تعبیر خواب دست
اگر کسی در خواب دید که دستش خشک و فلج است، این شخص در دادن صدقه و کارخیر ناموفق است. اگر دید که قاضی حکم به بریدن یک دست او داد، برادر یا خواهری از او جدا می شوند. اگر خواب ببیند که هر دو دست او را بریدند، از کسب و کار خود باز می ماند. اگر کسی خواب ببیند که خودش یکی از دستان خود را قطع می کند، عاشق کسی می شود که رسیدن به او آسان نیست.
اگر ببیند که کف دستان خود را به هم می کوبد، در خانه اش مجل شادمانی و ازدواج سر می گیرد. اگر کسی در خواب دید قطع دست دزدی را که در شهر انجام می شود می بیند و از دیدن آن می ترسد، باید از کار خلاف و تصرف در اموال مردم دست بردارد. اگر یکی از دستان خود را لمس دید، همکارش نسبت به او خیانت می کند و در کار سستی می کند.
اگر خود را همچون چهارپایان دید که روی دست و پا راه می رود، برای حل مشکلی دچار سردر گمی شده است و خود را سرزنش می کند که چرا نمی تواند از حل ان مشکل بر آید. اگر دو دست خود را لرزان دید، پایه های کار او سست و لرزان است و احتمال شکست در کارش زیاد است.
اگر کسی خود را در خواب، چپ دست دید، از ریاکاری بیزار است و کارهای عبادی خود را پنهانی انجام می دهد و اگر دید روی بازوان خود را خالکوبی می کند، نسبت به کسب دانش علاقه مند است و دوست دارد به مراتب بالا برسد. اگر دید به حکم خطایی می خواهند دست او را قطع کنند، و او در آن حال با صدای بلند قرآن می خواند، توبه می کند و به سوی خداوند باز می گردد.
برخی از معبران نوشته اند: تعبیر دیدن دست، یا زن بیننده خواب است و یا برادر او.
برخی دیگر معتقدند که دست راست، برادر است و دست چپ فرزند. اگر زیادتی در دست ببینیم، در واقع زیادتی کمکی است که دریافت می کنیم و نقصان در دست، تنگدستی و فقر و گرفتاری های مالی است. زینت در دست ها برای زنان نیکو است اما برای مردان دیدن زینت مثل انگشتری و النگو خوب نیست و کراهت دارد.
اگر در خواب ببینید که دست ها را به هم افکنده اید، دچار فقر و تنگدستی می شوید و چنانچه ببینید دست اضافه آورده اید، به نوشته نفایس الفنون کار نیک انجام می دهید. دست بریدن در خواب، دلیل بر عمر دراز و عیش خوش کند. اگر ببیند که دست راست او را به سبب گناهی بریدند، دروغگو و بی امانت است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که قاضی یا سلطان دست او بریدند، دلیل که برادر یا خواهر او بمیرد. اگر هر دو دست خویش بریده ببیند، دلیل که از کسب و کار و مراد خویش باز ماند. اگر ببیند که به یک دست دست دیگر را باز می کرد، دلیل است بر کسب خود ظلم و بیداد کند. اگر ببیند که کفهای دست بر هم می زند، دلیل که با کسی پیوندد یا کسی را به نکاح آورد.
اگر ببیند که در شهر وی، یکی را بیاوردند و دست او را بریدند، و دیگری را به دار زدند، دلیل که امیر آن شهر معزول شود و دیگری به جای آن بنشنید. اگر ببیند که دست او شل شده، دلیل که برادر یا شریک او را باز دارند و در شغلهای او خلل افتد. اگر ببیند که همچون چهارپایان به چهار دست و پای می رفت، دلیل که حاجتی محال جوید و به دشواری برآید. اگر ببیند که هر دو دست او می لرزید، دلیل است که از کسب فروماند. اگر ببیند که دست او مادرزاد خشک است، دلیل کند که از صدقه دادن و کار خیر بازماند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که چپ دست شده است و کارها با دست چپ می کرد، دلیل که کارهای پوشیده کند و حاجتش روا شود، خاصه که کارزار به دست چپ کند. اگر ببیند که دستش بریده گردید و ندانست که دست راست است یا چپ، دلیل است او را مصیبتی رسد، از مرگ برادر یا فرزند یا انباز. اگر ببیند که دست او بزرگتر یا قوی تر از آن شد که است، دلیل است بر قوت احوال آن کسان که یاد کرده شد. اگر ببیند که چون دستش بریده شد قرآن می خواند، دلیل است که دست از عصیان بازدارد و حرام نکند و راه خیر کند.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که دست خویش را چون چنبر درگردن کرده است، دلیل که کردار نیک و نماز و طاعت کند و حج و خیرات بجا آورد. اگر ببیند که دست او را از جایی کوتاه کردند، دلیل است مقصودی که دارد بر می آید از کسی که از او یاری خواهد. اگر ببیند که دست او کوتاه و پا دراز شد و از ترکیب و حال خویش بگشت، دلیل بر فسادِ پیشه و منفعت وی کند. اگر ببیند که پادشاهی دست راست او ببرید، دلیل است سوگندش دهند و سوگند دروغ کند.
اگر ببیند که دستش از تن او تحویل کرد به بدن پیغمبری، یا کسی از اهل زهد و صلاح، دلیل است حق تعالی او را هدایت دهد، یا کسی بر دست او توبه کند و به خدای تعالی باز آید، همچنان که بر دست پیغمبران و زاهدان توبه کنند. اگر ببیند که یک دست او دراز شد، دلیل است بر قوت حال و بدانچه طلب می کند و به امیدی که دارد برسد. اگر ببیند که به هر دو دست می رفت، دلیل است در کار خویش اعتماد نماید. اگر ببیند که دست با او سخن گفت، دلیل که معیشت او نیکو است. اگر ببیند بر هر دو دست خویش مروارید بسته داشت، دلیل است جمله قرآن ظاهر بخواند.
اسماعیل بن اشعث می گوید: اگر ببیند دستش چون دست سلطان شده است، بزرگی و پادشاه یابد. اگر ببیند دست راست او دراز شده است، دلیل که دولتش زایل شود. اگر ببیند جانوری که به تاویل نیک باشد از سوی دست چپ او آمد و به سوی راست بیرون شد، یا ببیند از سوی دست راست آمد و به چپ بیرون شد، دلیل که غم و اندوه از او زایل شود و عاقبت کارِ وی محمود است.
اگر آن جانور به تاویل بد است، تاویل خواب به خلاف این است. اگر ببیند دست راست او خشک شد، دلیل بر فساد صحت او کند. اگر ببیند که دست کسی را به دست گرفته یا دست در گردن کسی در آورد و ندانست آن کس زنده است یا مرده، دلیل است عمر او دراز است. اگر ببیند که از دست مشرکی، دستبند سیمین کرد، دلیل است مشرکی بر دست او مسلمان شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Farzane : سلم روزتون بخیر . خواب دیدم سوارماشین بودم و همکارم کنارم نشسته بود و مدیرمون راننده بود ما عقب نشسته بودیم که داشتیم میرفتیم یک لوکیشن واسه کارمون . راه طولانی بود و خاکی شده بود وقتی رسیدیم یهومن دادزدم که فلانی (مدیرمون )جلوتو نگاه کن و مواظب باش و ازپشت گرفتمش که نیوفته تو آب.اونجا دوتا صخره بزرگ که مثل پایین دره بود و دوتا آبگیر تمیز هم بود که چون قشنگ بود اومده بودیم واسه کارعکاسی و منتظر بودیم بقیه برسن . مدیرمون دراز کشیده بود ومن نشسته بودم کنارش که حس کردم با دستش از پشت پهلوم رو نوازش میکنه و من دستش رو گرفتم و فشاردادم و گذاشتم رو پام و اونم با دستش پام رو نوازش میکرد و منم دستم رو دستش بود و حس خوبی بود که یهو یکی از بچه ها اومد و سریع دستش رو کشید که یه وقت اونا نبینن و من بلند شدم و اونم همینطور و هرکدوممون سرمون رو به گوشی گرم کردیم که طبیعی باشه و من زنگ زدم به بچه های دیگه که گفتن توراهن و نزدیک دارن میان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همکارتان از مدیرتان تبعیت می کنید و از او حمایت و پشتیبانی می کنید تا در مقابل با مشکلات کار اوضاع خوب پیش برود. او هم به کار شما اعتماد دارد و سعی می کند از شما پشتیبانی کند و ارتباطش را با شما خوب نگه دارد. شما می خواهید او را متوجه عملکردتان بکنید که چقدر خوب کار می کنید ولی در عین حال نمی خواهید که به نظر برسد که احساسات او برایتان مهم است. در حالیکه تا اندازه ای نسبت به این مسئله حساس و کنجکاو هستید که او چه احساسی به شما دارد. تشکر از همراهیتون
Ommolbanin : سلام
این خواب از زبان دخترم هست،
خواب دیدم با پدرم باشگاه ورزشی بودیم و پدرم قبل از من برگشت خونه، وقتی من رسیدم خونه دیدم مادرم روی زمین هست و دو دستش از بازو قطع شده و خیلی ورم کرده بود و پدرم داره به مادرم سی پی آر میده و گریه می کنه و من می گم نکن از بازوهاش خونریزی میشه که بعد خون محو میشه ، چندتا دکتر هم هستند و دستهای مادرم رو به بازو بخیه کردند و می گن مشکلی نیست و خوب خوب میشه نگران نباشید مادرم با همون حال که گریه می کنه می خواد منو بغل کنه و من می گم نه براش خوب نیست و شاید بازوانش خونریزی کنه
البته خونه ای که هستیم خیلی بزرگه با دیوارهای بلند شیشه ای و در ترکیه
ساعت ۱:۳۰ از خواب بیدار میشم
فریبا هراتی
: سلام. شما و پدرتان باید سعی کنید که تجارب خودتان را در زندگی بالاتر برده و خودتان را ورز دهید. مادر شما احساس می کند که ارتباطی با کسی ندارد که او را درک کند و از این رو روحیه اش خسته شده و او نیاز به همفکری با شمارد. به هیچ وجه مادرتان را ناراحت نکنید و گرنه ممکن است افسردگی بگیرد. تشکر از همراهیتون.
لیلاگنج نما : سلام علیکم لیلا هستم.عذر میخوام چندمورد در یک خوابم بود که مجبور شدم از یک موضوع که خیلی در خواب رنجورم کرده بود وارد بشم.....افرادی که نمیشناسمشون داخل ماشینم ادرار کرده بودند و ماشینم سقف باز بود و من ناراحت ازادارا کردن بودم چون نمیتونستم ماشینو تمیز کنم.همون افرادو رسونده بودم بیمارستان چون بیمار بودند بعد یکدفعه دیدم قسمت داخلی آرنج دستم زخم و پارگی بسیار بزرگی داره که من تاندومهای داخل آرنجمو میدیدم اولش کمی خون دورش مالیده بود که خیلی عجله داشتم برم تو همون بیمارستان تا اون مسافرم نیومده دستمو به دکتر نشون بدم بخیه اش کنه....وارد اتاق دکتر شدم متوجه شدم صورتم مثل سرخک مانند پر از دونه های ریزو سرخ رنگی شده ....دکتر تا منو دید گفت وای چقدر حالت بده البته از روی صورتم گفت.و ادامه داد که هم کم خونی داری هم قندت به شدت افت کرده و حتی به پرستار بغل دستش هم دوباره گفت کم خونی داره و قندش افت کرده.....رفتم تو آینه ی اتاق دکتر خودمو دیدم انگار سرخک گرفنه بودم .....بعد گفتم دکتر کجا میری داخل آرنجم پاره شده دوتا تاندومهامو میدیدم اینجا دیگه اصلا خونی در کار نبود و پارگی واضح و تمیز بود دکتر گفت اوووووو هنوز اینو بخیه نکردی؟:؟گفتم نه دیگه....دکتر کمی ناراحت شد گفت نوچ نوچ نوچ و از درب اتاق رفت بیرون و من به پرستار که دم درب وایستاده بود نگاه کردم و گریه ام گرفت گفتم وای نکنه باید برم اتاق عمل ،دستمو عمل کنند و کارش خیلی عمیقه؟پرستار با تعجب و دلسوزی منو نگاه میکرد.لباس پرستار و دکتر سفید رنگ بود...........اینو بگم که دیشب درعالم بیداری خبر مرگ یک همکار خانم جوان که مجرد هم بود بهم رسید در اثر سرطان بود و من در تنهایی خونمون گریه کردم براش و باحال غم خوابیدم.نمیدونم خوابم تاءثیر گرفته از اون حالم بوده یا ربطی نداره ...ممنونم ...ببخشید طولانی شد.ازخواب بلند شدم حالم اصلا خوب نبود ازبس توی خواب انرژی منفی بهم وارد شده بود ....واسه همین همه ی جزئیاتو گفتم.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که به شما توهین شده و دیگران شخصیت شما را با حرکات و افکار منفی خودشان تحقیر کرده اند یا آنقدر از نگرانی ها و منفی بافی هایشان برایتان گفته اند که روحیه تان را خراب کرده اند. شما به خیلی ها کمک کرده اید و با دست و دلبازی کمک شان کرده اید که مشکلاتشان حل شود. شما باید سعی کنید که قسمتی از زندگی تان را فقط اختصاص به خودتان بدهید. یک فضای خصوصی برای خودتان بسازید و نگران نباشید که دیگران راجع به شما چه فکر کنند. باید برای حل مشکلات خودتان راه حلی پیدا کنید چون دیگران قدر شما را نمی دانندو به شما کمکی نخواهند کرد. مشخص است که شما مضطرب و نگران هستید و تحت فشار و استرس زیادی قرار دارید. شما از زندگی تان لذتی نمی برید و انرِژی تان کم شده. شما مسئول نگهداری و حفظ سلامت خودتان هستید و خبر مرگ این خانم جوان باعث شده که به این فکر کنید که ادامه ی این روند اشتباه زندگی شما موجب نابودی شما هم خواهد شد مگر اینکه خودتان را دوست داشته باشید و در صدد اهمیت دادن به خودتان و حفظ رفاه خودتان بربیایید. تشکر از همراهیتون.
Mb : عذر میخوام که اینم اضافه میکنم ببخشید یادم رفت، باید بگم که مانتویی که تنم بود و عرض کردم که صورتی بود چروک هم بود و یه جای دیگه از خوابمم میدیدم مادرش داشت مثل سلیته ها با یه عده دعوا میکرد انگار کلا خصلتش همین بود و خود پسری هم که دوستش دارم میدیدم جای دیگه از خوابم میدیدم توی خونه ی یه خانم مسنی بود مثل خونه هایی که موقتی اجاره میکنن و خونه مال اون خانم مسن بود و من بیرون اتاق بودم و چون میدونستم پسری که دوستش دارم(که البته الان با هم تموم کردیم) اونجاس با اون خانم مسن، رفتم توی اتاق و گفتم ای جان شما هم که اینجا هستین و اون پسر سر و سنگین بود و عکس العملی نشون نداد و اون خانم مسن بهم گفت که پسری که دوستش دارم ازش خواسته خونه رو گردگیری و جارو کنه منظورش این بود که ازش توقع بیجا داره و اون در توانش نیست، منم گفتم اشکال نداره من انجام میدم، عذر میخوام که چند بار کامنت دادم، من یه دختر مجردم و پیشاپیش ممنونم از تعبیرتون
Mb : خواهرش بهش میگفت کت و شلوار دومادیت مبارک، یادم نیست اینو گفتم یا نه؟
مجتبی : مادرم خواب دیده عروسمون افتاده زمین بهو دختر خاله عروسمون امد بالای سر عروسمون دستشو اورد جلو که دستشو بگیره بلندش کنه ولی عروسمون دستشو نگرفت (دختر خاله عروسمون بیماری Ms داره) ولی مادرم امد کنار عروس گفت بیا دست من و بگیر بلند شو عروس هم دست مادرمو گرفت خود عروس هم دست خودشو گذاشت رو زمین تا با کمک مادرم از روی زمین بلند شه
فریبا هراتی
: سلام. عروس شما به خاطر مسئله ای ناراحت شده و نگران است که شکست بخورد. ولی او سلامتی خودش را حفظ خواهد کرد و با حمایت مادرتان و توکل به خداوند و جایگاه سفت و محکمی که در خانواده و دنیا دارد، دوباره قادر خواهد بود روی پای خودش بایستد و استقلال خودش را به دست بیاورد. تشکر از همراهیتون.
مجتبی : منظور از استقلال چیه ایا طلاق میگیره از برادرم ؟
فریبا هراتی
: خیر چون مادرتان دست او را گرفته و بلندش کرده یعنی با استفاده از تدبیر و عقل می توانید زندگی ایشان را خوب کنید و از شکست و سقوط نجاتشان دهید.
مجتبی : مادرم خواب دیده عروسمون افتاده زمین بهو دختر خاله عروسمون امد بالای سر عروسمون دستشو اورد جلو که دستشو بگیره بلندش کنه ولی عروسمون دستشو نگرفت (دختر خاله عروسمون بیماری Ms داره) ولی مادرم امد کنار عروس گفت بیا دست من و بگیر بلند شو عروس هم دست مادرمو گرفت خود عروس هم دست خودشو گذاشت رو زمین تا با کمک مادرم از روی زمین بلند شه
--------------
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
نسرین : با سلام و خسته نباشید.خواب دیدم که جایی مثل درمانگاه هستم با خاله هام.همسر سابقم در اتاق انتظار منتظر من نشسته بود تا کارم تموم بشه. وقتی کارم تموم شد بی اعتنا بهش خواستم که بیرون برم. اما اومد و دست منو گرفت منم دستش رو پس زدم و رفتم. در آیینه خودم رو دیدم که موهای بلندی دارم و موهام اون جور که میخواستم رنگ نشده. انگار قرار بود ی رنگ مسی یا نارنجی بشه اما فقط چند قسمت رنگ گرفته بود.در واقعیت موهام بلند نیست و رنگ نکردم تا حالا.با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دعاهایتان قبول درگاه حق قرار می گیرد، مشکلات شما تمام شده و به خواسته هایتان می رسید. عزت و احترام شما بالا خواهد رفت. فکرتان باز می شود و دوستان زیادی خواهید داشت. شما می خواهید که خیلی اجتماعی تر و سرحالتر از آنچه که هستید به نظر بیایید و دارید سعی تان را برای رسیدن به این منظور انجام می دهید. همسر شما می خواهد که دوباره با شما در ارتباط باشد ولی شما او را پس خواهید زد و ارتباط با او را نمی پذیرید. تشکر از همراهیتون
Sana : سلام خسته نباشید
دیشب خواب دیدم که از مدرسه ی دبستانم خارج میشوم و بهم گل مریم به عنوان تبریک برای فارغ التحصیل شدنم از دانشگاه رو میدهند (در حال حاضر هنوز یک سال تا تموم شدن دانشگاهم مونده) و بعد من داشتم اشک میریختم و احساساتی شده بودم بعد فرد خاصی از دوستام رو نمیبینم که اونجا باشن که خداحافظی کنم ازشون و راه خونه ام رو میگیرم و یهو میبینم دوستان راهنماییم پشت سرم و کنارم هستن و بارون میومد و بعد که میرم جلوتر انتهای کوچه یهو دوستای دانشگاهم میان کنارم و پشتم و میبینم یکی از دوستای دانشگاهم که پسر هست میاد دستم رو بگیره بعد من یادم میوفته یه بار قبلا هم دست یکی از دخترا رو اینطوری گرفته بود با این حال چون پسر خوبیه دستش رو گرفتم و انگشتامون رفت تو هم و واسم خیلی عجیب بود چون تا حالا دست پسری رو اینطوری نگرفته بودم بعد یهو میبینم میخواد قلنج انگشتم رو بشکونه که یکم دستمو با دستش فاصله میدم میگم نکنیا بعد میبینم داره قلنج انگشتای خودشو میشکونه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. من از خواب شما احساس می کنم که شما معلم هستید چون ننوشته اید که ربط از مدرسه دبستان خارج شدنتان با فارغ التحصیل شدنتان چیست. ولی اگر شما معلم هستید کسانی که در دبستان با آنها ارتباط دارید و به شما گل مریم داده اند به شما علاقه دارند و دوستتان دارند. اگر هم معلم نیستید، به این اشاره دارد که شما تجارب زیادی کسب کرده اید و هم در گذشته و هم در زمان حال دوستانی دارید که از شما پشتیبانی می کنند و پسری که دیده اید هم دوست دارد با شما ارتباط داشته باشد ولی شما نمی خواهید که خودتان اقدامی بکنید یا او شما را وادار کند که ارتباطتان را با او قویتر کنید. او سعی می کند که خودش دست به کار شود و به شما ابراز علاقه کند ولی شاید رفتارش کمی ناخوشایند به نظرتان بباید. تشکر از همراهیتون.
zohre : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیر
من خواب دیدم که یهجای رفتم ولی برام آشنا نیست فقط یادمه که جایی که تازه ساخت هستش و جلوی ورودی اونجا کارگر کار میکرد ، از اون امکان که خارج میشدم، یه آقای که تو بیداری میشناسمش همکار سابقم بود فامیلیمو صدام زد اول اعتنا نکردم دوباره به اسم کوچیکم صدام زد وایسادم تا به من برسه دستای من تو جیب مانتوم بود تا نزدیکم شد دستشو انداخت از سمت بازوم و دستمو تو دستش گره زد (کف دستامون باهم درتماس نبود) بعد شروع کردیم به راه رفتن و صحبت کردن درمورد احساساتمون که چه حسی نسبت بهم داریم. تو بیداری اصلاً من نمیدونم اون آقا به من چه احساسی داره درمورد احساسش به من چیزی نگفته...
ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید روی بعضی از جنبه های رفتاری و اخلاقی خودتان کار کنید و جسم و ذهنتان را بهتر و قویتر از قبل بسازید. شخصیت شما با انرژی تر، جاه طلب تر خواهد شد و اعتماد به نفستان هم بالاتر خواهد رفت. بعدا از این همکار سابقتان یا کسی که تشابهاتی با او دارد جذب شخصیت شما خواهد شد و کلا مردم بیشتر جذب شما شده و عشق به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.