساتی دارید. می خواهید گذشته را بشویید و مشکلاتتان را برطرف کنید. احساس آسیب پذیری می کنید و نمی خواهید که در معرض نمایش باشید. همسر شما می خواهد نظراتش را قوی تر ابراز کند و تهاجمی تر و پر قدرت تر باشد. او می خواهد نقش جدیدی در زندگی به عهده بگیرد و شادتر باشد. او توقع زیادی از دیگران دارد و در کل متوقع است و سعی می کند که دیگران را گول بزند و آنها را مجاب می کند که فقط به حرف او گوش بدهند. او نسبت به شما بی تفاوت نیست ولی در عین حال از شما حمایتی هم نمی کند. شما می خواهید انرژی منفی را از خودتان دور کنید و درد دل کنید ولی با چه کسی وقتی نمی توانید حتی به همسرتان اعتماد کنید؟ جنگ اعصاب با شما راه انداخته و دارد شما را خورد می کند. اگر حسی نسبت به شما ندارد پس چطور همه چی برمی گرده سر جاش؟؟ او می خواهد شما را ریز ریز مجاب کند که از او سرد شوید و نمی خواهد که شوکه تان کند. اگر دوستتان نداشته باشد یک لحظه هم زندگی با او زیادی است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۵:۳۵
مینو

مینو : با سلام و‌احترام همسرم خواب دیدند یه جوانی بلند قد تر از ایشون با حوله ایشون و یه حوله دیگه حالا شاید پارچه ای دیگر بود ، خودش رو پوشانده ودر دستشویی عمومی خوابیده بود موهایش را تراشیده و خیلی بدبخت بنظر میرسید ، جوانی حدودا تا سی سال ، بهش گفتن اینهمه جا چرا در توالت خوابیده ای ، گفت بخاطر سرما ، بعد با حوله ایشون کلا دور شد و رفت.ممنون از تعبیر شما

پاسخ
لینک۲۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۸:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. امسال با زائرین خانه ی خدا بد رفتاری می شود و آنان هر چند که مقام بالایی دارند و گناهی هم ندارند اما با ایشان بد رفتاری می شود و همه از نگرانیهایشان برای هم می گویند و با هم درددل می کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۸:۱۹
مینو

مینو : با سلام خواب دیدم در خانه خودم هستم اما بزرگ و مدرن هست و در بیداری این خانه را ندارم.دستشویی خونه خیلی بزرگه ولی شال های تا شده روی هم که ارتفاع یک متر دارند در کف دستشویی چیده شدند بطوری که رفت و امد در دستشویی بسیار تمیز با وجود این همه شال چیده شده سخت بود.تا اینکه با دیدن چند شال رنگ سبز کمی خجالت میکشم ازین جهت که این شال ها رنگ معنوی دارن و اینکه در دستشویی هستن میترسیدم بی احترامی باشه.ممنون از شما

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۰۳:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما ایده ها و افکار بزرگی در سر دارید و سعی می کنید روشنفکرانه با مسائل برخورد کنید. سعی می کنید که زندگی راحتی داشته باشید که در آن بتوانید نگرانی ها و مشکلاتتان را به راحتی دور بریزید. اما با این وجود محدودیت های زیادی برای خودتان به وجود می آورید و به جای اینکه احساساتتان را ابراز کنید، سعی می کنید که جلوی احساستان را بگیرید و خودتان را کنترل می کنید. شما به حستان بیشتر از فکر تان توجه می کنید و گاهی به جای اینکه معقولانه فکر کنید احساسی تصمیم می گیرید و این اشتباه است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۸:۴۲
Sheyda

Sheyda : باسلام و عرض ادب

خانم هراتی عزیز، خواب دیدم، استکان چایی (یبارمصرف) توو یه دستم و قند تووی دست دیگه ام بود، رفتم توالت عمومی، هم سالن خیلی تمیز بود هم توالتش خیلی تمیز و سفید و براق بود، تووی سالن پسری بود که منتظر بود برگردم که باهم بریم به مراسمی و باهم برقصیم.
وقتی میخواستم تووی توالت بشینمو شلوارمو دربیارم، دستام که چایی و قند بود و باسنم خیلی بزرگتر و سفیدتر شده بود و شلوارمم خیلی خیلی تنگ بود، وقتی میخواستم شلوارمو دربیارم خیلی برام سخت شده بود و بزور تونستم از باسنم بیارمش پایین و قبل اینکه بشینم خواستم چاییمو بخورم، قند رو خوردم اما استکان چاییم تقریبا خالی شده بود و فقط یه مقدار کمش مونده بود و قند رو خالی با مقدار کمه چایی خوردم و ادرار کردم و اومدم بیرون.

ممنون میشم لطف کنید و تعبیرشو بفرمایید.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۹:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما با کسی موقتا آشنا می شوید و برای او درددل مختصری می کنید و دوستی سطحی و موقتی خواهید داشت که می خواهید به واسطه این درددل و دوستی، زندگی تان هارمونی پیدا کند و به گشایش کار برسید. حمایت و پشتوانه ی مالی تان قوی تر خواهد شد و نگرانی هایتان رفع می شود از غم فارغ می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۷:۱۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.